مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران بود. روش: این پژوهش از نوع رویکرد پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد کلاسیک انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان و افراد متخصص و صاحب نظر در زمینه تربیت اخلاقی بودند که شیوه انتخاب آنها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 22 نفر که شامل 10 معلم و 12متخصص تربیت اخلاقی بودند مصاحبه شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. داده-های حاصل از مصاحبه در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و نظری تحلیل شد و الگو مفهومی بر اساس ترسیم نسبت بین مقولات اصلی شکل گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که الگوی مفهومی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دو بعد چرایی و ضرورت تربیت اخلاقی و چگونگی برنامه درسی تربیت اخلاقی و مشتمل بر مقولاتی مانند ضرورت و نیاز، رویکرد، اهداف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری، نقش نیروی انسانی، ارزشیابی، مواد و منابع، مکان و زمان شکل می گیرد. مرکز ثقل یا مقوله محوری این الگو، رویکرد شایستگی محور فراگیر آن است که بر اساس دو ویژگی اصلی آن یعنی توجه سازوار به ابعاد دانشی، بینشی و مهارتی و شمولیت قلمرویی آن به تمام زیست مدرسه ای سایر عناصر برنامه درسی را تحت تاثیر قرار داده است.
اصولِ اخلاقِ آموزگاری: بازاندیشیِ پیش روایت های زیست اخلاقیِ فراتر از دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با واکاویِ پیش روایت های آموزگاران باتجربه از رویدادهای کلاس درس و کنش های اخلاقی آنان در پی شناساییِ شناسه های اخلاقیِ آموزگاری است. روش : پژوهش کنونی از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکردی، کیفی است که با راهبرد پیش روایت (با پیش فرض پراگماتیکی پِرسی) انجام شده است. با روش نمونه گیری متواتر نوزده آموزگار با تجربه ی بیش از ده سال کار در دبستان های شهر سنندج به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده های به دست آمده از مصاحبه های انجام شده، پس از کدگذاری تماتیک، به روش توصیفی- مقایسه ای تحلیل شد. یافته ها : در این واکاوی، سه شناسه ی کاربردی (حمایتگری، راهنمایی، توانمندسازی) و دو فرا-شناسه (احترام و رازداری) شناسایی شد که می توان با نگاه به شناسه ها و این که رویدادهای برانگیزاننده ی کنش اخلاقی پیوندِ کمی با تحصیل داشته اند، همه ی شناسه ها را زیر نام مسئولیت پذیری در برابر زندگانی شاگردان، چونان تم بنیادی، جای داد. یافته های این پژوهش آموزگار را چونان یک کنش گر اجتماعی می بیند؛ نه کسی که تنها مهارت های حرفه ای دارد. وی کسی است که اخلاق حرفه ای را فراتر از کلاس و دبستان می بیند و کنشگرانه درگیر حال وروز شاگردان می شود تا آنان از پسِ مشکلات بیرون از دبستان برآیند.
ارزشیابی سطح دانش و نگرش معلمان مدارس در ارتباط با پژوهش تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی سطح دانش، نگرش و میزان استفاده از پژوهش و یافته های آن در میان معلمان انجام شد . روش : از میان جامعه معلمان ابتدایی شهر ملایر، تعداد 169 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و در پژوهش مشارکت نمودند. از یک آزمون پژوهشگر ساخته (45 سؤالی) برای سنجش سطح دانش پژوهش با مقدار پایایی 68/0 و از یک مقیاس نگرش سنج (19 سؤالی) برای ارزشیابی نگرش معلمان درباره نقش پژوهش در تدریس با مقدار پایایی 82/0 استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون های خی دو و فریدمن استفاده شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که اگرچه سطح دانش معلمان در همه مراحل و ابعاد پژوهش تربیتی در سطح ضعیف و نامطلوب قرار دارد، اما نگرش آن ها نسبت به اهمیت پژوهش تربیتی در سطح متوسط قرار دارد. از دیدگاه معلمان شرکت کننده در این پژوهش، شناخت ناکافی معلمان از ماهیت و فرایند پژوهش تربیتی و فقدان انگیزه و علاقه در میان آنان از عوامل اصلی بازدارنده درگیری معلمان در فعالیت های پژوهشی و مطالعه نتایج پژوهش ها است.
طراحی الگوی عوامل سازمانی مؤثر بر انتقال یادگیری به محیط کار بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، ارائه الگویی برای عوامل سازمانی مؤثر بر انتقال یادگیری به محیط کار بود. روش: پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری نظریه داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری شامل صاحب نظران حوزه آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه های آزاد اسلامی غرب کشور بود که از طریق نمونه گیری هدفمند، 15 نفر از آن ها، انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد و تحلیل هم زمان مصاحبه ها نیز با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها حاکی از 25 مؤلفه شامل ساختار سازمانی، قابلیت های سازمانی، منابع مالی و کالبدی، فرهنگ تسهیم دانش، فرهنگ تعالی مداری، فرهنگ گشودگی، سیاست ها و قوانین سازمانی، ویژگی های شغلی، جایگاه سازمانی آموزش، توسعه فرهنگ یادگیری سازمانی، توسعه فرهنگ مشارکت و کار تیمی، نهادینه سازی تجربه و خبرگی در سازمان، مدیریت کارراهه، مدیریت عملکرد، بازنگری و پالایش قوانین و مقررات، خلق فرصت های کاربرد، ارتقاء تعاملات علمی، ارتقاء جایگاه واحد آموزش، کاهش فرسودگی شغلی، توسعه قابلیت ها و خلاقیت کارکنان، افزایش اثربخشی آموزش های سازمانی و افزایش موفقیت سازمانی بود که در قالب مدل پارادایمی ارائه شدند.
طراحی و اعتبار یابی مدل آموزش از راه دور پروژه محور با تاکید بر رویکرد سازنده گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل آموزش از راه دور پروژه محور مبتنی بر رویکرد یادگیری سازنده گرایی بود. روش: روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی با طرح استقرائی بود. جامعه آماری پژوهش شامل اسناد و مدارکی که از 2000 تا 2016 در زمینه آموزش از راه دور، آموزش مبتنی بر پروژه و رویکرد یادگیری سازنده گرایی در پایگاه های اطلاعاتی منتشر شده است. که از 92 منبع اعم از مقاله، کتاب و پایان نامه 36 منبع به شیوه نمونه گیری نظری نمونه انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده به شیوه تحلیل تماتیک به منظور استخراج مؤلفه های آموزش از راه دور و الگوی یادگیری مبتنی بر پروژه صورت گرفت. یافته ها: بنابر یافته های پژوهش در خصوص آموزش از راه دور 8 مؤلفه اصلی و تأثیرگذار شامل مسائل سازمانی، مدیریتی، آموزشی، اخلاقی و فرهنگی، تعامل و طراحی رابط کاربر، ارزشیابی و پشتیبانی شناسایی شد. تلفیق این 8 مؤلفه با الگوی آموزش مبتنی بر پروژه و با تأیید نظر صاحب نظران آموزش از راه دور و طراحان آموزشی، منجر به ارائه آموزش از راه دور پروژه محور با رویکرد سازنده گرایی شد.
رهبری برنامه درسی، راهکاری مؤثر در تغییر و اجرای پویای برنامه های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تشریح و شفاف سازی رهبری برنامه درسی به منظور ارائه دیدگاه ها و راهبردهایی برای تسهیل اجرا پویای برنامه های درسی می باشد. روش: پژوهش حاضر به روش کیفی از نوع پژوهش فلسفی و با استفاده از روش تحلیل مفهومی انجام یافته است. حوزه مطالعاتی پژوهش شامل کتاب ها، پایان نامه ها، مقالات، مجلات و پژوهش های مرتبط با موضوع بود. به علت وسعت و کثرت منابع، برای نمونه گیری از منابع چاپی و دیجیتالی (برخط) که مرتبط با بحث و در دسترس بود، استفاده گردید. در این پژوهش از فیش برداری جهت گردآوری اطلاعات از نمونه، بهره گرفته شد. روش تحلیل به شیوه تحلیل مفهوم، تفسیر مفهوم و استنتاج نظری بود. یافته ها: نتایج نشان داد از طریق تشریح و تحلیل مفهوم رهبری برنامه درسی در چندین جنبه اصلی آن یعنی چیستی و ماهیت آن، قلمروهای کاری، نقش ها و ویژگی های رهبران برنامه درسی، سبک ها، سطوح، راهبردها و این که چه کسانی می توانند این نقش را برعهده گیرند، می توان تصویری روشن از آن ارائه نمود. هم چنین نتایج نشان داد به علت نیاز به اجرای بهینه برنامه های درسی جدید و کمتر نمودن فاصله برنامه درسی قصدشده و اجراشده، انجام پژوهش های علمی بیشتر در این حوزه می تواند استلزامات علمی و بومی وسیعی را در اختیار تصمیم گیرندگان آموزشی قرار دهد
نقش پایستگی آموزشی، مکان کنترل و هیجانات تحصیلی در پیش بینی تاب آوری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف ازاین پژوهش نقش پایستگی تحصیلی، مکان کنترل و هیجانات تحصیلی در پیش بینی تاب آوری تحصیلی دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 97 - ۱۳۹6بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل می دادند. نمونه مورد مطالعه 400 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی بودندکه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها ازپرسشنامه های پایستگی تحصیلی، مکان کنترل، هیجانات تحصیلی و تاب آوری تحصیلی استفادهشد. داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین پایستگی تحصیلی، مکان کنترل درونی و هیجانات تحصیلی هیجانات مربوط به یادگیری و هیجانات مربوط به کلاس درس با تاب آوری تحصیلی، رابطه مثبت و معنی دار و بین مکان کنترل بیرونی با تاب آوری تحصیلی یک رابطه مثبت و غیر معنی داری، وجود دارد.به طورکلی نتایج حاکی از اهمیت نقش متغیرهای پایستگی تحصیلی، مکان کنترل و هیجانات تحصیلی در پیش بینی تاب آوری تحصیلی بود.
پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان براساس سبک های دلبستگی، خود-متمایزسازی و سبک زندگی ارتقا بخش سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان براساس سبک های دلبستگی بزرگسالی، خود-متمایزسازی و سبک زندگی ارتقابخش سلامت در دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال تحصیلی 1396-1395 انجام گرفت. روش: در پژوهشی با روش توصیفی از نوع همبستگی، نمونه ای به حجم 305 نفر از میان تمامی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در مطالعه، پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (Hazan and Shaver, 1993)، پرسشنامه تجدیدنظر شده خود-متمایزسازی (Skowron and Schmitt, 2003) و نیمرخ سبک زندگی ارتقا بخش سلامت-نسخه تجدیدنظر شده دوم (Walker, Sechrist and Pender, 1995) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان متغیرهای پیش بین، نمره کل خود-متمایزسازی (094/0) بیشترین نقش را در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارد و پس ازآن، سبک دلبستگی ایمن (063/0) و مؤلفه خود-شکوفایی (037/0) قرار دارند و این سه متغیر در مجموع حدود 19.4/0 واریانس پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کنند. یافته های پژوهش حاضر نشان از اهمیت تجارب تحولی اولیه افراد در محیط خانواده و کیفیت رابطه مادر و کودک و رشد سالم دوره کودکی بر کارکرد دوره بزرگسالی دارد.
طراحی دوره آموزشی رفتار مصرف آب مبتنی بر روش یادگیری معکوس(پژوهش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی دوره آموزشی رفتار مصرف آب مبتنی بر روش یادگیری معکوس بود. روش: محیط پژوهش، دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی مدارس دولتی ناحیه 3 شهر اصفهان، که از میان آن ها 5 گروه از راه نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارنگاری به عنوان محتوای دوره آموزشی و روش تحلیل مضمون که شامل 3 مضمون فراگیر، 6 مضمون سازمان دهنده و21 مضمون پایه به عنوان اهداف کلی و جزئی دوره آموزشی استخراج گردید. تحلیل داده ها به کمک کدگذاری موضوعی صورت گرفت. برای تعیین اعتبار تحلیل مضمون و پدیدارنگاری به ترتیب براساس ضریب هولستی و بازسازی واقعیت و پایایی به ترتیب براساس حسابرسی کنترل بیشینه ایی در مرحله یادداشت برداری از متون و رعایت قوانین یک مصاحبه استاندارد انجام یافت. یافته ها: نتایج به دست آمده در قالب 6 طرح درس، به صورت تصاویر متحرک موزیکال یا نمایش در یک نرم افزار(لوح فشرده) پیشنهاد شد. نتایج بیانگر آنند با استفاده از مؤلفه های شناسایی شده و با استفاده از روش نوین معکوس در آموزش، می توان دانش آموزان را به سمت الگوی صحیح مصرف آب هدایت کرد.
مدرسه در خانه، حلقه مفقوده در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در نظام آموزشی ایران، "مدرسه در خانه" مراحل ابتدایی خود را پشت سر می گذارد. در حال حاضر ابعاد استفاده از این رویکرد ابهامات زیادی دارد. در این مقاله، مفهوم و جایگاه مدرسه در خانه؛ و ضرورت آن در نظام آموزشی ایران، موردبررسی قرار گرفت. معیار انتخاب این مطالعات، بررسی موضوعات فوق، طی سال های 2018-1976 برای اسناد خارجی و -1379 1394 در آثار داخلی بود. روش: برای دستیابی به این تبیین، با استفاده از روش سنتزپژوهی، جمعاً تعداد 83 پژوهش با روشی نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شدند. سپس ترکیبی از یافته ها طبق اصول تلفیق، بازاندیشی و بازآرایی داده ها، ارائه شد. در پایان هر بخش نیز، تجمیع یافته ها و نتیجه گیری کلی، در صورت ضرورت ارائه شده است. یافته ها: نتایج نشان داد؛ که به دو دلیل، فقدان این رویکرد در نظام آموزشی ایران، یک خلأ آموزشی به شمار می آید؛ که عبارتند از: الف) دلایل ایدئولوژیک شامل: 1. تضاد ارزش های اجتماعی خانه و مدرسه 2. تضاد ارزش های دینی خانه و مدرسه. ب) دلایل پداگوژیک شامل: 1. نمره گرایی 2. بازماندگی از تحصیل 3. ترک تحصیل 4. نظام تنبیه در مدارس 5. تکلیف محوری مدارس.
طراحی الگوی تلفیقی برنامه درسی دوره متوسطه اول و اعتبارسنجی آن از منظر متخصصان برنامه درسی و دبیران ذیربط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر هدفی دوگانه دارد. نخست، شناسایی و استخراج مؤلفه های برنامه درسی تلفیقی و دوم، اعتبار سنجی الگوی نظری پیشنهادی از منظر متخصصان برنامه درسی و دبیران دوره متوسطه اول. روش: این پژوهش با توجه به ماهیت ترکیبی و از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است که در انجام آن، از روش تحقیق زمینه ای بهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل کلیه ی متخصصان برنامه درسی عضو ثابت انجمن مطالعات برنامه درسی ایران (500 نفر) و دبیران دوره متوسطه اول که در سال تحصیلی 97 - 1396 به عنوان دبیر موظف به تدریس اشتغال دارند (183000 نفر). برای انتخاب نمونه هادرمورد متخصصان برنامه درسی با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند 35 نفر و در مورد دبیران با استفاده از روش خوشه ای چندمرحله ای و در نهایت با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند 178 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقّقْ ساخته بود که روایی آن از طریق روش دلفی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ (89/0) در مورد کل پرسشنامه و بیش از (83/0) در مورد زیرگروه های مورد تأیید قرار گرفته است. یافته ها: تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها با استفاده از آزمون کای اسکوئردرآلفای 05/0 بیانگر آن است که اولاً براساس دیدگاه دو گروه مورد بررسی تمامی مؤلفه های مربوط به عناصر چهارگانه (جدول1) و الگوی نظری پیشنهادی (شکل 1) مناسب و مطلوب بوده است. ثانیاً، دو گروه مورد بررسی در مورد معتبربودنِ الگوی نظری برنامه درسی تلفیقی اتفاق نظر داشته اند.
نقش خانواده، مدرسه و رسانه در پیشگیری از وقوع جرم با تأکید بر معیارهای بین المللی حاکم بر تعهد دولت ها در آموزش افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی راهکارهای اجتماعی پیشگیری از بزهکاری توسط خانواده، مدرسه و رسانه است. پیشگیری اجتماعی از مجموعه ای اقدامات تشکیل می شود که به انواع محیط های فرد تأثیر می گذارند که این محیط ها در فرآیند جامعه پذیری یک فرد نقش داشته و دارای کارکردهای اجتماعی هستند. در این راستا مدرسه، خانواده و رسانه در یک مقطع زمانی ویژه مؤثرند. دغدغه پیشگیری اجتماعی تربیت و آموزش صحیح است و بر اساس تئوری های فرآیند اجتماعی، بزهکاری تابعی از جامعه پذیری افراد است. نهادهای اجتماعی (خانواده و مدرسه) دارای کارکردی آموزشی و تربیتی هستند و اگر رسالت خود را به درستی انجام ندهند، اولین خلل در زمینه جامعه پذیری فرد ایجاد شده و درواقع زمینه ارتکاب جرم فراهم می شود. روش: روش تحقیق در این مقاله به صورت تحلیلی توصیفی از نوع کیفی است و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای است که از منابع مدون شامل قوانین، کتاب ها، رساله ها و مقالات استفاده شده است که پس از گردآوری مطالب، به تجزیه و تحلیل این موارد پرداخته شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بهبود نظام آموزشی و گنجاندن دروس مروج قانون و قانون پذیری در کتب درسی و استفاده از برنامه های حمایتی ناظر به خانواده و هدایت درست برنامه های رسانه ها می توانند راه های مؤثری در جهت حمایت از کودکان در معرض خطر باشد.