مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
نظریه داده بنیاد
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
3 - 16
حوزه های تخصصی:
این نوشتار که از نظر هستی شناسی بر موضع پارادایم تفسیرگرایی اجتماعی تکیه دارد، درصدد تبیین فرایند و عناصر تشکیل دهنده تخریب باغ ها در شهر تهران با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. بررسی ها نشان می دهد طی سه دهه گذشته، علی رغم وجود قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها که بر حسب وظایف و اختیارات از طرف هر یک از قوای سه گانه (مقننه، مجریه و قضائیه) و مدیریت شهری به عنوان مجری این قانون تضمین شده، نتوانسته است مانع تخریب باغ ها در داخل شهر تهران شود. این در حالی است که در متون شهرهای پایدار فرض بر این است که با تغییر در حکمروایی زیست محیطی از طریق سازوکارهای نهادی، سیاستی و قانونی، می توان رفتار دوستدارانه مردم با طبیعت را تضمین کرد. بدین ترتیب برای دستیابی به علل تخریب باغ ها در شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند تا زمانی که اشباع نظری حاصل گردد با 38 نفر از مطلعین کلیدی مصاحبه عمیق انجام شد. داده های گردآوری شده در قالب 37 مقوله فرعی، 10 مقوله اصلی و نهایتاً مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که به دلیل نابسامانی در قانون به ویژه عدم سنخیت و تناسب مجازات با جرم، منافع حاصل از تخریب باغ بیش از هزینه های آن برای فرد متخلّف است. بنابراین، این عامل باعث نگرش مثبت فرد به کسب سود و رفاه _ قصد رفتاری از تخریب باغ ها _ می شود. بحران اخلاق زیست محیطی، عامل اصلی نگرش مثبت فرد به کسب سود و رفاه از تخریب باغ ها با نقض قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرهاست. رفتار اخلاقی با محیط زیست، امری اقناعی است که مقید به زمان و مکان نبوده و بر اثر کرامت نفس حاصل می شود، امّا تحصیل آن با قانون و قواعد حقوقی به دلیل محدودیت عرصه آن نسبت به اخلاق، ممکن و مطلوب نخواهد بود.
طراحی مدل ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، تعیین چارچوبی برای ایجاد شرکت های دانش بنیان و توسعه آن ها در رشته های علوم انسانی است. روش پژوهش : در این پژوهش، از نظریه داده بنیاد که شیوه پژوهش کیفی است استفاده شده است. به کمک این شیوه و دسته ای از داده ها، نظریه تکوین می یابد. جامعه آماری شامل متخصصان، صاحب نظران و مدیران متخصص در شرکت های دانش بنیان مستقر در استان خوزستان است. به منظور جمع آوری داده ها از16 نفر از افراد فوق، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه به عمل آمد. معیار اصلی برای تعیین حجم نمونه، رسیدن به نقطه اشباع نظری بود. یافته ها :بر اساس فرایند نظریه داده بنیاد، طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 403 کد باز و 289 کد مستخرج نهایی در قالب 79 مفهوم ساخته شد و دسته بندی در 6 مقوله اصلی و 30 مقوله فرعی صورت گرفت. نتیجه گیری : الگوی به دست آمده از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، در قالب چهار گام ایده اولیه، پژوهش و توسعه، انتقال نتایج پژوهش ها و بهره وری یافته های پژوهشی و شش راهبرد اصلی، شامل مدیریت و سیاست گذاری، فعالیت های آموزشی و پژوهشی، بسترها و زیرساخت ها، ارتباطات و شبکه های علمی، نشر و اشاعه دانش و نوآوری قرار دارد. با ترکیب متغیرها و شش راهبرد اصلی، مدل نهایی مراحل فرایند ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی شکل گرفته است.
تأثیر فضای مجازی بر شعر امروز؛ پدیدار شناسی تجربه زیسته شاعران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۰۸
62 - 39
حوزه های تخصصی:
رسانه های جدید و فناوری های ارتباطی برآمده از اینترنت، ساحت های مختلف زیست فرهنگی، اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داده است. در این میان شعر فارسی به عنوان یکی از مهمترین مظاهر فرهنگی در ایران، تا چه حد از این فناوری ها تأثیر پذیرفته است؟ این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است و پاسخ خود را به منظور رسیدن به یک مدل نظری، با رویکردی پدیدار شناختی از تجربه زیسته شاعران فارسی زبان جسته است. برای رسیدن به این مدل، با استفاده از نمونه گیری هدفمند و براساس مطالعه زندگینامه ای، برای هشتاد و سه شاعر پرسش نامه ای را برمبنای مصاحبه نیمه ساختار یافته ارسال شد. این پاسخ ها سپس با استفاده از کدگذاری باز و نظری به مقوله های مختلفی تقسیم شد که مقوله مرکزی تحقیق، وجود اضطراب فناورانه در نزد شاعران بود. براین اساس با استفاده از رویکرد نظام مند روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) به مدلی رسیدیم که وضعیت پیش روی شاعران در قبال تأثیرات فضای مجازی را در سه راهبرد «ادغام»، «تلفیق» و «تداوم» مشخص می کند. براساس این مدل، پیشنهادهایی برای کاستن از اضطراب فناورانه در نزد شاعران و بهره مندی از محاسن فضای مجازی ارائه شد.
طراحی مدل ورزش شهروندی در کلانشهر تهران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
789 - 817
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل ورزش شهروندی در کلانشهر تهران است. تحقیق حاضر از نظر هدف، بنیادی است که با روش کیفی در دو مرحله اجرا شد. در مرحله اول با استفاده از راهبرد داده بنیاد با 25 نفر از خبرگان مصاحبه عمیق صورت گرفت و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش چارمز بهره گرفته شده و مدل اولیه استخراج شد. در مرحله دوم، مدل برآمده از مرحله قبل در سه مرحله در اختیار کارگروه دلفی متشکل از شش خبره مدیریت ورزشی جهت اصلاح و تأیید نهایی گذاشته شد. نتایج نشان داد که سیاست گذاری کلان، الزامات توسعه بخش، وظایف سازمان متولی ورزش شهروندی، شهر ورزشی، مدیریت واحد شهری و در نهایت محیط کلانشهری تهران عوامل تأثیرگذار بر ورزش شهروندی هستند. بنابراین به نظر می رسد که دولتمردان، سیاست گذاران و مدیریت شهری با درک مفهوم واقعی ورزش شهروندی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن، براساس مدل پژوهش حاضر، می توانند به منظور فراهم سازی بستر مشارکت حداکثری شهروندان، با فرهنگ سازی و تبلیغات رسانه ای مناسب، ضمن افزایش سلامتی و نشاط اجتماعی، پایه های اقتصاد و رفاه شهری را تقویت کرده و کلانشهر تهران را به شهر ورزشی شناخته شده ای در منطقه تبدیل کنند.
شناسایی عوامل علّی مؤثر بر پاسخگویی و بهره وری دانشگاه های غیردولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۱۰۵-۱۲۴
حوزه های تخصصی:
امروزه آموزش و سرمایه گذاری در سرمایه انسانی، سرمایه گذاری بلندمدتی است که بدون آن اقتصاد ناپاپدار خواهد ماند. آموزش عالی، معرف نوعی از سرمایه گذاری در منابع انسانی است که با فراهم کردن و ارتقا بخشیدن دانش، مهارت ها و نگرش ها، به توسعه اقتصادی کمک می کند. تأمین نیروی انسانی کارآمد با افزایش کارایی و بهر ه وری افراد و از سوی دیگر با گسترش مرزهای دانش و فن و پیش بردن فناوری از قبیل مسئولیت پرورش نیروی انسانی و افزایش بهره و کارایی در سطوح بالای تخصصی بر عهده دانشگاه هاست. از این رو دانشگاه در توسعه و رشد اقتصادی نقش زیربنایی دارد؛ زیرا آموزش عالی از طریق ایجاد مهارت و تخصص در افراد و بهبود قوه تشخیص آنان، باعث ارتقای سطح بهره وری نیروی انسانی می شود. در دهه های اخیر، نظام آموزش عالی ایران با معضلات فراوانی مواجه بوده است؛ از این رو پژوهش حاضر، بر آن است که عوامل علّی مؤثر بر پاسخگویی و بهره وری دانشگاه های غیردولتی را شناسایی و اعتباریابی کند. داده های این مطالعه، در بخش کیفی حاصل مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۵ نفر از مدیران ارشد و میانی مشغول در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران بود که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. در تحلیل داد ه ها، روش مرحله ای و تکنیک های تحلیلی اشتراوس و کوربین (۱۹۹۲) مورد استفاده قرار گرفت. بعد از مشخص شدن مقوله مرکزی (پاسخگویی به ذی نفعان) و استفاده از آن به منظور نزدیک کردن مقوله ها، عبارات و ایده هایی که بیانگر روابط بین مقوله های اصلی و فرعی بودند، در نهایت شش مقوله اصلی به عنوان عوامل علّی مؤثر بر پاسخگویی و بهره وری دانشگاه شناسایی شدند که عبارتند از: ۱- علم گرایی ۲- منابع انسانی ۳- ایجاد انگیزه در دانشگاه ۴- توسعه بر مبنای نیازسنجی ۵- روند یاددهی- یادگیری ۶- ارزیابی کیفیت دانشگاه. به منظور اعتبارسنجی الگوی پاسخگویی به دست آمده از مرحله کیفی، پرسشنامه ای تنظیم و پاسخ ۱۴۶ نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه آزاد اسلامی مستقر در استان تهران دریافت شد. داده های کمّی در قالب تحلیل توصیفی داده ها، تحلیل عاملی مرحله اول و دوم با استفاده از نرم افزار SPSS و Amos۲۳ تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش بر روابط میان مقوله محوری و عوامل علّی مؤثر بر پاسخگویی، حکایت داشتند و نتایج آزمون الگو در مرحله کمّی، کلیت مدل مفهومی را مورد تأیید قرار داد.
طراحی مدل توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی (مطالعه موردی: شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
171 - 191
حوزه های تخصصی:
امروزه کارآفرینی سبز به عنوان راهبردی اثربخش برای توسعه اقتصادی- اجتماعی کشورها شناخته شده است و توسعه آن می تواند نقش مهمی در اشتغال زایی پایدار، کاهش مشکلات محیط زیستی، کاهش بیماری ها و باروری بیشتر زمین های کشاورزی داشته باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی مدل توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی شهرستان کرمانشاه بود. این پژوهش برحسب هدف کاربردی و رویکرد کلی آن کیفی بوده و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام گرفته است. در این پژوهش، با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، با 14 نفر از متخصصان حوزه کشاورزی و کارآفرینی سبز مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند به عمل آمد. داده های حاصل از مصاحبه ها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه وتحلیل شد. الگوی پارادایمی توسعه کارآفرینی سبز از شرایط علی (ظرفیت علمی- پژوهشی دانشگاه ها، موقعیت راهبردی شهرستان کرمانشاه، وجود عوامل محیطی و طبیعی، وجود نیروی انسانی، وجود تجهیزات کشاورزی و روش های جایگزین، وجود کارشناسان خبره)، عوامل زمینه (وجود زمینه های صادرات، جهانی شدن)، متغیرهای مداخله گر (گسترش مسائل حمایتی ازنظر فنی و اقتصادی، برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها در جهت توسعه کارآفرینی سبز، توقف حمایت از تولیدکنندگان سموم شیمیایی)، راهبردها (ترویج و فرهنگ سازی، آموزش کشاورزان، ایجاد توانایی در تمایز محصولات، ایجاد قوانین و مقررات تعریف شده، برنامه ریزی در زمینه تأیید و فروش محصولات سبز، ایجاد تشکل ها، یکپارچه کردن زمین های کشاورزی) و پیامدها (ایجاد اشتغال، تضمین سلامتی انسان و محیط زیست، توسعه پایدار روستایی، نوآوری و ارزش آفرینی و بسترسازی برای پرورش نسل سالم کودکان و نوجوانان) برای شهرستان کرمانشاه تشکیل شده است.
ارائه الگوی بومی چابکی سازمانی در مراکز تحقیقات صنعتی (مورد مطالعه: یک سازمان نظامی تحقیقاتی در عرصه دریایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
139 - 171
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها برای پاسخ گویی به پیچیدگیهای محیطی، چابکی را در دستور کار خود قرار دادهاند. مراکز تحقیقات صنعتی نیز از این وضعیت مسثتنی نیستند و عملکرد مطلوب آن ها مستلزم پویایی و تحرک در مواجهه با تغییرات محیطی است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای بهبود چابکی در مراکز تحقیقات صنعتی در حوزه دفاعی انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت داده ها از نوع کیفی است. داده ها از طریق مصاحبه با خبرگان موضوع پژوهش و آشنا با سازمان مورد مطالعه، جمع آوری شده است. نمونهگیری به روش گلولهبرفی و تا سرحد دستیابی به اشباع نظری صورت پذیرفته که این امر با مصاحبه پانزده نفر از منتخبین جامعه آماری، حاصل شده است. دادهها، با استفاده از رویکرد نوظهور نظریه دادهبنیاد تحلیل شده که در فرآیند این تحلیل 796 کد باز استخراج شده است و با اعمال کدگذاری محوری 36 مفهوم استخراج و درنهایت این مفاهیم در 7 مقوله دستهبندی شده است. مقولهها شامل متولی چابکی، دانشگران چابک، مدیر چابک، ساختار چابک، فرآیند چابک، فرهنگ سازمانی چابک و بلوغ اکوسیستم تحقیقات صنعتی است. این الگو در بخش هایی با تئوریهای رایج دارای همپوشانی است اما مفاهیمی مانند متولی چابکی و بلوغ اکوسیستم را میتوان به عنوان نوآوری های آن برشمرد. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که چابکی یک پیامد سیستم در سطوح مختلف بلوغ است که در ساحتهای مختلف سازمان موضوعیت داشته و برش ساختاری یا فرآیندی آن امکانپذیر نیست.
بررسی مؤلفه های ارتقاء صمیمیت زوج ها: یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
172-208
حوزه های تخصصی:
هدف: صمیمیت یک نیاز اساسی در انسان و یکی از پایه های زندگی زناشویی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه های ارتقاء صمیمیت زوج ها انجام شد. روش: این پژوهش به صورت کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد متاهل شهر شیراز بودند که حداقل یک سال از ازدواجشان می گذشت و از بین آنها 10 نفر با توجه به اشباع داده مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. سؤال اصلی پژوهش این بود که «زوج ها از طریق چه روش هایی می توانند صمیمیت بین خودشان را افزایش دهند؟» یافته ها: طبق یافته ها. مقوله های عمده عبارت بودند از: انتقاد سازنده، گفتگوی سازنده و بی قضاوت، مهارت های گفتگو، حمایت و تکیه گاه بودن، احترام متقابل، تفریح، صفات بین فردی، هماهنگی در ابعاد متفاوت زندگی، ارتباط با سیستم های اطراف، مرزگذاری، رشد و بالندگی، احترام به خواسته ها و علائق، درک متقابل، پذیرش، تقسیم اقتضایی وظایف، توجه به نیازهای متقابل، شناخت و فردیت یافتگی و مقوله های هسته ای عبارت بودند از: ارتباط مؤثر و درک تفاوت ها. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر مشخص شد که دو دسته از عوامل در افزایش صمیمیت زوج ها موثرند.این عوامل هم مفاهیم درون خانوادگی و هم مفاهیم برون خانودگی را در بر می گیرند. بر این اساس پیشنهاد می شود که با ارتقا مهارت های ارتباط مؤثر و همچنین مهارت های درک و پذیرش در زوج ها، زمینه افزایش صمیمیت آنها را فراهم کرد
شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه تفکر پژوهشی دانش آموزان در نظام آموزش عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
137 - 154
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد با رویکرد نظام مند (سیستماتیک)، و جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان حوزه تعلیم و تربیت در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری به شیوه هدفمند با به کارگیری معیار اشباع نظری داده ها، و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 13 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت استفاده شد. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش بهره گرفتیم. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از فرایند سه مرحله ای کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) استفاده کردیم. ابتدا پس از جمع آوری و تلخیص 126 کد باز اولیه حاصل از متن مصاحبه ها، 74 کد باز و 16 کد محوری (مؤلفه ها) در نظر گرفته شد. سپس در مرحله کدگذاری انتخابی، پنج مقوله اصلی شامل: اولویت پژوهش در سیاست گذاری کلان، قابلیت های محیطی، توانمندسازی و کارآمدی نیروی انسانی، نظام آموزشی مسئله محور و توسعه ساختاری و مالی تبیین شدند و الگوی مفهومی (نظری) پیشنهادی توسعه تفکر پژوهشی دانش آموزان در نظام آموزش عمومی ایران ارائه شد
نگاهی بر روش شناسی گرنددتئوری (داده بنیاد) به عنوان پژوهش کیفی
حوزه های تخصصی:
گاهی اوقات، محقق می خواهد نگاه عمیق تری به یک فرد، موقعیت یا سلسله ای از حوادث معین داشته باشد، به جای پرسیدن سؤالاتی از قبیل « مردم در این باره چه فکر می کنند؟» آن گونه که در تحقیق زمینه ای مرسوم است، یا « اگر من این کار را بکنم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟» آنچنان که در تحقیق آزمایشی متداول است؛ می پرسد: « این افراد چگونه عمل می کنند؟»، یا « چگونه حوادث اتفاق می افتند؟». برای پاسخ به چنین سؤالاتی، محققان شماری از روش های پژوهشی را تحت عنوان « تحقیق کیفی» به کار می برند. در روش گرنددتئوری، داده ها از دل واقعیات استخراج می شوند. در این روش، پژوهشگران کار خود را با اتکاء به نظریه های موجود آغاز نمی کنند، بلکه با توجه به یافته هایی که از داده ها به دست می آورند، خودشان به ارائه نظریه اقدام می کنند. در این تحقیق، پژوهشگران با یک تحلیل روش شناسانه ابتدا به مطالعه دقیق این روش، شناسایی منابع و جمع بندی آنها ؛ متن یک نوشته اصلی، به عنوان متن پایه تعیین شده و تمام مقالات و نوشته های موجود گردآوری و مطالعه و با متن پایه تطبیق داده شدند. در نهایت، با پالایش منابع گردآوری شده، منابع مرتبط انتخاب و نقاط مشترک در منابع تصریح و عینی شدند. با این نگاه، روش شناسی گرنددتئوری مجدد بازپردازش و تکمیل گردید.
تدوین مدل مفهومی همکاری رقابتی در روابط بنگاه های خدمات مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همکاری رقابتی نمادی از هم زیستی میان اهداف ناسازگار همکاری و رقابت به منظور ارزش آفرینی بیشتر و سپس گزینش آن، در یک سناریوی برد-برد در روابط میان سازمانی است. پژوهش پیشرو باهدف طراحی مدل مفهومی استراتژی همکاری رقابتی در بنگاه های ارائه کننده خدمات مهندسی صورت گرفته است. برای این منظور با بهره گیری رویکرد کیفی و به کارگیری روش پژوهشی نظریه داده بنیاد و استفاده از نمونه گیری نظری، از طریق 12 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران برگزیده صنعت مذکور؛ با واکاوی داده ها و پس از کدگذاری باز 650 کد اولیه گردآوری و 98 مفهوم از آن استخراج، سپس در کد گذاری محوری 14 زیر مقوله و در کدگذاری گزینشی 6 مقوله اصلی بدست آمده و مدل استراتژی همکاری رقابتی در این صنعت تدوین گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مدیران و سیاستگذاران صنعت مذکور برای اتخاذ موفق استراتژی همکاری رقابتی باید به همه مقوله های شرایط (علی، زمینه ای و دخیل) و راهبردهای ایجاد، حفظ و خاتمه رابطه و پیامدهای ناشی از آن توجه نموده، به ویژه با رویکرد پروژه محور، ریزبنیان های دخیل و پیچیدگی های فرهنگی را به دقت مدنظر داشته باشند.
ارائه مدل بالندگی حرفه ای مدیران مدارس متوسطه: نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
251 - 272
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تدوین مدلی مفهومی برای بالندگی حرفه ای مدیران مدارس متوسطه استان لرستان بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود و روش نظریه داده بنیاد در این پژوهش ملاک عمل واقع شد. جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحب نظر در زمینه آموزش و پرورش، مسئولان و متولیان آموزش و پرورش و اعضای هیأت علمی رشته مدیریت آموزشی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 12 نفر به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انجام شد. برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله کد گذاری باز،کد گذاری نظری و کد گذاری انتخابی حاکی از 18 مقوله کلی است که در چارچوب مدلی پارادایمی شامل: شرایط علی(قوانین و مقررات، بودجه و منابع مالی، احساس نیاز مدیران)، پدیده محوری (مشارکت در تدوین برنامه های بالندگی حرفه ای)، راهبرد ها (ایجاد مراکز بالندگی حرفه ای در ادارات آموزش و پرورش، برگزاری کارگاه های آموزشی، بازدید از دیگر مدارس، مطالعه کتاب و مقالات، جلسات مربیگری، کمک گرفتن از همتایان با تجربه)، شرایط واسطه ای (خصوصیات شخصیتی مدیران، سیاست های آموزشی)، شرایط زمینه ای(حمایت مدیران ارشد ، استفاده از روش های مناسب بالندگی حرفه ای، دوره های آموزشی مخصوص مدیران) و پیامد-ها (بالندگی مدرسه، بالندگی معلمان و بالندگی دانش آموزان)، تحلیل شده است.
ارائه مدلی برای توسعه ی مدارس طبیعت در ایران: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
123 - 103
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ازنظر هدف "کاربردی" و ازنظر نوع داده ها، "کیفی" و ازنظر شیوه اجرا "نظریه داده بنیاد" (نسخه سیستماتیک) می باشد. داده های این پژوهش حاصل مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با 15 تن از مدیران و تسهیل گران مدارس طبیعت و مطالعه اسناد و آثار مکتوب و غیر مکتوب 2 تن از مطلعین و متخصصین موضوعی بوده که به شیوه نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شده اند. داده های حاصل از مصاحبه در 3 مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شده است. یافته های پژوهش ابتدا در 78 مقوله عمده و سپس در ۲3 مقوله اصلی تقسیم و سپس در شش مؤلّفه مدل پارادایمی پیشنهادی Strauss & Corbin جای گرفته اند. پدیده اصلی "تعیین جایگاه حقوقی و قانونی"به عنوان محور توسعه مدارس طبیعت در ایران است. برخی از مؤلفه و مقوله ها عبارت اند از موجبات علی که شامل: "بستر فرهنگی و اجتماعی"، "تغییر نگاه جامعه و سیاست گذاران نسبت به کودکان "هستند و شرایط زمینه ای: "مبانی دینی و فرهنگی"، "نظام اداری مانع آفرین" همچنین عوامل مداخله ای شامل: "امکانات و منابع مالی"، " زیرساخت ها و فضای فیزیکی"؛ راهبردها: "تحقیق و توسعه"، "همراهی رسانه ها"، و پیامدها شامل : "پیامد فردی"، "پیامدهای اجتماعی و اقتصادی" می باشد.
الگوی اکتشافی ارتقای رابطه دانشگاه با صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به فضای ارتباطی ضعیف میان رابطه صنعت و دانشگاه در کشورهای در حال توسعه و به خصوص ایران پژوهش به دنبال حاضر ارائه الگویی در جهت ارتقای رابطه دانشگاه با صنعت است. برای دستیابی به مدلی دقیق و عمیق، نظریه داده بنیاد مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر اساتید دانشگاهی هستند که آگاهی مناسبی از مشکلات موجود در روابط میان دانشگاه و صنعت و همچنین تخصص و پست های صنعتی و دانشگاهی مهمی داشته اند که بر اساس روش نمونه گیری غیراحتمالی گلوله برفی تعداد 19 نفر انتخاب و با استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته به تحلیل شاخص های مؤثر پرداخته شد. در نهایت نیز با استفاده از نتیجه گیری های از مصاحبه خبرگان این حوزه، الگویی در راستای ارتقای روابط دانشگاه و صنعت طراحی و توسعه یافته است. مقوله محوری مطالعه حاضر، ضعیف بودن ارتباط دانشگاه با صنعت بوده است که پس از شناسایی عوامل علّی در سه دسته صنعتی ، دانشگاهی و مشترک، راه کارها و استراتژی های نهایی در پنج قالب دولتی، دانشگاهی، صنعتی، الگوگیری و توسعه نهادهای مستقل تدوین شده و نهایتاً راه کارهایی در جهت بهبود رابطه صنعت و دانشگاه ارائه گردید.
برندسازی استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
21 - 43
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به تبیین مدل چالش های برندسازی استراتژیک با تأکید بر صنعت زعفران ایران پرداخته ایم. پژوهش به صورت ترکیبی (کیفی-کمّی) است، در بخش کیفی از روش نظریه داده بنیاد استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در این بخش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری پژوهش از اساتید خبره در زمینه برند و مدیران شرکت های صادرکننده زعفران تشکیل شده است و از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیه وتحلیل شدند و الگوی نهایی استخراج گردید. در بخش کمّی از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار SmartPLS3 استفاده شده است. جامعه آماری در فاز کمّی پژوهش از کلیه مدیران شرکت های فعال صادرکننده در صنعت زعفران استان های خراسان رضوی و خراسان جنوبی تشکیل شده است. ابزار اندازه گیری در بخش کمّی پرسشنامه است و مقیاس اندازه گیری طیف 5 گزینه ای بوده است. در ابتدا مدل های اندازه گیری بررسی شده و روایی و پایایی ابزار اندازه گیری مورد تأیید قرار گرفت. سپس در قسمت مدل ساختاری میزان قدرت پیش بینی مدل مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی قدرت پیش بینی مدل با توجه به مقادیر ضریب تبیین مدل از قدرت پیش بینی مطلوب برخوردار بوده است. ضمن اینکه شاخص SRMR با توجه به مقدار کوچکتر از ۰۸/۰ نشان از برازش خوب مجموع مدل اندازه گیری و ساختاری دارد. یافته های پژوهش نشان داد که با توجه به ارزش اقتصادی بالای زعفران، منحصربه فرد بودن زعفران ایرانی می توان با استفاده از تبلیغات هدفمند، ارتقاء توان رقابت پذیری به افزایش ارزش برند زعفران و جذب سرمایه گذاران دست یافت.
طراحی مدل هوشمندی کسب وکار با رویکرد داده -بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
247 - 272
حوزه های تخصصی:
سازمان ها با مشکلات متفاوتی در استفاده بهینه از داده ها مواجه اند. هوشمندی کسب وکار به خوبی سازمان ها را در این امر یاری می کند. این مقاله مبتنی بر پژوهش کیفی است که با استفاده از استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد به طراحی مدل هوشمندی کسب وکار در شرکت های پتروشیمی مستقر در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر می پردازد. به همین منظور با 13 تن از مدیران و خبرگان مهندسی/فناوری پتروشیمی به عنوان نمونه و به روش نیمه ساختاریافته مصاحبه انجام شد و متون مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت. مدل پس از طراحی به روش دلفی مورد ارزیابی مشارکت کنندگان و تأیید آنان قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق مدلی را ارائه می دهد که به انگیزه های روی آوردن به هوشمندی کسب وکار و عوامل مؤثر بر آن می پردازد و به شرکت های پتروشیمی منطقه در پیاده سازی موفق هوشمندی کسب وکار، تصمیم گیری بهینه در تمامی سطوح و دستیابی به سازمانی هوشمند کمک می کند.
پیامدهای به کارگیری سبک عملکرد ویترینی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و بررسی پیامدهای به کارگیری سبک عملکرد ویترینی در سازمان های دولتی استان مازندران است. این پژوهش از نوع پژوهش ترکیبی (کیفی و کمی) است. در بخش کیفی از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها مصاحبه های عمیقی با استفاده از نمونه گیری نظری با تکنیک گلوله برفی با مدیران و کارکنان سازمان های دولتی استان مازندران صورت گرفت. پس از گذشت مدت زمانی، پژوهشگر جهت دست یابی به داده های غنی تر به صورت نامحسوس به مشاهده رفتارهای افرادی که دارای عملکرد ویترینی بودند پرداخت. همچنین از نظریه های پشتیبان کننده سبک عملکرد ویترینی کمک گرفته شده است. این فرآیند تا زمانی ادامه پیدا کرد که پاسخ ها به مرحله اشباع رسید (با تعداد 14 مصاحبه و تعداد 6 مشاهده و تعداد 7 نظریه پشتیبان). در بخش کمی پژوهش برای انجام تحلیل های آماری برای آزمون داده های به دست آمده، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. از تجزیه تحلیل و کدگذاری داده ها (کیفی) و بهره گیری از روش معادلات ساختاری (کمی)، دو مقوله و شش زیر مقوله به عنوان پیامدهای به کارگیری سبک عملکرد ویترینی شناسایی شدند. دو مقوله عمده عبارت اند از: پیامدهای سازمانی و پیامدهای فردی و زیر مقوله ها از قبیل کاهش بهره وری و کارایی، افزایش فساد اداری و کاهش خلاقیت و نوآوری، کاهش رضایت شغلی، کاهش انگیزه شغلی و کاهش روحیه کارکنان بود.
واکاوی کیفی عوامل موثر بر شرکت در دوره های آمادگی آزمون زبان انگلیسی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (MSRT): با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه یک نظریه براساس گردآوری نظام مند داده ها درباره عوامل موثر بر شرکت در دوره های آمادگی آزمون زبان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (MSRT) از دیدگاه دانشجویان شرکت کننده در این دوره ها بود. روش پژوهش حاضر به صورت کیفی و بر اساس روش نظریه داده بنیاد بود. نمونه پژوهش،9 دانشجوی دکتری (3 مرد و 6زن) بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، نظری و گلوله برفی انتخاب شدند. ضمن انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با شرکت کنندگان، مجموعه ای از مفاهیم و مقوله ها طی فرایندهای کدگذاری باز، محوری وگزینشی به دست آمد. بر اساس نتایج پژوهش، 6مقوله اصلی تحت عناوین شرایط علّی، پدیده محوری، مقوله راهبردی، مقوله زمینه ای، مقوله واسطه ای و مقوله پیامدی به-همراه زیرمقوله های آن ها استخراج و در قالب مدل نظری بر مبنای نظریه داده بنیاد ترسیم شد. در پایان، ضمن اشاره به پیامدها و عوامل مختلف موثر بر شرکت در دوره های آمادگی آزمون و نظرات شرکت کنندگان در این دوره ها، پیشنهاداتی برای انجام تحقیقات بیشتر ارائه گردید.
تجارب اعضای هیأت علمی از نخستین روزهای تدریس در دانشگاه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲
55 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب اعضای هیأت علمی از نخستین روزهای تدریس در دانشگاه از دیدگاه اساتید دانشگاه های دولتی غرب کشور انجام شده است. روش: رویکرد این تحقیق و راهبرد آن از نوع کیفی براساس نظریه داده بنیاد است. تعداد افراد مشارکت کننده در پژوهش شامل 54 نفر از اساتید دانشگاه های غرب کشور (بوعلی سینای همدان، لرستان، ایلام، رازی کرمانشاه و کردستان) بودند که به صورت هدفمند و نظری به مشارکت دعوت شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختمند بود که به صورت دیداری و شنیداری ضبط و محتوای آن ها به صورت متنی پیاده سازی شد. داده های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند تا مفاهیم و مقوله ها طبقه بندی گردند. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که مقوله های اصلی برخاسته از مصاحبه ها عبارتند از 1) بهسازی عوامل درون زاد (شامل مفاهیم ویژگی های روانی فردی اساتید جدیدالورود؛ و تبادل تجارب حرفه ای بین همکاران)؛ و 2) توسعه عوامل برون زاد (شامل مفاهیم بازنگری در اجرای دوره های آموزشی؛ و اصلاح موانع و پشتیبانی دوره های آموزشی). با در نظر گرفتن این عوامل برخاسته از تجارب اعضای هیأت علمی از روزهای آغازین تدریس، یک الگوی مفهومی داده بنیاد ارائه شده است
طراحی الگوی عوامل سازمانی مؤثر بر انتقال یادگیری به محیط کار بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
66 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، ارائه الگویی برای عوامل سازمانی مؤثر بر انتقال یادگیری به محیط کار بود. روش: پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری نظریه داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری شامل صاحب نظران حوزه آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه های آزاد اسلامی غرب کشور بود که از طریق نمونه گیری هدفمند، 15 نفر از آن ها، انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد و تحلیل هم زمان مصاحبه ها نیز با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها حاکی از 25 مؤلفه شامل ساختار سازمانی، قابلیت های سازمانی، منابع مالی و کالبدی، فرهنگ تسهیم دانش، فرهنگ تعالی مداری، فرهنگ گشودگی، سیاست ها و قوانین سازمانی، ویژگی های شغلی، جایگاه سازمانی آموزش، توسعه فرهنگ یادگیری سازمانی، توسعه فرهنگ مشارکت و کار تیمی، نهادینه سازی تجربه و خبرگی در سازمان، مدیریت کارراهه، مدیریت عملکرد، بازنگری و پالایش قوانین و مقررات، خلق فرصت های کاربرد، ارتقاء تعاملات علمی، ارتقاء جایگاه واحد آموزش، کاهش فرسودگی شغلی، توسعه قابلیت ها و خلاقیت کارکنان، افزایش اثربخشی آموزش های سازمانی و افزایش موفقیت سازمانی بود که در قالب مدل پارادایمی ارائه شدند.