مطالب
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۳۸۸ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
181 - 198
حوزههای تخصصی:
به علت نقش مهمی که صبر در تکامل معنوی و اجتماعی بشر برعهده دارد، خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم به آن اشاره نموده است. همچنین امام علی(ع) با توجه به اوضاع گوناکون فردی و اجتماعی در جامعه، بشر را به داشتن صبر فراخوانده است. این پژوهش برآن است که به روش تطبیقی- تحلیلی جایگاه صبر را در بین مردم جامعه موردبررسی قراردهد و به طورکلی اهمیت این موضوع را در جامعه معرفی نماید. عرفا و شعرا نیز در آثار خود به اهمیت صبر پرداخته اند. عطار یکی از شعرای بنام، به صبر و سکوت بسیار تأکیدمی ورزد و آن دو را بهترین راه برای وصول به حق می داند و در طریق حق آنقدر به صبر و سکوت اهمیت می دهد که صبر را برابر با طریقت و سکوت را برابر با حقیقت می داند. هدف از این پژوهش تأکید بر نقش کاربردی صبر در روابط فردی و اجتماعی انسان ها در جوامع گوناگون است. به طورکلی می توان گفت که در بینش عطار، صبر رمز و راز گذشتن از ظلمات نفس و تیرگی عالم خاک و رسیدن به سرچشمه نور، بقا و جاودانگی است.
امکان سنجی تحلیل نامه 53 نهج البلاغه از منظر قواعد آیین دادرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
231 - 250
حوزههای تخصصی:
نامه پنجاه و سوم نهج البلاغه، مشهور به عهدنامه امیرالمؤمنین علی علیه السلام با مالک اشتر، متضمن دستورات و هنجارهایی برای اداره شئون مختلف حکومت است. قضاوت و دادرسی نیز به عنوان یکی از مهم ترین شئون حکومت، به طور ویژه در این عهدنامه مورد توجه قرار گرفته است. مقاله حاضر با شیوه توصیفی تحلیلی به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است که آیا موازین آیین دادرسی و شیوه رسیدگی محاکم، در این نامه منعکس شده است یا خیر؟ دور از نظر ارباب دانش نیست که مقررات دادرسی را می توان به سه دسته «اصول»، «قواعد آیینی» و «تشریفات» تقسیم کرد. اگر چه برخی از دکترین دادرسی در حقوق ایران، این نامه را از منابع مهم دادرسی اسلامی می دانند و معتقدند موازین قضایی تحت عنوان سیمای قاضیان در این نامه مورد تصریح قرار گرفته است، امّا حسب نتیجه این جستار، عهدنامه مالک تنها متضمن دو اصل بنیادین دادرسی است و سایر قواعد دادرسی انعکاسی در آن نیافته است؛ تحلیل مضمون عهدنامه نشان می دهد که «حکمرانی قضایی» و «مدیریت قوه قضاییه» پایه و مایه اصلی آن بوده و به همین علت، از اساس وارد جزئیات دادرسی و تشریفات رسیدگی نشده است و امکان تحلیل عهدنامه از منظر تشریفات دادرسی محاکم، امری بعید است. وانگهی، به عقیده برخی فقیهان اسلامی، شکل و شیوه دادخواهی و دادرسی، منطقه الفراغ است و حد شرعی معینی ندارد و آن حضرت ضمن اشاره به اصول کلی مدیریت دستگاه قضاء، سایر جزئیات را به بنای عقلا و مقتضیات زمان سپرده و فرمانی در این خصوص صادر نکرده اند.
بررسی نقش تربیتی پدر در پرورش «عواطف اجتماعی» بر اساس قرآن و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۱۶
47 - 57
حوزههای تخصصی:
کم توجهی به نقش تربیتی پدران در تربیت عاطفی کودکان و نوجوانان، آنها را از تربیت صحیح و کامل محروم می کند و عواقب سوئی برای فرد و جامعه دارد. از آنجا که تربیت تحت تأثیر جهان بینی و نگرش های ارزشی حاکم بر هر جامعه ای است، آموزه های دینی می توانند منبع خوبی برای دستیابی به روش های تربیتی باشند. هدف این پژوهش، بررسی نقش پدر در پرورش عواطف اجتماعی فرزندان در قرآن و نهج البلاغه می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. بر اساس یافته ها، اولاً، پدران باید عواطف اجتماعی ذیل را در فرزندان خود پرورش دهند: عواطف اجتماعی نسبت به عموم مردم (شامل: پرهیز از احساس برتری، مردم دوستی متعادل با رعایت حد و مرز، اجتناب از محبت های مذموم، خیرخواهی، همدلی، شاد کردن دیگران، تلاش جهت رفع کدورت میان مردم و مدیریت خشم)، عواطف اجتماعی در ارتباط با خطاکاران (شامل: احساس مسئولیت و اجتناب از بی تفاوتی، اجتناب از کینه توزی و حس انتقام جویی، اجتناب از افراط در دشمنی ها، تقویت امید به اصلاح در خطاکاران، بغض و برائت از ظالمان، عدم تأثیرپذیری از ملامت بی جای دیگران) و عواطف اجتماعی نسبت به مؤمنان و نیکوکاران (شامل: احساس قرابت و یکپارچگی با نیکوکاران و احساس تعهد و وفاداری نسبت به دوستان). ثانیاً، آنها برای این کار می توانند از روش های زیر بهره ببرند: جلب اعتماد متربی، الگودهی، امر و نهی، توضیح و تبیین، موعظه حسنه، تمثیل و تشبیه، تزئین کلام، انذار، دعا و مددخواهی از خداوند.
واکاوی توصیفی- تحلیلی تعبیرهای کنایی در سه آیه قرآن و سه حدیث نهج البلاغه (مطالعه موردی: بررسی ترجمه ها و تفسیرها و شروح برگزیده قرآن و نهج البلاغه)
حوزههای تخصصی:
همواره تعابیر کنایی یکی از اسلوب های مهمّ بیانی در همه زبان ها بوده است. قرآن کریم و نهج البلاغه که با زبان عرف عام با مردم سخن می گویند، آکنده از این نوع از تعابیراند و یکی از عرصه های جولان ترجمه تعبیرهای آن ها، برگردان کنایات قرآن و نهج البلاغه به زبان فارسی محسوب می شود؛ چراکه از بین گونه های ترجمه های ارتباطی یا معنایی که مترجمین برای تعابیر کنایاتی بهره برده اند، نواقصی به چشم می آید که محل بررسی و تبیین کننده ضرورت این پژوهه است. در این جستار، با روش توصیفی- تطبیقی و با ابزار کتابخانه ای، برخی از این دسته ترجمه ها ارزیابی و معنای ارجح کنایه ها تبیین می گردد و درفرجام نظر مفسّران قرآن کریم و شارحان نهج البلاغه درباره تعبیرهای توصیف و مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. براساس یافته های این پژوهش، کاربرد آرایه ادبی کنایه، جذابیت این متون را برای خواننده بالا برده و نقشی بی بدیل در انتقال پیام های قرآن کریم و نهج البلاغه دارد. همچنین در تعبیر کنایی آیه42 سوره کهف، ترجمه دسته اول و در آیه 18 سوره زخرف، ترجمه گروه دوم و در آیه 10 قصص، ترجمه گروه سوم از مترجمان، صحیح ترین ترجمه ها می باشند. نیز در ارتباط با تعابیر کنایی در نهج البلاغه باید گفت در خطبه 2 نهج البلاغه، همه ترجمه ها گویای مطلبی واحد هستند. در کلام قصار14، مترجمان دسته دوم و سوم، با افزودن شروحی بر ترجمه عبارت کنایی، سعی در روشن تر جلوه نمودن ترجمه کنایه را دارند. در کلام قصار160، ترجمه گروه دوم به عنوان ترجمه منتخب مطرح گردیده است.
تأثیرپذیری اشعار فیض کاشانی از معارف توحیدی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
249 - 267
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه یکی از زیباترین متون دینی در معارف الهی شامل گفتار و پاره گفتارهای علی(ع) است که در قالب بهترین الفاظ و به صورتی هنرمندانه بیان شده و توجه بسیاری از ادیبان و نویسندگان را به خود جلب نموده و در شعر شاعران فارسی زبان بازتاب داشته است. هرچند از فیض بیشتر به عنوان یک مفسر، محدث و عارف یاد شده است، او یکی از شاعران عالم بزرگ شیعی در قرن یازدهم نیز به شمار می رود. ایشان اشعار فراوانی با محوریت توحیدی از خود به جا گذاشته است که پرداختن به آن ها ما را در شناخت بُعد عرفانی فیض، یاری خواهد رساند. پژوهش حاضر در نظر دارد با روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، با واکاوی دیوان شعر فیض کاشانی، الهام پذیریِ فیض از امیر عارفان در معارف توحیدی و شیوه تأثیرپذیری را به تصویر کشد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که بیشترین سطح تأثیرپذیری فیض از معارف توحیدی نهج البلاغه ناظر به معرفی سلبی پروردگار است.
مطالعه ابعاد و مولفه های حقوق شهروندی در نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
متفکران علوم اجتماعی حقوق شهروندی را یکی از مهمترین شاخص های ثبات و امنیت در هر جامعه ای می دانند. حقوق شهروندی به معنای برخورداری شهروندان یک شهر از یک سری حقوق ، مسئولیت ها و امتیازات است. از منظر اسلام، جوهره حقوق شهروندی، حفظ کرامت انسانی و ارزش بشر در اجتماع و ترویج اصول مساوات و آزادی در بهره برداری از مواهب خدادی و ملی است. نهج البلاغه یکی از مهمترین متون ارزشمند اسلامی است که مفاهیم و مضامین به کار رفته در آن الگوهای مفیدی را در زمینه حقوق شهروندی در اختیار حکومت ها و انسان امروزی قرار می دهد. تحقیق حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی خطبه ها و نامه های نهج البلاغه، درصدد مطالعه ابعاد و مولفه های حقوق شهروندی از منظر امام علی علیه السلام است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهمترین ابعاد حقوق شهروندی در نهج البلاغه عبارتند از: حقوق اجتماعی شهروندان، حقوق سیاسی شهروندان، حقوق اقتصادی شهروندان، حقوق فرهنگی شهروندان، حقوق معنوی شهروندان و حقوق قضایی شهروندان.
درنگی بر جدیدترین ترجمه انگلیسی کتاب شریف نهج البلاغه: نقد ترجمه طاهره قطب الدین؛ استاد دانشکده مطالعات آسیا و خاورمیانه کالج سنت جان دانشگاه آکسفورد
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
351 - 397
حوزههای تخصصی:
ترجمه انگلیسی جدید نهج البلاغه به همت خانم دکتر طاهره قطب الدین محقق برجسته خطابه عربی و استاد سابق دانشگاه شیکاگو و استاد فعلی دانشگاه آکسفورد را انتشارات بریل در سال 2024 منتشر کرده است. این کتاب «نهج البلاغه: حکمت و بلاغت علی» نام دارد. ویرایش انتقادی و تحقیق خانم قطب الدین بر مبنای کهن ترین نسخه های خطی از قرن پنجم (یازده میلادی) همراه با ترجمه مقابل در هر صفحه، نسخه خوبی از متن این کتاب ارزشمند را فراروی مخاطبان قرار داده است. ضمن ارج گذاری تلاش ها و زحمات این استاد برجسته در ترجمه این کتاب شریف و احترام به مقام علمی و پژوهشی ایشان، این مقاله به اختصار، به بررسی پاره ای جملات، معادل ها و واژگان ترجمه می پردازد که به نظر می رسد با اصلاح آنها می توان به ترجمه ای دقیق تر از متن نهج البلاغه دست یافت. گفتنی است نقدهای واردشده در سه بخش، لغزشگاه ها، افتادگی ها و پیشنهاداتی برای ترجمه بهتر عرضه شده است.
کنترل استراتژیک از نگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنترل و نظارت استراتژیک یکی از وظایف اصلی مدیریت استراتژیک است که تحقق جهت گیری ها، اهداف و راهبردهای تدوین شده را پی گیری می کند. اهمیت کنترل و نظارت استراتژیک با افزایش پویایی و پیچیدگی بستر محیط خارجی و داخلی بیشتر می شود. در زمان امیرالمؤمنین علی (ع) اشخاص امین و خبره و قابل اعتماد برای کارهای گوناگون منصوب می شدند و از آنان خواسته می شد تا در بخش های مختلف روابط اجتماعی، حاضر و ناظر و امین و رابط و چشم حکومت باشند و مسائل گوناگون را به حکومت و یا مردم منتقل کنند و پل ارتباطی میان مسئولان جامعه و مردم باشند. این مطالعه کیفی که روش جمع آوری اطلاعات و داده های آن، اسنادی و کتابخانه ای بوده، با هدف یافتن و توصیف انواع نظارت و کنترل استراتژیک در مدیریت اسلامی با تأکید بر کتاب نهج البلاغه انجام گرفته و به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی و تکنیک فیش برداری، به تشریح اهمیت کنترل و نظارت راهبردی و ارائه کلیاتی از مفاهیم و بخش های مختلف این حوزه پرداخته است. در این مطالعه، حدود 1696 مضمون از کتاب نهج البلاغه استخراج، پایش، خلاصه و طبقه بندی گردیده است و درانتها به 14 مفهوم کلیدی دست یافته و در قالب مدلی ارائه شده است. پایه گذاری یک جامعه اسلامی که می خواهد بر اساس مبانی و ارزش های اسلامی و در جهت تحقق اهداف اسلامی شود، مستلزم نظام های کنترلی هماهنگ با این ارزش ها و اهداف می باشد.
بررسی ارتباط بین ادراک شفافیت در دین داری مسئولان طبق آموزه های نهج البلاغه و اعتماد اجتماعی شهروندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
38-49
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اعتماد اجتماعی ازجمله پدیده های اجتماعی است که در تعاملات شهروندان نقش حیاتی ایفا می کند و با ایجاد پیوندهای مستحکم اجتماعی، انسجام و یکپارچگی جامعه را فراهم می آورد. در این میان، شفافیت در ارکان مختلف حکومت نیز می تواند سازوکار مؤثر حامی حقوق شهروندان باشد. در اسلام تأکید ویژه ای بر نفاق و دورویی به عنوان یک جریان ضداجتماعی می شود. با توجه به اهمیت موضوع و خلأ مطالعات پیشین در این حوزه، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین ادراک شفافیت در دین داری مسئولان طبق آموزه های نهج البلاغه و اعتماد اجتماعی شهروندان بوده است. روش کار: روش انجام این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از شاخه میدانی است. به منظور بررسی ارتباط بین متغیّرهای پژوهش، 428 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد، دکتری و اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران، مازندران، قم و سمنان به روش نمونه گیری دردسترس جامعه آماری در نظر گرفته شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی تأییدی و الگوی معادلات ساختاری در نرم افزارLISREL و آزمون میانگین در نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج آزمون های آماری حاکی از این است که ادراک شفافیت در دین داری مسئولان تأثیر مثبت و معناداری بر اعتماد اجتماعی شهروندان داشت (53/8T= و 59/0P=). به این معنی که هرچه شفافیت بیشتری در دین داری مسئولان مشاهده شود، اعتماد اجتماعی در میان شهروندان نیز بیشتر می شود. علاوه براین، تجزیه و تحلیل پاسخ های جامعه آماری نشان می دهد که میزان شفافیت در دین داری مسئولان و میزان اعتماد اجتماعی آنان بیشتر از مقدار متوسط ارزیابی شده است. نتیجه گیری: یافته ها گویای این است که با توجه به بارهای عاملی به دست آمده، تقویت هر یک از شاخص های شفافیت در دین داری مسئولان منجر به بهبود سطح اعتماد اجتماعی شهروندان می گردد. بنابراین، با توجه به وضعیت فعلی هر یک از مؤلفه ها، لازم است مسئولان جامعه به منظور بهبود وضعیت اعتماد اجتماعی شهروندان در بهبود شفافیت هر یک از مؤلفه های دین داری کوشا باشند.
واکاوی مضامین پنهان در تصاویر نسخه خاوران نامه ابن حسام و متن نهج البلاغه و گفتمان های مؤثر در شکل گیری این نسخه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
55 - 66
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، خاوران نامه ابن حسام خوسفی، اثری معتبر از دوره تیموریان و ترکمانان که تحت تأثیر مکتب نگارگری شیراز بوده، مورد بررسی قرار گرفته است. تمرکز اصلی تحقیق بر تفاوت های نمایش سیمای حضرت علی (ع) در نهج البلاغه و تصاویر خاوران نامه است. در این مطالعه به منظور جواب به این پرسش ها که چرا و چگونه این تفاوت ها ایجاد شده و چه تأثیری از دین و سیاست در این تصویرسازی ها مشاهده می شود، از تحلیل کتابخانه ای، اسنادی، و تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است.با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان و تحلیل های میشل فوکو، تحقیق به بررسی تأثیرات گفتمان های دینی، سیاسی و نگارگری قرن نهم هجری بر شکل گیری این نسخه پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که چگونه تصاویر خاوران نامه به برساخت مفهوم یک قهرمان جنگ طلب منجر شده که با چهره تیمور و جانشینانش همخوانی دارد. این پژوهش نه تنها به فهم عمیق تری از تأثیرات متقابل هنر، دین و سیاست در دوره تیموریان کمک می کند، بلکه به بررسی نقش نگارگری در شکل گیری مفاهیم تاریخی و مذهبی می پردازد. این تحقیق علل مغایرت تصاویر و ابیات با سیمای آن حضرت در نهج البلاغه را از نظر گذرانده و علل و نحوه غیاب حلقه ی مفقوده (صلح، عدالت و مهربانی) در چهره ایشان را بررسی کرده است.
ساخت نظریه حکمرانی اخلاقی براساس نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ساختار حکمرانی در تعالی و توسعه جوامع حائز اهمیت بسیار است؛ ازآن رو که فقدان و ضعف نظریه پردازی و الگو سازی بومی در عرصه حکمرانی و به کارگیری الگو های حکمرانی غیر هم سنخ، بدون توجه به زیرساخت های فلسفی و فکری آن و یا الگوسازی بر مبنای مفروضات و الگوواره های نامأنوس با خلقیات جامعه و گاه متعارض با روح تاریخی فرهنگی اجتماع، بستر ناکارآمدی و انحطاط دولت ها را فراهم می کند. هدف این پژوهش کشف نظریه حکمرانی در کتاب شریف نهج البلاغه است.روش: این پژوهش کیفی است و در آن، از رویکرد حکمی اجتهادی استفاده شده است. راهبرد (روش) حکمی اجتهادی که با کمک روش شناسی اسلامی به تولید علوم انسانی و اجتماعی می پردازد، هم در بعد حکمی و استدلالی و هم در بعد اجتهادی، اسلامی است. داده ها با کدگذاری از متن کتاب نهج البلاغه استخراج و در قالب جدول مضامین ارائه شده و برای اعتباریابی مضامین کشف شده از روش ژرف کاوی متن محور (مقابله و مقایسه مضامین با متون) بهره گرفته شده است.یافته ها: الگوی حکمرانی اخلاقی بر پایه ساخت اخلاقی شامل سه رکن حکمرانی یعنی شهروندان، کارگزاران حکومتی و ساخت نظام حکمرانی (سیاستگزاری و اجرا) است. بی شک، بن مایه شکل گیری حکمرانی اخلاقی، ساخت انسان اخلاقی است. در الگوی حکمرانی اخلاقی، این انسان گاه در نقش یک فرد و شهروند و گاه یک فعال اجتماعی و کارگزار حکومتی حضور دارد. امام علی (ع) در فرازهای فراوانی از نهج البلاغه این دو ساحت را با ویژگی های جزئی آن توصیف کرده است. ساحت سوم در الگوی حکمرانی اخلاقی، ناظر بر رسمیت بخشیدن به جریان حکمرانی فراتر از سطح فرد است. این سطح ناظر بر ماهیت خط مشی گذاری و ساختار اجرایی است.نتیجه گیری: مضامین به دست آمده از متن نهج البلاغه، دو الگوی حکمرانی مطلوب (علوی) و نامطلوب (اموی و سوء) را ترسیم می کند. براساس رویکرد حکمی اجتهادی، این دو نوع حکمرانی را می توان به عنوان الگوی محقق (حکمرانی سوء) و الگوی مطلوب (حکمرانی اخلاقی) تصور نمود. از نگاه امام علی (ع) و اسلام نبوی، اخلاق امری کلیشه ای نیست بلکه اساس و متن حکمرانی است و ماهیت این حکمرانی، حاکی از نقش اخلاقیات در تنظیم گری روابط بین شهروندان و حاکمان است. [1] Paradigm
ابعاد حریم خصوصی از منظر نهج البلاغه با تأکید به شرح های پیام امام امیرالمؤمنین (ع) و مصباح السالکین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حریم خصوصی به عنوان یکی از اساسی ترین جلوه های حقوق بشر همواره در جوامع و مکاتب گوناگون، از جایگاه ویژه و بسزایی برخوردار بوده است؛ لکن علی رغم نقش پررنگ آن در زندگی افراد و پیشینه ای که از آن برخوردار است، هنوز بر سر تعریف مشخصی از آن توافق نشده است. حضرت علی % در سخنان گوهربار خود در کتاب نهج البلاغه، این حق را در قالب حمایت از حقوق دیگر به رسمیت شناخته و نقض آن توسط دیگری را بر نمی تابند. در این پژوهش با استفاده از اسناد کتابخانه ای و به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، مفاهیم مرتبط با حمایت حضرت علی % از حریم خصوصی، از نهج البلاغه استخراج گردیده و در سه حوزه ی جداگانه مربوط به اموال، جسم و جان و روح و روان و با نیم نگاهی به شروح پیام امام امیرالمومنین آیت الله مکارم شیرازی و مصباح السالکین ابن میثم مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان اهمیت بی بدیل ایشان نسبت به حفظ این حق، نمود عینی یافته است.
نقدی بر مقاله «اعتبارسنجی "النساء نواقص العقول" در نهج البلاغه»: چگونه سخنی اصیل از امام علی (ع) را به صحابه منتسب دانستند؟
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
619 - 675
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو بر اساس نقدهایی نگاشته شده است که امین حسین پوری و وحید عابد بر مقاله «اعتبارسنجی "النساء نواقص العقول" در نهج البلاغه» ارائه داده اند؛ این مباحث در هفدهمین نشست از سلسله نشست های شناسه شیعه (16 اسفند 1402 ش) به میزبانی پژوهشکده معارف اهل بیت (ع) قم ارائه شد.
تاریخ گذاری روایت «النساء نواقص العقول» در خطبه 80 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
35 - 78
حوزههای تخصصی:
روایت نقصان عقل زنان در نهج البلاغه یکی موضوعات چالش برانگیز در روایات زنان است که شایسته است ازطریق روش های نوین حدیث پژوهی آن را بازخوانی نمود. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی و براساس تاریخ گذاری اسناد و متن و تعیین حلقه مشترک و ترسیم شبکه اسناد انجام شده است. بنابر یافته های پژوهش، این روایت پیش از ورود در نهج البلاغه در منابع روایی اهل سنت به گستردگی وجود داشته و از نیمه اول قرن دوم در مدینه توسط یزید بن عبدالله بن الهاد از راویان اهل سنت مطرح گردیده و تا قرن سوم در مناطق کوفه، بغداد و مصر با متون متفاوت و بسط متن، بازتاب یافته است. همین مضمون بدون سند با دو تحریر متفاوت به منابع روایی شیعه راه یافته است. در تحریر اول، متنِ اهل سنت را تداعی می کند و تحریر دوم متن نهج البلاغه است که با نام عایشه جمع گردیده است. پیش تر از نهج البلاغه این متن در قرن سوم در المسترشد طبری شیعی با عنوان «بعد از جنگ نهروان» به شکل ادراج آمده است. به نظر می رسد متن نهج البلاغه تقطیع سید رضی از متن المسترشد است که با اضافاتی در حکم یک خطبه مستقل در مذمت عایشه بعد از جنگ جمل عنوان یافته است. با این توصیف، پیش تر در کتاب هایی که در تاریخ جنگ جمل نیز نگارش شده و مربوط به قرن اول تا سوم بوده اند، به این روایت هیچ اشاره ای نشده است و لذا این روایت در متون شیعه تاریخ ظهور متأخری را در قرن سوم هجری نشان می دهد.
ظرفیت متن مقدس در مبناسازی برای حقوق با تاکید بر برداشت از خطبه 216 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
156 - 181
حوزههای تخصصی:
جوشش بسیاری از معارف و علوم در حوزه های مختلف از حدبث، به معنای ظرفیت بی نظیر آن در هدایت بشر به علوم و معارف الهی و بشری است. به نظر می رسد عرضه حوزه های معرفتی جدید بر حدیث، به دریافت رهنمود های کلان و مبنایی و راه گشا در معرکه آراء متعارض و گیجه کننده ، منجر خواهد شد. در این نوشتار بحثی از حوزه معرفتی فلسفه حقوق یعنی « مبنای الزام در حقوق» که معرکه آراء و کشمکش بین فلاسفه و همینطور حقوقدانان است بر حدیث عرضه شده است. از گذشته، گروهی، عدالت و گروهی قدرت حکومتها را، مبنای الزام قواعد حقوقی می دانستند. در این میان، متنی از خطبه 216 نهج البلاغه در دسترس ماست که می تواند در مبناسازی برای حقوق، نگرش تازه ای ایجاد کند؛«... لِقُدْرَتِهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ لِعَدْلِهِ فِی کُلِّ مَا جَرَتْ عَلَیْهِ صُرُوفُ قَضَائِهِ ».. ایشان ، بر خلاف حقوقدانان، هم عدالت و هم قدرت را، توآم با هم، مبنای حقوق دانسته است. نویسنده با بررسی این عبارت، تأکید دارد که بر اساس این متن، دو امر عدالت و قدرت مکمل و در طول یکدیگرند و رقابت و تضادی با هم ندارند.
بازخوانی حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه در ارتباط با ضرورت دینی ازدیاد نسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های نهج البلاغه که یکی از منابع حدیثی معتبر است جایگاه ارزنده ای در میان شیعیان دارد و چون پیروان مذهب امامیه قائل به عصمت گوینده آن یعنی، امام علی (ع) هستند، ضروری است تا روایات موجود در این کتاب از نظر سندی، متنی و کیفیت صدور ارزیابی شود. حدیث «قِلَّهَ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ» که سیدرضی آن را در شمار حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه ذکر نموده است از جمله گفتارهای چالش برانگیز در ارتباط با مسئله فرزندآوری است که امروزه برداشت های متفاوتی از آن ارائه می شود. نیاز جامعه اسلامی به ازدیاد نسل بر اهمیت بررسی محتوای این روایت افزوده است. براین اساس، پژوهش حاضر به روش تحلیلی- اسنادی و با هدف بازخوانی حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه برای کشف مراد اصلی گوینده این کلام در ارتباط با ازدیاد نسل انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که هیچگونه ترغیب مخاطب به کاهش تعداد اولاد در روایت فوق وجود ندارد. براساس ادله ای چون همخوانی کلام امام علی(ع) با منطق و همسویی آن با تجربیات و داده های عقلی، می توان دریافت که سخن آن حضرت فقط ناظر به حقیقتی خارجی بیان شده است و نمی توان آن را در مقام نفی مطلوبیت فرزندآوری دانست. آموزه های قرآنی، روایی، فقهی، روان شناختی و همچنین سیره اهل بیت(ع) نیز بر مفاهیمی مطابق با اهمیت فرزندآوری و تداوم نسل بشر از طریق توالد و تربیت اولاد شایسته ای که زمینه ساز رشد و پیشرفت جامعه باشد، دلالت دارد.
رهیافتی تاریخی به عبارت «حائک بن حائک» در خطبه 19 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
397 - 414
حوزههای تخصصی:
واژه حائک در خطبه 19 نهج البلاغه خطاب به اشعث بن قیس به کار رفته است. این واژه از نظر لغوی دربردارنده معانی مختلفی از جمله ضمیمه کردن چیزی به چیز دیگر، بافندگی پارچه، راه رفتن با تکبر و ناز و معنای مجازی جمله سازی و شعر گفتن است. شارحان نهج البلاغه در گزینش و تطبیق این معانی بر اشعث بن قیس دیدگاههای مختلفی ارائه کرده اند که برخی از آنها با واقعیت تاریخی و برخی دیگر با کلام و سیره حضرت علی (ع) مطابقت ندارد. این مقاله ضمن بررسی معانی مختلف واژه حائک به نقد و بررسی دیدگاه های شارحان نهج البلاغه در عبارت «حائک بن حائک» می پردازد و تلاش می کند تا بر اساس سیاق خطبه و مستندات تاریخی موجود، معنای صحیح آن را مشخص سازد. نتایج این مقاله نشان می دهد که از بین چهار معنای بافنده بودن اشعث، نقصان عقل و قلت استعداد، راه رفتن با تکبر و ناز و کذاب بودن وی، صرفا معنای اخیر به دلیل سازگاری با شرایط صدور خطبه و سیاق آن، صحیح به نظر می رسد. دیگر معانی ذکر شده به دلایلی همچون نبود شواهد تاریخی مشخص و صحیح نبودن پیش فرض بافنده بودن اشعث، قابلیت استناد ندارند.
استعاره جهتی در نهج البلاغه؛ مطالعه موردی: حکمت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
73 - 89
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی شناختی امروز، استعاره وسیله ی زیبایی شناختی نیست که کاربردی ادبی داشته باشد بلکه ابزاری است که با آن اندیشه آدمی تبلور می یابد و مفاهیم انتزاعی و غیرمحسوس به تصویر کشیده می شود. نهج البلاغه نیز به عنوان اخ القرآن، مشحون از مفاهیم انتزاعی است که از نظر محتوا و کلام با هم منسجم هستند و بین آن ها تعامل گفتمانی وجود دارد؛ لذا می توان با استفاده از نظریه استعاره مفهومی، شناخت بهتری نسبت به اندیشه گوینده سخن پیدا نمود. یکی از انواع استعاره های مفهومی، استعاره جهتی است که مفاهیم انتزاعی را در قالب جهت های شش گانه مفهوم سازی می کند. جهت هایی که از یک سو ریشه در تجربه و فرهنگ اهل زبان دارند و از سوی دیگر مفاهیم مجرد را به تصویر می کشند. پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس نظریه استعاره مفهومی، نقش معنایی جهات شش گانه را در حکمت های نهج البلاغه بررسی کند و از طریق آن، مفاهیم بدیع حوزه مقصد را با استفاده از حوزه مبدأ هر چه روشن تر نماید. در جهت تحقق این هدف، تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که استعاره های جهتی چگونه مفاهیم انتزاعی حکمت های نهج البلاغه را می نمایاند؟ بر اساس نتایج، نشانه های دربرگیرنده کوچ کردن، مرگ، فرشته شدن عفیف و نشانه های دربردارنده آرزو، سفر آخرت با استعاره های نزدیک و دور مفهوم سازی شده اند؛ هم چنین معانی متعالی مانند علم با عمل، چشم پوشی و اسلام با استعاره بالا و بالاترین به تصویر درآمده است و معانی انحطاطی مانند عدم آمادگی قلبی و نگذاشتن ارث با استعاره روی گردانی آمده است.
بررسی معنای «کتاب الله» در خطبه های 17 و 147 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
68 - 87
حوزههای تخصصی:
دوحدیث در خطبه های 17 و 147 نهج البلاغه ذکر شده که از قول امیرمؤمنان (ع) تحریف را به کتاب الله نسبت می-دهند، این دو روایت مورد استناد موافقان تحریف قرآن قرار گرفته است؛ با توجه به اهمیت موضوع، لازم است از لحاظ محتوایی و دلالی مورد بررسی قرار گیرند. پرسش اصلی این که منظور از تحریف و منظور از کتاب در این روایات چیست؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته و هدف از آن بررسی دلالی و متنی روایات مذکور است. نتایج به دست آمده از آن روشن می سازد که محتوای مصحف حضرت(ع) از جنس وحیانی بوده و شامل تنزیل و تأویل می باشد، یعنی علاوه بر وحی قرآنی، وحی بیانی نیز در حاشیه مصحف حضرت ثبت شده بود. امیرمومنان (ع) به آن مجموعه واژه کتاب الله اطلاق کرده است. پس واژه کتاب اعم از واژه قرآن بوده و رابطه بین کتاب و قرآن، عموم و خصوص مطلق است. و منظور از تحریف حذف وحی بیانی از کتاب الله است. از خلال بررسی این حدیث معنای واژه کتاب در حدیث ثقلین نیز روشن می گردد.
الگوپردازی دکترین نظامی بر پایۀ آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
315 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از غنی ترین منابع شناخت دینی در حوزه دفاع نهج البلاغه است که حاوی تدابیر و رهنمودهای امام علی (ع) در این خصوص است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی، استخراج، تلفیق محتوایی و الگوپردازی این آموزه ها در قالب دکترین نظامی انجام شده است.روش شناسی: این پژوهش در قالب پارادایم تفسیرگرایی و با رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد تحلیل مضمون انجام شده است. منابع اطلاعاتی آن شامل آموزه های نظامی نهج البلاغه است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با کمک ابزار شبکه مضامین تحلیل و گزارش شده اند.یافته ها: آموزه های شناسایی شده در قالب مقوله های اصلی دهگانه ای تلفیق شده اند که عبارت اند از: شایستگی های اعتقادی، شایستگی های ارزشی، شایستگی های اخلاقی، قابلیت های شخصیتی، قابلیت های شناختی، قابلیت های هیجانی، آموزه های رفتار نظامی، آیین رزم، مأموریت گرایی الهی و قرب و رضای الهی. ارتباط میان این مقوله ها نیز در قالب الگویی چندسطحی ارائه شده است.نتیجه گیری: ماهیت انسان مدارانه، اخلاق گرایانه و ارزش محورانه سازمان های دفاعی در جوامع اسلامی وجه تمایز بارز آن ها به شمار می رود که بر دکترین نظامی آن ها در هر سه سطح تأثیرگذار است. الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند به شناخت بهتر مأموریت، اخلاق حرفه ای نظامی گری، شایستگی های موردنیاز نظامیان و سبک فرماندهی در سازمان های دفاعی جوامع اسلامی یاری رساند.