مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۹٬۹۲۱ تا ۵۹٬۹۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
ایده های نو در تعلیم و تربیت دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴
90 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه گرایش به تفکر انتقادی و نیاز برای شناخت با مدارا با ابهام: نقش واسطه ای سبک های عقلانی-شهودی پردازش اطلاعات است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه یاسوج بوده و حجم گروه نمونه با توجه به جدول مورگان و کرجسی برابر با 400 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس تعیین شد. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش بوت استراپ و معادلات ساختاری استفاده شد. ابزارهای سنجش در این تحقیق، شامل چهار مقیاس گرایش به تفکر انتقادی استنویچ و وست (2007)، نیاز برای شناخت کاسیوپو، پتی و کائو (1984)، مدارا با ابهام هرمن و همکاران (2010) و سبک های پردازش اطلاعات اصلاح شده 20 آیتمی اپستاین (1998) بودند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین گرایش به تفکر انتقادی و نیاز برای شناخت با مدارا با ابهام وجود دارد؛ نیز گرایش به تفکر انتقادی، تنها با سبک پردازش شهودی و نیاز برای شناخت، با هر دو سبک عقلانی-شهودی پردازش اطلاعات، رابطه مثبت و معناداری دارند. همچنین تنها سبک پردازش شهودی، نقش واسطه ای در رابطه ی بین گرایش به تفکر انتقادی و با مدارا با ابهام؛ و هر دو سبک پردازش عقلانی-شهودی پردازش اطلاعات، نقش واسطه ای در رابطه ی بین نیاز برای شناخت و مدارا با ابهام را در این پژوهش ایفا می کنند. که این را می توان به شرایط اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی و نوع شرایط حاکم بر آموزش جامعه ما مربوط دانست. براساس نتایج این پژوهش، تجدید نظر در نظام آموزشی مدارس و دانشگاه ها، می تواند به افزایش گرایش به تفکر انتقادی، نیاز به شناخت و سبک های پردازش اطلاعات و در نهایت به مدارا با ابهام دانش آموزان و دانشجویان، کمک کند.
واکاوی قاعده «التفصیل قاطع للشرکة»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
37 - 58
حوزههای تخصصی:
اگر در لسان دلیل بین چند موضوع یا حالت تفصیل صورت گرفته باشد، پی می بریم که احکام آنها یکی نیست و اگر همه حکم واحد داشتند وجهی برای تفصیل وجود نخواهد داشت. در کلام بسیاری از فقهاء قاعده «التفصیل قاطع للشرکه» مورداستفاده قرار گرفته است و در نگاه ابتدایی می توان ادّعا کرد این قاعده از مسلّمات است، ولی علماء آن را در مباحث فقهی و اصولی خود موردبحث و بررسی قرار نداده اند. ازآنجایی که این قاعده در مقام استظهار از روایات از اهمّیت بسزایی برخوردار است، پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی در صدد پاسخ به این سؤال است که آیا این قاعده حجت است یا خیر؟ ظاهر کلمات علماء حجیت این قاعده است. با توجه به مواردی که در کلامِ متکلّم از این قاعده استفاده شده، سه مصداق برای آن ذکر گردیده، بعضی مصادیق دارای چند فرض هستند که بعد از تحلیل و بررسی هر مصداق و ذکر مستندات آن، این نتیجه به دست آمده که به جز مصداق اخیر، سایر مصادیق حجت هستند اما دلیل حجیت هر یک متفاوت با دلیل حجیت دیگری است.
بررسی عملکرد شورای حقوق بشر سازمان ملل در خصوص نقض حقوق بشر در بحرین
حوزههای تخصصی:
به سبب اهمیت مباحث حقوق بشر جهانی، سازوکار بین المللی ایجاد شده در این زمینه از اهمیت خاصی برخوردار است. از جمله این سازوکار ها شورای حقوق بشر می باشد. هدف این پژوهش بررسی عملکرد شورای حقوق بشر در کشور بحرین می باشد. سؤال اصلی پژوهش این است که شورای حقوق بشر چه عملکردی را در بحرین داشته است؟ فرضیه این پژوهش بر این اساس است که عملکرد شورای حقوق بشر تحت نفوذ دولت های غربی می باشد. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده و یافته های این پژوهش نشان می دهد گزارشگران ویژه شورای حقوق بشر به عملکرد بحرین در موضوعات خاص از جمله حقوق کودکان، حقوق مدافعان حقوق بشر و... پرداخته و در این زمینه توصیه های نموده است. همچنین این شورا در بررسی دوره ای جهانی کشورهای عضو (در سال های 2008، 2012، 2017) بارها عملکرد بحرین را در زمینه حقوق بشری زیر سؤال برده و از بحرین خواسته اند تا موارد یاد شده را اصلاح نماید. دولت بحرین نیز در پاسخ گزارشگران ویژه و بررسی های دوره ای دولت هایی که در زمینه نقض حقوق بشری در بحرین توصیه هایی داشته اند، گاهی توصیه ها را قبول و اصلاح نموده و گاهی نیز آنها را مغایر با قوانین داخلی دانسته است و اصلاح آن توصیه ها سر باز زده است.
بررسی نقش حس و عقل در تصورات و تصدیقات از دیدگاه ابن سینا و علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
87 - 118
حوزههای تخصصی:
مسئله نقش حس و عقل در تصورات و تصدیقات از مؤثرترین مسائل در ارزش گذاری معرفتی گزاره های علمی است که مکاتب فلسفی متعدد، مطرح و ابن سینا و علامه طباطبایی نیز بدان توجه نموده اند. سؤال اساسی این است که نقش حس و عقل در پیدایش تصورات و تصدیقات چیست؟ نوشتار حاضر به بررسی این مسئله در آرای دو فیلسوف مورد بحث با روش تحلیلی و عقلی می پردازد. ابن سینا و علامه طباطبایی معتقدند در تصورات، شروع ادراکات با حس است. آنها حس را مدرک جزئیات و عقل را مدرک کلیات و حس را اعم از حس ظاهر و حس باطن می دانند. البته علامه به علم حضوری تأکید بیشتری دارد. همچنین هر دو معتقدند عقل با استفاده از مفاهیم حاصل از حس، مفاهیم کلی را می سازد. سپس از آنها بدیهیات اولیه را ایجاد می کند که این بدیهیات اولیه مقدم بر تصدیقات دیگرند. پس در تصدیقات هر دو به وجود تصدیقاتی عقلی مقدم بر تصدیقات و گزاره های حسی که ملاک اعتبار محسوسات یا گزاره های حسی و گزاره های وابسته آنهاست، معتقدند. آنها حس را زمینه ساز تصور موضوع و محمول این قضایا و عقل را سازنده حکم می دانند و با ارجاع علوم به بدیهیات اولیه، اعتبار آنها را توجیه و مبنای محکمی برای معارف بشر فراهم می کنند. بدین طریق است که اتکای انحصارگرایانه تمام علوم بشر به حس و تجربه حسی را باطل می کنند.
نقد روش شناسی و معرفت شناسی اندیشه نوح هراری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
63 - 84
حوزههای تخصصی:
تفکر هراری، مانند هر اندیشه دیگری، برخاسته از برخی اصول روشی و معرفت شناختی است. با توجه به تأثیر مستقیم رویکرد روشی و معرفتیِ هر اندیشمندی در چگونگی حصول نتایج، ضروری می نماید با روش تحلیلی-انتقادی، به بررسی آنها پرداخته شود. در این راستا نشان داده شده است هراری به «تجربه گرایی افراطی» تعلق خاطر دارد و از «استقرای ناقص» برای رسیدن به ادعاهای کلیِ خود استفاده می کند؛ در حالی که انحصار راه رسیدن به واقعیت در روش تجربی، ادعایی خودشکن بوده، استقرای ناقص از حیث منطقی برای رسیدن به نتایج کلی، کارایی لازم را ندارد. همچنین هراری از حیث روشی، در موارد متعدد با «طرح ادعاهای بدون دلیل» در تلاش است داستان منسجمی از سرگذشت انسان ارائه نماید. با وجود این، کنار هم قراردادن آنها در برخی موارد منجر به «ناسازگارهای درونی» شده و نشان از یک «سطحی نگری» و عدم وسواس علمی در آثار اوست. بررسی روش شناختی و معرفت شناختی آثار هراری ما را به آن می رساند که او نتوانسته است اصول معرفتیِ درستی اتخاذ نماید و به همین دلیل اشکالات و کاستی های قابل توجهی در اندیشه او رسوخ کرده است.
تحلیل پدیدارشناختی ادراک نوجوانان تیزهوش کمتر موفق از شیوه های والدگری
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین چالش های فراروی محققان علاقه مند به قلمرو روان شناسی تیزهوشی، فهمِ عمیق و بافتاری پدیده تیزهوشان کمتر موفق، است. موافق با شواهد موجود، در پاسخ به چرایی پدیده تیزهوشان غیرموفق، در یک تقسیم بندیِ کلان، علل فردی از علل بافتی، تمایز می یابند. در این پژوهش، محققان با الهام از آموزه های نظریه سیستم های بوم شناختی اجتماعی و با اخذِ رویکردی پدیدارشناختی، با هدفِ اطلاع از نقش عنصر بافتاری شیوه های والدگری، تجربه زیسته نوجوانان تیزهوش غیرموفق را درباره بافت والدگری شان، مطالعه کردند. 33 دانش آموزِ تیزهوش غیرموفق از مدارس سمپاد در دو استان تهران و گیلان، به صورت هدفمند، انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق، گردآوری شدند. سپس، تحلیل متنی داده های کیفی حاصل از مصاحبه ها به کمک رویکردِ پدیدارشناختی توصیفی و با استفاده از روشِ استویک کلایزی کین، انجام شد. نتایج با شمول 9 مضمونِ دگرشفقت ورزی در برابر دگرستیزه گری، پاسخگویی همدلانه در برابر عدم پاسخگویی همدلانه، مواجه گری فعالانه در برابر رویارویی های نا انطباقی، چند جانبه اندیشی در برابر تک وجهی نگری، فرآیندی نگری در برابر بازده اندیشی افراطی، یادگیری از تجارب منفی در برابر شکست هراسی، تأملی نگری در برابر تکانش گری، دگرگویی های مثبت در برابر دگرگویی های منفی و عدم قضاوت گری در برابر قضاوت گری و 69 زیرمضمون، ادراکِ نوجوانان تیزهوش غیرموفق را درباره بافت والدگری شان، تصویرگری کرد. در مجموع، تعقیبِ رویکردی پدیدارشناختی به فهمِ پدیده تیزهوشان غیرموفق با تاکید بر مشخصه های بافتار والدگری، مجموعه ای غنی از دانشی شامل شونده نشانگرهای چندگانه سازه نوظهورِ و بسیطِ والدگری غیرتوانمندمحور تحصیلی را به مثابه ترکیب ویژه ای از رفتارهای والدگری غیرمراقبت گر و همچنین مشوقِ سبکِ زندگیِ تحصیلیِ بازدارنده سلامت در نوجوانان، فراهم آورد.
اثربخشی آموزش شکوفایی بر شوخ طبعی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان (مطالعه موردی: دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر چالوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شکوفایی بر شوخ طبعی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر چالوس در سال تحصیلی 1398-99 بودند. نمونه آماری پژوهش 30 نفر بودند که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه دو ساعتی در طی دو ماه (هفته ای یک جلسه) تحت آموزش شکوفایی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه آزمایش و کنترل در مراحل پیش آزمون و پس آزمون از نظر شوخ طبعی (Khashouei, Arizi Samani and Aghaei, 2009) و درگیری تحصیلی (Reeve and Tseng, 2011) ارزیابی و داده های حاصل از اجرای آنها با روش های تحلیل کوواریانس تک متغیری و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش شکوفایی باعث افزایش شوخ طبعی و هر پنج مولفه آن شامل لذت از شوخی، خنده، شوخی کلامی، شوخ طبعی در روابط اجتماعی و شوخ طبعی در شرایط استرس آور در دانش آموزان دوره دوم متوسطه شد (05/0>P). همچنین، آموزش شکوفایی باعث افزایش درگیری تحصیلی و هر چهار مولفه آن شامل درگیری شناختی، هیجانی، رفتاری و عاملیت در دانش آموزان دوره دوم متوسطه شد (05/0>P).
بحث و نتیجه گیری: یافته ها حاکی از اثربخشی آموزش شکوفایی بر افزایش شوخ طبعی و درگیری تحصیلی دانش آموزان بود. بنابراین، برنامه ریزی برای بهبود آنها از طریق کارگاه های آموزشی می تواند نقش موثری در ارتقای شوخ طبعی و درگیری تحصیلی دانش آموزان داشته باشد
تدوین سناریوهای آینده صنعت ساختمان مبتنی بر فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
181 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف: آینده صنعت ساختمان، به طور فزاینده ای متأثر از تکنولوژی های نوین است. به منظور اتخاذ راهبردهای مناسب در رویارویی با تکنولوژی های نوین، شناخت آینده های محتمل صنعت ساختمان، امری ضروری است. پژوهش حاضر، با هدف تبیین عدم قطعیت های تکنولوژیک و تدوین سناریوهای آینده صنعت ساختمان انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی است و با ترکیبی از روش های کمی و کیفی انجام شده است. نخست؛ برای تعیین پیشران های تکنولوژیک، از روش مطالعه کتابخانه ای، سپس جهت تبیین عدم قطعیت های تکنولوژیک، از روش تحلیل ساختاری و در آخر، برای تدوین سناریوهای آینده صنعت ساختمان، از روش شوارتز استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، از خبرگان صنعت ساختمان تشکیل شده است.
یافته ها: در این پژوهش، 9 عدم قطعیت تکنولوژیک تأثیرگذار بر آینده صنعت ساختمان شناسایی و برای هرکدام از عوامل، سه حالت نزول، رکود و پیشرفت در نظر گرفته شده است. تحلیل داده ها، توسط نرم افزار سناریو ویزارد، بیانگر وقوع هشت سناریوی قوی و محتمل می باشد. پس از دسته بندی نتایج، سبد سناریوها، مشتمل بر چهار گروه سناریوی پیشرفت، معطوف به پیشرفت، معطوف به رکود و معطوف به نزول تدوین شده است.
نتیجه گیری: در سناریوی پیشرفت، 89 درصد عدم قطعیت های تکنولوژیک، در وضعیت توسعه کاربرد قرار گرفته اند. در سناریوی معطوف به پیشرفت، 56 درصد عوامل، در وضعیت پیشرفت قرار دارند که بیانگر توسعه کاربرد عوامل کلیدی تکنولوژیک است. در سناریوی معطوف به رکود، هیچ گونه پیشرفتی در کاربرد عدم قطعیت های تکنولوژیک صورت نگرفته و در وضعیت ایستا قرار گرفته اند. در سناری معطوف به نزول، عدم قطعیت های تکنولوژیک، در وضعیت کاهش کاربرد قرار گرفته اند.
بازنمود رابطه انسان و جهان در نظام نوشتاری و فرهنگی چین
رابطۀ زبان و اندیشه در فهم هستی همواره یکی از دغدغههای فکری دیرینه در علوم انسانی بوده و بررسی رابطۀ این دو متغیر به فعالیتی علمی و دانشگاهی تبدیل شده است. این در حالی است که با طرح نظریاتی نظیر «چرخش زبانی» و نقدهای وارد بر آن امروزه جایگاه و اهمیت زبان در آفرینش از ابزاری برای ایجاد ارتباط و انتقال اندیشه خارج و همچون ابزاری برای شکلدهی و مکاشفۀ جهان بیرونی مطرح شده است. این مقاله، ازمنظری میانرشتهای، رابطۀ زبانی انسان و هستی را در نظام نوشتاری و اندیشگانی چینی، بهعنوان دو بخش مهم نظام ارتباطی، بررسی میکند و بر اهمیت همبستگی بین زبان و اندیشه برمبنای تأملات فرهنگی در زبان و خط چینی تأکید خواهد کرد. ازمنظر این مقاله، نظام نوشتاری چینی، درمقام تنها نظام ارتباطی کهن جهان که از آغاز پیدایش تا کنون چون رشتهای بههمپیوسته تکامل خود را در ادوار مختلف تاریخی چین پشت سر گذاشته و بهمانند حاملی برای انتقال فرهنگ و تفکر چین به بقای خود ادامه داده است، میتواند همچون جعبۀ سیاهی برای فهم و کشف بنیانهای هستیشناسی انسان عمل کند. برایناساس، این مقاله با استفاده از آموزههای برخی از شاخصترین نظریات زبانی معاصر، ضمن بررسی نظام نوشتاری زبان چینی در عصر باستان، میکوشد ازمنظری فرهنگی به این پرسش پاسخ دهد که ارتباط انسان و جهان در نظام نوشتاری و فرهنگی چین چگونه بازتاب یافته است؟
قیود تحدیدکننده اجرای مجازات مجنون؛ نقدی بر نظر مشهور فقها و رویکرد قانون گذار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال هشتاد و ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
299 - 319
حوزههای تخصصی:
مشهور فقهای امامیه معتقدند عروض جنون پس از ارتکاب جرم مانع اجرای مجازات نیست. اگرچه این حکم توسط برخی فقها مورد تردید قرار گرفته است و قانون گذار ایران نیز در قوانین کیفری خود شرایطی را برای امکان اجرای این مجازات در نظر گرفته است ولی به نظر می رسد با دقت در مستند روایی این موضوع بتوان محدودیت های بیشتری را برای اجرای مجازات مجنون قائل بود. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی سندی و دلالی روایات مربوطه به این نتیجه دست یافته است که روایتِ دال بر مجازات مجنون از جهت نوع جرم ارتکابی و ظرف زمانی اثبات جرم یعنی زمان صحت یا عروض جنون و نیز شیوه اثبات، اطلاق نداشته و شمولش نسبت به ارتکاب هر جرم و نیز فرض اثبات جرم در زمان عروض جنون و به هر شیوه، مورد شبهه و تردید است و به نظر می رسد آنچه از ادله قابل استفاده است، جواز اجرای حد شلاقی است که با اقرار فرد در زمان افاقه او اثبات شده باشد؛ امری که با حقوق دفاعی متهم و لزوم رعایت احتیاط در دماء نیز سازگاری بیشتری دارد.
شناخت میزان بهزیستی روان شناختی معلمان آموزش و پرورش شهرستان ساری پس از دوران اپیدمی کووید-19
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان بهزیستی روان شناختی معلمان آموزش و پرورش پس از دوران اپیدمی کووید-19، انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی و از نظر روش، زمینه یابی (پیمایشی) و جامعه آماری، شامل تمامی معلمان ابتدایی آموزش و پرورش نواحی یک و دو شهرستان ساری در استان مازندران در سال تحصیلی 01-1400 بود. مطابق با تاباچنیک و همکاران (2007)، 124 نفر به روش نمونه گیری در دسترس (زن: 67 نفر و مرد: 57 نفر) انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه استاندارد بهزیستی روان شناختی نسخه کوتاه (18 سؤالی) ریف (2002) بود. با بهره گیری از نرم افزار SPSS23 و در سطح اطمینان 95 درصد (0/05=a)، یافته ها نشان داد تفاوت معنی داری بین میانگین بهزیستی روان شناختی و مولفه های آن (تسلط بر محیط، استقلال، ارتباط مثبت با دیگران، رشد شخصی، هدفمندی در زندگی و پذیرش خود) با میانگین نظری (نقطه برش: 3/50) وجود دارد (Sig. < α = 0.05) و از آن جا که مقادیر میانگین نمونه از میانگین نظری بزرگتر است از نظر آماری، میزان بهزیستی روان شناختی و مولفه های آن (تسلط بر محیط، استقلال، ارتباط مثبت با دیگران، رشد شخصی، هدفمندی در زندگی و پذیرش خود) در معلمان ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان ساری پس از دوران اپیدمی کووید-19، بزرگتر از متوسط است. نتیحه این که شرایط کرونایی و فاصله گذاری اجتماعی تاثیری بر بهزیستی روان شناختی معلمان ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان ساری نداشته است.
بررسی رابطه مدیریت راهبردی و توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان سیریک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار مفهومی است که پس از گزارش کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه در 1987، توانست تمامی رویکردهای دیگر که تا آن زمان غالب بودند را کنار زده و به گفتمان غالب در توسعه جوامع تبدیل شود. بنابر تعریف کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه، توسعه پایدار، توسعه ای است که نیازهای نسل فعلی را بدون ایجاد اشکال در توانایی نسل های آینده در برآوردن احتیاجات خود تأمین می نماید. حوزه های روستایی به عنوان قاعده نظام و فعالیت ملی نقش اساسی در توسعه ملی ایفا می کنند؛ زیرا توسعه پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی به عنوان زیر نظام تشکیل دهنده نظام سرزمین است و پایداری فضاهای روستایی در ابعاد مختلف می تواند نقش مؤثری در توسعه منطقه ای و ملی داشته باشد و اگر در جریان پیشرفت و توسعه فضاهای روستایی وقفه ای ایجاد شود، آثار و پیامدهای آن نه تنها حوزه-های روستایی؛ بلکه مناطق شهری و در نهایت، کلیات سرزمین را در بر خواهد گرفت. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت راهبردی و توسعه پایدار روستایی(مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان سیریک) انجام شد. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش صاحب نظران و متخصصان بخش مرکزی شهرستان سیرک بودند که به شیوه هدفمن 47 نفر از آن ها انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد بین مدیریت راهبردی و توسعه پایدار روستایی ارتباط معنادار وجود دارد. از بین عوامل مدیریت راهبردی عامل اقتصادی مهم ترین عامل می باشد.
تبیین سناریوهای توسعه کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
117 - 159
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار کالبدی فضایی در سطح مجموعه شهری مشهد مقدمه و پیش نیاز دستیابی به توسعه پایدار منطقه ای (استانی) و ملی است. از این رو تدوین سناریوهایی که زمینه تحقق تحولات کالبدی فضایی پایدار را در مجموعه شهری مشهد فراهم می سازد باید مورد توجه قرار گیرد. در پژوهش حاضر تلاش شده با مشارکت مدیران استانی و خبرگان دانشگاهی پیشران های کلیدی تأثیرگذار بر تحولات کالبدی فضایی سکونتگاه های روستایی مجموعه شهری مشهد شناسایی و در نهایت سناریوهای مؤثر بر توسعه کالبدی فضایی این سکونتگاه ها تدوین شود. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی و پیمایشی (مصاحبه) بود. با بررسی منابع علمی 69 عامل مؤثر بر تحولات کالبدی فضایی شناسایی شد که در 5 بُعد دسته بندی شدند؛ که با دو گروه و در مجموع 29 نفر، شامل مدیران سازمان های مرتبط و متخصصان دانشگاهی، مصاحبه انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها مبتنی بر تکنیک های آینده پژوهی بود؛ از جمله مدل شوارتز، تحلیل ساختاری، تحلیل تأثیر متقابل (نرم افزارهای Micmac و Scenario wizard). نتایج نشان داد تعداد 512 سناریو با سازگاری ضعیف و تنها 1 سناریو در حالت سازگاری قوی و پایدار (ناسازگاری صفر) قرار دارد (8/2 درصد سناریوهای ممکن باورپذیرند). سناریوی اول، که یک سناریو با جهت مثبت است، دارای مجموع امتیاز اثر متقابل 771 و ارزش سازگاری 7 است؛ درحالی که سناریوی دوم، که گویای شرایط نسبتاً مطلوب برای آینده سکونتگاه های روستایی است، مجموع امتیاز اثر متقابل 736 و ارزش سازگاری 2- دارد. سناریوی سوم نیز دارای ارزش سازگاری 3- بود و با امتیاز مجموع اثر متقابل 695 می تواند از سناریوهای محتمل برای آینده تحولات کالبدی فضایی روستایی باشد.
تحلیل نابرابری فضایی در توزیع خدمات اداری انتظامی از منظر عدالت فضایی، نمونه پژوهش: محله های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد فزاینده شهرنشینی در جهان، شهرهای کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران با نابرابری خدماتی و پراکنش جمعیت مواجه شده اند؛ به طوری که ناپایداری حاصل از آن به شکل نابرابری فضایی اجتماعی و با نمودهایی چون محرومیت شهروندان از خدمات و تسهیلات شهری و افزایش شکاف طبقاتی نمایان شده است. در این زمینه هدف از این مقاله، ارزیابی الگوی فضایی خدمات اداری انتظامی در شهر اصفهان، دستیابی به تأثیر الگوی توزیع این خدمات بر مطلوبیت شعاع عملکردی و سنجش ارتباط بین توزیع فضایی این خدمات و میزان جمعیت مناطق متناظر بر موقعیت مکان آنها در شهر اصفهان است. نوع پژوهش براساس هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مرتبط گردآوری شد. برای پیشبرد اهداف پژوهش حاضر و تحلیل داده ها، روش هایی از قبیل توابع تحلیل نزدیک ترین همسایگی، شاخص موران محلی، شاخص موران جهانی، تحلیل لکه های داغ، روش عضویت فازی و شاخص دو متغیره موران در محیط نرم افزاری GeoDa در محله های شهر اصفهان به کار گرفته شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد الگوی پراکنش خدمات اداری انتظامی، تصادفی است. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر نامطلوبی مناطق و محله های پیرامون شهری در خدمات اداری انتظامی است. سنجش ارتباط بین توزیع خدمات اداری انتظامی و میزان جمعیت محله ها نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند. درمجموع نتایج پژوهش حاکی از نابرابری های اجتماعی و نبود عدالت در توزیع خدمات اداری انتظامی در سطح محله های شهر اصفهان است.
نقش نهادهای سازمان ملل متحد در پیشگیری از آلودگی های محیط زیستی ناشی از پسماندها به منزله امنیت زیست جهانی
منبع:
تمدن حقوقی سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
239 - 260
حوزههای تخصصی:
محیط زیست مکانی برای بقا و رشد و نمو بشر بوده و بدون برخورداری از محیط زیستی سالم روح انسان به رشد و تعالی دست نخواهد یافت .متأسفانه در روند توسه یافتگی و صنعتی شدن کشورها چندان به حفاظت از محیط زیست توجه نشده و در فرآیند فعالیت های اقتصادی و صنعتی سودآور حمایت از محیط زیست از جایگاه قابل قبولی برخوردار نبوده است. در این چهارچوب مسئله پسماندها و مدیریت دفع آن ها به یکی از مسائل جدی محیط زیستی تبدیل شده است. تخلیه پسماندها در محیط زیست دریائی و غیردریائی موجب بروز مشکلاتی همچون ایجاد امراض گوناگون و نابودی برخی ازاکوسیستم ها از قبیل دریاها، تالاب ها و جنگل ها گردیده است. این مشکلات جامعه بین المللی را واداشت تا تمام ابزارهای موجود برای مقابله با آن ها را به کار بندد. در همین راستا روند توجه به آلودگی های محیط زیستی ناشی از پسماندها به طور جدی از دهه 1970 میلادی آغاز گردیده که منجر به تصویب اسناد متعدد بین المللی و نیز همکاری سازمان های بین المللی دولتی و غیردولتی برای مقابله با پسماندها گردید. همچنین دولت ها با ملاحظه اثرات ناگوار پسماندها بر شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود سعی نمودند تا همگام با نظام بین الملل در توسعه قوانین داخلی خود در این زمینه کوشا باشند. روش تحقیق حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد.
مبانی فمینیسم در سقط جنین؛ واکاوی نقادانه از منظر فلسفه فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
19 - 41
حوزههای تخصصی:
یکی از خواسته های فمینیست ها، مجاز دانستن و مشروعیت بخشیدن به سقط جنین است. ازآن رو که پای حق حیات دیگری در میان است، شاید پرچالش ترین مطالبه باشد. به همین سبب سعی کرده اند تا ادلۀ متعددی را فرارو نهند. استناد به حق انتخاب، حق آزادی و نیز تمسک به حق شکوفایی استعدادهای زنان و همچنین با استمداد از حق تسلط انسان بر جسم و پیکر خویش، به دنبال نشاندن مدعای خود بر کرسی اثبات هستند. این جستار با نگاه و نگرش فلسفۀ فقه دانشی که متکفل بیان و تبیین پیشافقهی امور و مسائل فقهی است به نِقار و نِقاش در این مبانی، پرداخته و قدرت اثباتی این ادله را ضعیف و این استدلال ها را عقیم و کوشش ها را نافرجام دانسته و ناسازگاری این مبانی و ادله را با مبانی اسلام در فلسفۀ فقه، تبیین کرده است.
Inquiry of the Nature and Foundations of Three-Layer Interpretation Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, February ۲۰۲۲
85 - 101
حوزههای تخصصی:
In this article, the nature and fundamentals of the theory of "three-layer interpretation of the "Holy Quran" have been studied.First, the theory is defined and comprised three layers: historical, transhistorical and modern.The historical layer has been considered as the understanding of the verses of the Qur'an by Arabs of Hejaz during the holy Prophet (PBUH). To identify such an understanding, one must refer to the promises of those people, the most important of which are the appearance and context of the verses, similar verses, the personality of the Qur'an, the events of that era, the culture and history of those people and the covenants. The transhistorical layer is considered to be an epistemology that is accepted among all human races, achieved by abolishing the temporal-spatial features of the revelation of the Qur'an.The modern layer is the adaptation of the issues, needs and requirements of the present to the same common human knowledge.Some of the most important principles of this theory, which are discussed in this article, : being customary, spoken, gradual, historical ,marginalized on one hand, and the evolution of ethnic requirements, the necessity to resolve the apparent conflict between the Qur'an and science and modernity on the other hand.
وضعیت آثار مالی طلاق در شرایط ابتلای زوج به بیماری مشرف به موت در فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
35 - 50
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افراد می توانند از مقررات حقوقی که ابزار تنظیم روابط مردم هستند، در جهت تعرض به حقوق دیگران استفاده کنند. نهاد طلاق نیز یکی از این ابزارها می باشد. چنان چه زوج مبتلا به بیماری مشرف به موت باشد، این امکان وجود دارد که به قصد محروم ساختن زوجه از ارث، وی را طلاق دهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی این وضعیت می باشد. مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که در فضای فقه امامیه و حقوق ایران، چنانچه مردی که مبتلا به بیماری مشرف به موت باشد، به دلیل بیم سوءاستفاده از حق، در صورت طلاق همسر، با وجود شرایطی، زوجه از وی ارث می برد. ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت-داری رعایت شده است. نتیجه گیری: ارث بردن زوجه در شرایط ابتلای زوج به یک بیماری مشرف به موت، از نظر فقهی و حقوقی یک وضعیت استثنائی محسوب نمی شود؛ بلکه باید آن را در قالب یک قاعده ی کلی در نظر گرفت.
الگوی نظارت راهبردی تحقق سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۷
2 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تدوین الگوی نظارت راهبردی بر تحقق سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، آمیخته از نوع اکتشافی به شمار می آید. پس از مرور پیشینه تحقیق و مطالعات اکتشافی و چارچوب نظری پژوهش، مدل مفهومی تحقیق تدوین شد و با انجام مصاحبه (داده های کیفی) و تکمیل پرسش نامه (داده های کمّی) توسط 62 نفر از خبرگان حوزه سیاست گذاری و حکمرانی، داده های تحقیق گردآوری و با روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید و سرانجام مدل نهایی تکمیل و ارائه شد. الگوی پیشنهادی از دَه بُعد تشکیل شده است: «نظارت بر ویژگی های سیاست کلی تدوین شده»، «نظارت بر ملاحظات تدوین سیاست کلی»، «نظارت بر تدوین نقشه راه تحقق سیاست کلی»، «نظارت بر بسترسازی های تحقق سیاست کلی»، «نظارت بر الزامات اجرای سیاست کلی»، «نظارت بر ملاحظات و ویژگی های رهبری در تحقق سیاست کلی»، «نظارت بر ملاحظات و ویژگی های مجریان در تحقق سیاست کلی»، «نظارت بر مراجع و عوامل محیطی مؤثر بر تحقق سیاست کلی»، «نظارت بر دستاوردهای حاصل از اجرای سیاست کلی» و «فرایندها، ملاحظات و الزامات نظارت بر تحقق سیاست کلی». هریک از این ابعاد دارای مؤلفه ها و زیرمؤلفه هایی بوده که درمجموع از 53 مؤلفه و 110 زیرمؤلفه تشکیل شده است.
نقش کدخدا در تحولات اجتماعی سیاسی دوره مشروطه تا اصلاحات ارضی (مورد مطالعه: طایفه بَکِش از ایل مَمَسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
219 - 248
حوزههای تخصصی:
ورود ایل ممسنی به فضای جغرافیایی شولستان در اواخر دوره صفویه، مرزبندی های اجتماعی و سیاسی طوایف در چارچوب قلمروهای جغرافیایی مجزا را به همراه داشت. بر این اساس، طوایف چهارگانه ایل ممسنی و متعاقباً «تُرک تباران قشقایی ماهور میلاتی» مبتنی بر کارویژه های جغرافیای طبیعی و انسانی خود، به معادلات سیاسی فضا در روابط درون طایفه ای و برون طایفه ای شکل دادند. در این رهگذر، طوایف پنج گانه ممسنی در درون قلمرو خود، تیره های متعددی را خلق کردند. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش این است که کدخداهای قلمرو جغرافیایی طایفه بَکِش چه نقشی در تحولات اجتماعی و سیاسی ایل ممسنی طی دوره مشروطه تا اصلاحات ارضی داشته اند؟ پژوهش حاضر از نوع بنیادی و رویکرد محققان به روش توصیفی تحلیلی است. برآیند مطالعات صورت گرفته و نتایج پژوهش نشان داد، نقش کدخداهای قلمرو جغرافیایی طایفه بَکِش مبتنی بر بهره گیری از عناصر سه گانه «وراثت»، «مالکیت» و «قدرت» در راستای «مدیریت قلمرو»، «قلمروداری» و «قلمروگستری» در تحولات اجتماعی و سیاسی ایل ممسنی بوده است.