مطالب مرتبط با کلیدواژه

غرب زاگرس مرکزی


۱.

همگام سازی دوره فراپارینه سنگی در غرب زاگرس مرکزی و زاگرس شمالی با رویداد های اقلیمی پس از آخرین بیشینه یخچالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراپارینه سنگی دیرین اقلیم غرب زاگرس مرکزی زاگرس شمالی تالاب هشیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۱۵
تاکنون پژوهش های دوره فراپارینه سنگی در دو منطقه غرب زاگرس مرکزی و زاگرس شمالی، تحولاتی را در فناوری و گونه شناسی دست افزارهای سنگی در طول این دوره زمانی نسبتاً طولانی، به ثبت رسانیده اند. با وجود یافتن نهشته های دوره فراپارینه سنگی در تعدادی از مکان های این مناطق، در مقایسه با آنچه که در منطقه شامات (لوانت) و قفقاز دیده می شود، رابطه نوسانات اقلیمی با تحولات فرهنگی، به تفصیل ثبت و ضبط نشده است. کمبود یاد شده را می توان در الف) عدم همگام سازی با شواهد تغییرات اقلیمی در محدوده زمانی مورد نظر یعنی 25 تا حدود 12 هزار سال پیش؛ ب) محدودیت های کاوش؛ پ) نبود تعداد قابل قبول سن سنجی مطلق برای دوره فراپارینه سنگی منطقه زاگرس، درنظر گرفت. به تازگی پژوهش های مهمی در زمینه های سن سنجی دوره فراپارینه سنگی زاگرس-شمالی در محوطه پاله گورا و رویدادهای اقلیمی منطقه غرب زاگرس مرکزی براساس نتایج گرده شناسی تالاب هشیلان به عمل آمده است که می تواند بخش-هایی از این ضعف ها را جبران کند. به همین روی نوشتار حاضر براساس داده های تازه اقلیمی، خوانش نوینی از تحولات فرهنگی هم زمان با اواخر دوره پلیستوسن مصادف با دوره فراپارینه سنگی برای این منطقه ارائه کرده است.
۲.

اقتصاد و معیشت کوچ نشینان غرب زاگرس مرکزی پیش از دولت مدرن از دیدگاه انسان شناسی-باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۱۱
اقتصاد ایل های مورد پژوهش(خزل، ملکشاهی و کلهر ایوان) در وحله اول بسیار ساده و ابتدایی می نماید که بر تولید و مصرف و بطور کلی اساس آن بر پروروش گوسفند و بز استوار است. به طوری که گوسفند را می توان ستون اصلی و شاکله این اقتصاد به شمار آورد، بعد از آن بز از نظر تعداد نیز دومین حیوان اهلی به شمار می رود که این عشایر برای استفاده از موی و کرک، گوشت و پوست آن نگهداری می کردند. ترکیب این دو حیوان نیز بیانگر وضعیت اقتصادی خانوار ها به شمار رفته و می رود . درکنار نگهداری دام به کشاورزی و داد و ستد با جوامع دیگر می پردازند که دراین مبادلات بیشتر تولیدات خود را عرضه می کردند. بنابراین بررسی سیستم اقتصادی ایل های کوچ نشین ساکن در غرب زاگرس مرکزی(ایلام) می تواند تا حدودی روشن کننده بسیاری از ابهامات در دوران پیش از تاریخی و تاریخی(به ویژه کاسیان) و حتی دوره های بعد باشد. این موضوع زمانی اهمیت پیدا می کند که با استقرارها و داده های باستان شناسی روبرو هستیم که نشان دهنده تبادلات اقتصادی و فرهنگی گسترده ای بین نواحی غرب زاگرس مرکزی با نواحی بین النهرین است، اما ماهیت این تبادلات و چگونگی آن نامشخص است و باستان شناسان فقط به تشابه و مقایسه این داده ها اکتفا کرده اند. بنابراین پرداختن به سیستم اقتصادی ایل های غرب زاگرس مرکزی که می تواند علاوه بر جنبه های داخلی اقتصاد این کوچ نشینان بخشی از سوالات و زوایای پنهان این مروادات را برای پژوهشگران روشن نماید. بر این اساس کوشیده شد، تا ضمن بررسی اقتصاد کوچ نشینان و زمینه های بومی این اقتصاد، سپس به مطالعه عوامل مختلف از جمله جمعیت، جنگ و غارت و مراکز مبادلاتی و شیوه های داد و ستد این کوچ نشینان پرداخته شده است.
۳.

جایگاه زن در عصر آهن با تکیه بر مطالعات قوم باستان شناسی در میان کوچ نشنیان غرب زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جایگاه زنان خانواده غرب زاگرس مرکزی قوم باستان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۱
تا کنون گورستان های متعددی متعلق به عصر آهن در غرب زاگرس مرکزی کاوش شده و در آن ها اشیای تدفینی خاص زنان به دست آمده است. اما کاوشگران جز توصیف داده ها و شکل تدفین به موضوع جایگاه زنان در این دوره نپرداخته اند. این موضوع از این امر ناشی بوده که در میان اشیای تدفینی هیچ کتیبه یا نوشته ای در ارتباط با این گورها به دست نیامده و همچنین مطالعات مربوط به زنان تازه در ادبیات باستان شناسی مطرح شده بود. پژوهشگران این گورستان ها را به نیمه کوچ نشینان نسبت داده اند، که این نوع معیشت در قالب ایلی در این منطقه تا حال حاضر نیز رواج دارد. بنابراین، می توان گفت که با توجه به همسانی جغرافیایی و تاحدود زیادی معیشت این مردمان با ایلاتی (خزل، ملکشاهی و کلهر) که در این منطقه ساکن اند، همچنین تداوم سنت ها در زاگرس مرکزی، که در این مقاله به آن ها از جمله شیوه تدفین اشاره شده، به بررسی جایگاه زنان در عصر آهن از منظر قوم باستان شناسی پرداخته شده است. در این مقاله، گورهای متعلق به زنان در 14 گورستان بررسی شده؛ با توجه به اینکه در میان این ایلات جایگاه زنان در قالب خانواده نمود می یابد، که خود تابع عوامل متعدد اجتماعی سیاسی و اقتصادی است. در پایان نیز جمع بندی از کلیه مطالب ارائه شده است.
۴.

بررسی استقرارهای دوره نوسنگی دشت سرفیروزآباد، غرب زاگرس مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: غرب زاگرس مرکزی دشت سرفیروزآباد دوره نوسنگی الگوی استقرار نوسنگی بدون سفال نوسنگی با سفال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۰
دشت سرفیروزآباد واقع در شرق ماهیدشت در غرب مرکزی زاگرس دارای قابلیت های فراوانی در مطالعات باستان شناسی است، با این حال به علت عدم انجام پژوهش های باستان شناسی، منطقه ای ناشناخته و تاریک محسوب می گردد. موقعیت جغرافیایی و قابلیت های زیست محیطی اجرای برنامه های منظم باستان شناختی را در سرفیروزآباد ضروری می نمود؛ به همین منظور طی یک فصل فعالیت میدانی در سال ۱۳۸۸ منطقه سرفیروزآباد توسط هیأتی از دانشگاه تهران مورد بررسی پیمایشی فشرده قرار گرفت. این بررسی نتایج پرباری را ارائه کرد و اطلاعات فراوانی به دانش اندک ما از وضعیت منطقه به ویژه در دوره پیش از تاریخ و تاریخی افزود. از میان یافته های بررسی، ۱۷ محوطه دارای بقایایی قابل انتصاب به دوره نوسنگی هستند. مطالعات انجام شده نشان می دهد که در سرفیروزآباد آغاز استقرار به دوره نوسنگی قدیم باز می گردد که از آن دوره ۳ محوطه در بخش های مختلف منطقه شناسایی شده است. از دوره نوسنگی میانی و جدید نیز ۱۵ مکان با بقایای استقرار و سفال های این دوره شناسایی گردید. مطالعه الگوهای زیستگاهی استقرارهای دوره نوسنگی نشان دهنده وابستگی فراوان به منابع طبیعی، به ویژه آب و منابع سنگ چخماق است. با آغاز سفالگری در منطقه تغییرات قابل توجهی در الگوی مکان گزینی استقرار روی داده است. مقاله حاضر به مطالعه این محوطه ها و تفسیر الگوهای استقرار دوره نوسنگی منطقه پرداخته است.
۵.

ساختار اجتماعی- سیاسی ایل خزل ایلام در غرب زاگرس مرکزی از دیدگاه انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غرب زاگرس مرکزی ایلام ایل خزل ساختار اجتماعی - سیاسی دین و مذهب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۲۳۲
هدف: ایل خزل از ایل های پرجمعیت ساکن در نواحی شمال ایلام است که در گذشته دارای شیوه معیشتی بر کوچ نشینی بوده و امروز در شهرستان شیروان چرداول و ایلام و بخش های بزرگی از آن در استان های کرمانشاه، همدان، آذربایجان غربی و کردستان(چاردولی)، فارس و در کردستان عراق به سر می برند. در مورد منشاء این ایل اطلاعات اندکی در دست است. اما بر اساس شواهد سابقه آن حداقل به دوره صفویه می رسد و در ادوار بعد تحولات مختلفی را از سر گذرانده است. ساختار این ایل بر پدر تباری است و دارای پیوندهای عشیره ای، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی زیادی در گذشته با ایل های همجوار بوده است بطوریکه برخی این ایل ها خود را به یک نیای مشترک می رسانند و برای مقابله با ایل های دشمن یا رقیب پیمان نامه های توسط سران آن با ایل های همجوار بسته می شد. در مجموع این ایل دارای پیمان نامه با والیان و متحد آنان به شمار می رفتند. دارای ساختار اجتماعی و  سلسله مراتب سیاسی و ساختار قدرت خاص خود است. این ساختارها در مواقع بحران بقای ایل را تضمین می کردند. از نظر ساختار اجتماعی از مال- بنه مال- هوز، خی ل و تخمه- طایفه- تیره و ایل تشکیل شده است و از نظر ساختار سیاسی به ترتیب شامل ریش سفید یا سرمال، کلین یا کلانتر، کدخدا، کدخدای رئیس تیره و تشمال (یک یا دو نفر یا بیشتر) که ریاست ایل را به صورت مشترک برعهده داشتند و در بالاترین رده قدرت هاونگره یا کنفدراسیون ایلی به ریاست والی(تا پیش از دوره پهلوی اول) شامل می شد. ایل خزل دارای 5 تیره که هرکدام از این تیره ها دارای قلمروی خاص خود بوده و از چندین طایفه تشکیل شده اند. به گویش کردی جنوبی صحبت می کنند و امروزه پیرو مذهب تشیع هستند. در این مقاله به بررسی ساختار اجتماعی سیاسی و سلسله مراتب قدرت و جایگاه مذهب در ایل خزل تا پایان دوره پهلوی اول براساس پژوهش های میدانی یعنی بر اساس گفتگوها و روایاتی که در آئین های مختلف توسط شاعران و بزرگان بازگو شده و حضور در آئین های مختلف و همچنین در خلال بررسی های باستان شناسی گورستان های متعددی مربوط به تیره ها و طوایف ایل خزل و دیگر ایل ها(که می توانست جنبه مادی این ساختار را نشان دهد) بررسی شد و سپس به بررسی هرکدام از عوامل پیشگفته برای دستیابی به ساختارهای اجتماعی- سیاسی در کنار مطالعات کتابخانه ای-سفرنامه ها و گزارشاتی که در گذشته نوشته شده اند، پرداخته شد.روش شناسی: بطور کلی در این مقاله نگارنده از روش امیک(دیدگاه و اندیشه مردمان مورد مطالعه) و روش اتیک(دیدگاه پژوهشگر) که روش های رایجی در انسان شناسی هستند، در کنار مطالعات کتابخانه و در تلفیق با هم بهره برده است.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان دهنده وجود ساختار اجتماعی و سیاسی نظام مند در ایل خزل است که این ساختارها در ارتباط و تعامل با هم توانسته اند انسجام ایل را در برابر دیگر ایل ها حفظ کرده و به عنوان یک واحد منسجم و یکدست در بیرون و در درون نیز به حفظ نظم و برطرف ساختن مشکلات کمک کند