مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۵۴۱٬۲۹۸ مورد.
منبع:
مطالعات رفتار و محیط در معماری دوره ۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
66 - 83
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر، با گسترش استفاده از فناوری های نوین و تغییر سبک زندگی، حضور افراد در فضاهای شهری کاهش یافته که منجر به کاهش تعاملات اجتماعی و سرزندگی شهری شده است. ازآنجاکه سرزندگی یکی از شاخص های اصلی کیفیت محیط های شهری است، شناخت عوامل مؤثر بر آن گامی اساسی در راستای بهبود فضاهای عمومی از جمله مراکز فرهنگی است. هدف این پژوهش بررسی و اولویت بندی مؤلفه های اثرگذار بر سرزندگی فضاهای شهری، به ویژه مکان های فرهنگی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و در آن از رویکردهای کیفی و کمی بهره گرفته شده است. نخست، با مطالعات کتابخانه ای، مبانی نظری مرتبط بررسی شده و مؤلفه های تأثیرگذار بر سرزندگی شناسایی شدند. سپس، در مرحله ی میدانی، داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شده و در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. جامعه ی آماری پژوهش شامل اساتید و دانشجویان رشته ی معماری در مقاطع کارشناسی و ارشد بوده و داده های به دست آمده با استفاده از آزمون فریدمن تحلیل شدند. مؤلفه های اثرگذار بر سرزندگی فضاهای فرهنگی در چهار دسته ی مؤلفه های عملکردی-فعالیتی، اجتماعی-فرهنگی، کالبدی-فضایی و زیست محیطی قرار می گیرند. بر اساس نتایج، مؤلفه ی اجتماعی-فرهنگی بیشترین اثر را بر سرزندگی مکان های فرهنگی دارد. این مؤلفه شامل عواملی مانند تعاملات اجتماعی، حس تعلق به مکان، مشارکت شهروندان و غنای فرهنگی فضاها است. پس از آن، مؤلفه ی عملکردی-فعالیتی، که شامل تنوع کاربری ها، برنامه های فرهنگی و میزان فعالیت های جاری در فضا است. مؤلفه های کالبدی-فضایی و زیست محیطی نیز به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند، اما تأثیر آن ها همچنان قابل توجه است. به طورکلی، یافته های این پژوهش بر اهمیت توجه به ابعاد اجتماعی و فرهنگی در طراحی و مدیریت فضاهای شهری تأکید دارند.
شناسایی ویژگی های عناصر برنامه درسی سبز در نظام آموزشی: یک مطالعه موردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
محیط زیست، مکان مشترکِ متعلق به انسان ها و گونه های گیاهی و جانوری ای است که در آن زیست می کنند. این مکان بدون مرز با گذشت زمان و در نتیجه تعاملات غیرمنطقی، گرفتار چالش ها و بحران هایی شده است. از این رو حفاظت از این زیستگاه ارزشمند، با اهمیت تلقی می گردد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگی های عناصر برنامه درسی سبز در نظام آموزشی می باشد. طرح پژوهش حاضر کیفی و روش مورد استفاده، مطالعه موردی کیفی بوده است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل اساتید متخصص مطالعات برنامه درسی، متخصصان محیط زیست و دبیران زیست بودند که روی هم رفته، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر به اشباع نظری رسید. اعتبار و روایی پژوهش براساس اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و قابلیت تأیید، بررسی و تأیید گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضمون (فراگیر، سازمان دهنده و پایه) بود. نتایج به دست آمده در قالب 126مضمون پایه، 4 مضمون سازمان دهنده مرحله اول، 24 مضمون سازمان دهنده مرحله دوم و یک مضمون فراگیر، طبقه بندی شد. مضامین سازمان دهنده مرحله اول؛ شامل عناصر هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی بوده است. مضامین سازمان دهنده دوم در مضامین اهداف و محتوا شامل؛ آب، هوا، اقلیم، تنوع زیستی، اکوسیستم های طبیعی، پسماند، خاک و انرژی و در مضمون راهبردهای یاددهی-یادگیری شامل؛ ویژگی های معلم، ویژگی های دانش آموز، مواد و منابع، فضای آموزشی و روش تدریس و در مضمون ارزشیابی، ارزشیابی از حوزه های دانش ، مهارت و نگرش استخراج شد.
عوامل درونی مؤثر بر ارتقاء پاسخگویی دانشگاه ها به نیازهای بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۳
167 - 192
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل درونی مؤثر بر ارتقاء پاسخگویی دانشگاه ها به نیازهای بازار کار انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری، کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز به تعداد 750 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 255 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس مرور متون، طراحی شد. روایی پرسشنامه بر اساس روایی صوری، نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی تأیید شد. ضریب پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، 86/0 بدست آمد. داده ها با استفاده از آزمون های بوت استرپ، فریدمن، t مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و توکی با استفاده از نرم افزارهای spss و pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که متغیرهای برنامه ریزی پاسخگو، برنامه درسی پاسخگو، آموزش های پاسخگو، پژوهش های پاسخگو، پایش و ارزیابی پاسخگو بر ارتقاء پاسخگویی دانشگاه ها تأثیر دارند. متغیر پژوهش های پاسخگو در رتبه اول و پایش و ارزیابی پاسخگو در رتبه آخر قرار گرفت. بین دیدگاه های اعضای هیئت علمی بر حسب جنسیت و سن (به جز متغیر برنامه ریزی پاسخگو بر حسب سن) تفاوت معناداری وجود نداشت. این پژوهش، عوامل درونی مؤثر بر ارتقاء پاسخگویی دانشگاه ها به نیازهای بازار کار را در 5 عامل و 20 زیرعامل نمایان ساخت.
مدل سازی پیشران ها و پیامدهای تحول دیجیتال در اکوسیستم کسب و کار صنعت فولاد کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف مدل سازی پیشران ها و پیامدهای تحول دیجیتال در اکوسیستم کسب وکار صنعت فولاد کشور ایران انجام شد. پژوهش حاضر ازنظر هدف یک تحقیق کاربردی-توسعه ای است و ازنظر شیوه گردآوری داده ها نیز یک تحقیق توصیفی-پیمایشی می باشد. در راستای هدف از طرح تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید مدیریت و مدیران صنعت فولاد کشور است. با روش نمونه گیری نظری پس از 20 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. در بخش کمی نیز با روش تحلیل توان کوهن نمونه ای به حجم 140 نفر از مدیران و کارشناسان صنعت فولاد کشور انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی بخش کیفی بر اساس اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تأییدپذیری و اطمینان پذیری بررسی شد و برای سنجش پایایی بخش کیفی ضریب هولستی 707/0 و کاپای کوهن 658/0 برآورد گردید که مطلوب است. پرسشنامه با برآورد نسبت روایی محتوایی، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی شد. همچنین آلفای کرونباخ، ضریب رو و پایایی ترکیبی تمامی سازه ها بالای 7/0 برآورد شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کیفی مضمون، روش مدل سازی ساختاری-تفسیری و روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل اکوسیستم کسب وکار، عوامل مدیریتی، بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری عوامل پیشران هستند که بر استراتژی تحول دیجیتال تأثیر دارند. استراتژی تحول دیجیتال نیز بر تحول دیجیتال صنعت فولاد تأثیر دارد و تحول دیجیتال نیز به نوبه خود بر نوآوری دیجیتال و ارتباطات دیجیتال تأثیر دارد و عملکرد نوآورانه، عملکرد اجتماعی و عملکرد بازاریابی را تحت تأثیر قرار داده و درنهایت دستیابی به عملکرد مالی میسر می شود. کلیدواژه ها: تحول دیجیتال، اکوسیستم کسب وکار، صنعت فولاد کشور ایران.
الگوی نظام مدیریت منابع انسانی متناسب با نسل جدید زِد در سازمان های اجرایی با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
75 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف: هر جامعه ای از طریق فرایند جامعه پذیری که سنت اجتماعی نسل های پیشین را به نسل های جدید انتقال می دهد، استمرار می باید؛ اما نسل های جدید، هرگز به طور دقیق زندگی اجتماعی پیشینیان خود را تکرار نمی کنند؛ بلکه همواره به برخی از جنبه های سنتی انتقاد یا آن ها را رد می کنند و در پی نوآوری هستند. نسل جدیدی که امروزه سازمان ها با آن روبه رو شده اند و باید خودشان را برای ورودشان آماده کنند، نسل زِد است. امروزه نسل های مختلفی از کارکنان در محیط های کاری وجود دارد و هر نسل، ویژگی ها، ارزش ها و رفتارهای خاص خود را دارد و مدیریت مؤثر این نسل ها، چالشی اساسی برای سازمان هاست؛ بنابراین مدیران باید هم ویژگی های فردی این نسل را درک کنند و هم بدانند چگونه آن ها را مدیریت کنند، اگر بستر مناسب سازمانی برای فعالیت و انجام اقدامات نسل زِد وجود نداشته باشد، برنامه های مدیریت منابع انسانی محکوم به شکست هستند. هدف این پژوهش شناسایی شاخص های کلیدی نسل جدید، از طریق رویکرد تحلیل مضمون است.
روش: این تحقیق کیفی و کاربردی است. مشارکت کنندگان آن، متخصصان و خبرگان منابع انسانی دانشگاهی و سازمان های دولتی است که از طریق روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی تعیین شدند. برای شناسایی مؤلفه های کلیدی منابع انسانی کارکنان نسل زِد در سازمان های دولتی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و با ۵۰ نفر از خبرگان منابع انسانی دانشگاهی و سازمان های دولتی، مصاحبه های عمیق به عمل آمد. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون کلارک و براون استفاده شد.
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها به شکل گیری ۵۰۶ کد اولیه، ۲۹مضمون فرعی و ۹ مضمون اصلی انجامید. مضمون های فرعی شناسایی شده عبارت اند از: ۱. ویژگی های فردی / شخصیتی کاری؛ ۲. ویژگی های روان شناختی بهداشتی؛ ۳. ویژگی های شغل شاغل؛ ۴. ویژگی های محیط داخلی خارجی؛ ۵. هم بستگی تیم سازی؛ ۶. ویژگی های فرهنگی اجتماعی؛ ۷. پرداخت شغل محور؛ ۸. پرداخت شخص محور؛ ۹. پرداخت عدالت محور؛ ۱۰. معیارها برنامه ها؛ ۱۱. ارزیابی عدالت محور؛ ۱۲. مؤلفه های ارزیابی بازخوردی؛ ۱۳. نظارت کنترل راهبردی؛ ۱۴. ویژگی های رفتاری تخصص مدرس؛ ۱۵. نیازسنجی نظرسنجی آموزشی؛ ۱۶. انعطاف پذیری شیوه های آموزشی؛ ۱۷. سبک های آموزشی یادگیری؛ ۱۸. پایگاه داده علمی؛ ۱۹ خدمات IT؛ ۲۰. تجهیزات زیرساخت ها؛ ۲۱. جذب استخدام؛ ۲۲. برنامه ریزی راهبرد محور؛ ۲۳. نگاه سرمایه ای انسانی فنی؛ ۲۴. نگاه خلاقیت نوآوری؛ ۲۵. نیازسنجی / نظرسنجی خواسته های سازمانی کارکنان؛ ۲۶. ویژگی های اخلاقی رفتاری مدیر؛ ۲۷. اهداف ساختاری اجرایی؛ ۲۸. قابلیت های مدیریتی؛ ۲۹. الزامات قانونی اجرایی.
نتیجه گیری: حفظ و نگهداری از نیروی انسانی نسل زِد، یکی از رموز موفقیت بقا و سلامت هر کسب وکاری است. مدیران اثربخش بر این باورند که نگه داشتن کارکنان نسل زِد، رضایت مشتریان، افزایش ماندگاری و رضایت از کسب وکار در سازمان های دولتی را باعث می شود. نسل زِد در سازمان های مختلف، اگر نتوانند انگیزه لازم را از سوی سازمان دریافت کنند، به راحتی جابه جا می شوند. این جابه جایی ها هزینه های چشمگیری را به همراه دارد؛ از جمله هزینه های ناشی از مهاجرت مداوم و مستمر منابع انسانی. همچنین، هزینه های جانبی دیگری مانند آموزش مجدد و کاهش کارایی و اثربخشی نیز باید در نظر گرفته شود. بر اساس نتایج این پژوهش، به کارگیری مدل منابع انسانی برای نسل زِد در سازمان های دولتی، می تواند به مدیران و سازمان های دولتی در توسعه و بهبود نیروی کاری، به ویژه نسل جدید، به عنوان نیروی محرکه سازمان ها، کمک شایانی کند و آن ها را به سازمان های پیشرو در حوزه خود مبدل سازد.
مطالعه تطبیقی تفکیک قوا در ایران و تفکیک قوا در اندیشه ژان ژاک روسو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکیک قوا از اصول بنیادین حکمرانی در نظام های حقوقی مدرن است که با هدف جلوگیری از تمرکز قدرت و تضمین آزادی های عمومی به کار می رود. این اصل در اندیشه ژان ژاک روسو و نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران جلوه های متفاوتی دارد. روسو با تأکید بر اراده عمومی، تفکیک قوا را به عنوان ابزاری برای تحقق حاکمیت مردم معرفی می کند. او بر این باور بود که قوه مقننه که تجلی اراده عمومی است، جایگاهی برتر دارد و قوه مجریه تنها کارگزار اجرای قوانین محسوب می شود. در مقابل، در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران، تفکیک قوا با رویکرد نسبی پذیرفته شده است. مطابق اصل 57 قانون اساسی، قوای مقننه، مجریه و قضائیه مستقل از یکدیگرند، اما تحت نظارت مقام رهبری قرار دارند. این نظارت به واسطه جایگاه ولایت فقیه، نوعی هماهنگی میان قوا ایجاد می کند که با مفهوم تفکیک مطلق قوا در اندیشه روسو متفاوت است. مطالعه تطبیقی این دو رویکرد نشان می دهد که در اندیشه روسو، مردم سالاری مستقیم و اراده عمومی محور اصلی حکمرانی است، درحالی که در نظام جمهوری اسلامی ایران، تلفیقی از مردم سالاری و مبانی فقهی در قالب ولایت فقیه ارائه شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که هرچند هر دو نظام درصدد جلوگیری از تمرکز قدرت هستند، اما تفاوت در مبانی فلسفی و حقوقی موجب تفاوت در شیوه تحقق تفکیک قوا شده است.
مبانی تفسیر اجتماعی از جزء نگری تا سیستم گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
118 - 145
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی خاص تفسر اجتماعی نشان می دهد که مفسران اجتماعی هنگام بحث از هر مبنا، بیشتر بر همان مبنا متمرکزشده، کمتر به ارتباط میان مبانی پرداخته اند. نیز به انواع مبانی و تفاوت مبانی با یکدیگر و به دنبال آن، تقدم و تأخر مبانی چندان توجهی نداشته اند و به همین خاطر از تأثیر و تأثر مبانی بر یکدیگر تقریباً سخنی به میان نیامده است. در این مقاله سعی شده است ضمن گزارش کوتاهی از مبانی خاص تفسیر اجتماعی، نقص های نگاه جزءنگرانه به مبانی تفسیر اجتماعی برجسته گردد و دستاوردها و فواید نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی نشان داده شود. سؤال اصلی این است که نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی، چه تأثیری در تکمیل مبانی تفسیر اجتماعی و به دنبال آن برداشت های مفسران اجتماعی دارد؟ هدف از این پژوهش نیز، نقد نگاه جزءنگرانه به مبانی تفسیر اجتماعی و تبیین نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی است. روش به کاررفته در این مقاله، تحلیلی- تطبیقی است. نتایج تحقیق نشان می دهد نگاه جزءنگرانه دچار ضعف استدلالی و کاهش کارکرد مبانی شده است؛ درحالی که نگاه کل نگر و سیستمی، افزایش کارکرد مبانی، تقویت استدلالی مبانی، تعریف دقیق مبانی، تکثر دیدگاه های تفسیری و تقدم و تأخر هدفمند مبانی را به دنبال داشته است.
ارزیابی رویکردهای روانشناختی رفتار جامعه پسند با محوریت آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
146 - 169
حوزههای تخصصی:
رفتارهای جامعه پسند که مبتنی بر رفتارهای اخلاق مدارانه است و در تعالی فرد و جامعه نقش بسزایی دارد، مورد توجه اندیشمندان مختلف ازجمله روانشناسان، قرارگرفته است، و در مکاتب روانشناسی، ذیل سه رویکرد انگیزه ای، نتیجه گرا و رویکرد وابسته به پسند جامعه تبیین می شود. این رویکردها به دلیل نادیده گرفتن خاستگاه و ریشه رفتارهای جامعه پسند دچار نوعی چالش و خلل و نقص در تبیین رفتارهای جامعه پسند شده اند. این در حالی است که این دست رفتارها از مقوله های حائز اهمیت در تربیت دینی است و ازآنجاکه کمال انسانی از راه تقرب و عبودیت خداوند و به دیگر سخن خدا گونه شدن، هدف اصلی و بنیادین تربیت از منظر قرآن و روایات معرفی شده است؛ تبیین دینی در این زمینه ضرورت دارد. این پژوهش ضمن ارزیابی رویکردهای روان شناختی رفتار جامعه پسند، به این سؤال پاسخ می دهد که بر مبنای آموزه های قرآنی، رفتار جامعه پسند مبتنی بر چه اصولی است؟ با روشی توصیفی تحلیلی و با کنکاش در آیات الهی، این نتایج حاصل شد که قرآن کریم با تبیین خاستگاه و ریشه چنین رفتارهایی و همچنین بیان شاخصه های آن، خلأهای موجود در رویکردهای روان شناختی را برطرف کرده است. دراین راستا مشخص گردید اولاً خاستگاه و ریشه این دست رفتارها در عقل و فطرت انسانی است و نقش رهبری وحی و دین در تعیین حدومرز آن ضروری است و ثانیاً با شاخصه هایی که آموزه های دین مشخص می کند، رفتارهای جامعه پسند باید از حُسن فعلی و فاعلی توأمان برخوردار باشند تا علاوه بر سودرسانی به انسان ها و تعالی جامعه، مهم ترین رسالت آن که تعالی روحی فرد و قرب پروردگار است را نیز به ظهور برساند.
تأثیر عرف اجتماعی بر نگرش مفسران و فقها در زمینه «عدالت جنسیتی» با تأکید بر نظر کارن بائر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
170 - 205
حوزههای تخصصی:
با گذر زمان و تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی هر دوره، تغییر نگرش مفسران و فقها اجتناب ناپذیر خواهد بود و دخالت دادن عرف و اقتضائات عصری در رویکرد تفسیری و استنباط های فقهی عالمان امری مسلم و حتی لازم به نظر می رسد. مباحث مربوط به «عدالت جنسیتی» و «سلسه مراتب جنسیتی» از مباحث چالش برانگیزی است که عالمان در هر دوره رویکرد خاصی را نسبت به آن اتخاذ کرده اند و بی تردید عرف جامعه می تواند بر نگرش عالمان به این مسائل اثرگذار باشد. کارن بائر در کتاب سلسله مراتب جنسیتی در قرآن: تفاسیر کهن، پاسخ های نو با اتخاذ این مبنا که برخی از آیات قرآن کریم مفهوم «سلسله مراتب جنسیتی» را دربردارند به بررسی تاریخی (درزمانی) تفاسیر مرتبط با آیات مذکور در منابع تفسیری سده های میانی تا مدرن پرداخته و ادعا می کند عرف اجتماعی بر شکل گیری نظریات تفسیری و فقهی مؤثر بوده است. در این پژوهش، ضمن ترجمه و دسته بندی اظهارنظرهای بائر، ادعای او در مورد تأثیر عرف اجتماعی بر تفسیر مفسران و استنباط های فقها به روش توصیفی-تحلیلی تبیین و نگرش عالمان نسبت به «عدالت جنسیتی» بررسی می شود. بر اساس نتایج مبتنی بر این تحقیق، در سده های میانی که عرف جامعه به برتری مردان متمایل بود، «سلسله مراتب جنسیتی» عین عدالت محسوب می شد؛ اما در دوره معاصر که عرف مقبول جامعه، تساوی زن و مرد است، «سلسله مراتب جنسیتی» ناقض عدالت در نظر گرفته می شود. در این میان، برخی عالمان تجدیدنظرطلب معتقدند در راستای عدالت جنسیتی، باید آیات ناظر بر سلسله مراتب جنسیتی بازتفسیر و احکام سنتی زنان با احکامی متناسب با عصر حاضر جایگزین شود. بی تردید، عرف اجتماعی می تواند به تفسیر دوباره آیات و تحول احکام منتهی شود؛ اما باید توجه داشت «عدالت جنسیتی» از منظر اسلام آن است که زن و مرد، با پذیرش تفاوت های طبیعی خود در نقش هایی متناسب با توانمندی های جسمی و روحی خویش قرار گیرند تا زمینه ساز سلامت خانواده و پویایی جامعه باشند.
مقابله شخصیت اصلی رمان بوف کور با عارف ایرانیِ وصف شده در آثار گوبینو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان « بوف کور»، کمابیش شاهدِ حضور مایه های عرفانی هستیم؛ حضوری که گاه تلویحی و نهان است و گاه آشکار و عیان. در این مقاله کوشش کرده ایم نخست،در تأیید گرایش راوی داستان به عرفان شواهدی عرضه داریم و سپس تفاوت هایِ عارف کلاسیک ایرانی را با عارفی که صادق هدایت در بوف کور توصیف کرده، برجسته کنیم. بعد از این، نشان داده ایم که هدایت عامدانه و آگاهانه از الگویی ناآشنا برای ترسیم چهر ه اهل عرفان استفاده کرده است؛ الگویی که آن را در آثار گوبینو، متفکر و مستشرق فرانسوی، مشاهده می کنیم. درنهایت، بر مبنای گام های پیشین به توضیحی تازه درباره ارتباط بخش اول و دوم داستان رسیده ایم و راهی نو در تفسیر بوف کور گشوده ایم: نمایان ساخته ایم که صادق هدایت با نوشتن بوف کور به دنبال نقدِ شخصیتِ دل بسته به عرفان بوده است و راویِ عارفِ داستان را نباید با هدایت یکی گرفت. لازم است که بگوییم در این تحقیق از تحلیل مقایسه ای بهره برده ایم و شباهت ها را در سطح تم ها و مؤلفه های برسازنده پرسوناژ جستجو کرده ایم.
پیامدهای کارخانه لابراتورهای دارویی طبیعت زنده (سینره) بر روستاهای پیرامون: یک تحلیل عاملی
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
1 - 21
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اجرای پروژه های متعدد توسعه ای در مناطق مختلف اگرچه پیامدهای مثبت و مطلوب فراوانی به دنبال دارد، از اثرات منفی و ناگوار اجتماعی و اقتصادی آنها نیز نباید غافل شد. از این رو، هدف از انجام این پژوهش واکاوی پیامدهای احداث کارخانه لابراتورهای دارویی طبیعت زنده (سینره) بر مردم روستایی پیرامون (دهستان سررود جنوبی در شهرستان بویراحمد) بود.روش: این مطالعه با رویکردی کمّی و به شیوه پیمایش(میدانی) صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق را 2150خانوار روستائی پیرامون کارخانه لابراتورهای دارویی طبیعت زنده (سینره) در دهستان سررود جنوبی از توابع شهرستان بویراحمد شکل داد. از این تعداد، 115 خانوار به روش تصادفی ساده انتخاب و در هر خانوار، سرپرست آن مورد پرسش قرار گرفت. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که بر اساس مرور پیشینه تحقیق و مشاهدات میدانی تدوین شده بود. پس از تدوین پرسشنامه، اعتبار صوری آن توسط پانلی از متخصصان موضوعی مورد بررسی واصلاح قرار گرفت. داده ها پس از گردآوری، کدگذاری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمون های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات) و استنباطی (تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده شد.یافته ها: بر مبنای نتایج، پیامدهای احداث کارخانه در سه بُعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قابل تفکیک بود. یافته های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد، بُعد اثرات اقتصادی از ترکیب 34 گویه در شش عامل؛ اشتغال و درآمد، اختصاص اعتبارات عمرانی به روستا، رونق اقتصاد، هزینه زندگی، حقوق و مزایا و سرمایه گذاری، 59/68 درصد از واریانس این بُعد را نشان دادند. در بُعد اثرات اجتماعی نیز چهار عامل مشتمل بر 17 گویه شامل حس مکان، امنیت، مهاجرت، و سرمایه اجتماعی در مجموع 22/67 درصد از واریانس آن را تبیین نمودند. همچنین اثرات زیست محیطی مشتمل بر پنج گویه در مؤلفه آلودگی محیط و کیفیت منابع قابل بیان است. تحلیل ها حاکی از آن بود که کارخانه مورد مطالعه توانسته است در ابعاد سه گانه اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی مؤثر واقع گردد.نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد، کارخانه در هر سه بُعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی اثرات افزایشی داشته که در این میان بیشترین اثر در بهبود وضعیت اقتصادی روستائیان پیرامون دیده می شود. بی شک، اقتصاد پویا نقس مؤثری در پایداری معیشت و رفاه اجتماعی اقراد خواهد داشت و زمینه توسعه پایدار جوامع را فراهم خواهد نمود. از این رو، توجه به توسعه پایدار در ابعاد مختلف در پروژه های توسعه ای از جمله پروژه ها و برنامه های توسعه روستایی حائز اهمیت و توجه است.
تسلّط مجدد طالبان و مهاجرت به ایران: مطالعه کیفی ابعاد و بسترهای تصمیم به مهاجرت در میان اتباع افغانستانی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال واکاوی ابعاد و فرایند موج اخیر مهاجرتی از افغانستان به شهر تهران بعد از روی کار آمدن مجدد طالبان است. مطالعه با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد برساخت گرا این مقاله می خواهد درک و تجربه مهاجران افغانستانی ساکن در تهران را از تصمیم گیری به مهاجرت در زمان قدرت گرفتن مجدد طالبان در افغانستان کندوکاو کند. برای این منظور، اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 25 مشارکت کننده در شهر تهران گردآوری شد. برپایه نتایج تحلیل داده ها، 11 مقوله استخراج شد که عبارتند از: هراس جمعی، محدودیت ها و تعصبات اجتماعی، فقر و بیکاری، همجواری با ایران، ورود آسان تر به ایران، امکانات آموزشی ایران، نبود جنگ و ناامنی در ایران، دین و زبان مشترک، و مضیقه اقتصادی. در نهایت مقوله مرکزی"مهاجرت غیرارادی" به دست آمد. از اینرو، مهاجران اخیر افغانستانی به ایران بعد از قدرت گرفتن طالبان عمدتاً به دلیل ناامنی و هراس جمعی، تعصبات اجتماعی و قومی، فقر و بیکاری، نداشتن قابلیت مهاجرت به کشورهای دیگر، مجبور به مهاجرت به ایران شده اند. برقراری امنیت پایدار در افغانستان، بازگشت داوطلبانه و بازادغام مهاجران موج اخیر و در نهایت اعطای اقامت گزینشی به برخی از مهاجران در جهت مدیریت جریان اخیر مهاجرتی پیشنهاد می شود.
از شاد زیستی تا معنویت گرایی؛ مطالعه ای کیفی در میان مادران دارای چهار فرزند و بیشتر در شهر طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
101 - 124
از فرزند با عنوان «نعمت الهی» در قرآن کریم یاد شده است؛ باوجوداین، ترکیبی از تقارن های سیاست گذارانه، فرهنگی- اجتماعی، پزشکی و اقتصادی به کاهش فرزندآوری در کشور ایران انجامیده است. در این شرایط، خانواده هایی هستند که همچنان و مبتنی بر زیست-عادت واره سنتی-دینی، تمایل به چندفرزندی دارند. هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی درک و تجربه چندفرزندی در میان مادران دارای چهار فرزند و بیشتر در شهر طبس است. مطالعه کیفی است و با 11 مشارکت کننده در سال 1403 به روش تحلیل مضمون انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که مشارکت کنندگان باوجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی و نگرانی های فرهنگی راجع به تربیت فرزند، اما همچنان چندفرزندی را به عنوان الگو و تجربه خانوادگی مثبت تفسیر می کنند. پنج مضمون برساخت شده تحقیق عبارت اند از شادزیستی خانوادگی، عادت واره سنتی، مادرانگی خودبنیاد، سرمایه انگاری فرزند و باورهای معنوی. مطابق یافته ها می توان گفت که تمایل به چندفرزندی و تجربه زیسته آن باوجود تنگناهای متعدد اقتصادی و فرهنگی، به عنوان زیست مثبت قلمداد شده که به بهزیستی خانوادگی مشارکت کنندگان انجامیده است. نتایج این پژوهش می تواند برای سیاست گذاران فرهنگی و اجتماعی برای حمایت و تقویت ساختار خانواده های چندفرزندی مفید باشد و مبنایی برای تحقیقات آینده باشد. انجام مطالعات دیگر روی تجربه مشابه در مردان و همچنین بحث های نظری راجع به موضوع با رویکرد میان رشته ای پیشنهاد می شود.
تبلیغات تجاری کمینی
حوزههای تخصصی:
در خاتمه قرن بیستم متخصصان دانش بازاریابی به یافته ای مهم دست یافتند که عبارت از این بود که بازاریابی موفق، حاصل فعالیت معمول و روزمره کارکنان واحدهای بازاریابی و بازاریاب های آن ها نیست، بلکه پدیده ای است که آمیخته ای از طرز فکرها، اقدام ها، رقابت و فرآیند طرح ریزی بازار است. بر همین مبنا نوع جدیدی از تبلیغات با نام تبلیغات کمینی مورد توجه قرار گرفت. تبلیغات کمینی، عملی است که اشخاص غیراسپانسر را در تقابل با تهیه کنندگان هزینه های گردهمایی های بزرگ، اسپانسرها و دیگر دارندگان حق قرار می دهد. باوجوداینکه تبلیغات کمینی عملی رایج می باشند ولی در واقع بسیاری از کشورها قوانین خاصی برای این گونه اقدامات وضع نکرده اند. نوع دیگری از تبلیغات کمینی با هدف ضربه زدن به رقبا به عنوان یک تکنیک تجاری در بعضی از کشورها کاربرد دارد. در بعضی از کشورها مثل برزیل، روسیه و انگلستان که در آن ها صاحبان رویدادها و گردهمایی های بزرگ مانند کمیته های المپیک و فیفا، تلاش های بسیاری را در جهت ایجاد قوانین انحصاری برای به دست آوردن حقوقی خاص برای برگزاری این گردهمایی ها داشتند، قوانین خاصی برای حمایت از آن ها در مقابل تبلیغات کمینی تصویب شد.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر قیمت نفت در ایران با تأکید بر عدم قطعیت سیاست اقتصادی، ریسک ژئوپلیتیک جهانی و عدم قطعیت جهانی با استفاده از روش NARDL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفت یکی از مهم ترین مواد اولیه در جهان است که در بسیاری از صنایع کاربرد دارد. در این مطالعه به بررسی عدم قطعیت سیاست اقتصادی، ریسک ژئوپلیتیک جهانی و عدم قطعیت جهانی بر نوسانات قیمت نفت با استفاده از روش NARDL پرداخته شده است. نتایج برآورد مدل نشان داد قیمت نفت با یک دوره وقفه زمانی، شوک مثبت عدم قطعیت سیاست اقتصادی با یک دوره وقفه و شوک منفی عدم قطعیت جهانی با یک دوره وقفه بر قیمت نفت در ایران تأثیرگذار است. همچنین عدم قطعیت جهانی هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت بر قیمت نفت در ایران تأثیرگذار است. همچنین مقدار ضریب ECM نشان می دهد که هر سال 75 درصد شوک های وارده در کوتاه مدت به سوی مقادیر تعادلی بلندمدت تعدیل می شود و کمتر از دو دوره طول می کشد تا نوسان به وجود آمده در الگو به سمت مقادیر تعادلی بلندمدت نزدیک شود.
تحلیل محتوای کیفی چشم انداز بانک ها: مقایسه چهار کشور اسلامی منتخب
حوزههای تخصصی:
هدف: چشم انداز ابزار کلیدی برای افزایش کارایی سازمان ها در بلندمدت است و نمی توان آن را از استراتژی های شرکت تفکیک کرد؛ از این رو با توجه به اهمیت بالای آن، شناسایی عناصر و گونه های چشم انداز از اهمیت بسزایی برخوردار است. با توجه به وضعیت کنونی کشور ما، یکی از صنایع حساس در حوزه جهت گیری های آینده، صنعت بانکداری بوده که به همین منظور به بررسی جهت گیری اصلی چشم انداز در کشور ایران و سه کشور منتخب اسلامی (ترکیه، عربستان و مالزی) پرداخته شده است.روش پژوهش: جامعه پژوهش صرفاً بانک های فعال در بخش خرده فروشی در 4 کشور ایران، مالزی، عربستان و ترکیه بودند که به صورت هدفمند گزینش گردید. روش پژوهش حاضر مبتنی بر فرآیند تجزیه و تحلیل کیفی است که در این پژوهش از رویکرد تحلیل محتوای مرسوم و برای اعتبارسنجی پژوهش هم از شاخص کاربردپذیری استفاده شده است.یافته ها: بر اساس تجمیع پژوهش های انجام شده و بررسی بانک های منتخب 4 گونه چشم انداز شناسایی شد که شامل چشم انداز کارکردگرایی، هیجانی، جامعه گرایی و ایدئولوژیک بودند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بر اساس خروجی حاصل از تحلیل های کیفی، بیشترین درصد فراوانی در بین بانک های منتخب خرده فروشی در بعد تمایزنگری مربوط به کشور های مالزی و ایران، در بعد مشتری کشور های ترکیه و ایران، برای بعد ملی گرایی کشور های عربستان و ترکیه و در نهایت برای بعد جامعه گرایی کشور های مالزی و عربستان بودند.
بررسی نقش تعدیل گری مالکیت نهادی در ارتباط میان مشخصه های هیئت مدیره و عملکرد مالی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اساسی این پژوهش بررسی رابطه میان برخی مشخصه های هیئت مدیره و عملکرد مالی شرکت با توجه به نقش تعدیلگری مالکیت نهادی است.روش: در این پژوهش، داده های 177 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه سال های 1395 تا 1400، با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با کنترل اثرات ثابت سال و صنعت مورد بررسی قرار گرفته اند.یافته ها: نتایج پژوهش، نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار یکی از مشخصه های هیئت مدیره با سنجه های عملکرد مالی مورد استفاده در این پژوهش است، اما نقش تعدیل گری مالکیت نهادی در این ارتباط تأیید نشد.دانش افزایی: نتایج این پژوهش می تواند شکاف موجود در ادبیات در خصوص تأثیر نقش تعدیل گری مالکیت نهادی در ارتباط میان مشخصه های هیئت مدیره و عملکرد مالی را پوشش داده و پنجره جدیدی برای پژوهش های آتی بگشاید. همچنین این پژوهش با در لحاظ نمودن نظریه های نمایندگی و نظریه وابستگی به منابع، به کاملتر شدن ادبیات در حوزه حاکمیت شرکتی کمک می کند.
شخصیت شناسی تفسیری جعفر مرتضی عاملی (ویژگی، مبانی و روش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
205-219
حوزههای تخصصی:
سیدجعفر مرتضی عاملی شخصیتی است که بیشتر به تاریخ و سیره معروف است؛ امّا در آثار ایشان تک نگاریهای تفسیری وجود دارد که موجب شد تا نگارنده، شخصیت تفسیری ایشان را مورد واکاوی قرار دهد. بدین منظور با مطالعه و بررسی آثار تفسیری ایشان مانند: (تفسیر سوره الفاتحه)، (سوره الکوثر)، و... این نتیجه حاصل شد که ایشان در موضوع ویژگی ها، اموری چون پاکی نفس، امتناع از ابتغاء فتنه و آگاهی دقیق و همه جانبه از اطراف و اکناف قرآن کریم را ذکر می نمایند و در (روش تفسیری) خود، به مواردی چون توجّه به (مخاطب شناسی قرآن)، (چند معنایی واژگان قرآن و تحقیق در خاستگاه آنها)، (جایگزین ناپذیر بودن واژگان قرآنی)، (معناشناسی واژگان قرآنی با روش هم نشینی و جانشینی)، اشاره دارند. ایشان خود را با دو رویکرد، از دیگر مفسران، متمایز می شمارند؛ یکی آنکه روش خود را صرفاً برگرفته از معصومین(ع) می-دانند و براین ادّعا هستند که برای این کار از روایاتی بهره برده که مفسر دیگری از آنها بهره نبرده است؛ دوم اینکه ایشان روش تفسیری خود را روش (جزئی نگرِ گزاره محور) می نامند و ادعا دارند که از روش (استنتاج گزاره ای) بهره می برند و منظورشان از استنتاج گزاره ای این است که فرضیه های جایگزین برای تفسیر یک آیه را مشخص می-کنند سپس خصوصیات موجود در همانندها و ویژگی های معنایی موجود در آنها را با هم مقایسه می نمایند، بعد از آن، به معنای مورد نظر آیه دست می یابند. آنچه از روش جعفر مرتضی برمی آید اینکه ایشان بر مبانی تفسیری قرآن مانند وحیانی بودن قرآن، عدم تحریف قرآن و... کاملاً پایبند بوده است.
بازشناسی عناصر شرقی و ایرانی- اشکانی در فرهنگ خاراکنه با توجه به شواهد سکه شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲
51 - 65
حوزههای تخصصی:
شاهنشاهی اشکانی یکی از مهم ترین سلسله های ایران باستان به شمار می رود که تأثیر چشم گیری بر جهان باستان داشته است؛ از این رو، سکه های این حکومت از منابع اصلی برای مطالعات تاریخی این دوره محسوب می شوند. اشکانیان در آغاز، عناصر یونانی را در ضرب سکه های خود به کار می بردند؛ این عناصر در نقوش، نوشتارها و پوشش شاهان بر سکه ها به وضوح قابل مشاهده اند. در سال ۱۴۰ ق.م، که دوران اوج قدرت اشکانیان بود، بین النهرین به تصرف آن ها درآمد و شاهک نشین های غربی ایران تحت نفوذشان قرار گرفتند. یکی از این شاهک نشین ها دولت محلی خاراکنه بود. خاراکنه نیز تحت تأثیر اشکانیان، سبک سکه های خود را از الگوهای یونانی به شیوه های ایرانی تغییر داد. این تأثیرگذاری، از نیمه سده دوم ق.م، یعنی از زمان مهرداد سوم (۱۴۲ ق.م)، در سکه های خاراکنه مشهود است. این تغییرات در بخش بالاتنه، آرایش موی سر و نوع کلاه شاهان خاراکنه به خوبی نمایان شده اند و نمونه های آن شامل چهار سکه مشخص است. در این مقاله تلاش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که روند نفوذ عناصر ایرانی بر سکه های اشکانی و سپس بر سکه های خاراکنه، از چه زمانی آغاز شده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده است.
اعتبارسنجی مدل برندسازی احساسی در تصمیم خرید مصرف کننده با رویکرد بر بسته بندی سبز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
81 - 113
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به دنبال تأیید مدل برندسازی احساسی در زمینه تصمیم گیری خرید مصرف کنندگان با تمرکز بر بسته بندی سبز است. افزایش آگاهی مصرف کنندگان از مسائل زیست محیطی منجر به افزایش تقاضا برای محصولات پایدار شده است که بسته بندی سبز را به یک عامل حیاتی در تصمیم گیری خرید تبدیل کرده است. این پژوهش از رویکرد کمی استفاده می کند و با نظرسنجی از نمونه ای از مصرف کنندگان، روابط بین برندسازی احساسی، اعتماد به برند، تصویر برند، کیفیت درک شده بسته بندی سبز و تصمیمات خرید را بررسی می کند. از مدل سازی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها و آزمون مدل فرضی استفاده می شود. یافته ها نشان می دهند که برندسازی احساسی تأثیر مثبت بر اعتماد به برند و تصویر برند دارد که به نوبه خود بر درک مصرف کنندگان از کیفیت بسته بندی سبز تأثیر می گذارد. در نهایت، این عوامل در شکل دهی تصمیمات خرید مصرف کنندگان به سمت محصولات سازگار با محیط زیست نقش دارند. این مطالعه بر اهمیت استراتژی های برندسازی احساسی برای برندهایی که به دنبال تمایز خود و جذب مصرف کنندگان آگاه از محیط زیست هستند، تأکید می کند. علاوه بر این، تحقیق بر نقش واسطه ای اعتماد به برند و تصویر برند در ارتباط بین برندسازی احساسی و تصمیم گیری خرید تأکید می کند. مصرف کنندگان بیشتر احتمال دارد به ادعاهای زیست محیطی یک برند پاسخ مثبت دهند زمانی که برند را قابل اعتماد و دارای تصویر مطلوب درک کنند. برندها باید بر توسعه ارتباطات احساسی با مصرف کنندگان از طریق ابتکارات بسته بندی سبز خود تمرکز کنند، با استفاده از قدرت داستان گویی و ایجاد تجربیات معنی داری که با افراد آگاه از محیط زیست همسو باشد.







