درخت حوزه‌های تخصصی

باستان شناسی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
۱۴۱.

Miniature Motifs on the Ossuaries of the Bandian Dargaz Fire Temple

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Bandian Dargaz Fire temple Miniature motifs ossuaries

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۶۲
Bandian Dargaz site in Khorasan, is one of the fire temples dating back to the Sasanian period. In this fire temple, carved miniature motifs including animals such as goat, deer, ram, cow, horse, snake, scorpion, wolf, fox, turkey, swallow and dove have been found. In this article, carved miniature motifs are examined and analyzed. 
۱۴۲.

A Hypothesis of the True Origin of Achaemenids Based on Archaeological Excavations of Bardak-e Siāh Palace, Dashtestan, Doroudgah Village

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Achaemenid Bardak-e Siāh Palace Dashtestan

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۵
Bardak-e Siāh is one of the important archaeological sites in Bushehr province. Recently, archaeological researches about the Achaemenid site of Bardak-e Siāh in Bushehr, under the supervision of Ismail Yaghmai, have been published. This article reviews the book entitled A Hypothesis of the True Origin of Achaemenids Based on Archaeological Excavations of Bardak-e Siāh Palace, Dashtestan, Doroudgah Village.
۱۴۳.

کاوش بازنگری غار کمربند شهرستان بهشهر، استان مازندران

کلیدواژه‌ها: غار کمربند کاوش بازنگری میان سنگی جنوب شرق دریای کاسپی شکارورزان و گردآورندگان خوراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۳
سواحل جنوب شرق دریای کاسپی در منطقه ای که از آن به عنوان «کنار بوم»1 یاد می کنند، همانند بسیاری از دیگر نقاط هلال حاصلخیز، شاهد دگردیسی های عظیم در ساخت جوامع بشری در آستانه انقلاب نوسنگی در اوایل دوره هلوسن بوده است. گرچه تاکنون باستان شناسان نتوانسته اند پیوندی میان پایان دوره پارینه سنگی جدید و دوره فراپارینه سنگی را در منطقه مستند سازی نمایند، ولی به نظر می رسد که شکارورزان و گردآورندگان خوراک در حدود ۱۵۰۰۰ سال قبل از زمان حاضر، وارد منطقه شده و یکی از مهم ترین رخدادهای جوامع بشری را در آستانه نوسنگی شدن رقم زدند. یکی از غار هایی که می توان شواهد حضور انسان در این بازه زمانی را موردمطالعه قرارداد، غار کمربند است که در سال های ۱۹۴۹و ۱۹۵۱م. توسط «کوون» کاوش گردید. اگرچه این کاوش ها، چشم انداز جدیدی از ادوار فرهنگی انسان غارنشین را برما روشن ساخت؛ اما پس از گذشت 70سال، هم چنان ابهامات زیادی در شناخت تسلسل گاهنگاری این جوامع، به خاطر آشفتگی یافته های حاصل از کاوش وجود دارد؛ به همین دلیل با هدف شناخت توالی استقراری در این محوطه در زمستان سال 1400 تیمی از باستان شناسان ایرانی به کاوش مجدد در این غار پرداختند تا در این راستا بتوانند به بازسازی این جوامع در گذار از دوره میان سنگی به نوسنگی با پاسخ گویی به پرسش هایی ازجمله، توالی استقرار در این غار و یا بررسی تغییرات محیطی در ترک و یا توالی سکونت در این استقرارگاه به چه صورت بوده است؟ با توجه به تردیدهای فراوانی که در گاهنگاری این محوطه وجود داشت؛ یکی از هدف های اساسی این کاوش، انجام آزمایش های مجدد برروی یافته های جدید، ازجمله استفاده از آزمایش کربن 14 برروی نمونه های زغال و استخوان است تا با کمک آن بتوان تسلسل و توالی استقرار در این محوطه را بازشناسی نمود. این نتایج نشان می دهد که غار در بازه زمانی60±12270 تا 60±11810پیش ازمیلاد توسط جستجوگران خوراک مورد سکونت قرار گرفته است.
۱۴۴.

تحلیل پراکنش مکانی-محیطی استقرارهای مس سنگی شهرستان بستان آباد مبتنی بر روش آماری تحلیل خوشه ای

کلیدواژه‌ها: مس سنگی بستان آباد الگوهای استقراری عوامل محیطی توزیع مکانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۵۸
شهرستان بستان آباد واقع در شرق دریاچه ارومیه به دلیل دارا بودن پتانسیل های زیست محیطی از دیرباز کانون شکل گیری استقرارهای انسانی بوده است. نظر به اینکه شکل گیری سکونتگاه های مردمان در طول دوره های مختلف تحت تأثیر قابلیت های محیط زیست پیرامونشان بوده است بنابراین پژوهش حاضر به بررسی نقش عوامل زیست محیطی در شکل دهی و توزیع مکانی سکونتگاه های دوره مس سنگی شهرستان بستان آباد می پردازد. بدین منظور، 55 محوطه که دربرگیرنده آثار دوران مس سنگی هستند با هدف تعیین میزان تأثیر و تأثرات عوامل زیست محیطی در پراکنش مکانی-محیطی سکونتگاه های مس سنگی شهرستان بستان آباد مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل خوشه ای و نرم افزارهای SPSS و ArcGIS نحوه مکان گزینی استقرارهای مس سنگی شهرستان بستان آباد نسبت به ساختارهای طبیعی بررسی شد. نتایج تحلیل های آماری نشان می دهد که محوطه های دوران مس سنگی شهرستان بستان آباد را می توان براساس مطالعات تحلیل خوشه ای به سه گروه A، B و C تقسیم بندی کرد. خوشه اول (%74 محوطه ها) محوطه هایی با میانگین وسعت 4/0 هکتار، ارتفاع 1965 متر از سطح دریا و فاصله 537 متری از رودخانه را شامل می شود. خوشه دوم (%22 محوطه ها) استقرارهایی با میانگین وسعت 2/1 هکتار، در ارتفاع 2027 متر از سطح دریا و فاصله 574 متری از رودخانه را در برمی گیرد. محوطه های خوشه سوم (%4 محوطه ها) با میانگین وسعتی در حدود 2/6 هکتار، در ارتفاع 1977 متر از سطح دریا و فاصله 1517 متری از رودخانه واقع گردیده اند. تحلیل پراکنش مکانی-محیطی استقرارهای مس سنگی بستان آباد نشان می دهد که بین مکان گزینی سکونتگاه های این منطقه و عوامل محیطی رابطه ای مستقیم و متقابل وجود دارد، این امر باعث همزیستی توامان اقوام کوچ نشین و یکجانشین در این منطقه شده است و نشان دهنده سازگاری مردمان دوره مس سنگی بستان آباد با شرایط محیطی در جهت بیشترین بهره گیری از قابلیت های زیستی موجود است.
۱۴۵.

مستندسازی دیجیتال و استفاده مجدد از داده ها در فعالیت های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باستان شناسی دیجیتال سواد دیجیتال مستندسازی( بایگانی) دیجیتال مدیریت داده استفاده مجدد از داده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۵۶
با پشت سر گذاردن باستان شناسی محاسباتی و گسترش باستان شناسی دیجیتال و بهره گیری از انواع ابزارها و فناوری های نوین دیجیتالی در بررسی ها و کاوش های باستان شناسی، میزان داده های دیجیتال در باستان شناسی تنوع و گسترش یافت. لذا نگهداری و حفظ این داده های دیجیتال در کنار داده های آنالوگ، تفسیر و یافتن ارتباط مابین این اطلاعات یکی از دغدغه های اصلی باستان-شناسان گردید. ضمن آنکه امکان استفاده مجدد از این داده ها و اطلاعات ثبت شده، یکی دیگر از فاکتورهای مهم و اصلی در مستندسازی و بایگانی این داده ها بود. با تنظیم منشور لندن و اصول سویل و ارائه تعاریف لازم و تعریف فراداده و پاراداده ها در کنار داده های اصلی و الزام به ثبت آن در حوزه میراث فرهنگی دیجیتال، امروزه، بایگانی و مستندسازی دیجیتال داده ها روشمندتر و اصولی تر گردیده است؛ اما همچنان که کانسا (مدیر پروژه اوپن کانتکست) هم اشاره داشته است، کماکان می توان فقر و کمبود دانش و سواد دیجیتال در میان اعضای هیئت ها در فعالیت های باستان شناسی را مشاهده نمود؛ که خود مانعی بر سر راه ثبت و استخراج صحیح داده ها است. در این پژوهش با مرور و بررسی نظام مند تجارب مطالعاتی و عملیاتی صورت گرفته در کشورهای پیشگام در حوزه استفاده از فناوری های دیجیتال و استانداردهای اجرایی در حوزه ثبت و ضبط داده های دیجیتال جهت استفاده مجدد از آنها، ضمن ارائه نکاتی که باید در بایگانی و ثبت این داده ها در نظر داشت -تنها محدود به زمان ثبت نیست- بر روند آماده سازی بستر مناسب، نگهداری و پشتیبانی آن و نکاتی که باید رعایت نمود تا داده ها قابلیت استفاده مجدد برای دیگر متخصصین را دارا باشند، پرداخته شده است. ضمن آنکه به بررسی عواملی پرداخته شده که می تواند موجب از بین رفتن داده های دیجیتال، مخدوش شدن آنها و یا عدم استفاده مجدد شان گردد؛ میزان دخیل بودن فناوری های دیجیتال در این امر نیز بررسی شده است. در نتیجه گیری پژوهش، اینکه چه میزان عدم سواد دیجیتال و عدم استفاده صحیح از این داده ها می تواند یک عامل بازدارنده بر سر راه استفاده مجدد از آنها باشد مورد نقد و بررسی قرار گرفته؛ و در نهایت به چگونگی مدیریت و کنترل این عوامل و ارائه راهکارهای مناسب، پرداخته شده است.
۱۴۶.

رهیافتی برخوانش مؤلفه های منظر فرهنگی تاق بستان

کلیدواژه‌ها: منظر فرهنگی مؤلفه تاق بستان ملموس ناملموس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۸
یکی از معیارهای مهم در ثبت میراث جهانی، منظر فرهنگی است که با رویکرد جامع و عمل گرایانه به حفاظت از عناصر طبیعی، فرهنگی ملموس و ناملموس محوطه های تاریخی می پردازد. آثار صخره ای تاق بستان به عنوان یک اثر ملی در فهرست میراث موقت جهانی ثبت گردیده که متأسفانه در سال های اخیر شاهد تغییرات فیزیکی در عناصر تاریخی و طبیعی آن هستیم. گسستگی ارتباط بین آثار و طبیعت موجب ازدست رفتن ماهیت اصلی محوطه گشته و تخریب بیشتر آن را درپی دارد. با توجه به این که منظر فرهنگی تعاملی بین انسان و طبیعت است، آثار تاریخی تاق بستان، آن را به عنوان نمادیی مستعد برای ایجاد منظر فرهنگی درآورده است. این پژوهش با شناخت طبیعی و تاریخی تاق بستان و براساس نظریه های ارائه شده در حوزه مناظر فرهنگی، سعی در نشان دادن و ضرورت نگاهی جامع در امر حفاظت و مرمت این اثر تاریخی را داشته و درپی اثبات فرضیه است که تاق های تاق بستان تنها یک اثر تاریخی و باستان شناسی نبوده، بلکه یک منظر فرهنگی است. روش در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، براساس داده های گردآوری شده از منابع اسنادی، کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است؛ ازجمله پرسش هایی که در این پژوهش به آن ها پاسخ داده می شود؛ 1- تعیین معیارهای منظر فرهنگی چیست؟ 2- مؤلفه های تشکیل دهنده منظر فرهنگی تاق بستان چه هستند؟ نتیجه حاصل از بررسی نشان می دهد، براساس نمادهای جهانی، تاق بستان دارای معیارهای یک منظر فرهنگی با مؤلفه های طبیعی و انسانی به صورت ملموس و ناملموس بوده و دارای تمامی عوامل مؤثر عینی و ذهنی در شکل گیری منظر فرهنگی است و برخلاف تصور رایج، نقش برجسته های ساسانی، تنها عامل برای خلق این منظر فرهنگی نیستند، بلکه مؤلفه های منظر فرهنگی تاق بستان، ترکیبی از مؤلفه های طبیعی، فرهنگی است که در طول تاریخ به هم گره خورده و تفکیک ناپذیرند.
۱۴۷.

تحلیل باستان شناختی فرآیند شکل گیری، توسعه و فروپاشی کهن شهر پریم (فریم) براساس مطالعه تطبیقی متون و یافته های باستان شناختی

کلیدواژه‌ها: فریم قارن کوه اسپهبدان تختگاه برج رسکت شاه نشین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۸
دشت میان کوهی فریم از توابع بخش دودانگه، در 60کیلومتری جنوب شهرستان ساری واقع است. کهن شهر فریم از آغاز دوران اسلامی، از جایگاه شهری و اهمیت سیاسی و نظامی برخوردار بود. اشاره منابع به مقام فریم در جایگاه تختگاه و انتساب عناوینی مانند: شهر، قصبه و دارالملک، از موقعیت سیاسی این شهر طی سده های نخستین حکایت دارند. عوامل ژئوپلیتیکی، قابلیت های نظامی و سیاسی را باید از علل مکان یابی فریم به شمار آورد. الگوی شهرسازی فریم را باتوجه به حیات سنت های پیشااسلامی طی سده های نخستین، باید وام دار شهرسازی تاریخی دانست. طبق شواهد و مستندات، وجود بناهای حکومتی و یادمانی، سازه ها و محلات شهری از رواج نظام سه گانه شهری در فریم نشان دارد. نظر به اهمیت فریم، تاکنون پژوهش های متمرکزی باهدف شناخت ساختارهای شهری آن صورت نگرفته است؛ از این رو، با استناد به منابع تاریخی و اندک شواهد باستان شناختی، تلاش شد تا مهم ترین متغیرهای مؤثر در شکل گیری، شکوفایی و زوال شهر موردشناسایی قرارگرفته و پیشنهادهایی پیرامون سازمان فضایی آن مطرح شود. دستیابی به داده های مذکور با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و تحلیل تاریخی صورت گرفت. نقش فریم در تحولات سیاسی منطقه با تکیه بر شواهد باستان شناختی و قرائن تاریخی دیگر پرسش این پژوهش است. موقعیت فریم به عنوان تختگاه اسپهبدتبرستان و نقش حاکمان آن در کنار دیگر قدرت های سیاسی به هنگام تصمیم گیری های مهم، از مرتبه پراهمیت فریم در نظام سیاسی تبرستان آن روز حکایت دارد. تعامل اسپهبدان تبرستان با یک دیگر و نیز با استنداران رویان در تصمیمات سیاسی-حکومتی، حاکی از نقش تعیین کننده فریم، در سازمان سیاسی تبرستان آن روزگار است؛ علاوه بر این، نزدیکی به مراکز مهم سیاسی مانند: ساری، تمیشه، آمل و ولایت استارآباد موجبات اعزام سریع نیروهای نظامی به شهرهای مذکور یا شهرهای جنوب البرز را به هنگام تهدید فراهم می کرد. نتایج مطالعات بیانگر آن است موقعیت طبیعی و توپوگرافی مناسب، موقعیت ژئوپلیتیکی، موقعیت سیاسی، نزدیکی به دیگر مراکز مهم سیاسی، رواج اقتصاد کشاورزی و دامپروری از مهم ترین عوامل شکل گیری و توسعه فریم محسوب می شوند. طبق شواهد، مرکز شهر قدیم فریم منطقه ای به وسعت هزارمترمربع به مرکزیت شاه نشین را دربر می گیرد. شکوه فریم متأثر از عوامل سیاسی و طبیعی، از پایانیِ سده پنجم هجری قمری رو به افول گذاشت. سرانجام ظهور دولت صفویه در سده 10ه .ق.، به حیات شهرهای ملوک الطوایفی تبرستان، ازجمله فریم پایان داد.
۱۴۸.

تأملی بر ساختار معماری و هویت تاریخی بنای آرامگاهی جوخواه

کلیدواژه‌ها: آرامگاه معماری هویت تاریخی دوره میانی اسلامی جوخواه طبس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۳۱۲
بناهای آرامگاهی یکی از مهم ترین گونه های معماری اسلامی هستند. مطالعه این گونه بنا در بستر جغرافیایی، درک و شناخت معناداری را از این آثار پیش روی ما قرار می دهد. منطقه وسیع طبس، باوجود دارا بودن ظرفیتی غنی از آثار تاریخی و فرهنگی فاخر و به دلیل مهجور بودن و شرایط سخت جغرافیایی، مورد کم توجهی مسئولان و باستان شناسان قرار دارد. در بررسی باستان شناختی بخش جوخواه طبس که در سال 1394ه .ش. انجام گرفت، بناهای متعددی ازجمله یک آرامگاه منفرد شناسایی شده که تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته است. در این پژوهش شیوه ساخت بنا با توجه به نحوه گنبدزنی، اجرای تاق ، نوع مصالح و نوع تزئینات به کار رفته، موردتوجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر براساس هدف از نوع توصیفی-تحلیلی و ماهیت آن براساس رهیافت های تاریخی است. در این پژوهش روش یافته اندوزی ها بر پایه مطالعات میدانی و استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. این پژوهش تلاش دارد، با تکیه بر یافته های باستان شناسی، مطالعات تطبیقی و هم چنین استناد به منابع مکتوب دوران اسلامی، به واکاوی هویت و تاریخ ساخت آرامگاه جوخواه طبس بپردازد. برآیند مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که الگوی ساخت این مقبره برگرفته از طرح مربع شکل، مانند بسیاری بناهای آرامگاهی در خراسان بزرگ طی سده های اولیه دوران اسلامی است. اگرچه با مقایسه داده های فرهنگی و عناصر ساخت مایه بنا با سایر آثار مشابه، می توان تاریخ ساخت آن را به اواخر سده ششم تا اوایل سده هفتم هجری قمری نسبت داد.
۱۴۹.

معرفی و تحلیل فناوری و گونه شناسی دست ساخته های سنگی مکشوف از کاوش های 9931 ه .ش. در توق تپۀ نکا، مازندران

کلیدواژه‌ها: دشت های شرقی مازندران توق تپه نوسنگی تحولات فناوری و معیشتی دست ساخته های سنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۳۰۱
در این پژوهش یکی از نظام های تولید دست ساخته های سنگی دوران نوسنگی منطقه شرق مازندران برپایه کاوش های توق تپه در سال 1399 ه .ش. به صورت توصیفی-تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی فناوری، گونه شناسی و تأثیر معیشت بر شیوه به کارگیری فناوری ها و مطالعه چگونگی تولید دست ساخته های گوناگون در این محوطه، از مهم ترین اهداف و پرسش های این پژوهش در این تپه است. توق تپه در بخش مرکزی نکا و در پیرامون روستای اسکاردین واقع شده است. کوه های هوتوکش، که از مهم ترین منابع سنگ چرت در ایران هستند، در حدود 10 کیلومتری جنوب آن قرار دارند. دست ساخته های سنگی مکشوف از کاوش این محوطه از سنگ چرت ساخته شده اند. این دست ساخته ها در محوطه ساخته نمی شده و بخشی از توالی تراش در خارج از آن انجام می شده است. با توجه به این که هیچ نمونه سنگ مادر تیغه در مجموعه مشاهده نمی شود، به نظر می رسد تیغه ها به صورت آماده به محوطه وارد شده و بیشتر، عمل پرداخت و یا فرم دهی نهایی برداشته ها در آن انجام می گرفته است. شواهدی چون: بزرگی سکوی ضربه، حباب ضربه دوگانه و پریدگی حباب ضربه نشان می دهند که فناوری مورد استفاده در صنایع سنگی توق تپه به شیوه ضربه مستقیم با چکش نرم و یا ضربه غیرمستقیم بوده است. از ویژگی های شاخص این مجموعه، فراوانی ابزارهای روی تراشه و کنگره دندانه دارها و کمبود خراشنده های (ناخنی و هندسی) و ابزارهای دارای جلای داس است. صنایع سنگی توق تپه به لحاظ ترکیب بندی فناوری، بیشترین شباهت را با صنایع سنگی میان سنگی غار کمیشان دارد. شیوه ساخت دست ساخته های سنگی دوران نوسنگی، دنباله شیوه ساخت دست ساخته ها در دوران میان سنگی کاسپی است و بنابراین، این مجموعه را می توان مربوط به دوران نوسنگی دانست. شیوه تأمین معاش، تأثیر مستقیمی روی گونه، روش و فناوری ساخت دست ساخته ها دارد. مطالعه حاضر نشان داده است که به دلیل ظرفیت بالای محیط زیست منطقه موردمطالعه در تأمین خوراک مورد نیاز جوامع پیش ازتاریخ، دگرگونی چشم گیری در گونه شناسی و فناوری ابزارهای نوسنگی این محوطه درراستای دگرسانی معیشت مبتنی بر تولید غذا مشاهده نمی شود.
۱۵۰.

مطالعه باستان شناسی غرب کرمانشاه و کردستان عراق بر اساس داده های سنجش ازدور با نگاه کاربردی دورسنجی در علم باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنجش ازدور پوشش گیاهی کاربری اراضی کشاورزی دوران ساسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
مطالعه مبحث دورسنجی درواقع علمی است که درباره محدوده و یا یک پدیده اطلاعات جامع و کاملی درباره شی یا پدیده مورد نظر بدون تماس فیزیکی با آن به ما می دهد. درواقع علم سنجش از دور شامل مشاهده زمین از بالا به پایین (Earth observation systems) می شود. دورسنجی در کنار دیگر علوم به صورت یک ابزار کمک کننده و به عنوان یک دانش قوی با دیدگاهی میان رشته ای به دیگر علوم ازجمله باستان شناسی کمک می کند. زاگرس مرکزی خصوصاً منطقه کرمانشاه و کردستان عراق به دلیل پتانسیل های محیطی از دیرباز خصوصاً در زمان ساسانیان برای زندگی و تشکیل استقرار انتخاب شده است . در این مناطق بر اساس مطالعات سنجش از دور و استفاده از آن، مطالعه کاربری اراضی و تشخیص ارزش های خاکی و پوشش گیاهی، در راستای بررسی توسعه کشاورزی در دوران ساسانی و یافتن بقایای مادی ای که این ادعا را ثابت کند، انجام شده است . در زاگرس مرکزی از زمان ساسانیان بقایای باستانی بسیاری مربوط به تأسیسات کشاورزی اعم از سیستم های آب رسانی برجای مانده است؛ که با ماهواره کرونا در لندسکیپ گذشته منطقه قابل تشخیص است . این نوشتار در تلاش است با نگاهی نو به کاربرد انواع سنجنده های راداری و حرارتی در باستان شناسی، زاگرس مرکزی (غرب کرمانشاه) و زاگرس شمالی (کردستان عراق) را برای شناخت باستان شناسانه محیط زیست و پوشش گیاهی مورد مطالعه قرار دهد و با استفاده از سنجش از دور و شناخت کاربری اراضی ، چنین نتیجه گیری کند که در منطقه مذکور با توجه به تحلیل های جغرافیایی در دوران ساسانی کشاورزی، هم به صورت دیم انجام می شده و هم به صورت آبی . درواقع این دو روش در یک منطقه مکمل یکدیگر بوده اند. روش مطالعه این مقاله بر اساس سنجش از دور و تحلیل های مبتنی بر آن در جغرافیای کردستان عراق و کرمانشاه انجام گرفته است .
۱۵۱.

Study on Technology and Investigation of Damage on Iron-Bronze Bimetallic Sword Excavated from Tol-E Talesh Region

کلیدواژه‌ها: Bimetallic Sword Iron Age Galvanic corrosion Iron Bronze Conservation and Restoration Tol- e Talesh

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۲۷
The artifact studied in this paper is a bimetallic sword made of bronze handle and an iron blade, which was excavated from the Tol ancient cemetery, located in Talash city, Gilan province, in 2001 by Mohammad Reza Khaltabari. This research aims to study the technology and pathology of the mentioned object by conducting comparative and archeological studies using the library method, conducting technological studies using the laboratory methods of radiography, metallography, and microstructural observations using a scanning electron microscope (SEM-EDS). The phase analysis of corrosion products was done by X-ray diffraction (XRD), as well as knowing the manufacturing method and identifying the types of damage and corrosion. The result shows that this work belongs to the Iron Age. Also, the tests performed on the two parts of the handle and the blade showed that the material of the iron blade is iron-carbon alloy. The amount of carbon in different parts of the body of blade is not the same and the handle is made of bronze alloy with casting and hammering techniques. It also has a galvanic corrosion effect.
۱۵۲.

نخستین پارسی در تاریخ و پیامد حکومت او: اکسودوس پارسیان در درون فلات ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پَرسواَ آشور تونکو م‍اد مهاجرت گروهی پارسیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۰۰
زاگرس مرکزی یکی از پرجمعیت ترین مناطق فلات ایران در نیمه نخستِ هزاره یکم پیش از میلاد و آکنده از سرزمین های کوچک یا نیمه گسترده بود. در ارتباط با این گستره جغرافیایی، یکی از نکات عجیب و جالب توجه در محتوای منابع میان رودانی مرتبط با هزاره یکم پیش از میلاد، برخورد با دو موقعیت سراسر متفاوت برای سرزمینی با نام همسان پرسواَش یا پرسومَش است، به طوری که از روزگار شلمانسر سوم تا سلطنت سارگن دوم آشوری نام این سرزمین همواره در کنار سرزمین هایی یاد شده است که در شرق آشور و در حدود زاگرس مرکزی واقع بوده اند، اما از روزگار سناخریب به بعد، سرزمین پرسواَش (پرسومَش) در شرق ایلام و متحد آن گزارش شده است. همچنین، می دانیم که سرزمین پارسیان در روزگار حکومت خاندان هخامنشی نیز -چه پیش از برآمدن جهان شاهی (:امپراطوری) و چه پس از آن- در زاگرس جنوبی قرار داشت. این که بر مبنای محتوای منابع نوشتاری به دست آمده از کاوش های باستان شناسی چگونه می توان این موضوع را توضیح داد، موضوعی است که پژوهشگران زیادی کوشیدند تا برای آن پاسخی بیابند. پژوهش پیش رو با بررسی محتوای این کتیبه ها و ارزیابی داده های جغرافیایی درون آن ها، به یک بازنگری در موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده است که نام سرزمین نخستین نه تنها به مفهوم تبار یک جمعیت اشاره داشته است، بلکه مردمان آن دیار به یک مهاجرت گروهی (:اکسودوس) بزرگ و در مقیاس آن چه پیشتر بنی اسرائیل در مصر تجربه کرده بود، دست زدند تا استقلال سیاسی و آزادی پیشین خود را دوباره بیابند. این پژوهش نشان می دهد که علت از دست رفتن این استقلال، شکست برنامه های توسعه طلبانه یک شاه کهن از این سرزمین در برابر آشوریان بوده است. 
۱۵۳.

معرفی و تحلیل بنای آتشکده شیان، اسلام آباد غرب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آتشکده شیان چهارتاقی اسلام آباد غرب دوره ساسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۳۰۵
آثار معماری دوره ساسانی شامل بناهای مذهبی و غیرمذهبی است. با توجه به اینکه آیین زرتشتی، دین رسمی ایران در دوره ساسانی بوده است، بناهای مذهبی مرتبط با این دوران از جایگاه مهمی برخوردار بوده اند. آتشکده شیان نمونه ای از آتشکده های دوره ساسانی استان کرمانشاه است که ویژگی معماری آن عبارت است از یک چهارتاقی با راهروهای پیرامونی و مصالح معماری بنا شامل قلوه سنگ، لاشه سنگ، گچ وملات گچ است. ابعاد بنا ۱۴/۵×۱۴/۵ متر و با پلان مربعی شکل است. تاکنون هیچ گونه گزارش و مطالعه دقیقی در مورد این بنا به چاپ نرسیده و اندک اطلاعات منتشر شده، از طریق نوشته ها و مدارک موجود در پرونده ثبتی بنا و برخی گزارش های کاوشگران بنای شیان است. در این پژوهش کلیه مدارک موجود گردآوری و اساس کار بر فعالیت میدانی متمرکز گردیده است. همچنین، بنا از نظر پلان، مصالح و دیگر ویژگی های معماری به دقت  بررسی و مطالعه شد. هدف این پژوهش، معرفی بنای آتشکده شیان به عنوان نمونه شاخص آتشکده های کمتر شناخته شده غرب کشور است. شناسایی دقیق مشخصات این اثر می تواند بازسازی آتشکده های غرب ایران را هموارتر سازد. به علاوه، بررسی این بنا در تعیین گاهنگاری و کاربری بناهای مشابه این منطقه نیز مؤثر است. با توجه به ویژگی های معماری بنای شیان، مصالح و اجزای به کار رفته در معماری، همچنین سایر یافته های منقول و غیرمنقول به دست آمده، می توان این بنا را یک نیایشگاه مذهبی یا آتشکده ای از دوره ساسانی قلمداد نمود.
۱۵۴.

بررسی و شناسایی باستان شناختی شهرستان درمیان، خراسان جنوبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بررسی باستان شناختی شهرستان درمیان خراسان جنوبی دوره پیش از تاریخی دوره تاریخی دوره اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۵۲
شرق ایران به ویژه خراسان جنوبی یکی از مناطقی است که تحقیقات باستان شناسی محدودی در آن انجام شده است و با وجود داشتن آثار تاریخی فراوان، سیمای باستان شناسی آن ناشناخته باقی مانده است. شهرستان درمیان یکی از مناطق استان خراسان جنوبی است که نسبت به سایر شهرستان های استان کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. این شهرستان در شرق استان قرار گرفته و هم مرز با کشور افغانستان است. با توجه به بررسی باستان شناسی که در سال ۱۳۹۴ و در سطح شهرستان صورت گرفت، تعداد ۲۱۳ اثر تاریخی در آن شناسایی شد. این آثار شامل محوطه های تاریخی، مسجد، قلعه، برج، حمام، آرامگاه، آسیاب ، آسباد، حوض انبار، قبرستان، غار های تاریخی و سنگ نگاره است که قدمت آن ها به دوره های پیش از تاریخ (هزاره سوم پ.م) تا دوران اسلامی متأخر (پهلوی) باز می گردد. بیشترین تعداد این محوطه ها مربوط به دوران اسلامی بوده و کهن ترین آنها، محوطه شاه ولی، مربوط به هزاره سوم پ.م است. نظر به این که بسیاری از آثار تاریخی این شهرستان برای نخستین بار شناسایی شده بودند، ضرورت داشت که در پژوهشی مستقل به بررسی و تحلیل آن ها پرداخته شود. بدین سبب، هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل آثار تاریخی شناسایی شده شهرستان درمیان است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی بوده که داده های آن از طریق بررسی میدانی و مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که آثار تاریخی این شهرستان، نسبت به برخی از مناطق هم جوار از قدمت کمتری برخوردار است، اما عموماً با حوزه های فرهنگی شمال شرقی و جنوب شرقی ایران ارتباطات نزدیکی داشته است. علاوه بر این، چنین مشخص شد که شهرستان درمیان در دو بازه زمانی دوره اشکانی و سده های میانی اسلامی از اهمیت و رونق زیادی در منطقه برخوردار بوده است.
۱۵۵.

مروری بر استحصال و ویژگی های آلیاژهای مس – آرسنیکی در دنیای باستان (مقاله مروری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلیاژهای مس- آرسنیکی عرق آرسنیک مات اشپایس سرباره فلزگری کهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۲۲۸
بی شک یکی از مهمترین عناصر آلیاژکننده در دنیای باستان، عنصر آرسنیک است که نقش مهمی در دست ساخته های آلیاژهای اوایل عصر برنز را ایفا کرده است. آلیاژهای مس آرسنیکی و برنزهای آرسنیکی بی تردید به عنوان یک آلیاژ ساخته شده دست بشر از جایگاه ویژه ای در بین باستان شناسان و محققان فلزگری کهن، برخوردار است. آرسنیک به عنوان یک عنصر آلوده کننده و ناخالصی در تمام محیط به صورت پراکنده وجود دارد و فلزگر باستان با توجه به معایب و مضرات این عنصر برای اهداف آیینی و کاربردی، در تولید آلیاژ مس آرسنیکی استفاده کرده است. آرسنیک به عنوان یک عنصر چالش برانگیز در ساخت این آثار و همچنین ویژگی های خاصی که در سطح این آثار ایجاد می نماید، ظاهر می گردد که از مهمترین ویژگی این عنصر در ریخته گری، ایجاد جدایش معکوس در سطح این آثار است که ایجاد پدیده عرق آرسنیک در این آلیاژها می نماید. مواد معدنی اولیه مورد استفاده در ساخت این آلیاژها اولوینیت Cu2(AsO4)(OH) یا کیلنوتیس Cu3(AsO4)(OH)، سولفور آرسنید آهن FeAsS و انارژیت Cu3AsS4 هستند که یا به صورت احیاء مستقیم یا به روش ذوب همزمان Co-Smelting مورد استحصال قرار گرفته اند، و یا اینکه آرسنیک به صورت آگاهانه از طریق Speiss، در تولید آلیاژ مس آرسنیکی در هزاره سوم مورد استفاده قرار گرفته است. از استحصال این فلزات چندین محصول دیگر همراه با ذوب همزمان که شامل مات Matt، اشپایس Speiss و سرباره Slag است، ایجاد می شوند. هدف اصلی این مقاله با توجه به اهمیت موضوع آلیاژهای مس آرسنیکی در حوزه باستان شناسی و بررسی های فلزگری کهن، ارائه یک بررسی جامع در مورد روش های استحصال، ویژگی های فیزیکی این آلیاژها و نقش آرسنیک و تاثیر آن به عنوان عنصر آلیاژی در شکل گیری سطح نقره ای و همچنین محصولات جانبی دیگر به عنوان موضوعی پراهمیت در بررسی آلیا ژهای اوایل عصر برنز، پرداخته شده است.
۱۵۶.

بهره برداری از جانوران در دوره ی مس و سنگ قدیم (دالما) در زاگرس شمالی، مطالعه ی جانورباستان شناختی بازمانده های استخوانی تپه سیلوه پیرانشهر، شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره ی مس وسنگ سنت سفالی دالما جانورباستان شناسی شمال غرب ایران تپه سیلوه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۶۱
مجموعه های بقایای جانوری دوره ی مس و سنگ قدیم یا همان دوره ی دالما در شمال غرب ایران اندک است و مطالعه ی جانورباستان شناختی در مورد بخش ناچیزی از آنان صورت پذیرفته است. بدین صورت دانش ما از سازوکارهای معیشتی و الگوهای احتمالی آن در جوامع مس و سنگ نیازمند بهبود است. این مطالعه که بر بقایای مهره داران مس و سنگ قدیم در تپه ی سیلوه دشت پیرانشهر صورت پذیرفته است، حاکی از وجود سازوکارهای چندگانه ی بهره برداری از جانوران در قالب فعالیت های معیشتی است. نتایج این پژوهش نشان از آن دارد که در هزاره ی پنجم پیش از میلاد در این محوطه، اقتصاد معیشتی مبتنی بر بهره برداری از گونه های اهلی همانند بز (Capra hircus)، گوسفند (Ovis aries) و گاو (Bos taurus) بوده است. بیشترین میزان بقایای جانوری یافت شده از لایه های مس و سنگ قدیم این محوطه متعلق به گوسفند اهلی (Ovis aries) است. شواهدی از حضور حیوانات وحشی همچون گوزن زرد ایرانی (Dama mesopotemica)، آهوی گواتردار (آهوی ایرانی) (Gazella subgutturosa)، لاک پشت (Testudines) و اسب سانان (Equidae) نیز به دست آمده است. بقایای استخوانی جانوران وحشی از فراوانی اندکی نسبت به بقایای جانوران اهلی برخوردار است که می تواند مؤید ارجحیت کمتر شکار نسبت به دامپروری باشد. از سوی دیگر بر مبنای تخمین زمان مرگ، ذبح گاو در سنین بزرگسالی و ذبح گوسفندان در پیش از بلوغ و نیز بزرگسالی انجام می شده است. این سازوکارهای چندگانه ی بهره برداری می توانند نمایانگر شیوه های مختلف سودجستن از گونه های جانوری (استفاده از نیروی کار، بافت ماهیچه ای و نیز فرآورده ای ثانویه)، افزایش مهارت های انسان در سازگاری با پیرامون و کنترل جانوران، دیرین اقلیم و نیز چگونگی تعادل جمعیت انسانی در زیست بوم زاگرس شمالی در هزاره ی پنجم پیش از میلاد باشند.
۱۵۷.

Identifying the Mobility Patterns of Human Societies in the Hawraman Cultural Landscape Based on the Ethnoarchaeological Approach(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Ethno-archaeology Neolithic Semi-Sedentary Hawraman

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۵۴۲
The lifeways of mobile human societies are a field investigated by anthropologists and archaeologists. Mobility is considered an effective way of foraging and resource production among human societies (for hunter-gatherers, pastoralists, and farmers, respectively). Various classifications regarding the mobility patterns of human societies have been proposed so far. As of today, the majority of archaeologists use Murdock’s multi-purpose classification which divided mobile human societies into four groups: (1) Nomadic societies, (2) semi-nomadic societies, (3) semi-sedentary societies, and (4) sedentary societies. But some societies have characteristics that do not allow them to be placed in one of these groups. For identification of these unclearly defined societies, the authors will refer to 5 criteria of demographic dimensions: Mobility, number of movements, movement distance, residential criteria, and lifeway. For instance, it was not until 2003 that archaeologists began to recognize the intermediate trajectory of nomadic pastoralism from early village-based herding to the formation of full-fledged pastoralism in the western part of Central Zagros. Extensive study of pastoralist communities, however, can be used for the identification of several intermediate stages of the 5 criteria. Current archaeological evidence in most of the early Neolithic sites in Central Zagros such as Qazanchi, Sheikhi Abad, Sarab, Asiab, and Guran, unlike the Levant region which was settled in the Epipaleolithic (Natufian) period, indicates that these sites are seasonal. So how can we explain the mobility of human societies in the proto-Neolithic period of Zagros? As a result, the authors try to use these criteria to identify the intermediate stages of sedentarism in Zagros, from mobile societies in the Epipaleolithic period to sedentary societies in the late Neolithic period. For this purpose, the authors have studied the mobility patterns and residential criteria of human societies in the cultural landscape of Hawraman. The research was conducted in two seasons, in the summer of   2016 and the summer of 2018, respectively. At first glance, the patterns of mobility and lifeways of human societies seemed homogeneous and identical in the cultural landscape of Hawraman. But with a deeper analysis, Four main mobility patterns were identified. The patterns include (1) single-stage agriculturalist residential mobility in Koh-e-Takht, (2) multistage pastoralist residential mobility in Kosalan and Shahu Mountain, (3) logistical mobility (transhumance) in Javeh River, and (4) logistical mobility (based on cultural exchanges) all over the Hawraman. The patterns show that the Zagros societies did not become sedentary in a single stage. Therefore, semi-sedentary societies with residential mobility and semi-sedentary societies with logistical mobility can be placed in the intermediate stages.  
۱۵۸.

نقد و بررسی کتاب اطلس مصور آسیب شناسی پارچه های تاریخی-فرهنگی

کلیدواژه‌ها: پارچه الیاف مرمت اطلس آسیب شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۳
کتاب اطلس مصور آسیب شناسی پارچه های تاریخی فرهنگی اثری از فاطمه علیمیرزایی و شهرزاد امین شیرازی است که در سال ۱۳۹۸ توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی گردشگری به صورت الکترونیکی منتشر شده است. مخاطبین این کتاب تمامی حفاظتگران و مرمتگران دانشجویان امنای اموال موزه داران و مجموعه دارانی هستند که با پارچه ها و بافته ها در اشکال و انواع مختلف سر و کار دارند این کتاب در سه فصل به آسیب شناسی پارچه های تاریخی بر اساس ماهیت آن از سه منظر فیزیکی مکانیکی، شیمیایی و فتوشیمایی پرداخته شده است؛ اما با توجه به اینکه شیمیایی و فتوشیمیایی قسیم یکدیگر نیستند بلکه فتوشیمیایی اقسام شیمیایی است بهتر بود از فتوشیمیایی به عنوان دسته بندی جداگانه ای یاد نمی شد چرا که هر واکنش شیمیایی لاجرم نیازمند انرژی آغازگر واکنش است.
۱۵۹.

تحلیل اثر ویژگی های حسابی و هندسی بر فرایند ترسیم کاربندی ها با رویکرد دستیابی به روش های ترسیم بهینه نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حساب و هندسه کاربندی روش ترسیم سنتی روش ترسیم بهینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۹۷
شناسایی دقیق تر جزئیات ترسیم ویافتن ارتباط بین فرمول های ریاضی با اشکال هندسی خود پیش نیازارائه راهکاری نوین برای ترسیم انواع کاربندی می باشد. امروزه به دلیل تغییر شیوه و ابزار ترسیمات ارائه راهکارهایی نوین برای افزایش دقت و سرعت ترسیم اشکال پیچیده هندسی مخصوصا کاربندی بیشتر حس می شود. یافتن زاویه بین قطر دایره و طول مستطیل محاط در دایره، راهکاری نوین بر پایه فرمولی جدید، جهت فراگیری ساده تر و سریعتر روش های ترسیم انواع کاربندی با تعداد ضلع زوج و در زمینه مستطیل شکل ارائه می دهد. در خصوص کاربندی تاکنون هیچ منبع مکتوب کاملی به دست نیامده است. پژوهشگران در گستره کاربندی بیشتر به شیوه های ترسیم آن هم به شکل متفاوت با یکدیگر پرداخته اند. این پژوهش برای نخستین بار به ارائه راهکاری نوین و ساده جهت ترسیم اشکال هندسی کاربندی بر پایه فرمول ریاضی مشخص می پردازد. روش داده اندوزی به صورت مطالعه منابع کتابخانه ای ومحاسباتی می باشد. هدف کلی این مقاله، تحلیل حسابی و هندسی روش های گوناگون ترسیم کاربندی جهت دستیابی به ارائه راهکاری نوین می باشد. نتیجه حاصل از تحقیق، مبین این مطلب است که با دانستن دو پارامتر تعداد ضلع کاربندی و اندازه زاویه بین قطر دایره و طول مستطیل محاط در دایره، به راحتی می توان انواع کاربندی های با تعداد ضلع زوج در زمینه مستطیل را ترسیم نمود.
۱۶۰.

Interpretation of Arms and Armor in Fakhr-e Modabbir Mobarākshāh’s Ādāb al Ḥarb wa’l Shujācah (Two Passages from Chapter 11 and 19)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Archery Swords Polearms Armor Battle Array Cavalry Training Furusīyah Horse Harness Horses Weapons

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۳۰۵
Fakhr al-Dīn Muḥammad ibn Manṣūr Mubarākshāh al-Qurashī was born around 1150 CE, probably in Ghazna, and eventually joined the court of Quṭb al-Dīn Aybak, the first Turkish Mamlūk or “Slave King” of northern India. He died around 1224 CE. His Ādāb al Ḥarb wa’l Shujācah (“Rules of War and Bravery”) was a treatise on statecraft in the Persian tradition of “Mirrors for Princes”. A substantial, if idealised discussion of warfare, it includes sections on tactics, troop organisation, various weapons, sieges and many military-historical anecdotes. Nevertheless, these chapters also include more recent, more localised Indian and Turkish elements, plus otherwise lost aspects of military practice or theory. For example, the essentially traditional Islamic or ʿAbbāsid sections include Chapter 12 which describes “How to arrange an army firmly and to maintain that (arrangement)”. The first part of Chapter 13 describes “How to bring the army to a halt and the (best) place to do this”. Some specifically military chapters of theĀdāb al Ḥarb wa’l Shujācah are clearly based upon ʿAbbāsid military theory as developed during the 8th to 10th centuries CE; notably sections such as “How to arrange an army firmly and to maintain that (arrangement)”, and “How to bring the army to a halt and the place to do this”. Other sections reflect more recent Indo-Islamic, Indian and Turkish military ideas, as well as otherwise lost aspects of earlier military practice, plus plans of military arrays, idealised encampments and exercises in the tradition of Islamic furusīyah military training manuals. Chapter 11, which is interpreted here, concerned the characteristic features, advantage and usage of a wide array of weapons. Chapter 19, which is also interpreted here, focussed on various aspects and variations in the array and deployment of an army for battle.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان