درخت حوزه‌های تخصصی

باستان شناسی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲٬۲۳۲ مورد.
۱۸۱.

تأثیر نگارگری صفوی بر نگاره های نسخه حمزه نامه در هند (با رویکرد سپهرنشانه ای یوری لوتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری صفوی حمزه نامه نگارگری هند گورکانی سپهرنشانه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۵۸
روابط بین دو تمدن ایران و هند از ادوار کهن به صورت متقابل برقرار بوده است. اشتراک و تبادل سنت های فرهنگی بین ایران و هند در دوره «گورکانی» به اوج خود می رسد. حوزه اصلی عینیت یافتن فرهنگ ها را می بایست در هنر و ادبیات جست وجو نمود. این پژوهش، ضمن بررسی نسخه مصور حمزه نامه، که داستان های آن برگرفته از برخوردهای گوناگون «حمزه» با «انوشیروان» و دربار ساسانیان که با حمزه در جنگ است و «اردشیر بابکان» که به یاری حمزه می شتابد، مصور شده است. هم چنین به تأثیرات فرهنگی ایران/ هند به واسطه ورود هنرمندان ایرانی در دوره گورگانی هند و تأثیرات ویژگی های نگارگری دوره صفوی بر این نسخه می پردازد. مسأله اول که در این پژوهش مطرح می شود این است که، چگونه می توان تأثیر نشانه ای نگارگری صفوی بر نگاره های حمزه نامه در هند را با رویکرد سپهرنشانه ای مورد خوانش قرار داد؟ و مسأله دوم پژوهش این است که، چه مؤلفه های از نگارگری ایران در مصور کردن حمزه نامه در دوره گورکانی هند تأثیرگذار بوده است؟ هدف پژوهش حاضر این است که مسأله تأثیر نگارگری دوره صفوی در تقابل با نگارگری گورکانی هند را مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی با رویکرد سپهرنشانه ای «لوتمان» بوده و با استفاده از تقابل بین فرهنگی (ایران/ هند) به ویژگی های حمزه نامه و تأثیرات ایران بر نگارگری هند اشاره کرده است. تأثیرات ویژگی های نگارگری مکتب تبریز دوم صفوی و شخصیت حمزه ایرانی در تصویرگری حمزه نامه حضور پُررنگی را دارد. نتیجه این پژوهش حاکی از این است تا در سرزمین میزبان ارتباطی معنادار میان دو سپهرنشانه ای خود و دیگری برقرار کنند و در ادامه به جذب عناصر و نشانه های در نگاره های حمزه نامه که برگرفته از شخصیت حمزه ایرانی است، سبب سازو کار فرهنگ ایرانی ازطریق داستان است، و جذب شدن آن توسط هنرمندان ایرانی در سپهر فرهنگی هند شده است.
۱۸۲.

Research on the environmental quality of the western region of the country from an archaeological perspective and its role in the development of rural tourism(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Village Environmental quality archaeological tourism development Hamedan

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
One of the most important destinations that has affected the world's tourism trends over the past decades is rural centers. The growth of short-term trips has transformed these destinations into major tourist centers, and this phenomenon is evident in the decrease in the average length of stay of tourists in many destinations worldwide. Villages are multi-purpose tourist destinations and play a significant role as centers of tourism activity. Archaeology has made significant contributions to the understanding of past cultures and civilizations and has brought fresh perspectives to the social sciences and arts. The methods of conducting archaeological research and the process of reaching desired results are of considerable interest to the general public, especially those who are interested in sensory and tangible exploration; therefore, the best approach to popularize archaeology is to establish its connection with tourism. Tourism shares common fields of knowledge and activities with archaeology and has made significant efforts in the development, preservation, revitalization, and enhancement of structures and monuments resulting from archaeological activities. Now, due to the common issues between archaeology and tourism, they can establish a close relationship in the cultural field. This research aims to focus on ancient and historical works as tourist attractions and as factors generating income and long-term development needs in this sector, which leads to the necessary groundwork for the sustainable development of tourism based on a historical and cultural approach. This analysis is a mixed methodological approach based on observation, interviews, questionnaires, and statistical data
۱۸۳.

Investigating the Impact of Visual Characteristics of Workplace Architecture on Creative Atmosphere (Case Study: Private Banks in Rafsanjan City)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Visual Features Workplace architecture Performance Employees private banks

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
In addition to its functional aspects, architecture holds a deeper significance that communicates with the observer or user of the architectural work. Perception plays a crucial role in various fields, as an individual's perceptions, emotions, and mental states, alongside visual characteristics, can lead to diverse or multiple interpretations, allowing the landscape to be understood in myriad ways. Every architectural design maintains a connection with its surroundings through its distinct visual attributes. Aligning with this notion, the present study aims to elucidate the visual aspects of workplace architecture and its impact on the performance of private bank employees in Rafsanjan city. This research adopts an applied developmental goal and employs a descriptive-analytical methodology. Data collection utilized both field methods (public questionnaires) and a combined approach (quantitative-qualitative) for data analysis. Descriptive and inferential statistical techniques were applied using SPSS software. The findings revealed a direct correlation between the visual characteristics of workplace architecture and job performance in private bank branches in Rafsanjan. Thus, emphasizing visual elements in bank architecture holds significant importance, as these factors can influence employee performance, alertness levels, and concentration at work. The visual features of workplace architecture directly impact visual and psychological needs. Therefore, to enhance the performance quality of banks, these characteristics must be regarded as pivotal factors in workplace environments.
۱۸۴.

تحلیل پراکنش مکانی-محیطی استقرارهای مس سنگی شهرستان بستان آباد مبتنی بر روش آماری تحلیل خوشه ای

کلیدواژه‌ها: مس سنگی بستان آباد الگوهای استقراری عوامل محیطی توزیع مکانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۹
شهرستان بستان آباد واقع در شرق دریاچه ارومیه به دلیل دارا بودن پتانسیل های زیست محیطی از دیرباز کانون شکل گیری استقرارهای انسانی بوده است. نظر به اینکه شکل گیری سکونتگاه های مردمان در طول دوره های مختلف تحت تأثیر قابلیت های محیط زیست پیرامونشان بوده است بنابراین پژوهش حاضر به بررسی نقش عوامل زیست محیطی در شکل دهی و توزیع مکانی سکونتگاه های دوره مس سنگی شهرستان بستان آباد می پردازد. بدین منظور، 55 محوطه که دربرگیرنده آثار دوران مس سنگی هستند با هدف تعیین میزان تأثیر و تأثرات عوامل زیست محیطی در پراکنش مکانی-محیطی سکونتگاه های مس سنگی شهرستان بستان آباد مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل خوشه ای و نرم افزارهای SPSS و ArcGIS نحوه مکان گزینی استقرارهای مس سنگی شهرستان بستان آباد نسبت به ساختارهای طبیعی بررسی شد. نتایج تحلیل های آماری نشان می دهد که محوطه های دوران مس سنگی شهرستان بستان آباد را می توان براساس مطالعات تحلیل خوشه ای به سه گروه A، B و C تقسیم بندی کرد. خوشه اول (%74 محوطه ها) محوطه هایی با میانگین وسعت 4/0 هکتار، ارتفاع 1965 متر از سطح دریا و فاصله 537 متری از رودخانه را شامل می شود. خوشه دوم (%22 محوطه ها) استقرارهایی با میانگین وسعت 2/1 هکتار، در ارتفاع 2027 متر از سطح دریا و فاصله 574 متری از رودخانه را در برمی گیرد. محوطه های خوشه سوم (%4 محوطه ها) با میانگین وسعتی در حدود 2/6 هکتار، در ارتفاع 1977 متر از سطح دریا و فاصله 1517 متری از رودخانه واقع گردیده اند. تحلیل پراکنش مکانی-محیطی استقرارهای مس سنگی بستان آباد نشان می دهد که بین مکان گزینی سکونتگاه های این منطقه و عوامل محیطی رابطه ای مستقیم و متقابل وجود دارد، این امر باعث همزیستی توامان اقوام کوچ نشین و یکجانشین در این منطقه شده است و نشان دهنده سازگاری مردمان دوره مس سنگی بستان آباد با شرایط محیطی در جهت بیشترین بهره گیری از قابلیت های زیستی موجود است.
۱۸۵.

طبیعت در آثار وارثانِ کلک بهزاد، تا طبیعت بی جان در آثار میرزابابا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری طبیعت گرایی طبیعتِ بی جان واقع گرایی نقاشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۸۷
دوره صفویه در ایران، مصادف است با اواخر سده 16م. در اروپا؛ دورانی که نقاشی طبیعت بی جان در هلند و به تبع آن در غرب ظهور کرد و بسیار موردتوجه هنرمندان آن مقطع اروپا قرار گرفت؛ اما باوجود حضور نقاشان هلندی در دربار صفویان، آشنا شدن ایرانیان با آثار اروپاییان، تأثیرپذیری هنرمندان ایرانی از عناصر نقاشی غربی، استقلال نسبی هنرمندان از دربار، رواج تک نگاری و ظهور طبقه متوسط و...، نقاشان ایرانی به طبیعت بی جان هیج توجهی نکردند. برای اولین بار «میرزا بابای اصفهانی» با پرده «شب یلدا» در دوره قاجار به طبیعت بی جان توجه نشان داد. در این دوره تحت تأثیر شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و متأثر از عواملی چون: تأسیس چاپخانه و پایان عصر کتاب نگاری، آشنایی با افکار عصر روشنگری، درباریانی به شدت شیفته و مرعوب تمدن غرب، آشنایی با عکاسی و... رسالت و کارکرد هنر دستخوش تحولات ماهوی شد و عناصر هنر غربی بر سنت نگارگری ایرانی فایق آمد؛ به طوری که به چالشی جالب برمی خوریم: اولین پرده طبیعت بی جان که سبکی کاملاً غربی است، به آخرین سنگر مقاومت عناصر نگارگری ایرانی بدل شد. در این نوشتار براساس روش تاریخی، توصیفی-تحلیلی و با پرداختن به شرایط فرهنگی و سیاسی دو دوره صفویه و قاجاریه بررسی می شود؛ بر این اساس پرسش های پژوهش عبارتنداز: چرا نقاشان ایرانی باوجود آشنایی با آثار غربی و تأثیرپذیری فراوان از هنر آن ها، هیچ توجهی به سبک طبیعت بی جان نکردند؟ دلایل ظهور این سبک در آثار میرزا بابا با تأخیر دو سده ای چه بود؟ با این هدف که، خط ربط میان رواج واقع گرایی و موردتوجه قرار دادن طبیعت در آثار وارثان «کلک بهزاد» در دوره صفویه که نقطه عطفی در تاریخ نگارگری ایرانی محسوب می شود، تا خلق اولین پرده طبیعت بی جان در دو سده بعد از این تحولات به دست آید.
۱۸۶.

The Study of Jahangir Dome and Guriye Stucco Decorations: With an Emphasis on Applied Geometry(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Sasanian Stucco Symmetry repetition Geometric

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۶۹
This paper tries to survey the use of geometric patterns in stucco decorations as an important identity and cultural element in the Sasanian era building designs. Seven frieze patterns were used in order to understand the practical geometry in Sasanian stucco. The studied stuccoes were found during archaeological excavations conducted between 2015 and 2017 at e Jahangir Dome and Guriye Stuccos in Eivan, Ilam province. In this article, the discovered stuccoes have been examined, results of which indicate that stuccoes can be divided into three categories based on their features and applications: geometric patterns, vegetal patterns, and animal patterns. Comparing these stuccoes with those found elsewhere such as Qale Yazdegerd, and Ctesiphon shows that the buildings of Jahangir Dome and Guriye were noble houses in the Sasanian period, with their vegetal motifs and mythological animals being e formed under the influence of religious and ritual elements. The survey of motifs on the base with seven frieze patterns shows artists’ adherence to the principle of symmetry and repetition.
۱۸۷.

مسأله تجلی در خوشنویسیِ اسلامی؛ با تکیه بر اصول صفا و شأن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجلی عرفان صفا شأن خوشنویسی اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۹۷
مفهوم «تجلی» یکی از مفاهیم بنیادین حکمت و عرفان اسلامی است که ریشه در قرآن کریم و روایات معصومین (ع) دارد و از همین معبر، وارد زبان ذوقی عرفای مسلمان، خصوصاً ابن عربی، هم اهتمام ویژه ای به آن پیدا می کنند. با وصف این، از آنجاکه مسأله تجلی در هنر، جایگاه خاصی در مباحث عرفانی می یابد و چون یکی از اصول اساسی هنر خوشنویسی همانا «صفا» است و تا زنگار از قلب زدوده نشود و صفا حاصل نگردد، نقشی در آن متجلی نخواهد شد؛ لذا به نظر می رسد که از معبر همین مفهوم تجلی، پیوند وثیقی میان عرفان و خوشنویسی برقرار می شود. برهمین مبنا، پژوهش حاضر کوشیده است تا به این دو پرسش پاسخ دهد؛ 1. تجلی چیست و چه جایگاهی در متون مقدس و عرفانی ما دارد؟ 2. رابطه تجلی با مبانی نظری خوشنویسی اسلامی، خصوصاً «صفا» و «شأن» چیست؟ روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است که براساس داده های کتابخانه ای انجام شده است؛ لذا برای رسیدن به پاسخ روشنِ این دو پرسش و برقراری پلی میان عرفان و خوشنویسی اسلامی و یافتن شأن عرفانیِ «تجلی» در آن، ابتدا به معنای تجلی در منابع دینی همچون آیات و روایات پرداخته شده و سپس در متون عرفانی (نزد ابن عربی و عرفای پیش از او) معنای آن را پی گرفته است. در ادامه، به مقوله تقدس در خوشنویسی پرداخته شده و از ثنای اصول دوازده گانه حاکم بر آن (طبق متن آداب المشق باباشاه اصفهانی) ارتباط «تجلی» با «صفا» و «شأن» در خوش نویسی اسلامی و نسبتش با حُسن یا زیبایی آن بررسی شده است.
۱۸۸.

نخستین استقرارهای دوره نوسنگی بی سفال در منطقه کُهگیلویه: شواهدی از تپهل بی بی زلیخایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تپه بی بی زلیخایی نوسنگی بی سفال نوسنگی گرایی کهگیلویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۸۱
منطقه زاگرس و کوه پایه های آن، به ویژه بخش های مرکزی و در مناطقی مانند کرمانشاه، لرستان و ایلام، بیشترین شواهد مربوط به دوره نوسنگی و گذار از سیستم معیشتی مبتنی بر شکار و گردآوری خوراک به یکجانشینی و اهلی کردن گیاهان و حیوانات را به دست داده است. در مقایسه با زاگرس مرکزی، بخش های جنوبی زاگرس کمتر موردتوجه پژوهشگران بوده و دانسته های ما اندک. تپه بی بی زلیخایی نخستین محوطه کاوش شده دوره نوسنگی در منطقه کُهگیلویه در بخش های جنوبی زاگرس است که آگاهی های جدیدی را به دست می دهد. پی بردن به جوانب گوناگون زندگی دوره نوسنگی بی سفال در محوطه، به دست آوردن بقایای گیاهی و جانوری برای بازسازی معیشت اقتصادی مردمان دوره نوسنگی و از طرفی بازسازی زیست بوم باستانی منطقه در اوایل دوره هُولوسِن و به دست آوردن نمونه هایی برای تاریخ گذاری مطلق جهت تعیین قدمت محوطه از مهم ترین اهداف این پژوهش است. مهم ترین پرسش های پژوهش شامل: آیا استقرار در تپه بی بی زلیخایی فقط مربوط به نوسنگی بی سفال است؟ نوع استقرار و طول مدت آن در این محوطه چقدر است؟ و معیشت اقتصادی مردمان بی بی زلیخایی تا چه اندازه براساس گردآوری و شکار و چه اندازه براساس کِشت آگاهانه و پرورش و نگه داری حیوانات بوده است؟ مهم ترین فرضیات این پژوهش عبارتند از: براساس مجموعه دست ابزارهای سنگی گردآوری شده و یافت نشدن سفال های قدیمیِ هم زمان، فرض ما این است که این تپه متعلق به دوره نوسنگی بی سفال بوده و با توجه به ویژگی های بوم شناختی محوطه فرض دیگر ما این است که نظام معیشتی ساکنان بی بی زلیخایی ترکیبی از دامداری، گردآوری دانه های گیاهی و غلات وحشی، شکار پستانداران کوچک جثه و در مقیاس کوچک ماهیگیری بوده است. روش پژوهش در این نوشتار توصیفی- تحلیلی است؛ به این معنا بخشی هایی که مرتبط با یافته های کاوشِ محوطه است را تا حد امکان توصیف نموده و سپس آن ها را در بستر مناسب خود ارزیابی و تحلیل می کنیم. نتایج آزمایش های کربن 14 نشان می دهد که محوطه بی بی زلیخایی و منطقه کُهگیلویه دست کم از نیمه اول هزاره هشتم پیش ازمیلاد مورد سکونت قرار گرفته است.
۱۸۹.

کاوش بازنگری غار کمربند شهرستان بهشهر، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غار کمربند کاوش بازنگری میان سنگی جنوب شرق دریای کاسپی شکارورزان و گردآورندگان خوراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۸
سواحل جنوب شرق دریای کاسپی در منطقه ای که از آن به عنوان «کنار بوم»1 یاد می کنند، همانند بسیاری از دیگر نقاط هلال حاصلخیز، شاهد دگردیسی های عظیم در ساخت جوامع بشری در آستانه انقلاب نوسنگی در اوایل دوره هلوسن بوده است. گرچه تاکنون باستان شناسان نتوانسته اند پیوندی میان پایان دوره پارینه سنگی جدید و دوره فراپارینه سنگی را در منطقه مستند سازی نمایند، ولی به نظر می رسد که شکارورزان و گردآورندگان خوراک در حدود ۱۵۰۰۰ سال قبل از زمان حاضر، وارد منطقه شده و یکی از مهم ترین رخدادهای جوامع بشری را در آستانه نوسنگی شدن رقم زدند. یکی از غار هایی که می توان شواهد حضور انسان در این بازه زمانی را موردمطالعه قرارداد، غار کمربند است که در سال های ۱۹۴۹و ۱۹۵۱م. توسط «کوون» کاوش گردید. اگرچه این کاوش ها، چشم انداز جدیدی از ادوار فرهنگی انسان غارنشین را برما روشن ساخت؛ اما پس از گذشت 70سال، هم چنان ابهامات زیادی در شناخت تسلسل گاهنگاری این جوامع، به خاطر آشفتگی یافته های حاصل از کاوش وجود دارد؛ به همین دلیل با هدف شناخت توالی استقراری در این محوطه در زمستان سال 1400 تیمی از باستان شناسان ایرانی به کاوش مجدد در این غار پرداختند تا در این راستا بتوانند به بازسازی این جوامع در گذار از دوره میان سنگی به نوسنگی با پاسخ گویی به پرسش هایی ازجمله، توالی استقرار در این غار و یا بررسی تغییرات محیطی در ترک و یا توالی سکونت در این استقرارگاه به چه صورت بوده است؟ با توجه به تردیدهای فراوانی که در گاهنگاری این محوطه وجود داشت؛ یکی از هدف های اساسی این کاوش، انجام آزمایش های مجدد برروی یافته های جدید، ازجمله استفاده از آزمایش کربن 14 برروی نمونه های زغال و استخوان است تا با کمک آن بتوان تسلسل و توالی استقرار در این محوطه را بازشناسی نمود. این نتایج نشان می دهد که غار در بازه زمانی60±12270 تا 60±11810پیش ازمیلاد توسط جستجوگران خوراک مورد سکونت قرار گرفته است.
۱۹۰.

Investigating and Analyzing the Indicators Affecting Smart Housing in Baghdad City(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Smart Housing Information technology Energy Consumption Control Smart Systems Baghdad City

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
The purpose of this study is to investigate the position of urban planning indicators affecting smart housing in Baghdad. The method is descriptive-analytical in nature and applied in terms of purpose. Data collection has been done in library and field. The statistical population of the study was experts and experts in the field of housing in Baghdad, and 86 experts were selected as the sample size using the Delphi sampling method. The findings show that the information technology index with 22.78 and the index of intelligent systems with 15.79 had the highest and lowest level of intelligence of residential buildings. Also, the results of structural equations show that in the physical component between the criteria of the information technology index, the existence of a digital building map 0.307 and in the environmental component between the criteria of the energy consumption index, the use of new methods of energy dissipation with a 0.411 and in the physical component and the index of smart systems, the criterion of controlling equipment with mobile applications and tablets, have the most effect on the intelligence of residential buildings in Baghdad. in order to improve the quality of life of the residents, save energy consumption, and prevent accidents, the need for urban managers to pay attention to smart technology is essential.
۱۹۱.

نقد و بررسی کتاب اطلس مصور آسیب شناسی پارچه های تاریخی-فرهنگی

کلیدواژه‌ها: پارچه الیاف مرمت اطلس آسیب شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
کتاب اطلس مصور آسیب شناسی پارچه های تاریخی فرهنگی اثری از فاطمه علیمیرزایی و شهرزاد امین شیرازی است که در سال ۱۳۹۸ توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی گردشگری به صورت الکترونیکی منتشر شده است. مخاطبین این کتاب تمامی حفاظتگران و مرمتگران دانشجویان امنای اموال موزه داران و مجموعه دارانی هستند که با پارچه ها و بافته ها در اشکال و انواع مختلف سر و کار دارند این کتاب در سه فصل به آسیب شناسی پارچه های تاریخی بر اساس ماهیت آن از سه منظر فیزیکی مکانیکی، شیمیایی و فتوشیمایی پرداخته شده است؛ اما با توجه به اینکه شیمیایی و فتوشیمیایی قسیم یکدیگر نیستند بلکه فتوشیمیایی اقسام شیمیایی است بهتر بود از فتوشیمیایی به عنوان دسته بندی جداگانه ای یاد نمی شد چرا که هر واکنش شیمیایی لاجرم نیازمند انرژی آغازگر واکنش است.
۱۹۲.

طرح حفاظت و مرمت کتیبه اورارتویی سقین ،دل ورزقان آذربایجان شرقی ایران

کلیدواژه‌ها: حفاظت طرح مرمت سنگ نوشته اورارتو سقین دل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۲۱۵
هدف از انجام این پژوهش بررسی نحوه حفاظت مرمت و استحکام بخشی اثر و پیشنهادهای قابل اجرا برای بهبود شرایط نگهداری و پایدارسازی کتیبه و به تبع آن محوطه تاریخی سقین دل است. کتیبه سقین دل یکی از آثار مهم سنگنوشته های دوران اورارتویی در شمال غرب ایران است که قدمت آن به ۲۷۵۰ سال قبل باز میگردد این کتیبه در سال ۱۳۳۰ ه.ش در جوار روستای سقین دل و در ذیل یک مجموعه محوطه باستانی کشف شده است. کتیبه های سنگی دسته ای از آثار هستند که عموما در محیط باز قرار دارند و مستعد تخریب و فرسودگی هستند. پیش از این در رابطه با این کتیبه مطالعات ساختار شناسی آسیب شناسی و شناخت وضعیت موجود انجام نشده بود. نتایج حاکی از اولویت بخشی به مبحث پایدارسازی و تثبیت اضطراری برای جلوگیری از سقوط کتیبه انجام اقدامات عملی برای تداوم حفاظت از آن و در نهایت انجام حفاظت پیشگیرانه است. با توجه به این که کتیبه در فاصله حدود ۲ کیلومتری روستای سقین دل است مواردی از قبیل (۱) ایجاد مشارکت مردمی در امر حفاظت (۲) بهبود شرایط گردشگری منطقه و کاهش حفاریهای غیر مجاز به سبب افزایش تعداد بازدید کنندگان (۳) ساخت جاده از روستا تا نزدیکی محوطه (۴ محوطه سازی و تعیین مسیر حرکت تا رسیدن به پای کتیبه (۵ اجرای راه پله سنگی طبیعی (۶) طراحی و ساخت تابلوهای راهنما و اطلاعات اثر (۷) احیاء پوشش گیاهی دره هم جوار کتیبه مهمترین پیشنهادهای اجرایی هستند.
۱۹۳.

رهیافتی برخوانش مؤلفه های منظر فرهنگی تاق بستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر فرهنگی مؤلفه تاق بستان ملموس ناملموس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۷۱
یکی از معیارهای مهم در ثبت میراث جهانی، منظر فرهنگی است که با رویکرد جامع و عمل گرایانه به حفاظت از عناصر طبیعی، فرهنگی ملموس و ناملموس محوطه های تاریخی می پردازد. آثار صخره ای تاق بستان به عنوان یک اثر ملی در فهرست میراث موقت جهانی ثبت گردیده که متأسفانه در سال های اخیر شاهد تغییرات فیزیکی در عناصر تاریخی و طبیعی آن هستیم. گسستگی ارتباط بین آثار و طبیعت موجب ازدست رفتن ماهیت اصلی محوطه گشته و تخریب بیشتر آن را درپی دارد. با توجه به این که منظر فرهنگی تعاملی بین انسان و طبیعت است، آثار تاریخی تاق بستان، آن را به عنوان نمادیی مستعد برای ایجاد منظر فرهنگی درآورده است. این پژوهش با شناخت طبیعی و تاریخی تاق بستان و براساس نظریه های ارائه شده در حوزه مناظر فرهنگی، سعی در نشان دادن و ضرورت نگاهی جامع در امر حفاظت و مرمت این اثر تاریخی را داشته و درپی اثبات فرضیه است که تاق های تاق بستان تنها یک اثر تاریخی و باستان شناسی نبوده، بلکه یک منظر فرهنگی است. روش در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، براساس داده های گردآوری شده از منابع اسنادی، کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است؛ ازجمله پرسش هایی که در این پژوهش به آن ها پاسخ داده می شود؛ 1- تعیین معیارهای منظر فرهنگی چیست؟ 2- مؤلفه های تشکیل دهنده منظر فرهنگی تاق بستان چه هستند؟ نتیجه حاصل از بررسی نشان می دهد، براساس نمادهای جهانی، تاق بستان دارای معیارهای یک منظر فرهنگی با مؤلفه های طبیعی و انسانی به صورت ملموس و ناملموس بوده و دارای تمامی عوامل مؤثر عینی و ذهنی در شکل گیری منظر فرهنگی است و برخلاف تصور رایج، نقش برجسته های ساسانی، تنها عامل برای خلق این منظر فرهنگی نیستند، بلکه مؤلفه های منظر فرهنگی تاق بستان، ترکیبی از مؤلفه های طبیعی، فرهنگی است که در طول تاریخ به هم گره خورده و تفکیک ناپذیرند.
۱۹۴.

تأملی بر ساختار معماری و هویت تاریخی بنای آرامگاهی جوخواه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرامگاه معماری هویت تاریخی دوره میانی اسلامی جوخواه طبس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۳۶۶
بناهای آرامگاهی یکی از مهم ترین گونه های معماری اسلامی هستند. مطالعه این گونه بنا در بستر جغرافیایی، درک و شناخت معناداری را از این آثار پیش روی ما قرار می دهد. منطقه وسیع طبس، باوجود دارا بودن ظرفیتی غنی از آثار تاریخی و فرهنگی فاخر و به دلیل مهجور بودن و شرایط سخت جغرافیایی، مورد کم توجهی مسئولان و باستان شناسان قرار دارد. در بررسی باستان شناختی بخش جوخواه طبس که در سال 1394ه .ش. انجام گرفت، بناهای متعددی ازجمله یک آرامگاه منفرد شناسایی شده که تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته است. در این پژوهش شیوه ساخت بنا با توجه به نحوه گنبدزنی، اجرای تاق ، نوع مصالح و نوع تزئینات به کار رفته، موردتوجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر براساس هدف از نوع توصیفی-تحلیلی و ماهیت آن براساس رهیافت های تاریخی است. در این پژوهش روش یافته اندوزی ها بر پایه مطالعات میدانی و استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. این پژوهش تلاش دارد، با تکیه بر یافته های باستان شناسی، مطالعات تطبیقی و هم چنین استناد به منابع مکتوب دوران اسلامی، به واکاوی هویت و تاریخ ساخت آرامگاه جوخواه طبس بپردازد. برآیند مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که الگوی ساخت این مقبره برگرفته از طرح مربع شکل، مانند بسیاری بناهای آرامگاهی در خراسان بزرگ طی سده های اولیه دوران اسلامی است. اگرچه با مقایسه داده های فرهنگی و عناصر ساخت مایه بنا با سایر آثار مشابه، می توان تاریخ ساخت آن را به اواخر سده ششم تا اوایل سده هفتم هجری قمری نسبت داد.
۱۹۵.

Identifying the Mobility Patterns of Human Societies in the Hawraman Cultural Landscape Based on the Ethnoarchaeological Approach(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Ethno-archaeology Neolithic Semi-Sedentary Hawraman

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۵۹۱
The lifeways of mobile human societies are a field investigated by anthropologists and archaeologists. Mobility is considered an effective way of foraging and resource production among human societies (for hunter-gatherers, pastoralists, and farmers, respectively). Various classifications regarding the mobility patterns of human societies have been proposed so far. As of today, the majority of archaeologists use Murdock’s multi-purpose classification which divided mobile human societies into four groups: (1) Nomadic societies, (2) semi-nomadic societies, (3) semi-sedentary societies, and (4) sedentary societies. But some societies have characteristics that do not allow them to be placed in one of these groups. For identification of these unclearly defined societies, the authors will refer to 5 criteria of demographic dimensions: Mobility, number of movements, movement distance, residential criteria, and lifeway. For instance, it was not until 2003 that archaeologists began to recognize the intermediate trajectory of nomadic pastoralism from early village-based herding to the formation of full-fledged pastoralism in the western part of Central Zagros. Extensive study of pastoralist communities, however, can be used for the identification of several intermediate stages of the 5 criteria. Current archaeological evidence in most of the early Neolithic sites in Central Zagros such as Qazanchi, Sheikhi Abad, Sarab, Asiab, and Guran, unlike the Levant region which was settled in the Epipaleolithic (Natufian) period, indicates that these sites are seasonal. So how can we explain the mobility of human societies in the proto-Neolithic period of Zagros? As a result, the authors try to use these criteria to identify the intermediate stages of sedentarism in Zagros, from mobile societies in the Epipaleolithic period to sedentary societies in the late Neolithic period. For this purpose, the authors have studied the mobility patterns and residential criteria of human societies in the cultural landscape of Hawraman. The research was conducted in two seasons, in the summer of   2016 and the summer of 2018, respectively. At first glance, the patterns of mobility and lifeways of human societies seemed homogeneous and identical in the cultural landscape of Hawraman. But with a deeper analysis, Four main mobility patterns were identified. The patterns include (1) single-stage agriculturalist residential mobility in Koh-e-Takht, (2) multistage pastoralist residential mobility in Kosalan and Shahu Mountain, (3) logistical mobility (transhumance) in Javeh River, and (4) logistical mobility (based on cultural exchanges) all over the Hawraman. The patterns show that the Zagros societies did not become sedentary in a single stage. Therefore, semi-sedentary societies with residential mobility and semi-sedentary societies with logistical mobility can be placed in the intermediate stages.  
۱۹۶.

مُهر استوانه ای تپه گوهرگوش نورآباد لرستان مُهری به سبک آشور نو؟ در زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشکوه الیپی مهرهای آشوری مهر استوانه ای تپه گوهرگوش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶ تعداد دانلود : ۴۰۷
مهرها اگرچه بیشتر با رویکرد تاریخِ هنری موردمطالعه قرار می گیرند، اما می توانند منبع مهمی برای مطالعه وضعیت اجتماعی-اقتصادی جوامع باستانی باشند. مُهر موردمطالعه در پژهش حاضر توسط یک راهنمای محلی به هنگام بازدید نگارندگان از تپه گوهرگوش واقع در روستای فتاح آباد از توابع شهرستان دلفان استان لرستان از داخل خاک های حفاری غیرمجاز در بخش جنوبی تپه یافت شده است. پیش تر از محوطه های مختلفی در میان رودان نیمه غربی و حتی مناطق مرکزی ایران مهرهایی قابل مقایسه با نقش مُهر گوهرگوش از نظر سبک شناسی معرفی و مورد مطالعه قرار گرفته اند. در پژوهش پیش رو تلاش می شود با مطالعه و مقایسه سبک شناسی و شمایل نگاری مهر تپه گوهرگوش که از این پس با این عنوان آمده است، با نمونه های مشابه به پرسش هایی در ارتباط با سبک شناسی و تاریخ گذاری آَن پاسخ داده شود. اصلی ترین پرسش های این پژوهش این است که مُهر تپه گوهرگوش به چه دوره زمانی تعلق دارد؟ سبک آن بومی است یا متأثر از مناطق دیگر است؟ بافت و بستر تاریخی-سیاسی هم زمان با دوره زمانی احتمالی آن چه نقشی در نفوذ این مهر با این سبک در پیشکوه داشته است؟ در پاسخ با این پرسش ها فرضیه های مختلفی را می توان مطرح کرد؛ از جمله: به احتمال خاستگاه و سبک مهر مورد مطالعه آشوری است، و فرض دوم این که، خاستگاه آن بومی ولی متأثر از سبک آشوری است؛ هم چنین به احتمال تاریخ آن نیمه اول هزاره اول پیش ازمیلاد است. فرض بعدی در پاسخ به پرسش دوم است که به احتمال ظهور حکومت الیپی در سده های اولیه هزاره اول پیش ازمیلاد (به احتمال در پیشکوه)، نقش مهمی در نفوذ و گسترش سبک های هنری و سنت های سفالی منطقه ای و فرامنطقه ای در این حوزه داشته است. در ادامه این پژوهش، تمام این پرسش ها و فرضیات مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت. با مطالعه مهر گوهرگوش از جنبه های مختلف، به احتمال این مهر به سبک آشورنو و بین سده های نهم تا هفتم پیش ازمیلاد است. کشف آن در تپه گوهرگوش می تواند سرنخی از روابط زاگرس مرکزی با آشور در این بازه زمانی باشد.
۱۹۷.

معرفی و تحلیل فناوری و گونه شناسی دست ساخته های سنگی مکشوف از کاوش های 9931 ه .ش. در توق تپۀ نکا، مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دشت های شرقی مازندران توق تپه نوسنگی تحولات فناوری و معیشتی دست ساخته های سنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۳۴۴
در این پژوهش یکی از نظام های تولید دست ساخته های سنگی دوران نوسنگی منطقه شرق مازندران برپایه کاوش های توق تپه در سال 1399 ه .ش. به صورت توصیفی-تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی فناوری، گونه شناسی و تأثیر معیشت بر شیوه به کارگیری فناوری ها و مطالعه چگونگی تولید دست ساخته های گوناگون در این محوطه، از مهم ترین اهداف و پرسش های این پژوهش در این تپه است. توق تپه در بخش مرکزی نکا و در پیرامون روستای اسکاردین واقع شده است. کوه های هوتوکش، که از مهم ترین منابع سنگ چرت در ایران هستند، در حدود 10 کیلومتری جنوب آن قرار دارند. دست ساخته های سنگی مکشوف از کاوش این محوطه از سنگ چرت ساخته شده اند. این دست ساخته ها در محوطه ساخته نمی شده و بخشی از توالی تراش در خارج از آن انجام می شده است. با توجه به این که هیچ نمونه سنگ مادر تیغه در مجموعه مشاهده نمی شود، به نظر می رسد تیغه ها به صورت آماده به محوطه وارد شده و بیشتر، عمل پرداخت و یا فرم دهی نهایی برداشته ها در آن انجام می گرفته است. شواهدی چون: بزرگی سکوی ضربه، حباب ضربه دوگانه و پریدگی حباب ضربه نشان می دهند که فناوری مورد استفاده در صنایع سنگی توق تپه به شیوه ضربه مستقیم با چکش نرم و یا ضربه غیرمستقیم بوده است. از ویژگی های شاخص این مجموعه، فراوانی ابزارهای روی تراشه و کنگره دندانه دارها و کمبود خراشنده های (ناخنی و هندسی) و ابزارهای دارای جلای داس است. صنایع سنگی توق تپه به لحاظ ترکیب بندی فناوری، بیشترین شباهت را با صنایع سنگی میان سنگی غار کمیشان دارد. شیوه ساخت دست ساخته های سنگی دوران نوسنگی، دنباله شیوه ساخت دست ساخته ها در دوران میان سنگی کاسپی است و بنابراین، این مجموعه را می توان مربوط به دوران نوسنگی دانست. شیوه تأمین معاش، تأثیر مستقیمی روی گونه، روش و فناوری ساخت دست ساخته ها دارد. مطالعه حاضر نشان داده است که به دلیل ظرفیت بالای محیط زیست منطقه موردمطالعه در تأمین خوراک مورد نیاز جوامع پیش ازتاریخ، دگرگونی چشم گیری در گونه شناسی و فناوری ابزارهای نوسنگی این محوطه درراستای دگرسانی معیشت مبتنی بر تولید غذا مشاهده نمی شود.
۱۹۸.

بهره برداری از جانوران در دوره ی مس و سنگ قدیم (دالما) در زاگرس شمالی، مطالعه ی جانورباستان شناختی بازمانده های استخوانی تپه سیلوه پیرانشهر، شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره ی مس وسنگ سنت سفالی دالما جانورباستان شناسی شمال غرب ایران تپه سیلوه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۳۱۳
مجموعه های بقایای جانوری دوره ی مس و سنگ قدیم یا همان دوره ی دالما در شمال غرب ایران اندک است و مطالعه ی جانورباستان شناختی در مورد بخش ناچیزی از آنان صورت پذیرفته است. بدین صورت دانش ما از سازوکارهای معیشتی و الگوهای احتمالی آن در جوامع مس و سنگ نیازمند بهبود است. این مطالعه که بر بقایای مهره داران مس و سنگ قدیم در تپه ی سیلوه دشت پیرانشهر صورت پذیرفته است، حاکی از وجود سازوکارهای چندگانه ی بهره برداری از جانوران در قالب فعالیت های معیشتی است. نتایج این پژوهش نشان از آن دارد که در هزاره ی پنجم پیش از میلاد در این محوطه، اقتصاد معیشتی مبتنی بر بهره برداری از گونه های اهلی همانند بز (Capra hircus)، گوسفند (Ovis aries) و گاو (Bos taurus) بوده است. بیشترین میزان بقایای جانوری یافت شده از لایه های مس و سنگ قدیم این محوطه متعلق به گوسفند اهلی (Ovis aries) است. شواهدی از حضور حیوانات وحشی همچون گوزن زرد ایرانی (Dama mesopotemica)، آهوی گواتردار (آهوی ایرانی) (Gazella subgutturosa)، لاک پشت (Testudines) و اسب سانان (Equidae) نیز به دست آمده است. بقایای استخوانی جانوران وحشی از فراوانی اندکی نسبت به بقایای جانوران اهلی برخوردار است که می تواند مؤید ارجحیت کمتر شکار نسبت به دامپروری باشد. از سوی دیگر بر مبنای تخمین زمان مرگ، ذبح گاو در سنین بزرگسالی و ذبح گوسفندان در پیش از بلوغ و نیز بزرگسالی انجام می شده است. این سازوکارهای چندگانه ی بهره برداری می توانند نمایانگر شیوه های مختلف سودجستن از گونه های جانوری (استفاده از نیروی کار، بافت ماهیچه ای و نیز فرآورده ای ثانویه)، افزایش مهارت های انسان در سازگاری با پیرامون و کنترل جانوران، دیرین اقلیم و نیز چگونگی تعادل جمعیت انسانی در زیست بوم زاگرس شمالی در هزاره ی پنجم پیش از میلاد باشند.
۱۹۹.

نخستین پارسی در تاریخ و پیامد حکومت او: اکسودوس پارسیان در درون فلات ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پَرسواَ آشور تونکو م‍اد مهاجرت گروهی پارسیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۳۴۶
زاگرس مرکزی یکی از پرجمعیت ترین مناطق فلات ایران در نیمه نخستِ هزاره یکم پیش از میلاد و آکنده از سرزمین های کوچک یا نیمه گسترده بود. در ارتباط با این گستره جغرافیایی، یکی از نکات عجیب و جالب توجه در محتوای منابع میان رودانی مرتبط با هزاره یکم پیش از میلاد، برخورد با دو موقعیت سراسر متفاوت برای سرزمینی با نام همسان پرسواَش یا پرسومَش است، به طوری که از روزگار شلمانسر سوم تا سلطنت سارگن دوم آشوری نام این سرزمین همواره در کنار سرزمین هایی یاد شده است که در شرق آشور و در حدود زاگرس مرکزی واقع بوده اند، اما از روزگار سناخریب به بعد، سرزمین پرسواَش (پرسومَش) در شرق ایلام و متحد آن گزارش شده است. همچنین، می دانیم که سرزمین پارسیان در روزگار حکومت خاندان هخامنشی نیز -چه پیش از برآمدن جهان شاهی (:امپراطوری) و چه پس از آن- در زاگرس جنوبی قرار داشت. این که بر مبنای محتوای منابع نوشتاری به دست آمده از کاوش های باستان شناسی چگونه می توان این موضوع را توضیح داد، موضوعی است که پژوهشگران زیادی کوشیدند تا برای آن پاسخی بیابند. پژوهش پیش رو با بررسی محتوای این کتیبه ها و ارزیابی داده های جغرافیایی درون آن ها، به یک بازنگری در موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده است که نام سرزمین نخستین نه تنها به مفهوم تبار یک جمعیت اشاره داشته است، بلکه مردمان آن دیار به یک مهاجرت گروهی (:اکسودوس) بزرگ و در مقیاس آن چه پیشتر بنی اسرائیل در مصر تجربه کرده بود، دست زدند تا استقلال سیاسی و آزادی پیشین خود را دوباره بیابند. این پژوهش نشان می دهد که علت از دست رفتن این استقلال، شکست برنامه های توسعه طلبانه یک شاه کهن از این سرزمین در برابر آشوریان بوده است. 
۲۰۰.

معرفی و تحلیل بنای آتشکده شیان، اسلام آباد غرب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آتشکده شیان چهارتاقی اسلام آباد غرب دوره ساسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۳۴۵
آثار معماری دوره ساسانی شامل بناهای مذهبی و غیرمذهبی است. با توجه به اینکه آیین زرتشتی، دین رسمی ایران در دوره ساسانی بوده است، بناهای مذهبی مرتبط با این دوران از جایگاه مهمی برخوردار بوده اند. آتشکده شیان نمونه ای از آتشکده های دوره ساسانی استان کرمانشاه است که ویژگی معماری آن عبارت است از یک چهارتاقی با راهروهای پیرامونی و مصالح معماری بنا شامل قلوه سنگ، لاشه سنگ، گچ وملات گچ است. ابعاد بنا ۱۴/۵×۱۴/۵ متر و با پلان مربعی شکل است. تاکنون هیچ گونه گزارش و مطالعه دقیقی در مورد این بنا به چاپ نرسیده و اندک اطلاعات منتشر شده، از طریق نوشته ها و مدارک موجود در پرونده ثبتی بنا و برخی گزارش های کاوشگران بنای شیان است. در این پژوهش کلیه مدارک موجود گردآوری و اساس کار بر فعالیت میدانی متمرکز گردیده است. همچنین، بنا از نظر پلان، مصالح و دیگر ویژگی های معماری به دقت  بررسی و مطالعه شد. هدف این پژوهش، معرفی بنای آتشکده شیان به عنوان نمونه شاخص آتشکده های کمتر شناخته شده غرب کشور است. شناسایی دقیق مشخصات این اثر می تواند بازسازی آتشکده های غرب ایران را هموارتر سازد. به علاوه، بررسی این بنا در تعیین گاهنگاری و کاربری بناهای مشابه این منطقه نیز مؤثر است. با توجه به ویژگی های معماری بنای شیان، مصالح و اجزای به کار رفته در معماری، همچنین سایر یافته های منقول و غیرمنقول به دست آمده، می توان این بنا را یک نیایشگاه مذهبی یا آتشکده ای از دوره ساسانی قلمداد نمود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان