مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
نقوش
نخستین شواهد باستان شناختی درباره منسوجات ایران، مربوط به هزاره پنجم ق.م است. پارچه بافی ایران در دوره صفویه، مانند سایر شاخه های هنری تحت تأثیر سیاست های حکام آن دوره، قرار گرفت. از مهم ترین خصوصیات هنری این دوره، تشکیل کانون های هنری تحت حمایت دربار و ارتباط تنگاتنگ رشته های هنری به ویژه، پارچه بافی با نقاشی است. در این پژوهش، با استفاده از روش تطبیقی و تحلیلی، با استناد به منابع کتابخانه ای و تصویری، پارچه های دوران صفوی و قاجار بررسی می شود. پوشش یکی از ابتدایی ترین نیازهای بشر بود که اولین انسان ها که با برگ گیاهان خود را می پوشاندند و کم کم در ادوار مختلف، این نوع پوشش بهبود یافت به نوعی که رفع نیاز آن به یکی از مهم ترین و اساسی ترین دغدغه بشر و حکومت ها شد و نوع پوشش، جنس پارچه ها و نقوش گاهی معرف طبقه اجتماعی افراد بود و غنی را از فقیر تمییز می داد. دوران صفویه که از ثبات حکومتی برخوردار بود و در زمان شاه عباس دوم در اصفهان، شیوه خاصی در پارچه بافی از لحاظ نحوه بافت و به کارگیری نقوش به وجود آمد و موجب آن شد که «عصر طلایی بافندگی» ایران به ثبت رسد. در دوره قاجار، همچنان بسیاری سنن و آداب ایرانیان در عصرصفوی پابرجا بود. نقوشی را که در پارچه های این دو دوره به کار رفته اند می توان به نقوش انسانی، حیوانی، گیاهی و هندسی طبقه بندی کرد. نتایج حاصل از این پژوهش، گویای آن است که نقش انسانی در دوره صفویه بیشتر کاربرد داشت همان گونه که نقوش هندسی در دوره قاجار، گاهی هردو از نقش فرشته استفاده می کنند، اما دوره ای صور غربی آذین بخش پارچه هایشان می شود. جنس پارچه تقریباً در دو دوره با شباهت بسیار همراه می باشد. منسوجات ابریشمی صفوی شهرت جهانی داشت؛ آنچنان که قلمکار قاجار بی نظیر بود.
سیر تحول ویژگی های نقوش ظروف سفالین تمدن حصار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
15 - 22
حوزه های تخصصی:
هنر ایران در سیر تاریخی خود از ویژگی های بی شماری برخوردار بوده است. حال در این پژوهش سعی شده با استناد به نقوش ظروف سفالین تمدن حصار به بررسی ویژگی های بصری نقوش به لحاظ ترکیب بندی در هنر سفال پیش از تاریخ ایران، پرداخته شود. دلیل انتخاب تمدن حصار، اهمیت سفال آن در بررسی روند عمومی سفال پیش از تاریخ ایران و همچنین در دسترس بودن گزارش حفاری و طبقه بندی منظم دوره های تمدنی آن است. لذا برای دستیابی به سیر تحول ویژگی های نقوش از تحلیل بصری استفاده می شود و نقش ظروف به واسطه شماری از ویژگی های بصری، مورد ارزیابی قرار می گیرد. پس از طی فرایند تحلیل و جمع بندی، نتایج حاصله نشان داد که در طی سه دوره تمدنی حصار، بعضی ویژگی های بصری ظروف نظیر پیوستگی نقوش، فضای پر و خالی، کادر و ترکیب بندی، یکسان بوده و تغییر نکرده، و ویژگی های دیگر نظیر نقش یکتا یا تکراری، ریتم و کیفیت خطوط، تغییر یافته اند. بنابراین سیر تحول ویژگی های نقوش در طول حدود 2500 سال، در چهار مورد ثابت و در سه مورد متغیر است؛ که این خود متضمن روند کند تحول ویژگی های بصری سفالینه های منقوش است و همچنین گویای صفت پایداری در هنر نقاشی روی سفال پیش از تاریخ در منطقه حصار می باشد.
بررسی عناصر سه گانه نمادین در جام شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش طبیعت در زندگی مردمان پیش از تاریخ اهمیت بسزایی داشته است؛ به طوری که عناصر سه گانه طبیعت شامل: آب، خاک و باد در زندگی بشری همواره به صورت نمادین و به شکل های مختلف، در آثار هنری پیش از تاریخ مشاهده شده است. سفالینه های منقوش ایران در بین سایر هنرهای پیش از تاریخ از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشند. نقوش سفالینه های پیش از تاریخ علاوه بر جنبه زیبایی، کارکردی نمادین را در بر می گیرد و بازخوانی آن همانند کتابی، ما را از نحوه زندگی و اعتقادات مردمان آن دوران آگاه می کند. سفالینه های منقوش شوش از لحاظ بصری و زیبایی با قوانین هندسی خاصی، دارای اهمیت ویژه-ای می باشد و در این میان جام شوش با نقوش سه گانه جانوری به طور خاص مورد توجه پژوهشگران واقع شده است. این مقاله سعی دارد به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی: - نمادشناسانه جام شوش؛ - نمایش نمادین عناصر سه گانه طبیعت بر جام شوش؛ - و ارتباط بصری بین عناصر موجود بر جام بپردازد، و سپس با مقایسه جام مورد نظر با سایر جام های هم طبقه خود بتوان، نظریاتی در جهت شاخص بودن آن به مخاطبان وعلاقه مندان هنر ایران زمین ارائه داد.
پیر حمزه سبزه پوش (بررسی تطبیقی کتیبه ها و نقوش تزیینی دو محراب گچبری مسجد جامع و بقعه پیر حمزه سبزه پوش (عزیز الدین نسفی) ابرکوه استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
25 - 38
حوزه های تخصصی:
محراب های گچبری ایران از نظر هنری و سابقه ی تاریخی دارای جایگاه ویژه ای هستند. مدیریت و ساماندهی این محراب ها که بیشتر مربوط به قرون ششم تا هشتم هجری قمری می باشند، توسط هنرمندانی رقم خورده که اوج هنر خود را در تزیین مکانی به کار گرفته اند که محل خضوع و خشوع انسان در برابر خالق بزرگ است. سبک های متنوع چه در شیوه اجرا و چه در ابداع کتیبه ها و نقوش که بعضاً سابقه ی نقوش ساسانی در آنها عینیت دارد، جزء شاهکارهای هنری به حساب آمده که بخش عمده ای از آنها در مناطق مرکزی ایران پخش هستند. در این مقاله که به صورت میدانی و کتابخانه ای کار شده است، دو نمونه تاریخی ارزشمند شهرستان ابرکوه در استان یزد شامل محراب مسجد جامع ابرکوه، مربوط به قرن هشتم هجری قمری و بقعه پیر حمزه سبزه پوش یا عزیز الدین نسفی متعلق به قرن ششم هجری، مورد بررسی قرار گرفته و تفاوت ها و شباهت ها را مورد تحقیق قرار داده ایم. با توجه به فاصله دویست ساله دو محراب و قرار داشتن در موقعیت جغرافیایی واحد، تزیینات انجام شده در این دو محراب می تواند ما را در شناخت ویژ گی های زیبایی شناسانه این دوره ها یاری دهد.
تحلیل و بازشناسی نمادگرایانه نقوش مشترک منسوجات ساسانی و آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
103 - 116
حوزه های تخصصی:
استفاده از نقوش و نمادها در هنر ایران که پیش از دوره ساسانیان نیز جایگاه والایی داشته است، تا پس از حکومت ساسانیان و در تمدن و هنر اسلامی ایران نیز در بیان هنری کاربرد بسیاری یافت. این نقوش دربردارنده تجارب اجتماعی، فرهنگی و معتقدات مذهبی دوران خود هستند؛ لذا به فهم بهتر سیر تحول اندیشه های مردم دوران خود کمک می کنند. یکی از شاخصه های مهم منسوجات ساسانی، نقوش تزیینی به کاررفته در آن است که تأثیر عمیقی بر هنر دوره های مختلف تاریخی بعد از خود گذاشته است. از این جمله می توان به دوره سامانی، آل بویه و... اشاره کرد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی– تحلیلی است و سعی شده تا علاوه بر معرفی نقوش و عناصر تزیینی مشترک به کاررفته در منسوجات دوره ساسانی و آل بویه، به شناسایی و تحلیل نمادگرایانه نقوش مشترک منسوجات در این دو دوره پرداخته شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیشترین مضامین و نقوشی که به عنوان نقوش تزیینی در منسوجات دوره آل بویه استفاده شده اند، درواقع همان نقوش دوره ساسانی است که با کیفیات فرمی و محتوایی متفاوتی به کار رفته اند.
مطالعه نقش مایه های هندسی در سفالینه های دوران میانی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
87 - 100
حوزه های تخصصی:
آثار هنری ایران،از جنبه های گوناگون همواره مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. سفالینه های منقوش از دیرباز به عنوان نمادی از هنر ماندگار انسان، مطرح بوده است. از گذشته تا به حال به کارگیری هنرهای تزیینی به ویژه نقوش هندسی در تزیینات معماری، سفالگری و... امری رایج بوده است. نقوش سفالینه ها که بسیاری از آنها با نقش مایه های هندسی پرداخته شده اند، همواره بیانگر دیدگاه ها، مفاهیم نمادین و ارتباطات فرهنگی جوامع در ادوار مختلف بوده است. در هنر متعالی اسلامی هندسه جایگاه والایی دارد چراکه اشکال آن می توانست بصورت غیرمستقیم تجلی گاه مفاهیم اسلامی باشد. در واقع این عامل سبب ایجادپیوندی عمیق میان عرصه های مختلف هنری ازجمله هنر سفالگری و علم هندسه شد. پژوهش پیش رو در نظر دارد با مطالعه، بررسی و تحلیل عناصر بصری نقش مایه های هندسی سفالینه های دوران میانی اسلامی، به چگونگی ساختار هندسی این نقوش دست یابد. این پژوهش با استفاده از مطالعه داده های بصری نمونه نقوش موجود در سفالینه های مجموعه های هنری و همچنین یافته اندوزی منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که نقوش هندسی به کار رفته بر روی سفالینه های این مجموعه ها، نشانگر استفاده از تنوع و دقت در نظم هندسی و نمادپردازی در آنها بوده و طرح این نقوش نیز، با علوم ریاضی و مثلثات قابل ارزیابی است.
پارچه بافی سیسیل در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
75 - 82
حوزه های تخصصی:
در سال212 هجری قمری/837 میلادی، سیسیل توسط اغلبیون مسلمان فتح گردید و به امارتی نیمه مستقل تبدیل شد. تاریخ سیسیل از زمان فتح مسلمانان تا فروپاشی آنان و آغاز تسلط نورمان ها به سه دوره تقسیم می شود: دوره اغلبیدی، فاطمی و کلبی. با ورود مسلمانان به سیسیل، صنایع آن رو به توسعه نهاد و از جمله پارچه بافی رونق گرفت. کارگاه های پارچه بافی با الگوبرداری از منسوجات اسلامی احداث گردید و در نتیجه اعراب مهاجم توانستند صنعت پارچه بافی پیشرفته ای را در آنجا پایه گذاری کنند. پژوهش حاضر بر این اصل شکل گرفته است که منسوجات سیسیل در دوره اسلامی از منسوجات فاطمیون مصر تاثیر پذیرفته است. لذا از طریق بررسی تاریخی و مقایسه نقوش منسوجات با موضوع مشترک، پارچه های این دو منطقه بررسی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده حضور بافندگان مسلمان در کارگاه های پارچه بافی سیسیل و نیز تجارت پارچه نقش مهمی در انتقال نقوش پارچه های فاطمیون به سیسیل داشته است. در این زمان نقوش اسلامی و خط نوشته های عربی در تزئین منسوجات به کار می رفت. تداوم نقوش منسوجات فاطمی، مخصوصا خط نوشته، از شیوه های متداول بافندگان مسلمانان بوده است که حتی بعد از حاکمیت نورمان ها در سیسیل ادامه می یابد و میزان زیادی از این منسوجات به کشورهای مسیحی غربی صادر می شود.
بررسی انسان شناختی نقوش سفال «کلپورگان» سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
71 - 80
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در نظر دارد به بررسی و فهم نقوش تزیینی سفال «کلپورگان» از دیدگاه فرهنگ و جامعه آفریننده اش بپردازد. سفال کلپورگان دست ساخته فکر و اندیشه زنان بلوچ است و گستره مادی و معنوی بسیاری را از فرهنگ بلوچ در خود جای داده است. این مقاله با رویکرد انسان شناسی هنر یه دنبال پاسخ این پرسش که: معانی فرهنگی نقوش سفال های کلپورگان برای سازندگان آنها چیست؟ در این پژوهش توصیفی-تحلیلی نویسنده با تکیه بر مشاهدات و پژوهش های میدانی -که از طریق مصاحبه، عکسبرداری ،فیلم برداری و مشاهده مشارکتی انجام شده - کوشیده است که در میان نظریه های مختلف انسان شناسی هنر با استفاده از نظریه هنر به مثابه نظامی معناشناختی،نقوش را در چارچوب فرهنگ بلوچ تحلیل و بررسی کند.نویسنده ابتدا به تحلیل شکلی و سبکی نقوش پرداخته، سپس برای بازنمایی شکلی معنا، به دیگر آثار هنری منطقه همچون سوزندوزی،گلیم و سفالینه های باستانی جهت رمزگشایی اشکال و طرح ها رجوع کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که 1. این نقوش بازنمود آداب، رسوم، اعتقادات، باورها و به طور کلی بازنمود سطوح مختلفی از فرهنگ جامعه کلپورگان است و 2. زنان سفالگر منطقه، به منظور انتقال و حفظ و تداوم و بازتولید این فرهنگ به ساخت سفالینه های منقوش اشتغال دارند.
بنیان های نمادین و اعتقادی در نقوش سنگ نگاره های درّه نگارانِ سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
65 - 74
حوزه های تخصصی:
درّه ی نگارانِ سراوان یکی از مناطق برجسته ی سنگ نگاره ای در ایران بوده که مملو از نقوشی است که با ظرافت بر دل صخره ها حکّ شده و رگه هایی از پیش زمینه های اعتقادی و نمادین در اکثریت نگاره ها به چشم می خورد. این پژوهش با هدف بررسی و شناختِ نمادشناسانه ی سنگ نگاره های درّه نگاران سراوان و دلایل اعتقادیِ ایجاد نقوش از سوی مردم بدویِ آن سامان انجام و به دنبال پاسخ گوئی به این سئوال است که: بیشترین تصاویر حک شده بر صخره های این درّه، از چه نوعی بوده و مبتنی بر چه بنیان های نمادین و اعتقادی ترسیم شده اند؟ روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده و داده ها از طریق بررسی میدانی و ثبت مشاهدات نگارنده و نیز به روش اسنادی، گردآوری و به روش استدلال استقرایی، تحلیل شده-اند. یافته ها نشان می دهد که نگاره ها در درّه نگاران، به سه گروه جانوری، انسانی و هندسی تقسیم می شوند که نقوش جانوری بیشترین فراوانی را در بین سایر نقوش دارد. زمینه های نمادین و اعتقادی، نقشِ برجسته ای در طراحی نقوش داشته و به طور عمیقی با نحوه زیست و باورهای فکریِ مردم منطقه در آن زمان مرتبط بوده است. ضمن اینکه، بسیاری از بنیان های اعتقادی که در هنر صخره نگاریِ آن دوره نقش مؤثری داشته اند، در زندگی ساکنان فعلیِ منطقه، بوضوح قابل مشاهده است.
بررسی مطابقت و میزان ساختار مواد و فرمول های شیمیایی با نقوش هندسی اسلامی (با تأکید بر هندسه نقوش اسلامی در معماری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
143 - 163
حوزه های تخصصی:
نقوش هندسی، یکی از بارزترین وجوه هنر اسلامی است که شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری آن ها موردتوجه بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران بوده است. هر یک از آن ها روش ها و رویکردهای مختلفی در بررسی ماهیت وجودی نقوش هندسی برگزیده اند و از دیدگاه خود علتی برای وجود این نقوش هندسی قائل شده اند. این تحقیق با دیدگاهی کاملاً متفاوت، پلی مابین هنر اسلامی و علم را احداث کرده و با دیدگاهی علمی به چیستی وجود هندسه نقوش اسلامی پرداخته است. هدف مقاله پیش رو دستیابی به شناختی کامل تر از نقوش هندسی در هنر اسلامی با رویکردی علمی است. لذا سؤال های اصلی تحقیق این است که 1. آیا ساختار عناصر، مواد و فرمول های شیمیایی با نقوش هندسی مطابقت دارد؟ 2. میزان مطابقت نقوش هندسی با ساختار مواد و فرمول های شیمیایی چه مقدار است؟ روش تحقیق به شیوه توصیفی-تطبیقی و استنتاج آن بر مبنای قیاس بناشده، شیوه تجزیه وتحلیل اطلاعات کیفی و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان داد نقوش هندسی، با ساختار فرمول های شیمیایی ارتباط مستقیم دارند. شکل این نقوش هندسی ازلحاظ مادی ، با پیوندهایی شیمیایی موجود و همچنین با ساختار فیزیکی مولکول هایی که توسط شیمی دانان تحریک شده اند، به میزان صد در صد قابلیت تطبیق دارد.
مطالعه تطبیقی نقوش غربی و نقوش ایرانی عمارت های دوره قاجار (مورد پژوهی: عمارت باغ عفیف آباد شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
692 - 714
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهم در زیبایی آثار معماری ایران در بسیاری از دوره های تاریخی، تزئینات و نقوش آن ها می باشد. در این میان، عمارت عفیف آباد شیراز یکی از آثار ارزشمند معماری ایرانی-اسلامی در دوره قاجاریه، ازلحاظ تزئینات و به خصوص نقاشی است. به همین سبب، بررسی و مطالعه نقوش این بنا می تواند موجب بازشناسی هویت فرهنگی و زمینه های مؤثر در شکل گیری آن ها گردد. مسئله این پژوهش، شناخت چگونگی تأثیر هنر و معماری دوره های مختلف تاریخ در نقوش این بنا می باشد. در این تحقیق از روش توصیفی–تحلیلی استفاده شده است. گردآوری اطلاعات به شکل کتابخانه ای و اسنادی و نیز به صورت میدانی انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نقوش موجود در عمارت عفیف آباد که اکثراً نقاشی سقفی و در برخی قسمت های بنا نقش برجسته های گچ بری و کاشی کاری، برگرفته از نقوش دوران باستان ایران نقش برجسته های هخامنشی- ساسانی و نیز نقوش دوران پس از اسلام در ایران و اکثر نقوش، طرح های غربی و اروپایی است که برگرفته از معماری کارت پستالی است زیرا هنر ایرانی در زمان قاجار به واسطه ارتباط این دوره با غرب، ورود اجناس و محصولات کشورهای اروپایی به ایران و حضور هنرمندان زیادی در این دوره به اروپا سبب رواج هنر و فرهنگ غرب در آثار معماری عصر قاجار شد.اهداف پژوهش:بررسی نقوش عمارت عفیف آباد شیراز، دسته بندی نقوش و ریشه یابی برخی مضامین آن.مقایسه نقوش ایرانی و غربی موجود در عمارت عمارت عفیف آباد شیراز.سؤالات پژوهش:نقوش موجود در عمارت عفیف آباد شیراز دارای چه مضامینی است؟نقوش کار شده در عمارت عفیف آباد شیراز از هنر و معماری کدام دوران الهام گرفته اند؟
نقوش سنگ نگاره های درّه کبوگان شهر گشت شهرستان سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
275 - 295
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، سنگ نگاره های درَه کبوگان شهر گشت که در رشته کوه های سیاهان شهرستان سراوان واقع شده اند، با روش توصیفی تحلیلی و اطلاعاتِ کتابخانه ای و میدانی در قالب مشاهده، عکاسی و تعیین موقعیت مکانی نگاره ها، مورد بررسی قرار گرفته و با هدف معرفی و نمادشناسی سنگ نگاره های کبوگان در پی پاسخ گویی به این دو پرسش است که؛ هدف از ایجاد سنگ نگاره ها چه بوده است؟ نقوش حک شده بر صخره ها دارای چه مفاهیمی است؟ یافته ها نشان داد که؛ با بررسی انواع نقوش حکاکی شده در این منطقه، با نمادهای باروری و زایش، نمادهای مهرپرستی، نماد جهت نما و نقوش حیوانی، انسانی و گیاهی مواجه می شویم که قدمت زیاد سکونت در این منطقه و اعتقادات و آیین های اولیه ساکنان را نشان می دهند.در نهایت نتیجه حاصل شد که؛ این سنگ نگاره ها مربوط به یک مقطع زمانی خاص نبوده بلکه طی دوره های مختلف با اهدافی متفاوت ایجاد شده اند، در مجموع اکثر نقوش دوره های قدیم مفاهیمی آیینی داشته ولی مضامین نقوش دوره های جدید اکثراً روایی بوده و بازتابی از شیوه زندگی آن دوره است.
بررسی نقوش به کار رفته در منسوجات دوران هخامنشی و ساسانی و مقایسه آن با عناصر نقشی دوره صفوی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
69 - 89
حوزه های تخصصی:
در بسیاری جوامع، منسوجات نقش حیاتی در زندگی اجتماعی، اقتصادی و مذهبی ایفاء کرده اند. پیشینه بافندگی در ایران به هزاره های پیش از میلاد می رسد، همچنین شیوه تولید و نقوش منسوجات، خود منبع مهمی برای شناخت شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی هر منطقه ای از ایران است. بی شک اعتقادات مذهبی هر ملتی در بسیاری از مظاهر زندگی معنوی و مادی آنها نمود می یابد و هر جامعه ای به نحوی خاص عقاید مذهبی خود را با اشکال و رموز مختلف بر روی آثار مختلف پیرامون خود منعکس می سازد. از آن جایی که تأثیرپذیری یک دوره از دوره ای دیگر همواره جزء مباحثی است که به یافته های تاریخ هنر و فلسفه هنر کمک می کند، بنابراین، در این پژوهش سعی در ردیابی عناصر نقوش منسوجات دوره هخامنشی و ساسانی با توجه به کیفیت فرمی و محتوایی آنها، در منسوجات دیگر دوره درخشان فرهنگ و هنر ایران، یعنی دوران طلایی صفوی شده است که به عنوان دوره اوج درخشش هنر پارچه بافی ایران به شمار می رود. دسته بندی کلی نقوش گواه آن است که نقش ها در دوران هخامنشی، ساسانی و عصر صفوی به طور وضوح به دو گروه تجریدی و نقوش واقع گرایانه قابل بازشناسی و تفکیک هستند. این پژوهش به بررسی علمی، نماد شناسانه و تطبیقی نقوش منسوجات در دوران هخامنشی و ساسانی پرداخته و با ذکر مقایسه ای عناصر با یکدیگر به تأثیرپذیری عصر صفوی از این نقوش اشاره کرده است.
پژوهشی در نقوش پرده نماهای شهرستان سربیشه (روستاهای مختاران، چنشت و دهشیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
هنرهای سنتی، تجلی زیبایی هایی نشأت گرفته از ذوق و سلیقه، باورها و اعتقادات مردمان مناطق مختلف و شاهدی استوار بر توجه آنها به دنیای هزاررنگ پیرامون شان است. هنر سوزن دوزی نیز یکی از این هنرها است. در این میان، مردم شهرستان سربیشه با ترکیب عشق و صبوری، طرح های خیال پرور و چشم نواز خود در هنر سوزن دوزی را بر پرده هایی که زینت بخش خانه هایشان است، به کار بسته اند؛ هنری که از گذشته تا کنون به دست زنان هنرمند منطقه رقم خورده است و دارای نقوش منحصربه فردی است که از لحاظ بصری و تجسمی ساختاری منسجم و مشخص دارد. این پژوهش با هدف شناخت، تحلیل و معنایابی نقوش سوزن دوزی های پرده نماهای شهرستان سربیشه انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در منطقه سه روستای مختاران، چنشت و دهشیب است که از فراوانی بیشتر نقوش نسبت به روستاهای دیگر برخوردارند. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای است. اهداف پژوهش عبارتند از: بررسی و معرفی نقوش پرده نماهای شهرستان سربیشه، طبقه بندی تنوع نقوش پرده نماها و مقایسه تطبیقی نقوش و تأثیرات فرهنگ و رسوم منطقه بر روی این پرده نماها. با بررسی این موارد مشخص شد نقوش پرده نماها در سه روستای مورد مطالعه در چهار گروه (گیاهی، حیوانی، پرندگان و اشعار) رده بندی می شوند. این نقش ها با اعتقادات و فرهنگ مردم این منطقه گره خورده است و شناخت آنها، بخش عظیمی از روایات غنی فرهنگ تصویری منطقه را برای ما روشن می سازد.
پژوهشی در زمینه طرح، نقش و روش بافت گلیم چهل ماشوله ثبت ملیِ روستای بیدکُردوئیه شهرستان بافت استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درکرمان بافت «گلیم» سابقه تاریخی طولانی دارد و به صورت گسترده در زیست عشایری و روستایی و برخی از جوامع شهری بافته می شود. در این منطقه، شیوه های بافت گلیم متنوع است. یکی از معروف ترین گلیم های این استان، "گلیم چهل ماشوله" روستای بیدکُردوئیه است که در سال 1397 ثبت ملی شد و درکنار گلیم های شیریکی پیچ، پود معلق وگلیم فرش جزء دستبافته های با ارزش ایران قلمداد می شود. بافت خاص و منحصر به فرد، نقوش و طرح های متنوع، ذهنی، تجریدی از مهم ترین شاخصه های این گلیم است. هدف از نوشتن این مقاله، شناسایی ویژگی های فنی روش بافت، دلایل نام گذاری و عوامل مؤثر بر شکل گیری و تنوع کاربرد دستبافته ها، نقوش و طرح ها در گلیم چهل ماشوله روستای بیدکُردوئیه می باشد. روش تحقیق این مقاله، توصیفی تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و اسناد کتابخانه ای است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که طرح، نقش و شیوه بافت گلیم چهل ماشوله چه خصلت های مهم و تکینه ای دارد که تاکنون تداوم داشته و ثبت ملی شده است؟ نتایج حاصل از این پژوهش، نشان می دهد ابتکار و مهارت بافندگان ایل افشار منجر به شکل گیری روش بافتی نادر، به صورت چپ بافی شده اند که حفظ و تداوم حیات فردی و اجتماعی آنان را به دنبال داشته و در زندگی روزمره آنها برای تأمین، شکل دهی و تزئین ملزومات و نیازمندی های زندگی، کار و استراحت شان کاربرد دارد.