مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۰٬۷۶۱ تا ۱۱۰٬۷۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، واکاوی تجربه کارکنان ترکِ خدمت کرده یک سازمان دولتی در شهر تهران است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: نمونه آماری 10 نفر از کارکنان این سازمان است که در بازه سال های 1399-1395 به صورت داوطلبانه ترک خدمت کرده بوده اند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته، و برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد پدیدارشناسی تجربی استفاده شده است. یافته ها: پژوهشگران از طریق شناخت ادراک و نگرش کارکنان از پدیده ترک خدمت به این موارد پی بردند که افرادی که از سازمان ترک خدمت کرده بوده اند، از وظایف شغلی خود رضایت کافی نداشته و ترک خدمت آن ها از سازمان به یکباره نبوده است، بلکه به صورت برنامه ریزی شده انجام گرفته است. دوم این که، قوانین و مقررات بخش دولتی تا حدودی مانع استفاده از توانایی ها و تخصص آنان بوده است. سوم این که، ارتقای افراد به سِمت های بالاتر بر مبنای ارزیابی عملکرد، شایستگی، و تجربه افراد نبوده، بلکه بستگی به روابط غیررسمی و دوستانه با افراد مهم سازمان داشته است. همچنین، یافته های پژوهش نشان می دهد که ادراک کارکنان از ترک خدمت سازمان چندان هم منفی نبوده، بلکه در نظر آن ها این تجربه یکی از پدیده های مثبت در زندگی کاری آن ها بوده است. این تصمیم پیامدهای مثبتی مانند تعادل بین کار و زندگی، پیشرفت کاری، استفاده بهتر از توانایی ها و تخصص، یافتن شغلی با حقوق بیش تر، و آزادی از محدودیت های شغلی را به دنبال داشته است. ارزش/ اصالت: این پژوهش سعی دارد با بکارگیری تجربیات کارکنان ترکِ خدمت کرده، شناسایی عوامل مهم خروج ارادی کارکنان، و بازخورد نتایج به کارکنان باقی مانده و مدیران سازمان های دولتی، باعث افزایش تعهد آن ها نسبت به سازمان و همچنین کاهش تمایل آن ها نسبت به ترک خدمت از سازمان شود. پیشنهادهای اجرایی: با توجه به این که کارکنان به یکباره سازمان را ترک نکرده بودند و ترک خدمت آن ها به صورت برنامه ریزی شده بود، لازم است به صورت دوره ای عواملی که از دیدگاه کارکنان باعث کاهش انگیزه خدمت در سازمان می شود مورد بررسی قرار گیرد و برای اصلاح آن اقدام شود تا کارکنان در پی کاهش انگیزه خدمت، ذهنیت خروج را در خود پرورش ندهند.
طراحی و اعتبارسنجی مدل شادمانی سازمانی کارکنان شرکت رجا با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۹۸-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی شادمانی سازمانی کارکنان شرکت رجاء با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. پژوهش از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات بنیادی بود که با استفاده روش های تحقیق کیفی به انجام رسید. در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات 20 نفر از متخصصان حوزه رفتار سازمانی در شرکت رجاء در سال 1399 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. در پژوهش حاضر برای تحلیل داده ها از نرم افزار MAX QDA به روش گرند تئوری (داده بنیاد) با کدگذاری مقوله ها و تکنیک دلفی استفاده شد. تحلیل محتوایی مصاحبه های تخصصی انجام گردید و 19 شاخص شناسایی شد برای فازی سازی دیدگاه متخصصان از اعداد فازی مثلثی استفاده گردید. در غربالگری تکنیک دلفی فازی امتیازی کمتر از 7/0 کسب نگردید و در نتیجه هیچ کد محوری حذف نشد. در این پژوهش مقوله "نگرش شغلی" به عنوان مقوله محوری انتخاب شده است. به بیان بهتر سایر مقوله ها حول نگرش شغلی جمع شده اند. مصاحبه شوندگان در نقل قول های مختلف به مفاهیمی همچون «رفتار شهروندی»، «تعهد شغلی»، «رضایت شغلی»، «تعهد سازمانی»، «درگیری شغلی»، «توانمندی روان شناختی» و «حمایت مدیریتی» اشاره داشتند. براساس نتایج این مطالعه مقوله های شناسایی شده به عنوان متغیرهای مرتبط با شادمانی سازمانی کارکنان شرکت رجاء مورد توجه قرار گیرند.
ارائه الگوی عوامل موفقیت بازاریابی خیرخواهانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
177 - 190
حوزههای تخصصی:
حضور شرکت ها و سازمان ها در فعالیت های خیرخواهانه، ضرورتی بایسته است. درغیراین صورت، مشتریان در هزاره سوم تمایلی ندارند تا با خرید خود، حیات این شرکت ها را تداوم بخشند. افزایش توجه جامعه و شرکت ها به بازاریابی خیرخواهانه باعث شده است تا پژوهش های علمی بیشتری دراین زمینه انجام شود. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی عوامل موفقیت بازاریابی خیرخواهانه در ایران است. این پژوهش، پژوهشی کیفی است که در دو مرحله انجام شده است. ابتدا با مرور مبانی نظری و مطالعات پیشین ازطریق روش تحلیل محتوای کیفی، عوامل موفقیت بازاریابی خیرخواهانه شناسایی و تفسیر شد. سپس برای تأیید و اعتبارسنجی عوامل شناسایی شده، این عوامل در اختیار 20 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل موفقیت بازاریابی خیرخواهانه در ایران دارای ابعاد «ملاحظات محصول» شامل مؤلفه های نوآوری محصول، کیفیت محصول و ماهیت محصول، «ملاحظات تبلیغات» شامل مؤلفه های حضور سلبریتی ها، ابزارهای متنوع/ تبلیغات کلامی و کمّیت و کیفیت تبلیغات، «ملاحظات مشتری» شامل مؤلفه های وفاداری، درآمد مشتری، تجربه پیشینی، انگیزه و تمایل، برداشت مشتری از اخلاقی بودن شرکت، باور و دیدگاه، «ملاحظات مالی» شامل مؤلفه های میزان کمک مالی سازمان، نوع و روش کمک و میزان کمک مالی مشتریان، «ملاحظات راهبردی» شامل مؤلفه های شفاف سازی، مدت زمان و دفعات تکرار برنامه ها، خلّاقیت در برنامه ها و تناسب برنامه ها و «ملاحظات عمومی» شامل مؤلفه های اعتبار شرکت، همکاری با مؤسسات خیریه و موضوع خیریه است.
مقایسه اثربخشی نقاشی درمانی، گل بازی، و روش تلفیقی بر تاب آوری کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدم بازداری رفتاری در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی نحوه پاسخ دهی آنان را با مشکل مواجه می کند. این کودکان توانایی منتظر ماندن را ندارند، بدین سبب تاب آوری در آنان از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی نقاشی درمانی، گل بازی و روش تلفیقی (روش تلفیق هر دو روش نقاشی درمانی و گل بازی با هم) بر تاب آوری کودکان نارسایی توجه/ فزون کنشی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع تک آزمودنی با طرحABA بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 8 تا 11 سال با اختلال نارسایی توجه – فزون کنشی بود که در سال تحصیلی 1400- 1399 در مراکز درمانی شهر تهران خدمات دریافت می کردند. از بین آنها تعداد 6 کودک (سه پسر و سه دختر) بر اساس ملاک های ورود و خروج و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه 2 نفری جای دهی شدند. مداخلات نقاشی درمانی، گل بازی، و روش تلفیقی (تلفیق دو روش نقاشی درمانی و گل بازی) برای هر کودک و مادر طبق برنامه بازی درمانی کودک محور با روی آورد لندرث و براتون (2006)، به صورت 2 جلسه (یک ساعته) در هفته و به مدت 2 ماه طی 8 هفته (16 جلسه) اجرا شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس توانمندی های اجتماعی- هیجانی و تاب آوری (مرل، 2008) بود. تحلیل دیداری داده ها در دو سطح درون موقعیتی و بین موقعیتی بر اساس سه شاخص سطح یا طراز، روند و تغییرپذیری انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مداخلات درمانی در دو گروه نقاشی درمانی و روش تلفیقی (روش تلفیق هر دو روش نقاشی درمانی و گل بازی با هم) اثربخش بوده است. کارآمدترین روش در ارتقاء تاب آوری، روش تلفیقی (روش تلفیق هر دو روش نقاشی درمانی و گل بازی با هم) بود (0/05P<). درصد بهبودی کلی گل بازی کمتر از مداخلات درمانی دیگر بوده و اثربخشی معناداری بر تاب آوری کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی نداشت (0/05P>). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات نقاشی درمانی و روش تلفیقی (روش تلفیق هر دو روش نقاشی درمانی و گل بازی با هم) می تواند سبب افزایش تاب آوری کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شود. تبیین های لازم برای نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی رابطه بین تاب آوری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و پریشانی روان شناختی با اضطراب ناشی از بیماری کرونا در ساکنین شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین تاب آوری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و پریشانی روان شناختی با اضطراب ناشی از بیماری کرونا در ساکنین شهر تهران بود. طرح پژوهش، کّمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر تهران در سال زمستان 1399 و بهار 1400 بودند. به این منظور تعداد 600 نفر از این افراد با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب خواهند شد و به مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) علیپور و همکاران (1398)، مقیاس تاب آوری (RISC) کانر و دیویدسون (2003)، سیاهه شخصیت هگزاکو (24-BHI) دی ورایز (2013) و پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر (K-10) کسلر و همکاران (2003) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین تاب آوری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو (صداقت-فروتنی، برون گرایی، توافق، وظیفه شناسی و باز بودن) با اضطراب کرونا رابطه منفی و معناداری وجود دارد (0/01>P). بین ویژگی شخصیتی هگزاکو (هیجان پذیری) و پریشانی روان شناختی با اضطراب کرونا رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 60/7 درصد واریانس اضطراب کرونا به وسیله تاب آوری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و پریشانی روان شناختی تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تاب آوری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و پریشانی روان شناختی نقش مهمی در پیش بینی اضطراب ناشی از بیماری کرونا در ساکنین شهر تهران دارند.
مطالعه نقش ضربه های روانی دوران کودکی در پیش بینی سبک های مقابله ای، هویتی و مقابله مذهبی دوران بزرگسالی
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مطالعه نقش ضربه های روانی دوران کودکی در پیش بینی سبک های مقابله ای، هویتی و مقابله مذهبی دوران بزرگسالی انجام شده است. مواد و روش کار: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی (رگرسیون) است. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد 18 تا 40 سال که تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در سال 1398 بودند که پرسشنامه ترومای کودکی بین 300 نفر از آن ها توزیع گردید. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های مقابله مذهبی پارگامنت (2000)، سبک هویتی برزونسکی (1989)، پرسشنامه ترومای کودکی برنشتاین (1994) و سبک های مقابله ای لازاروس (1985) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آمار توصیفی فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و خطای استاندارد داده ها استفاده شد؛ و از آمار استنباطی برای بدست آوردن ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد ترکیب خرده مقیاس های ضربه های دوران کودکی توانست 22 درصد از واریانس مقابله هیجان محور با 4/5F=، 26 درصد از واریانس مقابله مسئله محور با7/4 F=، 23 درصد از واریانس هویت هنجاری با 2/6F=، 10 درصد از واریانس هویت اطلاعاتی با 6/4F=، 11 درصد از واریانس هویت هنجاری با 7/3F=، 13 درصد از واریانس مقابله منفی با 4/4F= و14 درصد از واریانس مقابله مثبت با 5/3F=، را تبیین کند. بحث و نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت ضربه های روانی دوران کودکی در پیش بینی سبک های هویتی نقش معنادار دارد. همچنین ضربه های روانی دوران کودکی در پیش بینی مقابله مذهبی نقش معنادار دارد.
تحلیل معماری و ساختاری کاربندی های ویژه تیمچه های بازارتاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماران ایرانی معمولا سعی می کرده اند عناصر نازیبای سازه ای را در پشت عناصر پوششی پنهان سازند. چنین پیچیدگی و ابهامی درک ساختار کاربندی ها را دشوار می سازد. کاربندی های موجود در سقف تیمچه های بازار تبریز نیز از نظر ساختاری با کاربندی های بقیه جاها متفاوت هستند. به همین جهت ویژه نامیده می شوند. به عبارتی تویزه های باربر کاربندی های مورد استفاده در تیمچه ها از هندسه معمول کاربندی که از زیر سقف دیده می شود تبعیت نمی کند. همچنین کاربندی گوناگونی هستند که دارای هندسه نظری یکسان هستند ولی در اجرا (هندسه عملی) شکلی متفاوت پیدا می کنند. با شناخت و تحلیل کاربندی های ویژه بازار تبریز از لحاظ فرم و هندسه می توان به ساختار فرمی و نحوه اجرای آنها پی برد. این فن آوری اولین فن آوری ثبت شده در یونسکو به نام ایران ( قبل از قنات) است. با توجه به کمبود نوشتار تخصصی درزمینه کاربندی ویژه ، تناقض بسیاری از این نوشته ها در مورد عملکرد سازه ای تویزه ها در این ساختار و نبود تعریف مشخص پژوهش درباره آن ها لازم می آید. در این مقاله با استناد به منابع کتابخانه ای، مطالعات میدانی و تحلیل و تفسیر یافته ها، پژوهشی در باب هندسه و فن آوری ساخت کاربندی های ویژه پوشش های بازار تاریخی تبریز انجام و مفاهیم نهفته در آن بازخوانی شده است. بدین منظور با بررسی اسناد اندک حاصل از مرمت های انجام شده و مراحل اجرایی کاربندی های ویژه ، هندسه تویزه های دز این نوع کاربندی ها از پشت بام و تصویر آن از داخل فضا مقایسه گردید. نتیجه پژوهش مبین این مطلب است که برای تحلیل کاربندی های ویژه بازار تبریز باید خصوصیات شکلی، خصوصیات ساختاری، نقش ساختمانی وکاربرد، جنس مصالح لنگه ها و نقش سازه ای لحاظ گردد. فرم هندسی کاربندی ها به شکل مستقیم از اندازه، ابعاد، پلان و شکل آن تاثیر می گیرد.
ارائه مدلی برای پیش بینی عوامل مؤثر بر ریسک سقوط قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۳
217 - 243
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای پیش بینی عوامل مؤثر بر ریسک سقوط قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. ضمن مروری بر ادبیات موضوعی ریسک سقوط قیمت سهام، در بخش کیفی، تعداد 12 نفر از طریق روش نمونه گیری نظری از میان خبرگان بازار سرمایه انتخاب و سپس با جمع آوری داده های مورد نیاز بوسیله ابزارهای مراجعه به اسناد و مدارک و مصاحبه به استخراج عوامل مؤثر بر ریسک سقوط قیمت سهام با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA18 پرداخته و برای استخراج مدل پژوهش از مدل معادله ساختاری و از نرم افزار PLS بهره گرفته شده است. جامعه آماری در بخش کمی، نمونه ای متشکل از 100 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1388 الی 1398 انتخاب گردید. نتایج نشان می دهد ارائه مدلی برای پیش بینی عوامل مؤثر بر ریسک سقوط قیمت سهام امکان پذیر است و به ترتیب مسئولیت اجتماعی در اولویت اول، استراتژی های تجاری در اولویت دوم، متغیرهای کلان اقتصادی در اولویت سوم، توانایی مدیریتی در اولویت چهارم، ارتباطات سیاسی در اولویت پنجم، متغیرهای مالی در اولویت ششم و عدم تقارن اطلاعاتی در اولویت هفتم بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر دارند.
اثر روابط سیاسی با دولت بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و محافظه کاری حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر روابط سیاسی با دولت بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و محافظه کاری حسابداری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. فرضیه های پژوهش بر مبنای نمونه آماری متشکل از 124 شرکت طی دوره زمانی 1393 لغایت 1399 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره و چینش داده های تابلویی، مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد مسئولیت پذیری اجتماعی بر محافظه کاری حسابداری، اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین، روابط سیاسی با دولت بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و محافظه کاری حسابداری، تأثیر منفی و معناداری دارد. نتایج بیانگر این است که در نظام های اقتصادی مبتنی بر روابط، ارتباط سیاسی یک منبع مهم ارزش برای شرکت های دارای این روابط است. شرکت های دارای روابط سیاسی، آسان تر به منابع سرمایه و مزایای دیگر از طریق ارتباطاتشان دست می یابند و همین امر باعث می شود کمتر به گزارشگری مالی با کیفیت بالا متکی باشند. بنابراین، مسئولیت پذیری اجتماعی در شرکت های دارای روابط سیاسی با دولت، نه تنها رفتار مدیران را در ارتباط با گزارش کیفیت پایین اطلاعات مالی اصلاح نمی کند و کیفیت اطلاعات را ارتقا نمی دهد بلکه، سبب بی توجهی نسبت به اطلاعات مالی گزارش شده می شوند و از این رو، کیفیت اطلاعات مالی از نظر محافظه کاری حسابداری کاهش می یابد.
بررسی عوامل مؤثر بر ارزش وجوه نقد نگهداری شده در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در شرایط عدم اطمینان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش عوامل مؤثر بر ارزش نگهداشت وجه نقد را در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در شرایط عدم اطمینان بررسی می کند. هدف این پژوهش ارزیابی این موضوع است که آیا در شرایط عدم اطمینان نگهداری وجه نقد ارزشمند است و مواجهه شرکت با مشکلات مالی و هزینه های نمایندگی و افزایش نرخ رشد چه تأثیری بر روابط این متغیرها می گذارد. نتایج این پژوهش، اطلاعاتی درخصوص سیاست وجه نقد نگهداری شده در ایجاد ارزش، در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد. روش پژوهش : در این پژوهش، تعداد 168 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 تا 1397 به منظور آزمون فرضیات انتخاب شد. یافته های پژوهش : نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد بین عدم اطمینان و ارزش نگهداری وجه نقد توسط شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط همسو و معناداری وجود دارد؛ به ویژه در شرایط عدم اطمینان در صورت وجود مشکلات نمایندگی و محدودیت در تأمین مالی رابطه این دومتغیره تقویت می شود؛ یعنی ذی نفعان به ازای هر یک ریالی که شرکت وجه نقد نگهداری می کند، بیش از یک ریال برای آن ارزش قائل هستند؛ اما فرصت های سرمایه گذاری تأثیری بر این رابطه ندارد.
شناسایی و رتبه بندی موانع بازدارنده ارائه آموزش های های فنی و حرفه ای به شیوه الکترونیکی با استفاده از روش AHP (مطالعه کاربردی: اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
۸۴-۶۳
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی موانع بازدارنده ارائه آموزش های های فنی و حرفه ای به کارآموزان به شیوه الکترونیکی در بین آموزشگاه های فنی و حرفه ای استان گلستان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی است و از نظر چگونگی دستیابی به داده ها از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل مدیران، کارشناسان (اداره کل و مراکز)، موسسین و مربیان آموزشگاه های فنی و حرفه ای آزاد استان گلستان می باشند. نمونه آماری این پژوهش، تعداد 29 نفر از مدیران، کارشناسان(اداره کل و مراکز)، موسسین و مربیان آموزشگاه های فنی و حرفه ای آزاد استان گلستان می باشند. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای Expert Choice Teamو قابل انجام می باشد. نتایج پژوهش نشان داده است که عامل موانع مدیریتی با وزن نسبی 453/0 در رتبه اول و عامل موانع آموزشی با وزن نسبی 267/0 در رتبه دوم و عامل موانع فنی با وزن نسبی 184/0 در رتبه سوم و عامل موانع فردی با وزن نسبی 097/0 در رتبه چهارم اهمیت قرار دارد.
بررسی تاثیر خوانایی صورت های مالی بر هزینه های نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۳۱۸-۲۹۷
حوزههای تخصصی:
ابهام در خوانایی صورت های مالی منجر به کاهش توانایی سرمایه گذاران در تحلیل و درک اطلاعات مالی شده و می تواند عاملی در جهت تعدیل هزینه های نمایندگی باشد. در این مقاله، هدف بررسی نقش کیفیت حسابرسی و کیفیت کنترل های داخلی در تعدیل ارتباط بین خوانایی صورت های مالی و هزینه های نمایندگی است. به منظور بررسی موضوع مورد مطالعه، از الگوی رگرسیونی داده های ترکیبی در دوره زمانی 1388 تا 1396 استفاده شده و داده های 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری و برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. نتایج فرضیه اول تحقیق مبنی بر اثر معنی دار خوانایی صورت های مالی بر هزینه های نمایندگی شرکت تایید شده است. فرضیه دوم پژوهش بیانگر این است که کیفیت حسابرسی اثر معناداری بر تعامل مشترک خوانایی صورت های مالی و هزینه های نمایندگی دارد. در نهایت نتایج مشخص می کند که کیفیت کنترل های داخلی اثر معناداری بر تعامل مشترک خوانایی صورت های مالی و هزینه های نمایندگی شرکت ندارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که افزایش خوانایی صورت های مالی در واحدهای تجاری منجر به افزایش کیفیت اطلاعات ارائه شده به سهامداران اقلیت و تحلیل گران شده و عدم تقارن اطلاعاتی به واسطه شفافیت بیشتر، بین مدیران و ذینفعان کاهش می یابد. به عبارتی، افزایش خوانایی صورت های مالی با کنترل رفتارهای فرصت طلبانه مدیران منجر به کاهش هزینه های نمایندگی شده و کیفیت حسابرسی به علت بهبود کیفیت افشا، منجر به کاهش ابهام در اطلاعات و هزینه های نمایندگی می گردد.
مقایسه اثربخشی تنظیم هیجان مدل گروس با توانبخشی شناختی بر رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دانش آموزان نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مدل تنظیم هیجان گروس با توانبخشی شناختی بر رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دانش آموزان نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی انجام شد. روش ها: طرح پژوهشی از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان نوجوانان 14 تا 18 ساله که توسط کارشناسان مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر کرمانشاه مبتلا به اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی تشخیص داده شده بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 36 نفر از آنها انتخاب شد و به طور تصادفی در سه گروه درمان تنظیم هیجان گروس، درمان توانبخشی شناختی و گروه کنترل قرار گرفتند. به یک گروه آزمایش درمان تنظیم هیجان به مدت 8 جلسه (هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای) و دیگر گره آزمایش درمان توانبخشی شناختی به مدت 12 جلسه (هفته ای دو جلسه 60 دقیقه ای) و گروه کنترل هیچ کدام از دو درمان را دریافت نکردند. برای سنجش سطح رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس بازخورد خوردن ویلیامسون استفاده شد. نهایتا داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و به کمک تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبیLSD تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان در پس آزمون نسبت به گروه کنترل اثر بخشی معناداری بر کاهش رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دانش آموزان نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی داشتند (P< 0/001). جالب اینکه بین اثربخشی دو درمان مذکور تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته های مذکور نشانگر سودمندی درمان های تنظیم هیجان گروس و توانبخشی شناختی بر کاهش رفتارها و نگرش های خوردن ناسالم در دانش آموزان نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی است.
طراحی و اعتباریابی الگوی بسته آموزشی خودآموز کلاس های چندپایه در دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف طراحی الگوی بسته خودآموزبرای کلاس های چندپایه دردوره دوم ابتدایی وبررسی اعتباردرونی آن انجام شد.روش پژوهش حاضرآمیخته از نوع طرح اکتشافی متوالی بود.دربخش کیفی پژوهش ازروش تحلیل محتوای کیفی ودربخش کمی ازروش پیمایشی برای اعتباریابی درونی استفاده گردید.دربخش کیفی شرکت کنندگان پژوهش شامل کلیه معلمان، راهبران آموزشی،متخصصان وکارشناسان آموزشی چندپایه وکلیه اسنادومنابع نظری وپژوهشی کلاس های چندپایه بودکه بااستفاده ازروش نمونه گیری هدفمند15نفرومنابع مرتبط به عنوان نمونه انتخاب شدند.حجم نمونه نیزبراساس اصل اشباع نظری تعیین شد.ابزارگردآوری داده ها،مروراسناد،مبانی نظری وپژوهشی ومصاحبه نیمه ساختاریافته بود.دربخش کمی،به منظوراعتباریابی درونی،جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان ومتخصصان کلاس های چندپایه وطراحی آموزشی بودکه 30 نفرازآن هاباروش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدندکه دردومرحله اولیه ونهایی درموردالگونظردادند.ابزارگردآوری داده ها دربخش کمی،پرسشنامه محقق ساخته بود.یافته های تحلیل محتوای کیفی8 مؤلفه اصلی رانشان دادکه عبارت بودنداز: تعیین موضوع آموزشی،احصااهداف آموزشی،تعیین انتظارات عملکردی،تعیین پیش نیازهای یادگیری،بازتألیف محتوا،تعیین موادورسانه های آموزشی،ارزشیابی وبازخورد.یافته های اعتباریابی درونی بااستفاده ازآزمونtتک نمونه بیانگرآن بودکه میانگین به دست آمده کل گویه هابالاترازمیانگین فرضی3 است واین تفاوت میانگین معنادارمی باشد.براین اساس،الگوی بسته خودآموزدارای اعتباردرونی است.
طراحی الگوی برندسازی محصولات سبز در صنعت مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال بیستم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
164 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه محیط زیست مساله ای حیاتی و مهم برای همه اقشار جامعه است، از این رو، هدف این پژوهش طراحی الگوی برندسازی محصولات سبز در صنعت مواد غذایی است. روش: این پژوهش از نوع کیفی با رویکردی استقرایی است که با استفاده از راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد و طرح نظام مند استراوس- کوربین به طراحی الگو پرداخته است. جامعه آماری، 15 نفر از مدیران شرکت های غذایی دارای برند سبز و اساتید رشته بازرگانی و محیط زیست است که به صورت قضاوتی انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته ها: یافته های حاصل از داده، در سه بُعد شرایط، تعاملات و پیامدها خلاصه شده است. تحقیق بازار و برنامه ریزی برند به عنوان عوامل علّی؛ آگاهی برند، اعتماد به برند و جایگاه برند نقش پدیده محوری را دارند که تبلیغات و راهبردهای بازاریابی به عنوان راهبرد می توانند، تحقق پدیده ها به پیامدها را تسهیل نمایند. در این میان شرایط اقتصادی، عوامل قانونی، اطلاعات، گروه های تاثیرگذار و قوانین حمایتی نقش مداخله گر را دارا هستند. نیروهای متخصص، زیرساخت های کشاورزی، مسئولیت اجتماعی، ویژگی مصرف کنندگان، فرهنگ و اعتبار، عوامل زمینه ای هستند که در بستر بحث وجود دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که عوامل متعددی به صورت چندبُعدی و درهم تنیده در اجرای بازاریابی و برندسازی سبز تأثیرگذارند.
مدلی برای بلوغ دولت الکترونیک 2.0: با تمرکز برکشورهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ی اجتماعی به عنوان یکی از تحولات پدید آمده در عرصه ی فناوری اطلاعات، توانسته توجه بسیاری را در بخش دولتی به خود معطوف نماید. دراین راستا دولت ها بایستی تمهیدات لازم را جهت بهره مندی از فناوری مذکور فراهم نمایند تا بتوانند خدماتی متناسب با نیازمندی های عصر حاضر ارائه نمایند. ؛ که در این بین پاندمی کووید19 و لزوم ارائه ی خدمات غیرحضوری بر اهمیت استفاده از رسانه اجتماعی در بخش دولتی افزوده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه ی مدل بلوغ خدمات دولتی در بستر رسانه های اجتماعی(دولت الکترونیک2.0) در کشورهای درحال توسعه انجام شده است. براین اساس با استفاده از روش تحقیق آمیخته سعی شد تا ابعاد مختلف مدل مذکورشناسایی شود. در فاز کیفی پژوهش، از بررسی کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و روش تحلیل تماتیک استفاده شد. در فاز کمی نیز از پرسشنامه محقق ساخته ، آزمون تی تک نمونه ای و کای- دو، بهره برده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد مدل بلوغ دولت الکترونیک 2.0 شامل فازهای ابتدایی(فعالیت شفاف سازی اطلاعات)، مدیریت شده(فعالیت خلق و مدیریت دانش)،تعریف شده(مشارکت و همکاری)، به صورت کمی مدیریت شده(عملیات واقعی خدمات رسانی و انجام تراکنش)و بهینه شده(هوشمندسازی ارائه ی خدمات) است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در اتخاذ تصمیمات غیر اثربخش توسط مدیران دولتی (مورد مطالعه: سازمان های دولتی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
155 - 170
حوزههای تخصصی:
با عنایت به تبعات گسترده اتخاذ تصمیمات غیر اثربخش توسط مدیران بخش دولتی که منجر به اتلاف منابع، فرصت سوزی و کاهش اعتماد عمومی به دولت می شود، پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل این پدیده و تعیین اهمیت هریک از این عوامل و با رویکرد ترکیبی انجام شد. بخش کیفی پژوهش از طریق مصاحبه با 20 نفر از مدیران دولتی استان گلستان با استفاده از نمونه گیری هدفمند در سطوح پایه، میانی و عالی انجام گرفت و عوامل کلیدی، شناسایی و با بهره گیری از تحلیل مضمون و استفاده از نرم افزار مکس. کیو. دی. ای، مجموعه داده ها در قالب 27 معیار و در 3 طبقه سازمان دهی شدند. به منظور اطمینان از صحت کدگذاری ها نتیجه تحلیل مضمون برای برخی مشارکت کنندگان ارسال و نظرات اصلاحی اعمال گردید. در فاز کمی پژوهش نیز به منظور رتبه بندی عوامل از روش تحلیل سلسله مراتبی و پرسشنامه مقایسات زوجی با مشارکت 45 نفر استفاده شد. داده های حاصل از پرسشنامه ها، با نرم افزار اکسپرت چویس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش بیانگر این است که عوامل مرتبط با فرآیند تصمیم گیری (473/0)، عوامل سازمانی (355/0) و عوامل مرتبط با فرد تصمیم گیرنده (173/0) به ترتیب مهم ترین نقش را در اتخاذ تصمیمات غیر اثربخش از نظر مشارکت کنندگان در پژوهش ایفا می نمایند. براساس یافته های پژوهش می توان گفت با توجه به اینکه تغییر خصوصیات فردی مدیران، بسیار دشوار بوده و اهمیت کمتری نیز در بین عوامل دارد، سازمان های دولتی می توانند با تمرکز بر اصلاح فرآیند تصمیم گیری و کنترل عوامل سازمانی مؤثر بر تصمیمات تا حد قابل توجهی کیفیت تصمیمات بخش دولتی را بهبود بخشند.
رفتارهای مدیریت غذا و الگوهای غذایی در دانشجویان مقیم خوابگاههای دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: سلامت افراد جامعه، بیش از هر چیز به غذایی که مصرف می کنند، بستگی دارد. در این بین، دانشجویان به عنوان نسل آینده ساز، باید از سلامت جسمانی برخوردار باشند؛ لذا مدیریت و الگوی غذایی آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف تحقیق حاضر، بررسی جامعه شناختی مدیریت غذا و الگوهای غذایی در بین دانشجویان مقیم خوابگاه دانشگاه شهید باهنر کرمان بود. روش: این پژوهش با رویکردی کمّی، به صورت پیمایشی و با استفاده از روش تصادفی طبقه بندی شده در بین 200 نفر از دانشجویان دختر و پسر خوابگاهی دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شد. یافته ها: برای آزمون فرضیات از آزمونهای پیرسون، تی.تست و رگرسیون استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که 33 درصد دانشجویان رفتارهای مدیریت غذایی ناسالم و 34 درصد از آنان الگوهای غذایی ناسالم داشتند. علاوه بر این، دانشجویان آگاهی چندانی از روند مدیریت غذایی، مانند سرد کردن مواد غذایی نداشتند. نتایج آزمون فرضیات نیز نشان دادکه بین الگوی غذایی و مدیریت غذایی در دانشجویان رابطه مستقیم و مثبتی وجود داشت. همچنین بین جنسیت و مقطع تحصیلی با رفتارهای مدیریت غذایی رابطه وجود داشت. نتیجه گیری: زنان و کسانی که سطح تحصیلات بالاتری داشتند، از مهارتهای مدیریت غذایی بهتری برخوردار بودند.
تحلیل نقش تعدیل گر کیفیت بوروکراسی در رابطه بین اندازه دولت و فساد مالی در کشورهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
137 - 167
حوزههای تخصصی:
فساد پدیده ناهنجار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است که تبعات زیادی در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه دارد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگری کیفیت بوروکراسی در رابطه بین اندازه دولت و فساد مالی در کشورهای درحال توسعه است. این پژوهش با استفاده از رویکرد داده های تابلویی نامتوازن، طی سال های 2003 تا 2017 تأثیر اندازه دولت بر فساد مالی را در 118 کشور درحال توسعه با توجه به نقش تعدیلگر بوروکراسی مورد بررسی قرار می دهد. در این پژوهش از متغیرهای آزادی اقتصادی و درصد جمعیت زیر 15 سال به عنوان متغیرهای کنترل استفاده شد. نتایج برآورد مدل ها نشان می دهد که شاخص اندازه دولت تأثیر منفی و معنی داری بر شاخص ادراک فساد دارد؛ به این معنی که با افزایش یک واحد شاخص اندازه دولت، نمره شاخص ادراک فساد (فساد مالی) 382/0 کاهش می یابد. همچنین شاخص کیفیت بوروکراسی تأثیر مثبت و معنی داری بر نمره شاخص ادراک فساد دارد؛ به این معنی که با افزایش یک واحد شاخص کیفیت بوروکراسی، نمره شاخص ادراک فساد (فساد مالی) 782/0 افزایش می یابد. در نهایت شاخص کیفیت بوروکراسی به عنوان متغیر تعدیل گر در رابطه بین اندازه دولت و فساد مالی تأثیر مثبت و معناداری دارد. از این رو به منظور کاهش فساد در دولت های منطقه بایستی اندازه دولت کوچک و کیفیت بوروکراسی افزایش یابد.
بررسی تأثیر نیروهای محرکه نوآوری سبز بر عملکرد با نقش تعدیل کننده ی تعهد مدیریت و اقدامات مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله بررسی تاثیر نیروهای محرکه نوآوری سبز شامل اخلاق زیست محیطی شرکت، دیدگاه ذینفعان و تقاضای بازار برای محصول سبز بر عملکرد با نقش میانجی نوآوری سبز و نقش تعدیل کننده تعهد مدیریت، آموزش و اقدامات مدیریت منابع انسانی بر این روابط است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران و کارکنان شرکت فروسیلیس ایران است که مشتمل بر 200 نفر می باشند. به منظور انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران استفاده شده است که براساس این فرمول تعداد نمونه آماری 126 نفر برآورد گردید. این پژوهش از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر نوع ماهیت، توصیفی- پیمایشی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی فرضیات پژوهش از نرم افزار PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از تأیید فرضیات تأثیر نیروهای محرکه نوآوری سبز بر نوآوری سبز و عملکرد، تأثیر نوآوری سبز بر عملکرد، اثر تعدیل کننده تعهد مدیریت در رابطه بین نیروهای محرکه نوآوری سبز و نوآوری سبز، اثر تعدیل کننده تعهد مدیریت در رابطه بین نوآوری سبز و عملکرد و همچنین اثر تعدیل کننده آموزش و اقدامات مدیریت منابع انسانی در رابطه بین نوآوری سبز و عملکرد و عدم تأیید اثر تعدیل کننده آموزش و اقدامات مدیریت منابع انسانی در رابطه بین نیروهای محرکه نوآوری سبز و نوآوری سبز می باشد. نتایج حاکی از آن است که نیروهای محرکه نوآوری سبز با ضریب مسیر 686/0 بیشترین تأثیر را بر نوآوری سبز دارد و کمترین تأثیر نیز مربوط به اثر تعدیل کننده آموزش و اقدامات مدیریت منابع انسانی در رابطه بین نیروهای محرکه نوآوری سبز و نوآوری سبز با ضریب مسیر 011/0 می باشد.