مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
توزیع مکانی
حوزه های تخصصی:
بررسی توزیع مکانی بارندگی فصلی و سالانه در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش توزیع مکانی بارندگی سالانه و فصلی در منطقه کوهستانی غرب ایران با استفاده از داده های 170 ایستگاه هواشناسی پراکنده در سطح منطقه در دوره آماری 00/1999- 66/1965 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین چگونگی توزیع بارندگی در طی سال با استفاده از نمایه تمرکز بارندگی محاسبه و تفاوت های مکانی بررسی گردید. نتیجه این پژوهش نشان داد که رژیم بارندگی بخش های شمالی کشور با بیشینه بارندگی در فصل بهار متفاوت از بخش های مرکزی و جنوبی منطقه مورد مطالعه می باشد که بیشتر بارندگی خود را در زمستان دریافت می کنند. بطور کلی پائیز و زمستان فصل های اصلی بارندگی در بخش های میانی و جنوبی منطقه مورد مطالعه می باشد. فصل تابستان فصل خشک منطقه به شمار می رود و تنها در برخی نقاط ممکن است در اثر ارتفاع بارندگی های همرفتی ایجاد گردد. شباهت نقشه بارندگی سالانه با بارندگی فصل زمستان و پائیز نشان می دهد که عرض جغرافیایی و ناهمواری ها عامل اصلی کنترل کننده بارندگی در منطقه می باشند. این شباهت همچنین بیانگر این نکته است که عوامل و مکانیسم های ایجاد بارندگی در منطقه مورد مطالعه یکسان می باشند. همچنین مشخص گردید که توزیع بارندگی در طی سال در منطقه تابع عرض جغرافیایی است و پراکنش بارندگی در طی سال در نیمه شمالی منطقه نسبت به نیمه جنوبی آن از نظم بیشتری برخوردار است.
بررسی نقش توزیع مکانی آلاینده ها براساس پراکندگی ایستگاه های سینوپتیک با استفاده از مدل CHEFFE و مجذور امگا 2(w) طی دو دهه اخیر مطالعه موردی: در پنج ایستگاه منتخب شهر تهران
حوزه های تخصصی:
آلودگی هوا یکی از مهمترین پارامترهای موثر در میکروکلیماهای شهری و از نشانه های رشد شهرنشینی است. افزایش جمعیت، استفاده بیش از حد از منابع سوخت های فسیلی، عدم به کارگیری فن آوری های سازگار با محیط زیست و از همه مهمتر عدم وجود مدیریت صحیح زیست محیطی است، باعث شده است که این آلودگی در کشورهای در حال توسعه و یا کمتر توسعه یافته و به ویژه در کلان شهرها تاثیر بیشتری داشته و کشور ما ایران و شهرهای بزرگ آن از این جهت مشکلات عدیده ای دارند (رضایی، 1366). هدف از مطالعه آلودگی هوا جلوگیری از افزایش آلودگی و کم کردن آن است بر اساس آمار هر ساله افراد زیادی بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند. کشور ما ایران و شهرهای بزرگ آن از این جهت مشکلات عدیده ای دارند. علیرغم اقدامات جدی مسوولین شهر هنوز آثار مثبتی در روند کاهش آلودگی هوای شهر مشاهده نمی شود، در سال از هر سه روز یک روز توسط یک یا چند تا از آلاینده های اصلی هوا آلوده است که عوامل متعددی در آلودگی آن نقش دارند. در این تحقیق میزان غلظت آلاینده های هوای شهر تهران بر اساس مراجعه به سازمان حفاظت محیط زیست تهران از 7 ایستگاه سنجش آلودگی (ثابت) هوا تهیه شد سپس پنج ایستگاه منتخب سینوپتیک در شهر تهران انتخاب و ایستگاه های آلودگی سنجی بر اساس ایستگاه های سینوپتیک مکانیابی شد. در بررسی این تحقیق در سال های (1384-1364) در سه دوره آماری (7, 7, 6) ساله انجام شده است. همچنین با استفاده از شاخص توان یا نیرومندی ارتباط بین متغیرهای مورد مطالعه بررسی شده است. بر اساس مطالعات انجام گرفته میانگین متوسط آلاینده ها در پنج ایستگاه منتخب شهر تهران دارای تفاوت می باشد. برای آزمون معنی دار بودن تفاوت مشاهده شده از آزمون تحلیل یک طرفه استفاده شده است و با آزمون تعقیبی شفه که حساسیت این تفاوت را آشکار می-نماید نشان داده است، میزان آلاینده ها به ترتیب در ایستگاه شمال تهران، دوشان تپه و مهرآباد مشاهده شد که مقدار مجذور امگا 0.52 اندازه گیری شد که به آن معنی می باشد که 52 درصد از واریانس میانگین آلاینده-ها را براساس تغییرات موقعیت ایستگاه ها (موقعیت جغرافیایی) می توان تبیین کرد.
بهبود الگوریتم SIFT به منظور تناظریابی تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوریتم (Scale Invariant Feature Transform) SIFT یکی از روش های تناظریابی عارضه مبناست که به منظور انجام فرآیند تشخیص الگو در تصاویر اپتیکی ارائه شده است. با اینکه عملکرد بهتر توصیفگر این الگوریتم در مقایسه با دیگر روش ها اثبات شده و نسخه های گوناگونی نیز در مسیر افزایش کارایی آن ارائه شده است، اما عملگر استخراج عارضه در این الگوریتم با مشکلات جدی برای انجام تناظریابی در تصاویر سنجش از دور مواجه است. کنترل پذیری این الگوریتم در استخراج عوارض در تصاویر سنجش از دور پایین است و در آن راه حلی نیز برای انتخاب عوارض پایدارتر و متمایزتر و کنترل توزیع آنها، به منظور موفقیت در فرآیند تناظریابی، پیشنهاد نشده است. در مقاله حاضر با بهره گیری از خصوصیات فضای مقیاس در این الگوریتم روشی جدید با عنوان UR-SIFT (Uniform Robust Scale Invariant Feature Transform) به منظور استخراج عوارض پایدار تصاویر و در توزیع یکنواختی از مکان و مقیاس طراحی شده است. برای این منظور با توسعه روابطی جدید برمبنای ضریب مقیاس سطوح هرم تصاویر در الگوریتم SIFT، تعداد عوارض مورد نیاز در هر سطح تعیین گردیده و با بهره گیری از دو معیار پایداری و تمایز و در ساختاری شبکه ای استخراج شده است. بعد از استخراج عوارض و ایجاد توصیفگر آنها، فرآیند تناظریابی اولیه با استفاده از فاصله اقلیدسی میان توصیفگرها و با بهره گیری از روشی دوجانبه انجام می شود. در ادامه با استفاده از مدل تبدیل پروژکتیو و روش کمترین مربعات، صحت جفت تناظرهای اولیه بررسی شده و تناظرهای ناسازگار حذف شده اند. نتایج عملی بر روی دو جفت تصویر ماهواره ای بیانگر کارایی بالای روش پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم استاندارد SIFT است.
محاسبه، ارزیابی و تحلیل توزیع مکانی شاخص پرتو فرابنفش در گستره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرتو فرابنفش در محدوده طول موج کوتاه خورشید دارای انرژی زیادی است که می تواند باعث بیماری های پوستی، چشمی، تخریب ژنتیکDNA ، اختلال در سیستم ایمنی بدن و پیری زودرس در انسان شود. در این پژوهش به منظور محاسبه میزان پرتو فرابنفش، 94 نقطه نماینده با بهترین پراکنش در گستره ایران انتخاب گردید. سپس میانگین شاخص پرتو فرابنفش، در دوره آماری 2011-2000 برای تمامی ماه ها محاسبه شد. آنگاه به وسیله روش درونیابی IDW به تحلیل فضایی توزیع مکانی شاخص فرابنفش در مقیاس ماهانه و فصلی اقدام گردید و مشخص شد در دوره گرم سال، ارتفاعات بیشتر و عرض های پایین تر به ویژه در استان های سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان و فارس دارای میزان پرتو فرابنفش بیشتر بوده و از این رو خطر آسیب چشم و ابتلا به بیماری های پوستی بالاتر می رود. در مقابل استان های گیلان، مازندران، گلستان، اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی پرتو کمتری دریافت می کنند. برای تهیه نقشه میانگین سالانه شاخص فرابنفش به ارزیابی روش های زمین آمار جهت تعیین بهترین روش میانیابی پرداخته شد. نتایج نشان داد که مدل کروی چهار وجهی با تکنیک کریجینگ معمولی، مناسبترین مدل جهت برازش میانگین سالانه فراسنج پرتو فرابنفش در گستره ایران می باشد. نقشه نهایی نشان داد که در مقیاس سالانه، 4 درصد از مساحت کشور از شاخص پرتو فرابنفش متوسط برخوردار است که استانهای حاشیه دریای خزر را در بر می گیرد. 54 درصد از سطح کشور که نیمه شمالی کشور را شامل می شود، شاخص زیاد پرتو فرابنفش دریافت می کند و 42 درصد از مساحت کشور که عموما استان های جنوبی کشور را در برمی گیرد، از میزان شاخص خیلی زیاد برخوردار است.
مدلسازی توزیع مکانی بارش های رعد و برقی مناطق کوهستانی شمال غرب ایران، سال های 2010 تا 2012(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش های رعدوبرقی از پدیده های آب وهوایی مهم در منطقة شمال غرب ایران محسوب می شود که از تنوع زمانی و مکانی ویژه ای برخوردار است، چرا که این نوع بارش ها نقش بسیار مهمی در آب و هوای منطقة مورد مطالعه بازی می کند. هدف از این پژوهش بررسی توزیع مکانی بارش های رعدوبرقی مناطق کوهستانی شمال غرب کشور به منظور مدلسازی بارش های مکانی مورد بحث در محدودة فلات کوهستانی شمال غرب کشور است. داده های متنوعی از جمله بارش رادار TRMM و مدل ارتفاعی منطقه استفاده و در محیط نرم افزارهای GIS، IDRISI و ArcGIS تحلیل شد. همچنین، از فناوری GIS به منظور اخذ ویراستاری داده ها، تحلیل، مدلسازی و کارتوگرافی مدل های مکانی استفاده شده است. در نهایت در نرم افزار IDRISI مدلسازی و تهیة مدل رگرسیون داده ها انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که بارش رادار TRMM، با مدل ارتفاعی منطقه به میزان 63/0 همبستگی مثبتی نشان داد؛ یعنی، در منطقة مورد مطالعه با افزایش ارتفاع، میزان بارش 63/0 افزایش یافت. همچنین، این بارش ها در بهار و تابستان از شدت زیادی برخوردار است.
سنجش الگوی استقرار کاربری های حیاتی از منظر پدافند غیرعامل در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با شهری کردن فضای نبرد به خصوص در شهرهای بزرگ و کلان شهرها، توجه به امر پدافند غیرعامل به عنوان یک راه حل جهت کاهش آسیب ها و افزایش توان ها حائز اهمیت است. در این راستا، یکی از راه های حفاظت از کاربری های ویژه (حیاتی، حساس و مهم)، توزیع مکانی مناسب این نوع کاربری ها است. کلان شهر اهواز به دلیل موقعیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر جایگاه ویژه ای دارد. هدف اصلی از نگارش پژوهش، پس از بازشناسی اصول مکانی پدافند غیرعامل شهری و استخراج استانداردهای مکانی استقرار کاربری های ویژه، مدل مکانی استقرار و همچنین وضعیت همجواری این کاربری ها در کلان شهر اهواز است. نوع پژوهش حاضر، کاربردی- توسعه ای است و با رویکرد توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش، تمامی کاربری های حیاتی شامل پنج دسته تأسیسات و تجهیزات شهری، مراکز مدیریتی، نظامی– انتظامی، پشتیبانی و حمل ونقل کلان شهر اهواز است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از برخی فرمول های کمی و نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. مطابق نتایج، حدود 80/0 درصد از کاربری های حیاتی به لحاظ رعایت اصول همجواری در وضعیت مناسبی قرار ندارند. 69/0 درصد از کاربری های حیاتی از لحاظ جانمایی در سطح ناسازگار نسبت به سایر کاربری اراضی قرار دارند و 13/24 درصد از کاربری های حیاتی موجود کلان شهر اهواز در فاصله ای به نسبت سایر کاربری های ویژه قرار گرفته اند که تراکمی ناسازگار را به وجود آورده اند.
تحلیل احتمال تولید سفر فضاهای فراغتی در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
33 - 48
حوزه های تخصصی:
در طول چند دهه اخیر، تغییرات بنیادی در شهرنشینی و دگرگونی در مفهوم کار، چگونگی گذران اوقات فراغت به یکی از ضرورت های حیاتی جوامع بشری تبدیل شده است. به گونه ای که در ضوابط منطقه بندی جدید، ایجاد فضاهای فراغتی به عنوان یکی از کاربری های اصلی شهر پذیرفته شده است. پژوهش حاضر براساس هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و براساس ماهیت، کاربردی-نظری است. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از مدل احتمالاتی Huff در محیط نرم افزارArc GIS احتمال تولید سفر به فضاهای فراغت شهری، در ارتباط با جاذبه و توزیع این فضاها در سطح کلان شهر اهواز محاسبه و پیش بینی شود. نتایج پژوهش بیانگر، نبودن تعادل در توزیع امکانات فراغتی در شهر است. این موضوع به نبود تعادل فضایی در سطح شهر منجر شده و از این منظر، رفتار فراغتی شهروندان در سطح مناطق، تابعی از چگونگی توزیع هر کاربری است. یافته ها نشان می دهد که کاربری های فراغتی فضای سبز، اجتماعی- فراغتی، ورزشی به ترتیب با بالاترین احتمال تولید سفر و کاربری های تفریحی و آموزشی- فراغتی به ترتیب جاذبه کمتری دارد. درنهایت، کمترین احتمال تولید سفر به کاربری های تاریخی اختصاص دارد. این شهر حتی بدون درنظرگرفتن شرایط ویژه شهرهای صنعتی و آلوده، همواره با کمبود فضاهای فراغتی در شهر مواجهه است. از این رو، این گونه پژوهش های علمی و کاربردی مبنایی برای سیاست گذاری و برنامه ریزی، در جهت بهبود وضعیت موجود و مدیریت آگاهانه این فضاها خواهد بود.
ارزیابی پراکنش ایستگاه های آتش نشانی با مدلسازی تحلیل شبکه (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در کارایی خدمات آتش نشانی در سطح کلان شهرها، کاهش زمان رسیدن به محل حادثه است. این موضوع باید در مکان یابی ایستگاه ها در نظر گرفته شود. توزیع مکانی ایستگاه ها باید به نحوی باشد که ارائه خدمات به طور عادلانه و در کم ترین زمان ممکن صورت پذیرد. با استفاده از مدل سازی تحلیل شبکه دسترسی به خدمات آتش نشانی و با در نظر گرفتن سرعت و جهت حرکت در بخش های مختلف این شبکه، می توان محدوده خدمات رسانی هر ایستگاه را با تعریف محدوده زمانی تعیین نمود. هدف این پژوهش، ارزیابی توزیع مکانی ایستگاه های آتش نشانی کلان شهر تهران با استفاده از مدل سازی تحلیل شبکه است؛ همچنین روش پژوهش حاضر، به صورت تحلیلی- توصیفی بوده و بر پایه مفاهیم تئوری گراف ارائه شده است. به منظور ارزیابی توزیع مکانی، مناطق مختلف از نظر دسترسی به این خدمات، مورد مقایسه قرار گرفته و نواحی خارج از محدود خدمات رسانی آتش نشانی برای توسعه آتی، مشخص گردیده اند. بر اساس نتایج، منطقه 10 بیش ترین و منطقه 21 کم ترین نسبت محدوده خدمات رسانی ایستگاه های آتش نشانی را دارند.
ارزیابی درصد ابرپوش در ایران با استفاده از داده های سنجنده مودیس تررا (مطالعه موردی: سال 2007 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۴۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۲)
631 - 643
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ارزیابی مقدار درصد ابرپوش در ایران است. درصد ابرپوش یکی از پارامتر های مهم اقلیمی و هواشناسی است که بیانگر میزان ابرناکی است. برای دست یابی به هدف، از پارامتر درصد ابرپوش فرآورده ابر سنجنده مودیس ماهواره تررا استفاده شده است و نتایج آن شامل توزیع مکانی، میانگین فصلی و سالانه ابرناکی در کشور است. یافته های این پژوهش نشان داد که بیشینه سالانه توزیع مکانی ابرناکی در سواحل دریای خزر و کمینه آن در جنوب شرق کشور دیده می شود. در مقیاس فصلی، بیشینه ابرناکی در بیشتر فصول در سواحل جنوبی دریای خزر دیده می شود؛ اما در فصل زمستان بر روی مناطق کوهستانی رشته کوه البرز و شمال غرب کشور است و کمینه فصلی آن در بیشتر فصول در مناطق جنوب و جنوب شرقی کشور دیده می شود؛ اما در فصل تابستان در مناطق غربی و شرقی کشور دیده می شود. میانگین ابرناکی سالانه کل کشور 5/27 درصد است که در هنگام صبح و عصر به ترتیب 3/25 درصد و 7/29 درصد است. در مقیاس فصلی، بیشترین و کمترین مقدار ابرناکی به ترتیب در فصل زمستان (1/46 درصد) و تابستان (9/9 درصد) رخ می دهد. در مجموع، در مقیاس فصلی و سالانه، تغییرات مکانی و زمانی ابرناکی در کشور ناهمگن است.
تحلیل عوامل محیطی در توزیع مکانی استقرارهای مس و سنگ بخش جنوبی حوزه فرهنگی هلیل رود؛ مطالعه موردی: دشت های کهنوج، قلعه گنج و رودبار جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل محیطی نقش مهمی در شکل دهی و توزیع مکانی سکونت گاه های انسانی داشته اند و مطالعه روابط متقابل انسان و محیط، یکی از رویکردهای اصلی باستان شناسی نو است. شناخت روابط انسان و محیط در مطالعه حوزه های جغرافیایی با اقلیم های چندگانه اهمیت بیشتری می یابد. حوزه فرهنگی هلیل رود نیز از جمله حوزه های جغرافیایی با سه اقلیم «سرد کوهستانی و معتدل»، «گرم» و «گرم وخشک» است و این چندگانگیِ اقلیمی، الگوهای خاصی را در مکان گزینی و توسعه سکونتگاه های دائمی و موقت در پی داشته است. این در حالی است که مطالعات باستان شناسی پیش از تاریخ در این حوزه، بیشتر بر استقرارهای عصر مفرغ تمرکز یافته و سهم استقرارهای مس و سنگ در چنین مطالعاتی بسیار اندک است. بر این اساس، مطالعه نقش عوامل محیطی در توزیع مکانی، زیست پذیری و شکل یابی استقرارهای دوره مس و سنگ نقش مهمی در شناخت فرهنگ های پیش از تاریخی، پیش از ورود به عصر مفرغ دارد. زیرا برخی از زمینه های شکل گیری فرهنگ های عصر مفرغ را می توان در دوران مس و سنگ جستجو کرد. پرسش اصلی اینست که تأثیر و نقش عوامل محیطی بر نحوه توزیع مکانی استقرارهای مس و سنگ در بخش جنوبی حوزه هلیل رود چگونه است؟ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و بر پایه داده های حاصل از بررسی های باستان شناختی است. عواملی محیطی مانند ارتفاع از سطح دریا، جهت و میزان شیب زمین، منابع آب، ساختار زمین و کاربری اراضی در ارتباط با 69 استقرار مس و سنگ با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS) ) تحلیل شد. بر پایه نتایج، ارتفاع از سطح دریا و نحوه دسترسی به منابع آب بیشترین نقش را در مکان گزینی و شکل سکونتگاه ها داشته اند. بر این اساس، نقش عوامل محیطی در سنت کوچروی و تغییر مکان درون منطقه ای نیز حائز اهمیت است و بررسی پراکنش استقرارها بر اساس گاهنگاری مس و سنگ، بیانگر افزایش جمعیت در این حوزه است.
تحلیل توزیع مکانی قربانیان جرم برداشت غیرمجاز از حساب های بانکی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
115 - 142
حوزه های تخصصی:
در اثر توسعه روزافزون فناوری های مرتبط با فضای مجازی و استفاده از اینترنت، نوع و روش ارتکاب بسیاری از جرائم نیز تغییر جهت داده اند. دراین بین مجرمان مالی بیشترین سوءاستفاده را از این ابزار برای رسیدن به اهداف خود دارند که موجب افزایش نرخ این گونه جرائم شده است. هدف از این پژوهش بررسی توزیع مکانی قربانیان جرمِ برداشتِ غیرمجاز از حساب های بانکی در مناطق (۲۲) گانه شهر تهران است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی است. سیستم اطلاعات جغرافیایی به مأموران انتظامی کمک می کند تا مکان های بالقوه جرم را توسط تحلیل معیارهایی که در ظاهر ارتباط چندانی با یکدیگر ندارند، به صورت نقشه و به شکل طبقه بندی شده گرافیکی شناسایی کند. جامعه آماری شامل (۳۰۰) پرونده قربانیان این جرم در سال (۱۳۹۵)می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با به کارگیری روش های آماری -گرافیکی انجام شد. یافته ها نشان داد که آزمون مرکز متوسط قربانیان برداشت غیرمجاز حساب بانکی در فضای مجازی در منطقه (۶) قرار دارد . نتایج نشان داد که بین مؤلفه های اقتصادی، آموزشی و جمعیت با جرم موردمطالعه رابطه وجود دارد.
مدل سازی توزیع مکانی بارش های رعد و برقی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و برآورد آب قابل بارش، موردمطالعه: شهرهای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش های رعد و برقی نوعی از رگبارهای غیر پایدار هستند که با یک حالت غیرعادی فوق العاده قوی، از جابه جایی اتمسفر ایجاد می شوند و از پدیده های مهم آب و هوایی در شمال غرب کشور محسوب می شوند. هدف از این پژوهش بررسی توزیع مکانی بارش های رعد و برقی استان اردبیل با استفاده از تصاویر ماهواره ی و برآورد آب قابل بارش است. در این تحقیق از داده های ایستگاه های سینوپتیک، تصاویر ماهواره ای و هم چنین برای برآورد آب قابل بارش از باندهای 17 و 18 سنجیده مودیس استفاده شد.ه است تصاویر بارش های رعد و برقی روزهای 10/5/2010 و 18/6/2012 در نرم افزار ENVI4.4 پردازش و سپس در محیط ArcGIS درون یابی گردید. هم چنین نتایج درون یابی داده های زمینی نیز نشان داد که بیش ترین بارش های رعد و برقی در ایستگاه خلخال، کم ترین آن در ایستگاه مشکین شهر رخ می دهد و بارش های رعد و برقی استان در فصل بهار و اوایل تابستان اتفاق می افتد. نتایج حاصل از تحلیل داده های زمینی و تصاویر ماهواره حاکی از این واقعیت است که بارش های رعد و برقی مستخرج از تصاویر ماهواره ای به مراتب دقیق تر از داده های حاصل از طریق برداشت های زمینی است و نیز می توان نقشه های بارش های رعد و برقی را با سرعت و دقت، استخراج و درروند پیش بینی های مخاطرات جوی و برنامه ریزی بهینه منابع آب در استان اردبیل به کار گرفت.
تغییرات مکانی و زمانی الگوی وقوع بارش با استفاده از شاخص های PCI و SI در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
187-204
حوزه های تخصصی:
تأثیر تغییر الگوهای زمانی و مکانی بارش بر خطر سیلاب/خشکسالی و منابع آب قابل دسترس به عنوان مساله ای غیرقابل انکار در مدیریت منابع آب مطرح است. شاخص های تمرکز بارش و فصلی بودن بارش از جمله از شاخص های تبیین پراکندگی بارندگی در یک منطقه است که می تواند منجر شناسایی الگوی توزیع بارش و مدیریت پیش از وقوع خطرات طبیعی گردد. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضیعت توزیعی زمانی و مکانی و روند تغییرات شاخص های تمرکز و فصلی بودن بارش در 41 ایستگاه باران سنجی استان گلستان با طول دوره آماری 38 ساله در مقیاس های زمانی سالانه، فصلی، دوره خشک و دوره مرطوب برنامه ریزی شده است. براساس نتایج، میانگین شاخص تمرکز بارش در منطقه مطالعاتی گلستان در مقیاس های سالانه، بهار، تابستان، پاییز، زمستان، دوره خشک و دوره مرطوب به ترتیب برابر 15/13، 96/11، 15/13، 72/10، 96/9، 72/14 و 72/10 محاسبه شد. هم چنین، ایستگاه چات با مقدار 79/0 (توزیع فصلی با یک فصل خشک و یک فصل مرطوب) و ایستگاه شصت کلاته با مقدار 47/0 (توزیع عمدتاً فصلی با یک فصل خشک کوتاه) به ترتیب بیشینه و کمینه مقدار شاخص فصلی بودن در استان گلستان را به خود اختصاص می دهند. علاوه بر این، 27 و 14 ایستگاه به ترتیب دارای روند تغییرات افزایشی (معنی دار و غیرمعنی دار) و کاهشی (معنی دار و غیرمعنی دار) برای شاخص های PCI و SI هستند. عدم پیروی بارش در استان گلستان از الگوی زمانی و مکانی واحد از دیگر دستاوردهای پژوهش حاضر است. یافته های مطالعه حاضر می تواند به عنوان یک راهنما در برنامه ریزی ها و سیاست گزاری های مرتبط با منابع آب در منطقه مطالعاتی پژوهش مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی توزیع فضایی سالخوردگی جمیعت روستایی ایران طی سه دوره سرشماری 1375، 1385 و 1390(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
73 - 88
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت و سالخوردگی آن هر دو آثار نامطلوبی در ابعاد اقتصادی واجتماعی بر جامعه خواهد داشت (قیصریان، 1388: 1) چگونگی توزیع مکانی جمعیت، یکی از مباحث مهم ساختار جمعیت است (مهاجرانی، 1389: 45)، و آگاهی از نحوه توزیع و پراکندگی جمعیت سالخورده روستایی در سال های مختلف و بررسی روند آن می تواند در برنامه ریزی های کلان اجتماعی و بویژه در مناطق روستایی مورد استفاده قرار گیرد. این تحقیق با مطالعه شاخص سالخوردگی، روند توزیع و پراکنش فضایی جمعیت سالخورده روستایی ایران را با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی GIS در سه دوره سرشماری 1375، 1385 و 1390 مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که در سه دوره سرشماری 75، 85 و 90، شاهد الگوی خوشه ای در شاخص سالخوردگی هستیم و به معنای آنست که ما شاهد تمرکز این جمعیت در بخش های مرکزی کشور هستیم و جمعیت سالخورده به صورت متعادل در کشور پراکنده نشده است و ادامه این روند تمرکز بیشتر برای جمعیت سالخورده را در پی خواهد داشت. همچنین بین مرکز و پیرامون شاهد اختلاف فضایی برای میزان بالای شاخص سالخوردگی در مرکز کشور هستیم. در نهایت اینکه جمعیت سالخورده روستایی در حال افزایش است.
نقش عوامل زیست محیطی بر شکل گیری استقرارهای عیلامی منطقه میان کوه اردل با استفاده از GIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
27 - 42
حوزه های تخصصی:
بخش میان کوه شهرستان اردل به سبب دارا بودن کوه های مرتفع، دره های عمیق و دشت های میان کوهی کوچک و با دارا بودن قابلیت استقرار و ایجاد مسیرهای کوچ عشایر توانسته است توجه کوچروان و یکجانشینان را به خود جلب نماید. بنابر اهمیت دوره عیلامی در این منطقه و کم شناخته بودن این دوره در مناطق کوهستانی شرق خوزستان، شناخت الگوی استقرار و تأثیری که محیط بر چگونگی شکل گیری و پراکندگی محوطه های این دوران داشته ضروری است. طی سه فصل بررسی که در این منطقه در سال های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۰ انجام شد ۷۸ محوطه عیلامی شناسایی گردید. در این مقاله برآنیم تا عوامل زیست محیطی و نقش آن ها را در شکل دهی فضای زیستگاه های انسانی در دوره عیلامی بررسی ومطالعه نماییم. برای بررسی و ارزیابی تأثیر عوامل محیطی بر استقرارهای عیلامی، آن ها را بر اساس عواملی چون ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب، فاصله از رودخانه و فاصله از مسیرهای ارتباطی در منطقه تحلیل آماری کردیم. برای یافتن ارتباط هر محوطه با هر عارضه طبیعی، آن ها را بر اساس نقشه پایه آن عارضه به چندین طبقه تقسیم کرده و میزان هم بستگی محوطه ها را با هر طبقه بدست آوردیم. بر این اساس، برای هر یک از عوامل زیست محیطی، یک نقشه GIS تهیه شد تا با توجه به خروجی های این نقشه ها، یه تجزیه و تحلیل آماری هر یک از عوامل زیست محیطی و نقش آن ها در شناخت الگوهای استقراری این منطقه پرداخته شود. مهم ترین عامل زیست محیطی مؤثر در شکل گیری استقرارها، فاصله از منابع آبی است. عوامل مهم دیگر فاصله با راه و جهت شیب هستند.
مدل سازی دینامیکی ویژگی های مکانی- زمانی گرد و غبار در جنوب و جنوب شرق ایران با مدل REGCM4(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۳۷-۱۱۵
حوزه های تخصصی:
گرد و غبار یکی از مخاطرات جوی است که در نواحی خشک و نیمه خشک دارای پیامدهای اقلیمی و زیست محیطی نامطلوبی می باشد. هدف تحقیق حاضر مدلسازی دینامیکی ویژگی های مکانی- زمانی گرد و غبار در جنوب و جنوب شرق ایران با مدل REG-CM4 با استفاده از داده های ماهانه گرد و غباری و داده های مدل RegCM4 می باشد. بدین منظور، توزیع مکانی گرد و غبار به روش IDW به همراه نمودارهای گرد و غبار ترسیم شدند. مدل RegCM4 با در نظرگیری سیستم تصویر لامبرت با قدرت تفکیک افقی 40 کیلومتر با مدل جفت شده شیمی اجرا شد. توزیع مکانی گرد و غبار ماهانه و سالانه بالاترین مقادیر فراوانی گرد و غبار را برای شهرهای زابل، بندرعباس، زاهدان و جاسک نسبت به ایستگاه های سیرجان، کهنوج و لار نشان می دهد. علاوه بر این، بیشترین وقوع فراوانی گرد و غبار در استان های سیستان و بلوچستان (%48)، هرمزگان (%27) و فارس با 16 درصد و کمترین فراوانی آن برای استان کرمان (%9) نشان داده شده است. به طور کلی، فصول تابستان (در ایستگاه سیستان) و زمستان (ایستگاه کرمان) به ترتیب بیشینه و کمینه رخداد گرد و غبار را دارند. بررسی زمانی نیز بیشترین میزان گرد و غبار را برای ماه های گرم سال و کمترین را برای ماه های سرد سال به همراه دارد. ماه جولای در ایستگاه زابل و ماه های نوامبر و دسامبر در ایستگاه سیرجان به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی گرد و غبار را دارند. همچنین، مدل اقلیمی RegCM4 برای متغیرهای مختلف نیز بیشینه گرد و غبار را بر روی جنوب شرق، جنوب و سواحل جنوب به خوبی نشان داده است.
مدل سازی توزیع مکانی ناقلین بیماری تب دانگ در ایران با استفاده از مدل آنتروپی بیشینه و الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: تب دانگ، یکی از بیماری های واگیر و ویروسی است که از طریق دو گونه پشه آئدس اجیپتی و پشه آئدس آلبوپیکتوس منتقل می شود و به سرعت در جهان در حال گسترش است. افزایش دمای کره زمین، تغییرات اقلیمی و الگوی بارندگی و نیز گسترش شهرنشینی در اغلب نقاط دنیا بر گستره انتشار گونه های مذکور مؤثر بوده و باعث گسترش مناطقی جدید برای حضور این گونه ها شده است. این در حالی است که بخشی از کشور ایران در برابر این گونه و حضور آن آسیب پذیر تلقی شده و لازم است گستره انتشار احتمالی آن برای اجرای برنامه کنترل جمعیت این گونه مشخص شود. مدل های مطلوبیت زیستگاه مجموعه ای از مدل های الگوریتم مبنا هستند که قادرند پراکنش مکانی برای استقرار انواع گونه ها را پیش بینی کنند. هدف اصلی این پژوهش مدل سازی توزیع مکانی ناقلین این بیماری در ایران است که با توجه به نبود داده های ناقلین کافی در کشور، از داده های ناقلین موجود در سطح جهان و همچنین در سطح قاره آسیا، در دو مقیاس مختلف استفاده شد. از مهم ترین جنبه های نوآوری این پژوهش می توان به استفاده از لایه هتروژنتی به عنوان یک عامل کمکی برای تحلیل نقاط حضور و کاهش خودهمبستگی مکانی و به کارگیری و مقایسه دو مدل پراکنش گونه متکی به داده های حضور برای انتخاب روش مدل سازی بهینه اشاره کرد.
مواد و روش ها: مدل های مورد استفاده در این پژوهش شامل روش آنتروپی بیشینه (MaxEnt) و یک نوع الگوریتم ژنتیک تحت عنوان گارپ (GARP) هستند. این مدل ها می توانند ارتباطات غیرخطی و اثرگذار بین گونه ها و متغیرهای محیطی را تشخیص دهند و آن ها را برای توسعه مدل های پیش بینی به کار گیرند. همچنین لایه های اطلاعاتی مورد نیاز شامل لایه نقاط حضور گونه ها و لایه های متغیرهای مستقل زیست محیطی هستند. در مجموع 2780 نقطه حضور برای هر دو گونه (1926: گونه آئدس اجیپتی و 854: گونه آئدس آلبوپیکتوس) با مراجعه به پایگاه های اطلاعاتی مختلف جمع آوری شد.
به منظور کاهش خودهمبستگی مکانی بین داده های نقاط حضور ناقلین تب دانگ، لایه هتروژنتی توپوگرافی با استفاده از SDM toolbox در ArcGIS ساخته شد و نقاطی که از نظر ارتفاع دارای شرایط یکسانی هستند از فرایند مدل سازی حذف شدند. به منظور بررسی میزان همبستگی متغیرهای زیستی از تابع PCA در ArcGIS استفاده شد و متغیرهایی که میزان همبستگی بین آنها بالای 75/0 بود، از تحلیل حذف و متغیرهای تراکم جمعیت، اقلیم، تراکم پوشش گیاهی، ارتفاع و کربن آلی خاک لحاظ وارد مدل شدند. در نهایت با استفاده از روش آنتروپی بیشینه (MaxEnt) و یک نوع الگوریتم ژنتیک تحت عنوان گارپ (GARP) میزان مطلوبیت زیستگاهی در سطح جهان با قدرت تفکیک مکانی 5 کیلومتر برای هر دو گونه مدل سازی شد. با توجه به دقت بالای روش MaxEnt، با استفاده از این روش، مطلوبیت زیستگاهی قاره آسیا با قدرت تفکیک 900 متر برای هر دو گونه مدل سازی شد.
نتایج و بحث: مقادیر سطح زیر منحنی (AUC) برای گونه آئدس اجیپتی 942/0 و برای گونه آئدس آلبوپیکتوس 948/0 محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد که استان های شمالی و جنوبی کشور مطلوبیت زیستگاهی بالاتری را برای هر دو گونه دارند، با این تفاوت که گونه آئدس اجیپتی در قسمت های جنوبی به سمت شرق در حاشیه دریایی عمان دارای احتمال پراکندگی بالاتری است. در پیاده سازی روش MaxEnt برای گونه آئدس آلبوپیکتوس، استان های موجود در غرب ایران نیز مطلوب تعیین شدند که این مهم در مقیاس کوچک تر به صورت درست مدل سازی نشده بود. در بهمن 1399 متأسفانه تعداد کمی پشه و تخم پشه آئدس اجیپتی در شهرستان بندر لنگه کشف شد که دقیقاً این پژوهش آن را پیش بینی کرده بود.
نتیجه گیری: از نتایج این مطالعه می توان در راستای برنامه ریزی برای مدیریت جمعیت این حشرات ناقل برای کنترل بیماری هم زمان با پایش جمعیت ها در فصول اپیدمی استفاده کرد.