مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
عاطفه
حوزه های تخصصی:
سؤال پژوهش این بود که: «اهل بیت(ع)، چه راهکارهایی برای تربیت فرزندان ارائه کرده اند؟»؛ به این منظور، سخنان و رفتارهای اهل بیت(ع) در این موضوع، مورد جستجو و طبقه بندی و توصیف و تحلیل نظری قرار گرفت؛ این راهکارها در سه گروه کلی: شناختی، عاطفی و رفتاری طبقه بندی شد؛ خانواده به صورت یک سیستم متعامل در هر کدام از این حیطه ها ایفای نقش می کند. در حیطه شناختی، به اموری مانند: 1) معرفت به خدا؛ 2) ایمان به خدا؛ 3) تقوا؛ 4) توکّل به خدا؛ 5) رضایت و تسلیم در برابر مقدرات الهی؛ 6) همسویی گفتارها و رفتارها با اوامر الهی؛ و در حیطه عاطفی به اموری مانند: 1) محبّت ورزی؛ 2) ارتباط عاطفی؛ 3) ابراز عواطف مثبت؛ 4) پرورش احساس مسئولیت؛ 5) پرورش مثبت اندیشی؛ 6) پرورش تحمل پذیری؛ 7) مایه شادی و نشاط بودن؛ 8) پرورش فضیلت جویی؛ و در حیطه رفتاری به اموری مانند: 1) خوشرویی؛ 2) تکریم متقابل؛ 3) بخشش؛ 4) هدیه دادن؛ 5) برقراری رابطه کرامتی و عزّتی؛ 6) برخورد فروتنانه؛ 7) شکرگزاری و 8) قناعت پیشگی.
نقش واسطه ای تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و شدت نشانه ها در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
سندرم روده تحریک پذیر (IBS) یکی از شایع ترین و مزمن ترین اختلالات کنشی دستگاه گوارش است که بار زیادی را بر فرد و جامعه تحمیل می کند. بنابراین، بررسی متغیر های روانشناختی مرتبط با IBS می تواند کمک شایانی به فهم بهتر این اختلال و مدیریت و کاهش شدت نشانه های آن در بیماران کند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و شدت نشانه ها در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. تعداد 180 بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر (66 زن، 114 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت-کنندگان در پژوهش خواسته شد مقیاس شدت نشانه های سندرم روده تحریک پذیر (IBS-SSS)، فرم کوتاه پرسشنامه روان سازه های یانگ (YSQ-SF) و مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (IUS-12) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که روان سازه های ناسازگار اولیه و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی با شدت نشانه های IBS رابطه مثبت معنادار دارند. بین روان سازه های ناسازگار اولیه و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی نیز رابطه مثبت معنادار وجود داشت. نقش واسطه ای تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و شدت نشانه های IBS در این پژوهش تایید نشد. براساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که روان سازه های ناسازگار اولیه و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، شدت نشانه های سندرم روده تحریک پذیر را پیش بینی می کنند. توجه به این متغیرهای روانشناختی، می تواند به فرایندهای پیشگیری، تشخیص و درمان IBS کمک کند.
اصالت احساس در دیوان پژمان بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعاری که بیانگر احساسات و عواطف شخصی است، در حوزه ادب غنایی قرار می گیرد. گ اه، بازتاب زندگی شخصی شاعر به ویژه پیشامدهای دوران کودکی او در این گونه اشعارش کاملاً نمایان است. صاحب نظران بر بررسی رابطه میان متن ادبی با زندگی فردی صاحب اثر تأکید می کنند.یکی از شاعران بزرگی که اشعارش از این حیث قابل بازکاوی است، اما کمتر مورد توجه قرار گرفته، پژمان بختیاری است.او در به تصویر کشیدن لحظات خوش و ناخوش زندگی شاعری چیره دست است. شاعر که در کودکی از سایه پدر محروم گردیده و طفولیت را دور از دستان نوازشگر مادر به سر برده، بشدت از این وقایع متأثر گردیده، بارها در دیوان با زبانی با احساس آزردگی خود را در این خصوص بیان کرده است. به طور کلی پژمان بختیاری در سروده های غنایی خود، آن جا که از زندگی،عشق، مرگ و... سخن می گوید، کلامی دل نشین و تأثیرگذار دارد که در این جستار به شیوه توصیفی-تحلیلی پیرامون آن سخن می رود.
بررسی تطبیقی مرثیه های ابن رومی و خاقانی در سوگ فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرثیه سرایی یکی از انواع ادب غنایی است که از دیرباز حضور گستردة خود را در دیوان های شعری ادب عربی و فارسی تثبیت کرده است. این نوع ادبی که غالباً منحصر به بیان مناقب و فضائل متوفّی است، شعرای زیادی را در ادبیّات این دو قوم به خود دیده است. از جملة این شعرا، ابن رومی و خاقانی هستند که به سبب از دست دادن فرزندان خود، در برخی از مضامین شعری مشترک هستند. یکی از این مضامین، مرثیه هایی است که این دو شاعر در سوگ فرزندان خود سروده اند. سوگواری های ابن رومی و خاقانی با توجّه به موضوعات مشترکی مانند شکوه از روزگار، بیان خاطرات متوفّی، دوری گزیدن از شادی به سبب از دست دادن فرزند، ناامیدی، توصیف سنگدلی پدر و توصیف لحظات بیماری متوفّی، امکان مقایسه و بررسی تطبیقی را دارند. نگارندگان بر این باورند که ابن رومی در به تصویر کشیدن این موضوعات از خاقانی موفّق تر بوده است؛ زیرا او در گزینش واژگان با طبع و سرشت خود همگام بوده و هیچ گاه خود را به تکلّف نیفکنده است. به همین دلیل شعر او از صداقت عاطفه برخوردار است. امّا در مقابل، خاقانی گاه با استعمال واژگانی هم چون طرب، چنگ و بربط که تناسبی با مرثیه ندارند و گاه با تشبیهات متکلّفانه از ارزش هنری مرثیة خود کاسته است.
روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی است. این جستار بر آن است تا ضمن تبیین و تشریح موضوعات مشترک در مرثی ه های اب ن رومی و خ اقانی، ب ه نق د و ب ررسی تطبیقی سبک و اسلوب هنری سوگنامه های این دو بپردازد.
حسّ شاعرانه در سوگ سروده های موسوی گرمارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انگیزه های شاعران انقلاب اسلامی در سرودن شعر رساندن احساس شاعرانه خود به مخاطب در فقدان آشنایان و معاصران و شهادت افراد انقلابی و رزمندگان است. این شاعران کوشیده اند با انتقال حسّ شاعرانه به مخاطب، علاوه بر تسکین روحی خود، دیگران را نیز به همدردی فراخوانند. هدف از نگارش این مقاله بررسی احساسات شاعرانه و چگونگی انتقال آن ها در سوگ سروده های سیدعلی موسوی گرمارودی است. وی از جمله شاعران انقلابی است که این احساس را بارها دست مایه شعرِ خود قرار داده و به منظور انتقال آن به مخاطب از تمهیداتی چون کاربرد تصاویر متناسب با احساس اندوه و حسرت، کاربرد افعال ماضی، تناسب موسیقی و حس، فضاسازی، استمرار احساس و... بهره گرفته است؛ هرچند که گاه در برخی از اشعارِ خود به دلایلی در انتقال این احساسات موفّق نبوده است.
ارزیابی عاطفه و سیستم های مغزی- رفتاری بر اساس چرخه های صبحگاهی و شامگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابعاد زیستی شخصیت تاثیر مهمی بر ابعاد روانشناختی افراد دارند. حالات عاطفی و خلقی افراد می تواند براساس ساعات شبانه روز تغییر کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی سطوح عاطفه مثبت و منفی و حساسیت به تقویت بر اساس تغییر در چرخه های شبانه روزی صبحگاهی و شامگاهی بود. ابتدا 600 نفر (316 دختر، 284 پسر) از دانشجویان دانشگاه ارومیه در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه صبحگاهی- شامگاهی (MEQ) را تکمیل کردند. سپس تعداد 83 نفر از شرکت کنندگان بر اساس نمرات کسب شده در پرسشنامه صبحگاهی- شامگاهی، به عنوان افراد دارای صفات شخصیتی صبحگاهی و شامگاهی و بین بینی برای مرحله دوم پژوهش انتخاب شدند. در این مرحله، فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) و مقیاس های بازداری و فعال سازی رفتاری (BIS/BAS) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. نتایج نشان داد که بین میزان تجربه عاطفی مثبت و منفی بر اساس تیپ های صبحگاهی، شامگاهی و بین بینی تفاوت معنادار وجود دارد. افراد با تیپ صبحگاهی در مقایسه با تیپ شامگاهی و بین بینی سطوح عاطفه مثبت بالاتر و عاطفه منفی پایین تری داشتند. مقایسه تیپ های صبحگاهی و شامگاهی در ابعاد زیستی شخصیت شامل فعال سازی و بازداری رفتاری، تفاوت معناداری بین گروه ها نشان نداد. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که تفاوت های فردی در تجربه عاطفه مثبت و منفی می تواند ناشی از تغییرات مرتبط با چرخه های شبانه روزی باشد.
سازماندهی نظام تربیت عاطفی براساس آموزه های قرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پژوهش استنتاجی (الگوی بازسازی فرانکنا) انجام شده، و هدف آن بررسی میان رشته ای تربیت عاطفی و ساختار آن در قرآن است؛ لذا پس از بیان مبانی این فرایند بر اساس اسناد در قالب گزاره های واقع نگر دینی و علمی و هم چنین استخراج ضرورتها و توصیه های عملی قرآن، ساختار تربیت عاطفی در قالب اهداف و اصول و روش شکل گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عواطف در قرآن با پشتوانه معرفتی از احساس جدا می شود. تربیت عاطفی با مبانی انسانشناسی و معرفت شناسی وارد فرایند تربیتی می شود و همسو با هدف نهایی نظام تربیتی، پرورش عواطف و مدیریت آن را براساس ارزشها بر عهده دارد. علاوه برآن با رشد هوش فکورانه و انگیزش درونی به یادگیری کمک می کند. این تربیت با اصولی مانند اصل ارتقای عاطفی، اصل مخاطب شناسی و اصل تفکر راهبردی و با الهام از توصیه های عملی قرآن مانند انذار و بشارت، مراقبه و محاسبه، حاوی روشهای کاربردی در مهارتهای ارتباطی و روشهای تدریس و آموزش است.
نشانه - معناشناسی عاطفی گسست و انسداد گفتمانی در داستان حسنک وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عواطف می توانند باعث پیوست یا گسست گفتمان شوند. سازوکار وجوه حسی و عاطفی در داستان تراژیک حسنک وزیر در تاریخ بیهقی، به شکست گفتمانی منجر می شود. در مقاله حاضر بر اساس روش تحلیل گفتمان مبتنی بر پدیدارشناسی حواس و عواطف می کوشیم این نکته را آشکار سازیم که زیرساخت عاطفی تعیین کننده و تمایزبخش در داستان حسنک وزیر از «تحقیر اجتماعی و بیناسوژگانی» نشات می گیرد که شخصیت منفی عاطفی داستان (بوسهل) تجربه می کند و به عواطفی چون «تشفی، تعصب و انتقام» می انجامد که وجه تشفی گرانه آن حتی پس از انتقام جریان دارد. شدت وجه عاطفی از سوی این کنشگر منفی در راستای ارائه یک گزاره کلی ناظر به کنش سیاسی خردگرایانه است؛ در عین حال، وجه عقلایی داستان بر شخصیت خردگرا و پیچیده داستان (سلطان مسعود غزنوی) استوار است که گزاره های عقلایی را در متن تولید می کند اما به لحاظ اشتراک در تحقیر سوژگانی با بوسهل پیوند و با حسنک گسست گفتمانی می یابد و از این رو این شخصیت خردگرا علیرغم تعیین کننده بودن و برخورداری از قدرت اصلی در تعیین سرنوشت گفتمان، در لایه دوم پیرنگ قرار می گیرد
نقش هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی در تاب آوری زنان باردار نخست زا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تاب آوری یکی از موضوعات مطرح در روان شناسی سلامت است. بسیاری از تحقیقات به بررسی عواملی پرداخته اند که با این متغیر، در ارتباط می باشند. هدف این پژوهش بررسی نقش هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی در پیش بینی تاب آوری زنان باردار نخست زا است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی شامل تمام زنان باردار نخست زای شهرستان اردبیل در سال 1393 (سه ماهه ی آخر بارداری) است که تعداد 122 زن باردار با اولین تجربه ی بارداری از مراکز کنترل بارداری این شهر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، فرم کوتاه رگه ی هوش هیجانی پترایدز و مقیاس عاطفه ی مثبت و منفی (PANAS) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار آماری SPSSنسخه ی 20 استفاده شد.
یافته ها: بین متغیرهای هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی با تاب آوری ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0>P). هم چنین به جز مولفه ی درک هیجان ها سایر مولفه های هوش هیجانی، خوش بینی (251/0=β، 001/0>P)، خودآگاهی (486/0=β، 0001/0>P) و مهارت های اجتماعی (283/0=β، 0001/0>P)، عاطفه ی مثبت (343/0=β، 0001/0>P) و عاطفه ی منفی (410/- =β، 0001/0>P) قادرند میزان تاب آوری را در زنان باردار نخست زا پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، زنان بارداری که دارای عاطفه ی مثبت و هوش هیجانی بالاتر بودند، تاب آوری بیشتری داشتند.
تبیین ماهیت دوران کودکی در هندسه نظریه اسلامی عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین ماهیت دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل مفهومی، از نوع مفهوم پردازی بهره گرفته شد. بنابراین، مبانی انسان شناختی نظریه اسلامی عمل با نظر به مختصات دوران کودکی تحلیل و بازتعریف شدند. در رابطه با ماهیت دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل، در یک نگاه کلی می توان گفت که دوران کودکی، دوران گذار به عاملیت است. در این زمینه می توان به ویژگی های دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل اشاره کرد. این ویژگی ها که در قالب مبانی انسان شناختی قابل طرح می باشند، از تحلیل مبانی انسان شناختی به دست آمده اند. «حضور ناب تر میل فطری در کودک»، «درهم تنیدگی امیال و اراده کودک» و «وجود توان اندیشه ورزی در کودک» برخی از گزاره های واقع نگر انسان شناختی معطوف به دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل محسوب می شوند.
بررسی اثر اصول قواعد ابراز هیجان در تجربه ی عاطفه ی مثبت/منفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قواعد ابراز هیجان، وابسته به شرایط فرهنگی هر فرد، تعیین کننده ی بروز هیجانات مختلف فرد است. بنابراین قواعد، آن چه که فرد از خود بروز می دهد، وابسته به پیش شرط های زیرآستانه ای است که فرهنگ فرد برای او مشخص می کند. بر این اساس، تجربه ی عاطفه به عنوان مولفه ای که نقشی برجسته و تعیین کننده در سلامت روان افراد و بهزیستی روان شناختی دارد می تواند مورد پژوهش قرار گیرد.\nروش کار: شرکت کنندگان این پژوهش، 560 نفر از شهروندان ایرانی ساکن شهرهای مختلف ایران (تهران، مشهد، شیراز، اصفهان، اهواز و آبادان) در سال های 1394-1393 بودند که به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و و هر یک قواعد ابراز هیجانی خاصی را به خود اختصاص می دادند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ی قواعد ابراز هیجانی (نسخه ی گسترش یافته) و پرسش نامه ی تجربه ی عاطفه ی مثبت و منفی بود. داده ها توسط نسخه ی 19 نرم افزار SPSS با روش آماری رگرسیون چندگانه مورد تحلیل آماری قرار گرفت.\nیافته ها: بر اساس نتایج، هیجان شادی و تنفر، از قواعد ابراز هیجان آشکارانه و هیجان خشم، غم و شادی از قواعد ابراز هیجان سرکوب گرایانه تبعیت می کنند.\nنتیجه گیری: بنا بر نتایج، قواعدی زیرآستانه ای است که در جریان فرهنگی کشور ایران وجود دارد و ورای تجربه ی زیستی که یک هیجان برای فرد به ارمغان می آورد، مورد تایید بودن شکل بروز آن در یک فرهنگ، تجربه ی عاطفه ی مثبت یا منفی را برای کاربران آن فرهنگ با قواعد ابراز هیجان خاص آن، به همراه دارد.
حوزه تجربیات شاعرانه اخوان ثالث و نقد و بررسی زیباشناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی حوزه تجربیات شاعرانه اخوان ثالث و نقد و بررسی زیباشناختی آن است که با روش توصیفی تحلیلی در دو حوزه تجربه و کارکردهای هنری آن، به این موضوع پرداخته است. حوزه تجربیات او به دو دسته تجربه های حسی و درونی تقسیم می شود. تجربیات حسی وی برخورد شاعر با پدیده ها و عناصر طبیعت است که محرک عاطفه او شده است. تجربیات درونی اخوان نیز بیان گر تشویش ها و دگرگونی های درونی اوست که بیشتر آنها جنبه ای غنایی دارد. ثبت تجربیات واحد و گسترش آن در سراسر شعر یکی از عوامل شکل گیری فرم ذهنی و ایجاد روایت در اشعار او محسوب می شود. اخوان با ایجاد دخل و تصرفاتی که در تجربیات خود به وجود آورده، آن را به طبیعت عامه نزدیک ساخته و محملی برای حمل اندیشه های خود قرار داده است. وی از طریق تلفیق اندیشه و عاطفه با تجربه و ساخت نماد از تجربیات خود، موجب تعالی هنری آنها شده است.
بررسی عاطفه حماسی در شعر محمّدرضا شفیعی کدکنی (م. سرشک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عاطفه یا احساس، عکس العمل غیر ارادی و احساسی انسان در برابر رویدادهای عالم بیرون است. گاه این عواطف به شکلی توفنده بروز می یابند که این امر ارتباط مستقیم با روان آدمی و اتّفاقات پیرامونی او دارد. شفیعی کدکنی از شاعران برجسته معاصر است که در شعر خویش عاطفه حماسی را با وسواس و اندیشه متعالی پرورش داده است. با توجّه به دوره زندگی شاعر که عصر جریانات مهم اجتماعی- سیاسی در ایران است، شعر م. سرشک، محمل عواطف ویژه ای شده است که به علت نگرش خاص شاعر به مسائل اجتماع، این عواطف به شکلی پویا، هیجان آفرین، توفنده بیان شده اند. مضامینی همچون: دعوت مردم به بیداری و رهایی از رخوت، تحریک مخاطبان به از جان گذشتگی و شهادت در راه آزادی، ایجاد حسّاسیّت برای شاعران همعصر در قبال وقایع اجتماعی و سیاسی جامعه، امید به آینده و نوید آزادی از مهم ترین نمودهای بیرونی عاطفه حماسی در شعر شفیعی قلمداد می شوند که در این مقاله به تشریح آن پرداخته ایم.
وجوه زیباشناختی تصویر و هماهنگی آن با عاطفه و اندیشه در شعر نصرت رحمانی
حوزه های تخصصی:
تصویر که بازتابی از عواطف و اندیشه های شاعر و راهی برای محسوس ساختن درونیات وی است، هنگامی ارزش بلاغی خواهد یافت که در راستای پروراندن اندیشه ها و عواطف سراینده قرار گیرد. هدف این مقاله نشان دادن کارکرد های هنری تصویر در شعر نصرت رحمانی و هماهنگی آن با عواطف و اندیشه های اوست که با روش توصیفی تحلیلی در دو محور تصاویر زبانی (Verbal Images) و تصاویر خیالی (Images Figurative) به تناسب ذهنیت و عاطفه رحمانی با تصاویر شعری پرداخته است. رحمانی با فرا خوانی واژگانی خاص و ساخت توصیفات اصلی و حقیقی به خلق تصاویر زبانی ملهم از فضای تیره و سیاه جامعه پرداخت؛ این نگرش فضای مزبور را که متناسب با اندیشه خود او بود، تحت گونه ای از ادبیات که به رمانتیسم سیاه مشهور است، به تصویر کشی.. تصاویر خیالی او نیز که بازتاب عواطف اوست در وجوهی مانند تشبیه، استعاره، اسنادهای مجازی و دیگر صورخیال ارائه شده که تجسم بخش روحیه شکست و ناامیدی شاعر است.
رابطه سیستم های مغزی-رفتاری و عواطف با اضطراب اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش جهت بررسی روابط همبستگی بین میزان حساسیت سه سیستم مغزی رفتاری با شدت اضطراب اجتماعی انجام شده است. همچنین بررسی رابطه میزان عاطفه مثبت و منفی به عنوان واسطه، و اینکه در پیش بینی شدت اضطراب اجتماعی چقدر نقش دارند. روش: طرح این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است و از مسیریابی نیز برای بررسی روابط همبستگی بین متغیرها استفاده گردید. تعداد 409 نفر دانشجو، از دانشکده های دانشگاه فردوسی مشهد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سه پرسشنامه اضطراب اجتماعی (کانُور و همکاران، 2000)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی پاناس (واتسون و همکاران، 1988) و مقیاس سیستم های مغزی رفتاری (کاروِر و وایت، 1994) را به صورت خودگزارشی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل ساختاری و با نرم افزار لیزرل مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که سیستم بازداری رفتاری به صورت مستقیم با اضطراب اجتماعی رابطه معنادار دارد، همچنین به صورت غیرمستقیم از طریق عاطفه منفی با اضطراب اجتماعی رابطه دارد. این سیستم با عاطفه مثبت، رابطه منفی و معنی دار دارد. سیستم روی آوری رفتاری نیز به طور غیرمستقیم و از طریق عاطفه مثبت می تواند بر اضطراب اجتماعی اثرگذار باشد. همچنین سیستم جنگ/گریز/بهت از طریق عاطفه منفی با اضطراب اجتماعی رابطه دارد. عاطفه مثبت و عاطفه منفی نیز هر دو با اضطراب اجتماعی رابطه معنی دار دارند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، سیستم های مغزی رفتاری با اضطراب اجتماعی رابطه دارند. از طرف دیگر تغییرات سطح عاطفه مثبت و منفی، می توانند در پیش بینی اضطراب اجتماعی موثر باشند.
رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیت و بهزیستی مدرسه: نقش واسطه ای عاطفه مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
131 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری عاطفه مثبت و منفی در رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیت(روان نژندگرایی، برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری و وظیفه گرایی) و بهزیستی مدرسه بود. مشارکت کنندگان شامل 474 نفر بودند که از میان دانش آموزان کلاس های دهم و یازدهم دبیرستان های شیراز به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت(فرم کوتاه) (Khormaei & Farmani, 2014)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی پاناس(Watson et al., 1988) و پرسشنامه بهزیستی مدرسه(Konu & Lintonen, 2006) پاسخ دادند. یافته ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که اثر برون گرایی، گشودگی به تجربه و وظیفه گرایی بر عاطفه مثبت به صورت مثبت و معنی دار بود. اثر روان نژندگرایی بر عاطفه مثبت به صورت منفی و معنی دار و بر عاطفه منفی به صورت مثبت و معنی دار بود. به علاوه روان نژندگرایی، توافق پذیری، گشودگی به تجربه و وظیفه گرایی بهزیستی مدرسه را به صورت هم مستقیم و هم غیرمستقیم با واسطه گری عاطفه مثبت و منفی پیش بینی کردند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که افزایش برون گرایی، گشودگی به تجربه و وظیفه گرایی و کاهش روان نژندگرایی در دانش آموزان، موجبات افزایش عاطفه مثبت و بهزیستی مدرسه آن ها را فراهم آورد.
رابطه باور و عمل دینی: دیدگاه جان کاتینگهام با تأکید بر نظر پاسکال درباره تقدم عمل دینی بر باور دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
273 - 285
حوزه های تخصصی:
کاتینگهام به پیروی از پاسکال معتقد است که دین به سبب آنکه از موجودی متعالی سخن می گوید که فراتر از درک و فهم عقلانی بشر بوده و بالطبع به دلیل استفاده از زبانی که آکنده از نماد، تمثیل، استعاره و حکایت است، اساساً امکان ندارد مورد تحلیل عقلانی واقع شود. به این ترتیب، اثبات یا انکار وجود خداوند از طریق صرفاً استدلال عقلانی ناممکن است. با وجود این، کاتینگهام از آنجا که با الهام از پاسکال، درکی عملی از دین دارد و دین را چیزی بیش از آموزه های نظری - عقیدتی می داند، از استدلالی عملی برای نشان دادن معقولیت باور به خداوند و نه برای اثبات وجود او استفاده می کند. از آنجا که آدمی با نظرورزی قادر به فهم خداوند نیست، راه مواجهه با خداوند نه نظری بلکه عملی است؛ با به کارگیری احساسات و عواطف و درگیری عملی با آموزه ها و باورهای دینی، می توان معقولیت باورهای دینی را دریافت و حضور خداوند در زندگی را حس کرد. بر این اساس، تغییر و تحول درونی منوط بر به کار بستن اعمال و ورزه های مورد توصیه ادیان و سنت های معنوی است.
تأثیر راهبردهای شاکرانه بر عاطفه مثبت، شادکامی و خوش بینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، پاسخ گویی به این پرسش بود که آیا راهبردهای گوناگون شکرگزاری می تواند عاطفه مثبت، شادکامی و خوش بینی را در ایرانیانی که عاطفه مثبت پایینی دارند، فزونی بخشد؟ روش : در پژوهش شبه تجربی حاضر، با کاربرد طرح پیش آزمون- پس آزمون، ابتدا 636 آزمودنی از دانشگاه های شاهد، ولی عصر (عج) و علم و فرهنگ با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و سپس از میان آنان بر پایه نمره برش عاطفه مثبت پایین، 96 آزمودنی برگزیده شد، که در نهایت بر پایه رضایت به شرکت در پژوهش، 62 آزمودنیِ باقی مانده به طور تصادفی در هفت گروه (راهبردهای شاکرانه و خنثی مربوط به سه الگوی امونس، سلیگمن و کلامی- عملی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند و دستورالعمل های جداگانه را در پاکت های مخصوص به خود دریافت کردند. داده ها با مقیاس عواطف مثبت و منفی ( PANAS )، پرسش نامه شادکامی آکسفورد ( OHQ ) و آزمون جهت گیری زندگی (LOT) گردآوری شد. پس از اُفت آزمودنی ها، داده های مربوط به 50 آزمودنی با روش های آماری کروسکال والیس و U من ویتنی تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان گر افزایش عاطفه مثبت در اثر راهبردهای شکرگزاری سلیگمن و کلامی- عملی (02/0= p ) و افزایش شادکامی (04/0= p ) در اثر هر سه راهبرد شاکرانه امونس، سلیگمن و کلامی- عملی بود. نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاضر بیان گر تأثیر به کارگیری راهبردهای شکرگزاری بر گسترش عاطفه مثبت و شادکامی است.
نقش معرفت شناختی عواطف در پیدایش اعتقادات (شرح و بررسی دیدگاه الجین)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال شانزدهم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
2 - 29
حوزه های تخصصی:
مطابق دیدگاه رایج، احساسات و عواطف همواره مانع تعقل صحیح هستند و برای این که تفکری سالم داشته باشیم لازم است تا آن جا که ممکن است ساحت معرفتی را از هرگونه تأثیرپذیری از عواطف برحذر بداریم. کثرین الجین، کلیت این دیدگاه را نفی می کند و معتقد است که در بسیاری از موارد عواطف و احساسات بازدهی معرفتی درست و قابل اعتمادی دارند. اما به نظر می رسد اولاً استدلال الجین قابل دفاع نیست و ثانیاً حتی اگر بتوان تصویر صحیحی از دیدگاه او ارائه داد، آن چیزی نیست که در دیدگاه رایج نفی شود.
نقش میانجی گر دشواری نظم جویی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
20-44
حوزه های تخصصی:
دلبستگی یک سیستم رفتاری است که برای نظم جویی نزدیکی کودک به والد یا مراقبت کننده اصلی در هنگام خطر یا اضطراب شکل می گیرد تا شانس بقای او را بالاتر برد. فرض بر این است که انواع مختلف سبک های دلبستگی به گونه ای متفاوت با تعارضات زناشویی در ارتباط باشند و عوامل زیادی وجود دارند که می توانند رابطه بین سبک دلبستگی و تعارضات زناشویی را تحت تأثیر قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر دشواری نظم جویی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و مشکلات زناشویی انجام شد. روش این پژوهش توصیفی و از نمونه طرح های همبستگی است. در این مطالعه ۲۷۰ فرد متأهل (۱۴۵ مرد، ۱۲۵ زن) شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال ( AAI )، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبک- راست ( GRIMS ) و مقیاس دشواری نظم جویی هیجان ( DERS ) را تکمیل کنند. داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی و تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا و دشواری نظم جویی هیجان با تعارضات زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد (0/001 p < ). بین سبک دلبستگی ایمن و تعارضات زناشویی رابطه معنادار وجود نداشت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که دشواری نظم جویی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با تعارضات زناشویی نقش میانجی گر دارد (0/001 p < ). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که افرادی که دارای سبک دلبستگی ناایمن هستند، در برقراری روابط بین شخصی، به خصوص با همسر، مشکل دارند؛ مشکلاتی که تا حدودی تحت تأثیر دشواری تنظیم و مدیریت هیجان ها شکل می گیرند.