مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه داده بنیاد


۲۸۱.

تدوین الگوی توسعه شبکه ای بنگاه های کوچک و متوسط: ارائه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بنگاه های کوچک و متوسط توسعه شبکه ای توسعه منطقه ای نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف: بنگاه های کوچک و متوسط، نقش مؤثری در توسعه اقتصادی دارند؛ اما به دلیل محدودیت های متعدد، متأسفانه با ورشکستگی زیادی مواجه می شوند. بر این اساس، هدف مقاله حاضر، تدوین الگوی توسعه شبکه ای بنگاه های کوچک و متوسط است. روش: در پژوهش حاضر، از روش نظریه داده بنیاد برای تدوین مدل استفاده شده است. داده های لازم از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاهی، مدیران و مشاوران سازمان صنایع کوچک و همچنین، بررسی اسناد فرادستی و گزارش های مرتبط جمع آوری شده است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری، نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع مقوله ها ادامه یافت. داده های پژوهش نیز هم زمان با جمع آوری، طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، الزامات قانونی، اهمیت بنگاه های کوچک و متوسط و محدودیت های آنها، از جمله دلایل و ضرورت های حمایت از بنگاه های کوچک و متوسط است. توسعه همه جانبه بنگاه های کوچک و متوسط شامل توسعه کارآفرینی، توسعه بازار، توسعه منابع انسانی، توسعه فناوری و توسعه شبکه ای است. توسعه بنگاه های کوچک و متوسط با توجه به تعداد زیاد و پراکندگی آنها، به تربیت مشاوران توانمند و مشارکت تمامی نهادهای دولتی و تشکل های خصوصی نیاز دارد. همچنین، با توجه به نیاز توسعه بنگاه های کوچک و متوسط به تخصص های متنوع، لازم است که تیم های توسعه با تخصص های مکمل تشکیل شود و هر تیم، شبکه ای از بنگاه های مشابه و مجاور را تحت پوشش قرار دهد. نتیجه گیری: به دلیل تعداد بسیار زیاد و مقیاس کوچک بنگاه های کوچک و متوسط، در عمل، حمایت انفرادی از آنها امکان پذیر و اثربخش نیست. از این رو، توسعه شبکه ای بنگاه های کوچک و متوسط، متضمن این ایده است که برای افزایش اثربخشی مداخلات توسعه ای، شبکه ای از بنگاه های کوچک و متوسط، به کمک گروهی از مشاوران و متخصصان با حمایت و مشارکت جمعی تمامی نهادهای دولتی، عمومی و خصوصی توسعه یابد.
۲۸۲.

مدل سازی استراتژی تنوع بخشی در شرکت های چند کسب وکاره خصوصی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی تنوعبخشی شرکت های چند کسبوکاره نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۱۹۶
هدف: هدف این پژوهش یافتن سازوکارهای اتخاذ و اجرای استراتژی تنوع بخشی در شرکت های چند کسب وکاره ایرانی در قالب الگوی محتوا، بستر و فرایند است. تنوع بخشی از دیدگاه مدیران ارشد کاویده شده تا مقوله های اصلی و تأثیرگذار آن شناسایی و الگوی آن جهت بهینه سازی های آینده در هولدینگ های ایرانی احصا شود. روش: روش پژوهش کیفی بوده و با روش تحلیل داده بنیاد نظام مند اجرا شده است. جامعه هدف مدیران و کارشناسان ارشد حوزه استراتژی شرکت های چند کسب وکاره ایرانی است که در فرایند و تصمیمات تنوع بخشی در سازمآن هایشان مشارکت داشتند. با نمونه گیری ترکیبی هدفمند، گلوله برفی و نظری و پس از 25 مصاحبه عمیق، اشباع نظری حاصل شد. یافته ها: : تحلیل داده ها نشان دهنده این است که شرایط عِلّی انگیزه های فردی، سازمانی، اقتصادی و کاهش ریسک و شرایط مداخله گر میزان ثبات محیط کلان، میزان وجود نهادهای تسهیلگر، وضعیت قوانین و سیاست های حامی و محیط مستعد فرصت جویی های ویژه پدیده تنوع بخشی کسب وکار را در بستر میزان بلوغ در چرخه عمر سازمانی، منابع سازمان، قابلیت های سازمان، مهارت و تفکر استراتژیک مدیران ارشد و جهت گیری های استراتژیک سازمان شکل می دهند. این پدیده با گام های گزینه سازی، گزینه گزینی، مشخص کردن استراتژی ورود، هولدینگ سازی و نهادینه و سیستماتیک سازی اجرایی شده و به پیامدهای مثبتی مانند عملکرد مالی بالاتر، کاهش ریسک، قدرت، رشد و توسعه و سایر پیامدهای مشابه می انجامد. نتیجه گیری : برای موفقیت اجرای استراتژی تنوع بخشی می بایست به مقوله های مهم 27 گانه و مفاهیم مرتبط با آن ها توجه کامل داشت و با آگاهی کامل از آن ها به صورت مناسب بهره برداری نمود.
۲۸۳.

تبیین موانع پیاده سازی استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی؛ رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی موانع پیاده سازی نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۲۹۰
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و تببین موانع اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در ایران با بهره مندی از دیدگاه های خبرگان صورت گرفته است. روش: در این پژوهش، به کمک ابزار مصاحبه عمیق ساختارنیافته با 32 نفر از حسابرسان، اعضای کمیته تدوین استانداردهای سازمان حسابرسی، مدیران و کارشناسان اداره گزارشگری مالی سازمان بورس و اوراق بهادار، مدیران مالی بانک ها و بیمه ها، استادان دانشگاه و مدیران مالی شرکت های بورسی مصاحبه هایی انجام گرفت و با کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه داده بنیاد، اطلاعات به دست آمده تحلیل شد. یافته ها: فقدان الگو و استانداردهای سیستماتیک تعیین ارزش منصفانه، نبود نظام ارزیابی، نداشتن چارچوب مفهومی نظری، ضعف آموزش، ضعف زیرساخت و فناوری، کمبود نیروی انسانی متخصص و مؤسسه های حسابرسی خبره، نوسان های شاخص های اقتصادی و عدم قطعیت سیاسی، به عنوان شرایط علّی و مفاهیم دیگری در قالب شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدهای موانع اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در ایران شناسایی شدند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش «موانع هماهنگ سازی» مقوله محوری است و «موانع بنیادی» و «موانع فنی» را شامل می شود. برای پیاده سازی استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی، علاوه بر موانع فنی مانند زیرساخت ها و فناوری، توجه به موانع بنیادی از جمله عوامل اقتصادی، سیاسی و نظام ارزیابی، بسیار مهم و حیاتی به نظر می رسد.
۲۸۴.

طراحی و تبیین مدل تدارکات اجتماعی با هدف کاهش فقر در سازمان های حمایتی؛ مفهوم پردازی، عوامل مؤثر و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدارکات اجتماعی کاهش فقر نظریه داده بنیاد سازمان های حمایتی کمیته امداد امام خمینی (ره)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف: در عصر حاکمیت عمومی نوین، برخی دولت ها، ارزش های اجتماعی همانند کاهش فقر و بیکاری را در قالب سیاست های تدارکات اجتماعی تحقق می بخشند و از تدارکات خود به عنوان اهرمی مهم برای دستیابی به اهداف مختلف اجتماعی استفاده می کنند. بنابراین هدف از این پژوهش، شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر شکل گیری و اجرای تدارکات اجتماعی به منظور کاهش فقر در سازمان های حمایتی استان فارس است. روش: این پژوهش، پژوهشی کیفی است که از روش نظریه پردازی داده بنیاد بهره می برد. در این راستا، با بیست نفر از اساتید دانشگاه، مدیران و کارشناسان کمیته امداد امام خمینی «ره» و سازمان بهزیستی استان فارس که به عنوان نمونه آماری و به شیوه هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه ساختار یافته ای انجام شد و متن های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که خط مشی اجتماع محور به منزله پدیده محوری و در تعامل با سایر عوامل موجب شکل گیری تدارکات اجتماعی می شود. نحوه ارتباط این عوامل در مدل نهایی پژوهش نشان داده شده است. «برنامه ریزی اجتماع محور»، «توسعه سیاست های مشارکت آفرین» و «خط مشی گذاری چندمنظوره» در شکل گیری «سیاست گذاری تدارکات» تأثیری بسزایی دارند و در نهایت این نگرش، پایه ای برای به وجود آمدن پدیده تدارکات اجتماعی می شود. نتیجه گیری: تدارکات اجتماعی می توانند از طریق هم افزایی و هم آفرینی در جامعه، پیامدها و دستاوردهای ارزشمندی همچون کاهش فقر، توسعه سرمایه های اجتماعی، پاسخ های نوآورانه به نیاز های اجتماعی، ارتقای سلامت اجتماعی، بهینه سازی منابع و منافع عمومی و توانمندسازی گروه های هدف را در پی داشته باشد.
۲۸۵.

فساد مشروع؛ چرایی فساد خیز بودن نظام های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فساد فسادخیزی نظام های سیاسی نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۲۵۹
هدف: از جمله مسائلی که در جهان فراگیر شده و اغلب نظام های سیاسی با آن سروکار دارند مسئله فساد است. فساد مسئله ای بسیار مخرب به شمار می آید که مقابله با این مسئله، به دلیل شیوه های گوناگون فساد در نظام های سیاسی، به امری بسیار دشوار مبدل گردیده است. مقابله با فساد در سطوح کلان مستلزم شناخت ریشه های شیوع فساد می باشد، لذا این تحقیق با هدف شناسایی دلایل فسادخیر بودن نظام های سیاسی انجام گرفت. روش: این تحقیق با روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. بر مبنای ادبیات نظری محدود و عمدتاً با تکیه بر مصاحبه با 12 نفر (به روش هدفمند) از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در حوزه های مدیریت دولتی، علوم سیاسی و اقتصاد انجام گرفت. داده های به دست آمده از مطالعات نظری و مصاحبه ها در قالب کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری محوری انجام شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از کدگذاری ها شامل فساد قانونی، فساد سیاسی، فساد حقوقی، فساد فرهنگی و فساد شخصی است که عوامل مؤثر بر فساد خیز بودن نظام های سیاسی را تشکیل می دهند که به دو مقوله کلی فساد مشروع و ارزش های فاسد دسته بندی شدند و در نهایت پیامد های فساد خیز بودن نظام های سیاسی و راهبرد هایی برای آن ها پیشنهاد شد. نتیجه گیری: در جمع بندی کلی این حقیقت ظهور یافت که همه مواردی که سبب بروز فساد در نظام های سیاسی خواهند شد، جنبه ی مشروع دارند و دارای اختیار و قدرت قانونی می باشند. سپس برای اولین بار مدل نهایی در رابطه با فسادخیزی نظام های سیاسی در این تحقیق رسم شد و علل اصلی، عوامل زمینه ای، عوامل میانجی، مقوله اصلی، راهبرد ها و پیامد های فسادخیز بود نظام های سیاسی شناسایی گردید. در نهایت این نتیجه به دست آمد که نظام های سیاسی برای مقابله با فساد باید ساختار شکنی هایی در ارکان اصلی خود اعمال کنند که روزنه های بروز فساد را پوشش دهد.
۲۸۶.

تدوین مؤلفه های اصلی رکود بنگاه های صنعتی غذایی و دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رکود بنگاه صنعتی صنایع غذایی و دارویی مدیریت صنعتی نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۲۸۱
هدف: در پژوهش حاضر، به تدوین مؤلفه های اصلی رکود بنگاه های صنعتی غذایی و دارویی با هدف طراحی مدل بومی پرداخته شده است. قلمرو مکانی این پژوهش، استان کرمانشاه است. روش: مدل پژوهش بر اساس راهبرد کیفی «نظریه داده بنیاد» تدوین شده است. برای گردآوری داده ها، از روش نمونه گیری قضاوتی و روش گلوله برفی استفاده شد. برای این منظور، با 15نفر از خبرگان حوزه های مختلف دولتی، دانشگاهی و بخش خصوصی، مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند به عمل آمد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری داد ه ها، ادامه یافت. قابلیت اعتبار مصاحبه ها از طریق روش مثلث سازی به تأیید رسید. برای تحلیل داده ها نیز، از روش استراوس و کوربین استفاده شد. یافته ها: مدل بومی رکود بنگاه های صنعتی غذایی و دارویی، از عوامل گوناگونی تأثیر می پذیرد. این عوامل به سه دسته طبقه بندی شدند که عبارت اند از: شرایط علّی (ضعف مهارت های مدیریتی، اداره سنتی کسب وکارها و ضعف در سازمان سازی، ضعف در تدوین و اجرای استراتژی های مدیریت بازار و غیره)، مداخله گر (تأمین منابع مالی، درک درست تصمیم سازان و سیاست گذاران، تناسب زنجیره تولید با صنایع بالادستی و غیره) و زمینه ای (دغدغه های اجتماعی فرهنگی، سیاسی، تکنولوژیکی و غیره). برای این عوامل می توان در دو سطح کلان و بنگاه، پیامدهای مختلفی مطرح کرد. نتیجه گیری: کنش های شناسایی شده به عنوان مؤلفه های راهبردی در مدل عبارت اند از: دغدغه های حوزه فروش، تولید و تأمین، ضعف برندینگ و هویت سازی، ضعف جذب نیروی توانمند و کاهش توان رقابتی بنگاه که در نهایت به بی انگیزگی فعالان، کاهش اشتغال پایدار، ایجاد مانع روانی برای تازه واردان در سطح کلان و افزایش بدهی های مالی، تعدیل نیروی انسانی، کاهش ارزش ویژه برند، کاهش ارزش دارایی ها و اعتبار بنگاه و تشدید اختلاف میان شرکای کلیدی در سطح بنگاه منجر می شوند.
۲۸۷.

تحلیل ساختاری استراتژی های خلق ارزش برند مقصد گردشگری یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش برند استراتژی خلق ارزش برند مقصد گردشگری نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۱۹۵
ارزش آفرینی برای مقصد اهرمی است که انتخاب را برای مقاصد رقم میزند. با توجه به اهمیت موضوع فوق، در پژوهش حاضربه بررسی مدل های موجود در خصوص برند سازی، مدیریت برند، توسعه برند و دوباره سازی برند در صنعت گردشگری پرداخته شد. در ابتدا با روش تحلیل محتوی حدود 50 مدل مورد بررسی قرار گرفت. پس از استخراج سازه ها ، با روش تئوری داده بنیاد مفاهیم و بعد مقوله بندی آنها صورت گرفت که در نهایت مدل پاردایمی شامل 5 محور اصلی: علل (شرایط علی)، بستر(شرایط اختصاصی) لازم، راهبرد های (کنش و واکنش) خلق ارزش برند مقاصد، مقوله های مداخله گر (شرایط عمومی)، پیامدهای حاصل از راهبرهای خلق ارزش برند مقاصد استخراج شد. در ادامه استراتژی های مستخرج از مدل در شهر یزد با روش معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان، اساتید و خبرگان در حوزه برند مقصد یزد است که به دلیل بزرگ بودن جامعه آماری و عدم دسترسی به همه با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس حدود 385 پرسشنامه توزیع گردیدکه ازروش آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی وروش روایی صوری برای بررسی روایی پرسشنامه استفاده گردیدو در ادامه با استفاده از روش معادلات ساختاری مدل مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصل از آزمون بیانگر تایید تمامی فرضیه ها و شاخص های نیکویی برازش مدل حاکی از مناسب و سازگار بودن مدل با داده های به دست آمده بودند.
۲۸۸.

طراحی مدل بازاریابی مبتنی بر تجربه مشتری در طبیعت گردی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی مبتنی بر تجربه مشتری طبیعت گردی نظریه داده بنیاد استان کردستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۵۴
هسته اصلی خدمات صنعت گردشگری به طور کلی و طبیعت گردی به طور خاص ، خلق تجربه است و افراد با سفر به طبیعت و درگیر شدن در یک فرآیند طبیعت گردی به کسب تجربه می پردازند. در این پژوهش به طراحی مدل پارادایمی بازاریابی مبتنی بر تجربه طبیعت گردها در استان کردستان پرداخته شده است ، که بدین منظور با مصاحبه از طبیعت گردها و خبرگان در حوزه طبیعت گردی ، نظرات آن ها گرفته شده و با به کارگیری نظریه داده بنیاد ، عوامل علّی ، زمینه ایی ، مداخله گر ، راهبردها و پیامدهای ناشی از بازاریابی مبتنی بر تجربه در شش مقوله اصلی ، چهل و شش مقوله فرعی و یک صد و سیزده مفهوم طبقه بندی شده است. نتایج نشان می دهند، مدل بازاریابی مبتنی بر تجربه مشتری در طبیعت گردی از مقوله های اصلی ، علّی (عوامل فردی و اجتماعی) ، پدیده محوری(ابعاد بازاریابی مبتنی بر تجربه) ، عوامل زمینه ایی(نقش شرکت های خدمات گردشگری ، جامعه محلی و ایمنی و امنیت) ، عوامل مداخله گر(سیاسی و قانونی، اقتصادی ، اجتماعی، فنّاورانه و زیست محیطی ) ، راهبردها (محصول، قیمت، ترفیع، مکان، مردم و کارکنان ، شواهد فیزیکی ، فرآیند و برنامه ها ، شخصی سازی و مشارکت)و پیامدها برای (طبیعت گردها، شرکت های خدمات گردشگری و جامعه محلی) تشکیل شده است.
۲۸۹.

طراحی مدل برندسازی جزیره کیش مبتنی بر حس تعلق با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برندسازی حس تعلق به برندمکان مقصد گردشگری جزیره کیش نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۵۶
امروزه، برندسازی ابزاری محبوب و قدرتمند برای خلق جاذبه های احساسی و ایجاد تمایز بین مکان های مشابه در بازارهای رقابتی گردشگری به شمار می رود. در بین مکان ها، جزایر اغلب تجربه های منحصربه فردی در مقایسه با سرزمین اصلی گردشگران فراهم می کنند. برای رقابت جزیره کیش با دیگر جزایر گردشگری جنوب غربی آسیا برندسازی لازم است تا بتوان از پتانسیل ویژه آن برای تبدیل شدن به برترین مقصد گردشگری بهره مند شد.هدف از این تحقیق طراحی مدلی مبتنی بر حس تعلق برای برندسازی جزیره کیش است. ازآنجا که درباره برندسازی جزایر گردشگری مطالعات اندکی انجام گرفته است، برای نظریه پردازی و شناسایی ابعاد مدل از تئوری زمینه ای مبنی بر رهیافت نظام مند استراوس و کوربین استفاده شده است. داده های این تحقیق از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند با استفاده از نمونه گیری نظری از متخصصان و خبرگان حوزه های بازاریابی، برند و گردشگری گردآوری شده است. پس از استخراج مفاهیم اولیه و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مفاهیم با نسخه 18 نرم افزار مکس کیودا استخراج و تجزیه و تحلیل شد.نتایج تحقیق نشان می دهد که فرایند برندسازی مبتنی بر حس تعلق به برند جزیره کیش تحت تأثیر شرایط علّی که مدیریت راهبردی (استراتژیک) برند نامیده می شوند شکل می گیرد. سپس، با استفاده از راهبردهای بازاریابی مکان محور، اقتصادی و حس تعلق به مکان به پیامدهای مطلوب آن، دلبستگی به مکان، ارزش مکان و توسعه اقتصادی   فرهنگی می انجامد. این فرایند در شرایط زمینه ای عوامل محیطی   قانونی و فرهنگی   اجتماعی تقویت شده و با چالش های برندسازی روبه رو است.
۲۹۰.

طراحی و ارزیابی یک نظریه داده بنیاد برای توسعه نوآوری ارزش از سطح درون سازمانی به زنجیره تامین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زنجیره تامین نظریه داده بنیاد نوآوری ارزش نوآوری ارزش مشارکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۲۱۲
یکی از رویکردهای نوین که می توان با استفاده از آن اثربخشی و کارایی زنجیره تامین را افزایش داد، نوآوری ارزش مشارکتی در زنجیره تامین است. تفاوت بین نوآوری ارزش و نوآوری ارزش مشارکتی، سطح فعالیت آنهاست. با وجود اینکه برخی پژوهش ها اقدام به بیان اهمیت نوآوری ارزش در بخش های مختلف سازمان و تا حدی معرفی نوآوری ارزش مشارکتی نموده اند، تا کنون پژوهشی در زمینه ارائه یک چهارچوب و یا مدل برای مدیریت نوآوری ارزش در سطوح بین سازمانی انجام نشده است. هدف اصلی از تحقیق حاضر، پر کردن این شکاف تحقیقاتی بوده است. در این تحقیق آمیخته با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران پتروشیمی و نخبگان آکادمیک داده های مورد نیاز جمع آوری و به روش نظریه داده بنیاد برساختی، تحلیل شده اند. انتخاب نمونه ها بر اساس اصول روش نظریه داده بنیاد به روش هدفمند انجام شد. پایایی نتایج از طریق محاسبه دو شاخص ارزیابی و تائید گردیده است. پس از تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار مکس کیو دی ای، نظریه ای برای مدیریت نوآوری ارزش مشارکتی در زنجیره تامین پیشنهاد شده است. نظریه پیشنهادی نشان می دهد که چگونه می توان از طریق افزایش انطباق، بهبود ارتباطات، افزایش همکاری، افزایش اعتماد، افزایش تعهد، وابستگی متقابل در عین حفظ استقلال و به طور همزمان کاهش هزینه ها به نوآوری ارزش مشارکتی در زنجیره تامین دست یافت. پس از طراحی نظریه، ابعاد آن از طریق تلفیق رویکرد نظریه داده بنیاد با روش دلفی مورد ارزیابی و تائید قرار گرفت.
۲۹۱.

ارائه مدل عوامل مؤثر بر شکل گیری و پیامدهای هم رقابتی: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم رقابتی صنعت بانکداری میل به هم رقابتی چالش های صنعت بانکداری نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۲۴۱
هم رقابتی راهبردی است که در دهه های اخیر به منظور کسب، حفظ و ارتقاء جایگاه رقابتی مورد توجه سازمانها قرارگرفته است. هدف: هدف اصلی پژوهش ارائه مدل عوامل مؤثر بر شکل گیری هم رقابتی و پیامدهای آن است. روش: از نظریه داده بنیاد نظام مند در بخش کیفی و از مدل سازی معادلات ساختاری در بخش کمی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه بخش کیفی، خبرگان و مدیران ارشد بانکی و در بخش کمی، جامعه آماری مدیران، روسا و کارشناسان و کارکنان ارشد بانک سپه بودند. روش نمونه گیری بخش کیفی، هدفمند و گلوله برفی (33 نفر) و در بخش کمی به صورت خوشه ای و ساده بود (368 نفر). یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل کیفی داده های مصاحبه ها، مدل هم رقابتی در صنعت بانکداری ایران ارائه گردید. یافته های آزمون کمی، مدل پژوهش را تأیید نمودند. یافته ها نشان داد که چالشهای صنعت بانکداری (شرایط علی) بر میل به هم رقابتی تأثیر معناداری دارند. یافته ها تأثیر میل به هم رقابتی، عوامل زمینه ای (محیط اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، سیاسی-قانونی و فناوری) و عوامل مداخله گر (منابع، ساختار سازمانی، فناوری، فرهنگ سازمانی، منابع مالی، مدیریت ارشد و سیاست های کلان) بر راهبردهای هم رقابتی و تأثیر این راهبردها بر پیامدهای حاصل را تأیید کردند. نتایج: در راستای حفظ و ارتقاء جایگاه و کسب رضایتمندی مشتریان بانک ها می توانند با کسب شناخت صحیح و مدیریت عوامل مؤثر بر شکل گیری و اجرای راهبردهای هم رقابتی، بستر مناسبی را برای بهره مندی از همکاری با رقبای خود در محیط رقابتی حاکم و پیامدهای اتخاذ راهبردها فراهم نمایند.
۲۹۲.

شناسایی مفهوم اعتماد مشتری به تبلیغات دیجیتال مبتنی بر بلاک چین: توسعه ی مدل با نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتماد مشتری اعتماد به تبلیغات تبلیغات دیجیتال مبتنی بر بلاک چین تجارت الکترونیکی نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۷۳
هدف: در فضای غیرقابل پیش بینی و پویای بازاریابی دیجیتال و الکترونیک، اعتماد مشتری مهم ترین لازمه ی موفقیت تبلیغات بوده و شناسایی مؤلفه های آن در فناوری بلاک چین (علیرغم داشتن ویژگی هایی مانند شفافیت و امنیت، به عنوان یک ابزار دیجیتال) از اهمیت بسیاری برخوردار است. بنابراین، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی جنبه های مختلف اعتماد مشتری در تبلیغات مبتنی بر بلاک چین، طراحی و تدوین گردید.روش شناسی: پژوهش حاضر از منظر هدف، توسعه ای و کاربردی است و دستیابی به اهداف آن با استفاده از روش کیفی نظریه داده بنیاد (رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین) امکان پذیر بود. داده های مورد نیاز با استفاده از مصاحبه های عمیق (از طریق نمونه گیری گلوله برفی) جمع آوری شدند و پس از انجام ده مصاحبه به اشباع نظری رسیدند.یافته ها: نتایج در قالب شش مؤلفه ی مدل پارادایمی استاندارد ارائه گردید. اعتماد به تبلیغات دیجیتال مبتنی بر بلاک چین به عنوان پدیده محوری شناخته شد و ارتباط آن با سایر عوامل از جمله شرایط علی (مشتری، تبلیغات و ویژگی های تبلیغ کننده)، شرایط زمینه ای (ماهیت بلاک چین، زمینه فناوری، زمینه بازاریابی)، شرایط مداخله کننده (عوامل هنجاری، عوامل اجرایی تبلیغات)، استراتژی ها (بهبود بازاریابی و تبلیغات) و سرانجام، پیامدها (مشتری، تبلیغ کننده، اجتماعی) آشکار گردید.نتیجه گیری: فناوری بلاک چین علیرغم ماهیت شفاف خود در انتقال اطلاعات به مخاطبان هدف، از ایجاد اعتماد بی نیاز نیست. به این دلیل که جنبه های فناوری و تکنیکی به تنهایی برای ایجاد اعتماد در مشتریان کافی نیستند و در این میان تبلیغ کنندگان باید به تمامی خصوصیات انسانی، سازمانی و فناوری توجه نمایند.
۲۹۳.

الگوی توسعه گردشگری ورزشی پایدار با رویکرد ورزش های روستایی و بازی های بومی و محلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری ورزشی پایدار ورزش های روستایی بازی های بومی و محلی نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۰۷
با توجه به اهمیت پایداری در فعالیت های گردشگری، پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگوی توسعه گردشگری ورزشی پایدار با رویکرد ورزش های روستایی و بازی های بومی و محلی در استان مازندران انجام پذیرفته است. این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی بوده که با استفاده از نظریه داده بنیاد و مصاحبه با خبرگان انجام شده است. تحلیل داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام پذیرفت و به ظهور 354 کد باز، 66 مفهوم در قالب 11 مقوله اصلی منجر گردید. نتایج نشان داد که وجود جاذبه های گردشگری ورزشی به عنوان شرایط علی موجب ضرورت یافتن توسعه گردشگری ورزشی پایدار با رویکرد ورزش های روستایی و بازی های بومی گردیده است که در صورت به کارگیری راهبردهای سیاستگذاری، مدیریت و برنامه ریزی، و بازاریابی در بستر مناسبی از زیرساخت ها و با توجه به مشارکت دینی و اجتماعی و ملاحظات مالی و حمایتی می تواند منجر به ظهور پیامدهای پایداری معیشت جوامع محلی گردد.
۲۹۴.

طراحی مدل پارادایمی سکوت سازمانی با تأکید بر نقش راهبردی توانمندسازی کارکنان در شکست آن (مورد مطالعه: شرکت ملّی نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکوت سازمانی توانمندسازی شرکت ملی نفت ایران نظریه داده بنیاد مدل سازی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۲۱۷
سکوت سازمانی یکی از پدیده های رایج در سازمان های دولتی است. سکوت سازمانی موضوعی است که در پژوهش های متعددی به آن توجه شده است. نوآوری این پژوهش در بررسی امکان بهره گیری از راهبردهای توانمندسازی کارکنان برای شکست آن است. هدف این پژوهش، طراحی مدل پارادایمی سکوت سازمانی با تأکید بر نقش راهبردی توانمندسازی کارکنان در شکست آن در سازمان های دولتی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی- توسعه ای و در زمره پژوهش های آمیخته است. در مرحله کیفی پژوهش از نظریه داده بنیاد استفاده شد و مشارکت کنندگان که با آن ها مصاحبه به عمل آمد شامل 17 نفر از اساتید دانشگاهی و 20 نفر از مدیران شرکت ملّی نفت ایران بودند. براساس یافته ها، 6 نوع سکوت شامل سکوت محافظه کارانه، معترضانه، نوع دوستانه، منفعت طلبانه، ناامیدانه و منفعلانه و 6 راهبرد با رویکرد توانمندسازی برای شکست سکوت سازمانی شناسایی شد. در مرحله کمّی به منظور اعتبارسنجی مدل از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار smartPLS استفاده شد. بدین منظور، از 185 نفر از مدیران و متخصصان مدیریت منابع انسانی در شرکت ملّی نفت ایران که به صورت تصادفی انتخاب شدند با پرسشنامه نظرخواهی شد. یافته ها نشان داد که ضریب تعیین برای سکوت سازمانی 458/0، برای راهبردها 523/0 و برای پیامدها 588/0 است. در نهایت، نتایج پژوهش نشان داد که سکوت در سازمان های دولتی پدیده ای چندوجهی و پیچیده است و برای شکست آن راهبردهای مبتنی بر توانمندسازی کارکنان اثربخشی دارد.
۲۹۵.

فرزندآوری از دیدگاه زنان متأهل با تأکید بر نگرش دینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فرزندآوری نظریه داده بنیاد نگرش دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۳۵۲
پژوهش حاضر به منظور بررسی نگاه به فرزندآوری در بین زنان شهر تهران انجام شد. روش پژوهش کیفی بود و در تحلیل داده ها از نظریه داده بنیاد استفاده شد. در جمع آوری داده های این پژوهش از مصاحبه کیفی از 16 زن متأهل بدون فرزند، بین سنین 20 تا 40 سال استفاده شد. یافته ها به صورت ۱۰ مفهوم اولیه، ۱۲۵ کد باز، ۷۴ کد محوری و ۱۳ کد هسته ای و همچنین زمینه ها، فرایندها و پیامدها استخراج شد. فرزندآوری، کد هسته ای بود که یک نیاز است و با دو نگاه در معنای فرزند شکل گرفته است: نگاه خدامحور و خودمحور. با نگاه خدامحور به فرزندآوری، اهمیت تربیت نسل توحیدی و با نگاه خودمحور، بیشتر تمایلات شخصی مهم بود؛ البته نگاه خدامحور کمتر مورد نظر افراد بود. برای دستیابی به نگاه خدامحور لازم است به زمینه سازی، فرایندسازی و پیامدهای تمایل به فرزندآوری در آیات و روایات پرداخته شود تا به تدریج با نگاه خدامحور تمایل به فرزندآوری بیشتر شود.
۲۹۶.

الگوی نظری اقدامات جاری معلمان برای شخصی سازی یادگیری دانش آموزان ابتدایی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معلمان ابتدایی دانش آموزان ابتدایی شخصی سازی یادگیری الگوی برنامه درسی نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۳۴۶
هدف اصلی این پژوهش، بررسی فعالیت های جاری معلمان برای شخصی سازی یادگیری دانش آموزان در دوره دوم ابتدایی نظام آموزشی ایران در سال تحصیلی 98-1397 بود. این پژوهش از نوع پژوهش کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان دوره دوم ابتدایی شهر بیرجند هستند که شیوه انتخاب آنها هدفمند بود. در مجموع با 22 نفر از معلمان مصاحبه شد و به اشباع نظری رسید. ملاک انتخاب 22 نفر اصل اشباع نظری بوده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و انتخابی صورت گرفت و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا تحلیل شد. یافته ها در قالب مدل مفهومی به این صورت شکل گرفت: شرایط علی (موجبات و فرصت ها)؛ عوامل محوری (عناصر شخصی سازی یادگیری)؛ راهبردها (اقدامات کاربردی معلمان)؛ عوامل زمینه ای (زیرساخت-ها)؛ عوامل مداخله گر: تسهیلگرها (پشتیبان کننده ها) و محدودکننده ها (فاصله معلمان با عملکرد حرفه ای)، و در نهایت پیامدها (نتایج شخصی-سازی یادگیری) می باشد. برای روایی و پایایی از روش لینکلن و گوبا که شامل: اعتبار، اعتماد، تأییدپذیری و انتقال پذیری است، استفاده شد. و از نظر روایی و پایایی مورد تأیید قرار گرفت. در پایان یافته های پژوهش نشان داد معلمان دوره دوم ابتدایی، با عملکرد حرفه ای برای شخصی سازی یادگیری دانش آموزان، فاصله زیادی دارند و همچنین معلمان آموزش های لازم را در این زمینه دریافت نمی کنند.
۲۹۷.

نشانگرهای شایستگی های رهبری مدیران آموزشی؛ یافته های یک مطالعه داده بنیاد

کلیدواژه‌ها: شایستگی رهبری نظریه داده بنیاد مدیران مدارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۴۲
هدف اصلی پژوهش، ارائه الگوی شایستگی رهبری مدیران مدارس ابتدایی است که با رویکرد داده بنیاد انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته با 22 نفر از مدیران، معاونان و معلمان مدارس صورت گرفته است که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. در این پژوهش، برای تحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل محتوا و برای تعیین روایی از تطبیق توسط اعضا و بررسی همکار استفاده گردید. برای تعیین پایایی نیز از پایایی بازآزمون و روش توافق درون موضوعی استفاده شد. مفهوم ها و مؤلفه های شایستگی های رهبری (144 مفهوم کلیدی، 29 مقوله اولیه و 5 مقوله ثانویه) از مصاحبه ها مشخص و در قالب الگوی مفهومی داده بنیاد تدوین شد. بر اساس یافته های پژوهش، مقوله محوری، شایستگی رهبری مدیران است. مؤلفه های برآمده از دل مصاحبه ها به این شرح است: مؤلفه های برنامه ریزی استراتژیک؛ شامل تفکر استراتژیک، آینده نگاری، هدف گذاری؛ مؤلفه های مدیریت همه جانبه شامل مدیریت بر رفتار، مدیریت منابع، مدیریت هزینه، مدیریت اقتضایی، ایجاد انگیزه؛ مؤلفه های دانش افزایی شامل تخصص علمی، دانش تعلیم و تربیت، دانش مدیریت، دانش ارتباطات، مهارت های پژوهشی، مهارت های ارتباطی، ایجاد شبکه های ارتباطی، شناخت فعالیت های مدارس، شناخت ارزش ها، شناخت محیط، شناخت ساختار؛ مؤلفه های ویژگی های فردی شامل اخلاقی، رفتاری، شخصیتی، نگرشی، هوشی و اعتقادی و همچنین مؤلفه های اعتبار شامل وجهه در بین مدیران مدارس، وجهه اخلاقی، عامل تغییر و تحول خواهی است.
۲۹۸.

ارائه مدل مفهومی نظام جامع آموزش مشاغل اختصاصی سازمان نظارتی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل سازی مدل مفهومی نظام جامع آموزش نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۸۲
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل مفهومی نظام جامع آموزش برای مشاغل اختصاصی سازمان نظارتی انجام شد. ازنظر نوع پژوهش کیفی و روش پژوهش نیز سیستماتیک برخاسته از داده های استراوس و کوربن بود. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش را کلیه کارشناسان، نخبگان و اساتید شاغل در مشاغل اختصاصی سازمان نظارتی تشکیل می دادند. برای نمونه گیری از نوع هدفمند نظری استفاده شد. حجم مشارکت کنندگان به تعداد 33 نفر است که با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است و افرادی انتخاب شدند که بیشترین اطلاعات و داده را برای پاسخ به سؤالات فراهم نمودند و مصاحبه ها تا رسیدن به نقطه اشباع و حداکثر اطلاعات ادامه یافت. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد: مدل مفهومی به دست آمده دارای 673 مفهوم، 126 مؤلفه و 18 مقوله است و مقولات آن شامل: شرایط علَی ( شناسایی عوامل مؤثر در ضعف آموزش، بازنگری در وضعیت موجود، وضعیت کمی و عوامل کیفی آموزش، بازنگری در شناسنامه آموزشی مشاغل)، شرایط زمینه ای (ضرورت آموزش، عوامل اقتصادی، اجتماعی و قانونی)، شرایط مداخله گر (سیاست گذاری و بازنگری در شرح وظایف) راهبردها (نظارت و ارزشیابی، نیازسنجی واقع بینانه، بازنگری در محتوای آموزش و هدف گذاری) و پیامدها (تدوین نظام جامع آموزش، ایجاد انگیزه در کارکنان و برنامه ریزی هدفمند) است.
۲۹۹.

طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزش راهبردی با هدف توسعه منابع انسانی در صنعت خودروسازی (مورد مطالعه: گروه خودرو سازی سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش راهبردی توسعه منابع انسانی گروه خودرو سازی سایپا نظریه داده بنیاد روش آمیخته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۲۰۹
پژوﻫش حاضر با ﻫدف طراحی الگوی آموزش راهبردی و تبیین نقش آن در توسعه منابع انسانی انجام شده است. این پژوﻫش از نوع تحقیقات کاربردی می باشد که از روش آمیخته از نوع اکتشافی به عنوان روش پژوﻫش استفاده کرده است. جامعه آماری در بخش کیفی27 نفر و کمی 400 نفر از متخصصان حوزه آموزش و توسعه منابع انسانی و استراتژی گروه خودروسازی سایپا به عنوان مشارکت کننده استفاده شده است.از روش نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی و تصادفی طبقه ای در بخش کمی استفاده شده است . ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تج زیه و تحلیل داده ﻫا در بخش کیفی از نرم افزار excel و کمی از نرم افزار AMOS و 19SPSS استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ﻫا در بخش کیفی شامل روش داده بنیاد (کدگذاری باز، محوری و انتخابی)در بخش کمی از روش تحلیل مسیر، ﻫمبستگی پیرسون و تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج این پژوﻫش در بخش کیفی منجر به شکل گیری الگوی آموزش راهبردی با هدف توسعه منابع انسانی در گروه خودرو سازی سایپا شد و در بخش کمی تاثیر الگوی آموزش راهبردی در تبین توسعه منابع انسانی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حاکی از تأثیر مثبت الگوی آموزش راهبردی بر توسعه منابع انسانی بود. یافته ﻫای این پژوﻫش می تواند دﻻلت ﻫای کاربردی و عملیاتی در راستای توسعه منابع انسانی در گروه خودرو سازی سایپا ارائه دﻫد.
۳۰۰.

الگوی آموزش مبتنی بر شایستگی در هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش: نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آموزش مبتنی بر شایستگی الگوی شایستگی نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۲۷۰
مقدمه: آموزش به عنوان عامل اصلی در توسعه پایدار، همواره مورد تاکید برنامه ریزان بوده است و یکی از موفق ترین روش ها آموزش شایستگی محور است، لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مولفه ها و عوامل تاثیر گذار بر آموزش مبتنی بر شایستگی و طراحی الگوی مناسب هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش است. روش کار: روش پژوهش از نوع کیفی با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد می باشد. بدین منظور از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با خبرگان علمی آشنا با موضوع تحقیق استفاده شده است که جمع آوری آن در بازه زمانی مهر 1397 تا فروردین 1398 صورت گرفته و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. به منظور تحلیل داده ها از سیستم کد گذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که شرایط علّی از 4 مقوله اصلی(لزوم کاربردی نمودن آموزش، تربیت نیروی انسانی ماهر، اشتغال و تراکم غیر منطقی داوطلبین در رشته های نظری)، پدیده اصلی از دو مقوله جنبه عینی شایستگی (دانش و مهارت) و جنبه ذهنی شایستگی (نگرش، بینش، توانایی و انگیزه)، شرایط زمینه ای از 4 مقوله اصلی حمایت ها؛ عوامل اقتصادی؛ اقدامات آموزش و پرورش؛ عوامل فرهنگی؛ شرایط مداخله گر از3مقوله اصلی و 9 مقوله فرعی شامل توانمند سازی هنرآموزان؛ عوامل آموزشی؛ اقدامات آموزش و پرورش؛ و راهبردها از دو مقوله اصلی اقدامات آموزش وپرورش و توانمند سازی(هنرجویان) و پیامدها از دو مقوله اصلی فردی و اجتماعی تشکیل شده است. نتیجه گیری: برای آموزش مبتنی بر شایستگی باید به عوامل موثر بر آن توجه شود و با یک نگرش سیستمی و همه جانبه در قالب عوامل و مولفه ها، شرایط علّی، راهبردها، عوامل زمینه ای، شرایط محیطی و پیامدها مورد توجه قرار گیرد.