مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مشروعیت سیاسی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله رابطه قدرت میان دولت و جامعه در ایران را با تاکید بر واقعیت های دو عصر صفویه و قاجاریه بررسی و تاکید می کنیم که استبداد ایرانی منشایی اجتماعی دارد. نویسنده با کمک گرفتن از الگوی «جامعه شبکه ای» مورد نظر میگدال معتقد است که سیاست در ایران در عرصه ای از منازعه قدرت میان عناصر گوناگون اجتماعی شکل گرفته، و ویژگی های متعدد فرهنگی-اجتماعی طی دوره ای طولانی این منازعه را در نوعی شبکه قدرت چندبعدی پیچیده تر ساخته است
بازخوانی مسیرهای امر سیاسی در فلسفه کانت
حوزه های تخصصی:
در این مقاله رابطه قدرت میان دولت و جامعه در ایران را با تاکید بر واقعیت های دو عصر صفویه و قاجاریه بررسی و تاکید می کنیم که استبداد ایرانی منشایی اجتماعی دارد. نویسنده با کمک گرفتن از الگوی «جامعه شبکه ای» مورد نظر میگدال معتقد است که سیاست در ایران در عرصه ای از منازعه قدرت میان عناصر گوناگون اجتماعی شکل گرفته، و ویژگی های متعدد فرهنگی-اجتماعی طی دوره ای طولانی این منازعه را در نوعی شبکه قدرت چندبعدی پیچیده تر ساخته است.
تاملی مساله گرا در نتایج سنجش مشروعیت سیاسی دولت در سه شهر تهران، مشهد و یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشروعیت، از لوازم ثبات و اثربخشی نظام سیاسی است. در مقاله حاضر این معنا روشن گردیده که میل به حفظ و اصلاح قواعد اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران بیش از تغییر و جایگزینی آن و از طرفی میل به اصلاح قواعد موجود بیش از حفظ آن به شکل کنونی است. در بین ابعاد چهارگانه مشروعیت سیاسی، یعنی تعلق سیاسی، تعهد سیاسی، تایید حقانیت قواعد و تایید نفع عمومی قواعد ، بعد اخیر که دلالت بر تامین حقوق شهروندی در قانون اساسی دارد، ضعیف تر از سایر ابعاد است و میانگین کلی مشروعیت سیاسی نیز بر روی یک مقیاس 1 تا 100 کمی بالاتر از حد متوسط قرار می گیرد....
فرمانروایی تؤامان: حکومت و مشروعیت در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بار? ایران باستان به ویژه در سال های اخیر، پژوهش هایی قابل توجه انجام گرفته و این حاکی از یک رویداد میمون در خصوص توجه پژوهشگران به تمدن ریشه دار ایران باستان است. نوشتار حاضر به دلیل توجه و تمرکز روی یکی از وجوه سیاسی آن تمدن، در نوع خود کاری بدیع است. سئوال اصلی این است که حکومت ها و زمامداران برای تداوم زمامداری خویش چه ادله و توجیهاتی ارائه میکرده اند؟ پاسخی که بر اساس تحلیل متون سنگ نوشته ها به دست آمده حاکی از آن است که برای توجیه مشروعیت سیاسی سه عنصر دارای اهمیت بیشتر بوده اند. این عناصر عبارتند از: تبار، لطف خداوند و عدالت و خصال ویژ? انسانی. در این پژوهش سنگ نوشته های غرب ایران (کنونی) مورد مطالعه قرار گرفته اند.
چیستی الزام سیاسی در فلسفه سیاسی اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
الزام سیاسی از جمله مفاهیم پایه در ادبیات سیاسی و در اندیشه سیاسی اسلام است که عمده متون و نوشته ها، آن را در ضمن بحث مشروعیت سیاسی تعقیب می کنند. پرسش اساسی نوشتار حاضر، این است که الزام سیاسی چیست؟ و چه چیزی یا چه کسی حق حکومت و الزام را به حاکم اعطا می کند و چرا اعضای آن حکومت باید از الزامات حاکم پیروی نمایند؟ در پاسخ، فقه سیاسی با رویکردی نقلی و با تمسک به نصوص و فلسفه سیاسی با روش عقلی به بررسی آن می پردازد. اما این نوشتار، الزام سیاسی را صرفاً از منظر فلسفه سیاسی دنبال نموده و نظریه های معطوف به آن را تجزیه و تحلیل می کند.
مشروعیت سیاسی و ساختار قدرت در حکومت سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکمانان سلجوقی زمانی در عرصة قدرت خواهی گام نهادند که ایران تجربة تاریخی وسیعی از تحولات سیاسی و تشکیل حکومت های نو به نو در دورة خلافت عباسی را پشت سر می گذاشت. این دولت ها تجربة ارزشمندی از ساختار و مشروعیت سیاسی را برای دولت سلجوقی به یادگار گذاشتند تا به کمک آن اولین امپراتوری اسلامی را در تاریخ میانة ایران تشکیل دهند. دولت سلجوقی با تکیه بر شیوه ای مرکب از آداب و رسوم قبیله ای و دیوان سالاری ایرانی، ساختار جدیدی از قدرت را ایجاد کرد که توانست نزدیک به یک قرن و نیم بر قلمروی گسترده ای از ماوراءالنهر تا مدیترانه حکومت کند. این مقاله با توجه به تعریف ماکس وبر از مشروعیت و انواع آن، به بازنگری ساختار دولت سلجوقی از زمان تشکیل امپراتوری سلجوقی تا پایان حکومت سلطان ملکشاه (485-431ق) می پردازد تا نوع ویژه ای از مشروعیت سیاسی را معرفی کند که سلجوقیان با تکیه بر کنشگران و نهادهای مؤثر در جامعه و تقسیم قدرت در میان ایشان در تاریخ ایران رقم زدند.
نقش حکومت های محلی ایرانی نژاد شرق آسیای صغیر در شکل گیری اندیشه بازیابی امپراطوری هخامنشی نزد اشکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد و مدارکی موجود است که نشان می دهد شاهان اشکانی با معرفی خود به عنوان وارثان و جانشینان قانونی و مشروع هخامنشیان مدعی مالکیت بر مرزهای آبا و اجدادی خویش گردیدند و با توسل بدین اندیشه یعنی احیای امپراطوری هخامنشی، از آن چون ابزاری برای کسب مشروعیت و توجیه حاکمیت و تثبیت قدرت سیاسی خویش استفاده نمودند. از این رو، در مقاله حاضر تلاش شده است تا با استناد بر منابع و شواهد موجود و با استفاده از شیوه پژوهش های تاریخی نشان داده شود که نخست اشکانیان مدعی وراثت هخامنشیان و بر همین اساس مدعی احیای امپراطوری هخامنشی هستند دوم آن که این اندیشه در نتیجه و پیامد روابط سیاسی فرهنگی اشکانیان با حکومت های ایرانی نژاد شرق آسیای صغیر و تحت تاثیر اندیشه سیاسی حکومت های مزبور در زمان اشکانیان شکل گرفت.
بررسی تجربی الگوهای مشروعیت سیاسی در بین طبقه متوسط شهری ایران
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم جامعه در حال تغییر ایران، تفسیرها و برداشت های مبهم درباره اولویت مسائل و الگوهای جاری و مطلوب است، به گونه ای که در خصوص اکثر مسائل مهم اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مانند الگوی مطلوب توسعه، مفهوم هویت، جایگاه عدالت اجتماعی، حدود آزادی و... این اغتشاش مفهومی به صورت جدی به چشم می خورد. از جمله این ابهامات در خصوص موضوع مهم مشروعیت سیاسی است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی درباره مسئله الگوی مشروعیت سیاسی مجادلات بسیاری شده هم از نظر عرضه و هم از نظر تعریف و بیان ماهیت قدرت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی و نیز بنا به دلایل ساختاری و تحولات اجتماعی و فرهنگی در معرض چالش های فراوان قرار گرفته است. به نظر می رسد این چالش ها بر سر انتخاب و باز تعریف الگوهای جاری و مطلوب مشروعیت سیاسی در ایران شکل یافته باشد. اغلب این منازعات در سطح نظری باقی مانده و کمتر به الگوهای رایج مشروعیت سیاسی در ایران پرداخته شده است. در حالی که الگوهای مشروعیت بنابر ویژگی های ذاتی خود بایستی در تصورات و ذهنیات شهروندان از حکومت مطلوب و شایسته دنبال شود؛ زیرا بنا بر تعریف، مشروعیت، پذیرش درونی یک یا چند الگوی خاص از حکومت مطلوب است . این مقاله که حاصل یک مطالعه تجربی است به بررسی جامعه شناختی الگوهای مشروعیت سیاسی در طبقه متوسط شهری ایران می پردازد و در پی عرضه و مشخص نمودن الگوهای برجسته و مهم مطمح نظر شهروندان ایرانی - با تأکید بر لایه های مهم طبقه متوسط شهری- است.
مشروعیت سیاسی در رویکردهای مذهبی حکومت ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فاصله هجوم مغولان و فروپاشی خلافت بغداد تا ظهور حکومت صفوی، همچنان که سازمان سیاسی، ماهیت و شکل ساختاری پیشین خود را ازدست داد، مذهب رسمی این دستگاه نیز دچار بحران عمیقی شد و در پروسه ای نوین، نفوذ آن به لحاظ پدیدایی بستری جدید، هم در گستره اجتماعی و هم سیاسی کاهش یافت. در تقابل با مذهب تسنن، به تدریج تشیع و نحله های تصوف مجال رشد یافتند و از نفوذ اجتماعی گسترده ای بهره مند شدند و بر همین اساس، توانستند بر تصمیم گیری های سیاسی قدرت های مسلط نیز تأثیرگذار باشند. علاوه بر این، نیاز به مشروعیت برای تداوم تسلط، حکومتگران را با بزرگان متصوفه و اندیشه تشیع پیوند داد. در همین جهت، رویکرد های مذهبی حکومتگران ترکمان قراقویونلو و آق قویونلو، متأثر از حفظ منافع سیاسی و اقتصادی ایشان، شکل گرفت. در این مقاله، برمبنای این پرسش که چه رابطه ای میان شرایط مذهبی قرن نهم/ پانزدهم و رویکردهای مذهبی ترکمانان حکومتگر وجود دارد، تلاش می شود اهتمام دو سلسله مذکور به بهره گیری از شرایط مذهبی موجود برای کسب مشروعیت و درنتیجه، حفظ و تداوم منافع اقتصادی و سیاسی حاصل از آن، مورد نقد و بررسی قرار گیرد.روشی که این پژوهش از آن بهره گرفته، روش میان رشته ای و استفاده از چارچوب نظری است که با روش تاریخی، بهره گیری از توصیف، مقایسه و تحلیل تلفیق شده است
اندیشه بازیابی امپراطوری هخامنشی در میان ساسانیان و نقش اشکانیان در این انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین شاهان حکومت ساسانی اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی را همچون ابزاری برای کسب مشروعیت، توجیه حاکمیت و تثبیت قدرت سیاسی خویش به کار گرفتند. با استفاده از این اندیشه و تفکر شاهان ساسانی با معرفی خود به عنوان وارثان و جانشینان قانونی و مشروع هخامنشیان، مدعی مالکیت بر مرزهای آبا و اجدادی خویش شدند. از سویی شواهد نشان می دهد که اشکانیان در انتقال این ایده به ساسانیان نقش زیادی داشتند. دراین مقاله تلاش بر این است تا با استناد به منابع و شواهد موجود در با استفاده از شیوه پژوهش تاریخی نشان داده شود که اولاً، ساسانیان مدعی وراثت هخامنشیان هستند و بر همین اساس مدعی احیاء امپراطوری و مالکیت بر سرزمین های آنان هستند. ثانیاً، ضمن بررسی چگونگی شکل گیری این اندیشه نزد اشکانیان و انتقال آن به ساسانیان نشان داده شود که اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی در نتیجه روابط سیاسی ـ فرهنگی اشکانیان و حکومت های ایرانی نژاد آسیای صغیر و متأثر از اندیشه سیاسی حکومت های نامبرده در زمان اشکانیان شکل گرفته و با سنت شفاهی و گذار خاندان های مهم اشکانی به ساسانیان انتقال یافته است.
مشروعیت ایرانی در حکومت های محلی ایران در قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود مغولان به قلمرو ایران و تشکیل دولت ایلخانی، تحوّلی مهم در زمینة مبانی مشروعیت حکومت ها در
ایران رخ داد. حاکمان ایلخانی، از مبانی جدید مشروعیتی که در میان مغولان پذیرفته شده بود پیروی می کردند.
از زمان غازان خان و رسمیت یافتن اسلام در حکومت ایلخانی تلاش شد تا از مشروعیت دینی نیز بهره گرفته
شود؛ اما مشروعیت چنگیزی همچنان بیشترین اهمیت را داشت. با برافتادن حکومت ایلخانی و در نبود فردی
برخوردار از مشروعیت چنگیزی- هلاکوییِ مورد توافق همگان، نیروهای متعدّدی با خاستگاه های قدرت
متفاوت بر سر کسب قدرت و تصاحب میراث ایلخانان به رویارویی با یکدیگر پرداختند. در چنین فضایی بود
که حکومت هایی همچون سربداران، آل کرت، آل اینجو، آل مظفر، آل چوپان و آل جلایر سربرآوردند. هر یک از
این حکومت های محلی در تلاش برای اثبات شایستگی حاکمیت خویش به بهره گیری از منابع مختلف
مشروعیت سیاسی روی آوردند که مشروعیت چنگیزی- هلاکویی، مشروعیت دینی و حقّ حاکمیت موروثی
محلی از آن جمله بودند. در این میان، مشروعیت ایرانی از دیگر مبانی مشروعیتی بود که این حکومت ها،
کمابیش، بهره گیری از آن را مدّنظر قرار دادند. این امر از راه هایی چون تأسی به مفاهیم و الگوهای باستانی
ایران، همچون فرّه ایزدی و همانندسازی با پادشاهان ایرانی و به کارگیری اسطوره های حماسی پهلوانی
ایرانی در ادبیات سیاسی انجام می شد. مقالة حاضر به بررسی چرایی و چگونگی این مشروعیت در
حکومت های محلی ایران در قرن هشتم هجری و نقش آن در استقرار و استمرار حاکمیت آنها می پردازد.
براساس یافته های این پژوهش، مشروعیت ایرانی در عصر این حکومت ها در خور توجه بوده است و لازم
است در بررسی آنچه که بعدها، از جمله در حضور انگاره های ایرانی، در تأسیس و استمرار حکومت صفویان
بروز یافت، به آن توجه بیشتری شود.
بنیان های مشروعیت حکومت صفاریان سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشکیل یک حکومت به شکل گیری مبانی ذهنی و پشتوانه ی معنایی مورد باور مردم وابسته است. این پشتوانه معنایی همان مشروعیّت است. حکومت صفاری به عنوان یکی از حکومت های محلی در حوزه ی قلمرو خلافت عباسی، برپایه ی قدرت نظامی و استیلاء پا به عرصه ی رقابت های سیاسی گذاشت وپیش درآمدی شد برای حکومت های بعدی مثل آل بویه که قدرت نظامی را اساس کسب مشروعیّت سیاسی خود قرار داده بودند. برخلاف رسم رایج،خلافت عباسی را تنها به عنوان یک ابزار و درمانی موقتی به آن پناه می بردند. البته در کنار قدرت شمشیر،مسلک عیاری،مشروعیّت پیشینی(درگذشته) و نیز مقبولست عمومی در مشروعیّت بخشی به حکومت صفاری نقش داشته اند. در این مقاله به کمک روش توصیفی-تحلیلی، هدف، شناسایی مبانی مشروعیّت سیاسی حکومت محلی صفاری و تحلیل آن ها در جهت روشن شدن بیشتر ماهیّت سیاسی آن حکومت و میزان وابستگی به هریک از کانون های مشروعیت بخش است.
مشروعیت چند لایه: تاملی در مبانی مشروعیت نظام سیاسی در سیره و کلام امام علی علیه السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مشروعیت دولت بر چه بنیادهای استوار می شود و آیا می توان بنیادهای مشروعیت در نظریه های جدید را در کلام و سیره امام عل(ع) جستجو کرد؟ این مقاله می کوشد تا با روشی تطبیقی به این پرسشها پاسخ دهد. در این راستا ابتدا در قسمت اول برخی از نظریه های مشروعیت توضیح داده خواهد شد. بر اساس یافته های این بخش مشروعیت امری بسیط نیست بلکه پدیده ای چند لایه است که ابعاد مختلفی چون کارکردها، رضایت عمومی، قانون و اخلاق و هنجارها را در بر می گیرد. سپس در بخش دوم ابعاد مذکور در سیره و کلام امام علی (ع) جستجو شده و در نهایت مقاله به این نتیجه می رسد که مشروعیت از نگاه امام علی(ع) چندلایه و مبتنی بر ابعاد مختلف بوده و حکومتها برای مشروعیت داشتن باید مجموعه ای از ویژگی ها را دارا باشند. در واقع مشروعیت تام به وضعیتی آرمانی می ماند و حکومتها به نسبت نزدیکی به این وضعیت مشروعیت داشته و از حق فرماندهی و اطاعت شدن برخوردارند.
الگوی پیوندی مشروعیت دولت و ظرفیت ها و محدودیت های مواریث فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، با توجه به آسیب های ناشی از ادبیات دوگانه ساز رژیم های سیاسی به دو سنخ دیکتاتوری و دمکراتیک، تلاش شده است چارچوبی برای توصیف و فهم وضعیت نظام های سیاسی در کشورهای اسلامی، به ویژه در ایران تمهید شود. در این زمینه با تکیه بر الگوی رژیم های پیوندی فرض بر این است که بخش مهمی از کشورهای جهان در دنیای امروز، علاوه بر پذیرش مشروعیت ناشی از نهادها و مناسبات دمکراتیک مدرن، در عین حال از مشروعیت ناشی از بسترهای فرهنگی و تاریخی خود نیز بهره می برند و به این معنا، در شمار نظام های پیوندی قرار می گیرند. با توجه به این مفروضات، تلاش کرده ایم با کاوش در بستر فکری ایرانیان باستان و سنت اندیشه سیاسی اسلامی، ظرفیت ها و محدودیت های الگوی پیوندی مشروعیت را در بستر فرهنگی ایران شناسایی کنیم.
بسترهای اجتماعی اقتصاد مقاومتی
حوزه های تخصصی:
اجتماعی و فرهنگی بودن اقتصاد به عنوان کنشی که در این بستر روی می دهد آن را موضوع مورد مطالعه جامعه شناسی اقتصادی نموده است. اقتصاد مقاومتی(Resistive economy) علاوه بر ابعاد اقتصادی دارای ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مهمی است که ضرورت دارد بررسی آن با توجه به این ابعاد صورت گیرد. اقتصاد مقاومتی الگوهای ارتباطی شبکه ای از کنش گران در تولید، توزیع و مصرف کالا و خدمات است که در شرایط بحرانی افول ننموده و قدرت بازساماندهی خود را داشته و با هضم عوامل بحران، مانع از تحمیل قواعد دیگری به خود گشته و در صورت لزوم می تواند قواعد خود را به دیگری تحمیل نماید. اقتصاد مقاومتی راهبرد جمهوری اسلامی برای تقابل با جنگ اقتصادی نامتقارن تحمیلی دشمن مستکبر و تدوام پیشرفت اقتصادی در شرایط بحرانی است. اقتصاد مقاومتی پویا و پیشرفت گرا، عدالت خواه و غیراستعماری، مردم محور و پاک است. اولویت در آن تولید و تامین اقلام راهبردی، اجتناب از اقتصادِ تک محصولی، بالا رفتن ارزشِ پولِ ملی با افزایشِ کارِ تولیدی می باشد. به منظور دستیابی به چنین اقتصادی علاوه بر توجه به عوامل و موانع اقتصادی نیازمند رعایت برخی الزامات و ضروریات فرهنگی و اجتماعی نظیرِ وفاق نخبگان، افزایش مشروعیت نظام سیاسی، مبارزه با فساد اقتصادی، کاهش نابرابری اجتماعی و اقتصادی، کارآمدسازی نظام تامین اجتماعی، تحول در نظام اداری، تغییر سبک زندگی و... هستیم.
تحولات دنیای عرب و ثبات سیاسی در امارات متحده عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ثبات سیاسی و امنیت به مثابه مهمترین دلمشغولی حکومت ها بوده است و به معنی نبود تهدیدات و چالش های جدی و بی نظم کننده است، نه تغییرات کوچک و جزیی که لازمه پویایی و استمرار نظام سیاسی و اجتماعی هستند. از ربع واپسین سده 20 به این سو، حکومت ها به ویژه حکومت های اقتدارگرا به دلایلی همچون اثرات سرایتی ناشی از گسترش جنبش های دموکراتیک، انقلاب ارتباطات، جهانی شدن، تحول نسلی و نارضایتی های سیاسی و اجتماعی فزاینده با چالش ها و تهدیدهای امنیتی مواجه بوده اند. در این نوشتار، نگارندگان با استفاده از روش تحقیق تبیینی _ علی درصدد ارائه پاسخ تحلیلی به این پرسش هستند که چرا جنبش های اجتماعی اخیر در منطقه یا بهار عربی به امارات متحده عربی سرایت نکرد و این کشور همچنان از ثبات سیاسی برخوردار است؟ چرا با وجود این که این کشور در منطقه از بالاترین میزان کاربری اینترنتی و شبکه های اجتماعی برخوردار است اما برخلاف برخی کشورهای دیگر، با جنبش اجتماعی مواجه نشد؟. مهمترین دلایل موثر در این ارتباط (فرضیه تحقیق) عبارتند از: ساختار جمعیتی غیربومی در اکثریت (85 درصد) و محافظه کاری آنان به دلایل سیاسی - اقتصادی و عدم برخورداری از حقوق شهروندی، مشروعیت عملکردی- کارکردی حکومت در حوزه اقتصادی و رفاهی، مشروعیت سنتی و مذهبی حکومت، گرایش فزاینده کاربران به استفاده از قابلیت های سرگرمی، تجاری، ارتباط گیری و غیرسیاسی اینترنت، شبکه های اجتماعی و محدودیت ها و کنترل های شدید حکومت بر قابلیت ها و لینک های سیاسی آن. یافته های تحقیق تایید کننده تاثیر همه دلایل یادشده بر ثبات سیاسی و عدم وقوع جنبش انقلابی در این کشور پس از وقوع بهار عربی هستند.
بازیابی فرهنگ ایران باستان در دورةآلِ بویه: مشروعیت سیاسی حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد حکومت و اعمال قدرت توسط یک فرد یا گروه و تداوم و پذیرش آن توسط مردم،همواره از دغدغه های اصلی حاکمان و فرمانروایان در جوامع مختلف بوده است که اغلب از آن به عنوان تلاش برای کسب مشروعیت سیاسی یاد می شود. از آنجا که امیران بویه ای در زمانی کوتاه از زندگی ساده قبیله ای به حاکمیت منطقه وسیعی دست یافتند و از قبل الگو و برنامه ای مناسب برای حفظ و تداوم قدرت نداشتند، ناگزیر بودند که این الگو را از شهریاران پیش از اسلام به ویژه ساسانیان که در سده چهارم هجری قمری ارج و منزلت بسیاری در نزد مردم داشتند، اقتباس و با شرایط زمان منطبق کنند. بنابراین آلِ بویه برای این که حکومتشان توسط مردم بهتر پذیرفته شود، در صدد برآمدند تا با بهره گیری از مفهوم سیاسی سلطنت در ایران باستان یعنی الهی بودن حکومت، وراثت و عدالت به حکومت خود مشروعیت ببخشند. در این پژوهش تلاش بر آن است تا با استخراج اطلاعات از منابع و پژوهش ها و با استفاده از رویکرد تاریخی و روش تحلیلی و توصیفی، به اقدامات آلِ بویه برای کسب مشروعیت بپردازد.
مسئله عدم تقارن در لیبرالیسم سیاسی جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از مروری کوتاه بر مفهوم توجیه در فلسفه سیاسی به معرفی مفهوم موانع داوری در فلسفه سیاسی رالز می پردازیم و نشان می دهیم که تأثیر این موانع چگونه از رسیدن به داوری های معین درباره موضوعات سیاسی، اخلاقی و دینی جلوگیری می کند و به نوعی کثرت گرایی سیاسی می انجامد. پس از شرح این مفهوم مشکل عدم تقارن را که انتقادی به لیبرالیسم سیاسی رالز به شمار می آید، مطرح می کنیم و برخی واکنش های فیلسوفان سیاسی معاصر را به آن مورد بررسی قرار می دهیم؛ سپس راه حل کونگ را که مبتنی است بر تمایز بین اختلاف نظرهای مربوط به خیر و اختلاف نظرهای مربوط به عدالت برای مشکل عدم تقارن شرح می دهیم. کونگ این تمایز را از طریق تمایز بین اختلاف نظرهای بنیادین و اختلاف نظرهای توجیهی نشان می دهد و می کوشد از این طریق راه حلی برای مشکل عدم تقارن در لیبرالیسم سیاسی بیابد. در پایان استدلال کونگ را ارزیابی می کنیم و نشان می دهیم که این استدلال در چه صورتی موفقیت آمیز خواهد بود.
تحلیل کیفیت بازنمایی مفهوم مشروعیت سیاسی در گفتمان علمای مشروطه خواه ایران
حوزه های تخصصی:
در عصر مشروطیت در سایه یک گذار ابرگفتمانی، رابطه انتساب دال ها و مدلول ها و مصادیق در سامانه مفصل بندی گفتمان علمای مشروطه خواه متحول و دستخوش بازاندیشی گردید. علمای مشروطه خواه، به ظرفیت سازی و تئوریزه کردن مفاهیم نوین در پوشش آموزه های برآمده از نصوص دینی و آموزه های اسلامی پرداخته و راهی را برای طرح موضوعات عرفی (مبتنی بر عقل و تجربه بشری) در کنار مبادی شرعی (استوار بر نقل و نص) گشودند. پرسش اصلی نوشتار کیفیت مفصل بندی و باز نمایید مفهوم مشروعیت سیاسی در گفتمان این علما است. بر پایه فرضیه موجود، علمای مشوطه خواه، در حد فاصله متجددین و علمای مشروعه خواه، به مشروعیت سیاست وار بر کار آمدی قائله بوده و براساس این منطق کارکرد گرایانه، حکومتی را واجد مشروعیت می دانسته اند که در سایه پاسداشت شرعی مقدس، در دو وجه ایجابی و سلبی، بیش ترین امنیت، رفاه و خیر مشترک را برای جامعه اسلامی فراهم آورد.این موضوع در روند فعالیت این علما در جریانان تحولات عصر مشروطه مؤثر بوده و در فراگرد خود زمینه را برای زایش ایده مردم سالاری دینی در جریانات انقلاب اسلامی و عصر جمهوری اسلامی در سایه اصل اساسی «حق الناس» را فراهم آورد. چارچوب نظری و روش شناسی این مقاله استوار بر نظریه بازنمایی تئوفنلیوون است که با دقایقی از نظریه بر ساخت گرایی اجتماعی تقویت شده است.
بحران مشروعیت و جانشینی از دوره ملکشاه تا پایان دوره سلجوقیان (465-590 ه . ق)
حوزه های تخصصی:
دولت سلجوقی تجربه خوبی را از ساختار و مشروعیت سیاسی به یادگار گذاشت. پایه های مشروعیت این حکومت خلافت عباسی، الگوی ایران باستان (دیوانسالاری ایرانی)، سنن قبیله ای که با تلاش های مدرسان مدارس نظامیه فراهم شد. این ساختار توانست حاکمیت خود را بر محدوده گسترده ای از ماوراءالنهر تا دریای مدیترانه اعمال کند. اما از اواخر دوره ملک شاه این ساختار دچار تعارضات شد. این مقاله با توجه به نظریات امام محمد غزالی و خواجه نظام الملک طوسی در مورد مشروعیت سیاسی و همینطور ماکس وبر به بررسی تعارضات ساختاری و فکری از اواخر دوره ملک شاه می پردازد، تا نشان دهد پایه های مشروعیت از این دوران متزلزل شد و دولت سلجوقی را در سراشیبی سقوط قرار داد. یافته های پژوهش که مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر منابع اصلی و تحقیقات جدید است، نشان می دهد در تعارضات ساختاری بحران درروابط سلطان با نهادهای دیگر مثل خلافت، وزارت و امیران و ورود زنان به عرصه قدرت منجر به ضعف سلجوقیان شد. در تعارضات فکری نیز مسئله وحدت سلطان و خلافت عباسی و ضرورت امنیت در جهان اسلام باعت بی توجهی به علوم عقلی شد که تاثیرات آن در منابع تاریخی مشهود بود، البته زمینه های خردستیزی از قبل فراهم شده بود و این روند در دوره سلجوقی تشدید یافت.