مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۶٬۰۴۱ تا ۱۸۶٬۰۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نگاهی به چرخه و اپیزود در اختلال دوقطبی تند چرخش: یک چالش تشخیصی و پژوهشی
نقش واسطه ای ترس از سرایت در تبیین رابطه بین گرایش به تجربه چندش و ترس از آلودگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه گرایش به تجربه چندش، ترس از آلودگی و ترس از سرایت و همچنین تعیین نقش واسطه ای ترس از سرایت در این رابطه بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی است. جامعه تحت مطالعه، دانشجویان دانشگاه شاهد تهران بودند که از بین آن ها، 391 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این افراد پرسش نامه آلودگی فزاینده، خرده مقیاس ترس از آلودگی پرسش نامه وسواس پادوا و خرده مقیاس پرسش نامه گرایش و حساسیت به چندش را کامل کردند. به منظور تحلیل داده ها از spss 22 و از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی براساس روش بارون و کنی (1987) و آزمون سوبل استفاده شد. یافته ها نتایج آزمون رگرسیون مشخص کرد که بین گرایش به تجربه چندش با ترس از سرایت (001/0 >P ، 35/0= β ) و ترس از آلودگی (001/0 >P ، 41/0= β ) رابطه وجود دارد. علاوه براین، رابطه معناداری بین ترس از سرایت و ترس از آلودگی مشاهده شد (001/0 >P ، 41/0= β ). همچنین، تحلیل های رگرسیون نشان داد که ترس از سرایت، نقش واسطه ای در ارتباط بین گرایش به تجربه چندش و ترس از آلودگی ایفا می کند (001/0 >P ، 26/0= β ) و نتایج آزمون سوبل این نقش واسطه ای را تأیید کرد (001/0 >P ، 36/6= Z ). نتیجه گیری ترس از سرایت، متغیری واسطه ای بین گرایش به تجربه چندش و ترس از آلودگی است. در نتیجه، به نظر می رسد این سازه، در تبیین ترس از آلودگی اهمیت داشته باشد. می توان گفت که چنانچه در ارزیابی و درمان ترس از آلودگی به ترس از سرایت توجه شود، اثربخشی درمان افزایش می یابد.
سناریوهای پیشِ روی سوریه و امنیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحولات متعدد در ساختار خاورمیانه از آغاز شکل گیری تاکنون باعث شده که برخی این منطقه را اساساً «منطقه ای ناتمام» تلقی کنند. وقوع خیزش های عربی از سال 2011 گرچه در بطن روندها و جریان های تاریخی پیشین ریشه دارد؛ اما دامنه و گستره آن به حدی بوده است که می توان از آن به عنوان شروع یک «فرایند تاریخی» جدید، مشابه آنچه پس از جنگ جهانی اول رخ داد، یاد کرد. اثرات ناشی از این خیزش ها، در مسائل بسیار مهم و جدی همچون خشونت و افراط، به کارگیری تروریسم برای اهداف سیاسی، جنگ های نیابتی منطقه ای، رقابت های کلاسیک و نوین قدرت های بین المللی و تلاش برای شکل دادن به شرایط جدید سیاسی و استراتژیک توسط کشورهای مهم منطقه، قابل مشاهده است. از میان بحران های متعددی که از آغاز تحولات عربی در این منطقه شکل گرفته، بحران سوریه به عنوان هسته مرکزی و اهرم تعادلی مابین صف بندی های قدیم و جدید منطقه، مطمح نظر است. اهمیت حیاتی سوریه به عنوان متحد استراتژیک جمهوری اسلامی ایران سبب شده که آینده این کشور در رأس موضوعات حائز اهمیت برای ایران قرار گیرد. از این رو هدف این مقاله درنظرگرفتن آینده های احتمالی بحران سوریه در قالب سناریوهای محتمل و ممکن و تبعات آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران است. لذا با به کارگیری مفاهیم رویکرد رئالیستی که به زعم نگارنده بهتر می تواند وضعیت خاورمیانه را به تصویر بکشد و با بهره گیری از روش سناریونویسی به دنبال تبیین مسئله پژوهش می باشد.
بررسی نظام طرح داستان حضرت ابراهیم (ع) در قرآن کریم با تکیه بر نظریه ی پیرنگ لاری وای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۷
157-172
حوزههای تخصصی:
داستان به عنوان یک فن مهم ادبی مورد توجه ادیان الهی به ویژه اسلام قرار گرفته است. تا آنجا که یکی از مهم ترین ویژگی های ادبیات قرآنی ساختار روایی و داستانی آن است. پرنمودترین داستان قرآنی که در قالبی هنری و با اسلوبی منحصربه فرد بیان شده، داستان حضرت ابراهیم (ع) است. از ویژگی های بارز این داستان طرح منسجم و پیوند محکم بین اجزای آن است. در پژوهش حاضر با تکیه بر الگوی پیرنگ «لاری وای» و به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی طرح داستان حضرت ابراهیم (ع) در قرآن کریم پرداخته ایم تا بخشی از جلوه های هنری این داستان را نمایان سازیم. یافته های این پژوهش حاکی از این است که مدیریت دقیق و گزینش مناسب اطلاعات، خلق معما و تعلیق پی درپی در کمترین حجم متن و کنش، همسویی کنش ها و وحدت حوادث و یکدستی روایت در حادثه پردازی در کل داستان از ویژگی های خاص پیرنگ در داستان ابراهیم (ع) است.
محدودیت های شناختی موجود در آرایه استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره ء مفهومی در زبان شناسی شناختی _که در آن زبان هم محصول و هم وسیله تفکر است_ به درک یک حوزه ء مفهومی بر پایه ء حوزه ء مفهومی دیگر می پردازد. کاربرد این آرایه در زبان روزمره و همچنین اشعار غنایی سرایان مشرق و مغرب زمین به حدی است که دیگر آرایه ها را تحت الشعاع قرار داده است. بعد از انتشار نظریه ء مفهومی استعاره (The conceptual theory of metaphor) توسط لیکاف و جانسون (Lakoff & Jhonson)، کتابها و مقالات بی شماری تألیف گردیده که در بسیاری از آنها تمرکز اصلی نویسندگان بر حوزه های مبداء مرتبط با یک یا چند حوزه ء مقصد خاص می باشد. پژوهش حاضر با در پیش گرفتن رویه ای متفاوت می کوشد تا بر اساس دیدگاه کوچش(Kovecses) محدودیت های شناختی اعمال شونده بر سه آرایه ء استعاری استخدام (zeugma)، حس آمیزی(synaesthesia) و پادآمیزه (oxymoron) را تبیین نماید. مشاهده می گردد که هریک از سه آرایه ء نامبرده تحت سیطره ء نوعی خاص از محدودیت های شناختی قرار دارد. این پژوهش مبتنی بر روش تحلیلی آماری تصادفی و توصیف زبان شناختی می باشد که در آن داده ها برگرفته از منابع مختلف کتابخانه ای می باشد.
بررسی دیدگاه راجر تریگ درباب التزام دینی و عقلانیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التزام دینی و ربط و نسبت آن با عقلانیت از مباحث مهم فلسفه دین است. راجر تریگ از اندیشمندان معاصری است که این مسئله را محور توجه خود قرار داده است. در این مقاله ما دیدگاه او در خصوص سرشت التزام و ربط و نسبت آن با باور، معنا، توجیه و عقلانیت را از نظر گذرانده ایم. او با تعریف خاصی که از التزام ارائه می دهد، آن را مبتنی بر دو مؤلفه می داند: یکی باور گزاره ای و دیگری تعهد شخصی بدان. از آنجا که تریگ مؤلفه اول التزام را اساسی و بنیادین می داند، تمرکز مقاله نیز بر همین مؤلفه است. تریگ بر اساس مؤلفه اول، واقع گرایی و نقد نسبی انگاری را از لوازم حقیقی التزام می داند و در همین راستا به نقد ناواقع گرایی و نسبی انگاری در این حوزه می پردازد. او از جمله علل گرایش به نسبی انگاری در حوزه دین را تلاش ویتگنشتاین متأخر در واکنش به پوزیتیویسم منطقی می داند که منجر به جدایی و تمایز دین از علم شد. تریگ ضمن نقد این جریان فلسفی، می کوشد تا پیامدهای آن را نیز نشان دهد. او با تأکید بر زبان به عنوان امری که تبلور حقیقت است و ارتباط را امکان پذیر می کند و نیز تأکید بر سرشت مشترک بشر به مقابله با نسبی انگاری مفهومی می پردازد و راه را برای عقلانیت التزام می گشاید. مقاله در پایان نشان می دهد که اگرچه تریگ در نقدهایش به موفقیت هایی دست یافته است، به نظر می رسد جنبه ایجابی بحث او فاقد استحکام و دقت کافی است.
معرفی کتاب «الله بده بارون»
حوزههای تخصصی:
پیامدهای بازی های دیجیتالی نقش آفرینی برخط
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱ ویژه علوم اجتماعی
147 - 178
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به پیشرفت تکنولوژی و تأثیرپذیری همه شئون زندگی از آن، نگاه دقیق تر به مسائل برآمده از آن امری ضروری است. از جمله مسائل مهم و متاثر از تکنولوژی، مسأله بازی های دیجیتالی است. بازی های دیجیتالی به عنوان رسانه ای تعاملی با داشتن ویژگی های خاص و منحصر به فرد، حجم عظیمی از مخاطبان را جذب کرده و با توجه به ابعاد موجود در متن هر بازی، به طور خودآگاه و ناخودآگاه، کاربران را تحت تاثیرات و پیامدهای برنامه ریزی شده ای قرار می دهند. از جمله مهم ترین تاثیرات و پیامدهای بازی های دیجیتالی، آثار و تبعات زیستی، اجتماعی، سیاسی، عقیدتی و روانی- تربیتی آن بر کاربران است. در این پژوهش با توجه به تعدد آثار و تبعات بازی های دیجیتالی و همچنین تفاوت آن ها در میزان تأثیرگذاری بر کاربران، ژانر بازی های دیجیتالی نقش آفرینی برخط، به عنوان نمونه ای جامع از میان ژانرهای دیگر انتخاب شده است تا با مطالعه آن به این سؤال اصلی پاسخ داده شود که: * پیامدهای بازی های دیجیتالی نقش آفرینی برخط چیست؟ به منظور پاسخ به سؤال فوق، با بهره گیری از نمونه گیری نظری، 19 نفر از کاربران حرفه ای ژانر نقش آفرینی برخط که با عناوین متعددی از بازی های این ژانر به خصوص بازی «دنیای وارکرافت» در ارتباط بوده اند انتخاب و داده های مورد نیاز تحقیق از آنان گردآوری شد. با عنایت به هدفمند بودن راهبرد نمونه گیری در این تحقیق، فرایند گردآوری داده ها تا اطمینان از اشباع و تواتر اطلاعات ادامه یافت. تحلیل داده های تحقیق با روش گراندد تئوری نشان داد که عناوین مطرح موجود در بازی های دیجیتالی نقش آفرینی برخط، دارای پیامدهای خاصی نظیر هویت پذیری، آسیب های خاص جسمانی و پیامدهایی دیگر است که در صورت عدم مدیریت صحیح فرآیند انجام این نوع از بازی ها نتایج نامطلوبی را برای کاربران به امغان خواهد داشت.
فن آوری و هنر ساخت ظروف سریشی در جوامع کوچ رو معاصر خراسان: مطالعه موردی؛ ظروف سریشی کوچ نشینان منطقه بار(نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۷
107 - 135
حوزههای تخصصی:
ظروف گیاهی به عنوان ابزار تولیدی، هنری دستی و کمتر تزئینی بر اساس نیاز جوامع بشری تولید شدند. در دوران معاصر تحت تأثیر زندگی صنعتی و گذار از جامعه کوچ رو و کشاورزی به جامعه صنعتی، ظروف صنعتی جای ظروف هنری و کاربردی را گرفت. در مناطقی از جمله در جوامع کوچ رو خراسان و به گونه ای مشخص در منطقه بار، تولید ظروف با شیوه سنتی و با استفاده از خمیر گیاه سریش، جهت ذخیره محصولات ثانویه عشایری، به صورت محدود وجود دارد و شیوه ساخت آن فراموش نشده است. در پژوهش پیش رو فرآیند تولید چنین ظروفی در چارچوب نظام جوامع کوچ رو و با رویکردی توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. مهمترین یافته پژوهش این است که این شیوه تولیدی ناشی از سبک زندگی و سنت های جامعه کوچ روی و شیوه تولید آن مبتنی بر نظام تقسیم کار خانوادگی و حاکی از نوعی نظم مکانیکی در میان این جوامع است.
تعارض سیاست های رشد و بازتوزیع در اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
165 - 202
حوزههای تخصصی:
در این مقاله الگویی جدید برای اقتصاد سیاسی ایران ارایه می شود.به دلیل وجود نهادهای مدرن و سنتی در ایران ،رابطه اقتصاد و سیاست در ایران بویژه بعد از انقلاب ،به حدی از پیچیدگی رسیده است که صرفا با الگوهای تک علیتی مثل الگوی دولت رانتیر یا استبداد نفتی، قابل تبیین نیست.در ایران به دلیل وجود منابع نفت و گاز و درآمد حاصل از آنها،با ساختار اقتصادی خاصی مواجه هستیم که به ان بیماری هلندی گفته می شود. اما نکته مهمتر، نتایج سیاسی وجود چنین رانتی در ساختار مالی دولت است که آن را به یک دولت رانتیر نزدیک می کند. ولی نکته جالب اینجا است که دولت در ایران یک دولت رانتیر خالص نیست.مجموعه این شرایط و ویژگیها باعث می شود دولت در مواجهه با یک بحران اقتصادی، نتواند عقلانیت لازم را از خود نشان دهد و بین الزامات مختلف تولید(عقلانیت اقتصادی) و توزیع(مشروعیت سیاسی) که بعضا در تعارض با یکدیگراند،آشتی برقرار کند.لذا اغلب شاهد این هستیم که بعد از یک دوره از سیاستهای محتاتانه و محافظه کارانه در حوزه اقتصاد،دولتها در دام سیاستهای اقتصاد کلان از نوع توده گرایانه گرفتار می شوند.در چنین شرایطی توصیه های معمول علم اقتصاد از جمله قاعده گذاری های پولی و مالی از حل این مسئله قاصر است؛ لذا بحرانهای اقتصادی راه حل عملی نمی یابند بلکه انباشته و تعمیق می شوند. تبیین این مسئله در چارچوب یک رویکرد سیستمی که ما انرا الگوی بحران می نامیم قابل بیان است.
رویکردی تلفیقی-ابتکاری به تحلیل گفتمان محمدرضاشاه و امام خمینی در خطاب به مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
131 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است با رویکردی تلفیقی به بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی مطرح شده از سوی ماکس وبر (1968) در گفتمان محمدرضاشاه و امام خمینی در چارچوب دستور نقش گرای نظام مند هلیدی-متیسن (2014) بپردازد. بدین منظور، 7 نطق و پیام از هرکدام از این دو شخصیت در خطاب به مردم به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. یافته ها حاکی از این است که سه فرایند اصلی مادی، ذهنی و رابطه ای نقش بسزایی در بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی داشته اند. توزیع پر بسامد ضمیر «من»، «ما» و «شما» گفتمان را عرصه تعامل این دو شخصیت و مردم نموده است. آغازگر مبتدایی بی نشان نیز مسئولیت اصلی پیام مطرح در گفتمان را برعهده دارد. در تحلیل انسجام متن نیز، عناصر انسجام دستوری بیشتر از عناصر واژگانی در سلاست و روانی کلام آن دو نقش داشته اند. در پایان مشخص شد که گفتمان هر دو شخصیت به دنبال کسب اقتدار بوده، مشروعیت محمدرضاشاه موروثی، لیکن در تلاش برای کسب مشروعیت کاریزماتیک است و این در حالی است که مشروعیت رهبری امام کاریزماتیک و مبتنی بر مشروعیت الهی است. هر دو گفتمان نیز عرصه توجه به حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مخاطب است، لیکن گفتمان محمدرضاشاه در موضوع کشف حجاب برخلاف این ادعاست.
رسانه و شخصیت زادیی قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت به عنوان اصلی ترین مولفه سیاست، همواره مورد توجه افکار عمومی، نیروهای سیاسی- اجتماعی و هیات حاکمه و رسانه ها می باشد. تصاحب قدرت، هدف اصلی تکاپوی سیاسی است و نحوه تصاحب و استفاده از آن، بیشترین مباحث حول و حوش این مفهوم را تشکیل می دهد. شاخص مهم برای سنجش استفاده درست یا نادرست از قدرت قانون است. هرگاه حاکم بدون توجه به قانون و نهادهای قانونی، بر اساس سلیقه و رای خود از قدرت استفاده نماید، این قدرت را قدرت شخصی شده می نامند. نوشتار حاضر در پی آن است تا مشخص کند، رسانه ها چگونه و با چه راهکارهایی مانع شخصی شدن قدرت یا شخصیت زدایی از آن می شوند.
امکان کاربرد الگوی تنش زدایی آمریکا - کوبا در روابط ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳ (پیاپی ۵۳)
133 - 160
حوزههای تخصصی:
در هفدهم دسامبر ۲۰۱۴ خبر از سرگیری روابط امریکا و کوبا به مهمترین خبر سیاسی جهان در طول چند دهه اخیر تبدیل شد. در این میان برخی پژوهشگران از امکان تکرار این تجربه برای روابط ایران - امریکا سخن گفتند. وجود برخی شباهت ها میان ایران و کوبا همچون حکومت های انقلابی، امریکاستیزی، تحت تحریم قرار گرفتن از سوی امریکا این گزاره را تقویت می کند. پرسش این است که آیا کاربرد الگوی تنش زدایی امریکا - کوبا در روابط ایران و امریکا امکان پذیر است؟ پاسخ سوال پژوهش این است که با توجه به برخی تفاوت ها میان ایران و کوبا در سطح سیستمیک مانند فشارهای منطقه ای و بین المللی متفاوت و در سطح واحد مانند جایگاه متفاوت دو کشور در نظام بین الملل، ادراک متفاوت رهبران دو کشور نسبت به امریکا، ارتباط متفاوت جوامع دو کشور با جامعه امریکا؛ امکان کاربرد الگوی تنش زدایی امریکا - کوبا در روابط ایران و امریکا وجود ندارد. رویکرد این مقاله توصیفی - تحلیلی، روش آن مقایسه ای و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
زمینه های واگرایی در روابط ترکیه و ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارمنستان در سال 1991 و با فروپاشی اتحاد شوروی استقلال خود را به دست آورد. از سال 1993 تاکنون مرزهایش با ترکیه بسته بوده و جو بی اعتمادی میان دو کشور همچنان قوی است. به استثنای سال 2009 و در جریان امضای پیمان ها، تاکنون تلاشی از سوی آن ها در بازگشایی مرزها و عادی سازی روابط صورت نگرفته است. هرچند نارضایتی هایی از سوی ارامنه در سازمان ها و مجامع غربی به دلیل بسته شدن مرزها از سوی ترکیه وجود داشته است. باتوجه به اهمیت این موضوع، این نوشتار درپی پاسخگویی به این پرسش اساسی است که سرمنشأ واگرایی موجود در روابط ارمنستان و ترکیه کجا است؟ در پاسخ به آن، این فرضیه مطرح شده است که مناقشه قره باغ را می توان عامل اصلی قطع روابط دو کشور همسایه دانست و در کنار آن می توان به ادعاهای ارضی ارامنه و مسئله نسل کشی اشاره کرد. این نوشتار ضمن بررسی اشغال قره باغ و تأثیر آن بر روابط ارمنستان و ترکیه به نقش ارامنه خارج از ارمنستان و مسئله ادعاهای ارامنه در قطع روابط دو کشور پرداخته است. از یک سو، ارامنه در رابطه با ترکیه، ادعاهای ارضی دارند و از سوی دیگر مدعی هستند که مورد نسل کشی واقع شده اند. مسئله ای که ترکیه آن را رد می کند. در بخش پایانی نوشتار، به تلاش نافرجام دو کشور در عادی سازی روابط و امضای پیمان ها اشاره شده است. این نوشتار نشان می دهد که با توجه به مسائل موجود در شرایط کنونی، امکان عادی سازی رابطه بین دو کشور وجود ندارد.
امکان سنجی همگرایی ایران با جمهوری آذربایجان و ترکمنستان در قرن بیست ویکم و ارائه الگویی راهبردی با رویکرد صلح پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست ویکم، یکی از ملزومات ورود کشورها به جریان جهانی شدن و برقراری صلح پایدار منطقه ای و جهانی، همگرایی است. با توجه به برخی موانع موجود در رابطه با همگرایی ایران با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز از جمله جمهوری آذربایجان و ترکمنستان، لزوم امکان سنجی و طراحی راهبردهای مناسب برای ایجاد زمینه های همگرایی، ضروری به نظر می رسد. بنابراین، این نوشتار، با روش ترکیبی (توصیفی- تحلیلی و پیمایشی) و روش حل مسائل از نوع تصمیم گیری چندمعیاره در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به شرایط منطقه ای و بین المللی در قرن بیست ویکم، مناسب ترین راهبردها بر حسب اولویت برای افزایش نقش ایران در ایجاد همگرایی با جمهوری آذربایجان و ترکمنستان کدامند؟ در این راستا با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و میدانی و استفاده از روش سوات، 4 نقطه قوت، 4 نقطه ضعف، 5 فرصت و 3 تهدید در مورد همگرایی ایران با جمهوری آذربایجان و ترکمنستان شناسایی و 8 راهبرد کاربردی تدوین شده است و سرانجام، این راهبردها با استفاده از روش ام سی دی ام به وسیله پرسشنامه و مصاحبه، اولویت بندی شدند. نتایج به دست آمده از پرسشنامه مقایسه های زوجی نشان می دهد که راهبرد «ایجاد پیوندهای ژئواکونومیک» در رتبه اول و راهبردهای دیگر در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
وصیت اشخاص بلاوارث در حقوق ایران و فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
203 - 222
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که سرنوشت آن به صراحت در قانون مدنی مشخص نشده، وضعیت وصیت اشخاص بلاوارث است. این بحث در بین فقها و حقوقدانان اختلافی محسوب می شود، ولی از مجموع این اختلاف ها سه نظریه جای بررسی دارد. دسته اول وصیت شخص بلاوارث را همانند سایر افراد تا ثلث وصیت صحیح می دانند و نزد آنان هیچ کس حتی امام نیز اختیار تنفیذ مازاد بر ثلث را ندارد؛ دسته دوم بر این باورند که در صورت فقدان وارث، اموال متوفی متعلق به دولت است، اما در صورتی که وصیت شخص بلاوارث مختص به امور خیریه باشد، وصیت مازاد بر ثلث او صحیح است، ولی در امور غیرخیریه چنین حقی برای او نیست؛ دسته سوم معتقدند شخص بلاوارث در وصیت آزادی کامل دارد و می تواند همه اموال خود را به هر کس بخواهد وصیت کند. به نظر می رسد در حقوق کنونی با توجه به فلسفه وجودی ثلث که همانا حفظ حقوق وراث است، در صورت نبودن چنین مانعی، باید قائل به نظر سوم شد. سیاق عبارات قانون مدنی در مواد مربوط به اجازه وراث در تنفیذ وصیت مازاد بر ثلث ترکه نیز مؤید همین مدعاست.
واکاوی صحت و بطلان تعهد به پرداخت خسارت در بیمه های عمر و زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
463 - 484
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های مهم جواز بیمه عمر، ایراد شبهه غرر (خطر و جهالت) و بیع امنیت است. در مقاله پیش رو، با بهره گیری از روش تحلیلی – توصیفی در صدد پاسخگویی به دو اشکال اساسی مذکوریم. نتایج پژوهش حاکی از این است که اگر مقصود از غرر، خطر باشد، اصولاً بیمه عمر نه برای ایجاد خطر، بلکه برای دفع خطر و جبران خسارت پدید آمده است. اگر غرر به معنای جهالت باشد، مبنای اشکال این است که معاوضه در بیمه عمر، معاوضه مال به مال تصور شده، در حالی که مبادله در بیمه عمر، مبادله مال در مقابل دریافت تعهد به پرداخت خسارت و در نتیجه تأمین امنیت است. جهالت برای بیمه گذار نیز وجود ندارد، زیرا وی اقساط بیمه را می پردازد و در مقابل، تعهد و تأمین به دست می آورد و این برای بیمه گذار مالیت دارد و دارای ارزش اقتصادی است که می تواند در مقابل اقساط بیمه ای، عوض مورد مصالحه قرار بگیرد. از این رو بیمه عمر، بیع امنیت نیست، بلکه صلح تأمینی محسوب می شود. مبنای حقوقی آن ماده 768 ق.م (صلح تأمینی) است. در این ماده، تعهد به پرداخت نفقه به عنوان عوض مورد معامله قرار گرفته است. بیمه عمر نیز، بر عقد صلح تأمینی انطباق پذیر خواهد بود.
نسبت صادر اول با مخلوقات عالم از منظر شیخ اشراق با تأکید بر تناظر مفهوم فیزیکی و متافیزیکی نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
443 - 463
حوزههای تخصصی:
بی تردید شیخ اشراق بزرگ ترین حکیم نوری در عرصه و قلمرو اندیشه اسلامی است. درک عمیق او از حِکم نوری قرآن و نیز تکیه بر حکمت نوری ایران باستان، جریان نوافلاطونی و همچنین تأثیر از حکمه المشرقیینِ حکمای بلندمرتبه ای چون ابن سینا، نظام منسجم و بسیار فکورانه ای از نور در تاریخ حکمت و فلسفه اسلامی به جای گذاشت که نه پیش از او سابقه ای داشت و نه پس از او. در این مقاله با محوریت صادر اول در نظام فکری شیخ اشراق، نخست به بررسی تناظر میان نور در مفهوم فیزیکی خود با معنای متافیزیکی آن پرداخته ایم و سپس بیان و شرح ابعاد نسبت صادر اول با موجودات و مخلوقات عالم من جمله نسبت ربوبیت، حُبّی، معادی و مشکات در جهان بینی شیخ اشراق را هدف قرار داده ایم. مسئله اصلی تحقیق کاهش فاصله میان محسوس و معقول یا نور محسوس و نور معقول است. از همین رو سعی شده است که بحث، از مفهوم فیزیکی نور آغاز شود و در حقیقت با شرح این معناست که در حکمت اشراقی ظاهر، مقابل باطن نیست. فیزیک در تقابل با متافیزیک نیست، بلکه آخرین سطح ظهور باطن یا امر متافیزیکی است. در نظام مراتب نوری شیخ اشراق، هستی، وجود واحدی است که گرچه در مراتب، سیر نزولی دارد، در این فرآیند هرگز حقیقت نوری خویش را از دست نمی دهد.
فرا استقرای بدبینانه و واقع گرایی ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرا استقرای بدبینانه مهمترین استدلال علیه واقع گرایی علمی است، به همین دلیل از وظایف اصلی واقع گرایان( احتمالا مهمترین وظیفه آنها ) پاسخ دادن به این برهان است. در این مقاله صورت بندی ای از این برهان ارائه می گردد و پاسخ های مختلف واقع گرایان در مورد آن اجمالاً بیان می شود. در میان این پاسخ ها پاسخ واقع گرایان ساختاری به عنوان پاسخ قابل قبول تر پذیرفته می شود. نکته مهم در مورد پاسخ واقع گرایان به استدلال فرا استقرای بدبینانه این است که واقع گرایان ساختاری باید با مطالعه مورد به مورد نظریه های علمی نشان دهند که ادعای آنها مبنی بر حفظ ساختارها محقق شده است.
عقل فعال و طباع تام در حکمت اشراق و اندیشه شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۰
211 - 230
حوزههای تخصصی:
عقل فعال در فلسفه اسلامی، عقل دهم از سلسله عقول دهگانه مشائی است که فعلیت عقل بالقوه انسانی در سایه اتحاد یا اتصال به عقل فعال تحقق می یابد. این حقیقت عقلانی در حکمت اشراق نقش وسیعتر و جذابتری را ایفا می کند. این پژوهش بر طبق سنت روش شناسی مطالعات تطبیقی به تحلیل و تطبیق آرائ اشراقی سهروردی و اندیشه شیعی می پردازد. یافته ها: 1- عقل فعال در حکمت اشراق، حقیقت ثابت ولی ذومراتب است که در نخستین تجلی نور اقرب و عقل اول است(هم رتبه با جبرئیل به عنوان فرشته مقرب)؛ سپس در رب النوع انسان و در نهایت به عنوان طباع تام و منِ آسمانی هریک از افراد انسانی به ظهور می رسد. 2- عقل فعال در حکمت شیعی به عنوان «نور محمدی» که باطن نبوت و حقیقت «ولایت» است در حقیقت ائمه دوازده گانه شیعی تجلی می یابد و امام به عنوان «طباع تام» و«رب النوع» مؤمنان در سرّ و جهر در تمام قرون و اعصار در کنار ایشان به عنوان مدبر و مرشد حضور دارد.