مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
امین پور
حوزه های تخصصی:
قیصر امین پور(1338-1386) از شاعران برجسته بعد از انقلاب است که مضامین اشعارش با تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران در دهه های اخیر پیوندی گاه مستقیم و گاه هنرمندانه دارد. در این مقاله، تأثیر جامعه و تحولات آن بر ذهن و زبان و اندیشه امین پور بررسی کرده ایم. همچنین سعی شده است، سیر تأملّات شاعرانه و تفکرات اجتماعی او با توجه به تاریخ انتشار مجموعه شعرهایش نشان داده شود. در این بررسی تکیه و تأکید ما بر سیر تحوّل مضامین عمده ای نظیر آرمان گرایی حماسی، شهادت و شهادت طلبی، دردهای شخصی و دردهای اجتماعی و تفکرات عرفانی و فلسفی در باب ماهیّت مرگ بوده است. امین پور هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن، وقوع جنگ تحمیلی، از شعر به عنوان سلاح مبارزه و وسیله ایجاد شور و هیجان انقلابی در مخاطبانش استفاده کرد. او در دهه هفتاد به تأمّل در دردهای خویش و دردهای مردم زمانه پرداخت و با این مضامین زیباترین و ماندگارترین اشعارش را سرود. در دهه هشتاد با رسیدن به «مسلخ تقدیر ناگزیر» خویش با نگاهی فلسفی و یأس آلود به هنرمندانه ترین شیوه ممکن، آخرین تأملاتش را درباره «موقعیّت» تراژیک خویش بر مخاطبان اشعارش عرضه کرد؛ «موقعیّتی» که به سرعت به «موقعیّت» عام مخاطبان پر شمار اشعارش تبدیل شد.
سبک شناسی ساختاری غزل «تقویمها» و غزل «قسمت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده همگام با پیشرفت های زبان شناسی نوین، رویکرد های جدیدی نیز در سبک شناسی ظهور کرد؛ از جمله سبک شناسی ساختاری، با تاثر از دیدگاه های ساختارگرای قرن بیستم، بر این اصل تاکید کرد که برای دریافت سبک شناسانه یک اثر، باید اجزای آن را در ارتباط با کل سیستم بررسی نمود و هدف آن، تعیین تناسب اجزای متن با کل سازه های متن بود که از طریق بررسی شکل و ساخت، به محتوا می رسید. تحلیل عناصر یک متن و تاثیر آن در محتوای شعر، باعث دقت بیشتر سبک شناس در بیان شاعر می شود. درپژوهش حاضر پس از اشاره به تعاریف سبک و برشمردن مکاتب سبک شناسی و ارائه ویژگی های سبک شناسی ساختاری، دو غزل در زمینه دفاع مقدس از قیصر امین پور(تقویم ها) و قزوه(قسمت) را با روش سبک شناسی ساختاری بررسی کرده ایم. در این روش پس ازتحلیل اجزای هردو متن از لحاظ توازن ها و قاعده کاهی ها، به ارتباط و تناسب میان اجزا و محتوا پرداخته ایم. حاصل این تحقیق نشان می دهد که ساختار بیرونی و درونی دو غزل با محتوا نیز تناسب دارد و دستگاه آوایی، وا ژگانی، نحوی و بلاغی به تاثیر عاطفی شعر کمک می کنند و عناصری که هردو شاعر بکار گرفته اند، با ساختار شعرمرتبط است و احساس و لحن دو غزل باهم هماهنگ عمل می کنند.
بررسی و تطبیق اندیشه های اجتماعی در شعر بدر شاکر السیّاب و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر معاصر، توجّه به مسائل اجتماعی را سرلوحه مضامین خویش قرار داده و شاعرانی را به تاریخ معرفی کرده است که در راستای تصویر مفاهیم اجتماعی و حلّ مشکلات جامعه کوشیده اند. بدر شاکر سیّاب شاعر معاصر عراقی و قیصر امین پور شاعر معاصر ایرانی ازجمله ادیبانی هستند که تعهّد به مسائل اجتماعی، بخش بزرگی از دغدغه های ذهنی آن ها بوده و آثار شعری فراوانی در این موضوع از خود برجای گذاشته اند. انعکاس ظلم و فساد جامعه، دعوت به صلح، آزادی و تشویق به مبارزه و جهاد از برجسته ترین مضامین اجتماعی این دو شاعر است. در این پژوهش سعی کرده ایم با محوریت این چهار مضمون در شعر این دو شاعر، به بررسی و کشف مصادیق همنوایی و تبیین تفاوت های نگاه آن ها -که متعلق به دو محیط جغرافیایی و فرهنگی متفاوت اند- بپردازیم، تا معلوم شود چگونه اندیشه ای اجتماعی در نقطه ای از جهان ظهور یافته و در نقطه ای دیگر همان اندیشه به گونه ای دیگر مجال بروز می یابد.
بینامتنی دینی(قرآن، انجیل، و تورات) با رویکرد مفهوم مقاومت در اشعار محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنی نظریه ای است که با آن می توان میان متن قدیم و جدید ارتباط برقرار کرد و بر غنای اثر ادبی افزود .به این دلیل، این پژوهش در نظر دارد با روش توصیفی و تحلیلی، اثر بینامتنی دینی را با رویکرد مفهومی مقاومت و با تأکید بر نظریه «کریستوا»، در اشعار مقاومت محمود درویش، شاعر فلسطینی، و قیصر امین پور، شاعر ایرانی، را مورد بازبینی قرار دهد. بینامتنی حوزه های بسیاری دارد امّا از آنجا که شاعران مذکور دریافته اند قرآن، کتاب های آسمانی و شخصیت های دینی، منبع مهمی برای آزادی انسان ها هستند، با استفاده از بینامتنی دینی مردم را به جهاد علیه دشمن دعوت کرده اند، هرچند درویش از منابع یهودی ومسیحی به صورت نفی متوازی و کلّی بیشتر استفاده کرده است و امین پور از نفی متوازی و جزیی بهره برده است .بینامتنی در اشعار درویش نسبت به امین پور، وضوح بیشتری دارد.کاربرد بینامتنی دینی در سه حوزه اسلام، مسیحیت و یهود، بیانگر تعامل دو شاعر با این ادیان است واختلاط دینی که درویش و امین پور در اشعار خود به کاربرده اند، امری است که دولت ها می توانند در سایه آن اختلافات مذهبی خود را کنارگذارند و به نوعی همزیستی مسالمت آمیز دست یابند.
تحلیل ساختاری و زبان شناسانه غزل شوق دیدار قیصر امین پور
حوزه های تخصصی:
مطالعه شعر از دیدگاه زبان شناسی، تمام نشانه های کلامی در دستگاه های گوناگون شعری را بررسی می کند. زبان شناس ساختارگرا نیز با بررسی عناصر زبانی گوناگون، مسایل معناشناسی را در تمام سطوح زبان تحلیل می کند و دستگاه های عروضی، آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی را در خدمت معنا و ادبیّت متن قرار می دهد. هدف این پژوهش، بررسی این دستگاه ها در ارتباط با ساختار و محتوای شعر و نقش هر یک در ایجاد توازن و ادبیّت متن است. بر این اساس، حاصل تحلیل این الگوهایِ ایجاد توازن و هنجارگریزی در غزل «شوق دیدار» در دستگاه های ذکر شده، نشان می دهد که امین پور در دستگاه عروضی و آوایی و نحوی، تلاش بیشتری برای ایجاد موسیقی در جهت بیان احساس و اندیشه خود نموده است. در دستگاه بلاغی، عنصربلاغیِ «تشخیص» توانسته است موجب هنجارگریزی و پویایی خیال و اندیشه شاعر شود. در این غزل، ساختار و محتوا دارای انسجام است و عناصر آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و معنایی در سراسر بافت شعر هماهنگ با یکدیگر عمل می کنند.
نمادشناسی تطبیقی رنگ در شعر و نقاشی پایداری (مطالعه موردی: اشعار قیصر امین پور و نقاشی های کاظم چلیپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
51 - 70
حوزه های تخصصی:
شعر و نقاشی، ابزار زیبایی آفرین در حوزه مقاومت و پایداری اند که تصاویر ذهنیِ بدیع و زیبای هنرمند را انعکاس می دهند. قیصر امین پور (شاعر انقلابی) و کاظم چلیپا (نقاش انقلابی) با خلق مضامین بکر پایداری و القای پیام انقلابی، حس وطن دوستی و مبارزه با ظلم را در مخاطب برمی انگیزند. بهره گیری این دو هنرمند از عنصر نمادین رنگ -که از ناخودآگاه جمعی هنرمند سرچشمه می گیرد- برای همین منظور است؛ بنابراین، تأثیر فیزیولوژیکی بر مخاطب می گذارد. امین پور و چلیپا با شناختِ ویژگی های روانی رنگ ها، فضای پایداری و انقلابی جامعه را ترسیم کرده و این عنصر را در خدمت محتوا قرار داده اند. اگرچه شیوه ها ی بهره گیری این دو هنرمند از رنگ متفاوت است؛ اما هدفی مشترک دارند و مفاهیم نهفته نماد رنگ در آثارشان مطابقت دارد. هدف از جستار حاضر، بررسی تطبیقی کاربرد رنگ در اشعار پایداری قیصر امین پور و کاظم چلیپا است. برای نیل به این هدف از روش بررسی توصیفی– تحلیلی استفاده شده است.
تحلیل نقش نحوی «قید و صفت» در تبیین سبک شاعر (مطالعه موردی:گونه ادبی منظومه های ظهر روز دهم، صدای پای آب و قصه شهر سنگستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
81 - 95
حوزه های تخصصی:
گونه ادبی «منظومه» نقش مهمی در برقراری ارتباط با مخاطب دارد ودرحفظ و انتقال تاریخ و فرهنگِ یک ملت نقش مهمی ایفا می کند. منظومه های ظهرروزدهمِ امین پور، قصه شهر سنگستانِ اخوان ثالث وصدای پای آبِ سپهری متن مبنای تحلیلِ این مقاله است. پژوهش حاضر بر مبنای این مساله اساسی شکل می گیردکه درپیوند میانِ فرایند ساختارزبانی سه منظومه، نقش نحوی و معنایی«قید وصفت»، در انتقال اندیشه و باور شاعر چگونه است و مؤلفه های سبکی شعرکدامند؟ این تحقیق، بر پایه روش توصیفی-تحلیلی وبا استفاده از مقوله «وجهیت در قید و صفت» مورد بررسی قرار می گیرد تا با واکاوی چگونگی کاربرد قید و صفت درمتن، مقداربازتاب اندیشه شاعر در متن و میزان موضع گیری او سنجیده شود. دستاوردهای مقاله عبارتنداز؛ اندیشه های آرمان گرایی، واقع گرایی و مرگ اندیشی در این منظومه ها جریان دارد. این گونه های تازه ادب غنایی را می توان «زیرنوع و ازمتفرعات نوع ادبی غنایی» به شمار آورد. صورت سبکی شعرصدای پای آب و ظهر روز دهم «واقع گرا و عاطفی» است، اما قصه شهر سنگستان، فقط «واقع گرا» است. جهت گیری امین پور نسبت به موضوع شعر، موضِع آشکار است، اما جهت گیری سپهری و اخوان، موضعِ آشکار و پنهان است.