بررسی روشمندی ظهور فلسفه سیاسی در آثار اولیه سینمای ایران در دوران پهلوی اول (1306-1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینما به سبب ماهیت جمعی و ارتباطش با صنعت، ثروت، مخاطب و قدرت، مهم ترین هنر قرن جدید به شمار میرود که می تواند ماهیت فلسفه سیاسی زمانه را در خودش منعکس سازد، نسبت به آن واکنش نشان دهد و با مشاهده تز و آنتی تزهای تولید شده میان فلسفه سیاسی ترویجی قدرت و واکنش سینما، سناریوهای احتمالی و پیش روی جامعه و قدرت را پیش بینی نمود. قدرت برای ترویج و حتی مقابله نیازمند فلسفه سیاسی است. فلسفه سیاسی، خط کش حدود قدرت است. در واقع قدرت برای تعریف خودش از فلسفه سیاسی بهره میبرد. مقاومت نیز برای تحدید و حتی تغییر و براندازی قدرت از فلسفه سیاسی خودش بهره می برد. سینما نیز که با تحریک قوه خیال، احساسات را به سالن تاریک سینما می کشاند و واکنشهای عاطفی و عقلانی را بر می انگیزاند و خودآگاه و ناخودآگاه واکنش موافق و یا مخالف قدرت را در فیلم بروز و ظهور میدهد. در این پژوهش تلاش شده است تا روشمندی احصا فلسفه سیاسی در مضمون آثار دهه اول سینمای ایران به بحث گذاشته شود.