مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱٬۴۰۱ تا ۲۱٬۴۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
89 - 109
حوزههای تخصصی:
با ورود به قرن 21 تغییرات فاحشی در رویه تعداد معدودی از دولت ها پیرامون نحوه مبارزه با تروریسم پدید آمد. در این راستا کشورهای اسرائیل و آمریکا راهبردهای نظامی ناشناخته ای همچون راهبرد قتل های هدفمند را در دکترین نظامی خود وارد نمودند و بر پایه آن به مبارزه با آنچه که به زعمشان تروریسم تعبیر می گشت پرداختند. راهبرد صدرالأشاره از این امتیاز برخوردار است که از لشکرکشی های گسترده علیه تروریسم اجتناب و صرفاً رهبرانشان را مورد هدف قرار می دهد لیکن هیچ مقرره ای در حقوق بین الملل مبارزه با تروریسم را با توسل بدین راهبرد تجویز ننموده است. پرسش اصلی تحقیق حاضر آن است که به لحاظ حقوقی چه انتقاداتی بر توجیهات نظامی مطروحه در مقام طرفداری از توسل بدین راهبرد وارد است و در صورت لزوم بر کاربست این راهبرد مسکوت در حقوق بین الملل چه ضوابطی می بایست رعایت شود؟ در این تحقیق نویسندگان از روش توصیفی-تحلیلی و در مواردی از روش تطبیقی استفاده نمودند تا به پرسش فوق پاسخ دهند. نتیجه کلی تحقیق بدین موضوع تأکید می کند که هر چند در مواردی کاربست راهبرد قتل های هدفمند علیه رهبران تروریسم از لحاظ نظامی مطلوب است لیکن توجیه حقوقی چنین عملی بسیار دشوار بوده و مقتضی است که در صورت لزوم بر کاربست این راهبرد پنج ضابطه رعایت شود.
تحلیل مفهوم و الگوی قدرت در فضای مجازی؛ مطالعه شکل گیری جنبش های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
169 - 204
حوزههای تخصصی:
ماهیت قدرت و نحوه شکل گیری آن در بستر ساختارهای جدید تولید، فرآوری و انتقال اطلاعات (از جمله در بستر شبکه های اجتماعی) متفاوت از فضای واقعی است، بدین معنا که فضای شبکه های اجتماعی، نظام نوینی از کنشگری اجتماعی را برای افراد ایجاد کرده است که در نهایت می تواند منجر به شکل گیری قطب های جدیدی از قدرت شود. پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این سوالات انجام شده است که: آیا ماهیت قدرت در شبکه های اجتماعی تغییر کرده است؟ فرآیند شکل گیری قدرت در شبکه های اجتماعی چگونه است؟ در پاسخ به این سوال، شکل گیری جنبش های اجتماعی تحت تاثیر فضای مجازی نیز مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد با پذیرفتن تعاریف متعارف از قدرت، شکل گیری آن در فضای شبکه ای در یک چارچوب آبشاری و براساس سطوح سلسله مراتبی کنشگران، از مالکان زیرساخت اینترنت، به مالکان پلتفرم ها و در مرحله بعد به کاربران (به ترتیب اثرگذاری شامل: سلبریتی ها، اینفلوئنسرها، بلاگرها، رسانه های رسمی و در نهایت کاربران عمومی) صورت می گیرد. همچنین در فرآیند شکل گیری قدرت شبکه ای، مالکیت یا امکان کنترل پلتفرم های شبکه های اجتماعی نقش بسیار اساسی دارد.
طراحی مدل و شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد سیاه چاله های منابع انسانی جهت ارتقا بهره وری کسب و کارها با استفاده از روش نقشه شناخت فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
139 - 174
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد جمعیت و همچنین گسترش علم و فناوری های جدید، کسب و کارهای گوناگونی در جامعه ایجاد شده است. این کسب و کارها برای اینکه از بهره وری خوبی برخوردار باشند و در مقابل رقبای خود دچار ضعف نشوند، باید به بحث منابع انسانی توجه خاصی داشته باشند. هدف این پژوهش طراحی مدلی به منظور مشخص شدن عوامل مؤثر بر ایجاد سیاه چاله های منابع انسانی با استفاده از نقشه شناخت فازی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل خبرگان آشنا با موضوع در دانشگاه لرستان و دانشگاه آزاد می باشند که اعضای نمونه بااستفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و براساس اصل اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه است که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و پایایی آن با استفاده از پایایی درون کدگذار میان کدگذار با ضریب 78/0 محاسبه شده است. همچنین ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن به ترتیب بااستفاده از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون که ضریب آن 84/0 است، مورد تأیید قرار گرفته است. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه نگاشت فازی استفاده شده است. در این پژوهش یافته های بخش کیفی شامل شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد سیاه چاله های منابع انسانی می باشد و یافته های بخش کمی شامل رتبه بندی این عوامل براساس درجه اهمیت می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که ترجیح تعهد بر تخصص با بالاترین ظرفیت تأثیرپذیری (03/19) و در نتیجه بالاترین درجه ی مرکزیت (44/36)، به عنوان مهمترین عامل مؤثر بر ایجاد سیاه چاله های منابع انسانی است. پس از آن به ترتیب بی توجهی مافوق به مسائل و اتفاقات سازمان با درجه مرکزیت (05/36)، فقدان نظام ارزیابی عملکرد درست با درجه مرکزیت (36)، فردگرایی با درجه مرکزیت (97/35) و ناکارآمدی مدیر با درجه مرکزیت (41/35) از دیگر عوامل مهم در ایجاد سیاه چاله های منابع انسانی می باشند.
بررسی شاخص های دو گانه پست مدرنیسم در رمان «هست یا نیست» اثر سارا سالار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
113 - 139
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم در شمار سومین دوره از ادوار سه گانه تاریخ تفکّر انسانی قرار می گیرد. در این دوره که از پایان قرن نوزدهم تا به امروز را شامل می گردد، خلق واقعیت جانشین کشف واقعیت می شود. بسیاری از داستان نویسان معاصر امروز ایران نیز، تحت تأثیر آثار نویسندگان پسامدرن غرب به نوشتن این سبک از داستان پرداخته اند. از جمله این نویسندگان سارا سالار است که در رمان«هست یا نیست» با مؤلّفه هایی چون انکار حقیقت، شک اندیشی و عدم قطعیت، تناقض، اصالت دادن به ذهن خواننده و زمان پریشی، هنر خود را به عنوان نویسنده ای پست مدرن معرفی نموده است. این پژوهش ضمن برشمردن مؤلّفه های پست مدرن در رمان هست یا نیست، درصدد ارائه پاسخی مستدل به این سوال است که سارا سالاردر این رمان بیشتر از کدام عناصر پست مدرن استفاده کرده است؟ و در میان داستان نویسان پست مدرن چه جایگاهی دارد؟ در این پژوهش نویسندگان با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی، به طور خاص به تعریف ویژگی های داستان های پسامدرن و مقوله های آن پرداخته و یافته های پژوهش نشان دهنده این موضوع است که عامل تغییر زاویه دید و عدم قطعیت مهمترین شاخصه های پسامدرن در این رمان است.
رابطه علی گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ بر اساس خودپنداره (واقعی و ایده آل) با میانجی ناگویی هیجانی در دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
17 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ بر اساس خودپنداره ( واقعی و ایده آل ) با میانجی ناگویی هیجانی در دختران دارای اضافه وزن بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران دارای اضافه وزن مراجعه کننده به کلینیک های تغذیه ای شهر اردبیل بود. نمونه پژوهش 250 نفر بود که که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس خود پنداره راجرز(1938)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو باگبی و همکاران(1994) و مقیاس پیروی از رژیم غذایی(1994) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خودپنداره ایده آل با گرایش به کنترل وزن رابطه مستقیم مثبت و معنی داری وجود دارد و بین خودپنداره واقعی با گرایش به کنترل وزن رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. هم چنین در روابط غیرمستقیم، ناگویی هیجانی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین خود پنداره واقعی با گرایش به کنترل وزن به صورت منفی و معنی داری گرایش به کنترل وزن را پیش بینی کند و نیز رابطه بین خودپنداره ایده آل با گرایش به کنترل وزن به صورت مثبت و معنی دار گرایش به کنترل وزن را پیش بینی کند. هم چنین مدل از نیکوئی برازش مطلوبی برخوردار بود. درنهایت ناگویی هیجانی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین خودپنداره( واقعی و ایده آل) با گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ، می تواند نقش مهمی را در کنترل وزن دختران دارای اضافه وزن ایفا کند.
بررسی و مقایسه تجرید در شعر و معماری عربی- اسلامی (با تاکید بر دیدگاه سنت گرایان در باب هنر اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
43 - 66
حوزههای تخصصی:
فلاسفه سنت گرا هنر اسلامی را هنری انتزاعی، رمزگونه و معنا دار معرفی کرده اند. بر این اساس، تجرید خالص به عنوان یکی از شاخصه های مهم هنرهای اسلامی که برگرفته از اولین منبع زیباشناختی تجرید در اسلام یعنی کتاب مقدس قرآن کریم و مبتنی بر رمز و معناگرایی است، جایگاه ویژه ای در هنر معماری اسلامی ایران و جهان عرب دارد. اما این عنصر و شاخص مهم، در هنر شعر فارسی و عربی، که یکی از برجسته ترین و گسترده ترین هنرهایی است که در دوره اسلامی به هدف تجسیم و تجسید مفاهیم انتزاعی و ماورائی و مبتنی بر عقاید توحیدی و عرفانی این دو ملت، سروده شده است، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین ، بررسی و مقایسه عنصر تجرید در شعر و معماری عربی - اسلامی و ایرانی اسلامی با تاکید بر دیدگاه سنت گرایان پرداخته شده است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که ظهور تصوف و عرفان در شعر و معماری این دو ملت نقطه اوج گرایش به تجرید خالص در این هنرها بوده است. در این راستا مفاهیمی همچون، وحدت وجود، تجلی، عشق، فنا و بقا در قالب اشکال هندسی، خطوط، رنگها و کلمات و عبارات و بواسطه ابزارهای هنری مشترکی همچون ایقاع، توازن، تکرار، رمز، تشبیه و .... در شعر و معماری عربی- اسلامی و ایرانی اسلامی انعکاس یافته، بطوریکه تقریبا هرآنچه در عالم عرفان اتفاق افتاده ،با زبانی تجریدی به عرصه این دو هنر ایرانی و عربی اسلامی راه یافته است.
نثر شاعرانه در دو رمان «ذاکرة الجسد» و «یک عاشقانه آرام»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
166 - 184
حوزههای تخصصی:
نظم و نثر دو گونه ادبی هستند که هر یک ویژگی وکارکرد خاص خود را دارند؛ نثر با رویکردی منطقی به بیان تحلیلی و تعلیلی یک موضوع می پردازد، امّا شعر غالباً بر محور و بنیاد عاطفه، احساس و خیال حرکت می کند. در پاره ای از موارد، نثر از ویژگی های استدلالی و تحلیلی خارج می شود و با بهره گیری از صورخیال و آرایه های لفظی و بدیعی، احساس و عاطفه خواننده را تحت تأثیر قرار می دهد. این نثر، نثر شاعرانه نام دارد. رمان ذاکره الجسد، نوشته احلام مستغانمی (1953) و رمان یک عاشقانه آرام، نوشته نادر ابراهیمی (۱۳۱۵-۱۳۸۷)، دو اثری هستند که باور بر آن است؛ نثر آنها رنگ و بوی شاعرانه دارد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که دامنه آن محدود به تأثیر و تأثر نیست، بلکه بر تشابه، تباین و زیبایی شناسی ادبی تأکید دارد، دو رمان مزبور را از نگاه مؤلفه های نثر شاعرانه بررسی کرده است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که موسیقی درونی(تکرار، واج آرایی)، کاربرد استعاره، تشبیه، تضاد واژگان، تضاد فعلی و حسّامیزی از برحسته ترین نمودهای نثر شاعرانه هستند که در نثر شاعرانه احلام مستغانمی و نادر ابراهیمی به کار رفته است. حضور این ویژگی ها، نثر ایشان را شاعرانه، جذّاب، خیال انگیز، زیبا و پرطروات نموده است. با این تفاوت که کاربرد استعاره های مکنیه در نثر مستغانمی، شاخص تر و ممتازتر است.
طراحی الگوی حکمرانی سبز با رویکرد توسعه پایدار در نظام سلامت مبتنی بر تکنیک دلفی فازی (مورد مطالعه: بیمارستان های شهر کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
139 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی حکمرانی سبز با رویکرد توسعه پایدار مبتنی بر تکنیک دلفی فازی بود که از لحاظ هدف کاربردی، و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، تحقیق آمیخته به شمار می رود. بخش کیفی شامل 12 نفر از خبرگان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کیفی به منظور بررسی مهم ترین مؤلفه ها و شاخص ها از فن دلفی فازی استفاده گردید. نمونه بخش کمّی نیز کارشناسان و مدیران بیمارستان های شهر کرمان بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای بخش کیفی بود. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش تحلیل محتوای استقرایی به کمک نرم افزار مکس کیودا و در بخش کمّی با استفاده از نرم افزار آموس انجام شد. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که ابعاد زیست محیطی، حاکمیتی و اجتماعی، مهم ترین بسترهای لازم برای حکمرانی سبز در نظام سلامت می باشد. بُعد زیست محیطی شامل مؤلفه های انرژی های تجدیدپذیر، کاهش منابع، محصولات سازگار با محیط زیست، تلفات طبیعی، انتشار گازهای گلخانه ای و آلودگی و زباله می باشد. بُعد اجتماعی شامل مؤلفه های بهداشت و ایمنی، مشارکت های اجتماعی و سیاسی، حقوق بشر، مدیریت منابع انسانی، رضایت بیماران و روابط جامعه است. همچنین، بُعد حاکمیتی شامل مؤلفه های حقوق سهامداران، حاکمیت شرکتی، مدیریت ریسک و فرصت و اخلاق در تجارت می باشد.
ریسک دنباله و بازده مازاد سهام: شواهدی از ناهنجاری های مومنتوم و ریسک غیرسیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۶)
253 - 276
حوزههای تخصصی:
ناهنجاری های بازار سرمایه ناشی از عواملی است که در مدل های قیمت گذاری دارایی سرمایه ای مورد توجه قرار نگرفته است. از استدلال های مطرح شده برای توضیح ناهنجاری ها، تئوری ارزش افراطی است. بر مبنای تئوری ارزش افراطی، ریسک دنباله رویداد نامطلوبی است که می تواند تاثیر منفی بر بازده مازاد سهام داشته باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ترکیب ناهنجاری های مومنتوم و ریسک غیرسیتماتیک با ریسک دنباله بر بازده مازاد سهام است. در پژوهش حاضر از دو معیار ریسک دنباله تجمعی و ریسک کوواریانس دنباله ترکیبی برای محاسبه ریسک دنباله استفاده شده است. روش نمونه گیری در این پژوهش حذف سیستماتیک و دوره زمانی پژوهش سال های 1385 تا 1398 انتخاب گردیده است. تعداد شرکت های نمونه شامل 136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و از رگرسیون 5 عاملی فاما و فرنچ (2015) برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از این است که ترکیب پرتفوی ریسک غیرسیستماتیک و ریسک دنباله بر بازده مازاد سهام تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین، سرمایه گذاران با ترکیب این پرتفوی می توانند در بازار سرمایه ایران بازدهی کسب نمایند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که ترکیب پرتفوی مومنتوم و ریسک دنباله منجر به بازده مازاد سهام نمی گردد. در کل، نتایج پژوهش نشان داد که برای توضیح وجود ناهنجاری ریسک غیرسیتماتیک می توان از ریسک دنباله استفاده نمود
نقش قیاس فرضی در قاعده ی: التعزیر یدرء بالشبهة(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزه های فقه و حقوق جزاء سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
125 - 144
حوزههای تخصصی:
پژوهش گزارش شده در نوشتار پیش رو، به روش توصیفی تحلیلی و گاه، برخوردار از تحلیل انتقادی می کوشد به تبیین کیفیت نقش آفرینی قیاس فرضی، در تبیین اندیشه ی ضرورت و یا عدم ضرورت تاسیس قاعده ی: التعزیر یدرء بالشبهه، نایل آید. مقاله حاضر، مترصد بر این نیست که از روش قیاس فرضی بهره گیرد تا یکی از دو نظریه ی رقیب را تقویت و یا رد کند، بلکه تلاش دارد تا نشان دهد که هر یک از دو نظریه ی متقابل، چگونه می تواند به قیاسی فرضی مستند باشد و این روش عام، چگونه و با کدام یک از اقسام آن می تواند در نظریه ها نقش آفرینی کند. هر چند موافقان یا مخالفان ضرورت تأسیس قاعده ی: التعزیر یدرء بالشبهه، در سخنان خود، به بهره گیری از قیاس فرضی و اقسام آن، اشاره ای ندارند، ولی می توان به خوانش دیدگاه آنان بر اساس قیاس فرضی پرداخت. نتیجه این خوانش، نمایان می سازد که هر دو دیدگاه متقابل، از جهت روش، مشترک هستند و از دو قسم از اقسام قیاس فرضی یعنی: کد گذاری ایدئولوژیکی و کد گذاری ناقص بهره می گیرند، ولی تطبیق این دو روش، بر مقدمات متفاوت، سبب شده است خروجی کاربست هر یک از این روش ها، با دیگری متفاوت باشد. حاصل این یکسانی در روش و تفاوت در نتیجه، می تواند به پژوهشگران کمک کند تا در مقام نقد هر یک از این دو نظریه متقابل، بر مقدمات قضایا متمرکز شوند نه بر روش به کار گرفته شده؛ زیرا روش، در هر دو نظریه ی رقیب، واحد است.
واکنش شناختی جرایم بورسی در سیاست کیفری ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حمایت کیفری از بازار سرمایه، موضوعی مستقل، در حقوق مربوط به سرمایه گذاری به شمار می آید. هدف این حمایت، حفظ حقوق سهامداران، ایجاد نظم در بازار داد و ستد سهام و همچنین جلوگیری از رفتارهای زیان بار است. برای رسیدن به این مقاصد، لازم است که ضمانت اجراهای کیفری تعیین شده، با رفتارهای ارتکابی، متناسب باشد و در جهت دستیابی به این مقاصد، تدوین و تصویب شده باشد. مجازات های تعزیری درجه ی 6 و 7 که در اصلاحات سال 1399 نیز به اشکال مختلف مورد تعدیل و تعلیق نیز قرار گرفته است، نمی تواند عاملی بازدارنده و البته اصلاحگر، در مورد رفتارهای زیان آور بورسی به حساب آید؛ از سوی دیگر، به دلیل گستردگی فعالیت های بورسی در سطح جامعه و درگیرشدن گروه های مختلف مردم در این صحنه ی اقتصادی و به دنبال آن، وقوع برخی رفتارهای زیان بار با گستره ی وسیع، موجب شده است که تناسب بین رفتار مجرمانه و مجازات های قانونی تعیین شده، به شکلی آشکار، مورد خدشه قرار گیرد. به نظر می رسد: برای جبران این نقیصه در سیاست کیفری ایران، لازم است که در رفتارهای مجرمانه، بازنگری اساسی انجام شود و از سوی دیگر، با در نظر گرفتن میزان خسارت وارده به اشخاص و کلیت اقتصادی، مجازات های متناسبی وضع شود که قدرت بازدارندگی و خاصیت ترمیمی را داشته باشد.
چاپ نوشت (۱۳): نخستین تلاش ها برای راه اندازی کتابخانه های عمومی و ملی در دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
مؤلف در این مقاله به معرفی اولین کتابخانه عمومی کشور در شهر تبریز پرداخته و ضمن اشاره به چگونگی تأسیس و شکل گیر این کتابخانه به فعالیت ها، مؤسس، ریاست کتابخانه، واقفان و ... نیز اشاره می نماید. در این مقاله در ادامه به کتابخانه ملتی مرکز ایرانی به عنوان اولین کتابخانه ملی ایران که در طهران دوره مظفری تأسیس می گردد نیز اشاره و چند و چون تأسیس، ریاست آن، واقفان و تنوع کتاب ها و ... نیز پرداخته می شود و در پایان فهرستی از اولین کتاب های این دو کتابخانه ارائه می گردد.
رابطه دولت- جامعه در کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا بعد از تحولات حوزه عربی در سال 2011(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات کشورهای عربی منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، که در سال 2010 آغاز شد و در سال 2011 به اوج خود رسید و به «بهار عربی» یا «بیداری اسلامی» معروف شده است، توجه اغلب پژوهشگران و کارشناسان مسائل سیاسی را در مورد علل، زمینه ها، ماهیت و فرجام این تحولات به خود جلب کرده است. بررسی های اولیه نشان می دهد این تحولات ناشی از نارضایتی عمیق مردم کشورهای عربی منطقه از ناکارآمدی، فساد و بی عدالتی سیستماتیک و نهادینه شده در نظام ساختاری و کارگزاری دولت های متبوع خود بوده است. بر این اساس، این پرسش مطرح می شود که ناآرامی های اجتماعی و اعتراض های مردمی سال های 2010 و 2011 در کشورهای عربی منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا چه تأثیری در روابط دولت و جامعه داشته است؟ در راستای پاسخ به این پرسش، داده ها با مراجعه به منابع کتابخانه ای و برخط گردآوری و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بررسی و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد بر اساس رهیافت قرارداد اجتماعی، ملت های منطقه در اعتراض های گسترده و دامنه دار خود، به دنبال انعقاد قرارداد اجتماعی جدیدی بودند که بر اساس آن، منافع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هویتی آنها تأمین شود. دولت های منطقه در مواجهه با این اعتراض ها طیف متنوعی از سیاست های کنترل و مهار را اتخاذ کردند؛ اما در نهایت دولت های مصر، تونس، لیبی و یمن سقوط کردند و در سوریه، اردن، بحرین و عربستان سعودی سیاست ها و راهبردهای کنترل و مهار اعتراض ها با موفقیت همراه شد. در نهایت، هیچ یک از حرکت های اعتراضی به تجدید قرارداد اجتماعی موجود و شکل گیری قرارداد اجتماعی جدید منجر نشد. از آنجا که علل و زمینه های اعتراض های مردمی در سال های 2010 و 2011 کماکان در کشورهای مورد مطالعه وجود دارند پیش بینی می شود این کشورها شاهد امواج جدیدی از اعتراض های مردمی در آینده باشند.
Semantic Analysis of the Word "Sawwal" in the Qur'an with Emphasis on the Semantic Fields of Companionship and Succession(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Examining the meaning of the words in the Qur'an plays a significant and special role in understanding the purpose of God and the precise application of divine commands. Semantics of the Qur'an is a methodical interpretation of the subject that, if based on the principles of the Qur'an, is able to present the meaning of words to mankind in the form of a divine worldview and explain it. Also the theory of semantic domain is very helpful in studying the semantic structure of words of any language and explaining the semantic limits of its lexical elements, because every word adopts a part of its meaning from other words of the same domain. The word "Sawwal" is one of the words that are used 4 times in the Quran. Examining words that have a low frequency in Quranic use will be able to be accurately understood only through semantic methods. One of these methods is constructive semantics, which will help to solve the problem of semantic analysis through the examination of lexical co-occurrence and substitution. Study the verses through constructivist semantics has made a great contribution to understand the divine meaning and purpose of the use of words, and it has been considered as an effective method in religious research. Examining the companionship and succession of the intended words in the Qur'an reveals the semantic areas related to the words and specifies the way of communication with each of the areas. The current research has discussed and investigated the word "Sawwal" with the aim of semantics in the semantic fields on the axes of companionship and succession. Semantic fields mean a set of words that have common semantic components. Therefore, in order to distinguish this type of words (having common semantic components) have been used the axes of companionship - verbal chain that are placed together - and succession - the connection of linguistic elements in the verbal chain with non-existent elements in that chain that can be placed Instead of any of the existing elements. Using the method of description and analysis, the present research has analyzed the word "Sawwal" in the Qur'an. The word "Sawwal" which in the dictionary analysis means seducing and adorning, has commonalities with many semantic fields. This word is used in the Qur'an to warn the audience and warns the believers about the possibility of falling into the trap of adorning. This word has been used in four verses, from "Tafʻīl" pattern which emphasizes plurality and gradualness, and it is in conjunction with the words "al-Shayṭān" and "Nafs". Therefore, in order to analyze the semantic fields involved with the word "Sawwal", investigated its substitutes, which include the words "Zayyin", "Iḍlāl", "Ighwā", "Nazgh" and "Vasvasah", and at the end, as result It was found that function of "al-Shayṭān" for "Taswīl" is to make religious affairs seem unimportant, which makes people dare to commit sins and ugly deeds. But "Nafs" is tool of "al-Shayṭān" for "Taswīl". The word "Zayyin" with the highest frequency in the relationship of succession with "Sawwal" emphasizes this fact that Satan adorns sin in the eyes of human. The word "Iḍlāl", like the word "Taswīl", uses the existential container of "Nafs" in the direction of deviating from guidance. "Nazgh" is the reason for strengthening the motivation of man to commit evil deeds, and "Waswasah" is the reason for his internal boiling in the process of "Taswīl". "Ighwāʼ" also, in the role of succession, intensifies the adorning which causes believable move toward sins. Therefore, the meaning that can be inferred from the interpretations and lexicographers of the word "S W L" is found in concepts such as "Adorning" and "Decorating", "Facilitating" and "Making easy", "Pretending" and "Making good". In Qur'anic research with the constructivist style, after examining the vocabulary and understanding the relationship between them and considering the lexical context, the overall structure and relationship between the words can be obtained. In the end, this method has been implemented in the figure (1) and has shown the way of semantic communication. The use of meaning in the recognition of words such as "Sawwal" can be effective in his attitude and lifestyle. For example, the role of the "Devil" and the "Nafs" in man's interpretation can be effective on self-control and change in his behavior. This is despite the fact that the understanding of this intellectual system could not be fully realized without a semantic view.
بررسی تأثیر عملکردهای بازی وارسازی سبز بر مدیریت تجربه و نتایج رفتاری در میان مشتریان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
44 - 63
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش آگاهی زیست محیطی مصرف کنندگان، کسب وکارها ناگزیر به بازنگری روش های بازاریابی و استقبال از رویکردهای نو مانند بازی وارسازی سبز هستند. در پاسخ به این نیاز، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عملکردهای بازی وارسازی سبز بر مدیریت تجربه و نتایج رفتاری در میان مشتریان انجام شده است. به لحاظ روش، این پژوهش جزء پژوهش های توصیفی - پیمایشی، و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات از زمره تحقیقات همبستگی و از نظر هدف، کاربردی به شمار می آید. در این پژوهش از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است و جامعه آماری آن شامل خبرگان، متخصصان و صاحب نظران حوزه بازاریابی و بازی وارسازی است که تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی در نظر گرفته شده اند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه حداقل 148 نفر بود که به منظور جلوگیری از اثرات منفی پرسش نامه های ناقص و عدم بازگشت آنها تعداد 160 پرسش نامه ارسال و نهایتاً 155 پرسش نامه برای تجزیه وتحلیل انتخاب گردیدند. برای بررسی فرضیات تحقیق از تکنیک تحلیل عاملی و آزمون مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزار آموس استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، بین عملکردهای بازی وارسازی سبز، مدیریت تجربه مشتری و ابعاد نتایج رفتاری (قصد استفاده مداوم، رضایت و وفاداری) رابطه ای مثبت و تأثیر معنی داری وجود دارد.
معرفی نسخه خطی معارف الحقایق فی التحقیق الدقایق در شرح لمعات عراقی و لزوم تصحیح آن
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
89 - 104
حوزههای تخصصی:
لمعات فخرالدین عراقی از جمله آثار مهم عرفانی به زبان فارسی است که در آن به بیان مراتب عشق و حقایق عرفانی پرداخته شده است. با توجه به موضوع این اثر و کاربرد برخی اصطلاحات و اشارات عرفانی، از دیرباز عارفان و عالمان فراوانی کوشیده اند تا با نگارش حاشیه و شروح مختلف بر این کتاب ارزشمند، فهم و درک آن را تسهیل بخشند. معارف الحقایق نوشته میر پادشاه، مفصّل ترین شرح بر این اثر ارجمند است. این کتاب نسخه نویافته ای است که هنوز هیچ تصحیحی از آن ارائه نگردیده است. نگارندگان کوشیده اند تا در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و ضمن تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی، نخست به معرفی مؤلف این اثر پرداخته و در گام بعدی محتوای کتاب را مورد بررسی و تحلیل قرار داده، ویژگی های مهم سبکی آن را بیان نمایند. بنابر نتایج این پژوهش، تصحیح نسخه خطی معارف الحقایق فی تحقیق الدقایق با توجه به شرح بسیط مولف و اظهار نظر و نقل قول وی از شروح دیگر و نیز از آنجایی که حاوی اطلاعات قابل توجهی از مشایخ و اعتقادات سلسله انشعابی است، می تواند بسیار رهگشا و ارزشمند باشد.
ارزیابی علمی طبیعت گرایی هستی شناختی با تکیه بر ذات گرایی برایان الیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از منظر طبیعت گرایی هستی شناختی، وجود علت فراطبیعی برای جهان، در تقابل با علم است و اساساً جهان از چنین علتی بی نیاز است. ازنظرِ طبیعت گراییِ روش شناختی نیز علم و روش آن موفق ترین راهبرد و روش برای فهم ساختار جهان و روابط علّی حاکم بر آن است. با نگاه به موضوع از منظر فلسفه نظری که متعلقی جز جهان خارج ندارد، در می یابیم که علم در حیطه روشی خود سهمی محدود در تبیین طبیعیت دارد و اگر یافته های تجربیِ برآمده از آن در تعامل با مبانی متافیزیکی علم نباشد، نمی تواند نظریات قاطعی در تبیین جهان ارائه دهد و در عرصه هستی شناختی نیز تهی است. به نظر می رسد با درنظرگرفتن پیوند علم و متافیزیک می توان در راستای دفاع از خداباوری –به مثابه عنصر مکمل تبیین نظام هستی- از الهیات فلسفی بهره جُست و ورود علم به حیطه هستی شناسی را امری غیرعلمی و مغالطه آمیز دانست. «الیس» با نظر بر ذات گرایی در علم بر این باورِ واقع بینانه است که موجودات به جای اینکه بی خاصیت باشند، قوا و استعداد هایی دارند که ذات و خواص ذاتی آن ها را تشکیل می دهند و سرشت آن ها را فعال و پرخاصیت می سازند. از این ره آورد روشن می شود که طبیعت گرایی به مثابه روشی در فهم طبیعت مادی، ارزشمند است، بدون اینکه با علت ماورائی در تقابل باشد. طبیعت گراییِ روش شناختی، تلازمی با طبیعت گراییِ هستی شناختی ندارد و آنچه این دو را به هم نزدیک می کند مبانی متافیزیکی علم است که به تنهایی در الهیات و تبیین هستی شناختی طبیعت راه گشاست. در مجموع، ذات گرایی جدید با برقراری تلازم بین خواص ذاتی و هستی اشیا، بنیانی عینی و واقعی بر اثبات مبانی متافیزیکی علم بنا می کند تا الهیات نیز از آن راهی در خداباوری بگشاید.
روش شناسی خواجه نصیر طوسی و علامه حلی در مسئله خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
147 - 167
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی فکری و جایگاه فلسفه و کلام در مفهوم سازی خدا نزد فیلسوفان و متکلمان، رویکرد آن ها را در خصوص مسئله خدا روشن می سازد. مسئله خدا در دیدگاه خواجه نصیر و علامه حلی، دو متکلم «حله»، باتوجه به مبانی فکری و فلسفی -کلامی آن ها و جایگاه فلسفه و کلام در مفهوم سازی خدا نزد آن ها چگونه بررسی می شود؟ رویکرد آن ها به مسئله خدا تا چه میزان به هم تحویل پذیر است و تا چه حدی از هم فاصله می گیرند؟ در این نوشتار، به بررسی این مسئله از دو ساحت صوری و روشی-محتوایی می پردازیم. در ساحت صوری، به بحث درباره نحوه چینش مطالب در آثار آن ها باتوجه به مبانی فلسفی کلامی آن ها و تلقی ای که از این رهگذر از خدا دارند و در ساحت روشی محتوایی، به بحث در روش شناخت و اثبات خدا و تبیین صفات (توأمان روش و محتوا) به مسئله خدا و مفهوم خدا نزد آن ها می پردازیم که خواجه به خدایی فلسفی معتقد است و علامه حلی با نگاهی درون دینی تر، خدایی دینی- فلسفی را مطرح می کند. در ساحت محتوایی، در روش اثبات وجود خدا در مفهوم سازی خدا، نظر آن ها هم پوشانی دارد و در ساختار صوری و بحث شناخت خدا، بنابر مبانی فکری آن ها تفاوت هایی دارند.
نقد دیدگاه های الهیاتی استیون هاوکینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
66 - 86
حوزههای تخصصی:
نظریه «اِم» یک نظریه بنیادین در فیزیک جدید است. استیون هاوکینگ با ارائه چارچوبی جدید از این نظریه و با الهام از برخی نتایج مکانیک کوانتوم، معتقد است عالم مادی به عنوان یک کل، از «هیچ» و به صورت خود به خودی و توسط قوانین فیزیکی به وجود آمده است. آنچه در این مقاله در صدد آن ایم، بررسی و نقد دیدگاه های الهیاتی هاوکینگ است که عمدتاً در ارتباط با نظریه «ام» می باشد؛ دیدگاه هایی همچون «انکار خدا»، «نفی اختیار انسان»، «رد دعا، معجزه و به طور کلی هر آنچه جنبه متافیزیکی دارد، مثل وجود بُعد روحانی در انسان» و «انکار حیات پس از مرگ». بدین منظور پس از تقریر سخنان هاوکینگ، با تکیه بر مبانی فلسفه اسلامی به نقادی دیدگاه های الهیاتی این فیزیک دان مبادرت خواهیم ورزید. برخی نقدهای وارده به دیدگاه های هاوکینگ عبارت اند از: تلقی نادرست از مفهوم و جایگاه خدا و همچنین مفهوم زمان؛ تصویر اشتباه وی مبنی بر ماشین بودن بشر؛ عدم توجه به لوازم اخلاقی و اجتماعی این دیدگاه. روش ما در این مقاله توصیفی- تحلیلی خواهد بود.
The Kantian Self versus Pattern Theory of the Self(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
89 - 110
حوزههای تخصصی:
In the history of philosophy, the concept of the self has long been a subject of intense debate and scrutiny. Within Kant's critical philosophy, the self holds a significant position and is deemed essential for the very notion of experience. This article aims to clarify Kant's viewpoint on the concept of self. Kant posits the existence of an inner sense faculty, through which he introduces the empirical or phenomenal self, a concept that aligns with Hume's stance on the self. Furthermore, Kant introduces the idea of a noumenal self through the faculty of understanding and apperception, suggesting that this noumenal self is the foundation upon which all our experiences are made possible. Our primary objective is to clarify the distinctions between the two forms of self, which will be succeeded by an assessment of each. Although numerous scholars tend to view Kant's perspective on the self as a negative concept, an alternative viewpoint emerges, proposing a potential positive interpretation of Kant's concept of the self. Subsequently, we present Gallagher's Pattern theory of the self and conduct a comparative analysis between the Kantian self and the components that constitute the self.