درخت حوزه‌های تخصصی

باستان شناسی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
۱۸۱.

Who were the Rus During the Samanid Period? A Reexamination of 9th-10th Persian and Arabic Textual Accounts in Light of Recent Archaeological, Genealogical, and Genetic Studies

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Rus Viking Identity Samanid Swords Trade Kinship Ukraine R1a1a religion

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۲۰۰
This paper utilizes an approach that combines studies of Samanid period artifacts and textual accounts with modern genetic studies to explore the identity of the people who were involved in long distance trade from the far eastern regions of the Central Asia into Northern Europe. Although this study does not analyze the Samanid works, it reiterates and illustrates how important Iran/Persia was in the history of Europe as well as Central Asia. The information contained in the artifacts and texts gives us the evidence needed to understand the vast trade network and the people who were responsible for the movement of these goods, people and ideas. This study reconfirmed recent genetic studies that the people, collectively termed Rus or Vikings, were a mixture primarily of Scandinavians, Slavs, and Turks, with additional admixing with local populations. The importance of the Persian and Arabic sources addressing contact between the Rus and Eastern people has been thoroughly discussed by Thorir Jonsson Hraundal. In these texts, the Rus were referred to by different names including Majus, Northmanni, Urduman, Warank as well as by other names. One of his many observations is the unmistakable influence of Turkic culture on that of the Rus. This complex ancestry is supported by recent genetic studies and will be discussed in more detail below in light of archaeological evidence. Thus, the term Rus refers to a way of life rather than a homogenous ethnic or cultural group. However, this study refined the identity of the people responsible by observing a correlation between the distribution of the genetic haplogroup R1a sub-clade and the long-distance trade routes across Central Asia to Northern Europe, with the central focus in Eastern Europe. Despite the vast distance, the evidence indicates that there were cultural contacts between people with linked ancestry. The study is important because it begins to reveal the unexpected influence of Eastern cultures on those of Northern Europe.
۱۸۲.

آسیب شناسی نقوش برجسته صخره ای نمونه موردی آرامگاه خشیارشا

کلیدواژه‌ها: نقوش برجسته سنگ آهک آسیب شناسی آرامگاه خشیارشا آثار صخره ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۴۶
آثار سنگی از زمان ساخت دچار هوازدگی و فرسایش میشوند. اولین مرحله حفاظت شناخت آسیب های وارده به اثر و رفع عوامل آسیب رسان است. در این پژوهش آسیب شناسی آرامگاه خشیارشا واقع در محوطه تاریخی نقش رستم با استفاده از مطالعات کتابخانه ای بررسی های میدانی زمین شناسی و مطالعات آزمایشگاهی انجام شد. نتایج مطالعات پتروگرافی نشان داد که این سنگ ها متعلق به سازند سروک هستند. ردیف رسوبی این سازند توالی لایه های سنگ آهک ضخیم و به رنگ روشن را نشان می دهد با انجام روش ژئوفیزیکی رادار نفوذی زمین GPR) دو دسته شکستگی اصلی و بزرگ در محدود آرامگاه خشیارشا شناسایی شد. روند غالب این شکستگی ها شمالی جنوبی و شرقی غربی است. در محل تقاطع شکستگی ها پدیده های انحلالی توسعه بیشتری یافته اند به طوری که حفرات انحلالی و تخلخل غاری بر روی اثر شکل گرفته اند. در این پژوهش حضور انواع گیاهان عالی و گلسنگ ها از نوع سیانوباکتری از طریق مطالعات میدانی مورد بررسی قرار گرفت.
۱۸۳.

بررسی شیوه های تدفین دوره اشکانی در گورستان باستانی لیارسنگ بُن املش

کلیدواژه‌ها: املش گورستان لیارسنگ بُن اشکانی گوردخمه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۴۲
مجموعه باستانی لیارسنگ بُن در روستای شیرچاک، بخش رانکوه شهرستان املش استان گیلان قرار دارد. این گورستان در ضلع شرقی مجموعه باستانی لیارسنگ بُن و در دامنه کوه آهینبَرتَله واقع شده است. در این گورستان 130 گور مورد شناسایی و کاوش قرار گرفت. براساس نتایج حاصل از تاریخ گذاری به روش رادیوکربن، دیرینگی این گورستان هم زمان با دوران اشکانی و ساسانی بین سال های 38 پ.م. تا 123 م.، و 45 پ.م. تا 80 م.، تعیین شده است. هدف از انجام این پژوهش مطالعه ساختار تدفین های اشکانی در گورستان لیارسنگ بُن درنظر گرفته شد. آن چه ضرورت پژوهش حاضر را توجیه نموده است، مستندسازی و انتشار مهم ترین دستاوردهای کاوش در زمینه شناخت ساختارهای تدفینی روزگار اشکانی در این منطقه است و هم چنین تلاشی برای مستندسازی حاصل کاوش ها پیش از تخریب محوطه توسط عوامل طبیعی و انسانی. نگارندگان، کوشش نمودند در پژوهش حاضر به این پرسش ها پاسخ دهند که در گورستان لیارسنگ بن چه ساختارهای تدفینی بیشتر مدنظر کنش گران وقت بوده است؟ دیگر آن که، این ساختارهای تدفینی با کدام ساختارهای تدفینی هم عصر در منطقه و بیرون منطقه قابل مقایسه است؟ نتیجه آن که از میان شیوه های متنوع تدفین در عصر اشکانی تنها سه شیوه دخمه ای، چاله ای و خمره ای در گورستان لیارسنگ بن شناسایی شد که به ترتیب بسامد گورهای دخمه ای، چاله ای و درنهایت خمره ای حاکی از تنوع تدفینی در این گورستان بوده است که ضمن شباهت با تدفین های منطقه ای، یادآور و مشابه نمونه های فرامنطقه ای بوده است. داده های این پژوهش ازطریق اطلاعات حاصل از شش فصل کاوش میدانی در گورستان لیارسنگ بُن گردآوری شده است و به روش تحلیل توصیف تاریخی و هم چنین مقایسه با سایر گورستان های هم افق به لحاظ تاریخی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
۱۸۴.

بررسی قدمت نمونه های کاشی قبه سبز کرمان به روش ترمولومینسانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قبه سبز سالیابی کاشی معرق ترمولومینسانس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۸۱
شرح معماری بنایی باشکوه از دوره قراختائیان کرمان در سفرنامه های افرادی چون مارکوپولو، استاک، سایکس باعث شده که در دهه های اخیر مطالعه روی بنای قبه سبز در جهت کشف آثاری از آن دوره صورت گیرد. ازآنجاکه تنها اثر باقی مانده از این بنا تنها ایوانی مزین به کاشی معرق و همچنین کاشی های ریخته از بنا است و محققین معاصر در خصوص قدمت این تزئینات نظرات متفاوتی دارند، این پژوهش سعی دارد در جهت رفع شبهات، سال یابی نمونه کاشی های بنای قبه سبز کرمان را مدنظر قرار دهد؛ بنابراین در این پژوهش به روش ترمولومینسانس، سال یابی سه نمونه از کاشی های بنا متعلق به سه محل مختلف، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان داد که کاشی ها هر یک مربوط به دوره های مختلف است به گونه ای که کاشی نمونه A-100 از سایر نمونه ها قدمت کمتری دارد. این نمونه که مربوط به کاشی زغره یکی از ستون های پیچ دو طرف ایوان است، به دوره معاصر (قاجار) تعلق دارد و نمونه کاشی استفاده شده در قاب دو طرف سردر A-90)) از دو نمونه دیگر قدیمی تر است و در حدود حکومت تیموریان در بنا نصب شده است. نمونهA- 80 در زمان صفویه به بنا نصب شده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که این بنا طی حوادث طبیعی و غیرطبیعی که تاریخ نشان می دهد مورد مرمت های متفاوت قرار گرفته و نمی توان کاشی ها را به دوره ای مشخص نسبت داد.
۱۸۵.

گونه شناسی و شمایل نگاری مهرهای تپه حصار دامغان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مهر تپه حصار دوره مفرغ گونه شناسی شمایل نگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۳۳۰
در ادبیات باستان شناسی، اشیا کوچک قابل حمل سنگی، گلی، استخوانی یا فلزی، معمولاً به قطر ۱-۵ سانتی متر، با یک سطح منقوش به صورت کنده یا شیاردار با یک دسته حلقوی سوراخ دار، مهر نامیده می شوند. مکانیسم کارکرد مهرها در دوران پیش ازتاریخ، تفاوت های آشکاری را نشان می دهند. بارزترین تفاوت ها را می توان در پیدایش مهرهای استوانه ای و یا پیدایش مهرهای مشبک فلزی در عصر مفرغ مورد توجه قرار داد. هدف از پژوهش حاضر، طبقه بندی و گونه شناسی و شمایل نگاری مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان است. مقاله حاضر در پی پاسخ به پرسش های ذیل است: از جمله این که، مهرهای تپه حصار به لحاظ گونه شناسی، چه اشکالی را شامل می شود؟ نقش مایه های به کاررفته بر روی مهرهای تپه حصار چه موضوعاتی را در بر می گیرند؟ این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است که سعی دارد با رویکرد کتابخانه ای به طبقه بندی و گونه شناسی مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان بپردازد. مهرهای حصار   Iو II اغلب از بافت قبور و مهرهای حصار III اغلب از بافت معماری یافت شده اند . مهرهای حصار از سنگ ها و مواد متفاوتی ساخته شده اند که برخی از مواد، بومی بوده و برخی دیگر از مناطق دیگر به محوطه وارد شده اند که بیانگر گستره تجارت و بازرگانی محوطه تپه حصار دامغان است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که اغلب مهرهای تپه حصار از نوع مهر مسطح یا استامپی هستند و نقوش هندسی فراوان ترین نقش مایه حکاکی شده بر روی مهرهای تپه حصار است. مهرهای تپه حصار از لحاظ گونه شناختی و نقش مایه بیشترین شباهت را با مهرهای شوش و تپه سیلک دارند و در خارج از فلات ایران شباهت هایی با مهرهای بین النهرینی و همچنین، آسیای مرکزی را نان می دهند. با پیشرفت تجارت تغییراتی در کیفیت جنس و نقوش مهرهای تپه حصار ایجاد شده است و در این تغییرات هم عامل ارتباط با اقوام دیگر و هم تغییر تفکر مردمان بومی منطقه می تواند سهیم بوده باشد.
۱۸۶.

استقرارگاه های دوران تاریخی در شاه کوهِ شهرستان نهبندان – خراسان جنوبی (محوطه های آتشکده، کلاته بَل بَتو و گورستان تاسکا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شهرستان نهبندان شاه کوه آتشکده ساسانی معماری سفال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۲۳۸
شهرستان نهبندان واقع در خراسان جنوبی، از نواحی مهم در پژوهش های باستان شناسی دوران تاریخی و اسلامی به شمار می رود. دامنه غربی شاه کوه در غرب این شهرستان، به دلیل وجود شرایط مساعد اقلیمی و محیطی، استقرارها و سکونتگاه های مهم و گسترده ای را در خود جای داده است که نشان از اهمیت آن ها در برهمکنش های درون و برون منطقه ای دوران تاریخی دارد. از جمله این یادگارهای بی همتا، بخش های برجای مانده از بنای معروف به آتشکده در روستایی با همین نام جای است که شوربختانه بخش های اندکی از این سازه برجای مانده است. پیرو برنامه گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم محدوده بنا و شواهد معماری موجود و نیز معماری کنونی در بافت روستا، گمان آن می رود که این سازه با نقشه چلیپایی و چهار دیوار سنگی و پوشش گنبدی پایه گذاری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بنای معروف به آتشکده (؟) در دوره ساسانی ساخته شده و در سده های نخستین اسلامی نیز همچنان کاربری داشته و به عنوان یک مکان مذهبی، با محوطه های پیرامون خود مانند کلاته بَل بَتو و گورستان تاسکا در ارتباط بوده است. ضمن معرفی این اثر، به تحلیل بقایای فرهنگی سطحی محوطه های مذکور نیز پرداخته می شود. یافته های سطحی این محوطه ها در پیوند با دوران تاریخی (هخامنشی ساسانی) است که نشان از تداوم سکونت و برهم کنش های فرهنگی در این منطقه از آغاز دوران تاریخی تا دوران اسلامی دارد. هدف اصلی، شناخت بنای معروف به آتشکده (؟) با توجه به شواهد و داده های باستان شناسی و همچنین، معرفی محوطه های دیگر دوران تاریخی مانند کلاته بل بتو و تاسکا است. این پژوهش با گردآوری یافته ها به صورت میدانی و تحلیل آن ها از طریق پژوهش های کتابخانه ای با رویکرد تاریخی فرهنگی و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
۱۸۷.

Review of linguistic studies about Urartus in Azerbaijan(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Azerbaijan cognate-based studies fusion language/ agglutinative language Urartu

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۲۲۰
The Urartu civilization is one of the old civilizations of the Azerbaijan region. Urartus ruled over northwestern part of Iran, Caucasia, eastern Turkey and even northern part of today Syria. Their language does not belong to Indo-European or Semitic language families. Their language was an agglutinative language. There are lots of inscriptions related to Urartus in East Azerbaijan, West Azerbaijan and Ardabil in northwestern Iran. These inscriptions and Urartu castles in the region have Turkish names. The researcher tried to find out whether there is any relationship between Urartu language and Azerbaijani Turkish language of local people of the region. The cognate based study and comparing roots of the words between ancient Turkish and Urartu language showed that Urartu and Turkish words have the same roots. There are also grammatical similarities between these two languages in using suffixes like –li and –ni for showing relationship and possessiveness. Furthermore, in Urartu language like Kazakh Turkish suffix –u is used to make an infinitive verb. Some Uratian names like Turkish names start with prefix ar/er. The name of some Urartian Gods have meaning in Turkish. As a result, Urartu language must be an Altaic language and a proto-Turkic language.
۱۸۸.

Investigation of the role of archeology studies and quality of rural environment in the development of tourism (case study: Varkaneh village, Hamadan; and Kandovan village, East Azerbaijan)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Archeology tourism development quality Environment Village

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۲۱۴
With specialized research and activities, archeology introduces many features such as old and ancient areas, ethnicities, cultural traditions, artistic handicrafts and the diverse climate and ecosystem of Iran to attract tourists. The formation of a positive sense in tourists about tourism destinations, taking into account the synergistic approach, also strengthens the sense of pride in the local community. On the other hand, increasing the level of perceived quality of tourists leads to an increase in the satisfaction of tourists as customers of tourist places and becomes the basis for encouraging managers and planners to try to provide more services with better quality. If the environment of tourism destinations lacks the desired quality, it will affect the perception of the tourist about the space and as a result, his mental image of the environment. In addition to motivating and introducing tourist attractions, archeology can provide the basis for the participation of government institutions and private sector investors in order to provide facilities and revive tourism dimensions. Reconstruction of historical contexts, anthropology, linguistics, traditional arts and other related sciences, can provide a suitable platform for economic growth and development, along with the development of tourism in the region and the world for Iranian society. According to the above, in this study, the researcher attempted to investigate the role of archeology studies and the quality of the rural environment in the development of tourism. This study is applied in terms of purpose, descriptive-analytical in terms of data collection, and is based on observation, interview, questionnaire and statistical data. In the present study, two methods of documentary and survey studies have been used. The statistical population included experts in the field of tourism and planning. The statistical sample of the research is about n=10. In addition to seeing the sights and natural landscapes of those places, tourists become familiar with the customs and culture of that village. In this way, tourists are interested in buying village products, such as handicrafts, local products, etc., and this means an increase in the income of villagers who work directly or indirectly in this industry. Most studies are demanded and focused on visitors and their needs and motivations.  
۱۸۹.

Review Paper: Luristan during the first Millennium B.C.(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Luristan First Millennium B.C Assyrian Text Inscription Annals

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۴۷۰
Luristan is located in the Central Zagros Chains and it plays an important role in the events of the first millennium BC. Therefore, archeological and historical studies of this region lead to a better understanding of the events and the role of Lorestan in this period. The purpose of this research is to investigate the role of Lorestan in the first millennium BC based on historical and archeological sources. This research was done with a descriptive-analytical method with a historical approach. The Results show According to the Assyrian documents, Greek and Roman sources an ethnic group lived in the Zagros Mountains. Their land more probably was bigger than the administrative borders of Lruistan. Presumably, it should be somewhere between the Greater Media and Susa or Chaospes River. Luri is the common language of these peoples in this area.
۱۹۰.

An investigation of Sassanian stamps in the National Museum of Iran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Sassanian Period Seal Stamps Motifs Symbolic

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۰۵
Among the archaeological documents, seals and seal impressions are of special importance because the symbols and designs therein represent much of a country's customs, practices, customs, and beliefs, as well as aspects of its history. It shows rituals, religion, philosophy, and art as well as administrative and social management over the centuries. This motif has its roots in the ancient civilization of Iran and is sometimes influenced by the neighboring nations. These portable data have caused the spread of culture and art to other lands for the sake of use in business exchanges, administrative letters, and political relations. The introduction of seals and the study of inscriptions carved and motifs on them can help us to know some of the unknown aspects of ancient Iranian culture and civilization and introduce us to the intellectual world of this period. The main goal of this article is related to the documentation of stamp seals of the Museum of Ancient Iran and the interpretation of the symbols engraved on them.
۱۹۱.

محوطه های عصرآهن دامنه های غربی کوه ساوالان براساس بررسی مسیر ایل راه های ایلات شاهسون

کلیدواژه‌ها: عصرآهن ایل راه های عصرآهن قوم شناسی حوزه غربی مشگین شهر کوه ساوالان ایلات شاهسون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۶۰
از حدود اواخر عصرمفرغ جدید و شروع عصرآهن، نواحی شرقی شمال غرب ایران درگیر یکسری مهاجرت های قومی گسترده ای می شود که پیش تر از آن، دامنه این مهاجرت ها به نواحی قفقاز رسیده بود. گذرگاه های موجود در رشته کوه های قفقاز، این مهاجرت ها را به سمت دشت مشگین شهر و اردبیل و نواحی مرتفع و سرسبز ساوالان هدایت نمودند. بدون شک، مهاجران کوچ رو در طول چندین سده مهاجرت در طول مسیرها، یکسری ایل راه های کم خطر و سهل الوصولی را پیدا کرده بودند که دائم در طول آن ها به تردد می پرداختند. این مسیرها علاوه بر این که از منابع آبی همیشگی گذر می کردند، امکان استفاده از اتراق گاه های موقتی در طول مسیر را نیز مهیا می نمودند. تردد دائمی در طول این مسیر باعث شده تا محوطه های گورستانی بی شماری در طول آن برجای بماند. امروزه، ایلات شاهسون استان اردبیل، بخشی از این ایل راه های باستانی را به ارث برده و دائم از آن استفاده می کنند. انطباق مسیر ایلات شاهسون با پراکنش خطی محوطه های عصرآهن بر روی آن ها، چنین فرضیه ای را به اثبات می رساند. در پژوهش حاضر که به واسطه بررسی های میدانی با رویکرد قوم باستان شناسی در نواحی غربی دشت مشگین شهر و دامنه های غربی و شمال غربی ساوالان انجام گرفته است، چرایی و چگونگی انطباق مسیرهای باستانی اقوام کوچروی عصرآهن با ایل راه های کنونی ایلات شاهسون، بحث و بررسی شده است. وسعت محوطه های عصرآهن قرارگرفته در مسیر ایل راه های ایلات شاهسون، چگونگی پراکنش محوطه ها در محل ییلاق های دامنه های غربی ساوالان و تعیین مهم ترین و اصلی ترین ایل راه های باستانی براساس پراکنش محوطه ها و وسعت آن ها از دیگر موضوعاتی است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است. نتایج بررسی و تحلیل داده های موجود، نشانگر انطباق کامل نحوه پراکنش محوطه های عصرآهن با خط طولی مسیر ایل های عشایر شاهسون است. اکثر محوطه های شناسایی شده در طول ایل راه ها از نوع گورستان است که وسعت آن ها در محل ییلاق ها نسبت به نقاط دیگر بسیار بیشتر است.
۱۹۲.

مطالعات آزمایشگاهی برروی مواد و رنگ دانه های به کاررفته در کتیبه و دیوارنگاره های بقعۀ قدمگاه نیشابور

کلیدواژه‌ها: رنگ دانه قدمگاه نیشابور کتیبه دیوارنگاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۲۸۵
بقعه قدمگاه در مرکز بخش زبرخان در 24 کیلومتری ش رق نیش ابور، در مسیر جاده نیشابور- مشهد قرار دارد که با توجه به منابع تاریخی ساخت آن، در اوایل ق رن ۱۱ه .ق. (قرن 17م.) شروع و در دوره های مختلف ادامه یافته است. در تزئینات معماری این بنا آن چه بیش از همه حائز اهمیت است، کاشی کاری، گچ بری و دیوارنگاره هاست. با توجه به این که این بنا در دوره های مختلف ساخته شده است و اصل بنا به دوره صفویه برمی گردد، مشخص نیست نقاشی ها هم زمان با ساخت بنا در دوره صفویه نقاشی شده یا در دوره های بعدی به بنا افزوده شده اند؟ برای پاسخ به این پرسش باید رنگ دانه ها شناسایی شوند. در این پژوهش مواد و رنگ های به کاررفته در کتیبه و دیوارنگاره های بقعه قدمگاه نیشابور با روش های دستگاهی آنالیز شدند. در این پژوهش از روش های دستگاهی SEM-EDX1، FTIR2، PLM3، XRD3 و طیف سنجی میکرورامان برای شناسایی عنصری و ترکیبی مواد تشکیل دهنده رنگ های به کاررفته در کتیبه و دیوارنگاره ها استفاده شده است. نتایج نشان دادند رنگ آبی و طلایی کتیبه، به ترتیب لاجورد مصنوعی و آلیاژ مس و روی (پودر برنج) بود. رنگ آبی به کاررفته در دیوارنگاره ها نیز لاجورد مصنوعی است با این تفاوت که برروی یک لایه قرمز اُخرا قرار گرفته است. رنگ سبز مس فتالوسیانین است که شروع استفاده از این رنگ دانه به دهه 1940م. برمی گردد. بررسی رنگ قرمز نارنجی وجود مخلوط سرنج و آهن اکسید یا اُخرا را نشان داد. رنگ های قرمز و قهوه ای براساس نتایج آنالیز عنصری به ترتیب آهن اکسید و آمبر که مخلوط آهن اکسید و مقدار کمی منگنز اکسید بودند. در زیرسازی همه رنگ ها از گچ استفاده شده است. با توجه به تاریخچه کاربرد رنگ دانه های به کاررفته در این بنا، این تزئینات نمی تواند متعلق به دوره صفوی باشد و وجود لاجورد مصنوعی و پودر برنج ثابت می کند این دیوارنگاره ها در دوره قاجار افزوده شده است. با توجه به تاریخچه کاربرد مس فتالوسیانین، این رنگ به احتمال زیاد در دوره های معاصر مرمت شده و از رنگ دانه های اصلی بنا نیستند.
۱۹۳.

Turban Helmets, from the Il-khanid Period to the Safavid Era

کلیدواژه‌ها: Turban Helmet Il-khanid Timurid Turkoman Safavid

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۶۰
The Turban helmet is a type of war helmet during the 14th to 16th centuries AD in Middle East countries. This type of helmet has become known by Western scholars by this name because of the special decorations that made it look like a turban as well as the visibility of the helmet from under the warriors’ turban. Based on the numerous documents remaining, one can say that the use of Turban helmets was popular in Middle East territories’ armies during the Middle Ages. Despite being widely used and in style for more than two centuries and among many west Asian countries, among all the remaining samples of this type of middle eastern helmet, only two distinct styles, the Turkoman and the Ottoman styles, have been examined and introduced. This can be due to a large number of remaining samples of these two being kept for years in the armouries of the Ottoman Empire. Apart from these two known styles, few studies have been done so far on investigating other possible types of turban helmets. The purpose of this research is to study the turban helmets that were popular among the armies of the Il-khanid, Jalayirid, Muzaffarid, Timurid, Turkoman, and Safavid that ruled respectively in the cultural Iran region, by relying on the remaining documents from the 14th to the 16th centuries, such as the collection of helmets and illustrated manuscripts. The results of this research reveal that the changes that occurred in the making of turban helmets during the 14th to the 16th centuries have led to the representation of four different types of helmets: Mongolian style, Timurid style, Turkoman style, and Qizilbash style.
۱۹۴.

بازخوانی نظام مدیریت و حفاظت از میراث معماری با ابزار طبقه بندی در کشورهای شرق و آسیای مرکزی

کلیدواژه‌ها: میراث معماری طبقه بندی مدیریت میراث حفاظت آس‍ی‍ا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۲۴۱
مدیریت میراث معماری امروزه با توجه به گستردگی آثار، محدودیت منابع مالی، تهدیدهای ناشی از توسعه و تغییر در مفاهیم و ارزش های اجتماعی، همواره با چالش های فراوانی روبه روست؛ بر این اساس وجود اصولی جامع برای مدیریت یکپارچه و اولویت بندی حفاظت ضروری است. اغلب کشورهای توسعه یافته یا درحال توسعه منطقه در زمینه طبقه بندی آثار میراث فرهنگی غیرمنقول به عنوان ابزاری برای مدیریت و حفاظت به چارچوبی منطقی دست یافته اند، ولی در ایران تاکنون سیاست و رویکردی مستقل در این زمینه ارائه نشده است. این پژوهش سعی دارد ازطریق بازخوانی قوانین اساسی، دستورالعمل های ملی و تجربیات کشورهای حوزه مشترک فرهنگی ایران در شرق و آسیای مرکزی، مفاهیم نظری در زمینه نظام طبقه بندی را توسعه دهد. پرسش اساسی، انواع رویکردها، مراتب طبقه بندی و چگونگی ارزیابی آثار در فرآیند تصمیم گیری کشورهای منطقه است. با توجه به ماهیت موضوع، رویکرد پژوهش کیفی است و با روش مطالعه اسنادی و سندپژوهی، ابتدا سیاست ها و اقدامات، بررسی و نظم دهی شده اند و سپس تحلیل محتوا به صورت توصیفی- تفسیری و تطبیقی انجام گرفته است. براساس یافته های پژوهش، دستیابی به سازوکاری مناسب در زمینه اولویت بندی سطح حفاظت برای اجرای سیاست های یکپارچه به منظور آگاهی بخشی جوامع محلی و مشارکت اقتصادی، احترام به حقوق مالکین خصوصی و تسهیل در تصمیم گیری های آینده از اساسی ترین اهداف طبقه بندی بوده است. طبقه بندی میراث معماری در نمونه های موردی با رویکردی مدیریتی-حفاظتی در یک سامانه مشخص صورت می گیرد. در این فرآیند پس از شناسایی جامع و لیست برداری آثار، براساس معیارهای اهمیت فرهنگی، تاریخی، معماری، ارزش های برجسته و منحصربه فرد بودن، اصالت و یکپارچگی، ویژگی های زیبایی شناختی و درمعرض خطر بودن، توسط شورای مشورتی با حضور مسئولین، متولیان، متخصصان، مالکین و جوامع ذی نفع، ارزیابی و سطح آن ها تعیین می شود. در این کشورها، طبقه بندی، به عنوان ابزاری برای تبیین شیوه مدیریت و سطح حفاظتی آثار درنظر گرفته شده است.
۱۹۵.

بررسی و مطالعه الگوی استقراری محوطه های سده های میانی دوران اسلامی بیجار گروس بر اساس تحلیل های GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیجارگروس دوران اسلامی عوامل زیست محیطی الگوی استقراری تحلیلGIS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۶۹
شهرستان بیجار در مرتفع ترین نقطه شرق استان کردستان و در محور ارتباطی شمال غرب به غرب قرار گرفته است. فعالیت های پژوهشی در ارتباط با دوران اسلامی در این منطقه به ندرت به انجام رسیده، بنابراین مطالعه ی زیستگاه های انسانی نقش به سزایی در بازسازی برهم کنش های منطقه ای و فرامنطقه ای دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و شناسایی مکان های استقراری بر اساس تحلیل SPSS و Arc GIS جهت درک جایگاه منطقه در مطالعات باستان شناختی غرب ایران و شناخت عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری محوطه ها با بهره گیری از روش های تحلیل کمی از نوع آمار استنباطی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه است. همچنین یافته های سفالی بیانگر رواج سنت های فرهنگی سلجوقی، ایلخانی، تیموری و صفوی در این بخش از غرب ایران است. ساکنان این محوطه ها بیشتر ارتباطات فرهنگی به صورت محلی، منطقه ای و فرامنطقه ای داشته اند. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی سعی دارد به سؤالاتی پاسخ دهد که مهمترین عوامل زیست محیطی در شکل گیری محوطه های سده میانی بیجار چه بوده است؟ و ترسیم الگوی استقراری منطقه طی دوران اسلامی به ویژه سده های میانی چگونه بوده و چه مفهومی برای توزیع زیستگاه های می توان در نظر گرفت؟ در نتیجه این پژوهش با بررسی متغیرهای گوناگون از جمله ارتفاع از سطح دریا، راه ها، جهت و میزان شیب زمین، نزدیکی به رودخانه، کد های ارتفاعی در شکل گیری محوطه ها نقش بسزایی داشته است. جهت به دست آوردن الگوی استقراری منطقه در دوران اسلامی (سده های میانی) با استفاده از تحلیل خوشه ای، سه الگو به دست آمده و از نظر فرهنگی نتایج نشان می دهد که مواد فرهنگی نشان دهنده تأثیرات مناطق هم جوار است.
۱۹۶.

شناسایی منشاء ذخایر رسی خشت های ایلامی چغازنبیل در راستای بهینه سازی خشت های مرمتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چغازنبیل خشت تاریخی ذخایر رسی تعیین ترکیب شیمیایی به روش XRD تعیین ترکیب شیمیایی به روش XRF

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴
شهر دورانتاش دارای سه حصار متحدالمرکز است که با دروازه های متعددی به یکدیگر راه داشته اند. این حصارها شهر را به 3 حوزه تقسیم کرده اند. در مرکز محدوده حصار درونی بنایی موسوم به زیگورات به صورت معبدی مطبق، بر پا شده است. مشخصاً در محوطه تاریخی چغازنبیل بیشترین حجم مصرف مصالح را خشت تشکیل داده است که عنصر اصلی در برپایی سازه های معماری به استثنای مخزن آب و مقابر زیرزمینی است. با آنکه سطح عمده خشت های تاریخی چغازنبیل با اندود کاهگل و یا دیواره های خشتی مرمتی، در مرمت های گذشته پوشیده شده است؛ اما بر اثر گذشت زمان و شسته شدن توسط آب باران آسیب دیده اند. در نتیجه آسیبدیدگی خشت ها قسمت های زیادی از بنا تخریب گردیده و بخش های وسیعتری در شرف نابودی قرار دارند که باید مرمت و حفاظت شوند. آنچه در این تحقیق به عنوان محور مطالعات مورد توجه قرار گرفته است شناسایی منشأ ذخایر رسی مورد استفاده در خشت های تاریخی محوطه چغازنبیل است تا با حفظ اصالت و یکپارچگی در مواد و مصالح بنا از این ذخایر برای تهیه خشت خام به عنوان راهکار منطقی حفاظت، با هدف کاربرد مستقیم در امر مرمت، استفاده شود. در این راستا از خشت های اصلی نمونه برداری شد. نمونه های برداشت شده مورد آزمایش (XRD،XRF، دانه بندی، هیدرومتری و حدود آتربرگ) قرارگرفتند. در نهایت مشخص شد که ایلامیان برای ساخت خشت های تاریخی چغازنبیل هم از خاک های سازندی و هم آبرفتی استفاده نموده اند.
۱۹۷.

حفاظت و مرمت اضطراری آرایه های معماری اتاق شاه نشین خانه ارم یزد

کلیدواژه‌ها: استحکام بخشی اضطراری استکو آرایه های گچی دیوار نگاره دوره قاجار یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۸
استحکام بخشی اضطراری آرایه های معماری در بیشتر مواقع در راستای اهداف مرمت بناهای تاریخی صورت می گیرد به همین منظور مرمتگر آرایه های معماری می بایست شرایط ایمن را از جهت حفظ آرایه های موجود در اقدمات مرمت بنا ایجاد کند خانه ارم یزد یکی از بناهای قاجاری شهر یزد بوده و قرار بر احیا و کاربری یافتن دارد؛ این بنا در بخش شاهنشین دارای آرایه های گچی آینه و شیشه ای و همچنین دیوارنگاره با نقوش گیاهی و کتیبه نوشتاری است به دلیل آسیب های موجود در لایه های مختلف آرایه های معماری این بنا امکان استحکام بخشی سازه ای و مرمت قسمت های فرسوده را برای مرمتگران بنا دشوار کرده بود به طوری که در صورت انجام هر گونه اقدامات مرمت سازه ای امکان تخریب آرایه های معماری وجود داشت؛ چرا که ترک هایی که نشان از حرکت سازه دارد موجب جدایش و سست شدن آرایه ها از بخش لایه زیرین خود که شامل تکیه گاه آجر) آستر (کاهگل) و بستر (گچ) شده است که نیازمند استحکام بخشی است؛ کل سطح دیوارها به جز دیوار سقف در خانه ارم یزد دارای اندود گچی الحاقی بوده که باعث پنهان شدن بخش هایی از آرایه های گچی و دیوار نگاره شده است؛ از این رو نیازمند مشخص سازی آرایه های پنهان در بخش های مختلف با انجام سونداژهایی در دیوارهای اتاق شاه نشین خانه ارم یزد است. در برخی از نقاط دیوارها نیازمند استحکام بخشی دقیق از جانب مرمتگران ابنیه است ولی در این نقاط گفته شده دیوارنگاره وجود دارد که امکان هر گونه اقدمات استحکام بخشی را محدود کرده است. برای این منظور دیوارنگاره ها در نقاط ذکر شده می بایست از دیوارها جدا و نگهداری شده و بعد از اقدمات استحکام بخشی سازه ای دوباره به مکان اصلی خود جای گذاری شوند. در این مقاله شرح کامل اقدامات عملی استحکام بخشی اضطراری انجام گرفته بر روی آرایه ای معماری خانه ارم یزد ارائه شده است.
۱۹۸.

اختراع پوشش مقاوم کاهگلی ضدآب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاهگل کاهگل ضدآب کاهگل نانو کاهگل مقاوم و ضدآب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۶
کاهگل به عنوان گسترده ترین اندود معماری خاکی شناخته شده است، اما در برابر رطوبت بسیار آسیب پذیر است. افزایش مرمت های دوره ای و هزینه های نگهداری باعث گسترش استفاده از مصالح دیگر مانند سیمان، ایزوگام و... به جای کاهگل شده است. این تغییرات، علاوه بر ایجاد مشکلات جدید، هویت بافت و مناظر آثار تاریخی، روستاها و شهرهای معماری خاکی را نیز تغییر داده است. برای حل این مشکل، می توان از فناوری هایی که باعث بهبود پایداری کاهگل می شوند، استفاده کرد. در این راستا، اختراع پوشش مقاوم کاهگلی ضدآب به عنوان یکی از راه حل های مؤثر برای احیای مهم ترین مصالح معماری خاکی ایران و اختراع برگزیده جشنواره رویش بنیاد ملی نخبگان در سال ۱۳۹۳ معرفی شده است. این پژوهش بر اساس ماهیت و هدف کاربردی و رویکرد توسعه ای دارد. در گام اول، با معرفی اختراع و فعالیت های پژوهشی مخترع، ایده و اهداف اختراع از دیدگاه مخترع بیان شده است. در ادامه با بیان ماهیت و کاربری اختراع و ارائه نتایج آزمون در برابر رطوبت، گزیده ای از پروژه های اجراشده را معرفی می کند. طرح پوشش مقاوم کاهگلی ضدآب که تأییدیه طرح از ستاد توسعه نانو دارد، در آزمون درصد جذب آب ۲۴ ساعته با میزان جذب آب ۱.۱درصد از بهترین نمونه مکعبی سیمانی با جذب ۱۴.۷ درصد عملکرد بهتری داشته که بیانگر نفوذناپذیری عالی در برابر رطوبت است. این پوشش با ایجاد بافت کاهگلی و قابلیت اجرا روی سطوح مختلف در ضخامت کم و حذف معایب کاهگل سنتی، دارای مزیت های کاهگل سنتی است و همچنین شسته نشدن در برابر رطوبت و عدم عبور آب به عنوان بخشی از ویژگی های منحصربه فرد این محصول باعث شده است که این اندود فناورانه در پروژه های مختلف نوسازی و بازسازی مراکز فرهنگی، مذهبی، تجاری و مسکونی استفاده شود.
۱۹۹.

مروری بر قواعد اخلاقی در حرفه حفاظت آثار تاریخی

کلیدواژه‌ها: اخلاق حرفه ای حرفه حفاظت و مرمت آثار تاریخی اخلاق حفاظت قواعد (کدهای) اخلاقی حفاظت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
حفاظت از آثار تاریخی به عنوان حرفه ای که ارتباط مستقیم با تاریخ و فرهنگ جاری در زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه دارد، مأموریت و مسئولیت سنگینی در برابر سازندگان و صاحبان آثار در گذشته، حال و آینده عهده دار است. از سویی علی رغم تعدد تفکرات خواسته ها و رویکردهای گوناگون فعالیتی است که باید در یک چهارچوب علمی و نظری مشخص صورت پذیرد. حفاظت گران ضمن توجه به این چهارچوب مشخص بایستی ملاحظات اخلاقی خاصی را نیز مدنظر قرار دهند. این ملاحظات نه تنها برای حفظ کیفیت و روشن بودن خط مشی فعالیتها برای خود حفاظت گران و جامعه مخاطب ضروری هستند آنها را از پیامدهای اخلاقی اعمال شان و نیز معیارهای اخلاقی که برای ارزیابی آن اعمال استفاده می شوند، آگاه می سازند. این ملاحظات اخلاقی به صورتهای مختلف در نظریه ها و اسناد حوزه حفاظت و مرمت در سیر تکامل این حرفه مورد توجه قرار گرفته اند. در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن ارائه تعاریف و مفاهیم اولیه مرتبط با موضوع مثال هایی از قواعد (کدهای اخلاقی حرفه حفاظت با رویکرد تفسیری ارائه شود. هدف از این پژوهش شناخت جایگاه و کار کرد اخلاق در فرایندهای حفاظت و مرمت و برخی ملاحظات اخلاقی در مواجهه با آثار است. برای این منظور سند رفتار اخلاقی تهیه شده توسط برخی از مؤسسات حفاظتی همچون مؤسسه آمریکایی حفاظت (AIC) انجمن کانادایی حفاظت (CAC) کمیته حفاظت از شورای بین المللی موزه ها (ICOM-CC)، کنفدراسیون اروپایی سازمان های حفاظت گر ECCO) مؤسسه انگلیسی حفاظت (UKIC) به عنوان مطالعات موردی مورد بررسی قرار گرفته اند. بررسی ها نشان داد که این اسناد تلاش دارند مرزهای حفاظت حرفه ای را مشخص کنند و هدف اصلی آنها حفاظت از سرمایه عمومی و به دست آوردن سرمایه و تأیید اجتماعی برای این حرفه است. به همین جهت به جای علایق حرفه ای بر منافع بشریت تمرکز دارند و اخلاق حفاظت را مبتنی بر توجه به ارزشهای جهانی و تمرکز بر ارزش های فرهنگی توسعه داده اند.
۲۰۰.

فن آوری تولید و آنالیز سفال عصر مس و سنگ جدید شمال غرب ایران براساس آزمایشات XRF/ XRD و پتروگرافی(مطالعه موردی تپه گردآشوان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شمال غرب ایران جنوب دریاچه ارومیه مس و سنگ جدید پیزدلی کاهرو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۵۵
تپه گِردآشوان در حاشیه ی شرقی دشت پیرانشهر، در شیب دامنه غربی ارتفاعات شرقی دشت و رودخانه لاوین واقع شده است. تپه گِردآشوان پشته ای حدود 2750 مترمربع را در بر می گیرد. در این تپه استقراری طولانی مدت شکل گرفته و دارای هشت متر انباشت فرهنگی با چهار فاز معماری و سفال شاخص گونه پیزدلی LC1 و کاهرو LC2/3 است. مطالعه مواد فرهنگی تپه پیوندهای فرهنگی گردآشوان را با مناطق قفقاز، آناتولی و بین النهرین نشان داد؛ چراکه گونه سفال کاهرو دارای پراکنش وسیعی در نقاط مختلف است. با توجه به گستردگی این گونه ی سفالین، آگاهی ما از نحوه تولید آن از جمله بافت سفال، عناصر تشکیل دهنده، منشأ ساخت و فرایند تولید آن اهمیت بسیاری در شناخت تولید و فن آوری سفال گری دارد؛ لذا مطالعات آزمایشگاهی می تواند راه گشای تبیین فرایند تولید سفال محسوب گردد. در این پژوهش تلاش شد تا با آنالیز سفال، شناخت دقیق تری از تولید آنها داشته باشیم. در این راستا با هدف شناخت دقیق تر از فن آوری به کار گرفته شده در سفال های گردآشوان و شناسایی ترکیبات سفال عصر مس و سنگ، از آزمایش XRF (طیف-سنجی تابش مجهول فلورسانس)، آزمایش XRD (طیف سنجی پراش پرتوایکس) و پتروگرافی استفاده گردید. تعداد 12 قطعه سفال جهت آزمایش XRF/XRD و تعداد 22 قطعه جهت مطالعه پتروگرافی انتخاب گردیدند. نتایج حاصله نشان داد که فاز اصلی تشکیل-دهنده سفال بر اساس آزمایش XRD به ترتیب کوارتز Quartz، سیلیس SiO2، کلسیت Calcite و کربنات کلسیم CaCO3است. بر اساس نتایج XRF نیز عناصر سیلیس، اکسید آلومینیوم و کلسیم از عناصر تشکیل دهنده سفال است. همچنین نتایج آنالیز پتروگرافی هم نشانگر عناصر کوارتز و کلسیت بود که نشانگر هم پوشانی با آنالیز XRF/XRD است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان