مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
نقش واسطه ای
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای متغیر بخشایش در رابطه ی ویژگی های شخصیتی و بهزیستی روانشناختی در نوجوانان شهر شیراز بود. بدین منظور تعداد 328 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز با میانگین سنی 17 سال به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و آنها مقیاس های مورد نظر را تکمیل کردند. در این پژوهش از سه مقیاس پنچ عاملی شخصیت، بهزیستی روانشناختی و بخشایش صفت استفاده شد. روایی و پایایی این مقیاس ها در حد رضایت بخشی محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان و منطبق با مراحل بارون و کنی استفاده شد. یافته ها بیانگر این بود که بعد روان رنجوری از ابعاد پنچ عامل شخصیت پیش بین منفی و معنی دار بخشایش و بهزیستی روانشناختی بود. ابعاد برون گرایی، گشودگی، توافق پذیری و وظیفه شناسی هم به طور مثبت و معنی دار پیش بینی کننده ی بخشایش و بهزیستی روانشناختی بودند. همچنین نتایج نشان داد که ابعاد پنچ عامل شخصیتی با واسطه ی بخشایش می توانند بر بهزیستی روانشناختی تاثیرگذار باشند. در نهایت می توان گفت که ابعاد مثبت شخصیتی با فعال کردن عواطف مثبت بر بخشایش و فرایندهای بخشایش موثر هستند و از این طریق می توانند بر بهزیستی روانشناختی تاثیرگذار باشند.
نقش دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در تبیین رابطه کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روا ن شناختی با اعتیادپذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در تبیین رابطه کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی با اعتیادپذیری انجام شده است. روش: تعداد ۴۵۲ نفر از دانشجویان (207 پسر و 245 دختر) دانشگاه های تبریز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و پرسش نامه های شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد، مقیاس سنجش کارکرد خانواده، دشواری در تنظیم هیجان و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بوده و می توان از دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در ارتباط کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی به منظور تبیین اعتیادپذیری استفاده کرد. نتیجه گیری: دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در ارتباط کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی قادر به تبیین اعتیادپذیری می باشند و توجه به این امر می تواند پیشنهادهایی برای پیشگیری و مداخله در حوزه اعتیاد داشته باشد.
نقش واسطه ای ترس از سرایت در تبیین رابطه بین گرایش به تجربه چندش و ترس از آلودگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه گرایش به تجربه چندش، ترس از آلودگی و ترس از سرایت و همچنین تعیین نقش واسطه ای ترس از سرایت در این رابطه بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی است. جامعه تحت مطالعه، دانشجویان دانشگاه شاهد تهران بودند که از بین آن ها، 391 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این افراد پرسش نامه آلودگی فزاینده، خرده مقیاس ترس از آلودگی پرسش نامه وسواس پادوا و خرده مقیاس پرسش نامه گرایش و حساسیت به چندش را کامل کردند. به منظور تحلیل داده ها از spss 22 و از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی براساس روش بارون و کنی (1987) و آزمون سوبل استفاده شد. یافته ها نتایج آزمون رگرسیون مشخص کرد که بین گرایش به تجربه چندش با ترس از سرایت (001/0 >P ، 35/0= β ) و ترس از آلودگی (001/0 >P ، 41/0= β ) رابطه وجود دارد. علاوه براین، رابطه معناداری بین ترس از سرایت و ترس از آلودگی مشاهده شد (001/0 >P ، 41/0= β ). همچنین، تحلیل های رگرسیون نشان داد که ترس از سرایت، نقش واسطه ای در ارتباط بین گرایش به تجربه چندش و ترس از آلودگی ایفا می کند (001/0 >P ، 26/0= β ) و نتایج آزمون سوبل این نقش واسطه ای را تأیید کرد (001/0 >P ، 36/6= Z ). نتیجه گیری ترس از سرایت، متغیری واسطه ای بین گرایش به تجربه چندش و ترس از آلودگی است. در نتیجه، به نظر می رسد این سازه، در تبیین ترس از آلودگی اهمیت داشته باشد. می توان گفت که چنانچه در ارزیابی و درمان ترس از آلودگی به ترس از سرایت توجه شود، اثربخشی درمان افزایش می یابد.
نقش واسطه ای آمیختگی شناختی در تبیین ارتباط بین بی نظمی هیجانی با اضطراب و افسردگی: یک عامل فراتشخیصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تبین نقش واسطه ای آمیختگی شناختی در تبیین ارتباط بین بی نظمی هیجانی با اضطراب و افسردگی بود . روش : در پژوهش حاضر 543 دانشجوی دانشگاه تهران به پرسشنامه آمیختگی شناختی ( CFQ )، مقیاس مشکل در تنظیم هیجان ( DERS )، پرسشنامه اضطراب بک ( BAI ) و پرسشنامه افسردگی بک-نسخه دوم ( BDI-II ) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی انجام شد . یافته ها : تمام متغیرهای پژوهش به طور معنی داری با هم رابطه داشتند (001/0 p< ). تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نشان داد که آمیختگی شناختی نقش واسطه ی کامل در ارتباط بین متغیر بی نظمی هیجانی با شدت اضطراب (001/0> p ، 84/0= ß) و شدت افسردگی (001/0> p ، 79/0= ß) ایفا می کند و نتایج آزمون سوبل هم این نقش واسطه ای آمیختگی شناختی را برای اضطراب (001/0> p ، 35/6= z ) و افسردگی (001/0> p ، 11/5= z ) تأیید کرد . نتیجه گیری : آمیختگی شناختی یک متغیر واسطه ای در رابطه بین بی نظمی هیجانی با اضطراب و افسردگی محسوب می شود و با کنترل این متغیر، ارتباط بین بی نظمی هیجانی با اضطراب (05/0< p ، 09/0= ß) و افسردگی (05/0< p ، 07/0= ß) معنادار نیست .
نقش واسطه ای مکانیسمهای دفاعی در رابطه بین سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین نقش واسطه ای مکانیسمهای دفاعی در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا با ناگویی هیجانی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل زنان و مردان 20 تا 55 ساله ساکن شهر تهران، بهتعداد تقریبی چهار میلیون نفر بود که ازمیان آنها 314 مرد و 362 زن به صورت داوطلب انتخاب و پرسشنامه سبکهای دفاعی اندروز، سینگ و بوند 1993 )) ، مقیاس دلبستگی بزرگسال هازن و شیور ( 1987 ) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو بگبی، پارکر و تیلور ( 1994 ) توسط آنها تکمیل شد. تحلیل دادهها با محاسبه ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه بین ناگویی هیجانی با سبک دلبستگی ایمن منفی و با سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا مثبت است و مکانیسم های دفاعی در رابطه بین سبکهای دلبستگی و ناگویی هیجانی تأثیر واسطه ای دارد. سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن ازطریق مکانیسمهای دفاعی رشدیافته، روان آزرده و رشدنایافته در دو جهت متضاد تغییرات مربوط به ناگویی هیجانی را پیش بینی میکند. نتیجه گیری: تأثیر واسطه ای مکانیسمهای دفاعی در رابطه بین سبکهای دلبستگی و ناگویی هیجانی جزیی است. مکانیسم های دفاعی میزان تأثیر سبک های دلبستگی بر ناگویی هیجانی را کاهش میدهد اما این تأثیر کامل نیست، یعنی رابطه سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی همچنان معنادار باقی می ماند. لذا به منظور بازسازی فرایندهای تنظیم هیجان، علاوه بر تقویت ویژگیهای ایمنی بخش دلبستگی، لازم است زمینه های به کارگیری مکانسیم های دفاعی رشدیافته نیز فراهم شود.
تعیین نقش واسطه ای مهارت ارتباطی در رابطه بین ناگویی هیجانی و دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
135 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه با توجه به زیاد شدن آمار زوجین متقاضی طلاق و آثار نامطلوب آن بر جامعه و اجتماع بشری بررسی عوامل مؤثر بر دلزدگی زناشویی بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است. دلزدگی زناشویی وضعیت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که در شدیدترین حالت آن به طلاق منتهی می شود. در همین راستا، این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای مهارت ارتباطی در رابطه بین ناگویی هیجانی و دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق در شهر یزد انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زوجین متقاضی طلاق در شهر یزد بودند که از بین زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 180 نفر از این زوجین به عنوان نمونه ی پ ژوهش انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی (BMC) پاینز (1996)، پرسشنامه تجدید نظر شده مهارت های ارتباطی جرابک (۲۰۰۴) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین ناگویی هیجانی و مهارت های ارتباطی با دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق رابطه معناداری وجود دارد (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق، شناخت وکسب مهارت های ارتباطی توسط زوجین، باتوجه به رابطه ی معنا دار ناگویی هیجانی و دلزدگی زناشویی می تواند نقش واسطه ای مؤثری در کاهش تقاضای طلاق داشته باشد.
دینداری و تاب آوری؛ نقش واسطه ای امیدواری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
131-148
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین نقش واسطه ای امیدواری، در رابطه دینداری با تاب آوری انجام گردید. برای دستیابی به این هدف، در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 375 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (CD-RIS-25)، پرسش نامه امیدواری اسنایدر و سنجش نگرش های مذهبی گلاک و استارک استفاده شد و داده های پژوهش، با استفاده از نرم افزار 22 SPSS و22 AMOS، از طریق آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها، نقش واسطه ای امیدواری را در ارتباط دینداری با تاب آوری تأیید کرد. همچنین نشان داد که بین امیدواری و تاب آوری، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. از سوی دیگر، دینداری و امیدواری و تمام ابعاد آن، رابطه مثبت و معناداری با هم دارند و براساس نتایج این پژوهش بین تاب آوری و دینداری و تمام ابعاد آن، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ یعنی با افزایش میزان دینداری در افراد، تاب آوری در آنها افزایش پیدا می کند. بر این اساس برای افزایش تاب آوری افراد از طریق دینداری، بهتر است از مؤلفه امیدواری، که در محتواهای دینی وجود دارد، بهره برد.
نقش میانجی خودمهارگری در رابطه بین دین داری و بهزیستی روان شناختی
امروزه، بهزیستی روان شناختی به طور فزاینده ای مورد توجه متخصصان روان شناسی و علوم اجتماعی قرار گرفته و در فرهنگ ها و نمونه های مختلف، مطالعات گسترده ای روی ابعاد، مؤلفه ها و همبسته های آن انجام شده است. هدف این تحقیق نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه ی بین دین داری و بهزیستی روان شناختی است. برای انجام این تحقیق 224 نفز از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های پردیس فارابی و دانشگاه آزاد پردیسان شهر قم به پرسش نامه های خودمهارگری تانجنی، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و پرسش نامه ی سنجش نگرش مذهبی خدایاری فرد پاسخ دادند. رابطه ی بین متغیرها با استفاده از ضریب هم بستگی و رگرسیون خطی بررسی شد. برای بررسی نقش میانجی خودمهارگری از تحلیل مسیر و ضریب سوبل استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، میان هر سه متغیر دین داری، بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری رابطه مثبت وجود داشت. هم چنین تحلیل ها نشان داد 54/38 درصد از رابطه دین داری و بهزیستی روان شناختی از طریق خودمهارگری قابل پیش بینی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد دین داری، به شیوه خاص خود، از طریق ارتقاء خودمهارگری قادر است بهزیستی روان شناختی افراد را افزایش دهد.
نقش واسطه ای سبک زندگی اسلامی در رابطه بین خوش بینی و شادکامی(مقاله ترویجی حوزه)
این پژوهش با هدف بررسی رابطه خوش بینی و شادکامی با نقش واسطه ای سبک زندگی اجرا شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور 155 نفر از طلاب و دانشجویان شهر قم به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های خوشبینی اسلامی نوری، جهات شادکامی آکسفورد و سبک زندگی اسلامی کاویانی پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد: الف) بین متغیرهای خوش بینی و شادکامی رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ ب) بین خوش بینی و سبک زندگی اسلامی رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ ج) بین سبک زندگی اسلامی و شادکامی رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ د) نتایج تحلیل مسیر نشان داد خوش بینی از طریق سبک زندگی اسلامی بر شادکامی اثر دارد و 33/0 از تأثیر خوش بینی بر شادکامی توسط سبک زندگی اسلامی واسطه گری و پیش بینی می شود. بنابراین تقویت خوش بینی اسلامی با محوریت بهبود سبک زندگی اسلامی، موجب ارتقاء شادکامی می شود.
رابطه ادراک از صلاحیت حرفه ای معلمان و خودراهبری یادگیری شاگردان در نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
35 - 19
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری از ارتباط میان صلاحیت حرفه ای معلمان و خودراهبری یادگیری شاگردان در نقش واسطه ای انگیزه ی پیشرفت آنها بود. پژوهش به روش، توصیفی و به واسطه شناسایی روابط میان متغیرها در قالب مدل علی، در طرح پژوهش همبستگی انجام پذیرفت. برای این منظور از میان جامعه N=250)( دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه نظری شهرستان بندرترکمن در سال تحصیلی 96-95 نمونه ای با حجم 224 نفر برگزیده شده و به سه ابزار خودگزارشی متشکل از مقیاس خودراهبری یادگیری ویلیامسون(2007) و پرسشنامه ی انگیزه پیشرفت(ACMT) و پرسشنامه تعدیل شده صلاحیتهای حرفه ای معلمان( کریمی،1388) پاسخ دادند.برای تحلیل داده ها از تحلیل همبستگی پیرسون استفاده شد و به منظور آزمون برازش مدل های مفروض و برآورد ضرایب اثر مستقیم، غیر مستقیم و کل، از تکنیک تحلیل مسیر با روش بیشینه احتمال استفاده شد. یافته های پژوهش معناداری اثر مستقیم ادراک از صلاحیت حرفه ای معلمان بر خودراهبری یادگیری دانش آموزان و اثر مستقیم ادراک دانش آموزان از صلاحیت حرفه ای معلمان بر انگیزه پیشرفترا نشان داده و به واسطه رابطه غیر مستقیم آنها نیز تائید کننده نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت در میان آنها است. یافته های پژوهش همچنین برازش مناسبی از الگوی پیشنهادی را ارائه کرده و بر اساس آن ادراک دانش آموزان از صلاحیت حرفه ای معلمان توانست با واسطه گری انگیزه پیشرفت، 41 درصد از واریانس خودراهبری یادگیری دانش آموزان را پیش بینی نماید.