مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تجدد
منبع:
سیاست دوره ۴۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
453 - 471
حوزه های تخصصی:
رویارویی سنت و تجدد، نزاع هایی را در جامعه ایران پدید آورده که نتیجه آن، بحران هویت دردوره معاصر ایران بوده است. این بحران هویت با ورود و گسترش اندیشه بومی گرایی در جامعه ایران جهتی ضدغربی و ضدتجدد به خود گرفت. در آغاز، چنین می نمود که گفتمان اسلام گرایی می تواند با جمع زدن میان سنت و تجدد، جدال میان آنها را حل کند، اما تجربه پس از انقلاب مؤید این تصور نیست. بومی گرایی و نقد توسعه، با موضعی تجددستیزانه، پایه های گفتمان توسعه در جمهوری اسلامی ایران را تشکیل داده اند. اولی، اگرچه زمینه شکل گیری اش کاملاً مدرن است، در پی وارد کردن محتوای سنتی و اصیل، اغلب با مایه های مذهبی در معنای توسعه است و دومی، با الهام از متفکران غیرسنتی و اغلب غربی و پست مدرن، به دنبال نفی و طرد مدرنیته و کنار زدن مفهوم رایج توسعه است، تا فضای بازتری را برای محتوای سنتی این گفتمان بگشاید. علاوه بر این، در گفتمان جمهوری اسلامی، به عنوان گفتمان مسلط بعد از انقلاب، دال های متعدد و ناهمسازی از گفتمان های سنتی و متجدد، جای گرفته اند که به دلیل عدم مفصل بندی محکم این اجزا، بار دیگر موجبات فعال شدن جدال سنت در برابر تجدد را در درون این گفتمان ایجاد کرده است. اما با گسترش ارتباطات و ورود امواج سهمگین لیبرال دموکراسی غربی، و جهانگیر شدن آرمان ها و اهداف آن، مدتی است که بی قراری هایی در این گفتمان نمودار شده است که تلاش می شود با برخی مداخلات هژمونیک برطرف شوند. یکی از این مداخلات هژمونیک، طرح «گفتمان پیشرفت و عدالت» و «الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت» است که می توان آن را به معنای اعلام خروج رسمی جمهوری اسلامی از گفتمان توسعه (که از سال ها پیش نقد آن آغاز شده بود)، قلمداد کرد.
رابطه «عزت نفس» و میزان گرایش جوانان به سبک زندگی غربی «مطالعه موردی: جوانان یزدی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲
233 - 252
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه و میزان همبستگی بین عزت نفس و « سبک زندگی غربی» در میان جمعیت نمونه 227 نفری جوانان شهر یزد است. برای دستیابی به این هدف از یک سو، یک شاخص کلی برای عزت نفس ساخته و جامعه مورد مطالعه به دو گروه دارای « اعتماد به نفس بالا » و « اعتماد به نفس پایین » تقسیم شده است . از سوی دیگر ، با استفاده از آزمون کندال، تلاش شده است که رابطه بین « عزت نفس » و « گرایش جوانان یزدی به سبک زندگی غربی» در حوزه های مختلف اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی، شخصی، سیاسی و علمی با لحاظ کردن ضریب همبستگی ارزیابی شود. یافته های تحقیق بیانگر آن است که در مجموع هرچه عزت نفس بالاتر باشد میزان گرایش به سبک زندگی غربی در جوانان یزدی کمتر است و بالعکس.
بومی گرایی در عصر جهانی شدن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴
205 - 224
حوزه های تخصصی:
اندیشه ی معاصر مملو از بحث های متنوع و گوناگون درباره ی «عصر جهانی» و «جهانی شدن ها» است. جهانی شدن به مثابه ی پدیده ای که سبب فشرده شدن روابط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شده است؛ روز به روز تعمیق و گسترش بیشتر می یابد. با این همه، هم زمان با چنین روند عام گرایی، وجهی از « خاص گرایی»ها در شکل نظریه های «بومی گرایانه» (نظریه های اصالت) مورد استقبال قرار گرفته است. نگارنده در نوشتار حاضر این فرضیه را به آزمون می گذارد که بومی گرایی از ابعاد مختلف معرفتی، سیاسی و تاریخی به تضادهای جدی در برابر جهانی شدن همچون ادامه مدرنیته برمی خورد. به این منظور پس از تشریح و تعریف اجمالی جهانی شدن و پیامدهای آن و طرح بحث درباره معنای « بومی گرایی» به چند پارادوکس موجود در نظریه ی مزبور به عنوان نشانه های تائید فرضیه اشاره می شود. رویکرد مقاله ی حاضر توصیفی تحلیلی است.
مورگنتا: فراسوی تجددگرایی و پسا تجددگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
193 - 209
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از برداشت های متعارف از مورگنتا، وی متفکری در قالب کلی تجدد گرایی قلمداد می شود. در این چارچوب، واقع گرایی مورگنتایی نوعی تلاش جهت ارائه الگویی علمی از رفتار سیاسی انسان دانسته می شود؛ در حالی که مورگنتا خود از منتقدان اصلی الگوسازی جهت تبیین و پیش بینی رفتار انسان است. در این مقاله بر آن هستیم تا با بیان ریشه های فلسفی تفکر مورگنتا کژتابی هایی را بیان کنیم که درباره اندیشه های او شکل گرفته است. در واقع، برداشتی بدیل از مورگنتا منجر می شود به این که تقسیم بندی دووجهی مبتنی بر تضاد میان فلسفه هنجاری و دیدگاه های علم گرا شکسته شود. زیرا از یک سو، مورگنتا آرمان گرایی را رد می کند و از سوی دیگر دیدگاه های علم گرا را خام اندیشانه می داند. در این ارتباط، ابتدا برداشت متداول از مورگنتا و سپس دیدگاه بدیل در قالب معرفت شناسی، هستی شناسی و روش شناسی وی با تأکید بر ریشه های فکری او بیان می شود.
بررسی جریان شناسی تجدد در تاریخ تحولات سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
43-58
حوزه های تخصصی:
بحث تجدد در تاریخ سیاسی ایران از چند جهت قابل پژوهش است: تطور در مفهوم شناسی تجدد و نسبت آن با مدرنیسم و مدرنیزاسیون، تأثیری که تجدد و مفاهیم هم خانواده آن در سیر تحولات سیاسی ایران بخصوص درنهضت مشروطه به بعد داشته و دو مفهوم تجدد ملی و تجدد ظلی و جریان شناسی برآمده از آن در تاریخ ایران. با این تمهیدات، بحث تجدد و سیر تاریخی آن، تقریباً با تمامی مفاهیم مهم فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه ایران مرتبط بوده و کمتر حوزه در زندگی ایرانیان وجود داشته که متأثر از این مبحث مهم نشده باشد. از مسائل مهم دیگر اینکه بعد از استقلال و هویت جدید ایران در صفویه در سایه مکتب اهل بیت (ع) ، نوعی تجدد در جامعه ایران به وجود آمد که تا دهه های متمادی از رشد و بالندگی برخوردار بود و این مهم در نوعی تطبیق با رنسانس اروپایی حاصل از آن می تواند مورد ارزیابی قرار گیرد. این تطبیق گوشه دیگری مواجهه سنت و تجدد در ایران می تواند قلمداد گردد.
امام خمینی(ره) و تجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
63 - 77
حوزه های تخصصی:
با ورود تمدن جدید غرب به ایران در دهه های اخیر فرهیختگان ایرانی رویکردهای متفاوتی نسبت به آن داشته اند. از جمله متفکران بزرگ معاصر که در خصوص تجدد موضع گیری نموده و اندیشه او مبنای انقلاب اسلامی قرار گرفته، امام خمینی (ره) است. به نظر می رسد امام خمینی تجدد را شامل ماده (ظواهر) و محتوا دانسته، اسلام و علما را مخالف ظواهر تجدد نمی داند؛. اما در برابر محتوای فرهنگ غرب ایستادگی کرده، پذیرش آن را باعث غرب زدگی و انحطاط جامعه ایرانی می داند. در این مقاله تلاش شده است با روش اسنادی و تحلیل محتوا، نگاه امام خمینی به تجدد از زوایای مختلف بررسی شود.
بررسی تأثیر ابعاد نمادین جهان ایرانی بر ذهنیت ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
591 - 613
حوزه های تخصصی:
نویسنده این مقاله ضمن بررسی جهان نمادین باستان، اسلام شیعی و تجدد معتقد است در ذهنیت ایرانیان، میان جهان نمادین باستانی و اسلامی- شیعی پیوندی تاریخی وجود دارد و از اواخر سده نوزدهم، ورود تجدد به ایران با دستاوردهایی نظیر تأسیسات تمدنی، شکل گیری جنبش مشروطه و حکومت پهلوی سبب گسست در این ذهنیت شده است. با وجود این گسست، ذهنیت ایرانیان ویژگی های نمادین خود را حفظ کرده است و تاکنون نتوانسته جهان نمادین تجدد را در خود نهادینه سازد.
پژوهشی در خصوص مفهوم «سنت» در اندیشه جواد طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
891 - 907
حوزه های تخصصی:
درک اندیشه های سید جواد طباطبایی بدون در نظر گرفتن مفهوم «سنت» امکان پذیر نیست. «سنت» از نظر طباطبایی «آگاهی» انسان ایرانی است و بدون «سنت» اندیشیدن امکان پذیر نیست. با تصلب و زوال «سنت»، ایدئولوژی جای اندیشیدن را می گیرد و تنها با « اتخاذ موضع جدید آگاهی» می توان به زوال اندیشه پی برد و تصلب «سنت» را برطرف کرد.
«سانت» (sonnet) در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از شاعران و نظریه پردازان تجدّد ادبی در ایران اواخر عصر قاجار برای نخستین بار از قالب هایی برای سرودن شعر استفاده کردند که ریشه در ادبیات اروپا داشت. یکی از این قالب ها که از قالب های بسیار مهم و رایج در تقریباً سراسر اروپا در طول چندین قرن به شمار می آمد، قالب سانت (Sonnet) بود. این قالب شعری که در فارسی به «غزل» و «غزلواره» ترجمه شده است، از جهت تعداد مصرع ها اندازه مشخصی داشت و در اصل برای سرودن اشعار عاشقانه به کار می رفت. بسیاری از شاعران بزرگ اروپا همچون شکسپیر، اسپنسر، بودلر و مالارمه شاهکارهایی در این قالب سروده اند. سانت از قرن سیزدهم در ایتالیا شروع شد و سپس تقریباً در تمام اروپا مورد استقبال گسترده قرار گرفت، اما شاعران هر سرزمینی تغییراتی در آن ایجاد کردند که همین امر باعث شکل گیری انواع مختلفی از این قالب شعری شد. با این حال سه نوع آن بیشترین اهمیت را دارند؛ این سه نوع با عناوین: سانت ایتالیایی یا پترارکی، سانت فرانسوی و سانت انگلیسی یا شکسپیری شناخته می شوند. شاعران مکتب تجدّد در تبریز، همچون تقی رفعت و جعفر خامنه ای، مهم ترین شاعران تجدّدخواه دهه نود قرن سیزدهم شمسی بودند که به دلیل آشنایی با ادبیات اروپا برای نخستین بار شعرهایی به زبان فارسی منتشر کردند که در این قالب اروپایی سروده شده بود. هدف از جستار حاضر معرفی و بررسی این قالب شعری و نمونه های فارسی آن است.
سنت و تجدد در اندیشه حکیم سبزواری تحلیل مصداقی شورش سالارالدوله
حوزه های تخصصی:
واژه های سنت و تجدد در جامعه قرن سیزدهم هجری با کلماتی چون روشنفکری، مدرنیته، مشروطه، تقابلی رفتاری و یا فکری، دارد. آیا لزوماً این دو کلید واژه همواره با یکدیگر در تعارضند و نمی توانند در کنار هم قرار گیرند و یا قادرند در یک مسیر بسوی تکامل اجتماعی حرکت کنند. این موضوع به نوع برداشت جوامع سنتی و یا مدرن بستگی دارد. این نوشتار بر آن است که ، مفهوم فوق در شخصیت حکیم سبزواری در جغرافیای رفتار وی مصداق عینی یافته و تعاملی عقلانی را در جامعه مطرح کرده است. مقاله عملکرد حکیمی را دنبال می کند، که دوران تحصیل در سبزوار، مشهد و اصفهان را در محیطی به سر آورده که شیوه سنتی افراطی را باور دارد. این مقابله سنت و تجدد، در خراسان با وجود اقطاب گنابادی، حاکمیت اندیشه متعصب شیعی و فتنه باب زمانی واقع می شود، که حکیم دوره میان سالی را پشت سر گذاشته و در سبزوار به تدریس مشغول است. حکیم با عملکردی صحیح، فکری روشن با مسایل برخورد می کند. مردمان را از افتادن در ورطه جنگ های داخلی و اختلافات سیاسی و شعله ور شدن آتش فتنه دور نگه می دارد و در عمل سلامت و امنیت را به آنان اهدا می کند. وی در حد تعادل مانند دو خط موازی مفاهیم سنت و تجدد را به جامعه خود آموزش داده تا آن جا که شاگردانی ریاضی دان، موسیقی شناس و طبیب در کنار حکمت و فلسفه تربیت می کند. و با وجود این شاگردان ،مکتب فلسفی اصفهان قاجاری را به مکتب تهران پیوند می زند
تأملی در رساله حقوق اساسی محمدعلی فروغی از منظر بحث درباره کاربردی کردن علم سیاست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
159 - 198
حوزه های تخصصی:
ضرورت تاسیس مدرسه ی علوم سیاسی به مانند دیگر مدارس جدید در ایران، به مثابه ی ضرورتی متجددانه مطرح شد و این ضرورت متجددانه بود که همواره به ضرورت «کاربردی»بودن علم سیاست دانشگاهی موضوعیت داده است. نگاهی به فهرست نخستین برنامه های درسی مدرسه ی علوم سیاسی و بررسی آثار نخستین متجددان ایرانی، آشکار می سازد که شکست علم سیاست در بدل شدن به رشته ای «کاربردی»، در واقع با شکست پروژه ی تجدد در ایران که خصلتی از بنیاد سیاسی داشت در پیوند است. توضیح این شکست در واقع راه را برای فهم آن شکست نیز خواهد گشود. ما در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا پس از نگاهی اجمالی به شرایط کلی تاسیس «مدرسه ی علوم سیاسی»، با تامل در رویکرد نخستین آموزگاران مدرسه ی علوم سیاسی، به ویژه رساله ی مهم محمد علی فروغی به عنوان یکی از مهمترین منابع درسی در آن مدرسه، از این موضع دفاع کنیم که منادیان تجدد سیاسی در ایران که در عین حال کم بیش از مدرسان مدرسه ی علوم سیاسی نیز بودند، علی رغم همه ی احتیاط هایی که در بیان منویات خویش به خرج می دادند، اما نهایتاً از بیان تلویحی آن اصولی امتناع نکردند که اساساً ریشه در یک تلقی لیبرال-دموکراتیک داشت. اگر نسبت میان الهیات لیبرال-دموکراتیک، علم سیاست جدید و سرشت «کاربردی» آن را مدّ نظر قرار دهیم، آن گاه نقش امثال محمد علی فروغی در خصوص علم سیاست جدید در ایران را می توان فراتر از دایره ی تنگ تالیف و تدریس برای مدرسه ی علوم سیاسی، به مثابه ی اقدامی استراتژیک در راستای استقرار ارزش های لیبرال دموکراتیک مورد ملاحظه قرار داد.
بازنگریِ جایگاه سعدی در اندیشه روشنفکران عصر مشروطه (با تآکید بر نگرش میرزا آقاخان کرمانی)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی جایگاه سعدی و میزان تأثیرگذاری او بر افکار و آثار روشنفکران عصر مشروطه با تأکید بر اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی می باشد. روشنفکری که به دلیل داشتن نگرشی واقع بینانه تر در میان هم عصرانش، رویکردی متفاوت نسبت به سعدی اتخاذ می نماید. اهمیت بررسی این موضوع در عصر مشروطه، به این دلیل است که دراین دوره، روشنفکران جامعه، علاوه بر ارائه نقدهای سیاسی و اجتماعی، برای نخستین بار با رویکردی تجددگرایانه به مطرح کردن نقدهای ادبی نیز می پردازند. این پژوهش در قالب تاریخی و به روش توصیفی- تحلیلی گردآوری شده است. این مقاله به بررسی میزان تأثیرپذیری میرزا آقاخان کرمانی از اندیشه های سعدی می پردازد و تقلید او از کتاب گلستان، در نگارش رساله رضوان را نشان می دهد.
ریشه های تاریخی چالش سنت و تجدد در معماری معاصر قاجاریه ( 1785-1925 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲
76-85
حوزه های تخصصی:
دوران قاجار نمودی از چالش سنت و تجدد در معماری است. از نقوش سرستون ها یا نقوش بالای سر در ورودی ها گرفته تا عناصری همچون سنتوری، فرم پنجره و حتی اقتباس حجمی از فرم ساختمان، تنها گوشه ای از معماری عصر قاجاریه را نشان می دهد. این درآمیختگی نه تنها در معماری بلکه با تحولاتی در سایر ارکان و پدیده های اجتماعی ایران رخ داد و این اقدام در جای خود تجددخواهی به شمار می رفت. از این رو ضمن بررسی سنت و تجدد به این پرسش ها پاسخ داده شود: 1( نحوه مواجه شدن با معماری غرب در تجربه معماری معاصر دوران قاجار چگونه بوده است؟ 2( آیا می توان رابطه ای میان گرایش معماران به طراحی اجزای معماری مبتنی بر معماری غربی و زمان شکل گیری آثار معماری مشاهده نمود؟ برای یافتن پاسخ به این پرسش ها از روش تحقیق استدلال استقراری، از تکنیک های توصیفی- تحلیلی و تحلیلی- تفسیری استفاده می شود، برای جمع آوری آرای افراد مطلع در حوزه معماری از تکنیک پرسش نامه استفاده می شود. نتایج نشان می دهد که تأثیر معماری اروپا بر معماری ایران در دوران قاجار ابتدا خود را در ساختمان های سلطنتی، سپس در بناهای عمومی و دست آخر در معماری مسکونی نشان داد.
«هزارش ماتم و یک دم عروسی»: بازتاب مسئله ی کودک همسری در روزنامه نگاری تجددگرای زنان دوره ی پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش های فرهنگی سنتی به زیست اجتماعی کودکان در دوره ی مدرن و متأثر از ظهور گفتمان های نوگرا تغییر کرد. در ایران معاصر نیز تحت تأثیر تحولی که انگاره های فرهنگی تجددگرا ایجاد کرد، ضرورت بازاندیشی در نگرشهای فرهنگی حاکم بر زیست اجتماعی کودکان، توجه طیفی از جامعه ی متجدد روبه ظهور را جلب کرد. مراد آنان ارائه ی تعریفی نو از کودکانگی، با رشته ای از مشخصه ها و بایسته های برخاسته از تجدد حق مدار بود. در پژوهش پیش رو کوشش می شود تا سهم روزنامه نگاری زنان در دوره ی رضاشاه، در ایجاد گفتار نوسازی فرهنگی واکاوی شود و عاملیت نقش آنان برای بهبود و ارتقای زیست دختران در قالب بایسته هایی چون شناخت دوره ی بلوغ و مسائل روانی و بهداشتی آنان، سن ازدواج و بسط آگاهی خانواده و جامعه در این زمینه روشن شود. حاصل واکاوی محتوای روزنامه های فوق بیان گر آن است که این نویسندگان کوشیده اند کودکانگی را که در سایه نگرش های فرهنگی سنتی یا متأثر از مصائب اقتصادی و معیشتی به محاق رفته بود، به دختران خردسال بازگردانند. روزنامه نگاری زنان با طرح بایستگی بسط نظام آموزشی و بهداشت کودکان، ایجاد پشتوانه ی قانونی ازدواج آنان بر حفظ کودکانگی پافشاری کرده و کوشید دهلیزی برای جایگزینی تلقی مدرن از کودکی با نگرش سنتی مسلط بر سپهر فرهنگی جامعه ایجاد کند.
برساخته های گفتمان غرب زدگی؛ بافته های جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد است به فرآیند شکل گیری و هژمون شدن گفتمان غرب زدگی در ایران بپردازد. در شناسایی سازوکارِ کشمکش ها و منازعات اجتماعی، نظریه گفتمان لاکلاو و موف یکی از کارآمدترین روش ها است که به عنوان چارچوب و استراتژی تحقیقِ پیش رو برگزیده شده است. با اتکا به این نظریه، پی می بریم گفتمان غرب زدگی تصویری که از گفتمان غربگرای تجدد خواه و مدرنیزاسیون ارائه می دهد، تصویری از شکاف ها و انشقاق های فزاینده هویتی سوژه هاست که طی سلطه پارادایمِ صنعتیِ غرب و وابستگی اقتصادی- سیاسی شکل گرفته است. پس از ارائه چنین تصویری و با استفاده از زمینه هایی که در ایجاد تزلزل و بی قراری در گفتمان حاکمیت به وجود می آورد، با بهره گیری از دال«اصالت و هویت»، به طرد و حاشیه رانی دال های گفتمان غرب گرای حاکمیت پرداخته و با غیریت سازی از غرب، شرایط لازم را برای ساختار شکنیِ همه جانبه گفتمانِ رقیب و هژمون شدن خود فراهم می کند.
زبان و ادب فارسی، بستر نواندیشی و تجدد در تاجیکستان
بیداری، نواندیشی و تجددخواهی در کشور تاجیکستان تحت تأثیر آراء احمد مخدوم دانش(1828-1897م) و کتاب نوادرالواقایع او، با جنبش معارفپروری آغاز شده، تا امروز ادوار گوناگونی را پشت سر گذاشته و رویکردهای مختلفی؛ همچون نواندیشی دینی، سکولار، مارکسیستی، ملیگرا و ... داشته است. در تمامی ادوار یاد شده زبان و ادبیات فارسی به مثابه محمل یا زمینهای برای تکوین تجددطلبی، نواندیشی و موضوعات مرتبط با آن یا ابزاری برای انتقال مفاهیم و آراء نواندیشان این سامان به کارگرفته شده و حتی در برخی مقاطع تاریخی، مقولۀ زبان، خط یا ادبیات فارسی/ تاجیکی فی نفسه به عنوان عنصری هویتبخش برای روشنفکران تاجیکستان موضوعیت یافته است. با عنایت به این موضوع، پژوهش پیش رو با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی، کوشیده است تا مسألۀ نقش و تأثیر زبان و ادبیات فارسی در شکلگیری و استمرار نواندیشی و تجدد یا دگرگونی و تطور آن در تاجیکستان را بررسی و تحلیل نماید. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که زبان و ادبیات فارسی در ارتباط با جریان نواندیشی و تجدد در این کشور و استمرار تاریخی آن، گاه طریقیت و گاه موضوعیت یافته است؛ به گونهای که در دوران معارفپروری بیشتر آثار روشنفکران و آرمانهای تجددخواهانۀ ایشان در ژانرها و قالبهای ادبی عرضه شدهاند. افزون بر این در ادوار بعد و در تقابل با ظهور و قدرت یافتن پانترکیسم و نادیده انگاشتن هویت و حضور تاریخی تاجیکان در فرارود یا در ماجرای تغییر خط فارسی به روسی یا سیرلیک، مقولۀ زبان مادری و ادبیات فارسی و حفظ نوامیس زبانی و مواریث ادبی، خود؛ همچون آرمانی مقدس به دغدغۀ اصلی روشنفکران تاجیک در مبارزۀ اجتماعی ایشان بدل شده است.
تحلیل فرهنگی نسبت میان زیارت و عرفی گرایی در جامعه معاصر ایران مطالعه مردم نگارانه زیارت امام رضا (ع) از منظر انسان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زیارت به عنوان یکی از شاخصه ها و به نوعی بروز و تجلی عملی دین ورزی در تمامی جوامع قابل مطالعه است. این کنش در ایران در گذر از تجربه تجدد تغییرات نه ماهوی، بلکه عینی (ابجکتیو) داشته است. زیارت در ایران در گذر تجدد تغییراتی را تجربه کرده است که این کنش را از حالتی همگن و متوازن به کنشی ناهمگن و نامتوازن تبدیل کرده است. ایجاد سنخ هایی متنوع و متکثر در سبک زیارت ایرانی گواه بر تغییر و به نوعی پیامد تجربه تجدد است. ما در این مقاله درصدد شناخت و فهم عناصر ناهمگن (شناخت سنخ ها) در کنش زیارت با تمرکز بر تنوع به وجود آمده در پی تجدد و در نهایت عرفی گرایی هستیم. به بیان دیگر با نسبت یابی کنش زیارت امام رض (ع) با تجدد و در نهایت عناصر مترتب بر آن همچون عرفی شدن در ایران معاصر، انواع سنخ های به وجود آمده در بستر کنش زیارت در حرم مطهر امام رضاg را بررسی و دسته بندی کنیم. صورت بندی ارائه شده در قالب انواع سنخ های زیارتی به زیارت آیین مدار، دورادور، زنانه، کلان شهری و سیاسی اختصاص داده شده است. رویکرد روشی اتخاذ شده در این مقاله، کیفی و با تکیه بر دیدگاه های مردم نگاری است. داده های تحقیق نیز از منابع گوناگون همچون دل نوشته های زائران، عریضه ها و سفرنامه ها، مصاحبه ها، مشاهدات، خودمردم نگاری و دیگر منابع کمی و کیفی حاصل شده است.
نقد و بررسی کتاب زندگی فضیلت مند در عصر سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب «زندگی فضیلت مند در عصر سکولار» اثر فرهنگ رجایی اندیشمند ایرانی و چارلز تیلور فیلسوف کانادایی است که بر پایه دغدغه ای مشترک میان این دو به نگارش درآمده است. این دغدغه مشترک همان رابطه میان «دین و تجدد» و امکان زندگی دین دارانه در دنیای مدرن است. کتاب ترکیبی از تألیف و ترجمه است و مطالب آن در چارچوب الگویِ بحران توماس اسپریگنز ارائه شده است. در مقاله حاضر تلاش خواهد شد ضمن معرفی و بررسی اثر مذکور، نقد و ارزیابی انتقادی آن در دستور کار نویسنده قرار گیرد. اینکه مسئله و کانون تمرکز اثر چیست؟ و هدف این اثر و جایگاه آن در منابع موجود این حوزه به چه صورتی است؟، از مهمترین موضوعاتی هستند که نویسنده می کوشد به آنها بپردازد. نقد و بررسی اثر نشانگر آن است که از حیث روش شناختی اثر مذکور نتوانسته مراحل چهارگانه روش شناختیِ اسپریگنز را پیاده نماید. از این رو مهمترین نقد وارده بر اثر حاضر را می توان نقدی «روش شناختی» دانست.
مقایسه وجوه تشابه و اختلاف نواندیشی دینی در ایران و مصر (با تکیه بر آراء شیخ هادی نجم آبادی و شیخ محمد عبده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و مصر دو آوردگاه مهم «نواندیشی» در جهان اسلام به شمار می روند که مصلحان سیاسی و متفکران اجتماعی و دینی آنها کوشیده اند به علل عقب ماندگی و انحطاط جوامع اسلامی پی برده و با آنها به مبارزه بپردازند. سوابق فرهنگی، تاریخی و دینی به علاوه ی عواملی نظیر موقعیت ژئوپلیتیک و جایگاه ویژه ی دو کشور در جهان اسلام، مشابهت های فراوانی را در مسیر تحولات اجتماعی و سیاسی این دو جامعه در دوران معاصر رقم زده است. پژوهش حاضر با استفاده از چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف و لاکلا و موفه، در پی پاسخ به این پرسش است که نواندیشی دینی در ایران و مصر با توجه به اندیشه ی شیخ هادی نجم آبادی در ایران و شیخ محمد عبده در مصر با چه فرصت ها و دستاوردها و نیز چالش ها و موانعی روبه رو بوده است؟ یافته های حاصل از بررسی اندیشه ی این نواندیشان دینی با تأکید بر گردآوری اطلاعات بر اساس شیوه ی کتابخانه ای و اسنادی، بیان گر آن است که تجربه ی نواندیشی دینی در کشورهای مذکور در مسائلی چون عقل گرایی،مبارزه با خرافات، جهل و سرخوردگی از غرب ، مبارزه با استبداد و استعمار و تلاش برای پیوند امت اسلامی وضعیتی مشابه دارند و در مسائلی چون سکولاریسم، قومیت و ناسیونالیسم دارای موقعیت متفاوتی هستند.
مقایسه تطبیقی حکایت اخلاقی «کلاغ و روباه» در شعر ایرج میرزا و احمد شوقی با اصل فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۱
121-140
حوزه های تخصصی:
ایرج میرزا و احمد شوقی تشابهات زیادی از نظر شخصیت هنری با هم دارند. یکی از این موارد، تأثیرپذیری از حکایت های اخلاقی لافونتن است. هم ایرج میرزا و هم شوقی اشعار متعددی را به پیروی از حکایت های اخلاقی لافونتن پدید آورده اند که در این میان تشابهات و تفاوت های خاصی وجود دارد. ایرج میرزا یکی از شاعران بزرگی است که در عصر مشروطه ترجمه های منظوم موفقی از حکایت های اخلاقی لافونتن ارائه نمود. او در شعر «کلاغ و روباه» با استفاده از توان هنری خود توانسته با ایجاد تغییرات متعددی، عناصر بومی و فارسی را به ترجمه منظوم خود بیفزاید و شعر مستقلی را پدید آورد. ترجمه منظوم ایرج میرزا از حکایت های اخلاقی لافونتن یکی از جلوه های اصلی تجدد در مضامین شعر فارسی به حساب می آید که ویژگی های متنوعی در حوزه بومی سازی واژگان، مضامین و تخیل دارد که بررسی هریک از این موارد در تحلیل سیر ادبیات تطبیقی در ایران بسیار مؤثر خواهد بود. از سوی دیگر، شوقی با تعم ق در آثار شاعران نامدار عرب و تأثیر گرفتن از ادبیات برجس ته اروپ ا به وی ژه فرانسه، دریچه های جدیدی را به روی شعر عربی گشود. بخشی از اشعار شوقی که از زبان حیوانات نقل شده اند، از آثار موفق او به شما می آیند. شوقی با تأثیرپذیری از لافونتن در این فن مهارت فراوان یافت.