آینده نگری «زیست-کارِ» زمین-جامعه شناسان گیاهی و دام پروران متقدم (مطالعه موردی: زیست عشایری در سند ملی آمایش سرزمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش: آینده نگری زیست عشایری در سند ملی آمایش سرزمین، هدف این مقاله است. روش شناسی تحقیق: روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و روش تحلیل نیز توصیفی-تحلیلی-انتقادی است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: در محدوده سرزمینی فلات ایران و از نظر مقیاس، ملی می باشد. یافته ها و بحث: سرزمین شناسی و آمایش سرزمین نیازمند پیوندشناسی حوزه های طبیعی و انسانی و به تعبیری، پیکره شناسی سرزمین مبتنی بر همبست در مرزهای زیستی و سیاره ای با تاکید بر مقیاس های ملی و منطقه ای و محلی و اندرکنش آن ها است. با توجه به تغییر سریع زیست عشایری انتظار می رود چگونگی تغییرات این شیوه کاربری و بهره وری زمین و منابع طبیعی در سند ملی آمایش سرزمین مورد توجه و پرسش باشد. زیست عشایری در این سند به صورت سرفصلی مستقل و جداگانه، غیر پیوندی و بدون تحلیل همبستی(مانند«زمین-گیاه» و «آب و انرژی») در ماده 4 (ارتقاء پویایی نظام کوچ، حفظ و تقویت میراث معنوی و زیست جامعه عشایری) در نظر گرفته شده است. نتایج: روندشناسی تغییرات زیست-کار عشایری در سند ملی آمایش سرزمین بر پایه تغییرات بیوفیزیکی-اجتماعی سرزمین و آینده نگری آن انجام نشده است. اکنون که سند ملی آمایش سرزمین به تصویب رسیده است، آن چه امکان پذیر می باشد آینده نگریِ تغییرات زیست عشایری متناسب با روندشناسی تغییرات بیوفیزیکی-اجتماعی در «بازنگری سند» است. از این رو، اتخاذ رویکرد پیوندی و همبستی با ملاحظه وسعت سرزمینی و ضرورت حفاظت پویا از مجتمع های زیستی عشایری در پیوند با دیگر الگوهای زیست جمعی در ایران زمین پیشنهاد می شود.