مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۶۴۱ تا ۴۶٬۶۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
دست یابی به سلامت روانی سال هاست ذهن روان شناسان و متفکران را به خود مشغول کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد (مثبت و منفی) سلامت روانی با دینداری و سبک دلبستگی با میانجی گری حس انسجام بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه پژوهش تمام فارسی زبانانی بودند که به شبکه های اجتماعی دسترسی داشتند. نمونه آماری 213 نفر خانم و آقا به صورت در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های زیر پاسخ دادند: «مقیاس تجدیدنظرشده جهت گیری دینی»، «پرسش نامه حس انسجام»، «پرسش نامه دلبستگی»، «پرسش نامه سلامت عمومی»، «پرسش نامه بهباشی روان شناختی»، «پرسش نامه رضایت از زندگی». برای تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد بین همه متغیرهای پژوهش همبستگی برقرار است. همچنین، ابعاد مختلف دینداری (درونی، بیرونی فردی، بیرونی اجتماعی) و دلبستگی، توان تبیین واریانس ابعاد مختلف سلامت روانی را دارند. دیگر یافته مهم پژوهش توان میانجی گری حس انسجام در رابطه بین دینداری و دلبستگی با ابعاد سلامت روانی است. بر اساس مدل ساختاری پژوهش، اگر دلبستگی با دو عامل اضطراب و نزدیک بودن در مدل حضور داشته باشد، حس انسجام می تواند رابطه بین دینداری و دلبستگی با سلامت روانی را تبیین کند.
امکان سنجی تعدیل مخاطرات انسانیِ متأثر از انقلاب صنعتی چهارم در ساختارهای سیاسی مبتنی بر اقتدارگرایی شبه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
131 - 154
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی چهارم، موجی تحولی در صنعت است که می تواند وجوه مختلف زندگی عموم مردم را تحت تأثیر خود قرار دهد و نویدبخش شکوفایی های گسترده فردی و اجتماعی باشد. اما از منظری دیگر، این ساختار به واسطه افزایش امکانات منبعث از خویش، توانایی آن را دارد که هر حکومتی، به ویژه نظام هایی را که اعتقاد راسخ به مبانی دموکراسی ندارند، وسوسه کند تا شهروندانشان را بیشتر از پیش در چنگال کنترل گری های خود قرار دهد؛ وضعیتی که در صورت تحقق، پیام آور ابردیکتاتوری هایی جدید از سویی و اضمحلال فردیت شهروندان از سوی دیگر خواهد بود. بر این اساس مقاله موجود با روش تحلیلی - توصیفی و با توجه به دستاوردهای انقلاب صنعتی چهارم، فارغ از وجوه آزادی بخش این تحولات، ابتدا قصد آشکارسازی وجوه مختلف بحران های انسانی ذیل وضعیت یادشده را دارد. سپس می خواهد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان در این عصر از آزادی های فردی و حق های بشری و شهروندی در مقابل تعدّی های حکومت ها حراست کرد. بر اساس نتایج این پژوهش، به واسطه گسترش امکانات منبعث از انقلاب صنعتی چهارم، امکان سوء استفاده دولت ها، بیش از پیش افزایش می یابد و همه ساختارهای سیاسی را به سمت اقتدارگرایی دعوت می کند. لاجرم برای جلوگیری از این وضعیت و حراست از حق ها و آزادی های شهروندان باید الگوهای حکمرانی فعلی بازنگری شود و با تأکید بر وجوه آزادی افزای این تحولات، دایره نفوذ حکومت ها در حوزه شخصی، تا حد ممکن کاهش یابد و به سمت بی طرفی مطلق سوق یابد.
امکان سنجی علوم انسانی قرآن بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
علوم انسانی مجموعه دانش هایی است که به شناخت انسان و توصیف، تبیین و تفسیر پدیده های فردی و اجتماعی و جهت بخشی به افعال و انفعالات انسانی می پردازند. علوم انسانی موجود براساس مبانی غیرالاهی و از منابع غیردینی شکل گرفته است و در رساندن انسان به سعادت، به ویژه در جوامع اسلامی توفیق چندانی نداشته است؛ ازاین رو تولید علوم انسانی اسلامی به ویژه علوم انسانی قرآن بنیان ضروری است. تولید علوم انسانی بر مبانی خاصاستوار است که باید مستدل شود. یکی از آن مبانی اساسی امکان تولید علوم انسانی قرآن بنیان است. این نوشته به هدف زمینه سازی تولید علوم انسانی قرآن بنیان، مسئله «امکان علوم انسانی قرآن بنیان» را به روش توصیفی-تحلیلی پژوهش می کند. یافته های تحقیق: 1. ادله نشان می دهد، اولاً علوم انسانی جزء قلمرو قرآن است؛ ثانیاً، قرآن کارایی بیانی لازم برای تولید علوم انسانی را دارد؛ 2. روش های برون متنی مانند «روش انتظار بشر از قرآن» و «روش درونگری» و «بسط تجربه تاریخی قرآن» نارسا بوده و نمی توان با استفاده از آنها قلمرو قرآن را حداقلی نشان داد و علوم انسانی را خارج از حیطه قرآن شمرد؛ 3. زبان قرآن عرفی یا رمزی و یا صرف هنجاری نیست که نتواند کارایی لازم برای تولید علوم انسانی قرآن بنیان را داشته باشد.
تحلیل عوامل بازدارنده وپیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی مطالعه موردی:دهستان سردابه بخش مرکزی اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
52 - 66
حوزههای تخصصی:
نیل به اهداف توسعه بدون توجه به نقش زنان امری غیرممکن است و زنان روستایی به منزله یکی از کنشگران اصلی در رسیدن به اهداف هزاره، ایفاگر نقش کلیدی هستند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل بازدارنده و پیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی در دهستان سردابه انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و روش بکار رفته در آن، روش ترکیبی با رویکرد متوالی اکتشافی است که از دو رویکرد کیفی و کمی استفاده شده است. در فاز اول، با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوای کیفی، داده های گردآوری شده از طریق بررسی منابع موجود و مصاحبه ها، مفاهیم کلیدی از متن یادداشت ها و مصاحبه ها استخراج و طی انجام کدگذاری باز 18 عامل بازدارنده و 17 عامل پیش برنده در قالب سه گروه اصلی عوامل اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و سیاسی شناسایی شدند. سپس در فاز کمی، با استفاده از روش پیمایش؛ شاخص های استخراج شده مورد رتبه بندی و تحلیل قرار گرفتند. تکنیک لازم برای به دست آوردن داده های موردنیاز کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری پژوهش حاضر، جمعیت زنان 11 روستای دهستان سردابه در بخش مرکزی شهرستان اردبیل با جمعیت 3179 است که برای معین کردن حجم نمونه نیز از فرمول کوکران استفاده گردیده که مطابق این فرمول تعداد نمونه آماری برابر 345 کسب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel بهره گرفته شد. رتبه بندی بر اساس بار عاملی استاندارد شده نشان داد به ترتیب عامل اجتماعی- فرهنگی با ضریب اثر 95/0، عامل سیاسی با ضریب اثر 92/0 و اقتصادی با ضریب اثر 89/0 مهم ترین عوامل بازدارنده توسعه مشارکت زنان روستایی محسوب می شوند. از نظر عوامل پیش برنده نیز عامل سیاسی با ضریب اثر 94/0 مهم ترین عامل پیش برنده در توسعه مشارکت زنان روستایی می باشد. عامل اجتماعی فرهنگی با ضریب اثر 90/0 دومین گروه و بعد از آن عوامل اقتصادی با ضریب اثر 86/0به عنوان عوامل پیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی محسوب می شوند.
شکل گیری سیر تحول واجب معلق و مشروط در اصول فقه امامیه و تاثیر آنها در فقه پژوهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم در اصول فقه امامیه که معرکه الآراء واقع شده و مورد مطالعه اندیشمندان و دانشمندان اصولی قرار گرفته است، عبارت است از دو موضوع واجب معلق و واجب مشروط .این دو موضوع در ادوار مختلف اصولی خصوصا در میان متاخرین و معاصرین مباحث بسیار دقیقی را به خود اختصاص داده و براساس مناهج و روشهای مختلف اصولی مورد مطالعه قرار گرفته است که از آن میان میتوان به اصولیین عقل محور و فلسفی اشاره نمود که در کنار آنها برخی دیگر از دانشمندان اصولی قرار دارد که دقت های دقیق علقی و فلسفی را در بحث وارد ننموده ودر صدد برخورد عرفی با این دو مساله اصولی هستند. در کنار علم اصول ،علم حقوق نیز این دو موضوع را مورد استفاده و استعمال در مباحث خود قرار داده. هرچند در علم حقوقی دقتهای اصولی وجود ندارد و مورد توجه قرار نگرفته، ولی این دو مساله به صورت یک نتیجه و وسیله و ابزار در علم حقوق مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در تحقیق پیش رو این دو موضوع در دو ساحت علم اصول و حقوق مورد مطالعه قرارگرفته و بررسی لازم در مورد ارتباط این دو موضوع در دو علم نامبرده بررسی شدهو به این نتیجه میتوان دست پیدا نمود که در علم اصول توجه به خود این دو مساله و موضوع به صورت بالذات و اصلی است برخلاف علم حقوق در آن توجه به موضوع ،واجب معلق و مشروط به صورت بالعرض است.
واکاوی ابعاد و مولفه های رویکرد نوین حق تعیین سرنوشت در فقه و حقوق بین الملل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با پایان استعمارزدایی مسئله ی مهمی در حقوق بن الملل مطرح گردیده و آن تدوین طرح درخواست های جدایی طلبانه اقلیت ها در پرتو حق تعیین سرنوشت بود که عمدتاً با واکنش های خشونت آمیز از سوی دولتها همراه بود که می توان گفت تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی بشمار می رفت و نقض فاحش حقوق بشر را بهمراه داشت. اتمام جنگ سرد رویکرد جدیدی درباره مفهوم حق تعیین سرنوشت را نمایان ساخت که توانست با برقراری سازشی میان این حق و اصول حقوق بین الملل مثل یکپارچگی سرزمینی راه حلی برای این منازعات ارائه دهد. در نگاه جدید، حق تعیین سرنوشت از حق تشکیل دولت به حق سازماندهی دولت بوسیله مردم و اقلیت ها جهت گیری داشته است. با این شرح از حق تعیین سرنوشت بعنوان مبنا و پشتوانه ای برای استقرار دموکراسی و توسعه حقوق بشر و همینطور تضمین حقوق اقلیت ها استفاده می شود. اگر بخواهیم بصورت موردی استقلال طلبی منطقه کاتالونیای اسپانیا را بررسی کنیم باید ازعان داشت که نظام حقوقی اسپانیا دارای تنوع های قومی ، مذهبی ،فرهنگی و زبانی زیادی است . این کشور را می توان یک دولت بسیط محسوب کرد چون با یک سیستم باز عدم تمرکز و در قالب نظام منطقه ای با اعطای خودمختاری به مناطق 17گانه اداره می شود. هدف از نگارش این مقاله آینده پژوهشی این منازعات به روش توصیفی و تحلیلی می باشد . در عین حال این مقاله قصد دارد ضمن بررسی پیشینه و مفهوم حق تعیین سرنوشت به معرفی ابعاد جدید آن بپردازد.
دلوز: فیلسوفِ امر واحد (دفاعی در برابر نقدهای بدیو از دلوز با تکیه بر مفهوم بازگشت ابدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
161 - 185
حوزههای تخصصی:
بدیو در کتاب دلوز: غوغای هستی، به ارائه نظرات خود درباب هستی شناسی دلوز پرداخته و با برشماری برخی ویژگی ها در نگره دلوز، او را درنهایت فیلسوف امر واحد می خواند که با تکیه بر نگاه رواقی، در آنچه واژگون سازی افلاطون خوانده ناموفق بوده و پروژه فلسفی اش دست آخر دستاوردی مگر تسلیم کثرت به واحد نداشته است. برای بدیو که یکتا رسالت فیلسوف معاصر را در گسستن از مفهوم واحد به هر ترتیب می داند، مفاهیمی چون اشتراک معنوی هستی و نیز بازگشت ابدی، صرفا به تساوی هستی و واحد خواهند رسید و حتی تفاوت در هستی شناسی دلوز در نهایت تابع"همان" و راهبر واحد خواهد بود. در این مقاله تلاش خواهیم نمود ضمن برشمردن بخشی از نقدهای بدیو در خصوص ارتباط دلوز و نگره رواقی و نیز به کار گیری مفهوم بازگشت ابدی و تلقی او از دلوز به مثابه فیلسوف امر واحد، نقدی بر نقدهای بدیو ارائه و در نهایت از هستی شناسی تفاوت و تکرار به مثابه نسخه ای مبتنی بر کثرت دفاع نماییم و نشان دهیم ریشه بنیادین نقدهای بدیو را می توان در تلقی نامنسجم او از واحد و خلط عامدانه مفاهیم اشتراک معنوی وجود و واحد دانست.
ارسطو، نظریه علل یا نظریه تبیین های چهارگانه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
187 - 210
حوزههای تخصصی:
کاربرد نابه جای «علت» در ترجمه آیتیون و انتقال محتوای مفهومی و متافیزیکی علت فاعلی به سایر علل به ویژه علت غایی، سبب تفاسیر و فهم نادرست از این مفهوم بوده است. اگر نسبت میان علت و تبیین در نظر گرفته نشود، خلط میان معنای علت در فلسفه جدید و آیتیا رخ می دهد که ناشی ازلحاظ نکردن تفاوت «نظر به واقع» و ذهن یا تمایز مقام ثبوت و اثبات است. در این مقاله به چرایی و چگونگی احصاء علل ارسطویی و سویه های وجود شناختی و معرفت شناختی نسبت علت و تبیین از دیدگاه او پرداخته می شود. دلیل طبقه بندی چهارگانه ارسطو از علل و فهم نسبت علّی را باید بر اساس مقوله تغییر و حرکت یا نسبت میان سازنده و مصنوع جست. می توان نقش تغییر و حرکت را به عنوان بنیاد تحلیل طبیعی علیت بر اساس آموزه های به خصوص فیزیک و متافیزیک نگریست به موازات نظریه علیت ارسطو در تحلیلات ثانی بر مبنای مفاهیم حد وسط قیاس برهانی و حمل کلی ذاتی علّی. می توان علت را نوعی تبیین یا به اصطلاح قسمی تبیین موسوم به تبیین علّی دانست به نحوی که تبیین و آیتیا اعمّ از علت است.
گفتمان مسلط بر نظام آموزشی زنان در کتاب های درسی دبیرستانی (1320- 1345)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
259 - 281
حوزههای تخصصی:
با تشکیل سلسله پهلوی، آموزش نوین زنان ایران از ضرورت های پروژه ی نوسازی ایران تعریف شده بود. در نتیجه، آموزش زنان در فضای گفتمانی نوسازی و نوگرایی که حکومت پهلوی خود را منادی آن می دانست، قرار گرفت. با از میان رفتن انسداد سیاسی پس از خروج رضاشاه از ایران، آموزش نوین زنان دچار آشفتگی رویکردی و گفتمانی شد. با قدرت گیری گفتمان های رقیب حکومت و امکان کنش گری آن ها در عرصه قدرت، فضای گفتمانی مسلط بر نظام آموزشی زنان، یکپارچگی و انسجام خود را از دست داد و دال مرکزی نوگرایی که پیش تر در عصر رضاشاه، طرح ها و برنامه های آموزشی زنان را حول خود شکل داده بود، از میان رفت؛ این مسئله منجر به شکل گیری، الگوی «زن مسلمان» در کنار «زن مدرن» شد. از طرفی، این برهه ی تاریخی، از حیث مسئله ی آموزش زنان، دوره ی تکوین اولیه ی سیاست ها و برنامه های آموزشی است که نهایتاً منجر به انقلاب آموزشی در 1345 ش شد. این پژوهش با استفاده از مفهوم سنتی پیوستگاری در تاریخ و روش توصیفی تحلیلی در پی بررسی رویکردها ، طرح ها و آهنگ تغییرات برنامه های آموزشی دختران در کتاب های درسی دبیرستان، برای تشریح چگونگی هویت یابی زنان، نقش و جایگاه آنان در فرایند مدرنیزاسیون ایران است.
شناسایی شاخص های مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش اساسی ترین سرمایه سازمان ها ازجمله کتابخانه های دانشگاهی است و مدیریت دانش یکی از ابزارهای مهم موفقیت سازمان ها در عصر اطلاعات است. ممیزی دانش، بررسی و اندازه گیری دانش استفاده شده در سامانه مدیریت دانش و همچنین ابزاری برای ارزش گذاری دانش و تعیین فرصت ها و مشکلات مدیریت دانش تعریف می شود. ممیزی دانش، ارزیابی نظام مند سلامت دانش سازمانی است. با توجه به اهمیت کتابخانه های علوم پزشکی در اشاعه اطلاعات سلامت و نقشی که ممیزی مدیریت دانش در اجرای بهینه مدیریت دانش دارد، پژوهش حاضر در نظر دارد شاخص های مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران را شناسایی کند. هدف این پژوهش، شناسایی مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی ایران است.روش شناسی: پژوهش حاضر ترکیبی از نوع کیفی و کمی با رویکرد پیمایشی تحلیلی است. جهت شناسایی شاخص های مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش، پرسشنامه با مقیاس پنج درجه ای لیکرت جهت جمع آوری داده ها به روش دلفی فازی تهیه شد و درنهایت پس از دو دور اعمال دلفی به استخراج 55 گویه بر اساس اتفاق نظر 12 نفر از خبرگان منجر شد.از روش دلفی فازی در دو مرحله توسط 12 نفر خبره بهره جویی شد و جهت اعتبارسنجی شاخص های شناسایی شده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم از نرم افزار smart pls استفاده شده است. جامعه آماری جهت تأیید مدل، شامل 122 نفر مدیر و کتابدار کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی است.یافته ها: مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در سه بُعد، 13 شاخص و 55 زیرشاخص به دست آمد. به ترتیب بُعد مرحله بعد از ممیزی مدیریت دانش با (8550/0)، قبل از ممیزی مدیریت دانش با (8460/0) و حین اجرای مدیریت دانش با (8430/0) بیشترین اهمیت را داشتند.نتیجه : معیارها و شاخص های به دست آمده نشان دهنده تأیید و برازش قابل قبول مدل مفهومی ممیزی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران بود.
بررسی مطابقت و میزان ساختار مواد و فرمول های شیمیایی با نقوش هندسی اسلامی (با تأکید بر هندسه نقوش اسلامی در معماری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
143 - 163
حوزههای تخصصی:
نقوش هندسی، یکی از بارزترین وجوه هنر اسلامی است که شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری آن ها موردتوجه بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران بوده است. هر یک از آن ها روش ها و رویکردهای مختلفی در بررسی ماهیت وجودی نقوش هندسی برگزیده اند و از دیدگاه خود علتی برای وجود این نقوش هندسی قائل شده اند. این تحقیق با دیدگاهی کاملاً متفاوت، پلی مابین هنر اسلامی و علم را احداث کرده و با دیدگاهی علمی به چیستی وجود هندسه نقوش اسلامی پرداخته است. هدف مقاله پیش رو دستیابی به شناختی کامل تر از نقوش هندسی در هنر اسلامی با رویکردی علمی است. لذا سؤال های اصلی تحقیق این است که 1. آیا ساختار عناصر، مواد و فرمول های شیمیایی با نقوش هندسی مطابقت دارد؟ 2. میزان مطابقت نقوش هندسی با ساختار مواد و فرمول های شیمیایی چه مقدار است؟ روش تحقیق به شیوه توصیفی-تطبیقی و استنتاج آن بر مبنای قیاس بناشده، شیوه تجزیه وتحلیل اطلاعات کیفی و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان داد نقوش هندسی، با ساختار فرمول های شیمیایی ارتباط مستقیم دارند. شکل این نقوش هندسی ازلحاظ مادی ، با پیوندهایی شیمیایی موجود و همچنین با ساختار فیزیکی مولکول هایی که توسط شیمی دانان تحریک شده اند، به میزان صد در صد قابلیت تطبیق دارد.
The Effect of Spiritual Experience During The Covid-19 Virus Pandemic On Tourists' Behavioral Goals Through Attitudes of Mental Norms and Risk (Case Study: Shiraz)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study is a structural equation modeling study. It has investigated the effect of literary tourism during the Covid-19 virus pandemic on tourists' behavioral goals through the attitude of mental norms. The present study is a one-section survey. The statistical population of this study includes all tourists who visited the cultural and spiritual sites of Shiraz, like Hafez and Saadi tombs. Literary tourism is a concept that praises the culture and heritage of a destination. The concept is to go to locations worldwide highlighted in some non/fictional novels. They can fascinate new tourists, increase the number of domestic travelers, and promote tourism destinations. Because the sample size is unknown through Cochran's formula with a 95% confidence level, 384 people were selected by the available sampling method. They answered the questionnaire about the effect of literary tourism during the Covid-19 virus pandemic on tourists' behavioral goals. The collected data were analyzed by using Amos software and SPSS. Confirmatory factor analysis, the reliability and validity of the contract measurement model, Cronbach's alpha results (above 0.7), and composite reliability (greater than 0.7) for the reliability and mean of the extracted variance (greater than 0.5) were confirmed. The structural equation model was used to test research hypotheses and the relationships between research variables (spiritual factors, behavioral purpose). The results showed that spiritual variables, in general, have a positive effect on the behavioral goal of tourists through the attitude of tourists' mental norms. This attitude was also recognized as a significant mediator between spiritual perception and behavioral goals. The findings of this study indicate that literary tourism has a positive, significant effect on increasing re-visit tourism destinations through attitude, mental norms, and perceived behavioral control.
مقایسه تطبیقی زمینه های فلسفی دو داستان «حی بن یقظان» و «رابینسون کروزو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
674 - 694
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه زمینه های فلسفی موجود در داستان حی بن یقظان و رابینسون کروزو می باشد. روش پژوهش بصورت توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از شیوه تحلیل محتوا همراه با رویکرد استقرایی است. در بررسی داستان ها، جمله بعنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شد. در این راستا، جمله های همسو با نظام مقوله بندی مشخص و در فهرست وارسی ثبت شدند. مقوله های اصلی شامل هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی تعیین شدند. زیر مقوله ها در ذیل مقوله های اصلی با رویکردهای فکری و فلسفی مفهوم پردازی شدند. یافته های حاصل از پژوهش، وجوه اشتراک و افتراق در زمینه های فلسفی دو داستان را نشان می دهد. مهم ترین وجه اشتراک دو داستان در آگاهی رساندن و بیداری انسان از میزان قدرت و توانایی درونی خود در دستیابی به اهداف مادی و معنوی، حتی در صورت وجود مشکلات بسیار بر سر راه و در شرایط بحران است. مهمترین وجه افتراق دو داستان در بعد هستی شناسی قابل شناسایی است. در حالی که هدف غایی در داستان حی بن یقظان به شناخت خداوند واحد منتهی می گردد؛ اما در داستان رابینسون کروزو، خداوند هدف غایی نیست و هدف غایی در سطح زندگی مادی باقی می ماند. از اینرو زمینه های فلسفی در ارتباط با شناخت، انسان و ارزش ها در سایه هدف غایی یاد شده در دو داستان شکل می گیرد.
Some Setbacks in the Reception of Popper in Japan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
55 - 79
حوزههای تخصصی:
The reception of Popper in Japan has not been a glorious history up to the present day. There have been numerous misunderstandings and distortions. It is important to record and discuss them in order to learn from them and to make use of his ideas in the Japanese intellectual climate. This is the purpose of the present paper. From the perspective of the reception history, we searched the reasons why Popper has been misunderstood in Japan (especially in four areas: philosophy, economics, history, and political philosophy), and tried to identify some of the factors responsible for this misunderstanding. To this end, we applied the method of “situational analysis” to the Japanese peculiar intellectual situation after the so-called après guerres, rather than by using a chronological order. If the causes of misunderstandings and distortions in Japan can be clarified by means of a situational analysis, we can learn a great deal from this history and can use this knowledge to throw new light on the status of critical rationalism in Japan
بررسی جامعه شناختیِ عوامل مؤثّر بر مشارکت اجتماعی (مورد مطالعه: شهرستان های جوانرود و روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
203 - 219
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثّر بر مشارکت اجتماعی در شهرستان های جوانرود و روانسر انجام شده است. در این پژوهش می خواهیم بدانیم میزان مشارکت اجتماعی شهروندان شهرستان های جوانرود و روانسر در چه وضعیتی می باشد؟ و عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی را مورد بررسی و آزمون قرار دهیم تا مشخص شود که چه عواملی برکاهش مشارکت اجتماعی تأثر گذاشته اند؟ چهارچوب نظری تحقیق از آرا صاحب نظران مکتب نوسازی قدیم مانند لرنر و راجرز و ... گرفته شده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن در شهرستان های جوانرود و روانسر بوده است. حجم نمونه 384 نفر بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از میزان مشارکت اجتماعی متوسّط در شهرستان های جوانرود و روانسر است و رابطه معنی داری بین متغیّرهای مستقل (تقدیرگرایی، تحصیلات، سن و جنسیّت) با متغیّر وابسته (مشارکت اجتماعی) وجود دارد. بین متغیّر طبقه اجتماعی با مشارکت اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که مقدار ضریب همبستگی چندگانه 393/0 می باشد و متغیّرهای مستقل، 6/14 درصد از تغییرات متغیّر وابسته را تبیین می کنند و از بین عوامل مؤثّر بر مشارکت اجتماعی، فقط متغیّرهای سن و تقدیرگرایی به ترتیب تأثیر گذار بوده اند. نتایج نشان داد که تقدیرگرایی محرّک مشارکت اجتماعی می باشد.
بررسی مؤلفه های اثر گذار بر ارتقاء علمی زنان هیأت علمی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلاف گسترش سریع آموزش عالی در ایران و ایجاد فرصت های بیشتر آموزشی برای زنان و حضور بیشتر آنان در تحصیلات تکمیلی، نرخ مشارکت زنان و رشد آنان در مسیر شغلی دانشگاهی همچنان با متوسط کشورهای توسعه یافته فاصله بسیار دارد. از جمله نرخ نیل به مرتبه استادی به عنوان بالاترین رتبه علمی دانشگاهی بسیار پایین است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر حضور زنان هیأت علمی در سطوح بالای دانشگاهی در یک نمونه آماری شامل 406 نفر از کل اعضای هیأت علمی زن شاغل در دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری در سال 1400 با روش توصیفی-پیمایشی انجام شده است. شیوه نمونه گیری تصادفی ساده است. برای تحلیل داده ها از رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای AMOS22 و SPSS22استفاده شده است. یافته ها از تأیید چهار فرضیه مطرح حکایت داشت، به این شرح که از منظر زنان اعضای هیأت علمی به ترتیب «عوامل فرهنگی و قوانین حاکم بر دانشگاه»، «عوامل علمی و آموزشی»، «عوامل فردی و شخصیتی» و «عوامل خانوادگی» بیشترین اثر را بر پایین بودن ارتقا آنان در دانشگاه داشته اند.
«استراتژی باند الاستیک»: تجربۀ زیسته زنان از مقابله با خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه کیفی بسترهای خشونت خانگی در تجربه زنان استان خوزستان انجام شد. از میان روش های تحقیق کیفی برای بررسی تجربه خشونت روش پدیدارشناسی تفسیری بکار گرفته شده است. 18 شرکت کننده به وسیله نمونه گیری هدفمند و با استراتژی نمونه گیری معیار انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های پدیدارشناسی از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها در زمینه بسترهای خشونت شامل 230 مفهوم اولیه و 13 مضمون محوری بود. مضامین اصلی «حمایت اجتماعی ضعیف، دینامیک قدرت به عنوان سازنده روابط عاشقانه، تخصیص اعتبارات حساب نشده به مردان، غیرت و شرف مردانگی، استفاده از راهبردهای ناکارآمد، زنانگی سنتی برساخت فرهنگی-اجتماعی، هویت بخشی به رفتارخشونت زای مردانه، احساس استیصال و درماندگی، تاب آوری و راهبرد سازگارانه، عدم وجود قوانین سخت گیرانه، فقر زنانه و عدم توازن قدرت» بود که در نهایت می توان این مضامین را به سه بستر «ساختاری، خرد و تعاملی» نسبت داد. نتایج این مطالعه نشان داد خشونت به دو دلیل بی عدالتی هرمنوتیکی و کمبود منابع تفسیر جمعی رخ می دهد و تحت تأثیر ساختار و ایدئولوژی حاکم بر جامعه و پیوند های اجتماعی فرد با اطرافیان و پاداش ها و تنبیه هایی ایجاد می گردد که شخص در جریان کنش هایش دریافت می کند. در نهایت این تنش قوی منجر به استراتژی باند الاستیک[1] خواهد شد که حاکی از یک فرآیند طولانی مدت حرکت بین مخالفت فعالانه با خشونت و تسلیم شدن و ماندن در موقعیت برای مدتی طولانی تر، قبل از این که رابطه را ترک نماید، است. [1]. Elastic Band Strategy
طراحی سناریوهای استفاده از زنجیره های بلوکی دانشی در زنجیره تامین حلقه بسته شرکت های دانش بنیان (مورد مطالعه: پارک علم و فناوری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
181 - 216
حوزههای تخصصی:
امروز با توجه به حفظ محیط زیست و ایجاد درآمد پایدار، زنجیره تأمین حلقه بسته به عنوان راهی برای استفاده مجدد از محصولات در مرکز توجه قرار گرفته است. با این حال، استفاده از مدیریت دانش در این زنجیره ها بدون فناوری های مدرن مثل زنجیره بلوکی مشکل است. به همین منظور زنجیره های بلوکی دانشی شکل گرفته اند تا بتوانند این قابلیت ها را بهبود بخشند. از سوی دیگر شرکت های دانش بنیان در کشور در صورتی که بتوانند از مزایای زنجیره های بلوکی دانشی در ساختار زنجیره تأمین حلقه بسته خود استفاده نمایند؛ قادر خواهند بود تا مزیت های فراوانی را کسب نمایند. این پژوهش به عنوان یک تلاش نوآورانه در تطبیق مدیریت دانش با فناوری مدرن زنجیره های بلوکی دانشی در زنجیره تأمین حلقه بسته شرکت های دانش بنیان صورت گرفته است. هدف این پژوهش، بهبود عملکرد و بهره وری این شرکت ها در مدیریت دانش و بهره گیری از زنجیره های بلوکی دانشی در زمینه زنجیره تأمین حلقه بسته است. بدین منظور در ابتدا با مطالعه پیشینه پژوهش، 10 عامل اثرگذر بر این پژوهش شناسایی گردید. در ادامه و به منظور تأیید اثرگذاری این عوامل بر استقرار زنجیره های بلوکی دانشی در زنجیره تأمین شرکت های دانش بنیان از آزمون میانگین تکی استفاده گردید. با تأیید 10 عامل اثرگذار و با استفاده از اطلاعات 14 شرکت دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری یزد و جمع آوری 83 پرسشنامه، وضعیت فعلی شرکت های دانش بنیان در استقرار زنجیره های بلوکی در زنجیره تأمین حلقه بسته آن ها با استفاده از تکنیک نقشه شناختی فازی شناسایی گردید. بر اساس ساختار سیستمی شکل گرفته، اقدام به طراحی سناریوی رو به عقب و رو به جلو گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که عامل قابلیت همکاری دارای بیشترین اثرگذاری بر رفتار سایر عوامل پژوهش دارد. از دیگر نتایج پژوهش می توان به نقش بالای عامل اطمینان از اعتبار و امنیت بر عامل قابلیت همکاری اشاره نمود.
استعاره تخت پروکروستس؛ شناخت مساله خلاقیت و نوآوری در منابع انسانی شرکت های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
208 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف: نیروی انسانی خلاق و نوآور تاثیر شگرفی بر بقا و ارتقای سازمان دارد. مدیریت وظیفه دارد زمینه را برای بروز خلاقیت و نوآوری هموار کند. پژوهش حاضر به دنبال آن است تا به کمک استعاره (در این جا، استعاره تخت پروکروستس) یکی از دلایل اساسی بروز مساله خلاقیت و نوآوری در شرکت های بزرگ دولتی ایران را تبیین نماید.روش شناسی پژوهش: این پژوهش به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. برای بررسی وضعیت موجود، با کمک صاحب نظران حوزه منابع انسانی و با استفاده از روش دلفی، پرسش نامه ای حاوی شش پرسش با طیف لیکرت طراحی شد. پرسش نامه ها میان کارشناسان و کارشناسان مسئول پنج شرکت دولتی بزرگ توزیع و در نهایت، 124 پرسش نامه مورد بررسی توصیفی قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که در سازمان های بزرگ دولتی ایران تخت پروکروستس تبدیل به میز کار در شرکت ها شده است؛ آزادی عمل برای ارایه ایده های خلاقانه و نوآورانه، امکان اجرای ایده های بدیع، استقبال از ایده های نو، ساختار مدیریتی حمایت گر، ارایه پاداش به ایده های جدید و در مجموع، رضایت از وضعیت کنونی جمله گی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند.اصالت/ارزش افزوده علمی: به تاسی از علوم اجتماعی و به ویژه، رویکردهای ساختاردهی و حل مساله، معتقدیم شناخت مساله نخستین و مهم ترین گام در حل یک مساله است. بر این اساس، در این پژوهش استعاره تخت پروکروستس را برای شناخت مساله موجود معرفی کردیم.
طراحی الگوی تاثیر عوامل تعالی سازمانی بر توسعه مدیریت دانش (مورد مطالعه: سازمانهای دفاعی – نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله با هدف طراحی الگوی تاثیر عوامل تعالی سازمانی بر توسعه مدیریت دانش (مورد مطالعه: سازمانهای دفاعی – نظامی) انجام شد.
روش: این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر یکی از سازمان های نیروهای مسلح (دانشگاه عالی دفاع ملی) است. روش نمونه گیری تصادفی ساده است حجم نمونه با جامعه آماری 150 نفر، برابر66 نفر با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که کلیه مولفه های عوامل تعالی سازمانی در سطح اطمینان 95 درصد بر توسعه مدیریت دانش اثرگذار است. بهره گیری از دانش و توسعه دانش به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر توسعه مدیریت دانش دارند.
نتیجه: سازمان های نظامی می بایست ساز وکاری در جهت ارتباط کارکنان با سایر افراد را به منظور تبادل اطلاعات ایجاد نمایند. همچنین سیستم های فناوری اطلاعات، صفحات گزارش عملکرد تهیه نموده و به روز نمایند. کار تیمی را در سازمان پرورش داده و تقویت فرهنگ تعالی را یکی از هدفهای مهم سازمان قرار دهند. از مدارک علمی و تجربیات و تخصص کارکنان استفاده کاربردی نماید.