مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
عشایر
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
62 - 81
حوزه های تخصصی:
نبرد تَنگِ تامرادی در سال 1309ه.ش. میان دولت رضاشاه و ایل بویراحمد بر سر برنامه های نوسازی دولت پهلوی در قبال عشایر و رفتارهای خشونت آمیز نظامیان پهلوی با رؤسای ایل و مردم عادی ایجاد شد؛ که با پیروزی نظامی بویراحمدی ها بر قوای دولتی در محلی به نام تنگ تامرادی- در 50 کیلومتری شهر امروزی یاسوج- خاتمه یافت. بویراحمدی ها طرفدار عدم جنگ بودند، اما دولت پهلوی سرکوب عشایر را جزء ضروریات دولت مقتدر مرکزی و جامعه ی مدرنیته می دانستند. بنابراین، پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی تاریخی، با تبیین پیامدها به این پرسش پاسخ می دهد: جنگ تنگ تامرادی بر زندگی اجتماعی مردم بویراحمد چه پیامدهایی به دنبال داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، انتقام شکست جنگ دو رَگ مَدو 1307ه.ش.، منافع اقتصادی میادین نفتی جنوب، سوءظن به عشایر در تجربه ی تاریخی فتح تهران در سال 1288ه.ش. و احیای مشروطه، در تهاجمات نظامی رضاشاه به منطقه ی بویراحمد نقش داشته است. لذا برای این جنگ پیامدهای اجتماعی بسیاری را از جمله گذار اجباری- تدریجی از زیست کوچندگی به یکجانشینی، تضعیف اقتصاد دامی، استقرار حکومت نظامی، تشدید فشارهای روحی و جسمانی بر مردم عادی، اعدام برخی از رؤسای عشایر بویراحمد، کوچ اجباری طوایف بویراحمد به مناطق همجوار، فقر، دزدی و آسیب های اجتماعی بر زندگی اجتماعی مناطق درگیر می توان برشمارد.
بررسی پیامدهای اقتصادی _ اجتماعی اسکان عشایر (مطالعه موردی: سایت گدارپی شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی پیامدهای اقتصادی_ اجتماعی اسکان عشایر در سایت گدارپی در شهرستان کرمانشاه بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، خانوارهای اسکان یافته در سایت مورد نظر، به تعداد 60 خانوار بودند که به دلیل محدود بودن جامعه آماری، تمامی این افراد به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است که روایی محتوایی آن بر اساس نظرخواهی از صاحب نظران و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 72/0 تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی به کمک نرم افزار SPSSانجام شده است. نتایج آزمون مقایسه میانگینt همبسته در مورد شاخص های اقتصادی نشان داد که بین وضعیت درآمد، اشتغال و دامداری عشایر در شرایط قبل و بعد از اسکان، تفاوت معنی داری وجود نداشته اما در مورد وضعیت زراعت و تخریب جنگلها و مراتع، تفاوت معنی داری در سطح 99 درصد مشاهده شده است. همچنین در مورد شاخص های اجتماعی بین وضعیت سوادآموزی، وضعیت فرهنگی، دسترسی به امکانات رفاهی، امنیت، سن ازدواج و بهداشت محیطی و فردی، در دو شرایط قبل و بعد از اسکان تفاوت معنی داری در سطح 99 درصد وجود داشته و این شاخص ها نسبت به قبل از اسکان رشد مثبت داشته اند.
واکاوی مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تا ب آوری خانوار های عشایری در برابر خشکسالی؛ مورد مطالعه عشایر شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : نظام تولیدی و زندگی اجتماعی عشایر با چالش ها و مشکلات فراوان روبروست که پدیده خشکسالی از آن جمله است، در این بین کاهش آسیب پذیری جوامع عشایر از طریق افزایش سطح تاب آوری و ارتقای انعطاف پذیری در برابر پیامد های طبیعی از جمله خشکسالی می تواند یکی از ویژگی های مدیریت، برنامه ریزی و توسعه باشد که از طریق سرمایه اجتماعی امکان پذیر است.
هدف پژوهش: بررسی واکاوی مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تاب آوری خانوار های عشایر در برابر خشکسالی در شهرستان نیشابور انجام گردیده است.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری نیز تعداد خانوار عشایر شهرستان است، که بر اساس نمونه گیری تصادفی تعداد 217 خانوار تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS، مدل های FARAS، BMW استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش : عشایر شهرستان نیشابور قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد.
یافته ها و بحث : نتایج نشان داد، در بین مولفه های تاب آوری آمادگی با مقدار 479/0، و واکنش با مقدار 331/0، بالاترین و پایین ترین میزان را به خود اختصاص داده اند. همچنین بر اساس اطلاعات مشخص گردیده شد که میزان تاب آوری در بین خانوار های عشایر با میزان ( 61/51) در سطح متوسط قرار دارد، در بین مولفه های سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی با مقدار 498/0، و عضویت در گروه های اجتماعی با مقدار 389/0، بالاترین و پایین ترین میزان را به خود اختصاص داده اند. همچنین بر اساس اطلاعات به دست آمده مشخص گردیده شد که میزان سرمایه اجتماعی در بین خانوار های عشایر در برابر خشکسالی با میزان (16/45) در سطح متوسط قرار دارد. در نهایت نتایج تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر نیز حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین مولفه سرمایه اجتماعی و تقویت تاب آوری خانوار های عشایر در برابر خشکسالی بود، به نحوی که بیشترین میزان تاثیرپذیری از سرمایه اجتماعی در مولفه آمادگی به گویه مشورت با کارشناسان کشاورزی، در مولفه واکنش به گویه کشت محصولات معیشتی، در مولفه بازتوانی و بازسازی به گویه بیمه کردن دام های خود، در مولفه پیشگیری نیز به گویه ترکیب دانش بومی و مدرن در زمینه خشکسالی، اختصاص داده شد.
نتایج: در نهایت در یک جمع بندی نهایی می توان گفت که مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تاب آوری خانوار های عشایری در برابر خشکسالی شهرستان نیشابور تاثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی دانش بومی بر پایداری زیست محیطی عشایر کوچ گر ایل ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانش، سنگ بنای توسعه است؛ دانش بومی بخشی از سرمایه ملی هر قومی است که باورها، ارزش ها و آگاهی های محلی آنان را در بر می گیرد و حاصل قرن ها آزمون وخطا در محیط طبیعی و اجتماعی است که از نسلی به نسل دیگر به شکل موروثی منتقل شده است. ایجاد ظرفیت های بومی یک جنبه حیاتی برای توسعه پایدار است. در سال های اخیر استفاده از فناوری های پیشرفته، مشکلات زیست محیطی و بحران های اقتصادی در فرآیند تولید را سبب شده است؛ که در این رابطه شناخت دانش بومی و شیوه های سنتی تولید و آگاهی از دانش روز نقش کلیدی در دستیابی به شاخص های توسعه پایدار را خواهد داشت.
هدف پژوهش: هدف کلی از این پژوهش، معرفی دانش بومی عشایر کوچ رو ایل ممسنی در فعالیت هایی چون مدیریت مرتع و چگونگی بهره برداری عشایر از «زیست محیطی»، از منظر؛ مسکن و سکونتگاه های عشایری، فرآوری محصولات غیر لبنی، دامپزشکی سنتی و روش های مبارزه با آفات و امراض دامی می باشد.
روش شناسی تحقیق: پژوهش پیمایشی حاضر، حاصل مطالعه گسترده ای است که با رویکرد کیفی به اجرا درآمده است و با بهره گیری از فنون متعددی از جمله مشاهده مستقیم، مصاحبه های عمیق و مشاهده ی مشارکی بخش کوچکی از سامانه های پیچیده ی دانش بومی عشایر کو چ گر ایل ممسنی (مسکن عشایری، محصولات غیر لبنی و دامپزشکی بومی) را به تصویر بکشد.
قلمروجغرافیایی پژوهش: عشایر کوچنده استان فارس در قالب گروه های متشکل از سه ایل بزرگ قشقایی، خمسه، ممسنی و هشت طایفه مستقل می باشد که قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر، عشایر ممسنی می باشد. در حال حاضر ایل لر ممسنی شامل 4 طایفه جاوید(جاوی)، رستم، بَکِش و دشمن زیاری می باشد که طوایف بَکِش و دشمن زیاری یکجانشین شده اند و دارای زندگی کوچندگی نمی باشند.
یافته ها و بحث: یافته های تحقیق نشان می دهد دانش بومی عشایر با اعمال مدیریت چرا منجر به پایداری گیاهان مرتعی شده که این امر حفظ محیط زیست را به دنبال داشته و در نهایت توسعه ی پایدار را سبب خواهد شد. یکی از فن های آن ها برای احیای مراتع این است که ابتدا مراتع پایین دست که کیفیت چندانی ندارند را مورد استفاده دام قرار داده سپس اجازه مصرف مراتع بالادستی را به آن ها می دهند. همچنین، مسکن عشایر موسوم به سیاه چادر)بهون (که تمام قطعات و اجزای تشکیل دهنده خود را از طبیعت به وام برده و شکل و ساختار آن با طبیعت سازگار است به دلیل رعایت فاکتورهای بومی در توسعه ی پایدار نقش مهمی ایفا می کند.
نتایج: در نهایت بسیاری از شیوه های دامپزشکی بومی را می توان در زمره ی فناوری های زیستی قرار داد که در مقایسه با داروهای مصنوعی-تجاری کم خطرترند. که شامل شیوه های « برون تنی » و شیوه های«درون تنی» می شود.
تحلیل توزیع تسهیلات اشتغال پایدار روستایی در مناطق عشایری خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عشایر که همواره از عوامل مهم تولید در بخش کشاورزی محسوب شده و در مناطق مرزی نقش بسزایی در پایداری امنیت دارند، به دلیل کمبود زیرساختها و همچنین کمبود سرمایه در بخش اقتصادی عمدتا با مشکلاتی مواجه می باشند که بدون تردید کم توجهی به رفع این مسائل، مشکلات متعددی را برای آنها و برای تخریب محیط زیست به دنبال خواهد داشت. تسهیلات با نرخ کارمزد کم، یکی از راهکارهای ایجاد تحرک اقتصادی در مناطق روستایی و عشایری محسوب می گردد که در صورت برنامه ریزی مناسب در توزیع آن می تواند تاثیر بسزایی در سعه پایدار مناطق عشایری داشته باشد. هدف پژوهش: این مقاله با هدف بررسی چگونگی توزیع تسهیلات اشتغال پایدار روستایی در مناطق عشایری خراسان شمالی انجام شده است. روش شناسی تحقیق: روش توصیفی – تحلیلی و مبنای بررسی ، سامانه ثبت نام تسهیلات به نام کارا در طی سال 1396 تا پایان 1399 می باشد. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر مناطق عشایری خراسان شمالی می باشد. یافته ها و بحث: علی رغم اینکه بیشترین تسهیلات در استان به بخش کشاورزی اختصاص یافته است از طرفی تسهیلات به سمت مراکز شهرستانها سوق داده شده و کمتر به حاشیه مرزها اختصاص یافته است و از طرف دیگر، تسهیلات بخش عشایری دارای توزیع نامناسب بین شهرستانی بوده و در درون بخش هم سهم بسیار ناچیزی به بخش های صنعت و خدمات وابسته به کشاورزی رسیده است. نتایج: بنابراین نباید توقع داشت که این تسهیلات باعث پویایی خاصی در تحرک بخشی به اقتصاد عشایر گردد و با بازنگری در فرآیند توزیع این تسهیلات و کم کردن دخالت های غیرکارشناسی می توان بر اثر بخشی آن افزود.
تحلیلی بر زندگی قبایل کوچ نشین در اواخر دوره قاجاریه و رضا شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زندگی کوچ نشینی یکی از شیوه های معیشت انسانی که درمناطق خشک و نیمه خشک گسترش دارد. زندگی ایلات به عوامل جغرافیایی همانند اقلیم، شرایط توپوگرافی دارد. کوچ کوچ نشینان بنا به شرایط محیطی به منظور تعلیف دام ها کوچ می کنند. بنابراین نوع کوچ اجباری است. هدف پژوهش: بررسی زندگی قبایل کوچ نشین ایران در اواخر دوره قاجار و رضا شاه است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و از نوع پس رویدادی به تحلیل زندگی عشایر ایران در اواخره دوره قاجار می پردازد. قلمرو پژوهش: محدوده جغرافیایی ایران و در دوره زمانی 1920 میلادی به بعد است. یافته ها و بحث: در سال 1920کشور ایران کاملاً هرج و مرجی را داشت و حکومت مرکزی تنها تهران و حومه را تحت کنترل داشت. جمعیت عشایر درآن زمان 3/1 تا4/1کل جمعیت بود. درسال 1921 رضا شاه از طریق کودتا بسر کار می آید و در ابتداء وزارت جنگ را بعهده می گیرد وارتش را سازماندهی و تجهیز می کند، سپس درسال 1925 رسماٌ به قدرت می نشیند. برنامه های رضا شاه در قبال عشایر عبارت بود از خلع سلاح عشایر، اسکان اجباری و تغییر ساختار فرهنگی و اجتماعی آنها بود.ت اکتیک رضا شاه برای سرکوب عشایر این بود که با عشایر بزرگ پیمان های صلح می بست و سپس بعداز سرکوب عشایر ضعیف، رضاخان میان طوایف عشایری اختلاف ایجاد کرده و در نهایت خودش با سران عشایر بزرگ جنگید و آنها را سرکوب کرد. نتایج: نتایج نشان داد هدف رضا شاه برای ایران آنزمان، ایران متحد، مستقل، یک زبان و لائیک بود.
تحلیل پژوهش های علمی در حوزه جغرافیای کوچ نشینی: مطالعه علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تحلیل هم واژگانی یکی از انواع تحلیل های هم رخدادی به شمار می رود و از روش های مهم کتاب سنجی بوده که برای نگاشت رابطه میان مفاهیم، اندیشه ها و مشکلات در علوم پایه و علوم اجتماعی به کار می رود. هدف پژوهش: مطالعه علم سنجی پژوهش های علمی در حوزه جغرافیای کوچ نشینی موضوعی است که تابه حال به آن پرداخته نشده است؛ بنابراین تحلیل جریان علمی جغرافیای کوچ نشینی می تواند نقش اساسی در شناسایی حوزه های مهم پژوهشی ایفا کند. روش شناسی تحقیق: اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ از ﻧﻮع ﮐﺎرﺑﺮدی اﺳﺖ و ﺑﻪ روش ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ-ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و ﺑﺎ روﯾﮑﺮد علم سنجی به صورت تحلیل هم واژگانی پژوهش های مرتبط با جغرافیای کوچ نشینی در کل شبکه استفاده شده است. در این تحقیق از ترسیم نقشه علمی به عنوان یکی از شیوه های کارآمد برای نمایش بهینه و موجود وضعیت علم برای واکاوی پژوهش های علمی استفاده شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: به روش تمام شماری، فراداده های اسناد مرتبط موجود در پایگاه علمی ساینس دایرکت از سال 1999 الی سال 2022 میلادی آمارگیری شدند و گزینه های غیر مرتبط فیلتر شدند. در بازه زمانی تعریف شده (23 سال) تعداد تولیدات این حوزه در جهان شامل 12684 مدرک بود که داده ها ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻓﯿﻠﺪ ﻋﻨﻮان و ﺑﺎ وارد ﮐﺮدن ﮐﻠﯿﺪ واژه «Nomadic» در ﻧﻮار ﺟﺴﺘﺠﻮی ﭘﺎﯾﮕﺎه ﻣﺬﮐﻮر جمع آوری شدند. یافته ها و بحث: از لحاظ نوع مقاله تعداد 2 گروه مقاله پژوهشی و مروری، از لحاظ عنوان تعداد 11 عنوان نشریه در 6 حوزه موضوعی در فاصله سال های 2022- 1999 با تعداد 771 نتیجه، شناسایی شده و جهت فراخوانی و تحلیل علم سنجی در محیط نرم افزار VOSviewer ذخیره گردید. نتایج: دامداری، تغییرات اقلیمی، هولوسن و بوم شناسی سیاسی کلیدواژه های پربسامد در در بازه زمانی 2020- 1999 هستند. از سال 2016 کلیدواژه تغییرات اقلیمی واژه نوظهور و برجسته ای است که با واژگان کشاورزی، تعارض، انعطاف پذیری و فرهنگ، هم پیوندی خاصی ایجاد کرده است. در نهایت تعداد 9 نقشه چگال و متراکم ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﮐﻪ ﻣﺮور واژﮔﺎن ﮐﻠﯿﺪی ﻫﺴﺘﻪ آن می تواند راﻫﻨﻤﺎﯽ پرارزش ﺑﺮای مطالعات مربوط به کوچ نشینی در آینده ﺑﺎﺷﺪ.
نقش عشایر در اقتصاد مقاومتی و امنیتی نسبت به سکونتگاه های شهری(مطالعه موردی: عشایر شاهسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جامعه عشایری به عنوان ظرفیت قوی در اقتصاد مقاومتی و تولید اقتصاد در جامعه نباید مورد غفلت مسئولان قرار گیرد و با توجه به این مطلب مهم که یکی از نقشه های دشمن تضعیف روحیه خودباوری در بین مردم و ارتباط با مسئولان است بنابراین مسئولان امر هرچه که می توانند تعامل و ارتباط و خدمت صادقانه را به مردم با توجه به شعار سال که به نام دولت و ملت، همدلی و همزبانی نام گذاری شده بیشتر کنند. لذا تأکید بر لزوم توجه به منابع انسانی و فکری قوی در جامعه نسبت به تولیدات داخلی و تئوریزه کردن نقش جامعه عشایر در اقتصاد مقاومتی و امنیتی در اتاق های فکر ْدیگر در عرصه های مختلف شاهد رشد و بالندگی باشیم.
هدف پژوهش: با توجه به اهمیت موضوع اقتصاد مقاومتی در استقلال و قدرت ملی کشور ایران هدف پژوهش بررسی نقش قدرتمند جامعه عشایر در پیشبرد خط مشی و راهبرد استراتژیک چشم انداز توسعه پایدار عشایر ایران حهت رسیدن به اقتصاد پویا در جهان می باشد.
روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و روش جمع آوری داده ها بر اساس مطالعه اسناد و منابع کتابخانه ا ی و میدانی صورت گرفته است. روش تحلیل استدلالی و استنباطی می باشد.
قلمروجغرافیایی پژوهش: عشایر ایل شاهسون در استان اردبیل، در شمال غربی ایران حضور دارند. قشلاق این ایل در شمال استان اردبیل با وسعت حدود 400 هزار هکتار قرار دارد و محدوده دشت مغان را در بر می گیرد.
یافته ها و بحث: نظر به اینکه جامعه شهری یک جامعه مصرف گرا می باشد و اینکه قریب اکثر شهرها در داخل نواحی مرزی اقوام عشایر ایران قرار دارند لذا یافته های پژوهش بیانگر آن است که عشایر شاهسون نقش مهمی در اقتصاد مقاومتی و امنیت حوزه شهری دارد و به یک پایگاه اقتصادی و امنیتی برای سکونتگاه های شهری و روستایی محسوب می شود.
نتایج: نتایج کلی پژوهش بیانگر نقش تولیدکنده و امنیت آوری عشایر بویژه عشایر شاهسون در حوزه سکونتگاه شهری می باشد. لذا برای پیشبرد این هدف پیشنهاد می شود که توجه ویژه به جامعه عشایر از از ابعاد اقتصادی، اجتماعی شود.
بررسی و شناسایی گونه های معماری انبار غلات در زندگی نیمه کوچ نشینی کوهپایه های زاگرس در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۲
۵۴-۳۹
حوزه های تخصصی:
انسان از آغاز حضور خود بر روی زمین سعی در بهره برداری از طبیعت برای تأمین نیازهای خود داشته است. کوچ نشینی یکی از قدیمی ترین شیوه های زیست و تأمین معیشت است که از گذشته های دور تا کنون برای بهره برداری از منابع طبیعی و سازگاری با شرایط اقلیمی، ادامه پیدا کرده است. در این شیوه زیست، معماری مسکن به صورتی سیار و قابل حمل بوده است. تا کنون مطالعات زیادی در ارتباط با کوچ نشینی، در مناطق مختلف ایران توسط هیئت های ایرانی و غیر ایرانی صورت گرفته است که از جمله آن ها می توان به کتابی تحت عنوان «کوچ نشینی شمال خراسان»، توسط پاپلی یزدی در سال 1371، مقاله دکتر مشیری با عنوان «نگاهی به مفاهیم و تاریخچه کوچ نشینی و تدریس آن در ایران» در سال 1377 اشاره نمود. همچنین مطالعاتی توسط فیلبرگ (1372) و مورتنسن (1377) در مورد زندگی کوچ نشینی و نیمه کوچ نشینی در ایلات واقع در دامنه های زاگرس صورت پذیرفته است. اما تا کنون در ارتباط با نحوه انبار و ذخیره مواد غذایی در بین کوچ نشینان تحقیق مستقلی صورت نگرفته است. گونه ای از کوچ نشینی در ایلات کرد نشین شهرستان بدره واقع در دامنه های زاگرس در استان ایلام در گذشته های نه چندان دور مرسوم بوده است که در این نوع خاص از کوچ نشینی فواصل کوچ محدود و فاصله زمانی کوچ کردن از ییلاق به قشلاق و برعکس گاهی در مدت کمتر از یک روز انجام می شده است. در نتیجه این فاصله کم بین ییلاق و قشلاق، کوچ نشینان می توانستند علاوه بر پرورش دام به کشاورزی نیز بپردازند. استفاده از کشاورزی در این نوع از زندگی، کوچ نشینان را ملزم به ساختن انبارهایی برای نگهداری از غلات بدست آمده، نموده است. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده و برای جمع آوری اطلاعات از روش مطالعه کتابخآن های، بررسی میدانی، مشاهده آثار و مصاحبه با معمرین منطقه استفاده شده است. در این مطالعه چهار نوع انبار مورد بررسی، شناسایی و تحلیل قرار گرفته است. انبارهای مذکور به نام های اماره، تاپو، کنیوه و چال آو تقسیم می شوند. در این تحقیق همچنین وضعیت این انبارها از لحاظ موقعیت قرارگیری، شیوه ساخت، مصالح، نحوه دسترسی، نوع غلات، شیوه نگهداری، نحوه مالکیت و زمان ساخت مورد مطالعه قرار گرفته است.
تحلیل شیوه زندگی عشایر و تأثیر آن در نظام سکونت گاهی آنها در طول مسیر کوچ و قرارگاه های تابستانه و زمستانه، مطالعه ی موردی: عشایر بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۸۸-۷۳
حوزه های تخصصی:
کوچ نشینی، شیوه ای از زندگی مبتنی بر جابجایی سالانه است. در جریان این جابجایی، دو شیوه زندگی متفاوت برای عشایر شکل می گیرد که یکی در طول مسیر کوچ است و دیگری در زمان اسکان در قرارگاه های ییلاقی و قشلاقی شکل می گیرد. ساختار سکونت گاهی عشایر در هر کدام از دو بازه فوق الذکر، تابع شرایط مختلفی است که بررسی نظام کالبدی فضایی محل سکونت عشایر در این دو بازه و چالش های مرتبط با آنها، موضوع پژوهش حاضر به شمار می رود. برهمین اساس با انتخاب چهار طایفه از ایل بویراحمد به عنوان نمونه های موردی و مراجعه حضوری به محل اسکان آنها در دو قلمرو زمستانی و تابستانی و نیز در طول مسیر کوچ، موارد موردنظر استخراج و تحلیل گردید. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر یک تحلیل موردی براساس شیوه زندگی عشایر صورت گرفته و گردآوری اطلاعات در آن به صورت مشاهده مستقیم و نیز مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با اهالی این طوایف انجام شده است. نتایج حاکی از آن بود که مکان یابی مناسب برای اسکان چندروزه در مسیر ایل راه، مهم ترین چالش در پیش روی کوچ نشینان در مسیر کوچ به شمار می رود. به همین منظور استفاده از عوامل طبیعی جهت ایجاد شرایط مناسب برای اسکان چندروزه، امری اجتناب ناپذیر به شمار می رود که در این خصوص می توان به استفاده از صخره ها و موانع طبیعی برای ایجاد محصوریت بیشتر به منظور تأمین امنیت دام، نزدیکی به منابع آب برای استفاده دام و اعضای خانواده، وجود چراگاه مناسب جهت اسکان چندروزه و نیز استفاده از تابش آفتاب و باد مطلوب برای تأمین شرایط آسایش درون چادر اشاره نمود. اما در اسکان عشایر در قرارگاه های تابستانه و زمستانه، تأکید بر سطوح مختلف قلمرو به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل در شکل دهی به نظام کالبدی - فضایی سکونت گاه های عشایری، مطرح می باشد. این مفهوم در دو بعد عینی و ذهنی قابل بررسی است که در بعد عینی، محدوده تحت مالکیت خانوارهای عشایری را شامل می شود و در بعد ذهنی، سطوحی از قلمرو خصوصی، نیمه عمومی و عمومی به واسطه نوع چیدمان فضایی سیاه چادرها در قرارگاه سکونتی مدنظر قرار دارد.
دانش بومی زنان عشایر کلهر در زمینه سیه مال ، سازه پرتابل ایل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
39 - 56
حوزه های تخصصی:
سیاه چادرهای عشایری نماد طراحی درون زا برای معیشتی پایدار و استفاده ای بهینه از ظرفیت های بوم آورد برای دستیبابی به اهداف الگوی زیستی کارآمد کوچندگی است. این معماری اصیل و این ابتکار قومی، به مثابه بخشی از میراث معنوی ایل ها و عشایر شایست? ثبت و نگاهداری است، اما متأسفانه این ساز? اصیل و دانش مرتبط با آن در معرض تهدید جدی است. پژوهش حاضر که با هدف مستندسازی دانش بومی زنان عشایر کوچند? ایل کلهر در زمین? سکونت گاه های عشایری است در راستای ثبت و نگهداری این میراث، طی مطالعه ای که دارای رویکرد کیفی بود، با استفاده از تکنیک گروه های متمرکز و روش ارزیابی مشارکتی روستایی در فصل بهار در میان بند ایل مذکور، حوز? جغرافیایی شهرستان گیلان غرب در استان کرمانشاه، به اجرا درآمد. نتایج با استفاده از تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بر اساس طبیعت تحقیق کیفی از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد سکونت گاه های عشایر به سیه مال و کولا قابل تقسیم اند که سیاه چادر خود دارای تقسیم بندی فضای داخلی به «لا ژنان» ، «دیواخان» و... است و فضای خارجی به «په چیه» و«کولانه» است که شرح آن به تفصیل در پی می آید.
واکاوی و تحلیل تغییرات مشخصه های اجتماعی- اقتصادی عشایر استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تدوین سیاست ها در بخش کشاورزی و منابع طبیعی مستلزم شناخت کافی از وضعیت اقتصادی- اجتماعی بهره برداران روستایی و عشایری است. در این میان، از نظر رشد اقتصادی کشور، جامعه عشایری اهمیت ویژه ای در بخش تولید دام و فعالیت های جانبی مرتبط دارد.هدف پژوهش: در این تحقیق برخی شاخصه های اجتماعی- اقتصادی از جمله جمعیت، تعداد و نوم دام، سوخت مصرفی، صنایع دستی و اراضی مورد بهره برداری عشایر استان خوزستان طی سه دهه گذشته (60، 70 و 80) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. روش شناسی تحقیق: آمار و اطلاعات به روش اسنادی و کتابخانه ای از داده های سرشماری های اجتماعی-اقتصادی عشایر کوچنده در سال های 1366، 1377 و 1387 موجود در آرشیو مرکز آمار ایران استخراج و تجزیه و تحلیل شدند.قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده ی مورد مطالعه استان خوزستان است که در جنوب ایران قرار دارد.یافته ها و بحث: با توجه به نتایج، جمعیت و تعداد خانوار عشایر استان خوزستان از سال 1366 تا 1387 روند کاهشی داشته است. بیش ترین تعداد دام عشایر استان بز و بزغاله و تعداد دام در محل استقرار ییلاقی بیشتر از محل استقرار قشلاقی بوده است. بیشترین تعداد خانوار عشایر استان خوزستان از هیزم و زغال چوب به عنوان سوخت مصرفی جهت پخت و پز و ایجاد گرما استفاده کرده اند و میزان مصرف سوخت عشایر در انواع مختلف سوخت مصرفی طی سال های 1366 تا 1387 روند کاهشی داشته است. میزان صنایع دستی تولید شده توسط عشایر از سال 1377 تا 1387 روند افزایشی و از سال 1366 تا 1377 روند کاهشی داشته است. بطورخاص، میزان تولید پلاس (چادر) در بین خانوارهای عشایر نسبت به سایر صنایع دستی بیشتر بوده است.نتایج: توسعه فعالیت های زراعی، توسعه سایر صنایع دستی و سایر فعالیت های غیروابسته به دام می توانند به عنوان منابع معیشت جایگزین و تکمیلی نقش مهمی ایفا کنند که در این راستا برنامه ریزی های متناسب ضروری است.
بررسی تحولات اقتصادی یکجانشینی عشایر (مورد مطالعه: شهرستان نیکشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از راهبردهای توسعه جامعه عشایری، یکجانشینی است که عمدتا با هدف توسعه و عمران جامعه عشایری و با هدف محرومیت زدایی و خدمات رسانی بهتر به این جامعه انجام می گیرد. در این راستا، پیش بینی می شود که با اسکان عشایر و تغییر شرایط زندگی از کوچ نشینی به یکجانشینی تغییر یافته و تحولات اقتصادی صورت گیرد.هدف پژوهش: هدف تحقیق حاضر، شناسایی راهکارهای گردشگری پایدار در راستای توسعه اقتصادی سکونتگاه های روستایی در قلمرو کوچ نشینان شهرستان قوچان، می باشد.روش شناسی تحقیق: هدف پژوهش حاضر؛ بررسی تحولات اقتصادی یکجانشینی عشایر در شهرستان نیکشهر، است تا تاثیر یکجانشینی در وضعیت اقتصادی خانوارهای اسکان یافته با اسکان نیافته بررسی و مشخص شود کدام یک از طوایف عشایر شهرستان نیکشهر پس از یکجانشینی بیشترین تاثیر اقتصادی را پذیرفته است.قلمروجغرافیایی پژوهش: این پژوهش در قلمرو کوچ نشینان شهرستان نیکشهر مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها و بحث: نتایج آزمون تی گروه های همبسته نشان داد، میانگین گویه های اقتصادی: (تولید صنایع دستی، تولید بند، تولید لبنیات، تولید پروتئین، فروش پروتئین، گرایش به دامداری، فروش گیاهان دارویی، هزینه درمانی دام) در گروه اسکان یافته عشایر نسبت به گروه اسکان نیافته عشایر بسیار کمتر است و در گویه های (اشتغال افراد، درآمد خانوار، پس انداز، مالکیت زمین زراعی و مسکن، درآمد کشاورزی، هزینه تحصیل فرزندان، هزینه درمانی افراد، هزینه امکانات رفاهی، هزینه مسکن، هزینه خرید مواد غذایی، هزینه وسیله نقلیه سبک و سنگین، ماشین آلات کشاورزی و در نهایت فعالیت صنعتی)، میانگین شان در گروه های اسکان یافته بیشتر از گروه های اسکان نیافته است. در ادامه نتایج رگرسیون نشان داد، 95 درصد تغییرات متغیر وابسته (تحولات اقتصادی) به وسیله متغیر مستقل (یکجانشینی) تبیین شده است. همچنین نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد، شاخص درآمد با مقدار اثر مستقیم 059/0 و اثر غیرمستقیم 134/0، بیشترین میزان تاثیر را از یکجانشینی به خود اختصاص داده است. در نهایت نتایج نشان داد، در بین طوایف شهرستان نیکشهر: طایفه چاکرزهی با مقدار میانگین 78/3، بیشترین میزان تحولات اقتصادی را در رابطه با یکجانشینی به خود اختصاص داده اند.نتایج: وضعیت اقتصادی خانوارهای اسکان یافته با اسکان نیافته بسیار متفاوت است. در واقع یکجانشینی، تحولات اقتصادی زیادی برای خانوارهای عشایر ایجاد کرده است.
تحلیل عوامل اقتصادی اجتماعی مؤثر بر امنیت غذایی خانوارهای عشایر(مورد مطالعه: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه سرمایه انسانی یکی از مهم ترین عناصر در فرایند توسعه و محور توسعه شناخته می شود. بنابراین، تأمین امنیت غذایی پایدار آحاد جامعه ساکن در ایران یکی از اهداف اساسی در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب محسوب می شود.
هدف پژوهش: در تحقیق حاضر به شناخت وضعیت امنیت غذایی و در ادامه عوامل اقتصادی- اجتماعی موثر بر امنیت غذایی خانوارهای عشایر پرداخته شده است.
روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر ابزار مبتنی بر پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای عشایر واقع در شهرستان زنجان می باشد. شهرستان زنجان در سال 1395، دارای 3741 نفر جمعیت عشایرنشین و 829 خانوار سکنه می باشد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 314 بدست آمد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی ( ابزار پرسشنامه)، جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی و برای محاسبه میزان امنیت غذایی از روش مقیاس ناامنی غذایی استفاده شده است.
قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعاتی عشایر کوچنده واقع در شهرستان زنجان می باشد. شهرستان زنجان پر جمعیت ترین و بزرگترین شهرستان استان زنجان است. مرکز این شهرستان شهر زنجان است.
یافته ها و بحث: 24 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی، 24.08 درصد دارای ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 24.31 درصد دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 27.61 درصد دارای ناامنی غذایی با گرسنگی شدید می باشند. همچنین نتایج مدل هکمن نشان می دهد با احتمال 99 درصد 11 عامل اقتصادی و اجتماعی در امنیت غذایی خانوارهای عشایر موثر می باشد.
نتایج: در بین عوامل موثر عامل سن سرپرست خانوار و تعداد دام بیشترین تاثیر را بر امنیت غذایی خانوارهای عشایر داشته اند.
بازسازی معنایی تغییرات زیست جهان عشایری در گذار به زندگی شهری(مورد مطالعه : ایل خزل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در قرن اخیر بخش عمده ای از جمعیت عشایری کشور به شهرنشینی روی آورده است و نظام معیشت و زیست جهان آنان در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دچار تغییرات سترگی شده است و ایل خزل نیز از جمله ایلات استان ایلام است که چنین تغییراتی را از سر گذرانده است.هدف پژوهش: این مقاله درصدد است تا تغییرات زیست جهان ایل خزل در گذار از زندگی عشایری به زندگی شهری را مورد مطالعه قرار دهد.روش شناسی تحقیق: این پژوهش با روش نظریه ی زمینه ای انجام شده است. جامعه ی آماری آن مردم ایل خزل است که دارای تجربه ی زندگی عشایری و سکونت در شهر ایلام هستند و 33 نفر از آنان با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه ی تحقیق، انتخاب شده اند. قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه شهر ایلام است که در غرب ایران قرار دارد.یافته ها و بحث: یافته های تحقیق مشتمل اند بر مقوله های مربوط به شرایط علی و بسترسازی همچون: امتناع از تداوم زیست عشایری، چالش مندی زیست عشایری، مدرنیزاسیون ؛ مضیقه های زیست محیطی؛ رشد دیوان سالاری، جاذبه های شهرنشینی، مرددسرشتی دولت؛ راهبردهای درتکاپوی ایل وارگی، یاریگری فامیلی، نوگرایی و نهایتاً پیامدهایی همچون: فردی شدن، دگرگونی ساختاری خانواده و چالش های معنایی زیست شهری. تغییرات سریع و شهرنشین شدن مردمان ایلیاتی همراه با چالشهایی در زندگی آنان بوده است.نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد که زیست جهان ایلی دچار تغییرات عمده ای گشته است به گونه ای که با وجود تغییرات ساختاری در خانواده و نضج گرفتن فردگرایی، برخی نیز در تکاپوی بازسازی سنت های ایلیاتی هستند و از این روی می توان این جامعه را در حال کشاکش بین مقاومت و همسازی دانست.
واکاوی موانع توسعه بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر در شهرستان کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۶
۳۲۰-۲۹۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدیریت و مواجهه با خطرات فعالیت اقتصادی، تضمین درآمد بازنشستگی و تحقق امنیت شغلی افراد یکی از مهم ترین ملزومات جذب نیروی کار توانمند در بخش کشاورزی و فعالیتهای روستایی است. هرچند بیش از یک دهه از تشکیل صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر به عنوان صندوق تخصصی این اقشار می گذرد، ولی تنها درصد اندکی از هدف مدنظر در تبصره 2 ماده 3 قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی کشور، مصوب سال 1383 محقق شده است و هنوز بخش قابل توجهی از جمعیت هدف از خدمات آن بی بهره اند. طبق این تبصره دولت مکلف شد حداکثر ظرف دو سال از تاریخ ابلاغ این قانون، امکان تحت پوشش بیمه قرار گرفتن اقشار مختلف جامعه ازجمله کشاورزان، روستائیان، عشایر را فراهم نماید. به نظر می رسد صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان روستائیان و عشایر در جلب مشارکت حداکثری جامعه هدف با چالشهایی مواجه بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر، موانع فراروی توسعه بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر در شهرستان کرمانشاه را مورد واکاوی قرار داده و درنهایت راهکارهایی ارائه کرده است. روش: پژوهش کیفی حاضر با بهره گیری از نظریه زمینه ای، به واکاوی موانع توسعه بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر در شهرستان کرمانشاه پرداخته است. افراد موردمطالعه، با استفاده از نمونه گیری نظری و هدفمند، از میان کارگزاران صندوق مذکور و روستائیان و عشایر شهرستان کرمانشاه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمهساختاریافته بهره گرفته شد. روایی و پایایی داده ها، توسط روش سه وجهی سازی و بازخورد مشارکت کننده مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: 41 کد باز اولیه، 12 کد باز ثانویه، 5 مقوله محوری تحت عنوان «موانع ساختاری»، «موانع اجرایی»، «موانع اقتصادی»، «موانع اجتماعی-فرهنگی» و «موانع انگیزشی» و یک مقوله هسته به عنوان موانع اساسی توسعه بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر در شهرستان کرمانشاه مطرح هستند. بحث: یافته ها حاکی از آن است که موانع ساختاری به عنوان مانع کلیدی توسعه بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر در شهرستان کرمانشاه مطرح است. این مشکل، برگرفته از مفاهیمی شامل ضعف ضوابط، سازمان دهی نامناسب نیروی کار روستایی و عشایری و پوشش ناکافی خدمات است
تبیین تأثیر بانکداری اجتماعی بر توسعه پایدار روستایی/عشایری با میانجی گری سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۶
383 - 418
حوزه های تخصصی:
شناخت تاثیر پرداخت تسهیلات بانکی با رویکرد بانکداری اجتماعی بر توسعه پایدار روستایی و عشایری با میانجی-گری سرمایه اجتماعی همسو با رویکردهای نظری سرمایه اجتماعی(بوردیو)، توسعه پایدار (آمارتیاسن)، بانکداری اجتماعی(بندیکتر) و توسعه پایدار اجتماعی(مکنزی) هدف این مطالعه بود. روش کمی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته بود که آلفای کرونباخ کل بالای 70/0، توسعه پایدار 87/0، برای سرمایه اجتماعی 84 /0و برای بانکداری اجتماعی 93 /0 بوده است. جامعه آماری، دریافت کنندگان تسهیلات بانک توسعه تعاون بود که با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای پنج استان انتخاب و از استان های منتخب، دریافت کنندگان تسهیلات بعنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از مدل-سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد سرمایه اجتماعی بیشترین نقش را در تبیین فرایند توسعه پایدار داشته و نقش بانکداری اجتماعی در فرآیند توسعه پایدار عشایری(71 درصد)، پررنگ تر ازفرایند توسعه پایدار روستایی(34 درصد) بوده است. محیط زیست مولفه تأثیرگذار بر فرآیند توسعه پایدار بوده که بعد از آن مولفه های سود و در نهایت مردم قرار داشته اند. همچنین سرمایه اجتماعی(40 درصد) در تحقق بانکداری اجتماعی تاثیرگذار بوده است. بنابراین، می توان نتیجه گیری نمود برای اهتمام به توسعه پایدار روستایی و عشایری با مولفه های پایداری اقتصادی، پایداری محیطی و پایداری اجتماعی، توجه به مولفه های سه گانه بانکداری اجتماعی، یعنی؛ سود، مردم و محیط زیست و مولفه های پنج گانه سرمایه اجتماعی، یعنی؛ آگاهی اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شبکه اجتماعی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی حایز اهمیت است.
عشایر مکان مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۵
3 - 3
حوزه های تخصصی:
روستا و شهر تنها گونه های رسمی در طبقه بندی مکان زیست اجتماعی انسان است. این تقسیم دوره ای را شامل می شود که انسان اولیه از دوره گردی و غارنشینی دست کشید و به یکجا نشینی روی آورد. نام این دوره را انقلاب کشاورزی گذاشته اند که اساس آن بر استقرار و سکونت در محل ثابت است. از این پس، ثبات محل استقرار، جوهر رشد انسان و جامعه شناخته شده و نام محصول آن را تمدن گذاشته اند. تمدن به معنای دستاورد مدینه، مجموعه آدابی است که انسان شهرنشین به واسطه تقسیم کار و به دست آوردن زمان اضافی برای ارتقای فرهنگ و روابط خود تولید کرد. از آنجاکه حجم این آداب در شهر بیشتر از روستا بود، نام آن را تمدن گذاشت به تصور آن که محصول شهرنشینی اوست. در مقابل روستا و روستایی را نیز واجد نوعی عقب ماندگی و رشد نایافتگی دانست که مستند به محل زیست او بود. در این نوع نامگذاری، هر رفتار و ادب برآمده از محل شهر، چون حاوی سطح بالاتری از علم و تسلط بر طبیعت است، برتر از رفتارها و آداب روستایی است. می توان گفت که مقسم و جوهر تقسیم در این نامگذاری، نه امر کمالی که محل وقوع آن است. زیرا اطلاق تمدن به هر حرکت شهرنشینان در مقابل افعال روستانشینی مخالف عقل سلیم و درک کلی انسان است. این دقت روشن می سازد که اهمیت «محل» در طبقه بندی فهم بشر از امر کمالی و متعالی تا چه میزان زیاد است؛ طوری که به جای ارائه معیار مجرد و معنوی برای تبیین امر کمالی، از شاخصی استفاده کرده است که به معیار مادی (شهر یا روستا) منتهی می شود. در این رویکرد هر عمل برآمده از زندگی شهری مساوی برتری و نمود تمدن است؛ ولو با موازین عقلی و اخلاقی همسو نباشد. در مقابل این نوع نامگذاری، رویکرد قرآن در تفکیک قریه و مدینه است که به جای وابستگی آن به کثرت جمعیت یا نوع تولید، خصوصیات کمالی را مبنای تفکیک قرار داده است. «در قرآن واژه مدینه ۱۴ بار و قریه ۶۰ بار به کاررفته است ... در اصطلاح قرآنی همه آبادی های روی زمین با تابلوی قریه شناسانده می شوند، مگر این که با ملاک های ویژه ای سازگاری داشته باشند ... ملاک های قرآن در شناسایی شهر عبارتند از : صلاحیت فرهنگی اشخاص و حضور و سکونت پیامبری از پیامبران خدا» (رهبری، ۱۳۸۷). در منطق قرآن یک مکان در دو زمان مختلف با دو عنوان قریه و مدینه خطاب شده که تغییر عنوان ناشی از ماهیت عمل رخ داده در آن است. آن هنگام که رخداد ناقض رشد انسان و معیارهای کمالی بوده از عنوان قریه، و هنگامی که رخدادی کمالی در آن محل ذکر شده از نام مدینه بهره گرفته شده است. لذا مقسم قرآن در طبقه بندی مکان زیست انسان نه ناظر بر یکجانشینی یا اندازه محل، که مبتنی بر وضع اخلاقی آن است. اینجا می توان این نتیجه ضمنی را نیز به دست آورد که دو خطاب مختلف نسبت به یک محل به واسطه دو عمل مختلف منتسب به آن، مؤید ذی روح دانستن «محل» و به تعبیر امروزین آن، احتساب آن به عنوان «مکان» است؛ آن طور که دانش امروز، مکان و منظر را پدیده ای زنده، ذی روح و حامل معنایی می شناسد که ذهن ناظر از تفسیر و ادراک هم زمان«بیرون» به دست می آورد.تا اینجا دو منطق معارض برای بیان وجه تسمیه شهر و روستا معرفی شده است: اول اندازه و نوع اقتصاد، دوم عمل برآمده از اجتماع ساکن در آنها. اگرچه این بحث به خودی خود جذاب و واجد اهمیت و کارکرد فوق العاده است، اما دقت در انحصار مکان زندگی اجتماعی انسان به روستا و شهر، غفلت از یک گونه مهم و رایج سرزمین ایران و بسیاری سرزمین های دیگر است. نتیجه این خطا اتخاذ برنامه ها و انجام اقداماتی است که مخالف حقوق طبیعی، انسانی و ملی ساکنان آن است. کما این که در دوره معاصر ایران و از زمان رضاخان به این سو این خطا مستمراً تحت عنوان تخت قاپو یا اسکان عشایر جریان دارد. زندگی عشایری گونه سوم از زیست اجتماعی انسان است که بر خلاف شهر و روستا نه تنها وابسته به یکجانشینی نیست، بلکه شرط تحقق آن سیالیت «محل» زندگی این جامعه است. عشایر که بر مبنای اقتصاد مولد لبنیات شیوه سکونت و تولید خود را پایه گذاری کرده اند، به جای کشاورزی و وابستگی به زمین و نتایج قهری آن که یکجا نشینی و تولید وابسته به محل ثابت است، شیوه کوچ روی و بهره مندی از مراتع گسترده و پویا در پهنه سرزمین را مبنای نظام اجتماعی خود قرار داده اند. تولید لبنیات، گوشت، بافته ها و صنایع دستی معیشت آنها را سامان می دهد. روابط اجتماعی خود را با تعریف نظام ایلی و طایفه ای به شرحی که در مطالعات مختلف نگاشته شده سامان می دهند و بر اساس دو نظام اجتماعی و معیشتی مختص خود تمدن بزرگی را بنا کرده اند که مظاهر غیرمادی آن بر نمونه های عینی آن برتری دارد. خصائل سلحشوری، آزادگی، جوانمردی، طبیعت شناسی، وطن دوستی و بسیاری صفات اجتماعی و اخلاقی دیگر به حد کثیر در جامعه عشایری موجود است. با این وصف به دلیل بروز خطا در طبقه بندی مکان زیست انسان ها به شهر و روستا، و غفلت از گونه مکان های عشایری، گروه بزرگی از جامعه ایران در مسیر حذف قرار گرفتند. بلاهایی که تحت عنوان توسعه و عمران اما ناشی از انگیزه های قدرت مدار یا نادانی بر این جامعه تحمیل شده خسارت های انسانی و طبیعی بزرگی را رقم زده است. بیکاری و فقر فزاینده در مکان های عشایرنشین کشور که به ظهور آمار عجیب دو هزار نفر در انتظار حکم اعدام برای قاچاق مواد مخدر در شهرستان دلفان (ابراهیمی، ۱۴۰۲) انجامیده نتیجه این سیاست هاست. برای ملتی که هزاران سال تمدن کوچ رو را برپا کرده و در تعادل مثبتی با محیط طبیعی و انسانی خود به سر می برد، تحمیل یکجانشینی و آدابی که اساساً نمی شناسد، معنایی جز نابودی هستی و تمدن او ندارد. روش ارتقای زندگی عشایر، به رسمیت شناختن تمدن آنها و پرداختن به نیازهای آنان در تناسب با شرایط زندگی آنان است. عشایر ملت مکان مندی هستند که مکان را در گستره وسیع آن تجربه کرده و می شناسند و بر خلاف یکجانشینان، فهم عمیق تری از سرزمین و مکان دارند؛ چیزی که تمنای انسان امروز است.
شناسایی و اولویت بندی نیاز های آموزشی نو آموزان پیش دبستانی عشایر: پژوهش ترکیبی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نیازهای آموزشی اولویت دار نوآ موزان پیش دبستانی عشایر استان چهارمحال و بختیاری به کمک روش آمیخته اکتشافی از نوع مدل تدوین ابزار انجام گرفت. در بخش کیفی 12 نفر از متخصصان و کارشناسان دارای تجربه تدریس در حوزه عشایری با نمونه گیری هدفمند به عنوان مشارکت کنندگان بالقوه انتخاب شدند و با مصاحبه، داده های کیفی اولیه حاصل شد. از معیار همسوسازی داده ها برای سنجش اعتبار اولیه داده ها استفاده شد. هم چنین با روش تحلیل مضمون چارچوب اولیه الگو نیاز های آموزشی پیش دبستانی عشایر شکل گرفت. در بخش دوم در قالب روش تحقیق توصیفی- پیمایشی کمی از طریق پرسشنامه برآمده از بخش کیفی نظرات 150 نفر از آموزگاران و مربیان پیش دبستانی عشایر استان که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار انتخاب شده بودند و به کمک فرمول فریدمن 58 نیاز آموزشی به دست آمده در سه حیطه شناختی، مهارتی و نگرشی اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد بالاترین نیاز آموزشی در حیطه شناختی مربوط به (آموزش حروف الفبا در حد تشخیص کلمات هم آغاز و هم پایان)، آموزش محیط زیست و آموزش خلاقیت؛ در حیطه مهارتی مربوط به آموزش زبان رسمی (گفتاری)، آموزش بهداشت فردی و عمومی و آموزش ارتباط با خانواده و مهارت های زندگی؛ در حیطه نگرشی مربوط به آموزش استقلال فردی و حق انتخاب، آموزش گرایش به نظم و انضباط و آموزش عزت نفس می باشند.
ارائه الگویی پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان امور عشایری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
158 - 186
حوزه های تخصصی:
هدف: با وجود دلایل قوی که برای استفاده از مدیریت دانش به منظور بهبود عملکرد سازمانی وجود دارد، موانع مختلفی برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان ها به چشم می خورد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان امور عشایری ایران انجام شده است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی، مبتنی بر روش ترکیبی تاپسیس و معادلات ساختاری و جامعه آماری آن، شامل کلیه کارکنان سازمان امور عشایری ایران در سال 1398 است. حجم نمونه نیز طبق فرمول کوکران 302 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در تحلیل استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه 60 گزینه ای بهره گرفته شد که پس از اعمال روش تاپسیس 24 شاخص که میانگین لازم جهت ورود به مدل را دریافت ننمودند از مدل حذف شدند. پرسشنامه 36 گزینه ای به تأیید خبرگان و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزار SmartPLS برای مدل یابی معادلات ساختاری به کار گرفته شد.
یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش، از آزمون های تحلیل عامل تأییدی با نرم افزار SmartPLS استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد. یافته ها نشان داد که مدل الگویی ساخته شده، یازده بعد را می سنجد. پژوهش نشان داد، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، انگیزش و عامل فنی بر مدیریت دانش تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
نتیجه گیری: برای پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان امور عشایری ایران عوامل، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، انگیزش و عامل فنی کارساز بوده و در این بین می بایست از عامل اجتماعی به عنوان متغیر میانجی بهره جست.