مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ایلات
حوزه های تخصصی:
کردها گروهی از اقوام آریایی هستند که هم زمان با مهاجرت سایر طوایف آریایی به فلات ایران، در مناطقی از کشورهای امروزی ایران، عراق، ترکیه، سوریه، آذربایجان و ارمنستان جای گرفتند. با این که سکونت گاه اصلی این گروه بیشتر در مناطق یاد شده بود اما گروه های کوچک تری از آنان با توجه به نوع زندگی و معیشتشان که مبتنی بر اقتصاد رمه گردانی بود و نیز بعضا به دلایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در درازنای سده های گوناگون در گستره مناطق مختلف قاره آسیا و از آن میان نواحی شرقی ایران، پراکنده شده بودند.از علت و زمان دقیق پراکندگی کردها در مناطق شرقی ایران پیش از عصر صفویه اطلاع زیادی در دست نیست و تنها برخی از منابع به وجود کردها در خراسان در قرون نخستین اسلامی اشاره ای کرده اند. برخی از منابع نیزاشاره کوتاهی به حضور کردها در زمان حکومت تیموریان واوایل دوره صفوی دارند اماموج اصلی مهاجرت کردها به خراسان در زمان شاه عباس صفوی آغاز شد و تا روزگار نادرشاه ادامه یافت. بررسی دلایل این مهاجرت کم و بیش اجباری و چگونگی انجام آن و نیز شناسایی برخی از دستاوردهای این مهاجرت موضوع مورد توجه این مقاله می باشد.
اوضاع اجتماعی آذربایجان براساس اسناد نقشبندیه در سال های 1298-1297 ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایالت آذربایجان به خاطر موقعیت جغرافیاییاش همواره در طول تاریخ از جایگاه ویژهای در نزد حکام ایران برخوردار بوده است. اهمیت این ایالت در دوره قاجار با استقرار ولیعهد در تبریز از زمان عباس میرزا افزایش یافت و مجاورت این ایالت با دو قدرت عثمانی و روسیه بر اهمیت سوقالجیشی آن افزود. شیوع خشکسالی و پیدایش قحطی و در پی آن ناامنی، غارت و راهزنی در سالهای 1297 ـ 1296 ق و به دنبال آن ناآرامی ایلات و عشایر اندک ثبات این ایالت را با چالش بزرگی رو به رو ساخت و حکام فاسد و نالایق نیز بر دامنه مصائب افزودند. اسناد مجموعه نقشبندیه در باب شورش شیخ عبیدالله نهری است؛ اما در لابهلای اسناد، گزارشهای ارزشمندی راجع به موضوعاتی چون قحطی، وضعیت ارزاق عمومی، قیمت غله و نیز نقش برخی از عشایرآن سامان در ایجاد مناقشات مرزی میان ایران و روسیه آمده است.
هدف از این پژوهش، بررسی اوضاع اجتماعی آذربایجان با تکیه بر موضوعاتی چون ناامنی، راهزنی و غارت، خشکسالی، قحطی و نقش ایلات در روابط ایران با روسیه بر پایه مجموعه اسناد نقشبندیه است. روش پژوهش به صورت کتابخانهای و اسنادی است و روند آن به صورت توصیفی ـ تحلیلی است.
بررسی وضعیّت ایلات فارس در زمان رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضاشاه در شرایطی در ایران روی کار آمد که حکومت مرکزی دچار ضعف بود. فقدان دولت مقتدر مرکزی
سبب خودسری برخی ایلات کشور شده بود. رضاشاه برای افزایش قدرت مرکزی به کاهش قدرت ایل
پرداخت. دو اقدام عمده ای که در باب ایلات انجام داد، در ابتدا، خلع سلاح، و سپس، تخته قاپو یا اسکان
اجباری عشایر بود. ایلات فارس نیز از اقدامات مذکور مستثنی نبودند. در دورة مورد بحث ،در فارس ایلات
متعدد و متنوعی وجود داشت، اما نقش دو ایل بزرگ، قشقایی و خمسه، از بقیه پررنگ تر بود. اجرای فرامین
خلع سلاح و تخته قاپو که با زور همراه بود، بدون برنامه ریزی صحیح و بدون مطالعه انجام گرفت و منجر به
شورش های متعددی از سوی ایلات کشور ، از جمله فارس، گردید. که نتیجه ای جز تسلیم شدن را برای
ایلات در برنداشت. کناره گیری اجباری رضاشاه از سلطنت و اغتشاشات ناشی از اشغال ایران توسط متفقین
شرایطی را فراهم آورد که ایلات کشور به شیوة زندگی سابق خود بازگشتند و، همچنین، به سهم خود در
احیای قدرت گذشتة خود کوشیدند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی به موانع و
مشکلاتی که ایلات فارس در دوره سلطنت رضاشاه با آن مواجه بودند، بپردازد.
بررسی تاثیرسیاست های نوسازی رضا شاه برایلات و عشایر لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دورة بیست ساله حکومت رضا شاه در ایران، اقداماتی برای نوسازی جامعه تحقق یافته بود که بر جامعه عشایر، به ویژه عشایر استان لرستان ، تغیرات بسیاری را تحمیل کرد. رضا شاه بدون در نظر گرفتن بنیان های اقتصادی، فرهنگی و نظامی حاکم بر جامعه سنتی عشایر، تصمیم به مقابله با این سنت ها گرفت. او ابتدا شورش های عشایری را سرکوب کرد؛ سپس با اعمال زور و خلع سلاح، عشایر را به یکجانشینی واداشت و فرهنگ و سنن جامعه شهری را بر آنان تحمیل کرد. اجرای این سیاست با بی اعتنایی به مقتضیات زندگی ایلی و عشایری و نبود برنامه پیشرفت و، در حوزة عمل، دخالت و درک نادرست مجریان آموزش ندیده و توجیه نشده ، که اغلب رشوه گیر و خشن بودند، منجر به نارسایی های جدی سیاست عشایری دولت پهلوی اول در میان ایلات و عشایر لر شد.
هدف این پژوهش، بررسی چگونگی اجرای اهداف سیاسی و نظامی سیاست های رضاشاه بر جامعه سنتی عشایر لرستان و شناسایی پیامدهای این سیاست ها و ارزیابی آسیب های آن به جامعه عشیره ای لر است.
پراکندگی قدرت وستیزه های ایلی در آذربایجان درآستانه تاسیس دولت قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مرگ کریم خان زند و منازعات خونین بین بازماندگان زندی بر سر میراث او و به دنبال آن کاهش و زوال قدرت دولت مرکزی ، به رسم تاریخ سیاسی ایران ، بار دیگر فرصتی ایجاد شد تا قدرت های منطقه ای و ایلی در ایلات و ولایات مختلف براساس میزان توان و قدرت سیاسی و نظامی خود ،درصدد بسط قدرت خویش ، خودمختاری ، دستیابی به سلطنت و یا نقش آفرینی در معادلات قدرت برآیند. آذربایجان با موقعیت ویژه و مهمِ خود، با توجه به تنوع قدرت های ایلی و منطقه ای و پراکندگی آنها در جغرافیای این ایالت ، بخش مهمی از این قدرت نمایی های سیاسی و نظامی را تجربه نمود. قدرت های ایلی آذربایجان ودر راس آنها دنبلی ها و افشارها که به صورت سنتی از گذشته هرکدام بر بخش هایی از این ایالت وسیع و ثروتمند حکومت داشتند، با مرگ کریم خان زند به نقش آفرینی سیاسی دست زدند و از طرفی این ایالت مورد توجه دیگر مدعیان قدرت از جمله علی مرادخان زند و آقامحمد خان قاجار نیز قرار گرفت و هرکدام سعی کردند از این پراکندگی و تنوع قدرت بهره ببرند.در نهایت آقامحمد خان قاجار توانست با بهره گیری از اختلافات و ستیزه های ایلی مدعیان قدرت در آذربایجان، گام مهمی برای رسیدن به سلطنت را بردارد.
ایل مُکری و فراز و فرودهای روابط با شاه عباس اول صفوی
حوزه های تخصصی:
در دوره ی صفویه قوم کرد دارای ایلات فراوانی بود که در دو قلمرو ایران و عثمانی حضور داشتتند. یکی از ایلات مهم کرد، مُکری ها بودند که در مناطق شمال غربی ایران می زیستند. کردهای مکری در دوران حکومت شاه عباس اول به بالاترین شهرت خود در دوران صفویه رسیدند؛ چرا که در این ایام نه تنها دارای قدرت زیادی گردیده، بلکه برای دولت صفوی اهمیت داشتند. اهمیت ایل مکری در دوره شاه عباس اول به این علت بود که آنها یکی از ارکان نیروی نظامی وقت محسوب می شدند و در مرز ایران و عثمانی به مانند سدی در مقابل تجاوزات عثمانی ها قرار می گرفتند. مکریان در دوران شاه عباس اول دچار حوادث بسیاری شدند. یکی از این حادثه های مهم سرکوب این ایل به دستور شاه عباس بود که برای مدتی ادامه داشت و قتل و غارت بی سابقه ای آنها را فرا گرفت. مقاله حاضر در نظر دارد با بررسی روابط شاه عباس اول با ایل مکری علل فراز و فرود در روابط میان آنها را دریابد.
بررسی علل و پیامدهای سرکوب کردهای برادوست و فتح قلعه دم دم در دوران حکومت شاه عباس اول صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران صفویان ایلات و طوایف کرد نقش مهمی در
فعالیتهای سیاسی ایفاء میکردند و میتوان گفت این نقش در
دوران حکمرانی شاه عباس اول اهمیت بیشتری داشت. یکی از
این ایلات، کردهای برادوست بودند که در مناطق شمالغربی
ایران و در نواحی ارومیه و اشنویه سکونت داشتند؛ این در حالی
بود که پیش از شاه عباس اول قلمرو ایلیاتی کردهای برادوست
در سرزمین عثمانی قرار داشت. کردهای برادوست در دوران
حکومت شاه عباس اول به اوج شهرت رسیدند، چرا که در این
زمان حاکم آنها، امیرخان برادوست، از حکام مورد احترام شاه
عباس محسوب میشد. امیرخان برادوست در یکی از نبردهای
صفویان علیه دشمنان آسیب دید و از آن پس به امیر چلاق
برادوست معروف شد. وی قلعهای قدیمی و مشهور را که قلعه
دمدم نام داشت، به عنوان مقر حکومتی خود برگزید و پس از
مدتی علیه حکومت مرکزی عصیان کرد و به جنگ با نیروهای
صفوی پرداخت که درنهایت به دستور شاه عباس و بعد از مدتی
طولانی سرکوب گردید. مقاله حاضر در نظر دارد به بررسی علل
سرکشی کردهای برادوست و چگونگی سرکوب آنها در دوران
شاه عباس اول بپردازد.
چرایی استقرار و استمرار سکونت ایل قاجار در کرانه های رود گرگان (907-1209ق / 1502-1794م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طوایف قاجار تا زمان پایه گذاری پادشاهی (1209ق/1794م) برای چندین قرن در رویدادهای ایران تأثیرگذار بوده اند. هدف این نوشتار شناسایی دلایل استمرار سکونت ایل قاجار در استرآباد است که با روش «توصیفی – تحلیلی» انجام می گیرد. مسئله اصلی در این تحقیق: چرایی استقرار و استمرار سکونت ایل قاجار در استرآباد است و مدعای نویسنده این که برخلاف نظر برخی از نویسندگان، کوچ اجباری عامل اصلی سکونت ایل قاجار در این منطقه نبوده و برخلاف اقوام کوچانیده شده ای مانند گرجی ها، لزگی ها، کردها و لرها، شیوة برقراری مناسبات با اقوام مجاور، نقشی اساس در ماندگاری آنان در کرانه های رود گرگان داشته است. چنین فرض می شود که کوچانیدن قاجارها در زمان صفوی تنها عامل استمرار حضور این ایل نبوده و نتایج بررسی ها نشان می دهد که هوشمندی سران قاجار در تبدیل تهدید ترکمن ها به فرصت و نحوة ارتباط شان با همسایگان، عامل مهمی در استمرار حضور آنان در منطقه استرآباد بوده و ویژگی های زیست محیطی نیز امکان طراحی راهبرد سیاسی این ایل را در رسیدن به قدرت فراهم کرده است.
چالش ها و موانع پرداخت مواجب قشون و تأثیر آن بر امنیت ولایت کرمانشاهان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دوره صفویه، کرمانشاهان یکی از نواحی سرحدی ایران شمرده می شد و از آن جا که در مرز با عثمانی قرار داشت، از اهمیت زیادی برای دولت مرکزی برخوردار بود. از این رو، دولت مرکزی اقداماتی در جهت حفظ انتظام کرمانشاهان انجام داد. بازیگران و نقش آفرینان اصلی این انتظام در کرمانشاهان نیروی نظامی وابسته به ایلات و عشایر بود. در این میان پرداخت به موقع و منظم مواجب نیروهای نظامی موجد برقراری نظم و کارآمدی قشون بود. از آن جا که بخش زیادی از سپاهیان ایران از ایلات و عشایر بودند، در شرایط ثبات، تأخیر در پرداخت مواجب چندان چالشی برای حکومت مرکزی و ایالتی ایجاد نمی کرد؛ زیرا رؤسای فوج های نظامی همان رؤسای ایلات و طوایف بودند و ساختار اجتماعی ایلات اجازه اعتراض را به آن ها نمی داد؛ اما در دوره های بی ثباتی و شرایط ناپایدار سیاسی این موضوع به کلی صورت دیگری می یافت و تنها پرداخت منظم و به موقع مواجب، نیروهای نظامی را در دایره اطاعت نگه می داشت. با عنایت به این امر است که مقاله چالش های پرداخت مواجب قشون کرمانشاهان و نتایج برآمده از آن را به مثابه ی مسئله ی محوری تعریف کرده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است اصول و قواعد منظم و یکسانی در پرداخت مواجب قشون وجود نداشت و نیز تفاوت معناداری بین مواجب افراد قشون و فرماندهان دیده می شد. با این وجود، از آن جا که فرماندهان همان حاکمان ایل بودند، تعلیق و تأخیر و نپرداختن کامل مواجب در دوران ثبات، اجازه اعتراض به افراد قشون نمی داد. اما این امر در شرایط ناپایدار سیاسی به شکل های مختلفی خود را نشان می داد.
علل ناپایداری امنیتی دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت یکی از مقوله های اساسی در نظام های سیاسی است که ثبات و پایداری آن را رقم می زند و نیز از جمله شاخص های ضروری برای پیشرفت یک جامعه محسوب می شود. نبود امنیت، شکنندگی و ناپایداری نظام سیاسی را درپی دارد. از این رو حکومت ها به شیوه های گوناگون بر آن بوده اند تا از چالش های برهم زننده امنیت قلمرو خود جلوگیری کرده و با عوامل ناامنی بستیزند. یکی از مشکلات حکومت قاجاریه چالش های امنیتی بود که به علّت های گوناگون با آن ها رو به رو بود. عوامل متعددی، در این دوره، امنیت اجتماعی را به هم می ریخت و با همة تدابیری که برخی از رجال دولت برای غلبه بر ناامنی ها به کار می بستند، امنیت پایدار پدید نمی آمد. در این مقاله برخی از عوامل مؤثر در بروز ناامنی اجتماعی در دوره قاجاریه به شیوه توصیفی- تحلیلی، بررسی و تبیین شده است. یافته پژوهش نشان می دهد که از جنبه درونی، ساختار سیاسی موجود (تفکر ایلی حاکمیت، بافت قومی قبیله ای جمعیت، حاکمیت استبدادی شاهزادگان قاجاریدر ایالات)، مؤلفه اصلی در بسترسازی ناامنی در این دوران بوده است. Abstract For a political system, security is one of the instrumental categories which determine the stability of a government, and it is a necessary index of progress in a society. Absence of security can lead to political instability and impermanence. Using different measures, therefore, governments have always tried to prevent the factors challenging the security and peace in their territories. The Ghajarid government suffered from security problems for different reasons. Various factors challenged the social security, and although some of the statesmen took drastic measures to prevent unrest and commotion, permanent stability did not emerge during the period. The present study deals with some of the main causes of social unrest during the Ghajarid period in a descriptive-analytical manner. Findings show that the political structure created the predisposition to unrest and insurrection since it was based on tribal bases of ruling, tribal and ethnic supremacy and the despotic rule of Ghajarid princes in different provinces; and it was the main internal root of instability. Key Words : Ghajarid, Security, Unrest, Rulers of Provinces, Tribes, Security Forces.
خاطره، اسطوره و هویت ایرانی در میان ایلات و طوایف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
155 - 174
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مطالعات گوناگونی در خصوص مفهوم هویت ایرانی، و نیز گستره و عمق درک آن در میان نخبگان و توده ها، منتشر شده است. در این میان برخی پژوهشگران ضمن توجه به نقش برجسته ی ایلات و طوایف در تحولات انتقال قدرت در ایران؛ یورش ها، کشمکش ها و آشفتگی مدوام، بی سوادی فراگیر و تنوع شدید اجتماعی و واگرایی و درون گرایی نهادمند ساختار اجتماعی ایلات و طوایف، این جوامع را فاقد آگاهی نسبت به هویت ایرانی خویش قلمداد کرده اند. برخی نیز پای را فراتر نهاده، با اشاره به تنوع وسیع ایلی و طایفه ای، به عنوان یک جامعه موزائیکی، اساساً کل تاریخ سیزده قرن اخیر ایران، تا پیش از جنبش مشروطیت و برآمدن حکومت پهلوی، را فاقد چنین آگاهی برشمرده اند. امّا، این مقاله می کوشد با ارجاع به شواهد گوناگون تاریخی، توضیح دهد، که به رغم آنچه گفته شد، چگونه اقوام و ایلات ایران در قالب یک نظام تعلیم و تربیت و تبادل شفاهی فرهنگی، به هویت ایرانی آگاهی می یافتند و خویش را با اسطوره ی ایرانی تعریف می کردند.
اوضاع سیاسی کرمانشاه مقارن جنبش مشروطیت در ایران (1324-1327ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش مشروطیت، به رغم آنکه خاستگاهش در تهران بود، اما دامنه آن به دیگر شهرها، از جمله کرمانشاه، نیز کشیده شد. جنبش مشروطه خواهی و پی آمدهای آن، در اوضاع داخلی کرمانشاه بسیار تأثیر گذاشت و مردم این شهر با جنبش مشروطه خواهی همگرا شدند و این همگرایی به شکل ستیزه جویی بین مردم با حکام شهر، که از مستبدین بودند، بروز یافت. آشوب ها و اغتشاشات حاصل از این ستیزه ها در سطح شهر، عامل ضرر و زیان مردم گشت؛ اما موجب رویگردانی آنان از مشروطه خواهان نشد و با تشدید افکار و رفتار مشروطه خواهی، همچنان از رؤسا و رهبران مشروطه خواه کرمانشاه پیروی می کردند. با این وجود، در دوره استبداد صغیر، کرمانشاه درگیر آشوب ها و اغتشاش های بسیاری شد که ایلات به آن دامن می زدند و اوضاع داخلی شهر را در تنگنای امنیتی و اقتصادی قرار می دادند. این پژوهش به روش کتابخانه ای با بهره گیری از آگاهی های تاریخی و سندپژوهی، اوضاع سیاسی شهر کرمانشاه را در سال های 1324 تا 1327ق، مقارن رخداد مشروطیت در ایران، بررسی و علل آشوب ها و درگیری های داخلی آن را تحلیل و تبیین می کند. یافته پژوهش نشان می دهد که به سبب همراهی مردم کرمانشاه با جنبش مشروطه خواهی، پیامدهای حاصل از آن به کشمکش درونی نیروهای متنفذ و فعال شدن رؤسای ایلات و آشفتگی اوضاع سیاسی شهر انجامید و آشوب های شهر ناشی از خصومت های شخصی رجال و درگیری های میان ایلات بود که ساختار شهری کرمانشاه را تشکیل می داد.
ارزیابی، نقش و جایگاه مشخصه های سیاسی، اجتماعی ایلی، در انسجام عشایر پشتکوه در دوران قاجار
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی حیات سیاسی و اجتماعی ایلات و عشایر پشتکوه در عصر قاجار پرداخته شده است. پشتکوه در دوره قاجار جزء ایلات خراج گذار والی نشین محسوب میشد. در پشتکوه والی بالاترین مقام حکومتی بود که حکم آن از طرف شاه تأیید میشد. موقعیت جغرافیایی پشتکوه و همجواری با عراق اهمیت ویژه ای به آن داده است. ایلات و عشایر پشتکوه نقش بسیار مهمی در ساختار قدرت و دفاع از مرزها ایفاء نموده اند و همچنین این منطقه همواره در طول تاریخ بستر مناسبی برای زندگی ایلی و عشیره ای ایجاد کرده بود که نشأت گرفته از شرایط این منطقه است. ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه پشتکوه براساس ویژگیهای قومی و خویشاوندی مدافع ایلی، طایفه ای، حفظ سنت ها و نحوه تعامل آنان با حکومت محلی و والیان پشتکوه استوار بوده است و از موضوعات بسیار مهم در جامعه شناسی ایلات و عشایر بررسی مطالعه ساختار سنتی و سلسله مراتب قدرت در نظام عشایر است و کوچندگی یکی از مشخصات بارز عشایر است که براساس رده بندیهای اجتماعی شکل میگیرد.
واکاوی سیاست های حکومت قاجار در برابر ایل بختیاری
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ایلات و عشایر ایران، بختیاری ها بودند که همیشه در تاریخ ایران منشا تحولات و وقایعی بوده اند، به ویژه در تاریخ معاصر ایران فعالیت و عملکرد آنها بیشتر و پر رنگ تر شد، بنابراین نقش آنها در دوره ی قاجار از اهمیت بیشتری برخوردار است. انگیزه و علاقه شدید ایل بختیاری و رؤسای آن برای نیل به قدرت و مقابله آنها با ظلم قاجارها باعث گردید تا دولت قاجار، همیشه با آنها در حال جنگ و ستیز باشد. دولت قاجار برای کنترل بختیاری ها و اداره ی امور، سیاست هایی از جمله مطیع کردن کردن خوانین، تفرقه افکنی، اخذ مالیات، گروگانگیری، گرفتن سوار و سرباز از ایل بختیاری و قلع و قمع آنها اتخاذ نمود. موفقیت در سیاست ها و روش هایی که شاهان قاجار در برابر ایل بختیاری به کار بردند، ناشی از ساختار درونی ایل بختیاری بود. منطق درونی ایل یعنی تمایز، جدایی، تفرقه و فقدان کنش ارتباطی- کلامی از جمله عناصر فرهنگی بختیاری ها بود.
بررسی و تحلیل شورش مردم ایلام در سال 1308 ه .ش.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶ و ۶۷
148 - 169
حوزه های تخصصی:
حوادث، رویدادها، جریان های سیاسی و نظامی زیادی در تاریخ ایلام وجود داشته است که نیاز به پژوهش مستقل دارند. یکی از این حوادث، شورش مردم ایلام در سال 1308 ه .ش. علیه دولت مرکزی است که تاکنون به صورت پراکنده در کتاب ها و اقوال شفاهی به آن پرداخته شده؛ اما هنوز پژوهشی مدون، مستقل و نظام مند در این زمینه انجام نگرفته است؛ از این رو، این حادثه تاریخی به یک بررسی و تجزیه و تحلیل خاص نیاز داشت تا آن را از ابعاد گوناگون بررسی کند و به تبیین دلایل، چگونگی و نتایج این رویداد بپردازد. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفت و با استفاده از کتاب ها، تاریخ شفاهی، سایت های معتبر اینترنتی و مقالات موجود، درصدد پاسخ به این پرسش ها برآمد که 1. شورش مردم ایلام چه دلایلی داشته است؟ و 2. علل شکست زودهنگام این شورش چه بوده است؟ نتایج این پژوهش نشان داد که عدم اطلاع مردم از اقتدار دولت مرکزی، تبعیت مردم این منطقه از شورش ایلات استان های همسایه، تحریک مردم توسط بازماندگان غلامرضاخان والی، افزایش مالیات گیری و چگونگی وصول آن و ... از جمله دلایل شورش بوده و ورود نیروهای کمکی نظامی دولتی برای سرکوب شورشیان، سرد شدن هوا، عدم همراهی برخی از ایلات با شورشیان و مقاومت نیروهای محاصره شده در قلعه والی را می توان از دلایل شکست شورش برشمرد.
نقش ایل افشار در دولت صفوی تا پایان قرن دهم هجری (از شاه اسماعیل اول تا اوائل شاه عباس اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
185-201
حوزه های تخصصی:
چکیده: ابتدای قرن دهم هجری مصادف با تأسیس دولت صفوی است. ایل افشار در تشکیل و استواری این دولت با تکیه بر ماهیت ایلی خود ایفاگر وظیفه ی مهمّی شد. این ایل در تثبیت دولت صفوی، منازعات خارجی و در سرکوب شورش های داخلی نقش چشمگیری داشت. در زمان شاه طهماسب اول و محمد خدابنده همان مناصب نظامی و حکمرانی ایالات را برای خود حفظ کردند. افشارها در زمان تغییرات در رأس هرم سلطنتی هم از دیگر طوایف عقب نماندند، به ویژه در دوره شاه عباس اول رضایت خاطر او را هم فراهم آوردند. گرچه در برخی کتاب ها و مقالات به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم، گاهی به اختصار و گاهی به منظور دیگری به مطالعاتی پرداخته اند و از بعضی متغیرهای موجود در این پژوهش استفاده شده است؛ اما اهمیت این پژوهش در آن است که می خواهد نقش ایل افشار را در تشکیل و تثبیت دولت صفوی به صورت مستقل، با استفاده از روش تحقیق تاریخی و شیوه ی جمع آوری داده ها از منابع دست اول، مورد مطالعه قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ایل افشار حول محور سلطنت به عملکرد نظامی خود ادامه دادند، در مقابل جایگاه آنان به عنوان حامی سلطنت، با گمارده شدن به مناصب اداری - سیاسی مورد عنایت قرار گرفت.
ایلات، طوایف و هویت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
81 - 106
شواهد تاریخی فراوانی درباره درک هویت ایرانی در میان ایلات و طوایف در دوره قاجار ارائه شده است. ایلات و طوایف ایران از طریق نظام تبادل شفاهی فرهنگی با سنت های گوناگون هویت بخش ایرانی ارتباط برقرار کرده اند. چنین زمینه هایی موجب می شد که این جوامع در غیاب ارتش و سازمان نظامی مدرن، مهم ترین نیروی سپاهی دفاع از مرزها را شکل دهند؛ اما به رغم این موضوع، وجود همگرایی درونی در جوامع طوایفی و ایلیاتی، تنوع، تفاوت ها و تمایزات میان آنها، فقر فرهنگی و بی سوادی فراگیر، مقاومت شدید این جوامع در برابر رویکرد نوسازی حکومت پهلوی و تنش های قبیلگی و طایفگی وسیعی که در این خصوص رخ داد، تحلیلگران مسائل هویت را به طرح کردن شواهدی برای تائید این فرضیه تشویق کرد که ایلات و طوایف ایران، نیروهای اجتماعی دولت ستیز و ضدملّی و فاقد عنصر آگاهی و علایق هویتی ایرانی بوده اند.
چنین وضعیتی باعث می شود که موضوع رابطه ایلات، طوایف و هویت ایرانی ما را در برابر این پرسش قرار دهد که آگاهی طوایف و ایلات در دوره قاجاریه، درباره هویت ایرانی خویش چگونه بوده است؟ این پژوهش می کوشد از طریق مطالعه تاریخی موضوع پاسخی برای این پرسش بیابد.
روند تاریخی حضور ایلات کرد در بلوک لیلاخ کردستان
حوزه های تخصصی:
رفتاروکنشهای ایلی درتاریخ، تابع عوامل ساختاری متعددی بوده است، بالغ بر هفتصد سال، خانات اردلان بر بخش عظیمی از غرب ایران بصورت نیابتی حکمرانی کردند؛ بلوک ئیلاق (لیلاخ)، در شرق این والی نشین، مقصد تابستانه تیره های متعددی از ایلات و عشایرکردی بوده است، طول ایل راههایی که به این منطقه ختم می شد، گاهی به پانصدکیلومتر می رسید. پژوهش حاضر قصد دارد درچارچوب مطالعات تاریخی و با تکیه بر اسناد آرشیوی وکتابخانه ای به تبیین تاریخی و رصدکنشهای ایلات کردی و ماهیت حضور آنها در بلوک ئیلاق (لیلاخ) - از توابع اردلان – پرداخته و موزائیک فرهنگی این منطقه را از نظر تاریخی کالبد شکافی کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بلوک ئیلاق درسایه ی اقلیم مساعد جوی و متأثر از موقعیت سوق الجیشی، تحت مناسبات انسانی، نقش تدارکاتی ویژه ای دروالی نشین اردلان داشته است؛ این محل درآخرین فصل یکجانشینی تبدیل به قاموس فرهنگی رنگارنگی (متشکل از سی تیره) ازتیره ها و طوایف کردی گشته و بیشترین پرداخت مالیات در بین بلوکات هیجده گانه اردلان (نسبت به جمعیت) را به خود اختصاص داد.
بررسی تحلیلی تأثیر عناصر ایلی بر کارکرد راه های ممسنی در محور بوشهرشیراز در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره قاجار (1210تا1344ق/1788تا1925م)، در میان مبادی ورودی جنوبی و بنادر ایران در کناره خلیج فارس، بوشهر جایگاه عالی و اهمیت بسیار داشت. این شهرِ بندری، مرکز مبادلات اقتصادی و ارتباطات سیاسی و فرهنگی و حتی مسائل نظامی محسوب می شد. ارتباط این مرکز مهم با شهرهای داخلی و پایتخت و مسائل پیش روی این ارتباط که از محور بوشهرشیراز انجام می شد، بر ضرورت توجه بیشتر به آن می افزود. عبور این محور مواصلاتی از نواحی زیر سلطه ایل ممسنی و تأثیرگذاری شدید ایل ممسنی بر امنیت و رونق و روانی فعالیت های این راه یا ناامنی و بی رونقی و ایجاد مشکلات متعدد، بیان کننده تأثیرپذیری کنشی و واکنشی این محور از ساختار ایلی ساکنان اطراف آن بوده است.با عنایت به اهمیت موضوع، این پژوهش با هدف بررسی اثرگذاری عناصر ایلی بر کارکردهای راه های ممسنی در محور بوشهرشیراز در دوره قاجار، قصد آن دارد به این پرسش پاسخ گوید: ایل لر ممسنی بر کارکرد راه های این منطقه در محور مهم بوشهرشیراز در دوره قاجار چه تأثیری گذاشته است؟ پژوهش به شیوه مطالعه کتابخانه ای و اسنادی و مطالعه میدانی، این موضوع را بررسی کرده است.
تعامل طبقات اجتماعی با دولت درایران عصر صفوی (907-1148)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
396 - 412
حوزه های تخصصی:
ایران عصر صفوی دوره تغییرات چشم گیر سیاسی و مذهبی بود . این دگرگونی ها ظهور ساختار جدیدی در نهادها ، موسسات و طبقات اجتماعی را به همراه داشت که تا پیش از آن یا وجود نداشت و یا اینکه با تغییراتی خصلتی صفوی به خود گرفت . صفویان میراث تمدنی و فرهنگی جامعه ایرانی پیش از خود را به ارث بردند و آن را در مواردی تغییر دادند و در مواردی عناصر جدیدی به آن اضافه کردند به این ترتیب ساختار سیاسی و فرهنگی ایران دوره صفوی مجموعه ای از تحولات گاه عمیق در جامعه ایرانی ایجاد کرد . مهم ترین دوره ایجاد بستر های لازم برای تعامل و همکاری طبقات گوناگون اجتماعی با دولت ، در ایران عهد صفوی در دوره شاه عباس اول بود . در این دوره روابط گسترده ای بین چهار نهاد روحانیت ، ایلات ، کشاورزان ، بازرگانان و دیوان سالاران با حکومت شکل گرفت . حکومت صفوی مبتنی بر ترکیبی از نیرو های ایلی و قدرتی ایدئولوژیک بود. ایلات در ابتدا نقش مؤثری در قدرت به شمار می آمدند . با تثبیت قدرت مرکزی و مشروعیت حکومت توجه به علما افزایش یافت و نیروهای جدیدی وارد دستگاه حکومت شدند بر این اساس در پژوهش حاضر به بررسی تعامل طبقات اجتماعی با نهاد قدرت و حکومت در دوره صفویه پرداخته خواهد شد .