مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مفاهیم اخلاقی
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
این مقاله، ابتدا شرح و بیانی اجمالی از نظریة اعتباریات علّامه طباطبایی بهویژه دربارة مفاهیم اخلاقی میدهد؛ سپس میکوشد تا زوایای تاریک این موضوع را از رهگذر بررسی شرح و بیانهایی که شهید مطهری در توضیح نظریة مذکور دارد، روشن سازد. مهمترین مسألهای که مطهری میکوشد حلّ و فصل کند، جاودانگی اصول اخلاقی است.
چنین مینماید که نظریة اعتباری بودن مفاهیم اخلاقی به نسبیگرایی میانجامد. مطهری تلاش میکند تا توجیهی برای جمع اعتباری بودن مفاهیم اخلاقی و جاودانگی اصول اخلاقی بیابد. این توجیه مبتنی بر مفهوم «من عِلْوی» است.
این مقاله پس از شرح تلاش شهید مطهری در این خصوص، نشان میدهد که پذیرش «من علوی» و ارجاع مفاهیم اخلاقی به رابطة تلائم و سازگاری فعل با «من علوی»، در واقع فاصله گرفتن از نظریة اعتباریات است.
مفاهیم تربیتی اسلام از دیدگاه قرآن در ادبیات کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای ادبیات کودکان و نوجوانان و جست و جوی مفاهیم تربیتی اسلام از دیدگاه قرآن در زمینه ارتباط انسان با خداوند، خویش، خلق، و طبیعت است. به همین منظور، با استفاده از روش پژوهش، تحلیل محتوا در 283 داستان برگزیده کودکان که طی سالهای 1358، 1378 تالیف و توسط 8 مرکز و سازمان دولتی و غیر دولتی به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شده و جایزه گرفتهاند. گروههای سنی، شامل ج (8-9 سال) ج (9-15 سال) و د (12-15 سال) است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که در قرآن 1/39 درصد مفاهیم به ارتباط فرد با خدا، 37 درصد ارتباط فرد با خویش، 2/17 درصد ارتباط فرد با خلق، 7/6 درصد ارتباط فرد با طبیعت تعلق یافته است. در داستانهای کودکان 4/19 درصد به ارتباط فرد با خداوند، 2/42 درصد به ارتباط فرد با خویش، 8/32 درصد ارتباط فرد با خلق، 5/5 درصد به ارتباط فرد با طبیعت اختصاص داشته است.
تقوا؛ سرآمد اخلاق(درآمدی بر شناخت مفاهیم اخلاقی از دیدگاه قرآن و سنّت)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق بهار ۱۳۸۸ شماره ۱۵
حوزه های تخصصی:
تقوا؛ ورع و پرهیز از حرام های خدا و اجتناب از ارتکاب معاصی است. درآیات قرآن تقوا به معنای محافظت خود از چیزهای است که باعث ضرر و زیان است. تقوا درپی عمل به دستورات خدا و عبادت(بندگی) او ایجاد می شود، و امری مشکّک (ذو مراتب) است. تقوا؛ سرآمد فضائل اخلاقی، وصیّت خدا و اهل بیت:، بالاترین کرامت، بهترین پوشش، محکم ترین عزّت، والاترین فضیلت و بهترین توشه برای آخرت است. در آیات قرآن متعلَّق تقوا؛ خداوند،آتش جهنّم و بیت المال مسلمین است. مخاطب تقوا گاه عامّ و گاه خاصّ است. تقوا در زبان قرآن وسنّت با مفاهیم: ایمان، سکینه، اطاعت و ورع مرادف است. برخی از مفاهیم مقابل تقوا در زبان قرآن و سنّت عبارتند از: فجور، غوایت و طغیان. ثمره این جستار، مفهوم شناسی علمی و روشمند تقوا است.
الزامات اخلاقی از دیدگاه آیت الله مصباح(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
الزامات اخلاقی در جایی به کار میرود که افعال اختیاری ما موضوع احکام اخلاقی هستند. مفاهیم الزامی یا به عبارتی «بایدها و نبایدها»، از نظر آیت الله مصباح جزء مفاهیم فلسفی بوده و بیانگر رابطة واقعی و ضروری بین فعل اختیاری انسان و نتایج مترتب بر آن میباشند، نه فاعل و فعل، و این ضرورت از نوع ضرورت بالقیاس الی الغیر است.
نتیجة مهم این نظریه این است که تمام قضایای اخلاقی ناظر به واقعیات اند، حتی بایدها و نبایدها، و مفهوم اعتباری ضرورت نیز منشأ خارجی داشته و حاکی از واقعیت نفس الامری است، ازاین رو از نظر ایشان مغالطه «هست- باید» در احکام اخلاقی رخت برمیبندد و بر این اساس، بایدها و نباید ها در واقع ریشه دارند و ابتنای قضایای ارزشی بر قضایای ناظر به واقع و حقیقی، ممکن است.
بررسی الگوی زهد اسلامی در عصر حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر فرهنگ مدرنیسم بر زندگی انسان معاصر موجب شده است که گروهی از عدم امکان اجرای بسیاری از مفاهیم اخلاقی در عصر جدید سخن به میان آورند. از سوی دیگر تفسیر نامناسب زهد، سبب شده که برخی خود را از تمامی نعمات الهی محروم ساخته و زندگی را بر خود و اطرافیان خویش سخت نمایند. این مقاله درپی آن است که درعین نشان دادن ناسازگاری مبانی مدرنیسم با مبانی اسلامی، به اثبات امکان اجرای زهد در این عصر پرداخته و با تفسیر صحیح زهد با استفاده از قرآن و سنت، عرصه های مختلف اجرای زهد همچون عرصه تولید، مصرف، تخصیص درآمد و ... را بررسی و به ارائه الگوی صحیح زهد در آنها بپردازد.
بررسی برنامه های درسی تلفیقی علوم ومفاهیم اخلاقی در کشورهای آمریکا، کانادا و استرالیا به منظور ارائه نمونه های تلفیقی برای دوره ابتدائی ایران
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش تلفیقی، فنونی تدوین کرده که با استفاده از آن در کلاس درس می توان شاهد رشد در چهار زمینة درون فردی, میان فردی، برون فردی، و ماورای فردی بود. آلبرت اینشتین معتقد است که: «رشته های گوناگون فقط نشانگر دانش محدود بشر در باره هستی بوده و باید رشته های متفاوت درهم تنیده گردد و توصیفی کامل از جهان هستی ارائه شود».
برنامه های درسیِ موضوع محور, محتوای درس ها را برای دانش آموزان به صورت خشک, بی روح, انتزاعی و غیرمنطبق با کیفیت یادگیری، در محیط طبیعی ارائه کرده است و هرچه به عمق موضوع های آموزشی افزوده گشته، جدایی از زندگی بیشتر شده است و این رویکرد, یادگیرنده را به سوی یک بُعدی بودن, و اعتقاد بدون دلیل و رقابت به جای همکاری سوق داده است؛ در حالی که وقتی انسان در زندگی با یک مسأله، یا با یک موقعیت چند بُعدی مواجه می شود, نمی پرسد چه بخشی ریاضیات, چه بخشی علوم و کدام بخش مفاهیم تفکر اخلاقی و اجتماعی است، بلکه سعی می شود برای حل مسأله و گذار از یک موقعیت، منابع مختلف دانش و مهارت لازم را به دست آورد. این پژوهش با توجه به کاستی های فعلی نظام برنامه ریزی درسی کشور، به دنبال چشم اندازی برای برنامه های تلفیقی دوره ابتدایی است که با توجه به مسأله محور بودن آن، پرورش مهارت های تفکر اجتماعی و اخلاقی در سطوح بالاتر را در پی دارد.
هدف کلی این پژوهش، بررسی و تحلیل عناصر برنامه درسی تلفیقی علوم با مفاهیم اخلاقی در چند کشور منتخب است.
جامعه آماری در این تحقیق، کشورهای شرکت کننده در مطالعه بین المللی ریاضیات و علوم (TIMSS) بوده و انتخاب نمونه با توجه به درهم تنیدگی برنامه علوم با مفاهیم اخلاقی آمریکا, کانادا و استرالیا انتخاب شده است.
روش اجرای تحقیق از نوع توصیفی, تحلیلی است. از اسناد برنامه های درسی علوم دوره ابتدایی و کتاب های مرجع شامل دائره المعارف های تخصصی تعلیم و تربیت و برنامه های درسی به صورت تحلیل محتوا استفاده شده است.
روش شناسی فهم گزاره های اخلاقی قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث از گزاره های اخلاقی قرآن، یکی از مباحث مهم و کلیدی در فهم آموز های اخلاقی دین اسلام است. برای آشنایی با اخلاق در متون دینی، اخلاق پژوهان، به گونه ها و روش های مختلفی به این امر پرداخته اند. یکی از روش های اخلاق پژوهی در قرآن، بررسی گزاره های اخلاقی موجود در این کتاب مقدّس است. گزاره های اخلاقی، بخش بزرگی از گزاره های ارزشی دین را تشکیل می دهد که برای شناخت آن ها باید هماهنگ با علوم مرتبط و با شیوه ای مدوّن اقدام کرد. از آنجا که هفت مفهوم اخلاقی «باید، نباید، درست، نادرست، خوب، بد، وظیفه»، عناصر پایه ای و مقدِّمی در شناخت گزاره های اخلاقی هستند، این پژوهش برآن است تا با استفاده از چهار شیوه، به روش شناسی فهم این مفاهیم بپردازد، تا در نتیجه، زمینه ی فهم گزاره های اخلاقی قرآن فراهم آید، و بدین شکل آموزه های اخلاقی قرآن شناخته و تبیین شود. این چهار شــیوه عبارت اند از: 1-گزاره های انشایی قرآن؛ 2- گزاره های اخباری با مــحـامیل ارزشــی قرآن؛ 3 – تصویب و تخطئه ی الهی؛ 4- طرفداری و مخالفت الهی.
انشائات طلبی و چگونگی فهم گزاره های اخلاقی قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده گزاره های اخلاقی موجود در آیات قرآن را به دو شکلِ جملات خبری و انشایی می توان یافت. در جملات انشایی، انشاء گاهی به صورت انشاء طلبی و گاهی در قالب انشاء غیرطلبی بیان شده است. انشاء طلبی، شامل امر، نهی، استفهام، تمنّی، ندا، عرض و تحضیض و انشاء غیرطلبی، اقسامی همچون افعال مدح و ذم، تعجب، قَسَم، رجاء و صیغه های عقود را در بر می گیرد. از آن جا -که گزاره های اخلاقی را بیشتر، از راه محمول آن ها یعنی مفاهیم اخلاقیِ«باید، نباید، خوب، بد، درست، نادرست و وظیفه»، می توان تشخیص داد، این تحقیق بر آن است با بررسی انشائات طلبی، چگونگی دلالت آن ها را بر مفاهیم اخلاقی روشن سازد تا در نتیجه، گزاره های اخلاقی نیز معلوم گردد. حاصل این پژوهش، مؤیّد این ادعاست که انشائات طلبی، در کاربرد اصلی و غیر اصلی شان، بیانگر مفاهیم اخلاقیِ باید ونباید و خوب و بد هستند، که بدین وسیله، بخش زیادی از گزاره های اخلاقی قرآن، قابل فهم خواهند بود.
ابتنای معناشناسانه اخلاق به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبت میان دین و اخلاق، به عنوان دو حوزهٴ ارجمند و سترگ زیست انسانی، در طول تاریخ و دست کم از زمان افلاطون به این سو مورد اقبال متفکران بوده است، چه این که هر دو متکفّل صلاح و فلاح انسان این جهانی بوده، بسته به میزان بی نیازی یا نیازمندی به دیگری،نظم و نسق متفاوتی پی می افکنند. مطابق یکی از این تقریرات، اخلاق و کنش اخلاقی جز با اتکا به آموزه های وحیانی سامان نمی یابد به گونه ای که در این وابستگی حداکثری به لحاظ معناشناختی، همه یا برخی از مفاهیم اخلاقی تنها با ارجاع و تحویل به مفاهیم دینی تعریف پذیر است.اما چنان که ملاحظه می کنیم انحای این گونه وابستگی حتی در قرائت های تعدیل یافتهٴ آن که اوصاف اخلاقی را با ضمّ قیودی وابسته به فعل ارادی خدایی مهرورز، خیرخواه یا...می انگارد هیچ یک تاب و توان چیره شدن بر نقدها و اشکالات پیش رو را نداشته اند.
بررسی دیدگاه استاد لاریجانی در معناشناسی و هستی شناسیِ الزام اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فرااخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق میپردازد؛ فرااخلاق چهار مبحث ذیل را دربرمی گیرد: معناشناسی اخلاق، معرفت شناسی اخلاق، هستی شناسی اخلاق و مباحث منطقی. مهم ترین بخش در معناشناسی اخلاق و تحلیل مفاهیم اخلاقی مفاهیمی هستند که در محمول جمله های اخلاقی به کار می روند و مفاهیم ارزشی و الزامی را دربرمی گیرند. مفاهیم ارزشی مانند «خوب» و «بد» است و مفاهیم الزامی مانند «باید»، «نباید» و «وظیفه». هستی شناسی اخلاق از وجود و نحوه وجود مفاهیم و جمله های اخلاقی بحث می کند. درباره «الزام اخلاقی» مقاله های زیادی نگاشته شده است، ولی این تحقیق با تفکیک حیث معناشناسی از هستی شناسی مفهوم «الزام اخلاقی» دیدگاه استاد لاریجانی را بررسی می کند. ایشان با تفکیک مباحث معناشناسانه از هستی شناسانه «الزام اخلاقی» قدم مؤثری در تبیین مباحث فرااخلاقی برداشته است. نظریه ایشان در «الزام اخلاقی» شبیه نظریه جورج ادوارد مور در «خوب اخلاقی» است. بنابراین، ایشان در معناشناسی شهودگرا و در هستی شناسی واقع گرا به حساب می آید. اما مشکل این نظریه ادعایی بودن آن و ارائه نکردن دلیل معتبر است. تنها دلیل ایشان ارجاع به وجدان است ولی مخالف این نظریه نیز می تواند به وجدان تمسک جوید
ماهیت تشکیکی مفاهیم اخلاقی و نقش آن در تفسیر گزاره های اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
عمدة مفاهیم اخلاقی کمالات وجودی هستند و کمالات وجودی مانند خود وجود مشکک و ذات مراتب (فازی) هستند. ماهیت تشکیکی مفاهیم اخلاقی، مهم ترین ویژگی دانش اخلاق است که باید در تفسیر گزارة اخلاقی لحاظ شود؛ به این صورت که نباید انتظار داشت متن اخلاقی تنها بر یک سطح ثابت از معنا دلالت کند. موضوع و محمول در گزاره های اخلاقی هر کدام سطوح متعددی دارند. نسبت میان این چنین موضوع و این چنین محمولی نیز تنها یک سطح ندارد، بلکه نوعی تناسب و تناظر یک به یک میان آن سطوح را ارائه می دهد؛ یعنی نسبت های متعددی میان سطوح متوالی موضوع و محمول بیان می کند. این استظهار بر اساس فهم ظاهریِ عرفی و ارتکازِ مقامِ تخاطب شکل می گیرد و از باب رعایت «مناسبات عرفی میان حکم و موضوع» است. بدون این نگاه فازی در تفسیر بسیاری از آیات و روایات دچار تکلف می گردیم و دفاع از بسیاری متون اخلاقی دشوار است. این مقاله در صدد ارائة یک روش تفسیری برای گزاره اخلاقی است و ذیل مقولة فقه الاخلاق می گنجد. دستاورد این مقاله گرچه کاملاً عرفی و ارتکازی است، از دید نوع مفسران و شارحان حدیث مخفی مانده است. البته اشاره ها و مؤیداتی برای آن در کلمات برخی از آنان دیده می شود.
گزاره های اخلاقی قرآن و چگونگی نظام مندسازی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گزاره های اخلاقی قرآن را می توان در قالب قضایا و جملاتی ارائه کرد که از موضوع و محمول تشکیل یافته اند. موضوع این گزاره ها، شامل ابعادِ پنج گانه وجودی انسان، یعنی بُعد معرفتی، عاطفی، ارادی، رفتاری و منش انسان است که هریک از این ابعاد، می توانند روابط چهارگانه ای را با خدا، خَلق، خود و خلقت داشته باشند. محمول این گزاره ها نیز یکی از مفاهیم و احکام هفت گانه اخلاقی «خوب» و «بد»، «باید» و «نباید»، «درست » و «نادرست »، «وظیفه یا مسئولیت»، است. در قرآن، برای این ابعاد پنج گانه و روابط چهارگانه، احکامی اخلاقی به شکل مثبت و منفی و با استفاده از یکی از مفاهیم هفت گانه اخلاقی ارائه شده است که با ترکیب آنها، می توان گزاره های اخلاقی قرآن را در شکلی نظام مند سامان داد. در این پژوهش با توجه به کمبود پژوهش های قرآنی در زمینه نظام مندسازی گزاره های اخلاقی، کوشش شده است به روش توصیفی تحلیلی، نخست این گزاره ها، معرفی شوند و سپس، چگونگی نظام مندسازی آنها توضیح داده شود. برآیند این نظام مندسازی، ارائه مدلی جدید و چهل وجهی از گزاره های اخلاقی است که مجموعه ای از نظام های خُرد و کلان را شامل می شود.
بررسی روش های واقع نمایی؛ راهکاری برای انتقال مفاهیم اخلاقی در گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
85 - 110
حوزه های تخصصی:
نویسندگان و شاعران در ادبیات تعلیمی، از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند تا مخاطب را برای پذیرش پیام و درون مایه های اخلاقی مورد نظر خود قانع کنند. واقع نمایی از جمله این شگردهاست. هرگاه مخاطب باور کند حادثه ای به واقع اتفاق افتاده است، آن را بهتر می پذیرد و در باور کردن آن حادثه، شک وتردید کمتری برایش ایجاد می شود. هدف این پژوهش نیز بررسی شگردهای ایجاد واقع نمایی، به منزله یکی از تمهیدات اقناع مخاطب برای پذیرش پیام های اخلاقی در گلستان سعدی است. سعدی از شگردهایی مانند اشاره به شخصیت های تاریخی و اسطوره ای، زمان و مکان واقعی، بازنمایی گفتار به شکل مستقیم، زاویه دید اول شخص، شروع داستان از میانه داستان، توصیف جزئیات، استناد به منابع دیگر در روایت حکایت ها و بیان واقعی بودن داستان از زبان نویسنده، استفاده کرده است تا توهم محاکات در حکایت های گلستان ایجاد کند. وی بدین طریق توانسته است احساسات خوانندگان را تحریک و تصور خاصی را در آنان ایجاد کند و بدین ترتیب با تزکیه رذایل اخلاقی، آنان را به سوی اهداف متعالی سوق دهد.
إنشائات غیرطلبی و چگونگی فهم گزاره های اخلاقیِ قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۸ (پیاپی ۳۰)
67 - 96
حوزه های تخصصی:
إنشائات غیرطلبی و چگونگی فهم گزاره های اخلاقیِ قرآن حسن سراج زاده چکیده جمله ها و گزاره های اخلاقی، گزاره هایی مرکب از موضوع و محمول هستند که موضوع آن را انسان و ابعاد وجودی او و محمول آن را یکی از مفاهیم هفت گانه اخلاقیِ «خوب و بد»، «باید و نباید»، «درست و نادرست» و «وظیفه» یا آنچه شبیه به این مفاهیم اند، تشکیل می دهند. گزاره های اخلاقیِ قرآن معمولاً در قالب جملات خبری و انشایی ارایه شده اند. جمله های إنشایی نیز گاهی به شکل إنشاء طلبی، مانند امر، نهی، استفهام، تمنّی و ندا بیان می شوند و اموری، مانند افعال مدح و ذم، تعجّب، قَسَم، ترجّی، صیغه های عقود و ایقاعات، کم خبریه، رُبّ را در بر می گیرند. در این پژوهش سعی شده با توجه به ضرورت شناختِ روشمند و علمیِ مفاهیم و گزاره های اخلاقی در قرآن، إنشائات غیرطلبی قرآن به روش توصیفی تحلیلی، بررسی شوند تا چگونگیِ فهم گزاره های اخلاقی از آن ها معلوم شود. حاصل این تحقیق بیانگر این است که از مجموع إنشائات غیر طلبی، چهار قسم آن، یعنی افعال مدح و ذم، تعجّب، قَسَم و ترجّی بیشتر بر دو مفهوم اخلاقیِ «خوب و بد» دلالت دارند که با قرارگرفتن در محمول گزاره، جمله و گزاره اخلاقی را می توان تشخیص داد.
چیستی مفاهیم اخلاقی براساس حکمت متعالیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مفاهیم اخلاقی، از این جهت که مثل مفاهیم فلسفی مشهور جزو معانی اند، نه صور و مابازای خارجی دارند، نه ذهنی، شباهت زیادی به معقولات ثانیه فلسفی دارند؛ اما ازآنجاکه اولاً تحقق خارجی محکی مفاهیم اخلاقی، دائرمدار فعل ارادی انسان است، و ثانیاً مصداق یابی آنها دائرمدار قصد فاعل است، از مفاهیم فلسفی مشهور فاصله پیدا می کنند. این تفاوت باعث شده حکمای مسلمان، مفاهیم و گزاره های فلسفی مربوط به فضای هستی شناختی را ذیل حکمت نظری، و مفاهیم و گزاره های مربوط به فضای ارزش شناختی را ذیل حکمت عملی بحث کنند. در این مقاله، ضمن تحقیق درباره حقیقت مفاهیم فلسفی، سنخ مفاهیم اخلاقی و فرق آنها با مفاهیم فلسفی مشهور را بررسی کرده ایم. وجود تمایز اساسی بین این دو دسته مفاهیم، باعث شده است، از مفاهیم فلسفی مشهور با عنوان «معقولات ثانیه هستی شناختی»، و از مفاهیم اخلاقی و هر مفهوم مربوط به وادی عمل ارادی همراه با قصد انسان، با عنوان «معقولات ثانیه ارزش شناختی» تعبیر شود.
سنجش کارآمدی معناشناسی علامه طباطبایی و ایزوتسو در مفهوم صدق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
69-94
حوزه های تخصصی:
امروزه تلاشهایی برای معناشناسی مفاهیم قرآنی به مدد روشهای نوین آغاز شده است. در این مقاله سعی شده است، دستاورد ایزوتسو در معناشناسی مفهوم صدق را که براساس مکتب قوم معناشناختی انجام داده است با معناشناسی همین مفهوم که علامه طباطبایی با روشهای سنتی انجام داده مقایسه کنیم تا با میزان کارامدی هر کدام از این روشها در عمل آشنا شویم. در این جهت گفتنی است که علامه طباطبایی براساس مبانی معناشناسانه خود که می توانیم آنرا در گروه مکاتب ذات گرایانه جای دهیم صدق را در اصل به معنای خبر مطابق با واقع دانسته که با بهره گیری از عنصر مطابقت که در این واژه وجود دارد به صورت مجازی به معانی دیگری مثل مطابقت رفتار با اعتقاد یا مطابقت ظاهر با باطن هم استعمال می شود. ایزوتسو معتقد است مفهوم صدق در جهانبینی اسلام در کنار معنای راستگویی، معنای جدیدی گرفته و آن امانت داری و پای بندی به عهد و پیمان است. در بررسی نهایی مشخص شده است هر چند ایزوتسو و علامه با بهره گیری از روشهای متفاوت توانسته اند تا حد قابل توجهی در معناشناسی صدق موفق باشند اما هر دو نظریه در معنایی که از مفهوم صدق ارائه داده اند حاوی نقاط مبهمی هستند و این نشان دهنده نیاز به مبانی یا روشهای دقیق تر در معناشناسی مفردات قرآن است.
جلوه مفاهیمِ الزامِ اخلاقی در اسلوب های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفاهیم اخلاقی در فلسفه اخلاق، به مفاهیم ارزشی و مفاهیم الزامی تقسیم می شوند. مراد از مفاهیم الزامِ اخلاقی در این تحقیق، مفهوم « باید » و مفهوم « نباید » اخلاقی می باشد. این پژوهش در صدد است تا با روش توصیفی تحلیلی، مشخص نماید، چگونه و با چه اسلوبی می توان این دو مفهوم اخلاقی را از میان آیات قرآن استنباط و استخراج کرد. از آنجا که مفاهیم الزام اخلاقی پرکاربردترین مفاهیم اخلاقی در قرآن است و از سوی دیگر، بدون شناخت اسلوب هایِ بیانِ مفاهیم اخلاقی، شناخت و بهره مندی از آموزه های اخلاقی قرآن به شیوه علمی میسور نیست و از سوی سوم، با توجه به کمبود پژوهش هایِ ناظر به روش، ضروری است این مفاهیم بررسی شوند. در این کوشش، نشان داده شد، بایدهای اخلاقی قرآن را با چهار اسلوبِ « اوامر و طلب ها » ، « تکالیف و مسئولیت ها » ، « توصیه ها و سفارش ها » و « تشویق ها و ترغیب ها » و نبایدهای اخلاقی قرآن را نیز با چهار شیوه « نواهی و منع ها » ، « تهدیدها و هشدارها » ، « توبیخ ها و سرزنش ها » ، و « اظهار تعجب ها و اظهار پشیمانی ها » می توان به دست آورد.
کاربرد منطق فازی در تبیین مفاهیم تشکیکی اخلاقی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
269-294
حوزه های تخصصی:
با مراجعه به آموزه های اسلامی به ویژه آموزه های قرآنی درمی یابیم که معیار ارزش گذاری انسان ها با رعایت اصول اخلاقی سنجیده می شود. بخش مهمی از اصول اخلاقی را کنش های ارادی انسان ها تشکیل می دهند که به دلیل متغیر بودن احوال، شرایط و نیت های انسان ها به طور دقیق قابل سنجش نیست و با منطق کلاسیک دو ارزشی نمی توان آنها را ارزیابی کرد. از سوی دیگر، اغلب مفاهیم اخلاقی مطرح شده در قرآن از سنخ کمالات وجودی مرتبه مند و مشکک هستند که به نحو یکسان بر مصادیق خود حمل نمی شود. این مفاهیم تشکیکی را با منطق فازی که بر چند ارزشی بودن گزاره ها مبتنی است، می توان تبیین کرد. از این رو، در این نوشتار با بیان برخی از این مفاهیم قرآنی و تحلیل آنها بر اساس منطق فازی، دستاوردی نوین در شیوه ارزیابی آنها به دست خواهد آمد. پژوهش حاضر با تحلیل محتوا به موضوع کاربرد منطق فازی در تبیین مفاهیم تشکیک اخلاقی قرآن توجه می شود. در این راستا، پس از معرفی مختصر مفاهیم اخلاقی و چیستی منطق فازی، نگاهی کوتاه به تفاوت های منطق فازی با نسبیت گرایی، خواهد شد. در ادامه به تشکیکی بون مفاهیم اخلاقی قرآن و تبیین آنها با منطق فازی می پردازیم. امتیاز ارزیابی به شیوه فازی و کنار گذاشتن روش دو ارزشی سنتی از دستاورد این پژوهش محسوب می شود.
تحلیل واژه گزینی قرآنی در حوزه مفاهیم تربیتی اخلاقی، با گفتمان کاوی حضرت رضا علیه السلام در «عیون اخبار الرضا علیه السلام»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۳
139 - 177
حوزه های تخصصی:
تربیت اخلاقی از اساسی ترین نیازهای جوامع بشری است؛ به طوری که دین بدون آن در دست یابی به اهدافش ناتوان است. قرآن کریم و به تبع آن معصومان(ع)، اهتمام فراوانی به اتمامِ مکارم اخلاق مبذول داشته اند. «تحلیل گفتمانی» به عنوان یکی از علوم بین رشته ای علوم انسانی، ساز و کاری عالمانه در کشفِ ارتباط بینِ «دیدگاه های فکری اجتماعی» و «ساختارهای گفتمانی» و استخراج پیام واقعیِ لایه های زیرین متن است. پرسش اساسی مقاله که به روش توصیفی، تحلیلی و آماری نگارش یافته، چیستی ارتباط فرهنگیِ کاربست واژگان قرآنی تربیتی، اخلاقی حضرت رضا(ع) با محوریت کتاب عیون است. دستاورد مقاله آن است که 30/1 درصد از کل واژگان کتاب عیون، واژه های تربیتی و اخلاقی است که با عنایت به این که «عیون»، تألیفی مستقل در حوزه تربیتی و اخلاقی نیست و مشتمل بر طیف گسترده ای از مطالب تاریخی، اجتماعی، اعتقادی و... است، این درصد قابل توجه است؛ همچنین اساسی ترین اهداف رسالت پیامبر(ص) در قالب وفورِ نسبیِ کاربست تک واژه هایی همچون: علم، ایمان، صدق، طاعت، تذکّر، حکمت، ذنب، ظلم، تقوا، اصلاح، تقّرب، معرفت، بصیرت، عدالت، اخلاق و... و «واژگان متناسب و هم آوا»، در بیان حضرت تجلی کرده است. آمار کمّی این کاربست ها، به وضوح، معنادار و نشانه لایه های زیرین اندیشه تربیتی، اخلاقی قرآن مدّ نظر حضرت و طبقه بندی مفاهیم دارای اولویت در باور این بزرگوار است.
جلوه های خیر و شر اخلاقی در آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراد از خیر و شر اخلاقی در این تحقیق، آن دسته از مفاهیم اخلاقی هستند که بر ارزشی اخلاقی (نه الزام اخلاقی) دلالت دارند و شامل شش مفهومِ «خوب و بد»، «درست و نادرست» و «شایسته و ناشایست» می شود و معمولاً در محمولِ «جملات و گزاره های اخلاقی» به کار می روند. با توجه به کمبود پژوهش های ناظر به روش در حوزه اخلاق و فلسفه اخلاق در قرآن، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، مشخص نمود که چگونه می توان خیر و شر اخلاقی یا مفاهیم ارزشیِ اخلاقی را از میان آیات قرآن که در قالب «گزاره های اخلاقی» وجود دارند، استنباط کرد. نتایج نشان می دهد که «خیر اخلاقی»، در قالب مفاهیمِ مثبتی همچون «خوب»، «درست» و «شایسته» جلوه گری می کند و «شر اخلاقی» خود را با مفاهیمی منفی همچون «بد»، «نادرست» و «ناشایست» نشان می دهد. در قرآن، «خیر اخلاقی» در شکلِ مفهوم «خوب»، با استفاده از افعال مدح (نِعْمَ) و الفاظی همچون، خیر، حسن، بِرّ، صالح، محسن و طیب معلوم می شود و «خیر اخلاقی» در قالبِ مفهوم «درست»، از طریقِ آیات دال بر نفی خطا و گناه و دال بر پاداش و ثواب و الفاظی همچون «صادق» قابل استنباط است. همچنان که «خیر اخلاقی» در جلوه ای که بیانگرِ مفهوم «شایسته» است را می توان از جایگاه و مقام خوبی که برخی افراد در پیشگاه خداوند دارند به دست آورد. در «شر اخلاقی» و در شکلی که مفهوم «بد» را نشان می دهد، مفهوم «بد» با افعال ذم (بئس و ساء) و واژگانی مانند شر، سوء، فاحشه، مفسد، خبیث و نجس روشن می شود و «شر اخلاقی» به عنوان مفهوم «نادرست»، با تعابیری که بیانگر خطا و گناه یا بیانگر کیفر و مجازات یا بیانگر«رد»، «انکار» و «ابطالِ» کاری است در قرآن بیان می شود و «شر اخلاقی» که بیانگرِ مفهوم «ناشایست» است از جایگاه و موقعیتی که برخی افراد، در نزد خداوند دارند، قابل تشخیص می باشد.