مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل سازی وابستگی سقوط قیمت سهام با تاکید بر تابع کاپولا-گارچ شرطی و ارتباط آن با حباب های قیمتی مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام در بازار سرمایه ایران انجام شده است. به منظور بررسی و تحلیل سؤالات پژوهش، داده های مربوط به 30 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1390 تا 1401 استخراج و برای آزمون سؤالات پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. در پژوهش حاضر ابتدا متغیر حباب های قیمتی از طریق برآورد مدل های قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای برآورد و استخراج گردیده و سپس به منظور مدل سازی ساختار همبستگی و نوسانات بازده سهام شرکت های نمونه از مدل گارچ چندمتغیره رهیافت همبستگی شرطی پویا با توزیع کاپولا استفاده گردیده است. در ادامه با استفاده از خروجی مدل سازی صورت گرفته، به محاسبه ارزش در معرض خطر به عنوان معیار ارزیابی سقوط قیمت سهام پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سقوط قیمت سهام و حباب های مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام رابطه معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر در شرایط محیطی کشور ما، شرایط سقوط قیمت سهام هم راستا با حباب های قیمتی شکل گرفته مبتنی بر قیمت گذاری منطقی سهام نمی باشد.
حضرت عیسی(ع) در گفتمان حدیثی شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
19 - 36
حوزههای تخصصی:
بخش قابل توجهی از احادیث شیعه درباره ی شخصیت حضرت عیسی(ع) و تعالیم، اقوال و مناقشات پیرامون ایشان وارد شده اند. در این میان، تصویر یا انگاره ی این شخصیت الهی، در احادیث شیخ صدوق جلوه ی ویژه تری دارد و توسط روایات نقل شده از جانب او، بیش ازپیش وارد گفتمان حدیثی شیعه شده است. پژوهه ی حاضر می کوشد با روشی توصیفی تحلیلی تصویر ارائه شده از شخصیت حضرت عیسی(ع) را در ضمن احادیث نقل شده توسط عالم اخباری مکتب قم، یعنی ابن بابویه، نشان دهد و در ضمن، ارتباط و پیوند برخی از اندیشه های شیعه با حضرت عیسی(ع) را نمایان سازد. نتایج نشان می دهد که این احادیث از سویی برای شناختن هویت عیسی(ع) وارد شده اند و ازسویی دیگر در پیوند وی با مسائل و اصول مهمی همچون توحید، نبوت و امامت مطرح گشته اند؛ ازهمین رو ارتباط آن حضرت با مسئله ی وصایت، مهدویت، فترت، بشارت به آمدن پیامبر اسلام(ص)، مسئله ی غلو و پاسخ به برخی شبهات مطرح شده از جانب برخی فرقه ها و مسائل دیگر، ازجمله موضوعاتی هستند که از طرفی هویت حضرت عیسی(ع) و ازطرف دیگر هویت بخشی ایشان به برخی آموزه های شیعی را در احادیث نقل شده توسط ابن بابویه نمایان می سازد.
تجربه سرطان سینه و تغییر خودپنداره، مطالعه ای کیفی در بین زنان شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
103 - 130
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی جامعه شناختی معنای سرطان و تبعات اجتماعی و خانوادگی جراحی پستان و قطع عضو در نزد زنان مبتلا به سرطان پستان در شهر ساری است. برخلاف انسان ماقبل مدرن که بیشتر با خطر مواجه بود، در دوره مدرنیته مخاطره نمود بیشتری دارد. از آنجایی که در ادبیات جامعه شناختی مخاطره امری برساختی است که در چارچوب گفتمانی شکل می گیرد، بررسی بیماری به عنوان یک مخاطره از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ چراکه بدین نحو می توان بر فشار اجتماعی ناشی از بیماری، بیش از خود بیماری تأکید داشت و به این فهم عمق داد که بیماری در دنیای مدرن فراتر از آسیب های جسمانی رفته است. روش و داده ها: با استفاده از روش کیفیِ نظریه زمینه ای، 18 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان که تجربه قطع عضو داشته اند، انتخاب و در این مطالعه مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با بهره گیری از روش کدگذاری در نظریه زمینه ای، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مقولات اصلی احصاء شده از تحلیل داده ها عبارت اند از: شوک زدگی شناخت و پذیرش، پیشینه وراثتی، ترس و نگرانی، دوراهی پنهان سازی-افشا، مواجهه با قضاوت دیگری، احساس شرم، دوگانگی واکنش خانواده، پیامدهای جنسی و تنگنای اقتصاد درمان. در نهایت مقوله، مواجهه دردناک و بازاندیشی در ارتباط با خود و دیگری به عنوان مقوله هسته انتخاب شد. بحث و نتیجه گیری: به طورکلی یافته ها نشان دادند که سرطان پستان نه تنها جسم زنان را مورد حمله قرار می دهد بلکه بر تصوّر از خود، روابط خانوادگی و ایفای نقش آن ها در جامعه نیز تأثیر عمیقی به جای می گذارد. پیام اصلی: امروزه بیماری فقط محدود به آسیب جسمانی یا روانی نبوده و اثرات اجتماعی گسترده تری در قالب فشار اجتماعی دارد؛ اثراتی که ممکن است حتی بر نحوه بهبود بیمار نیز تأثیر داشته باشند. فهم این فشار و رسیدن به درکی عمیق از آن می تواند راهکاری برای کاهش پیامدهای آن و همچنین بهبودبخش وضعیت اجتماعی بیماران باشد. این مقاله سعی داشته است، این معضل را در خصوص گروه خاصی از بیماران پیگیر باشد.
تکلیف ناگهانی؛ مردم نگاری از جشن تکلیف دختران 9 ساله در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
158 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف: جشن تکلیف در کشور ایران دو سال بعد از برپایی جمهوری اسلامی، در عرصه عمومی به مثابه آیین گذار مذهبی برای دختران تعریف شد. با گذشت زمان این جشن تبدیل به یک رویداد مهم برای دختران گردید تا جایی که با تبلیغات گسترده در رسانه ملی و حتی حضور شخصیت های سیاسی تراز اول مملکت برگزار گشت، از طرفی این جشن در عرصه های عمومی همچون حرم مطهر رضوی، تالارها، هتل ها و مدارس برگزار می شود. هدف این مقاله بررسی دقیق چگونگی برگزاری جشن تکلیف به مثابه آیین گذار و مبدائی برای انجام فرایض دینی برای دختران در عرصه عمومی بود.روش شناسی: ما در این پژوهش با شرکت در چند جشن تکلیف برای شناسایی اینکه چه اتفاقاتی در آن رخ می دهد و چگونه رخ می دهد نیازمند روش کیفی و رویکردی مردم نگارانه بودیم. به این منظور میدان های مطالعاتی این پژوهش 4 مدرسه دخترانه، حرم مطهر رضوی، تالارها و هتل های منتخب برای برگزاری جشن در شهر مشهد در نظر گرفته شدند. داده ها با استفاده از مشاهده مشارکتی و گفت وگوی غیررسمی جمع آوری و مقوله بندی شد و سپس یک روایت کلی از این جشن در جهت ایجاد یک فهم تئوریک ارائه شده است.یافته ها: براساس یافته های این پژوهش، هفت مقوله ی مشترک از دل 4 جشن تکلیف برگزارشده، استخراج شد که به ترتیب عبارتند از: 1- تولدی دیگر؛ پرتاب از کودکی به بزرگ سالی، 2- مداحی بر وزن ترانه؛ جبران در مرحله ی بحران، 3- سرودها؛ آوای انتظارات جامعه از دختران، 4- پوشش خاص؛ ارائه تصاویر یک وجهی 5- هدایای مذهبی، 6- مسابقه ای برای آموزش و تحکیم مرزهای جنسیتی، 7- سوگندنامه؛ غلبه ی فرایض سیاسی بر فرایض دینی.نتیجه گیری: این آیین گذار مذهبی به دنبال تعریف هویتی جدید برای دختران است. آن چه از یافته های مطرح در جشن دریافت می شود این است که کودکان توسط جشن تکلیف، طبق نظریه ون جنپ و ترنر مرحله پیشاگذار را طی کرده و در مرحله گذار یا بحران قرار دارند. در این مرحله این جشن ها نه تنها برای پذیرش تکالیف دینی بلکه برای تعهد به ارزش های انقلابی نیز طراحی شده اند. این جریان در سوگندنامه ها، سخنرانی ها و سرودها به وضوح دیده می شود. به علاوه این جشن به دنبال پررنگ کردن و مهم جلوه دادن برخی از واجبات دینی و ارائه تصاویری یک وجهی از آن است. در این رابطه مشخصا رعایت حجاب و خواندن نماز برای دختران به عنوان مهم ترین واجب شرعی معرفی شده و تاکید بر آن در مقوله هایی مثل سرودها، پوشش خاص و هدایای مذهبی دیده شده است. از طرفی داشتن حد و مرز با نامحرم با تعریف هویت جدید و پرتاب به بزرگسالی قرابت دارد چراکه با تعریف هویت جدید برای کودکان می شود این قبیل مرزبندی ها و قبول واجبات شرعی دیگر را عملی کرد. مجموع این مقوله ها نقش مهمی در شکل گیری هویت دینی و انقلابی دختران دارند. در نهایت این مقاله توصیف عمیقی از جشن تکلیف و چگونگی برگزاری آن با رویکرد انتقادی ارائه کرده است
معاصرسازی اندیشه اجتماعی فارابی در شاخص های انتخاب مدیران شهری زمینه ساز تحقق هماهنگی بین سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران به عنوان بالاترین مقام دستگاه های اجرایی همواره در قوانین و مقررات موجود کشور مسئولیت تصمیم گیری نهایی هر سازمانی را برعهده دارند. بر این اساس مدیران و تصمیمات آنها نقش اساسی در هماهنگی بین سازمانی ایفا می کنند. در واقع انتخاب مدیران دارای رویکردهای مشارکت جویانه بر اساس شاخص های معاصرسازی شده زیربنای تحقق هماهنگی بین سازمانی در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری ایران را فراهم می آورد. بر این اساس در این پژوهش اندیشه های فارابی در خصوص شروط لازم برای مدیران ارکان حکومتی، نظریه های معاصر غربی در خصوص ویژگی های مدیران و قوانین و مقررات موجود در ارتباط با شرایط و ویژگی های مدیران اجرایی کشور با یکدیگر مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته و در نهایت 19 شاخص معرفی شد. اگرچه قوانین و مقرراتی در خصوص صفات و ویژگی های مدیران وجود دارد ولی در مقام اجرا با دشورای ها و مصلحت اندیشی هایی روبرو هستیم. بر این اساس پیشنهاد می شود بانک اطلاعاتی کارکنان دستگاه های اجرایی که دارای حداقل 5 سال سابقه اجرایی باشند، تشکیل شده و ترتیبی اتخاذ شود که مدیران ارشد تنها مجاز به انتصاب مدیران عملیاتی از داخل این بانک باشند. همچنین پیشنهاد می شود شاخص «پایبندی به اجرای برنامه های عملیاتی دستگاه» به عنوان یکی از شاخص های اصلی مورد توجه در انتصاب مدیران دستگاه-های اجرایی ملاک عمل قرار گیرد.
تحلیل مشارکت مدنی زنان بختیاری (تسهیل کننده ها و بازدارنده ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت مدنی اقشار قومیتی در واسازی رده بندی های اجتماعی نقش قابل توجهی ایفا می نماید. در این راستا در پژوهش حاضر سعی شده است مشارکت مدنی زنان بختیاری با توجه به نظریات کارشناسان و متخصصان و خبرگان مورد مطالعه قرار گیرد. مشارکت مدنی زنان زمینه های رشد گسترده را در فرایند توسعه فراهم کرده و مسایل و مشکلات جوامع در زمینه-های اقتصادی و اجتماعی را از طریق همیاری و اشتراک مساعی حل می کنند. علی رغم توسعه و گسترش ابعاد مختلف زمینه های اجتماعی، مشارکت مدنی در بین زنان بختیاری هنوز از جایگاه شایسته ای برخوردار نیست. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، بسترهای بازآرایی مشارکت مدنی زنان بختیاری شناسایی شدند. تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی و از لحاظ ماهیت داده ها از نوع کیفی و نمونه آماری12 تن از زنان بختیاری که در این زمینه تخصص و دارای تجریه کافی بوده می باشد. اطلاعات بر اساس مصاحبه های نیمه ساختار یافته و مطالعه منابع و اسناد جمع آوری شده اند. یافته ها نشان می دهد از میان 76 کد باز 29 مفهوم پایه ای شناسایی شد که در 7 دسته مضامین سازمان دهنده قابل تقسیم بندی هستند. نتایج تحلیل ها حاکی از این است که باید در بازآرایی و تجدید آرایش عوامل موثر بر مشارکت مدنی زنان بختیاری به توانمند سازی آنان و توجه به عدالت و برابری در ساختار اجتماعی توجه نمود و لزوم دست یابی به اهداف سیاست ها و ساختارهای زمینه ای مشارکت اجتماعی را برای زنان توسعه داد.
ارزیابیِ روایتِ مهدی بازرگان از خلقیات ایرانیان، با نقد و تفسیرِ کتاب سازگاری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۶)
187-215
پرداختن انتقادی به موضوع «خلقیات ایرانیان» درقالب داستان، سفرنامه و... همواره از جمله موضوعات پرمخاطب و پرمناقشه بوده است. در این میان، کتابِ «سازگاری ایرانی» نوشته مهدی بازرگان به جهت قرارگرفتن در حدِ واسطی از آثارِ دوره قاجار(نوعاً سفرنامه)، با شمارِ قابل توجهی از متون عموماً جامعه شناسانه ی سال های اخیر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. رویکردِ نوآورانه ی کتاب و تاثیر آن بر خوانش انتقادی و خویش کاوی ایرانیان، از نکات برجسته و پرسش برانگیز کتاب بوده، که در نسبت با متون مشابه در قبل و بعد آن و در سنجش با دوره های مختلفِ اندیشه ورزی خودِ بازرگان، حایز اهمیت است. سوال محوری مقاله، این است که آیا کتابِ «سازگاری ایرانی» (که به دشوارگی و بحث برانگیز بودنِ خلقیات ایرانیان می پردازد)؛ قابلیت طرح بعنوان نظریه ای نوآورانه و در پاسخ به یک بحرانِ واقعی-اجتماعی را دارد؟ برای یافتن پاسخ این سؤال، از روشِ تفسیرِ مؤلف محور(قصدگرا)ی «کوئنتین اسکینر» و چارچوب نظری «توماس اسپریگنز» کمک گرفته خواهد شد. تا هدفِ محوری تحقیق (یعنی فهمِ میزانِ آغازگری و جایگاه اندیشه ورزی بازرگان، در نسبت با سبکِ خلقیات شناسی ایرانیان) هرچه بهتر آشکار شود. یافته ها و نتایج این تحقیق نشان می دهد که ایده ی بازرگان در خُرده گیری از روحیه و خلقیات ایرانی با وجود تمام نقدهای وارد بر آن، همچنان منشاء الهام یا در راستای کنش علمی دیگر نظریه پردازان بوده است.
مسئله انتخابات مجلس شورای ملی در منطقه بهبهان و کهگیلویه پیش از اصلاحات ارضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخابات مجلس شورای ملی ازجمله رویدادها و جریاناتی بود که مردم منطقه کهگیلویه و بهبهان که بر پایه سلسله مراتبی خاص در ساختار ایلی و نوعی نظام اجتماعی محلی گذران زندگی می کردند با آن مواجه شدند. ساختار ایلی-عشیره ای، نظام ارباب رعیتی و توجه مردم عادی به بزرگان باعث می شد تا پیش از اصلاحات ارضی برگزاری انتخابات بر سه محور تأثیرگذار حکومت مرکزی، خوانین و متنفذین محلی صورت پذیرد. بر این اساس پژوهش حاضر درصدد است با رویکرد توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و آرشیوی ماهیت مشارکت مردم در انتخابات دوره های سوم تا بیستم مجلس شورای ملی در منطقه بهبهان و کهگیلویه را تبیین کند. پرسش اصلی این است که: ساخت قومی- قبیله ای و نظام اجتماعی و سیاسی حاکم بر منطقه، در سیر تحول انتخابات این حوزه انتخابیه پیش از اصلاحات ارضی چه تأثیری داشته است؟ دستاورد پژوهش حاکی از این است که به سبب آشنا نبودن بسیاری از مردم با ماهیت و کارکرد انتخابات، این مهم توسط خوانین، متنفذین محلی و دخالت دولت مرکزی صورت می گرفت و رفتار انتخاباتی مردم به واسطه این سبک زندگی و عدم شناخت کافی از کارکرد مجلس شورای ملی، تحت تأثیر وابستگی های قومی و قبیله ای و تحت نفوذ قدرت های محلی حاکمِ در نظام ایلی بود. ازاین رو، مطابق با نظریه گابریل آلموند، فرهنگ سیاسی مشارکتی در مناطق کهگیلویه محدود و در منطقه بهبهان تبعی بود و موجبات انزوا و عدم کارایی مردم منطقه در تصمیم گیری ها و دگرگونی های سیاسی اثرگذار می شد. کلیدواژه: انتخابات، مجلس شورای ملی، پهلوی، کهگیلویه، بهبهان، مشارکت سیاسی.
"وقتی که او رفت" : روایت زندگی زنان معلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر مطالعه مردم نگارانه زنان معلقه با محوریت زمان در داستان زندگی آنها است. این مطالعه با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده غیرمشارکتی و به کمک نمونه گیری هدفمند ترکیبی انجام شده است و با 15 زن معلقه در بافت فرهنگی یکی از محلات حاشیه شهرستان خمینی شهر مصاحبه صورت گرفته است. چهارچوب روشی ملهم از نظریه ژرار ژنت خواهد بود. یافته ها نشان می دهد که زنان معلقه در برساخت داستان زندگی شان از تکنیک شتاب منفی استفاده می کنند و بیشترین عناصر کاربردی پس نگری، پیش نگری، توصیف و بسامد مکرر است. توجه به عنصر زمان در روایت زندگی باعث شد تا به دلایل فرهنگی زمان پریشی این زنان پی ببریم. این زنان از قومیت بختیاری هستند و در این فرهنگ افتخار به تاریخ گذشته قومی، احترام، توجه و مرجعیت گذشتگان و ریش سفیدان قوم، تعهد و پایبندی به سنت ها و ارزش های قومی به وضوح پاینده است به همین دلیل بافت فرهنگی که این زنان در آن رشد یافته و اجتماعی شده اند، همواره آنها را در پیوند با گذشته قومی و فرهنگی شان نگه داشته است. در نهایت، رابطه بین زمان و فرهنگ در روایت زندگی زنان معلقه، رابطه ای پس نگرانه و متعهد به آداب و ارزش های قومی است.
معیارسازی برای داوری فیلم سینمایی با استفاده از دانش ضمنی داوران و کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۶۸
177 - 205
حوزههای تخصصی:
باوجود اهمیت ارزشیابی و داوری محصولات فرهنگی، هنری فقدان معیارهای عینی و روشن در جشنواره های سینمایی، به خصوص جشنواره فیلم فجر ازجمله مسائل حاشیه ساز این رویداد مهم فرهنگی، هنری و مایه گلایه و ابهام بخش زیادی از جامعه هنری است. در این پژوهش تلاش شده تا دانش ضمنی داوران جشنواره سینمایی و کارشناسان سینما را به دانشی عینی و صریح تبدیل نماید و معیارهای روشنی برای ارزیابی فیلم های سینمایی و مشاغل آن ارائه نماید. این پژوهش دارای رویکرد کیفی است و از «نظریه داده بنیاد» به عنوان روش پژوهش استفاده کرده است. برای این منظور با استفاده از مصاحبه که رایج ترین روش استخراج دانش ضمنی در سطح فردی است، نظرات جمعی از خبرگان مشاغل مرتبط با حوزه فیلم سازی که سوابق داوری جشنواره های مختلف را داشته اند گردآوری، دسته بندی و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بر اساس داده های جمع آوری شده درمجموع به معیار و شاخص های 5 جایزه اصلی جشنواره شامل تهیه کنندگی، فیلم برداری، فیلم نامه نویسی، کارگردانی و بازیگری دست یافته که می تواند مورد استفاده در جشنواره های فیلم قرار گیرد. بر پایه نتایج به دست آمده ضمن ارائه یک پیشنهاد بنیادین و دو پیشنهاد اصلاحی، اعمال شاخص برای انجام فرایند داوری در جشنواره فیلم فجر با شرایطی در اصلاح ساختاری انتخاب آثار برگزیده مورد تأکید قرارگرفته است. در همین رابطه پیشنهاد می شود معیارهای ارزیابی فیلم های سینمایی در مشاغل موردنظر پیش از برگزاری جشنواره از طریق بحث و گفتگو با داوران، مشخص و به اطلاع شرکت کنندگان رسانده شود و از اساتید دانشگاه یا منتقدانی که علاوه بر توجه به رویکرد فرمالیستی، به دقایق نظری نیز توجه دارند، در گروه داوران استفاده شود.
تحلیل جامعه شناختی تحول نقاشی ایران در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
83 - 116
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تحول نقاشی ایران در دوره قاجار را از منظری جامعه شناختی مورد بررسی قرار دادیم. در این میان با بررسی سیر تحول نقاشی ایران در دوران گذار از سنت به تجدد و تأکید بر نقش دو نقاش برجسته این دوران یعنی صنیع الملک و کمال الملک، با بهره گیری از نظریه های جامعه شناسی هنر پی یر بوردیو و به طور مشخص نظریه میدان های اجتماعی و منش (هبیتاس)، در پی یافتن پاسخ مناسب به پرسش هایی از این دست بر آمدیم: آثار نقاشی صنیع الملک و کمال الملک در تعامل میان منش آنان با قواعد و منطق میدان قدرت و میدان تولید هنری از چه نسبتی برخوردار است؟ چرا به رغم تربیت مشترک (منش) کمال الملک و صنیع الملک، در نهایت کمال الملک در موضوع و سوژه مسیری متفاوت از صنیع الملک در پیش گرفت؟ آیا وقوع جنبش مشروطیت در تغییر نگرش کما ل الملک و گذر او از "هنرمند قطب وابسته" به "هنرمند قطب مستقل" تاثیر داشته است؟ بدین منظور از روش ساختارگرایی تکوینی بوردیو که رویکردی تلفیقی را دنبال می کند استفاده کرده و در نهایت پس از تحلیل آن به این نتیجه رسیدیم: کمال الملک، متأثر از انقلاب مشروطه و در واکنش به تحولات اجتماعی ناشی از آن، با گذر از «هنرمند قطب وابسته» تبدیل به «هنرمند قطب مستقل» شده و این تحول اساسی و مهم را می توان آغاز شکل گیری میدان مستقل نقاشی در ایران قلمداد نمود.
بازنمایی و ارائه الگوی «قهرمان» در سینمای دفاع مقدس «سینمای ابراهیم حاتمی کیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر وسایل ارتباط جمعی منجر به تحولات بسیاری در جوامع شده اند و سینما به عنوان یک ابزار رسانه ایِ دارایِ عنصر روایت، سهم قابل توجهی در ایجاد این تحولات داشته است که از جمله آن ها، می توان به مقوله ی قهرمان سازی و قهرمان پروری توسط سینماگران در جوامع گوناگون محلی، ملی، منطقه ای و بین المللی اشاره کرد. در پژوهش حاضر، تلاش شده مسیر قهرمان سازی در سینما با بهره مندی از نظریه قهرمان ووگلر ودیدگاه های بازنمایی استورات هال و سایر اندیشمندان معرفی شده و سپس با بررسی آثار سینمایی حاتمی کیا، قهرمان و قهرمان سازی، در سینمای دفاع مقدس بازنمایی شود. برای دستیابی به این هدف، پس از تعیین جامعه آماری و نمونه معرف، با استفاده از روش تحلیل محتوا (دستورالعمل کدگذاری) و تعیین مقولات و زیرمقولات، اطلاعات مورد نیاز ثبت و در نهایت توصیف و تحلیل اطلاعات جمع آوری صورت گرفته است. نتایج پژوهش حاضر، حاکی از آن است که حاتمی کیا در آثارش، عمده مولفه های قهرمان سازی را لحاظ کرده است، اگر چه از برخی مراحل کلیدی نظیر «رد دعوت» اجتناب کرده است و در برخی مراحل نظیر «ملاقات با استاد» - که منجر به حضور کهن الگوی استاد در مسیر حرکت قهرمان می شود - و «آزمون ها، متحدان و دشمنان» پرداخت ضعیف تری داشته است. حذف و پرداخت حداقلی در این مراحل منجر به کاهش قدرت و اثرگذاری درشخصیت هایی شده است که استعداد خلق قهرمان زمینی و دست یافتنی را برای جامعه داشته اند.
ارائه الگوی توسعه ناحیه نوآوری با محوریت پارک فناوری مطالعه تجربه تاریخی پارک فناوری پردیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه تاکنون مقالات بسیاری در خصوص نواحی نوآوری و پارک های علمی و فناوری نوشته شده است اما، موضوع ایجاد ناحیه نوآوری با محوریت پارک علمی و فناوری در ایران کمتر مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. پارک فناوری پردیس یکی از زیست بوم های فناوری در کشور است که در سیر تکاملی خود به سمت ایجاد ناحیه نوآوری گام برداشته است. بررسی تجربه ایجاد، توسعه و سیاست گذاری این پارک حاکی از شکل گیری زیست بومی با مشخصات ناحیه نوآوری در شهر پردیس است که می تواند با یادگیری سیاستی در زمینه ایجاد و توسعه پارک های فناوری همراه باشد. از این روی، در مقاله حاضر تلاش شده است تا با استفاده از روش تحلیل محتوا، مدلی برای شکل گیری ناحیه نوآوری با محوریت پارک فناوری ارائه شود. بدین منظور ضمن مطالعه اسناد و مدارک، با 11 نفر از کارشناسان و مدیران مرتبط با موضوع مصاحبه شده است. سپس مقوله های یکپارچه ساز شامل رویکرد توسعه شهری، ویژگی های توسعه ای نهاد موسس، ثبات مدیریتی، زیرساخت های مجاورت جغرافیایی، حمایت از رشد کسب وکارهای فناورانه، نقش آفرینی ملی و بین المللی و شکل دهی به اجزای ناحیه نوآوری استخراج شده اند. در نهایت مدلی برای تبیین توسعه ناحیه نوآوری با محوریت پارک فناوری ارائه شده است که شامل دو بخش اصلی است؛ عوامل ثابت که در تمام سیر تکامل پارک فناوری پردیس وجود داشته اند، و عوامل متغییر که بسته به اولویت هر مرحله از تکامل پارک فناوری تغییر کرده است. این مراحل شامل مرحله شکل گیری، رشد، بلوغ و ارتقاء است. در تنها نیز توصیه های سیاستی بدست آمده از این پژوهش ارائه شده است.
نقاشی به مثابه آیینه آرزوها: تحلیل تفاوت آرزوهای کودکان در بستر نابرابری های اجتماعی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت آرزوهای کودکان در مناطق برخوردار و کم برخوردار شهر مشهد، براساس تحلیل نقاشی های آنان انجام شده است. در این مطالعه که بر روی 849 دانش آموز پسر و دختر بین سنین هفت تا دوازده سال صورت گرفت، نقاشی های کودکان به عنوان ابزاری برای شناسایی و تحلیل آرزوهای مادی، معنوی، شغلی و خیالی استفاده می شود. نتایج نشان داد که آرزوهای مادی کودکان مناطق کم برخوردار عمدتاً شامل نیازهای اولیه و اساسی است، درحالی که کودکان مناطق برخوردار آرزوهایی بلندپروازانه تر و پیچیده تری دارند. همچنین، آرزوهای معنوی در کودکان کم برخوردار فراوانی بیشتری داشته و مرتبط با شرایط اجتماعی و اقتصادی خانواده هایشان است. در مقابل، آرزوهای شغلی سطح بالا و آرزوهای خیالی عمدتاً در میان کودکان مناطق برخوردار مشاهده شد. یافته ها حاکی از تأثیر مستقیم نابرابری های اجتماعی - اقتصادی بر شکل گیری آرزوهای کودکان است. این پژوهش نشان می دهد که نقاشی کودکان می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای درک عمیق تر از تأثیرات محیط اجتماعی بر انتظارات و آرزوهای آنان استفاده شود.
اثربخشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۱۱۹-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال ریاضی یک ناتوانی یادگیری است که درک، یادگیری و انجام محاسبات ریاضی را برای کودکان دشوار می کند. پسران و دختران به طور مساوی به اختلال ریاضی مبتلا هستند و معمولاً به محض شروع کلاس های ریاضی در مدرسه، شروع به نمایش رفتارهای مشکل دار می کنند. بررسی ها نشان داده تقویت مهارت های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی موثر است ولی تاکنون مطالعه ای به پردازش مهارت های چهارگانه مغز در کودکان دارای اختلال ریاضی نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر به منظور اثربخشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. روش: این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش در زمره پژوهش های نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری شش ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دارای اختلال های یادگیری ریاضی پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال های یادگیری آموزش وپرورش در شهر تهران بود؛ که از بین آن ها به روش نمونه گیری در هدفمند، ۵۰ نفر که ویژگی های لازم ازنظر ملاک های ورود را داشتند فهرست شد و سپس ۳۰ دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری با اسپیسفایر ریاضی، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۱۵ نفر گمارش شدند. پکیج آموزشی مبتنی بر پردازش های چهارگانه PASS برای آزمودنی های گروه آزمایش ۱۰ جلسه ۷۵ دقیقه ای دو بار در هفته به آزمودنی های گروه آزمایش ارائه شد و در این مدت گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد؛ سپس بعد از 6 ماه از گروه آزمایش آزمون پیگیری به عمل آمد. برای جمع آوری داده ها از ۱۰ زیر آزمون اصلی تست وکسلر کودکان-۵ (WISC-V) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد بسته آموزشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی و خرده مقیاس های توانایی بصری فضایی، استدلال سیال، حافظه فعال، سرعت پردازش دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضی اثر معنادار داشت ولی بر درک کلامی اثر معنادار نداشت، تأثیر بر حافظه فعال و سرعت پردازش از ۵ عامل دیگر بیشتر بود (05/0 >P). نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان کرد که از بسته مهارت آموزی پردازش چهارگانه مغز می توان به عنوان مداخله ای کاربردی و مؤثر برای بهبود میزان کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال های یادگیری با اسپیسفایر ریاضی استفاده کرد. بر همین اساس می توان پیشنهاد کرد در مسئولان و دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت از این رویکرد در فرآیند آموزش استفاده نمایند.
مقایسه مرزهای خانوادگی درهم تنیده در دانشجویان داری طرحواره های ناسازگار اولیه و بدون طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
۲۷۹-۲۶۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرزهای خانوادگی در شکل گیری طرحواره ها نقش دارند، این امر می تواند پیامدهای روانشناختی قابل توجهی برای اعضای خانواده در بر داشته باشد. با وجود پیوندهای نظری بین مرزهای خانوادگی درهم تنیده و طرحواره های ناسازگار اولیه، خلأ پژوهشی در مورد این رابطه، محسوس است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه مرزهای خانوادگی درهم تنیده در دانشجویان با و بدون طرحواره های ناسازگار اولیه انجام شد. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود. از بین افراد جامعه آماری، 204 نفر (152 زن، 52 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره یانگ-فرم کوتاه (یانگ، 1998) و مقیاس انسجام و انطباق خانواده (اولسون و همکاران، 1985) بود. برای تحلیل و مقایسه داده ها نیز از آزمون تی مستقل، تعدیل بنفرونی و با نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: نمرات مرزهای درهم تنیده در افراد با طرحواره خود درهم تنیده/گرفتار به طور معنادار بیشتر از افراد بدون طرحواره خود درهم تنیده/گرفتار بود (05/0 P<). مرزهای درهم تنیده خانوادگی در افراد با و بدون طرحواره های حوزه مختل طرد و بریدگی، طرحواره های حوزه مختل خودگردانی و عملکرد، طرحواره استحقاق/بزرگ منشی، طرحواره خویشتن داری ناکافی/خودانضباطی ناکافی، طرحواره های حوزه دیگر پیروی، طرحواره های مختل حوزه گوش به زنگی و بازداری بیش از حد تفاوت معنادار نداشتند (05/0 P>). نتیجه گیری: مرزهای درهم تنیده می تواند به شکل گیری طرحواره خود درهم تنیده منتهی شود. هر چند رشد سایر طرحواره های ناسازگار مستقیماً با درهم تنیدگی خانواده مرتبط نیستند. این طرحواره ها ممکن است از طریق مسیرهای مختلف، مانند تجربیات آسیب زا، روابط با همسالان، یا تأثیرات اجتماعی توسعه یابند.
Evaluating the validity of socially-situated assessment: Group dynamic assessment of intermediate EFL listening comprehension(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۹, Summer ۲۰۲۴
129-150
حوزههای تخصصی:
This study evaluated the validity of group dynamic assessment (G-DA), grounded in Vygotsky’s (1987) Sociocultural Theory, implemented in a class of intermediate learners to assess and promote L2 listening comprehension. To navigate the dual goals of assessment and instruction, flexible mediation attuned to the zone of proximal development of the learners was provided within the G-DA interactions. This led to the detection of nine mediational strategies. The validity of these G-DA interactions was explored by extending Poehner’s (2011) validation model to classroom setting. Poehner’s (2011) model includes two interrelated foci for DA validation: micro and macro-validity. Following Kane's (2021) argument-based approach to validation, evidence-based arguments were developed to explore the appropriateness of each mediational strategy given to the learners (micro-validity) as well as the success of that mediational strategy and the entire G-DA procedure in promoting learners’ L2 listening comprehension (macro-validity). Class transcripts were analyzed to gain evidence for the micro- and macro-validity of the G-DA interactions. The findings supported the usefulness of Poehner’s validation model in developing validity arguments to determine the appropriateness of the interpretations made about learners’ abilities and the effects of the G-DA procedure on their development. Moreover, the study concluded that the analysis of learners’ independent performance needed to be added to Pohener’s macro-validation model so that it becomes applicable to G-DA
Archaeometric Study of Pottery Finds Obtained From the Surface Survey of Naderi Tepe (Southeast of Mashhad)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
29 - 47
حوزههای تخصصی:
Naderi Tepe is located in the southeast of Mashhad and is located next to a communication route. According to the typology, the wares of this site include the variety of species and the quantity of pottery pieces from the Chalcolithic to the historical period. During the study of this site, based on the obtained wares, 10 pieces of the sherds and two pieces of stone quern were analyzed by petrography and their thin sections were examined in order to find the minerals in them. The purpose of this experiment was to identify the components of each sherd, the difference in composition and materials between samples, determine the percentage of each composition, determine the temperature of pottery firing according to the available minerals, and investigate the origin of the raw materials that make up wares. In the laboratory, a thin section was prepared from the pottery and then studied with an optical microscope. The results of the studies show that the mineralogy of the sherds from the site shows the better quality and purer paste of the sherds produced from the middle Bronze Age to the end of this period, which shows the high skill of the potter in making and knowing the raw materials in the production of pottery. The results of this research can be the basis for the comparison of ware types in terms of construction techniques and compounds used in them in the surrounding areas, especially in the Mashhad Plain.
مرور نظام مند فرایند ادغام در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
83 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه مروری حاضر، دستیابی به درک جامع و عمیق از روند تحقیقات و موضوعات جدید و شناسایی حوزه های تحقیقاتی مرور نظام مند فرایند ادغام در سازمان های دولتی است.این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل کتابسنجی، از نرم افزار وی اُ ِاس ویو استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که از سال 2000 تا 2010 روند صعودی پژوهش های این حوزه به چشم می خورد و سپس حجم این حوزه کاهش یافته ودرسال 2018 مجدد افزایش چشمگیری می یابد و دوباره روند کاهشی داشته است. بررسی های سنخ شناسی پژوهشگران نشان داد که نویسندگان 81 درصد پژوهش ها دارای درجه دکتری و اعضای هیئت علمی، 19 درصد دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی هستند؛ که همین درصد فراوانی به خودی خود می تواند از یک سو بیانگر غنا و کیفیت پژوهش های انجام گرفته در حوزه ادغام و از سوی دیگر اهمیت این موضوع در مجامع علمی دنیا است. در این پژوهش مروری، 17 درصد پژوهش ها در حوزه «ادغام» 37 درصد «ا نحصار» و 46 درصد «ادغام و تملیک» هستند.پژوهش های مربوط به حوزه ادغام در کشور ما تقریباً با حوزه تملیک و انحصار عجین شده است. پژوهشگران متعددی تلاش کرده اند تا آنچه را مربوط به این حوزه است، مورد مطالعه قرار داده و مولفه ها و عوامل و پیامدهای آن را ارزیابی کنند. فراتحلیل حاضر، کوششی است برای تحلیل مجددمجموعه ای از این پژوهش های حوزه ادغام، در تحقیق حاضر برای فراتحلیل تحقیقات انجام گرفته با کلید واژه های ادغام و انحصار و ادغام سازمان های دولتی، 245 مقاله زیر مبنای تحلیل و مقایسه قرار گرفتند.
رهیافتی پدیدارشناسانه از اجرای فرایند برنامه درسی مهارت های عمومی دانشگاه افسری و تربیت پلیس امام حسن مجتبی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
187 - 241
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در خطّ مقدم برخورد با جرائم و مجرمین قرار دارد و گستره خدماتی آن نیز سرتاسر پهنه جغرافیایی کشور را دربرمی گیرد. مهارت های عمومی پانزده گانه دانشگاه افسری و تربیت پلیس اقدامی در جهت توان افزایی مأموران پلیس در میدان عمل است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر رهیافتی پدیدارشناسانه از اجرای فرایند برنامه درسی مهارت های عمومی دانشگاه افسری و تربیت پلیس امام حسن مجتبی (ع) بود.روش: پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. میدان پژوهش، دانشگاه افسری و تربیت پلیس بود و مشارکت کنندگان 25 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه افسری و تربیت پلیس بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته جمع آوری شد که این مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از روش جیورجی و در پنج گام انجام شده است.یافته ها: یافته های پژوهش منتج به ارائه مضامین اصلی مربوط به دانشجویان، استادان، سازمان و ساختار فرماندهی انتظامی شد. توجه به انگیزه و نشاط دانشجویان، شناخت ناکافی دانشجویان پلیس، وضعیت معیشت دانشجویان و ضابط نبودن دانشجویان پلیس، بعد مسافتی برای استادان طرح دینی و انقلابی، ارتقای انگیزه کارکنان در انجام مأموریت ها، کار اداری و مکاتباتی در کنار کار اصلی هیئت علمی، ضعف در تعریف ساختار پرداخت حق الزحمه استادان کار، ضریب تصاعدی پذیرش دانشجو، تناسب اندک بین افسران صف و تعداد دانشجویان در طرح تربیت نظامی و انضباطی، ضعف در انضباط خواهی کارکنان دانشگاه از دانشجویان، افزایش جمعیت دانشجویان، مسئله در جذب دانشجویان و حجم سنگین کار پلیس از زیرمضامین شناسایی شده بود.نتیجه گیری: براساس یافته های این مطالعه، به کارگیری مدرسان دارای تجربه مهارت محوری، کم کردن جمعیت کلاس های مهارتی، برقراری ارتباط پلیس های تخصصی واحدهای آموزش فراجا با دانشگاه پلیس، رسته بندی دانشجویان پلیس بعد از دوره عمومی، تبدیل کلانتری ها از اجرایی به اجرایی آموزشی و استانداردسازی دروس مهارتی نیازمند توجه جدی است.