مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بیان
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار ،اشعار ناسیونالیستی دو شاعر عصر مشروطه ،ملک الشعرای بهار و میرزاده ی عشقی ،از حیث زبان و شیوه ی بیان ،به صورت تطبیقی بررسی و تحلیل می گردد. پس از ذکر مقدماتی پیرامون معرفی پدیده ی ناسیونالیسم و چگونگی ترویج آن در ایران،شرح حال مختصری از زندگی و فعالیت های سیاسی دو شاعر نامبرده ذکر گردیده ،آن گاه اشعار ناسیونالیستی آن ها از جهت ""لحن""،""عاطفه و احساس""،""باستان گرایی""،""کاربرد عناصر فرهنگ عامه""،""زبان بلاغی""،""زبان شعری"" و...با ذکر مهمترین شواهد شعری به دست آمده ،به شیوه ی توصیفی –تحلیلی مورد بحث قرار می گیرد.
تفسیر المیزان در آینه بلاغت با نگاهی به سوره های «نساء» و «مائده»
حوزه های تخصصی:
نوع و جایگاه مفردات و جملات قرآن دارای اهمیت است و هر کدام مطلبی را به مخاطب القا می کند که تبیین آن بر عهده مفسّر است. مقاله حاضر به یکی از مراحل فرایند تفسیر پرداخته است که با استفاده از علوم گوناگون در ذهن مفسّر شکل می گیرد و حلقه مفقوده ای را که بین مباحث نظری بلاغت و تفسیر است، با تفحص از میان استفاده های تفسیری علّامه طباطبائی از علوم گوناگون، کشف کرده و ارائه داده است. نکاتی را که ایشان با مهارت از علم بلاغت استخراج نموده، اصطیاد شده است تا در کنار تبیینِ روش ایشان در استفاده از این علم، شواهد قرآنی متعددی برای اعجاز بیانی قرآن به شمار آید. با توجه به اینکه منشأ بسیاری از انحرافات مکتب های فکری بی دقتی در ادبیات بوده است، اهمیت جایگاه بلاغت در تفسیر تبیین می گردد. مرحوم علّامه در بسیاری جاها، با استفاده از همین علم، جواب شبهات غامضی را داده است؛ مانند اثبات عصمت برای پیامبر با استفاده از صنعت «اطلاق».
شیوه های سخنوری در گاهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گاهان شامل 17 سرود، کهن ترین اثر ادبی ایران است که در نظمی هجایی و به زبانی شاعرانه سروده شده است. در سده های اخیر که بررسی های علمی متعددی درباره گاهان صورت گرفته، ویژگی های شاعرانه آن نیز از نظر دور نیفتاده است، به گونه ای که برخی اوستاشناسان کوشیده اند با تکیه بر شواهد درون متنی، یا در مقایسه با ریگ ودا اسلوب شاعرانه آن را بازنمایند. در این گفتار، با اشاره به برخی از این موارد، عناصر شاعرانه دیگری نیز که تا کنون مورد توجه قرار نگرفته، نشان داده می شود؛ عناصری که هزاره ها پس از گاهان نیز شاعران در آثار خود به کار گرفته اند. پژوهش حاضر به بلاغت گاهان و استفاده از جلوه های بیانی و آرایه هایی چون مجاز، تشبیه، استعاره، سؤال و جواب، تضاد و واج آرایی می پردازد. به یاری وحدت سبک گاهان و شیوه شاعرانه ای که سراینده با آن نام خود را در این سرودها آورده است، کوشش می شود درستی انتساب این اشعار به زرتشت ثابت گردد و در بیان یکسان بودن شگردهای بلاغیِ ادوار مختلف شعر، از شعر فارسی به ویژه ابیاتی از حافظ نیز نمونه هایی ذکر می گردد.
آزادی بیان و مبانی و گسترة آن از دیدگاه فقه و حقوق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی حقوق حقوق جزا و جرم شناسی حقوق جزای اختصاصی
- حوزههای تخصصی حقوق فقه و حقوق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه عبادات اجتماعی سایر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه اجتماعی نظم و امنیت اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی آزادی عقیده وارتداد
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی حقوق بشر
یکی از آزادی های اجتماعی، «آزادی بیان» است. در این نوشتار، مبانی و گسترة آزادی بیان از دیدگاه فقه اسلامی و حقوق داخلی و بین المللی با رویکردی توصیفی و تحلیلی بررسی می شود. براساس یافته های این تحقیق، آزادی بیان از دیدگاه فقه، مبتنی بر امور متعددی همچون امر به معروف، نهی از منکر، نصیحت و خیرخواهی، مشورت، وجوب بیان حق و حرمت کتمان آن و مانند آنهاست. همچنین از دیدگاه اسلام، آزادی بیان مطلق نیست و محدود به حدود دینی متعددی همچون ارتداد، کفر و انکار ضروری دین، افترا به خداوند، تکذیب آیات الهی، استهزا و تمسخر و مانند آنهاست. در قوانین داخلی، موازین و احکام اسلامی، منافع و مصالح عمومی، به عنوان مبانی آزادی بیان مورد تأکید قرار گرفته و اهانت به مقدسات ممنوع شده است. در اسناد بین المللی، مبانی و حدود آزادی بیان، بیشتر مادی است.
ارزیابی لایه بلاغی «شعر انتظار» در دوره معاصر، با تکیه بر عناصر بیانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار، بررسی شعر انتظار در دوره معاصر از دیدگاه عناصر بلاغی است. در این راستا با توجه به گستردگی این عناصر، از میان صنایع متعدد بدیعی و بیانی، تنها به کارکرد آرایه های بیانی در این نوع ادبی پرداخته شده است تا از این رهگذر میزان حضور کمّی و کیفی چهار صنعت تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه در شعر انتظار ارزیابی شود. مسئله اصلی، چندی و چگونگی کارکرد این چهار عنصر بلاغی در نود قطعه شعر انتظار از بیست شاعر عصر انقلاب اسلامی است که نسبت به دیگر شاعران در این باره برجستگی بیشتری دارند. در بدنه اصلی نوشتار، هر کدام از آرایه های بیانی و زیرشاخه های آن ها در شواهدی از شعر شاعران یادشده، ارزیابی شده و در پایان، این نتیجه حاصل گردیده که در شعر آیینی به طور عام و در ادبیات انتظار به طور خاص، مانند دیگر انواع ادبی با وجود این که شبکه مفهومی بسیار غنی و ارجمند است، بخشی عمده از تأثیرگذاری اثر، مبتنی بر ادبیّت متن و به ویژه عناصر بلاغت آفرینِ آن است.
تطبیق اصطلاحاتی از ادبیات و زبان شناسی
حوزه های تخصصی:
مطالعه زبان از سده های نخستین هجری در بین پژوهشگران حوزه ادبیات و فلسفه درکانون توجه قرار گرفته و آثار چشمگیری در این حوزه به زبان فارسی و عربی تألیف شده است. از رهگذر این تحقیقات، علم مطالعه زبان دربین فارسی زبانان نهادینه و برای بیشتر شاخه های مطالعه زبان ازقبیل دستور، سبک شناسی، معانی، بیان و آواشناسی و... اصطلاحات لازم وضع شد. ازطرف دیگر، زبان پژوهان در سده جاری، از علم مطالعه زبان به روش نوین استقبال کردند و ضمن این مطالعات، انبوه کتاب ها و مقالات از زبان های غربی ترجمه شد و بدون توجه به مطالعات بومی واژه های جدیدی ساخته شد. این پژوهش به دنبال آن است تا با بررسی اصطلاحات و زیرشاخه های نوین زبان شناسی و مطالعات بومی و اصطلاحات رایج آن، مقایسه و پیوندی بین دستاوردهای کهن و نو ایجاد کند.
منظر یادمانی جنگ : از واقع نمایی تا استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
جنگ پدیده ای خوشایند نیست که یادآوری آن به جامعه، امری مطلوب باشد. اما در ورای جنبه های تلخ و سیاه هر جنگ می توان به جنبه های سفید این پدیده نیز نظرکرده و حتی آن ها را به نسل های نو یادآوری کرد. هر نبردی بی شک شاهد دلاوری، ایثار و میهن پرستی عده ای بوده است که برای این ارزش ها از جان خود گذشته اند. در این حالت، یادآوری جنگ در قالب یادمان ها باید به پررنگ کردن یاد این افراد، مکان های خاطره انگیز و ارزش های فطری و انسانی مرتبط با جنگ بپردازد. یادمان های جنگ به عنوان نمادهایی در زندگی روزمره نسل های جدید، قرار است خاطراتی از جنگ را زنده نگه دارد. اما این نمادها چگونه باید باشند؟ آیا روایت مستقیم یک اثر هنری از جنگ، به عنوان مثال، مجسمه یک رزمنده پاسخ مناسبی به امر «یادآوری» است؟
نمونه های متنوعی در سراسر جهان با این موضوع اجرا شده است. مقاله حاضر به بررسی این نمونه ها می پردازد و از خلال آن ها دنبال پاسخ ا مناسبی برای این پرسش است.
نتایج تحقیق حاکی از آن هستند که در موضوع یادمان های مرتبط با جنگ، با یک طیف مواجه هستیم که یک سوی آن واقع نمایی و نگاه موزه ای است و سوی دیگر آن نگاه انتزاعی و استعاره ای. هرچند واقع نمایی ارتباط سریع تری با مخاطب برقرار می کند اما ماندگاری اثر در ذهن مخاطب به دلیل سادگی آن اندک خواهد بود. در مقابل یادمان هایی که دارای لایه های پیچیده تری بوده و تفسیرپذیر هستند اگرچه ممکن است در جذب اولیه مخاطب ضعیف باشند اما درگذر زمان کارکرد بهتری را به عنوان یک اثر یادمانی ایفا می کنند.
بنابراین به نظر می رسد یادمان های جنگ متناظر با جنبه های حماسی و ارزش های ملی باید با بیان تمثیلی و استعاره ای ارائه شوند و آثاری که به یادآوری خاطرات مربوط است می تواند از بیان واقع گرایانه بهره گیرد. بررسی نمونه ها حاکی از آن است که انتخاب رویکرد مناسب با موضوع یادمان، در جذب مخاطب و انتقال پیام به نسل جدید موفق تر خواهد بود.
مقایسه بیان دستوری کودکان مبتلا به اُتیسم با کودکان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب زبانی یکی از مشخصه های اصلی کودکان مبتلا به اُتیسم است، با این حال در پژوهش های مربوط به اُتیسم، ویژگی های زبانی، به ویژه دستوری این کودکان به صورت جامع بررسی نشده است و اطلاعات اندکی از نیمرخ زبانی افراد فارسی زبان مبتلا به اُتیسم وجود دارد و به علت ناهمگونی موجود در اُتیسم نیز، لازم است بررسی های گسترده ای درباره ویژگی های زبانی این کودکان در زبان های مختلف انجام گیرد. هدف این مطالعه بررسی ویژگی های دستوری در کودکان فارسی زبان مبتلا به اُتیسم و آشکار ساختن تفاوت های دستور بیانی آن ها از کودکان طبیعی همتای سنی و همتای زبانی است. در این مطالعه 10 کودک ( 6-9 ساله) مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا و 20 کودک طبیعی (10 کودک همتای سنی و 10 کودک همتای زبانی) شرکت داشتند. برای تشخیص کودکان اُتیسم با عملکرد بالا از آزمون گارز و آزمون غربالگری اُتیسم استفاده گردید. بعد از اجرای آزمون بیان دستوری، پاسخ های آن ها ثبت و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد در ساختارهای مربوط به جملات شرطی، تعجبی، ضمایر اشاره، کسره اضافه و ساخت سببی، بین دو گروه مبتلا به اُتیسم و همتای سنی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P) و در ساخت های مربوط به جملات پرسشی دارای پرسش واژه و جملات پرسشی بله/خیر، بند موصولی متممی، ضمایر متصل، منفصل، تقابلی، و نیز حرف اضافه بین دو گروه مبتلا به اُتیسم و همتای سنی و زبانی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P<). بنابراین تولیدساخت های پرسشی، موصولی و ضمایر از مشکلات زبانی مهم در این کودکان است که باید افزون بر تشخیص، در درمان نیز مورد توجه جدی قرار گیرد.
بررسی و نقد کتاب جلوه های بلاغت درنهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
نگارش اثر آموزشی درباره ی سخنان امیر مومنان (ع) که به حق بعد از قرآن کریم و احادیث رسول اکرم (ص) امری ضروری و ثمربخش می باشد، سخنانی است که گاه هر جمله آن رهرو را به سر منزل مقصد رهنمون می گردد، ولی عظمت کلمات امام همام چنان است که هرکس را یارای نوشتن درآن باره نیست، بنابراین استاد فرزانه جناب آقای دکتر محمد خاقانی به سبب حسن انتخاب موضوع، بررسی و واکاوی مباحث گوناگون علم بیان وعلم بدیع در نهج البلاغه، سپس به جهت تلاش در خور ستایش درگردآوری مثالها و شواهد زیبا درباره ی مباحث این دو علم و آرایه برخی نظرات شخصی قابل تحسین میباشند و تلاششان درخور قدردانی است. از آنجاییکه کتابهای آموزشی نقش بسیار مهمی دریادگیری دارند، نقد و ارزیابی مستمر آنها و تلاش برای از بین بردن کاستی های آنها امری اجتناب ناپذیر است، از این رو نگارنده ی این مقاله، کتاب ارزشمند جلوه های بلاغت درنهج البلاغه را نخست به دقت مطالعه نموده، سپس ضمن احترام به مؤلف اثر واحترام به زحمات فراوان و منزلت والای علمی ایشان علاوه بر ذکر نقاط قوت، چند نکته را به منظور بهبود و بالابردن کیفیت اثر متذکر می گردد .
بررسی، تحلیل و نقد استعاره مکنیه در آثار بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازجمله مسائل درخصوص استعاره که همواره محل مناقشه بوده، استعاره مکنیه است. در آثار اولیه بلاغی از این ساختار خبری نیست؛ در مرحله بعد، محققی چون جرجانی به بحث درباره این موضوع می پردازد، ولی نامی بر آن نمی نهد. هم زمان با وضع این اصطلاح، نزاع بر سر درستی آن نیز آغاز شد، عده ای استعاره بودن آن را نپذیرفتند، برخی آن را در زمره تشبیه مضمر دانستند، و گروهی هم فقط نظر دیگران را تکرار کردند. عده ای هم در دوره معاصر تلاش کرده اند با طرح مسئله تشخیص، اختلافات موجود را حل کنند، ولی در نهایت اذعان می نمایند اصطلاح استعاره مکنیه عام تر از تشخیص است و شمول بیشتری دارد. در مقاله حاضر ضمن بررسی، تحلیل و نقد این اصطلاح در آثار بلاغی، به ترتیب تاریخی، نشان داده ایم پژوهشگران بلاغی بیش از توجه به تعریف استعاره و تمرکز بر چگونگی استعاره مکنیه از نظر اصطلاح شناختی یا ترمینولوژیک، آن را از نظر لغوی مدنظر داشته اند؛ در حالی که بر مبنای تعریف سکاکی و برخی دیگر از بلاغیون، «استعارگی» این ساختار پذیرفتنی است؛ هرچند نمی توانیم قیدهایی مانند «تخییلیه» را بپذیریم. همچنین می توان از تشخیص، استعاره تبعیه و جاندارانگاری به عنوان شاخه های این استعاره یاد کرد، نه جایگزین های آن.
زیبایی شناسی گودمن: نومینالیستی یا غیرنومینالیستی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۵ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
15 - 36
حوزه های تخصصی:
نلسون گودمن، در 1956، یک نظریه ی نومینالیسم مرئولوژیکی وضع می کند، که طبق آن وجود چیزی جز فردهای انضمامی تصدیق نمی شود. این مقاله، که به بررسی رابطه ی زیبایی شناسی با نومینالیسم در فلسفه ی گودمن می پردازد، نشان می دهد که زیبایی شناسی گودمن یک زیبایی شناسی نومینالیستی است. این ادعا از طریق بررسی نظریه های گودمن در مسائلِ تعریف هنر، محتوای هنر، و ارزش هنر توجیه می شود: (1) در مسئله ی تعریف، هنر ازطریق بعضی ویژگی های نحوی و معنایی آثار هنری تعریف می شود، اما چنین نیست که این ویژگی ها، ذاتی یا فصل ممیز هنر باشند؛ (2) در مسئله ی محتوا، در خصوص بازنمایی کلیات و ناموجودها و نیز در خصوص بیان، به جای فرض قلمروی وجودشناسانه ای غیر از جهان فردها به منزله ی مرجع آثار هنری، ارجاع این آثار از طریق دلالت و تمثل همچنان به فردهای انضمامی است؛ (3) در مسئله ی ارزش، اگرچه شناخت به منزله ی ارزش هنری مشترک میان همه ی آثار هنری دانسته می شود و رابطه ای درونی با آنها دارد، خاصِ آثار هنری نیست. از این رو، نمی تواند یک کارکرد ذاتی هنر باشد. این عدم تخطی زیبایی شناسی گودمن از نومینالیسم، خود، نتیجه ی رعایت الزامات نومینالیسم در نظریه ی نظام های نمادی است، نظریه ای که گودمن مسائل زیبایی شناسی را در چارچوب آن پاسخ می دهد
خلاقیت تصویری کودکان
منبع:
پیکره دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۱
73 - 78
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر به بررسی آن دسته از نقاشی های کودکان می پردازد که در ساختار تصویر آن ها، نشانه هایی وجود دارد که بیان گر رویکرد خلاقانه ی نقاش است. موضوع نقاشی کودک و نقش آن به عنوان زبان تصویری صاحب اثر، از مقولات همواره جذابی است که پیرامونش تحقیقات گسترده ای صورت گرفته است، اما رویکرد علمی که بر مبنای تجزیه و تحلیل نقاشی، بیان خلاقانه ی کودک و تاکید بر احساسات و عواطفش پی گرفته شده باشد، کمتر مورد توجه بوده است. این نوشته قصد دارد با اشاره به برخی از مشهورترین نظریات مرتبط با مفهوم خلاقیت، ضمن بررسی موردی نقاشی کودکان 8 تا10 سال، ویژگی هایی را که روشن گر نمایش خلاقانه ی احساسات و درونیات پیچیده ی کودک است را تجزیه و تحلیل نماید و به درک و شناخت افزون تر مخاطب از جهان پر رمز و راز نقاشی کودک و خصلت های مستتر در نقاشی که کارآمدترین شیوه ی بیانی کودک برای ارتباط با جهان بیرون است، یاری رساند. روش این مقاله جهت دستیابی به نتیجه با استفاده از منابع کتابخانه ای، میدانی و مبتنی بر تحلیل نگارنده است.
درآمدی انتقادی بر کتاب أسلوبیة البیان العربی من أفق القواعد المعیاریة إلى آفاق النص الإبداعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منتقدان رویکردهای سنتی بلاغت درخصوص سبک شناسی جدید تألیفات زیادی به رشتة تحریر درآورده اند که در این مقال سعی بر آن است تا یکی از این آثار را، یعنی أسلوبیة البیان العر بی من أفق القواعد المعیاریة إلى آفاق النص الإبداعی نقد و بررسی کنیم. این اثر با روش تحلیل محتوا مورد نقد و بررسی قرار گرفته است که مهم ترین نتایج آن عبارت است از مرزبندی دقیق بین بیان عربی در بلاغت قدیم و جدید که نویسنده توانسته با بخشی کاربردی با عنوان « ق راءة و نص » به توفیق خوبی دست یابد، تناسب عنوان با مطالب کتاب در تمامی فصول و دو کلیدواژة القواعد المعیاریة و النص الإبدا عی در تمامی فصول با شواهد و استنادات موردتحلیل قرار گرفته است، نگاهی تمدنی و پویا به زبان به مثابة یک پیکر زنده، ارائة تحلیل های جامع در پایان هر بخش که خواننده را به یک برداشت شفاف ره نمون می شود، و نظم و تسلسل منطقی مباحث ازجمله مهم ترین نقاط قوّت اثر است. ازجمله کاستی های اثر می توان به برخی اشتباهات ویرایشی و نگارشی، که البته بسیار اندک است، فشرده بودن مباحث کتاب و نداشتن تمرین و آزمون، نداشتن فهرست اعلام، آیات و اشعار، و بررسی و نقدنکردن آرای صاحب نظران غربی اشاره کرد.
معانی نحو، اساس بلاغت در سیرالملوک نظام المک (تبیین غلبه معانی نحو بر بیان و بدیع در شکل گیری نظام بلاغی سیرالملوک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی آثار بلاغی ادب فارسی و پژوهش های پیرامون آن نشان می دهد که پژوهشگران، به نظام زیبایی شناختی مستقل و معینی در حوزه پژوهشی نثر فارسی قائل نیستند. حال آن که بررسی های موردی متون نثر نشان می دهد که نه تنها این آثار، نظام زیبایی شناختی مستقل و مؤثری دارد، این نظام زیبایی شناختی همسویی کارآمدی با رسالت متون نثر-که انتقال معنا از مؤلف به خواننده است- دارد. معانی نحو، به عنوان یک شیوه بلاغی مستقل، تبیین کننده بسیاری از شگردهای بلاغی مورد استفاده مؤلفان آثار منثور ادبی است. نظامی که به دلیل اولویت نداشتن در نظام بلاغی نظم فارسی، به اندازه دو حوزه دیگر بلاغت یعنی بیان و بدیع در معرض توجه نبوده و نیست. نگارنده در پژوهش حاضر سعی کرده است تا با بررسی دقیق فصل های سی و نهم و چهلم سیرالملوک نظام الملک از منظر علم معانی، نظام زیبایی شناختی یکی از مهمترین متون منثور ادبیات فارسی را برجسته کند و نشان دهد که این نظام، هم کاملاً مؤثر و کارآمد و هم کاملاً منطبق با رسالت مؤلف از تولید این متن است. از سوی دیگر با تحلیل این متن از منظر بیان و بدیع نشان داده است که هنرسازه های این دو حوزه بلاغی سهم ناچیزی در زیبایی این متن دارد.
نظره فی علم البیان والکشف عن حدود فنونه(مقاله علمی وزارت علوم)
علم البیان الذی یکون وراء معرفه ایراد المعنى الواحد بطرق مختلفه فی وضوح الدلاله یشتمل على اربعه فنون یسبقها- على اساس الکتب البلاغیه - فنّ التشبیه ومن هنا یبدو ان التشبیه لا یقع تحت فنّ المجاز فی شیء اذ انه قد تقدم علیه فی الذکر. هذا وانه احدى طرق الالقاء التی تتفاوت فی مستوى وضوح الدلاله. وهذا المقال عالج دراسه حدود فنون البیان على اساس نقد اراء البلغاء والبرهنه والمقارنه. وسیؤدی الکلام الى ان نجعلَ المجاز مدخلا لعلم البیان وفروعه ونرى التشبیه الى جانب الاستعاره والکنایه والمجاز المرسل من فروع استعمال اللفظ فی غیر ما وضع له .
تزاحم حق اشخاص مشهور با آزادی بیان در نظام های حقوقی آمریکا، فرانسه، آلمان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال هشتاد و چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۰
219 - 247
حوزه های تخصصی:
امروزه، استفاده از نشانه های هویتی اشخاص مشهور در تبلیغات تجاری افزایش یافته است. نظام های حقوقی نیز تلاش کرده اند تا با استناد به نهادهای حقوقی مختلف، از این اشخاص در برابر استفاده بدون اجازه از شهرتشان حمایت کنند؛ برای نمونه، در حقوق آمریکا، به حقی به نام حق جلوت استناد می شود. این حق، به این معناست که برای بهره برداری از شخصیت دیگری، باید از او اجازه گرفت. اگرچه دامنه این حق، هم اشخاص مشهور و هم اشخاص عادی را دربرمی گیرد، عمدتاً در رویه قضایی این کشور، این اشخاص مشهورند که برای دفاع از منافع خویش به حق یاد شده استناد می کنند. به هر روی، درباره اصل وجود این حق، کمتر تردید شده است؛ اما درباره قلمروی آن مجال گفت وگو بیشتر است: پرسش این است که آیا هرگونه استفاده از شهرت دیگری منوط به اجازه اوست یا آنکه می توان استثنائاتی بر لزوم اخذ اجازه وارد کرد. در حقوق آمریکا، اجرای تام حق جلوت را سبب نقض آزادی بیان و تجویز سانسور می دانند. برای همین، حق یاد شده را در پرتو آزادی بیان تعدیل کرده اند. مهم ترین دشواری در این مسیر، تعیین ضابطه ای برای تشخیص قلمروی حق جلوت و تمایز آن از حق آزادی بیان است. برای این منظور، معیارهای مختلفی ارائه شده است که مهم ترین آن، نظریه استفاده منصفانه است. بر این اساس، اگر شخص، در نشانه های هویتی شخص مشهوری دخل وتصرف کرده و آن را به گونه دیگری عرضه کند و در فرضی که استفاده از شهرت دیگری در راستای انتشار اطلاعات باشد، موضوع مشمول آزادی بیان خواهد بود. در واقع، در این دو فرض، حق جلوت با ارزشی مهم تر، یعنی آزادی بیان محدود خواهد شد. در نظام های حقوقی فرانسه و آلمان، در فرضی که انتشار اطلاعات در راستای منافع عمومی جامعه باشد، جانب آزادی بیان گرفته می شود. در این مقاله، تلاش می شود با مطالعه نظام های حقوقی یاد شده، پیشنهادهایی برای نظام حقوقی ایران ارائه شود.
معانی و بیان؛ از آشنایی تا جدایی (بررسی آراءِ شارحان مفتاح العلوم در خصوص نسبت میان علم معانی و علم بیان در قرن هفتم و هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از پژوهش های معاصر درباره تاریخ بلاغت مسلمانان، اغلب جدایی دو علم معانی و بیان را به ابویعقوب سکاکی (ف 626 ق) و بعضی به جرجانی (ف 471 ق) نسبت داده اند. ضعف بزرگی این تاریخ نگاری آن است که معمولاً حوادث فکری تاریخ را به یک شخص خاص منسوب می کند، حال آنکه پیدا است که هر حادثه ای در تاریخ علم امری تدریجی است و پدیدآمدنش امری یکبارگی و به دست یک فرد نیست. جدایی این دو علم نیز نه تنها از پیش از سکاکی آغاز شده بود بلکه تا چند قرن پس از او نیز به طول انجامید. بر همین بنیاد نگارندگان این مقاله بر آن شدند تا شرح جدایی این دو علم را از یکدیگر در قرن های هفتم و هشتم -یعنی پس از سکاکی- پی گیری کنند. با بررسی شرح های این دوره آشکار شد که یکی از شارحان مفتاح به نام قطب الدین شیرازی (ف 710 ق) در پی آن است که به جای پرداختن به تفاوت های این دو علم، بیشتر به شباهت ها و یکسانی های آنها بنگرد درحالی که هرچه به اواخر قرن هشتم نزدیک تر می شویم شارحان، بیشتر به تفاوت های این دو علم نظر می کنند. در واقع در اواسط و اواخر قرن هشتم، این نگرش شیرازی، با نقد چند تن از شارحان برجسته، روبه رو می شود. اهمیت این نقدها در آن است که زمینه ساز جدی تر شدن و در نهایت قطعی شدن جدایی این دو علم می گردد. در این مقاله کوشش خواهد شد تا تقابل این دو نظرگاه، یعنی هواداران جدایی حداقلی معانی و بیان و هوادران جدایی حداکثری این دو علم، به تفصیل بیان شود
تجزیه و تحلیل سبک شناسی داستان(قلتشن دیوان)جمال زاده
حوزه های تخصصی:
بیان غیر صریح در شاهنامه فردوسی مبتنی بر نظریه ی معنا شناسی کاترین کربرات
حوزه های تخصصی:
کاترین کربرات، زبان شناس مشهور فرانسوی، در یکی از آثار ارزشمند خود با عنوان «بیان غیر صریح »، بحثی را در مورد ارتباطات کلامی مطرح می کند که سرآغاز مطالعات بعدی در زمینه معنا شناسی، زبان شناسی و به ویژه علم ارتباطات قرار می گیرد.از نظر وی، امکان ایجاد بیان صریح بسیار کمتر است و اغلب ارتباطات کلامی روزمره ما صریح نیست و اصولاً ما بیشتر با بیان خود، نیات باطنی و اراده پنهانی خود را به طور غیر صریح در گزاره می گنجانیم.بنابراین، همواره در گزاره، حضور ناگفته ها بر گفته ها می چربد و حجم و وسعت آن ها نسبت به گفته ها یا بیان صریح در گزاره بسیار گسترده تر است.بیان چنین گزاره هایی مخاطب را وادار می کند تا در باره کم و کیف آن ها فکر گند و به رمز گشایی بپردازد. هدف از این پژوهش، بررسی بیان غیر صریح در شاهنامه فردوسی بر اساس نظریه معناشناسی کربرات و تجزیه و تحلیل این نوع بیان در این شاهکار بزرگ حماسی است.نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که: در شاهنامه فردوسی به وفور از بیان غیر صریح به شیوه ای زیبا و رسا و منطبق با اصول و قواعد معناشناسی زبان استفاده شده و فردوسی در به کارگیری زبان و عوامل فرا زبانی، بسیار موفق بوده است.
بررسی روشمند و علمی وجوه اشتراک و افتراق سبک بیانی قرآن کریم با سخنان پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین جنبه های اعجاز قرآن، سبک بیانی قرآن است که اخیرا بیش تر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. سبک بیانی بیش تر به جنبه های لفظی و عبارات به کار رفته و ظرافت ها و نکته های بلاغی نظر دارد و این نکته ها و ظرافت ها در معنا و محتوا نقش اصلی را ایفا می کند.انتخاب کلمات و واژه های به کار رفته در جملات و عبارت های قرآنی کاملا حساب شده است. اسلوب و شیوه بیان قرآنی در عین حال که موجب جذب و کشش عرب گردید با هیچ یک از اسلوب و شیوه های متداول عرب شباهت و قرابتی ندارد قرآن سبکی نو و روشی تازه در بیان ارائه داشت که بی سابقه بود. بنابراین در پژوهش حاضر به صورت روشمند و علمی سبک بیانی آیات قرآن کریم مورد بحث و بررسی قرار داده شد و سپس به سبک بیان اولین مفسران قرآن یعنی سخنان و کلام گهربار معصومین (علیهم السلام) پرداخته شد و نهایتا وجوه اشتراک و افتراق سبک بیانی قرآن و کلام معصومین (علیهم السلام) مورد مداقه قرار گرفت.در پژوهش حاضر جهت گردآوری مطالب و داده ها و دستیابی به نتیجه از روش کتابخانه ای- توصیفی و نهایتا روش تحلیلی استفاده شده است.