مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
نقوش
منبع:
پیکره دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
49 - 63
حوزه های تخصصی:
مرور اجمالی آثار گرافی ک ایران نش ان می دهد که، بهره گیری مستقیم و غیرمستقیم از نقش ها، نمادها، عناصر و تصاویر دوره های مختلف تاریخی در این آثار وجود داشته و طراحان ایرانی به ضرورت موضوع سفارش، همواره این عناصر را دستمایه طراحی خود قرار داده اند. وجود جنبه های تزیینی و نیز قابلیت های بصری نقش های اسلامی موجب تأثیر این نقوش بر آثار طراحان گرافیک ایران شده است. نمونه های این تأثیرگذاری بر آثار طراحان گرافیک ایران فراوان است. مصطفی اوجی از طراحان معاصر گرافیک ایران است که این تأثیر پذیری در کارهایش دیده شده است. در این تحقیق با هدف شناخت کیفیت تأثیرگذاری نقوش اسلامی بر آثار مصطفی اوجی، نشانه های وی به شیوه توصیفی و تحلیلی بررسی می شوند. منابع این تحقیق، منابع کتابخانه ای و برخی از نشانه های مصطفی اوجی هستند. اینکه چرا و چگونه این نقوش بر نشانه های مصطفی اوجی تأثیر گذاشته، سؤالاتی است که در این تحقیق به آن ها پاسخ داده می شود
بررسی تحلیلی تأثیر مضامین و نقش مایه های فلزکاری ساسانی بر فلزکاری آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
18 - 37
حوزه های تخصصی:
تحولات به وجودآمده بعد از فتح ساسانیان توسط اعراب مسلمان و دگرگونی های مذهبی پدیدار گشته در ایران بر هنرها، صنایع و فنون سده های اولیه اسلامی تأثیراتی چشمگیر بر جای گذاشت. از جمله این هنرها، هنر فلزکاری است که در دوره های مختلف اسلامی و بخصوص دوره آل بویه آشکارتر است. مهمترین پرسش های پژوهش حاضر این است که شاخصه های بصری مشترک در فلزکاری ساسانی و آل بویه چیست؟ مهم ترین مضامین انتقال یافته از فلزکاری ساسانی به آل بویه کدامند؟ و اصلی ترین دلایل در انتقال مضامین و نقوش ظروف فلزکاری ساسانی به آل بویه چیست؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی به مقایسه آثار فلزی در دوره ساسانی و آل بویه پرداخته است و جمع آوری اطلاعات و منابع به صورت کتابخانه ای و نمونه های آثار موزه ای موجود است و سعی شده است تا با ارائه تطبیقی تصاویر برخی از آثار فلزکاری به تجلی و بازتاب نقوش و مضامین مشترک، سبک و روش هنر فلزکاری ساسانی در آل بویه نشان داده شود و در ادامه نیز دلایل این تداوم و نفوذ زمینه های تأثیرپذیری آن از هنر ساسانی مورد تحلیل قرار گرفته است. در جمع بندی مقاله فوق مشخص شد که در آثار فلزی دوره آل بویه و نقوشی که جزء نمادهای ایرانی هستند و پیش از این به عنوان نقوش ساسانی به کار می رفته اند، نقوش و موضوعات اصلی در فلزکاری آل بویه به شمار می روند. مهمترین شاخصه های بصری مشترک در فلزکاری ساسانی و آل بویه شامل تقارن و تقابل (وجود قرینگی)، رعایت تناسب، نقوش محصور در قاب، ویژگی های فرمی، تکرار و نقوش انتزاعی است. همچنین از پرکاربردترین نقوش می توان به نقوش حیوانی (عقاب، طاووس، خروس، بز، اسب) و موضوعاتی چون جنگ و شکار، سمبلیک (نمادین)، بزمی و درباری اشاره نمود.
مطالعه ی بازتاب نقوش هنر نقاشی گل و مرغ در هنر قلم زنی معاصر
نقاشی گل و مرغ یکی از هنرهای اصیل ایرانی محسوب می شود که ریشه در نگرش های عرفانی دارد و از این رو طراحی ها و ترکیب بندی ها در این نوع نقاشی ها پیرو اصول خاصی است. باید خاطرنشان کرد به طور کلی همه ی هنرهای یک تمدن از بنیان فرهنگی یکسان و مشترکی نشأت می گیرند و بازتاب انواع هنرهای یک جامعه را در دیگر هنرهای آن جامعه می توان مشاهده کرد. علاوه بر نقاشی، فلزکاری و در محوریت آن قلم زنی از حوزه های هنری دیگری است که فعالیت بدان بستری برای ظهور و نمود باورهای عمیق و بینش های عرفانی را فراهم می کند. جایگاه نقاشی گل و مرغ و نیز شیوه ی فلزکاری قلم زنی در هنر ایرانی و اهمیت بروز و نمود نقوش تزئینی مشترک در هر دو حوزه این ضرورت را ایجاد کرده است تا بازتاب نقوش هنر نقاشی گل و مرغ در هنر قلم زنی معاصر به عنوان هدف اصلی پژوهش حاضر مورد مطالعه قرار بگیرد. بنابراین پژوهش پیش رو در جهت پاسخ گویی به سؤالات زیر انجام گرفته است: 1- نقوش تزئینی در نقاشی گل و مرغ و هنر قلم زنی ایران دارای چه وجوه اشتراک و افتراقی می باشند؟ 2- هنر قلم زنی ایران چگونه از نقاشی گل و مرغ تأثیر پذیرفته است؟ شایان ذکر است در این پژوهش اطلاعات کتابخانه ای و داده های اسنادی با رویکرد توصیفی-تحلیلی-تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش نیز شامل تطبیق 15 نمونه از آثار نقاشی گل و مرغ با 15 نمونه از آثار قلم زنی معاصر با نقوش مشابه می باشد و گردآوری نمونه ها با توجه به میزان دسترسی، تصادفی بودن و نیز قابل اعتماد و مورد اتکا بودن تحلیلات و ارزیابی ها ادامه داشته است. هم چنین نتایج پژوهش نشان می دهد که نقاشی گل و مرغ ایرانی شامل نقوش گل های طبیعی می باشد و هنر قلم زنی بیشتر تحت تأثیر طراحی سنتی ایرانی و نقوش ختایی قرار گرفته است و نقش پرندگان در ترکیب های ختایی بیشتر مورد توجه هنرمندان قلم زن می باشد.
بازتاب نمودهای فرهنگی در نظام ساختاری و نقوش پوشاک مردان جامعه عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
95 - 109
حوزه های تخصصی:
پوشاک با توجه به جنبه حفاظتی اش یکی از اساسی ترین نیاز های بشر محسوب می گردد، اما علی رغم این هدف مشترک در میان جوامع گوناگون راهکار های مشترک در شکل دهی به آن صورت نگرفته است و نمی توان دو جامعه ای را یافت که از این منظر نظام مشابهی را پیروی نمایند. در این میان پوشاک عشایری به عنوان نمونه ای از هنر قومی، دارای نظام ساختاری و نقوش منحصر به فردی است که پایداری خود را بعد از گذر سالیان متمادی حفظ نموده است و امکان مطالعه در لایه های پنهان آن را میسر می سازد. بنابراین شناسایی چگونگی بازتاب فرهنگ در نظام ساختاری، شکل و نقش پوشاک عشایری مساله اصلی تحقیق حاضر است. از این رو با هدف شناسایی رابطه بین اعتقادهای دینی- مذهبی با نظام ساختاری پوشاک و بازتاب مؤلفه های فرهنگی- تجسمی در قالب نقوش پوشاک، سوال اصلی مطرح شده این بود که فرهنگ چه نقشی در شکل دهی به ساختار، نقش و رنگ پوشاک عشایری دارد؟ در این تحقیق از روش انسان شناسی کارکردگرا با هدفی کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی استفاده شد و اطلاعات لازم از طریق منابع کتابخانه ای و روش میدانی با ابزار های اصلی فیش برداری و مشاهده مشارکتی کسب گردید. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش بر حسب رویکرد کیفی اتخاذ شده مبتنی بر تحلیل یافته های متنی، تصویری و اسنادی است که تحلیل محتوای مربوط به سه بخش سرپوش، پاپوش و تن پوش مردان بختیاری به عنوان نمونه مورد مطالعه از زوایای رنگ، شکل و نقش مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان داد که شکل گیری پوشاک مردان بختیاری ریشه در اعتقاد های مذهبی و اسطوره ای آنها دارد و در میان آنها نشانه هایی از آیین های مهرپرستی و و زرتشتی همچنان پابرجاست. در نهایت طراحی هماهنگ با شیوه زندگی عشایری، ارتباط نظام ساختاری پوشاک با عقاید مذهبی و جایگاه ماورایی آن از مهم ترین دلایل پایداری شکل و نقش پوشاک مردان بختیاری است.
شناسایی نقوش سوزن دوزی بلوچ های ایران از منظر عینیت و ذهنیت
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶
233 - 243
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های شناسایی ویژگی های فرهنگی هر قومی مطالعه پوشاک آن هاست. پوشاک سنتی در هر جامعه ای می تواند نشان دهنده هویت و فرهنگ آنان باشد. پوشاک سنتی بلوچ به دلیل کاربرد فراوانش ارزشمند ترین سرمایه فرهنگی آن ها است و بعد بصری هویت اجتماعی و فرهنگی این قوم را نشان می دهد،سوزن دوزی از رایج ترین و در عین حال شاخص ترین هنرهای متداول در میان زنان قوم بلوچ است که علی رغم برخورداری از شهرت فراوان در اغلب پژوهش های انجام شده در این عرصه، کمتر به ساختار صوری حاکم بر نقوش آن پرداخته شده است.این پژوهش با هدف شناسایی نقوش سوزن دوزی بلوچ های ایران از منظر عینیت و ذهنیت پرداخته شده است. اهمیت و ضرورت موضوع از آنجاست که این هنر در زندگی روزمره مردمان کاربرد روزانه دارد و با وجود گذشت سالیان دراز و رفت و آمد مد های متنوع لباس همواره جایگاه خود را در فرهنگ غنی مردمان بلوچ حفظ کرده است و به بخش مهمی از اقتصاد و اشتغال این مردمان تبدیل شده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. نقوش سوزندوزی بلوچ از تنوع بسیاری برخوردار است، بدین صورت که تنوع نقش در سوزن دوزی از نظر عینی و ذهنی هم اکنون هم در حال گسترش است و نقوش و طرح های جدیدی از ترکیب طرح های اولیه به وجود آمده است.
کتیبه درهای تاریخی ابیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
ابیانه یکی از آبادی های تاریخی و شگفت ایران است که در آن، آثار متعددی از دوران مختلف برجای مانده است. ازجمله آثار قابل ملإحظه هنری و تاریخی ابیانه، درهای منازل و آثار تاریخی است که بر آن، نقوش و کتیبه های تاریخی زیبایی نقش شده است. در ابیانه، پنج در تاریخی از اماکن مذهبی برجای مانده که سه در متعلق به مسجد پرزله است که یکی از آن ها از دوره ایلخانی و دو تای دیگر از دوره صفوی است . همچنین دری از دوران صفوی در حسینیه جنب زیارتگاه آبادی، نیز در زیبایی از دوره قاجاری در ورودی مسجد جامع قرار دارد که ساخته صفرعلی بیدگلی است. همچنین حدود بیست عدد درِ یک لنگه ای از یادگارهای دوره صفوی بر خانه های ابیانه استوار است که از نوادر هنری و معماری منازل ایرانی است. کتیبه های درهای خانه ها که به صورت برجسته کتابت شده است، مشتمل بر عبارات توحیدی، اشعار فارسی و نام صاحب در و هنرمند و تاریخ ساخت است. محتوای اشعار فارسی و عبارات عربی، بیشتر نیایش و طلب گشایش و برکت و تأکید بر شعار توحید و استعانت از خداوند است . اسماء خدا به ویژه الله، و بعد از آن، نام علی(ع) بازتاب گسترده ای دارد که نشان دهنده تأثیرات مذهبی و فرهنگی دوران صفوی است. این کتیبه ها در قاب بندی هایی از طرح ها و نقوش اسلیمی در نیمه بالإیی و طرح شمسه ای زیبا در میانه در کتابت شده است. درهای منازل بخش مهمی از هویت تاریخی، فرهنگی و هنری ابیانه و عنصری مهم و هویت آفرین در بافت کالبدی این آبادی بی مثال است.
فراکتال آرت و هنر نرم افزاری با نگاه به هندسه محاسباتی و هندسه نقوش
حوزه های تخصصی:
ارتباط هنر و دنیای علم به ویژه هنر ریاضیاتی و هندسی هنر نرم افزاری امروزه از جمله مواردی است که علاوه بر حوزه ی مطالعات زیبایی شناختی هنر قرار گرفته، در میان مطالعات اجتماعی هنر نیز می تواند قرار بگیرد. فراکتال یک هنر بین رشته ای است و زاییده ی کامپیوتر است، با هندسه، الگوریتم و ریاضیات در ارتباط است. از فرم های کیهانی بر داشت می کند و برگرفته از اصول هنر کلاسیک نیز می باشد. فراکتال ها چیزی جدای از نقوشی که برای ما آشناست، نمی باشد. با شکل گیری دوران پست مدرن فراکتال ها به طور رسمی پا به عرصه ظهور گذاشتند. در فراکتال ها دنیای علم، نظم هندسی، به چالش کشیدن همین نظم هندسی و نمودی از هم زیستی و در هم فرو رفتگی دو پدیده ی نظم و آشوب(Chaos)است. هنر فراکتال نوعی زبان برای بیان نظم و بی نظمی در دنیا پست مدرن است. همه ی این موارد در دنیای دیجیتال، وجود کامپیوتر و به عبارتی هنر نرم افزاری هویت بیشتر دارند و تعریف خود را ارایه می دهند.
بررسی نقوش و نمادها در پوشاک ورزش زورخانه ای
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال اول تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
39 - 51
حوزه های تخصصی:
زورخانه مکانی است که ارتباط تنگاتنگی با پهلوانی دارد و از ایام کهن محلی برای پرورش مردانی بوده است که در هنگام حمله متجاوزین به کشور در برابر دشمنان ایستادگی نمایند. حضور در زورخانه و شرکت در مراسم آن آداب خاصی دارد و اجرای حرکات ورزشی توسط پهلوانان مستلزم پوشیدن لباس ویژه ای است. این لباس که به تنبان یا تنکه معروف است ویژگی های خاصی دارد و ورزشکاران جهت دریافت آن، باید سلسله مراتبی را طی کنند. پوشاک ورزش زورخانه ای در ایران با وجود سابقه ای کهن و باستانی به روشنی مورد مطالعه جامع قرار نگرفته است. این پوشاک معمولاً از پارچه و چرم تهیه می شود و با نقوش سنتی که ریشه در هنر کهن ایران دارند، تزئین می شود. غالب ترین نقوش تزئینی در آن بته جقه است که در صور گوناگونی ظاهر می گردد و آن را نمادی از سرو دانسته اند. بته می تواند با حفظ هویت گیاه گونگی خود در فرم های دیگری ظاهر گردد که دستاورد هنر و خلاقیت هنرمندان اعصار مختلف است. این نقوش ره آورد آیین ها، اسطوره ها و باورهای مردمان گذشته است که به صورت نمادین بر روی پوشاک ورزش زورخانه جلوه گر می شود. اهداف مقاله: 1. بررسی پوشاک زورخانه ای و تزئینات آن ها 2. بررسی نقوش و نمادها در پوشاک زورخانه ای سوالات: 1. پوشاک ورزش زورخانه شامل چه اجزایی می شود؟ 2. نقوش تزئینی در پوشاک ورزش زورخانه چگونه است و چه مفاهیمی دارند؟ شیوه گردآوری مطالب و داده های مورد استفاده کتابخانه ای، اسنادی و میدانی بوده که با روش توصیفی و تحلیلی به انجام رسیده است.
بررسی جلوه های تزئینی بقعه متبرکه آقا میر شمس الدین بن امام موسی الکاظم (ع) در لاهیجان
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال اول پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
4 - 14
حوزه های تخصصی:
گیلان در طول تاریخ مکان امنی برای حضور امام زادگان بوده و امروزه بقاع متبرکه آنان در سراسر این منطقه برجا مانده است. بررسی معماری مذهبی در ایران، به خصوص معماری بقاع متبرکه و تزئینات این اماکن در شناخت هنرهای بومی-مذهبی بسیار مهم و ضروری است. با توجه به پژوهش انجام شده، بقعه متبرکه آقامیرشمس الدین بن امام موسی الکاظم(ع) در لاهیجان، از جمله بقاع مورد توجه و احترام مردم این منطقه است. این بنا متعلق به سال 1272 ه.ق/1885م یعنی دوره قاجار می باشد. علاوه بر این بنا، چهار مکان مذهبی دیگر نیز در لاهیجان وجود دارد که در بین آنها، این بقعه از نقاشی های دیواری و تزئینات ویژه ای بهره مند شده است. با توجه به پژوهش حاضر وجود نقاشی های دیواری عامیانه با مضمون مذهبی، خوشنویسی و کاشیکاری های هفت رنگ در این بقعه از جلوه های هنری و تزئینی مذهبی مهمی است که در این مکان دیده می شود. مضمون نقاشی دیواری در رابطه با واقعه روز عاشوراست که هنرمند در پی روایتِ به میدان جنگ رفتن حضرت ابوالفضل(ع) می باشد. در این صحنه حضرت امام حسین(ع) و امام زین العابدین با چهره هایی پوشیده و با هاله ای مقدس به دور سر، نمایش داده شده اند. تصاویر زنان اهل خیام و گهواره نیز نگاهی نمادین بر مظلومیت اهل بیت دارد. زمینه نقاشی نیز با تصویر درختان نخل و جانورانی همچون اسب و آهو که دلالت بر مفاهیمی روایی دارند، پر شده است.
بررسی و تحلیلی بر پوشاک سنتی زنان شهرستان دره شهر (مطالعه موردی: گُل وَنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله پوشاک سنتی همانند دیگر وجوه فرهنگی و هنری ایران، امری انکارناپذیر در مباحث مردم شناسی و آشنایی با زبان هویت ساکنان مناطق مختلف این سرزمین است. مطالعه زوایای گوناگون هنری هر یک از ت نپوش های سنتی مردمان بومی این مناطق، دریچه ای تازه بر کشف هویت ناشناخته فرهنگی و هنری آ نها است. براین اساس سربند گُ لوَنی، یکی از مهم ترین پوشاک سنتی زنان مناطق لرستان و ایلام، جهت انجام پژوهشی هدفمند انتخاب شده است. هدف از انجام این پژوهش، معرفی، توصیف و تحلیلی بر شیوه تولید، نقوش تزیینی و پشتوانه فرهنگی این نوع سربند با توجه به استفاده روزمره و کاربرد گسترده آن در مراسم مختلف فرهنگی و هنری؛ ه مچون برنامه های صداوسیمای مراکز استا نها است. سؤالات اصلی پژوهش عبارت است از؛ 1: نقوش تزیینی ب هکاررفته در طراحی سربند گُ لوَنی چیست؟ 2: همسانی نقوش تزیینی به کاررفته در سربند گ لونی در مناطق لرستان و ایلام چگونه قابل تبیین است؟ نتایج پژوهش نشان م یدهد، نقوش تزیینی سربند گ لونی، ترکیبی از نقوش گیاهی، حیوانی، انتزاعی و ابزار بافندگی است. این نقوش را می توان برگرفته از طبیعت و باورهای اجتماعی و فرهنگی مناطق لرستان و ایلام در نظر گرفت. علاوه بر این، دلیل همسانی نقوش تزیینی سربند گ لونی و استفاده مشترک از آن در مناطق لرستان و ایلام، جغرافیای طبیعی مشترک این مناطق و درنتیجه آن شیوه معیشتی مشابه و باورهای اجتماعی و فرهنگی مشترک آنان است. این پژوهش به روش توصیفی، تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.
مطالعه و تطبیق طرح و نقش در زربفت های صفوی موزه هنرهای تزیینی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تعداد 116 قطعه ارزشمند و ناشناخته از زربفت های صفوی موزه هنرهای تزیینی اصفهان شامل 93 قطعه کوچک با کاربری نامشخص و 23 قطعه در بردارنده کاربری هایی همچون پارچه دوردوزی شده، کلاه، کیسه پول، پیراهن، نیم تنه و پرده، برای نخستین بار معرفی شده و طرح و نقش های به کار رفته در آن به منظور شناخت الگوهای تزیینی حاکم بر آن ها، مورد مطالعه قرار گرفته است. عمده ترین پرسش مطرح شده در این پژوهش آن است که نوع نقش مایه ها و نقش مایه های غالب مورد استفاده در این پارچه ها کدام موارد بوده و به چه میزان با نقوش تزیینی به کار رفته در دیگر آثار هنری این عصر مقایسه پذیر است؟ با توجه به تعدد قطعات این مجموعه کم نظیر و عدم شناخت آن در مجامع علمی، انجام پژوهش پیشِ رو که به روش توصیفی-تحلیلی با رویکردی تطبیقی انجام شده، ضرورت یافته است. بر اساس عمده نتایج حاصل از این تحقیق، طرح و نقش مایه های زربفت های مطالعه شده در دسته هایی همچون بته جقه، قابی، محرمات، افشان، دسته گل و تک گل تکراری، گل و مرغ، انسانی، هندسی و کتیبه ای(خطی) جای می گیرد. در این میان نقوش و طرح های گیاهی بیش ترین و نقوش و طرح های هندسی و تا حدودی انسانی کم ترین میزان کاربرد را نشان می دهد. نقش مایه های بررسی شده از منظر شیوه طراحی و سبک هنری با نمونه های به کار رفته در دیگر رسانه های هنری این عصر همچون فلزکاری، جلدسازی، سفال گری، کاشی کاری، فرش بافی، دیگر منسوجات، نگاره های کاغذی و دیوارنگاره ها، وجوه تشابهه چندی را نشان می دهد؛ بر این اساس تشابهات موجود در میان نقوش تزیینی مورد استفاده در هنرهای مختلف این دوره، از وجود روابط تنگاتنگ در میان هنرمندان رشته های گوناگون و استفاده از الگوهای تزیینی مشترک، حکایت دارد.
معرفی و مطالعه تطبیقی کاشی های کوباچه حمام وزیر در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
۱۱۶-۱۰۱
حوزه های تخصصی:
25 عدد کاشی منقوش زیرلعابی در حمام وزیر شهر اصفهان وجود دارد که هنوز موردمطالعه و شناسایی قرار نگرفته اند. این کاشی ها، از معدود نمونه های کاشی کوباچه باقی مانده در محل اولیه نصب خود هستند که از تاراج مصون مانده اند. شناسایی و معرفی کاشی های حمام وزیر، در شناخت سفالینه های کوباچه دارای اهمیت بسیار است؛ چرا که اثبات ماهیت کوباچه بودن کاشی های حمام وزیر در ارزیابی مجدد منطقه اصفهان به عنوان یکی از مراکز تولیدی سفالینه های کوباچه مؤثر خواهد بود. معرفی کاشی های کوباچه حمام وزیر، مطالعه نقوش و مضامین آنها از طریق مقایسه تطبیقی و بررسی احتمال تولید آنها در اصفهان، از عمده اهداف این پژوهش است. اطلاعات موردنیاز در این پژوهش، از طریق روش میدانی و مطالعات کتابخانه ای فراهم شده و روش پژوهش نیز با توجه به موضوع، تاریخی_تطبیقی در نظر گرفته شده است. از آنجایی که نقوش به کار رفته بر روی کاشی های کوباچه بسیار متنوع و متفاوت است، به ندرت می توان چند کاشی مشابه در موزه ها یافت. بنابراین لازم است به همه نقوش مانند نقوش گیاهی، پرندگان، نقوش انسانی و حاشیه های تزیینی توجه نمود و از برآیند این مطالعات، به ویژگی های کلی سفالینه های کوباچه دست یافت. بدنه گل سنگی کاشی ها، شیوه نقاشی زیر لعابی آنها، هم چنین مطابقت در معیارهای تطبیقی نظیر شباهت در پوشش و چهره نقوش انسانی، مضامین، ترکیب بندی فضاها و اشتراک در برخی نقوش و حتی شیوه رنگ آمیزی آنها نیز، هیچ شبهه ای در کوباچه بودن کاشی های حمام وزیر باقی نمی گذارد. مطالعه سفالینه های کوباچه و کاشی های یافت شده در حمام وزیر، بیانگر نقش مهم منطقه اصفهان در تولید این سفالینه ها هستند. پیگیری مسیر مهاجرت هنرمندان، تأثیر مکتب نگارگری اصفهان و مضامین ترسیم شده بر سفالینه های کوباچه، مطالعات سبک هنری و مطالعات فنی نظیر پتروگرافی، نشان دهنده میزان اهمیت منطقه اصفهان در تولید سفالینه های کوباچه به ویژه نوع رنگارنگ است.
مطالعه تطبیقی نقوش تزیینی در مساجد کبود مزارشریف افغانستان و سلطان احمد ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
5 - 18
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تزیینات با ارزش ترین بخش هنر اسلامی است. به این سبب که می تواند عقاید مذهبی و جلوه های فرهنگ وهنر این دوران را بازتاباند و با تمام فرازونشیب هایی که در طول قرن ها داشته، توانسته به طور چشمگیری خود را گسترش دهد و با بیانی یگانه در اقلیم های مختلف آثاری جاودانه از خود بر جای گذارد. در میان انواع تزیینات معماری، کاشی کاری و نقاشی ضمن آنکه بیشترین توجه معماران مسلمان را به خود جلب کرد، از دلایل بسیار مهم و مؤثر در نمود زیبایی و عظمت بناهای اسلامی است. هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش مطالعه و بررسی نقوش تزیینی دو مسجد کبود مزارشریف و سلطان احمد است. تزیینات بی مانند این دو مسجد از آن جهت مقایسه می شوند که موارد مشابه و غیرمشابه در نقوش تزیینی به کار رفته روی کاشی کاری ها را که با الهام از طبیعت و تأثیرات قومی و منطقه ای و برگرفته از هنر ایران باستان و ایران اسلامی است، شفاف سازند. روش پژوهش: این تحقیق به روش مقایسه و تطبیق نقوش تزیینات دو مسجد با استفاده از جدول هایی به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد و در این راه از اسناد مکتوب و تحلیل داده ها نیز کمک گرفته شد. نتیجه گیری: خاستگاه نقوش تزیینی در دو بنا ریشه ایرانی دارد اما هر منطقه سازوکار مخصوص و خلاقانه خود را برای بومی کردن طرح ونقش خود به کار بسته است. تزیینات کاشی های به کاررفته در دو مسجد سازگار با دستورات دین اسلام ساده و انتزاعی شده و به جای طبیعت گرایی از تزیینات گیاهی و هندسی و نمادگونه استفاده شده است. این سبک علاوه بر زیباساختن معنا و نشانه هایی از نظم، کثرت و وحدت را نیز نمایان می کند و بر انسجام فضای روحانی محیط می افزاید.
مطالعه تطبیقی نقوش سفالینه های کلپورگان با نقوش سوزن دوزی بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیرپذیری و رابطه هنرهای گوناگون یک سرزمین، میتواند موضوع ارزشمندی برای تحقیقات پژوهشگران باشد. سفالینه های تولیدشده در روستای کلپورگان واقع در شهرستان سراوان و سوزندوزیهای مناطق مختلف سیستان و بلوچستان، در دوره معاصر با نقوشی تزئین میشوند که با تکیه بر اصالت گذشته هنر این سرزمین، از ساختاری هندسی و منحصر به فرد بهره میگیرند. این نقوش که در هر دو هنر نام برده، به دست زنان ترسیم میگردد، جزء جداییناپذیر هنر بلوچ محسوب میشود. بر این اساس، در مقاله پیشرو با هدف بررسی رابطه میان نقوش هنر سفالگری کلپورگان و سوزندوزی بلوچ که از یک بافت فرهنگی مشترک بهره میگیرد، اشتراکات و وجوه افتراق احتمالی این دو هنر مدنظر قرار خواهد گرفت. سؤال عمده این است چه ارتباطی میان نقوش سفالینه های کلپورگان و سوزندوزی بلوچ وجود دارد. این ارتباط چه حوزه هایی را شامل میشود. در این مقاله با بهکارگیری روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی نقوش دو هنر قوم بلوچ مطالعه تطبیقی شده است. در جمعآوری اطلاعات هم از روش کتابخانهای، مشاهده میدانی و مصاحبه با هنرمندان پیشکسوت استفاده شده است.با پژوهش انجامشده روشن شد، الهامگیری نقوش سفال کلپورگان از طبیعت، باورها و اعتقادات بلوچ درکنار نقوش سوزندوزی که با الهامگیری از طبیعت، فرهنگ و باورهای قوم بلوچ شکل میگیرد، زمینهساز اشتراکاتی در نقوش این هنرها شدهاند. از جمله وجوه مشترک این دو هنر، وجود نقوش هندسی با بیانی انتزاعی و نمادین برگرفته از طبیعت و باورهای قوم بلوچ، نقوش ساده و ترکیبی، ساختار مشابه در نامگذاری و انتخاب نقوش برمبنای پدیده های طبیعی بلوچستان است. همچنین با مطالعه نقوش سفالگری کلپورگان و سوزندوزی بلوچ به وجود عناصر بصری مشترک مانند تکرار، ریتم، حرکت، نظم و ترکیببندیهای متقارن برمیخوریم که در قالب فرمهای هندسی و ساختار مشابه، ارتباط میان نقوش این دو هنر را پر رنگتر خواهد کرد. در مسیر پژوهش حاضر نظر به گستردگی و تنوع نقوش سوزندوزی، با دستهبندی نقوش در قالب ساده و ترکیبی، نمونه هایی از نقوش گزینش شده است که بیشترین کاربرد را در سوزندوزی مناطق مختلف سیستان و بلوچستان دارند و از بررسی نمونه های مشابه خودداری شده است.
مطالعه تطبیقی نقوش آبگینه دوران سلجوقی ایران با فاطمیان مصر در سده های 5 و 6 هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۹
105-120
حوزه های تخصصی:
آبگینهسازی ازجمله هنرهای مهم و روبهرشد در دوران اسلامی بوده است. این هنر در دوران سلجوقیان ایران و همزمان با آن در دوران فاطمیان مصر، تجلیگاه چنان ابتکارات بیبدیلی است که عصر شکوهمند تاریخ شیشهگری اسلامی در هر دو سرزمین محسوب میگردد. علاوهبر همزمانی این دو دوران، وجود روابط اقتصادی و فرهنگی بین دو ملت فرض وجود تأثیر و تأثرات را در هنر آبگینهسازی هرچه بیشتر به ذهن متبادر میکند. ازاینرو چنین سؤالی مطرح میگردد که به چه میزان تشابهات میان آثار شیشهای این دو سرزمین وجود دارد و کدامین مؤلفه ها میتوانند راهگشای تفکیک و شناسایی آثار این دو سرزمین باشند. آیا نقوش روی آبگینه ها میتواند بهعنوان یکی از گزینه ها موردِتوجه و استناد باشد و وجوه تفاوت و شباهت در نقوش آثار آبگینه فاطمیان و سلجوقیان کدام است. ازاینرو هدف پژوهش حاضر، شناسایی وجوه اشتراک و افتراق نقوش آثار شیشهای در دوران سلجوقیان و فاطمیان بهمنظور دستیابی به مؤلفه هایی در شناخت و تفکیک آبگینه ایران و مصر است. بههمین منظور، نمونه هایی از آثار شیشهای متعلق به این دو سرزمین در زمان حکمرانی سلجوقیان و فاطمیان طی سده های 5 و6 هجری قمری، انتخاب و بررسی شد. این تحقیق، بهروش تطبیقی- تاریخی با استناد به منابع کتابخانهای همراه با رویکردی تحلیلی- توصیفی انجام شده است.درنهایت، نتیجه بررسیهای انجامشده نشان داد که تا قبل از این دوران، کمتر از نقوش روی آثار شیشهای استفاده میشد. وجه مشترک حضور روح اسلامی بر هنر این سرزمینها سبب پیدایی نقوشی نوشتاری چون دعا برای صاحبظرف، نام هنرمند و سفارشدهنده روی آثار شیشهای گردیده است. همچنین، تشابهات فرم و نقشمایه های تزئینات نمایانگر تأثیرات متقابل بین صنعت شیشه در دو سرزمین است. باوجود همه وجوه اشتراک، در مواردی تمایزات محسوسی وجود دارد که درنتیجه ویژگیهای متفاوت سرزمینها بهوجود آمده است.
رویکرد نشانه شناسی بر نقوش نمادین و اسطورهای بکار رفته در جام حسنلو
حوزه های تخصصی:
نقوش حک شده بر روی«جام حسنلو» دارای معانی اسطوره ای و نمادین است که بیان کننده ی روش زندگی، آداب و رسوم و اعتقادات ایرانیان ساکن در اواخر هزاره دوم تا اوایل هزاره اول ق.م است. اصطلاح نشانه برای اولین بار توسط «پیرس»[1] وارد ادبیات علمی دوران مدرن شد. پیرس به فرایند تولید و تفسیر نشانه ها یا نشانه پردازی[2] توجه دارد و آن را در کانون نظریه نشانه شناختی خود قرار می دهد. پیرس «نشانه ها» را به سه دسته معروف شمایل، نمایه و نماد تقسیم کرده است. اسطوره شناسی و نمادشناسی، آنجا که از فرهنگ اقوامی سخن می گوید که مربوط به دوران بسیار قبل است می تواند گاه مبهم و شک برانگیز باشد و ما را با این مسئله مواجه می سازد که اعتقادات حک شده بر جام حسنلو باتوجه به نشانه شناسی، حاکی از چه اعتقاداتی می باشد؟ معانی موجود در این نقوش چگونه قابل تشخیص اند و آیا می توان ردپایی از این نقوش را در دوران معاصر یافت؟ از این رو، در این تحقیق ابتدا به تفکیک نوع نقوش (انسانی، حیوانی، گیاهی، هندسی، ترکیبی)و تحلیل نقوش جام حسنلو از جنبه اسطوره شناسی و نماد شناسی پرداخته شده است و در مرحله بعد نقوش منتج از جام حسنلو به لحاظ ریشه یابی اعتقادات در میان متون کهن ادبی و سایر اقوام و از منظر نشانه شناسی مورد بررسی قرار گرفته اند. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی تاریخی است و جمع آوری اطلاعات با کمک اسناد و به روش مطالعات کتابخانه ای بوده است. به طورکلی تحقیق حاضر با مطالعه اسناد تصویری مرتبط با جام حسنلو به این نتیجه رسیده که 21 نقش نمادین جام حاوی روایت های مهمی است که در میان اقوام دیگر نیز دیده می شود. هم چنین نقوش روی جام حسنلو دارای روایتی از اعتقادات ایرانیان بوده است که تداوم بسیاری از این اعتقادات در دوره ی اسلام و در دوره ی معاصر نیز دیده می شود.
پژوهشی بر بازتاب ادوات جنگی در نقوش سنگ قبور دوران اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
446-424
حوزه های تخصصی:
جنگ افزارها از جمله مهم ترین نقوشی هستند که روی سنگ قبور ادوار مختلف ایران اسلامی خودنمایی می کنند. این ادوات جنگی معمولا ساده نقر شده اند و تنها فرم کلی و ظاهری سلاح مورد توجه هنرمندان سنگ تراش قرار گرفته است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و تاریخی و با توجه به بررسی های میدانی و مطالعه اسناد کتابخانه ای، نقوش ابزارآلات جنگی موجود روی سنگ قبور و چرایی به کارگیری آنها بر روی مزار متوفی را مورد کنکاش قرار داده و همچنین این نگاره ها را با سلاح های جنگی ادوار اسلامی ایران مقایسه تطبیقی نموده است. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که نقوش ادوات جنگی بیشتر روی سنگ قبور قوچ و شیرهای سنگی و محرابی شکل نقش بسته و شامل شمشیر، تیر و کمان، خنجر، گرز، تفنگ، سپر و نیزه است که در میان آنها، شمشیرهای منحنی بیشترین کاربرد را طی ادوار داشته است. فرم کلی و ظاهری این آلات جنگی منقور روی سنگ قبرها، در راستای کامل با جنگ افزارهای ادوار اسلامی، خصوصاً ادوار ایلخانی، تیموری، صفوی و قاجار بوده و به نوعی نشان از آگاهی هنرمند سنگ تراش به صنعت فلزگری آن زمان است. از طرف دیگر، این نگاره ها بیش تر به دلیل رشادت های شخص متوفی روی سنگ قبر وی حک شده و نشان از بزرگی و احترام، قدرت و شجاعت، پهلوانی و دلیرمندی وی است.
پژوهشی بصری در پیشینه، ویژگی ها و بازنمایی نقوش تمدنهای دیگر در نقش برجسته بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
139 - 161
حوزه های تخصصی:
نقش برجسته بیستون، یادمان مصوری از پیروزی های داریوش اول هخامنشی است که بهمراه کتیبه پیرامونی اش به لحاظ تاریخی و هنری از اهمیت فراوانی برخوردار است. برخی از نقوش و ویژگی های هنر هخامنشی، برای بار نخست در این یادمان به نمایش درآمدند و در آثار بعدی آنان تکرار و بازنمایی شدند. بسیاری از نقشمایه ها و ویژگی های بصریِ این نقش برجسته، برگرفته از نقوش و هنر تمدنها و اقوام پیشین بوده که در قابی جدید و متفاوت بازنمایی شده اند. هدف این پژوهش، شناخت و ریشه یابیِ نقوش و ویژگی های بصری و نمادین نقش برجسته بیستون و چگونگی بازنمایی آنها است. سؤالات این پژوهش نیز چنین است: 1. نقشمایه ها و ویژگی های بصری و نمادینِ نقش برجسته بیستون، بیشتر بازنمایی از نقوش و هنر کدامیک از تمدنها و اقوام پیشین بوده و کدام ویژگی بصریِ نقش برجسته بیستون، موجب متمایز و متفاوت شدن آن از نمونه های قبلی شده است؟ 2. تصویر پیکره قرص بالدار در نقش برجسته بیستون، نشانگر کدام یک از فرضیات مطرح شده است؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی_ تحلیلی با رویکرد تطبیقی است و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. تمرکز پژوهش حاضر بر جنبه بصری_ هنریِ نقش برجسته بیستون است (نه جنبه تاریخی). نتایج بررسی های انجام شده نشانگر آن است که نقشمایه ها و ویژگی های بصری و نمادین نقش برجسته بیستون، بازنمایی از نقش برجسته آنوبانینی، نقوش و هنر آشورِ نو و نقوش و هنر مصر بوده اند. مهمترین ویژگی بصری متمایزکننده این یادمان از نمونه های پیشین، تأکید بر نمایش پیروزی یک پادشاه ایرانی (پارسی) و عدم نمایش خشونت و تحقیر در تصویر دشمنان مغلوب است. همچنین، ویژگی های بصری و نمادین لحاظ شده در تصویر پیکره قرص بالدار، نشاندهنده خدا (اهورامزدا) بودن آن است.
تحلیل شمایل شناشانه سکه های تشریفاتی آل بویه براساس نظریه اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
163 - 177
حوزه های تخصصی:
نقوش سکه ها با فرهنگ و هنر زمانه خود ارتباط تنگاتنگی دارند؛ می توان به مدد آن ها وضعیت اقتصادی، مذهبی و فرهنگی ایالت و محل ضرب سکه را دریافت و محققان را در فهم علل تداوم سنت ها و آداب حاکم بر یک جامعه یاری رساند. اروین پانوفسکی در هر تصویر سه لایه مختلف معنایی قائل است که می توانند با عرصه های فرهنگی، اعتقادی و ملی مسلط بر اندیشه تولیدکنندگان آن در ارتباط باشند. هدف اصلی این پژوهش استخراج زمینه های فرهنگی موجود در مسکوکات آل بویه متکی بر نظریه شمایل شناسانه پانوفسکی است. این پژوهش به دو پرسش اساسی پاسخ می دهد: سکه های تصویری آل بویه چگونه با سه لایه معنایی؛ پیشاشمایل نگارانه، شمایل نگارانه و شمایل شناسانه پانوفسکی انطباق می یابند؟ و در بررسی لایه های معنایی یادشده، الگوهای فرهنگی ایرانی و علل کاربست آن ها شامل چه مواردی است؟ روش تحقیق تحلیلی – توصیفی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است. نتایج حاکی از آن است که سکه های تصویری آل بویه در سه مرحله مجزا قابل بررسی هستند؛ در لایه نخست(پیشاشمایل نگارانه) مولفه های بصری در سکه ها (نقوش و ترکیب بندی آن ها)، در لایه دوم(توصیف شمایل نگارانه) محتوای مفهومی نقشمایه ها و ترکیب آن ها با هم و در لایه سوم معنایی(تفسیر شمایل شناسانه)، تحولات فرهنگی و تاریخی موثر در تولید و شکل گیری نقوش موجود بر آن ها تحلیل شد. داده های به دست آمده از بررسی لایه های دوم و سوم این احتمال را قوت بخشید که عمدتا نقوش و شیوه ترکیب بندی آن ها بر سکه ها از ایران قبل از اسلام وام گیری شده اند. براساس مستندات این اقتباسات از عوامل مختلفی همچون تمایل ایرانیان به اصول مملکت داری پیشین، علاقمندی بویهیان به احیای سنت های پیش از اسلام، اصالت ایرانی اُمرای آل بویه و کسب مشروعیت حاکمان از سوی مردم و خلفای عباسی تبعیت می کنند.
مطالعه تطبیقی شیرهای سنگی دو منطقه اردل و بازفت در چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۷
31 - 42
حوزه های تخصصی:
شیر سنگی (بردشیر) یکی از نمادهای فرهنگی ایل بختیاری است و به نشانه شجاعت بر مزار جوانان، پهلوانان، افراد بزرگ و سرشناس قرار می دهند. این تندیس ها در رشته کوه های زاگرس و بیرون از این حوزه در منطقه ای وسیع و پهناور به نام بختیاری که امروزه شامل چند استان می باشد، طی چندین قرن ساخته می شد؛ این تندیس ها که از گذشته تاکنون، با فرم و حالت های مختلف ساخته می شوند، مزین به نقوشی هستند که از بطن تاریخ فرهنگی، اجتماعی و دینی مردمان این مناطق نشأت می گیرند. این مقاله با هدف شناخت دوره های زمانی شیر سنگی سعی در پاسخ به این سوأل دارد که شیرهای سنگی منطقه اردل و بازفت از نظر فرم و نقوش حک شده روی آن ها چه نقاط اشتراک و تفاوت هایی دارند و این فرم ها و نقوش چه مفاهیمی را در بر می گیرند؟ پژوهش پیش رو به روش توصیفی–تحلیلی و با رویکرد تطبیقی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی به ارزیابی و مقایسه تطبیقی شیرهای سنگی این دو منطقه پرداخته و طی بررسی های انجام شده این نتایج حاصل شد. فرم و نقوش شیرهای سنگی در هر فامیل و طایفه متفاوت است. همچنین نتایج نشان می دهد که شیرهای سنگی منطقه اردل نسبت به شیر سنگی منطقه بازفت قدمت بیشتری داشته و نقوش حک شده روی آن از جزئیات بیشتری برخوردار است. تکرار نقوش حک شده بر شیرهای سنگی نشان دهنده حاکم بودن الگویی مشخص بر تزئین شیرهای سنگی است. همچنین مضمون این نقوش و فرم شیرهای سنگی بازتابی از روحیات مردم ایل بختیاری و ارزش های فرهنگی و دینی آن ها می باشد.