پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات (علوم و فناوری اطلاعات سابق)
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره 36 بهار 1400 شماره 3 (پیاپی 105) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
علم آزاد بستر و ساز وکاری است که علم یا دستاوردهای علمی ازابتدا تا انتها ب هصورت شفاف مدیریت شوند و در دسترس همه اقشار جامعهقرار گیرند. این مفهوم مؤلفه بسیاری از داده پژوهشی آزاد، ارتباطات علمیآزاد، و دسترسی آزاد را پوشش م یدهد و با توجه به اهمیت آن، کشورهای متعددی بر اساس ظرفی تهای خود سیاس تهایی را اتخاذ کرد هاند تا بستری مناسب برای آزاد بودن علم فراهم شود. از این رو، هدف اینپژوهش ارائه الگویی برای سیاس تهای تسهیلگر علم آزاد در ایران است که با رویکردی کیفی و بر اساس گرو ههای کانونی متشکل از پژوهشگرانو متخصصان مرتبط با علم آزاد انجام شد. یافت هها نشان داد که با توجه به شرایط و زیست بوم کشور شایسته است سیاس تهای تسهیلگر علم آزاد حول پنج مقوله اصلی شناسایی ماهیت علم، رفع موانع، تفکیک حیطه )مؤلف ه(های علم آزاد ، انگیز هبخشی، و تفکیک سطوح اجرای علم آزاد تدوین شوند. سپس، الگوی پیشنهادی این سیاس تها بر پایه مدل تحلیلی استپ)وی( با توجه به شش ساحتِ محیطی، فناوری، اجتماعی )فرهنگی(،اقتصادی، سیاسی )حقوقی(، و ارزش به همراه توصی ههای سیاستی ارائه شد. توجه به همگان یشدن علم و برقراری تسهیلاتی که بتواند در تمامی چرخه علم بستر شفافیت و آزاد بودن را تأمین کند، بسیار اهمیت دارد و شایسته است این مهم در سیاس تهای علم، فناوری، و نوآوری منعکس شود تا بتواند زیس تبوم علم، فناوری، و نوآوری در ایران را ب هدرستی هدایت نماید.
پژوهش های حیطه ربط در ایران: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ربط از جمله مفاهیمی است که به تأیید بسیاری از محققان نقشی اساسی و مهم در بازیابی اطلاعات دارد. این نقش در ایران نیز طی سا لهای گذشته مورد توجه قرار گرفته و مطالعات متنوعی پیرامون آن به عمل آمدهاست. با وجود این، دید روشنی در مورد مطالعات ربط در ایران وجودندارد. پژوهش حاضر با هدف مرور نظا ممند پژوه شهای حیطه ربط درایران صورت گرفته است. ب همنظور دستیابی به منابع، پس از تعیین پرسش و معیارهای ورود و خروج منابع، پایگا ههای اطلاعاتی هدف با استفاده از کلیدواژ ههای مرتبط با این حوزه جس توجو شد و پس از آن، 108 منبع شناسایی و وارد مطالعه گردید. برای استخراج داد هها، ابتدا فرم استخراج ب هصورت دستی طراحی شد و داد ههای » اکسل « داد هها در نرم افزار استخرا جشده با استفاده از این نر مافزار آنالیز و نمودارهای مربوطه رسم شد. بررسی منابع حوزه ربط در ایران نشا ن داد که م یتوان مطالعات در این حوزه را در 6 گروه شامل مانعیت، جامعیت، جامعیت و مانعیت، بازخورد ربط، قضاوت ربط، و منابع مروری دسته بندی کرد. این پژوهش نشان داد که اغلب مطالعات حوزه ربط ب هصورت عینی انجام گرفته و محققان این حوزه از بین انواع نظا مهای بازیابی اطلاعات بیشتر به پژوهش در موتورهای جس توجو پرداخت هاند. همچنین، نتایج بررس یها حاکی از آن است که جدیدترین مطالعات در زمینه ربط به حوزه قضاوت ربط تعلق دارد و بازخورد ربط حیطه ای است که متخصصان علم اطلاعات و دان ششناسی در آن کم کار بود هاند. در ارتباط با روش تحقیقِ پژوه شهای حوزه ربط باید گفت که بیشتر آ نها کمّی بوده است؛ در صورتی که روش کیفی، ب هویژه در ربط ذهنی و کاربرمدار که دیدگاه و نظر انسان در مرکز توجه قرار دارد، می تواند بسیار کارآمد باشد.
استفاده از عناصر هستان نگاری موجود در ساخت هستان نگار جدید: ارائه و آزمون روشی نظام مند مبتنی بر ادغام هستان نگارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیی از رو کیردها در ساخت هستان نگار جدید ادغام عناصر هستا ننگارهای موجود است. ب هرغم ارائه ابزار و رو شهای مختلف ادغام هستان نگار، تعداد بسیار کمی از آ نها در تعاملی یکپارچه با یک رو ششناسی توسعه هستان نگار عمل کرده و هی چیک زبان فارسی را پشتیبانی نم یکند. در این نوشتار روشی نظام مند برای استفاده از هستا ننگارهای موجود با پشتیبانی از زبان فارسی و در تعامل با یک رو ششناسی کامل توسعه هستان نگار معرفی شده است. از آنجا که این پژوهش ب هدنبال ارائه یک محصول فناوری اطلاعات )یک روش و ابزار مرتبط با آن( است، روش پژوهش علم طراحی را به کار گرفته است. فرایند و الگوریت مهای روش پیشنهادی این پژوهش بر اساس چرخه عمومی پژوهش علم طراحی ایجاد شده و بهبود و تکامل یافته اند. این روش برای تولید هستا ننگار جامع مؤسس ههای آموزشی و پژوهشی زیرمجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مورد استفاده قرار گرفت و محصول نهایی در تقابل با یک استاندارد طلایی، ارزیابی و صحت آن تأیید شد. یافت ههای مهم این پژوهش شامل یک روش ساخت هستا ننگار با رویکرد ادغام عناصر هستان نگا رهایموجود و همچنین، یک هستان نگار آموزش عالی حاصل از اجرای این روش است.
ارزیابی تأثیر پژوهش با استفاده از دگرسنجی(مطالعه موردی: تولیدات علمی ایران در حوزه های علوم اجتماعی و علوم کامپیوتر، نمایه شده در پایگاه اسکوپوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر مطالعه ای کاربردی است که با هدف ارزیابی تأثیر تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی در دو حوزه علوم اجتماعی و علوم کامپیوتر با استفاده از شاخص های دگرسنجی(آلتمتریکس) و علم سنجی انجام شده است. در این پژوهش مقاله های منتشر شده پژوهشگران ایرانی در حوزه های موضوعی علوم کامپیوتر و علوم اجتماعی که در بازه زمانی 2014 تا 2018 در پایگاه اسکوپوس نمایه شده اند و به دلیل دارا بودن شناساگر شیء دیجیتال ( DOI ) امکان رصد فعالیت آلتمتریک آنها وجود دارد، مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای بررسی حضور و میزان انتشار بروندادهای پژوهشی در رسانه های اجتماعی و نیز سنجش میزان تأثیر آنها از اطلاعات برخی از مهم ترین ارائه دهندگان خدمات آلتمتریکس از قبیل آلتمتریکس اکسپلورر و پلام آنالیتیکس استفاده شده است. همچنین ارتباط عوامل مختلف از قبیل(همکاری علمی پژوهشگران و دسترسی آزاد مجلات) با میزان تأثیر بروندادهای مورد مطالعه و نیز ارتباط بین فعالیت آلتمتریک و کیفیت مجلات پژوهشی با استفاده از آزمون های همبستگی مناسب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این پژوهش نشان داد میزان حضور مقالات پژوهشگران ایرانی حوزه علوم اجتماعی در رسانه های اجتماعی حدود 12 درصد و در حوزه علوم کامپیوتر تنها حدود چهار درصد از مجموع مقالات بازیابی شده را تشکیل می دهد. مهم ترین رسانه های اجتماعی منتشرکننده مقالات پژوهشگران ایرانی در هر یک از دو حوزه موضوعی فوق به ترتیب عبارتند از: مندلی، توییتر و فیسبوک. با توجه به پایین بودن میزان ضریب همبستگی دو متغیر همکاری علمی پژوهشگران و میزان تأثیر تولیدات علمی، به نظر می رسد افزایش تعداد نویسندگان مقالات در دو حوزه موضوعی فوق، تأثیر قابل توجهی در نمره آلتمتریک این مقالات ندارد. نتایج آزمون همبستگی وجود رابطه آماری معنادار و ضعیفی را میان دو متغیر دسترسی آزاد مجلات و میزان تأثیر علمی مقالات(نمره آلتمتریک) در حوزه علوم اجتماعی نشان می دهد. در حالی که در حوزه علوم کامپیوتر رابطه آماری معنی دار بین دو متغیر فوق مشاهده نشد. همچنین با توجه به وجود همبستگی بین دو متغیر کیفیت مجلات منتشرکننده مقالات و عملکرد آلتمتریک آنها در هر دو حوزه موضوعی می توان نتیجه گرفت مقالات منتشرشده در مجلات با شاخص های کیفیت بالاتر، دارای نمره آلتمتریک بیشتری بوده و از میزان حضور بیشتری در رسانه های اجتماعی برخوردار هستند. نتایج اینگونه مطالعات نشان می دهد با بهره گیری از شاخص های آلتمتریکس می توان میزان تأثیر بروندادهای پژوهشی در حوزه های مختلف موضوعی را ارزیابی و با یکدیگر مقایسه کرد. در همین راستا سیاست گذاران علم و فنآوری می توانند در کنار شاخص های سنتی ارزیابی پژوهش، از شاخص های نوین آلتمتریکس به عنوان ملاکی برای ارزیابی علمی پژوهشی پژوهشگران و دانشگاهیان در سیاست گذاری علم استفاده نمایند.
ارزیابی و پیش بینی عوامل کیفیت پاسخ ها در سیستم پرسش و پاسخ شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت: مطالعه موردی قلمرو موضوعی مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع پرسش و پاسخ مجازی[1] به افراد کمک می کنند تا به اطلاعات مورد نیاز خود فراتر از پرس و جوهای مبتنی بر کلمات کلیدی سنتی و بازیابی اسناد و مدارک دست یابند. این جوامع به کاربران این امکان را می دهند تا اطلاعات مورد نیاز خود را به صورت پرسش مطرح نمایند و پاسخ یا پاسخ هایی را از دیگر اعضاء دریافت کنند. اما امکان تشخیص بهترین پاسخ از بین پاسخ ها و ارزیابی کیفیت آنها به طور واضح و قطعی وجود ندارد. هدف این پژوهش ارزیابی و پیش بینی کیفیت پاسخ ها در شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت است. جهت دستیابی به این هدف، پرسش و پاسخ های وارد شده به این شبکه در قلمرو موضوعی مدیریت دانش در بازه زمانی ژانویه تا ماه می سال 2019 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات مورد نیاز توسط خزنده سایت گردآوری شد. در نهایت تعداد 54 پرسش و 443 پاسخ جهت تجزیه و تحلیل در دو سطح توصیفی و استنباطی توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، به ترتیب متغیرهای مرتبط بودن، کفایت داشتن و مختصر بودن با نسبت بخت های 3/626، 3/44 و 3/148 بیشترین قدرت پیش بینی درستی یا نادرستی پاسخ ها را دارند. درواقع درستی پاسخ ها در صورت مرتبط بودن پاسخ دریافتی با پرسش به میزان 3/626، درصورت وجود اطلاعات کافی در پاسخ 3/440 و دریافت پاسخ های مختصر به میزان 3/148 افزایش خواهد یافت. [1] Virtual Q&A communities
شناخت و تحلیل سیستمی متدولوژی های کیفیت داده و ارائه یک چارچوب جامع (با استفاده از روش فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم وجود تحقیقات فراوان در حوزه کیفیت داده، تاکنون پژوهشی که بتواند دیدگاه جامعی نسبت به متدولوژی های کیفیت داده فراهم آورد، انجام نشده است. در این مطالعه 3909 مقاله و پژوهش مرتبط در بازه ی زمانی ماقبل 2020 از نمایه های استنادی وب آوساینس[1] و اسکوپوس انتخاب شد که با استفاده از روش فراترکیب و معیارهای ورود در نهایت 27 مقاله در راستای هدف پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این راستا ضمن به کارگیری دیدگاه سیستمی، با استفاده از روش کدگذاری باز، کدهای مربوط به سه مقوله ی اصلی رویکرد سیستمی شامل ورودی، فرایند و خروجی استخراج گردیدند و مفاهیم مشابه در کدهای فرعی و در ادامه کدهای فرعی در کدهای اصلی دسته بندی شدند. ورودی های اصلی شامل زمینه و وضعیت سازمان، داده ها و منابع اطلاعاتی و ابعاد کیفیت داده هستند. همچنین گام های متدولوژی های کیفیت داده در سه مرحله اصلی بازسازی وضعیت، ارزیابی/ اندازه گیری و ارتقاء طبقه بندی شده اند. علاوه بر این خروجی های کیفیت داده در شش دسته کلی شامل فهرست فعالیت ها و تکنیک های مرتبط مشخص شده برای ارتقاء کیفیت داده ها، فرایندهای کنترل شده یا بازطراحی شده، جریان ها و پایگاه های داده اندازه گیری یا ارتقاء داده شده، نتایج ارائه شده از وضعیت کیفیت داده، سیاست ها یا قوانین کیفیت داده تصحیح شده و هزینه ها و منفعت ها طبقه بندی شده اند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند ابزار مناسبی جهت شناخت متدولوژی های کیفیت داده موجود و همچنین ارزیابی نقاط ضعف و قوت متدولوژی های کیفیت داده باشد. [1] Web Of Science (WOS)
خلاصه سازی متون فارسی با استفاده از رویکرد کدگذاری تنک و بازنمایی عصبی جملات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گستردگی و تنوع اطلاعات متنی باعث پیچیدگی فرایند یافتن دانش و الگو های مورد نظر از میان آن ها گردیده است. یکی از گام های موثر برای کاهش این مشکل خلاصه سازی متون می باشد. در چند دهه گذشته، مسئله خلاصه سازی با توجه به نمونه های گوناگون از جهات و ابعاد مختلف بررسی شده است. خلاصه سازی فرآیندی هوشمند است که انجام آن حتی برای انسان ها ساده نمی باشد و هر فردی با توجه به دیدگاهش می تواند نتیجه متفاوتی ارائه دهد. یک خلاصه مناسب باید دارای سه ویژگی پوشش، تنک بودن و تنوع باشد. بدین منظور در این پژوهش برای در نظر گرفتن این ویژگی ها یک روش بر مبنای کدگذاری تنک ارائه می گردد. با استفاده از این روش جملاتی به عنوان خلاصه نهایی انتخاب می گردند که حداقل خطا را در بازسازی جملات متن ورودی داشته باشند. سپس با استفاده از روش های عصبی در بازنمایی معنایی کلمات و همچنین متون به بهبود روش پیشنهادی پرداخته می شود. برای ارزیابی روش پیشنهادی از مجموعه دادگان پاسخ استفاده شده است و نشان داده می شود که روش پیشنهادی عملکرد بهتری نسبت به سایر پژوهش های انجام شده بر روی این دادگان در زبان فارسی دارد. مدل پیشنهادی توانسته است به میزان 10.02% و 8.65% به ترتیب در معیار F روژ-1[1] و روژ-2[2] بهبود حاصل نماید. [1] Rouge-1 [2] Rouge-2
ارائه روشی مبتنی بر ژنتیک برای رفع ابهام نام نویسندگان مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش روزافزون حجم مقالات از یک طرف و استفاده از اینترنت و خدمات موتورهای جستجو از طرف دیگر، روش های ابهام زدایی از اسامی پژوهشگران بسیار مورد توجه قرار گرفته است. تاکنون روش های مختلفی برای حل این مشکل ارائه شده که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. هدف این مقاله، ارائه راهکاری جهت شناسایی رکوردهای متعددی است که به یک نویسنده تعلق دارند. بدین منظور بعد از استخراج ویژگی های داخلی و خارجی نویسندگان، یک معیار جدید جهت مشخص کردن میزان مشابهت میان دو رکورد ارائه شده است. اهمیت هر کدام از ویژگی های ارائه شده، با استفاده از الگوریتمی مبتنی بر ژنتیک با دو تابع برازش مختلف تعیین می شود تا از طریق یادگیری نمونه های موجود، بهینه ترین ضرایب بدست آیند. روش پیشنهادی با دو تابع برازش روی داده های آزمایشی مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته و نتایج حاصله نشاندهنده افزایش دقت در روش پیشنهادی با هر دو تابع برازش نسبت به روش قبلی است.
تعیین میزان قابلیت اطمینان در سیستم های پرسش و پاسخ تعاملی به کمک رگرسیون خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی سیستم های پرسش و پاسخ تعاملی به منظور تعیین و ارتقای کارایی آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. با این وجود هنوز روش استاندارد و مخصوصی برای ارزیابی این سیستم ها ارائه نشده است. در ارزیابی یک سیستم پرسش و پاسخ تعاملی معیارهای زیادی تاثیرگذار می باشد. یکی از معیارها، قابلیت اطمینان است. تلاش های اندکی در راستای اندازه گیری اتوماتیک و تعیین دقیق معیارهای قابلیت اطمینان در سیستم پرسش و پاسخ تعاملی با بکارگیری مدل های گوناگون، صورت گرفته است. در این مقاله، یک روش جدید جهت اندازه گیری قابلیت اطمینان، با استفاده از ایجاد مجموعه معیارهای تاثیرگذار بر قابلیت اطمینان اعم از معیارهای کیفی و کمی به کمک رگرسیون ارائه شده است. در این روش ابتدا لیستی از ویژگی های کیفی و کمی تاثیرگذار جمع آوری و سپس با توجه به ضوابط تعیین شده 8 ویژگی کمی انتخاب شدند. سپس براساس پرسشنامه تهیه شده، ضرایب تاثیر سوالات تعیین و با ترکیب این ویژگی ها طبق رابطه پیشنهادی قابلیت اطمینان اندازه گیری شد. ارزیابی عملکرد مجموعه معیارهای انتخابی بر روی چهار سیستم پرسش و پاسخ تعاملی نشان داد که با به کارگیری این مجموعه معیارها، امکان اندازه گیری قابلیت اطمینان برای یک سیستم پرسش و پاسخ فراهم شده است.
ارائه مدل شایستگی مدیر ارشد دیجیتال به عنوان حکمران تحول دیجیتال در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، سازمان ها درک کرده اند که بدون استفاده از فناوری های تحول آفرین و رویکردهای نوین کسب وکار، امکان بقا نخواهند داشت. تحول دیجیتال، مفهومی است که با وجود مطرح شدن در ابتدای این دهه، به سرعت در ادبیات سازمان ها، جایگاه مهم و استراتژیکی پیدا کرده است. بررسی ابعاد تحول دیجیتال در مدل ها و چارچوب های این حوزه، نشان دهنده آن است که حکمرانی تحول دیجیتال، به معنای هدایت و برنامه ریزی تحول دیجیتال، یکی از مؤلفه های ثابت و تأثیرگذار در تحقق اهداف این تحول است. با این وجود، در مبانی نظری این حوزه، تبیین ابعاد حکمرانی تحول دیجیتال و ویژگی های حکمران تحول دیجیتال در سازمان به صورت نظام مند صورت نگرفته است. جایگاه «مدیر ارشد دیجیتال»، مفهومی است که هم در حوزه کسب وکار و هم در حوزه پژوهش های آکادمیک از آن به عنوان حکمران تحول دیجیتال یاد می شود. با وجود اهمیت این جایگاه در موفقیت برنامه های تحولی سازمان و نیز مطرح شدن این جایگاه در ساختار بسیاری از سازمان ها، مدلی همه جانبه برای تبیین شایستگی های وی معرفی نشده بود. در این مقاله به منظور بررسی شایستگی های مورد نیاز مدیر ارشد دیجیتال (به عنوان اساسی ترین سازوکار حکمرانی تحول دیجیتال)، از استراتژی دومرحله ای برای تبیین مدل شایستگی استفاده شد. در گام نخست، با روش فراترکیب، ابعاد این شایستگی و نیز شایستگی های مدیر ارشد دیجیتال شناسایی شد و پس از ایجاد مدل شایستگی، با هدف اصلاح و تکمیل مدل استخراج شده از فراترکیب، از مصاحبه خبرگان استفاده شد تا مدلی برای شایستگی مدیران ارشد دیجیتال تبیین شود. در نهایت مدل مذکور با 71 شایستگی در چهار بعد «خصیصه های فردی»، «مهارت های حرفه ای»، «دانش کسب وکاری» و «دانش فنی» تبیین گردد. خصیصه های فردی و مهارت های حرفه ای، محل اجماع این موقعیت شغلی با اکثریت مدیران ارشد این سطح می باشد، اما نکته تمایز شایستگی های مدیر ارشد دیجیتال در سطح معلومات فنی و شناخت گسترده وی از فناوری های دیجیتال می باشد. مدیران ارشد دیجیتال گستره وسیعی از معلومات فنی و کسب وکاری نیاز دارند تا شایستگی حکمرانی تحول دیجیتال سازمان را داشته باشند.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر آینده بازیابی اطلاعات متنی به روش تحلیل تأثیر متقابل روندها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان کنونی که اطلاعات از هر طرف انسان ها را در برگرفته آنچه بیش از همه اهمیت پیدا می کند، بازیابی صحیح اطلاعات است. بازیابی اطلاعات همواره از دغدغه های بشر بوده به همین دلیل به طور مداوم دستخوش تغییرات بسیاری شده است. یکی از مسائلی که متخصصان حوزه بازیابی اطلاعات همواره به آن اندیشه اند، طراحی یک نظام بازیابی اطلاعات کارا است. از این رو با شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر آینده بازیابی اطلاعات می توان در طراحی این چنین نظامی موفق تر عمل کرد و سهم بیشتری در آینده بازیابی اطلاعات داشت. پژوهش حاضر کاربردی و با استفاده از روش های مرور منابع و تحلیل تأثیرات متقابل انجام شد و برای تحلیل تأثیرات متقابل و شناسایی عوامل کلیدی از نرم افزار میک مک بهره گرفته شد. پژوهش حاضر منجر به شناسایی 13 عامل کلیدی: 1. تبدیل کتابخانه های سنتی به دیجیتال، 2. توسعه و ارتقاء موتورهای جستجو، 3. قالب های جدید محتوا، 4. هوشمند شدن روش های جمع آوری اطلاعات، 5. همگرایی رسانه ها، 6. افزایش تولید محتوا، 7. نسل جدید وب، 8. خودکار شدن فرآیندهای بازیابی اطلاعات، 9. ظهور منابع ترکیبی، 10. داده های عظیم، 11. پردازش ابری، 12. افزایش منابع اینترنتی و 13. استفاده از هوش مصنوعی و پردازش زبان طبیعی در بازیابی اطلاعات مؤثر؛ بر آینده بازیابی اطلاعات شد. که حاکی از سهم زیاد فناوری در آینده نظام های بازیابی اطلاعات متنی است. از این رو ضروری می نماید در عصر انقلاب صنعتی پنجم متخصصان علم اطلاعات بیش از گذشته به ابزار فناوری مجهز شوند
اثر یادگیری استراتژیک بر تقویت سرمایه اطلاعاتی با نقش میانجی معماری دانش سازمانی مطالعه موردی: شرکت های دانش بنیان پارک علم و فناوری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر رشد روزافزون فناوری های اطلاعات و نیازمندی سازمان ها به این مهم جهت بقا و رقابت، موجب شده هر سازمانی که این موضوع را نادیده بگیرد دچار افول و از چرخه رقابت حذف شود. براین اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یادگیری استراتژیک بر تقویت سرمایه اطلاعاتی با تحلیل نقش میانجی معماری دانش سازمانی است. پژوهش حاضر، ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل 600 شرکت دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری تهران می باشند که بر اساس جدول مورگان تعداد 235 نفر از کارکنان این شرکت ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی اتفاقی انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهند، یادگیری استراتژیک بر تقویت سرمایه اطلاعاتی شرکت های دانش بنیان تأثیر مستقیم و معناداری دارد و هم به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی معماری دانش سازمانی بر تقویت سرمایه اطلاعاتی اثر می گذارد. نتایج نشان می دهند، یادگیری استراتژیک یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر تقویت سرمایه اطلاعاتی شرکت های دانش بنیان است که هم به طور مستقیم و هم از طریق معماری دانش سازمانی بر تقویت سرمایه اطلاعاتی اثر می گذارد. همچنین، نتایج در خصوص مباحث یادگیری استراتژیک، معماری دانش سازمانی و سرمایه اطلاعاتی، نوآوری های نظری به همراه داشته و به مدیران و ذی نفعان شرکت های دانش بنیان در درک و چگونگی تأثیرگذاری یادگیری استراتژیک بر تقویت سرمایه اطلاعاتی با تأکید بر معماری دانش سازمانی کمک می کند.