مطالب مرتبط با کلیدواژه

عشایر


۱۰۱.

فرصتهای آموزشی دانش آموزان عشایر استان سیستان و بلوچستان: (برابر یا نابرابر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی آموزشی فرصتهای آموزشی نرخ گذر نرخ تراکم ضریب بهره برداری عشایر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۵۱
این مقاله به بررسی فرصتهای آموزشی در مناطق عشایری استان سیستان و بلوچستان می پردازد. روش انجام این پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان عشایر در مقاطع آموزشی سه گانه در سال تحصیلی ۹۰-۸۹ مناطق و شهرستان های استان بوده و نمونه برابر کل جامعه آماری در نظرگرفته شده است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای و همچنین از طریق آمارنامه های موجود بطور مستند جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های محاسبه نرخ گذر، ضریب بهره برداری از فضای آموزشی، نرخ تراکم و نحوه توزیع جمعیت عشایری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که نظام آموزشی مناطق عشایری استان در تمام شاخص های نرخ گذر تحصیلی، ضریب بهره برداری از فضاهای آموزشی، نرخ تراکم و نحوه توزیع معلمین در مقاطع ایتدایی، راهنمایی و متوسطه از وضعیت مناسبی برخوردار نمی باشد و فرصتهای آموزشی آن نابرابر است.
۱۰۲.

بررسی اتنوبوتانی مناطق قشلاق و ییلاق ایل قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتنوبوتانی عشایر گیاهان دارویی استان فارس استان بوشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۳
هدف: اتنوبوتانی با مطالعه و بررسی چگونگی استفاده افراد یک قوم یا جامعه از گیاهان، به عنوان ابزاری کارآمد جهت استخراج دانش بومی استفاده از گیاهان، شناخته می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی گونه های گیاهی و جمع آوری اطلاعات در مورد خواص و نحوه به کارگیری گونه ها در درمان بیماری ها توسط ایل قشقایی در دو منطقه دشتستان (قشلاق) استان بوشهر و آلمالیچه (ییلاق) استان فارس، انجام گرفت.روش و داده: تحقیق از نوع غیر آزمایشی به صورت توصیفی- پیمایشی است. به منظور تعیین حجم نمونه (تعداد پرسشنامه ها) از روش کوکران استفاده شد. جمع آوری اطلاعات در زمینه کاربرد گیاهان دارویی از حدود ۱۰۰ نفر افراد آگاه محلی و عشایر منطقه صورت گرفت و پر مصرف ترین گونه های گیاهی در منطقه مشخص شد. افراد آگاه محلی که به صورت حضوری مورد مصاحبه قرار گرفتند، شامل گیاه درمان گر های محلی، عطاران، عشایر و روستائیان منطقه به ویژه افراد مسن بودند.یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از وجود ۱۱۵ گونه گیاه دارویی در مناطق مطالعاتی است که متعلق به ۴۲ خانواده هستند. از این تعداد، ۴۷ درصد آن مربوط به منطقه آلمالیچه و ۵۳ درصد آن مربوط به منطقه دشتستان است. چتریان با ۱۸ گونه، نعناییان با ۷ گونه و شب بوئیان و کاسنیان هر کدام با ۶ گونه فراوان ترین خانواده ها بودند. همچنین مشخص شد که بیش ترین استفاده دارویی از گیاهان جهت درمان بیماری های گوارشی، تصفیه خون، ضد سرفه و سرماخوردگی است. به لحاظ درصد اندام های مصرفی گیاهان به ترتیب برگ ۲۹٪، ساقه ۲۲٪، دانه و بذر ۱۸٪، میوه ۱۲٪، ریشه ۱۱٪، گل ۷٪ بوده است.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده بیانگر غنای گونه های گیاهی دارویی در منطقه ییلاق و قشلاق عشایر قشقایی است. بیشترین تنوع گونه ای مربوط به خانواده چتریان و بیشترین مصرف گیاهان دارویی در منطقه برای بیماری های گوارشی است.نوآوری، کاربرد نتایج: قشقائی یکی از دو ایل بزرگ و کهن ایران زمین است و غالب جمعیت آن در استان فارس ساکن هست ند اطلاعات حاصل از این تحقیق، علاوه بر زنده نگه داشتن دانش قومی عشایر قشقایی در زمینه گیاهان دارویی، می تواند راهگشای تحقیقات جدید در زمینه درمان بیماری های نام برده شده با استفاده از گیاهان مورد بررسی قرار گیرد.
۱۰۳.

شناسایی ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی جامعه عشایری غرب ایران (مطالعه موردی: شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشایر عشایر نیمه کوچنده ظرفیت شناسی شهرستان روانسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۱۷
جامعه عشایر علی رغم محدودیت ها و محرومیت های متعدد، نقش کلیدی را در تأمین مواد اولیه مورد نیاز جوامع شهری و روستایی ایفا می کنند. پرورش دام، تولید صنایع دستی، حفاظت و حراست از مرزها، تنها بخشی از توانمندی های این قشر تلاشگر است. با توجه به بنیان های جغرافیایی حاکم بر کشور، میان مناطق مختلف به لحاظ ظرفیت های جامعه عشایری تمایزات فراوانی وجود دارد. بهره مندی از توانمندی های جامعه عشایر، در گرو شناسایی ظرفیت های آن ها در نواحی مختلف است. از این رو هدف اصلی پژوهش کمی و کاربردی حاضر که با ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، شناسایی ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی جامعه عشایر شهرستان روانسر است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی عشایر شهرستان روانسر است که از میان آن ها 150 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. داده های میدانی، از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید که روایی و پایایی آن تأیید شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از جدول توزیع فراوانی، تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تحلیل واریانس و تست دانکن در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد شش عامل کلیدی به عنوان مهم ترین ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی جامعه عشایر شناسایی شده اند و در مجموع توانسته اند حدود 64 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند. در این میان سه عامل مهم تر عبارت اند از: رونق درآمدزایی و کسب و کار (289/12 درصد)، متنوع سازی فعالیت اقتصادی (765/10 درصد) و تقویت سرمایه اجتماعی (667/10 درصد). نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد آماره F با مقدار 598/82 در سطح 95/0 درصد اطمینان معنادار بوده و تفاوت معناداری میان جوامع عشایری به لحاظ ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی وجود دارد. نتایج آزمون دانکن نشان داد جامعه عشایری متعلق به دو روستای بدرآباد و گرگیدر به ترتیب با میانگین رتبه ای 657/4 و 55/3 دارای بیشترین و کم ترین ظرفیت اقتصادی و اجتماعی هستند.
۱۰۴.

بررسی عناصر فرهنگی-اجتماعی، ایلیاتی – عشیره ای و جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقلاب مشروطه انقلاب اسلامی ایلات عشایر ملیت قومیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۰
از اواسط قرن نوزدهم همزمان با سلسله قاجاریه، درنتیج ه مواجهه ایرانیان با ارزشهای اروپ ایی، هوی ت ایران ی ب ا چ الش ه ای تازه ای روبه رو شد. همچنین مفاهیم و ایدئولوژی هایی وارد ادبیات سیاسی و فکری آن روزگار شد که با واقعیت تاریخی و اجتماعی جامعه ایرانی مطابقت چندانی نداشت. یکی از این واقعیت های جامعه شناختی به گروههای ایلاتی و عشایری برمی گشت که در مفاهیم وارداتی جای چندانی نداشتند، چرا که آنها معرف هویت های قومی بودند که در مقابل هویتی مدرنی با عنوان هویت ملی قرار می گرفتند. این موضوع باعث شد تا برخی از نظریه پردازان قائل به وجود تعارض و تضاد عمیق بین پدیده های مدرنی همچون هویت ملی، انقلاب و دولت سازی در ایران با روحیه و خلقیات ایلی-عشیره ای شوند. نتیجه این موضوع این شد که این محققان در تاریخ نگاری های رسمی و پذیرفته شده کمتر سخن از مشارکت عشایر و ایلات در فرآیند وقایع و تحولات مهم ایران معاصر از جمله جنبش مشروطه و انقلاب 1357 به میان بیاورند. از سوی دیگر، مولفه دیگری که منجر به تقویت رویکرد مذکور شد، ریشه در بینش شرق شناسی داشت که بر اساس آن، تاریخ شرق الزاماً چیزی جز صورتِ تحریف شده تاریخ غرب نبود و در نهایت شرق مسیری جز پای گذاشتن در همان طریقتِ غربی نداشت. برآیند دیدگاه مذکور، در تحلیل تاریخ ایران، منجر به نادیده انگاشتن عناصر فرهنگی-اجتماعی و ایلیاتی-عشیره ای است که به عنوان تشکیل دهنده خرده هویت ها در تعامل با هویتی ملی در فرایند تکوین هر دو رخداد مهم دوران معاصر نقش مهمی ایفا نموده اند. به همین دلیل، در مقاله مذکور به بازخوانی انتقادی رویکرد تاریخی پرداخته شد و تلاش شد تا خوانشی محدود از تاریخ را که شهرمحور و مرکزمحور است و نقش گروه های به ظاهر حاشیه ای مثل ایلات و عشایر در آن تا حد ممکن تقلیل یافته است، از نو مورد بازنگری قرار بگیرد. در این بازخوانی انتقادی نویسنده همچنین تلاش کرده است تا به الگوهای نظری متفاوتی بیندیشد و پرسش اصلی خود را این طور مطرح کند که در روایت تاریخ نگاری از جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی، عناصر فرهنگی-اجتماعی ایلیاتی چه تاثیر و جایگاهی داشته است؟ زیربنای بنیادی این پژوهش تلاش برای ایجاد تردید و تزلزل در خوانش های شرق شناختی از تاریخ معاصر ایران بوده است. در همین راستا اگرچه پرسش اصلی تحقیق درباب نقش عناصر فرهنگی-اجتماعی ایلیاتی در جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی بود، اما در واقع تحقیق از خِلال این پرسش و به واسطه آن به دنبال ارائه قرائت های جدیدتری از تاریخ معاصر ایران بوده است. فرضیه پژوهش بر این مفهوم استوار است که هویت ملی و ملت مدرن ضرورتاً به معنای انحلال فورماسیون های پیشامدرن و ادغام آن در یک کلیتِ مصنوعی و برساخته از بالا نیست و در همین راستا است که تحولات کلان ایران معاصر الزاماً «شهرمحور» و به ویژه «تهران محور» و «کلانشهرمحور» نیستند و ضروری به نظر می رسد تا نقش گروه هایی که خارج از کانون شهرهایی همچون تهران و مراکز استانها – که غالباً نماد تحقق مدرنیته اند – قرار می گیرند نیز مورد توجه واقع شود. در این مورد، در حوزه تاریخ نگاری معاصر و مباحث جامعه شناختی، از جهت غلبه نگاه شهرمحور و تهران محور، توجه چندانی به نقش ایلات و عشایر نشده است. با فرض اینکه جامعه می تواند تکثر اجتماعی خودش را حفظ نموده و در عین حال در پدیده های ملی نیز نقش آفرینی کند، سه مولفه فرهنگی-اجتماعی حیات ایلیاتی-عشیره ای – یعنی رهبری ایل، سازمان اجتماعی و روحیه و فرهنگ مشارکت در حیاتِ جمعی قبیله – در این مقاله در چگونگی مداخله قبایل ایرانی در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته اند.