مطالب مرتبط با کلیدواژه

کودکان طبیعی


۱.

توانایی ادراک فضاشناختی دهانی در کودکان طبیعی 6 و 7 ساله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کودکان طبیعی درک فضا شناختی دهانی حس های دهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۲
پژوهش حاضر به شناسایی معیار مشخص شکل از طریق دهانی در کودکان طبیعی 6و 7 ساله شمال و جنوب شهر تهران و همچنین برآورد میانگین مدت زمان تشخیص شکل (سرعت پاسخ دهی) از طریق حسهایدهانی توسط این کودکان می پردازد تا بتوان از آن در ارزیابی و درمان اختلالات حس های دهانی و اختلالات تولید گفتار کودکان در سنین مدرسه استفاده کرد. این پژوهش بر روی 200 کودک 6و 7 ساله طبیعی شمال و جنوب شهر تهران انجام شد که بطور مساوی از دو گروه سنی فوق و از دو گروه جنسی انتخاب شدند
۲.

مقایسه بیان دستوری کودکان مبتلا به اُتیسم با کودکان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بیان کودکان طبیعی فارسی دستور زبان اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۳۰
آسیب زبانی یکی از مشخصه های اصلی کودکان مبتلا به اُتیسم است، با این حال در پژوهش های مربوط به اُتیسم، ویژگی های زبانی، به ویژه دستوری این کودکان به صورت جامع بررسی نشده است و اطلاعات اندکی از نیمرخ زبانی افراد فارسی زبان مبتلا به اُتیسم وجود دارد و به علت ناهمگونی موجود در اُتیسم نیز، لازم است بررسی های گسترده ای درباره ویژگی های زبانی این کودکان در زبان های مختلف انجام گیرد. هدف این مطالعه بررسی ویژگی های دستوری در کودکان فارسی زبان مبتلا به اُتیسم و آشکار ساختن تفاوت های دستور بیانی آن ها از کودکان طبیعی همتای سنی و همتای زبانی است. در این مطالعه 10 کودک ( 6-9 ساله) مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا و 20 کودک طبیعی (10 کودک همتای سنی و 10 کودک همتای زبانی) شرکت داشتند. برای تشخیص کودکان اُتیسم با عملکرد بالا از آزمون گارز و آزمون غربالگری اُتیسم استفاده گردید. بعد از اجرای آزمون بیان دستوری، پاسخ های آن ها ثبت و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد در ساختارهای مربوط به جملات شرطی، تعجبی، ضمایر اشاره، کسره اضافه و ساخت سببی، بین دو گروه مبتلا به اُتیسم و همتای سنی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P) و در ساخت های مربوط به جملات پرسشی دارای پرسش واژه و جملات پرسشی بله/خیر، بند موصولی متممی، ضمایر متصل، منفصل، تقابلی، و نیز حرف اضافه بین دو گروه مبتلا به اُتیسم و همتای سنی و زبانی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P<). بنابراین تولیدساخت های پرسشی، موصولی و ضمایر از مشکلات زبانی مهم در این کودکان است که باید افزون بر تشخیص، در درمان نیز مورد توجه جدی قرار گیرد.
۳.

مقایسه الکتروآنسفالوگرافی کمٌی ارتباطات عصبی در کودکان 6 تا 13 ساله دارای اختلال طیف اتیسم و کودکان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال طیف اتیسم کوهرنس الکتروآنسفالوگرافی کمّی ارتباطات از هم گسسته مغزی کودکان طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۲۱۴
شواهد حاصل از مطالعات عصب شناختی نشان می دهد که علائم اصلی اختلال طیف اتیسم نظیر نقص در برقراری ارتباط اجتماعی، گفتار، رفتارهای تکراری و غیره با نابهنجاری ارتباطات عصبی در ارتباط است. تاکنون مطالعات زیادی در خصوص چگونگی ارتباطات عصبی گروه دارای اختلال طیف اتیسم با روش های مختلف صورت گرفته است. در این میان، الکتروآنسفالوگرافی یک ابزار کارا و غیرتهاجمی است که فعالیت الکتریکی مغز را ثبت می کند و کمک می کند تا بتوان اطلاعاتی از ساختار ارتباطات عصبی و کارکردهای شناختی به دست آورد. از این رو، در این پژوهش سعی بر این است تا با استفاده از شاخص کوهرنس در الگوهای الکتروآنسفالوگرافی کمٌی، به مقایسه چگونگی عملکرد ارتباطات عصبی کودکان دارای اختلال طیف اتیسم و کودکان طبیعی پرداخته شود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی کودکان 6 تا 13 ساله مبتلا به اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به کلینیک مهراز اندیشه واقع در شهر شیراز بودند. از این میان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 15 کودک(4 دختر و 11 پسر) دارای اختلال طیف اتیسم انتخاب شدند و با 15 کودک طبیعی که بر اساس جنسیت و سن تقویمی با گروه آزمایش همتا شدند مورد مقایسه قرار گرفتند. داده های به دست آمده از الکتروآنسفالوگرافی کمٌی نشان می دهد که تفاوت معناداری میان ارتباطات عصبی (میان نیمکره ای) بین دو گروه وجود دارد. بدین صورت که کوهرنس امواج دلتا(05/0 p< ) و تتا(05/0 p< ) در ناحیه پیش پیشانی، تتا(05/0 p< ) و آلفا(05/0 p< ) در ناحیه مرکزی، تتا(001/0 p< )، آلفا(001/0 p< ) و بتا(001/0 p< ) در ناحیه پس سری و در نهایت دلتا(001/0 p< )، تتا(001/0 p< ) و آلفا(05/0 p< ) در ناحیه گیجگاهی مبتلایان به اختلال طیف اتیسم بیشتر بود. نتایج کمٌی به دست آمده از پژوهش حاضر حاکی از وجود نقص در ارتباطات عصبی کودکان دارای اتیسم است و فرضیه وجود نابهنجاری در ارتباطات عصبی آنها را تایید می کند . بنابراین، با تکیه بر این یافته ها می توان از الگوی ارتباطات شبکه ای در مغز به عنوان شاخصی مناسب در بررسی و شناخت اختلال طیف اتیسم استفاده کرد و با ایجاد تغییر در الگوی امواج مغزی به پیشرفت مداخلات بالینی برای این گروه و درمان آن ها کمک کرد.
۴.

مقایسه توان شبیه سازی ادراکی در کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن و کودکان طبیعی از دیدگاه شناخت جسمی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت جسمی شده درک زبان شبیه سازی ادراکی کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن کودکان طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۱۳۹
طبق رویکرد زبان شناسی شناختی، ساختار مفهومی ما ذاتاً جسمی شده است و موضوع مهمی که در شناخت جسمی شده مطرح می شود این است که سیستم های ادراکی و حرکتی نقش بسیار مهمی بر روی عملکردهای عالی شناختی نظیر حافظه، تشخیص اشیاء، درک زبان و تصویرسازی ادراکی و حرکتی ایفاء می کنند. در همین راستا، طبق اطلاعات به دست آمده از مطالعات رفتاری و عصب شناختی مشخص شده است که یادآوری تجارب ادراکی منجر به فعال سازی ساختارهای ادراکی مشابه در مغز می شود. با این توضیح، پرسش مهمی که پیش می آید این است که آیا نقص در مهارت ادراک دیداری بر شبیه سازی ادراکی حین پردازش زبان اثرگذار است یا خیر. پژوهش حاضر سعی دارد تا با استفاده از آزمون جفت کردن تصویر با جمله، پاسخ این پرسش را پیدا کند و به بررسی این موضوع بپردازد که تا چه میزان کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن قادرند مفاهیم ادراکی (شکل و جهت) که به صورت ضمنی در جمله مطرح شده اند را شبیه سازی کنند. بدین منظور 17 کودک 8 تا 13 ساله مبتلا به اختلال ویژه خواندن و 17 کودک 8 تا 13 ساله طبیعی در شهر شیراز مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت معناداری در آزمون شبیه سازی ادراکی میان دو گروه وجود دارد و کودکان مبتلا به اختلال خواندن کمتر قادر به فعال سازی شبیه سازی ادراکی هستند و به درستی نمی توانند تفاوت میان تصاویر همخوان با ناهمخوان را تشخیص دهند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که تجارب جسمی شده نقش بسیار مهمی در پردازش زبان ایفا می کند و نقص در مهارت ادراک دیداری می تواند تاثیر منفی بر فعال سازی شبیه سازی ادراکی داشته باشد که این موضوع تأییدکننده ماهیت جسمی شده زبان و ارتباط میان زبان با دیگر مهارت های شناختی است.