مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
دشت قزوین
حوزه های تخصصی:
دستیابی مردمان ساکن در فلات ایران به فلزات مختلف در طول هزاره های پیش از تاریخ‘از اهمیت بسیار زیادی درچهارچوب مطالعات فرهنگی ایران برخوردار میباشد.دراین نوشتار ابتدا پیدایش فلزات مختلف در جوامع پیش از تاریخ ایران به اجمال آورده شده است. در قسمت بعدی فرآیندهای فلزگری کهن در منطقه شمال مرکزی ایران مورد بررسی قرار گرفته است .در آخرین قسمت ‘براساس جدیدترین یافته ها از حفاری (8-1376)تپه سگزآباد دشت قزوین و با استفاده از روشهای آزمایشگاهی (منیرالوگرافی و تجزیه عنصری)تکنولوژی فلزگری کهن در مقطع زمانی حدود2100 تا800 پ.م مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
برآورد ارزش اقتصادی آب شبکه آبیاری دشت قزوین: کاربرد رهیافت دوگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواردی نظیر کم آبی مفرط، عدم تناسب زمانی و مکانی بارش ها، بهره وری پایین نهاده آب در بخش کشاورزی به همراه افزایش روزافزون تقاضا برای محصولات کشاورزی و همین طور خشکسالی های مکرر باعث شده که آب به یک نهاده مهم و کمیاب در فرآیند تولید فرآورده های کشاورزی تبدیل شود. بنابراین مدیریت صحیح تقاضا و تلاش برای صرفه جویی در مصرف آب می تواند ضمن توسعه کشت های آبی، عوارض زیست محیطی ناشی از مصرف بی رویه آن را کاهش دهد. یکی از روش های اعمال مدیریت تقاضای آب تعیین ارزش اقتصادی آن می باشد که موجبات تقویت نقش اقتصادی آب در توسعه را فراهم می سازد. در این راستا، هدف این مطالعه، تعیین ارزش اقتصادی آب کشاورزی از دید تقاضاکنندگان با استفاده از رهیافت تابع تولید و تابع هزینه دوگان در اراضی تحت پوشش شبکه آبیاری دشت قزوین در سال زراعی 87-1386 برای محصول گندم می باشد. بر اساس نتایج، ارزش اقتصادی نهاده آب از رهیافت های تابع تولید و تابع هزینه به ترتیب 586 و 609 ریال به ازای هر مترمکعب آب برآورد گردید.
چرخش از سیاست خرید تضمینی به قیمت تضمینی و آثار آن بر الگوی کشت محصولات زراعی دشت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصاد کشاورزی جلد ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
101 - 130
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه آثار ابزارهای سیاستی قیمت و خرید تضمینی و هم چنین، چرخش از سیاست خرید تضمینی به قیمت تضمینی بر الگوی کشت، درآمد کشاورزان و مصرف نهاده ها در دشت قزوین بررسی شد. برای دست یابی به این هدف با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی ساده دو مرحله ای 246 کشاورز انتخاب و از راه تکمیل پرسش نامه داده های مورد نیاز از کشاورزان در سال 1395 گرد آوری شد. برای الگوسازی و تجزیه و تحلیل داده ها از مدل برنامه ریزی ریاضی اثباتی (PMP) با رویکرد تابع هزینه استفاده شد و آثار ابزارهای سیاستی قیمت و خرید تضمینی در سه سناریوی ادامه سیاست قیمت تضمینی و خرید تضمینی به شکل کنونی، اجرای سیاست قیمت تضمینی و خرید تضمینی به شکل هدفمند و جایگزینی سیاست خرید تضمینی با قیمت تضمینی برای محصولات مشمول سیاست خرید تضمینی بررسی شد. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان دادند که در هر سه سناریو سطح زیر کشت محصولات آب اندوز بویژه محصول گندم کاهش و در مقابل سطح زیر کشت محصولات آب بر همچون یونجه و گوجه فرنگی افزایش می یابد. بر اساس نتایج پیامد اصلی این مساله افزایش مصرف آب در دشت قزوین خواهد بود. سناریوی دوم با رشد بین 6/0 تا 8/0 درصدی کم ترین رشد مصرف آب و سناریوی سوم با رشد 1/2 درصدی بیش ترین رشد مصرف آب را در منطقه به همراه خواهد داشت. هم چنین، میانگین درآمد کشاورزان منطقه در هر سه سناریو افزایش می یابد؛ کم ترین افزایش مربوط به سناریوی دوم است که در آن درآمد کشاورزان بین 5/7 تا 7/7 درصد رشد می یابد و بیش ترین افزایش نیز مربوط به سناریوی سوم است که در آن درآمد زارعان 5/8 درصد رشد خواهد یافت. نتایج هم چنین، نشان می دهند مصرف انواع کود و سموم شیمیایی نیز تحت هر سه سناریو افزایش می یابد. در مجموع می توان گفت که چرخش از سیاست خرید تضمینی به قیمت تضمینی میانگین درآمد کشاورزان منطقه را بیش تر از ادامه سیاست قیمت و خرید تضمینی به شکل کنونی و اجرای سیاست قیمت و خرید تضمینی به شکل هدفمند افزایش می دهد، اما در سیاست بالا با کاهش سطح زیر کشت گندم و جو که نیاز آبی کمی دارند و جایگزینی محصولات آب بر همچون یونجه، گوجه فرنگی و ذرت علوفه ای، میانگین مصرف آب و کود در دشت قزوین افزایش خواهد یافت.
ارزیابی هزینه- اثربخشی سیاست اعطای کمک بلاعوض سامانه های آبیاری تحت فشار در حفاظت از منابع آب زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی در سال های اخیر موجب بدتر شدن وضعیت این منابع ارزشمند شده است. یکی از دشت های ممنوعه کشور که شاهد افت شدید سطح تراز آب زیرزمینی بوده است، دشت قزوین می باشد. امروزه سیاست های مختلفی به منظور حفاظت از منابع آب زیرزمینی در جهان رایج است. از جمله سیاست هایی که در کشور ما نیز برای صرفه جویی آب آبیاری و حفاظت منابع آب تأکید زیادی بر آن شده و در قانون برنامه پنجم توسعه نیز بدان اشاره شده است، اعطای کمک بلاعوض سامانه های آبیاری تحت فشار می باشد. در مطالعه حاضر تلاش شده است با تشکیل یک مدل ریاضی بهینه سازی پویا و معادله تعادل آب زیرزمینی در آن تأثیر اجرای این سیاست بر صرفه جویی آب توسط کشاورزان و حفاظت آب زیرزمینی در دشت قزوین ارزیابی گردد. نتایج این تحقیق نشان داد که با افزایش سهم پرداخت کمک بلاعوض سامانه آبیاری و در نتیجه بهبود کارایی آبیاری، مصرف کل آب سطحی و زیرزمینی در کل منطقه کاهش یافته و موجب صرفه جویی آب می شود. این نتیجه گیری برای پمپاژ آب زیرزمینی نیز صادق بود. لذا، اجرای این سیاست برای کاهش پمپاژ آب اثربخش تشخیص داده شد. از سوی دیگر، به علت کاهش نفوذ آب به عمق با افزایش سهم پرداخت دولت، کسری ذخیره آبخوان کاهش می یابد. به عبارت دیگر، اجرای این سیاست منجر به حفاظت از منابع آب زیرزمینی نمی شود و بررسی معیار هزینه- اثربخشی نشان داد که این سیاست برای حفاظت آب زیرزمینی اثربخش نمی باشد.
ارزیابی اثر برنامه های سیاستی جهت دستیابی به هدف پایداری منابع آب در دشت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقیقات اقتصاد کشاورزی جلد ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
155 - 176
حوزه های تخصصی:
محدودیت های توسعه منابع آب به دلیل خشکسالی و تغییرات اقلیم، مدیریت ضعیف و تلفات زیاد آب در کشاورزی، کاربرد سیاست های مدیریت منابع آب را ضروری می سازد. بنابراین در مطالعه ی حاضر با استفاده از مدل برنامه ریزی ریاضی اثباتی به تحلیل سیاست های مختلف مدیریت منابع آب در سطح مزارع دشت قزوین پرداخته و سپس برای مقایسه سیاست های مختلف، نتایج حاصل از مدل هنجاری نیز استخراج و با نتایج مدل اثباتی مقایسه گردید. داده ها از طریق مراجعه به ادارات زیربط استان قزوین و همچنین از طریق پرسشنامه از 92 کشاورز که بصورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند، طی سال زراعی 94-1393 استخراج گردید. نتایج مطالعه نشان داد که اعمال سیاست کاهش 10 درصد آب آبیاری در دسترس زارعین برای مزارع کوچکتر از 25 هکتار در دشت قزوین، کشاورزان را به مدیریت صحیح منابع آب تشویق می کند. به طوری که به ترتیب منجر به کاهش مصرف آب حدود 10 و 16 درصد برای مزارع کوچک و متوسط می گردد.
زیرکشت ارزیابی پیامدهای اقتصادی اثرات توسعه سطح زعفران در الگوی زراعی دشت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر، درآمد نسبتاً خوب، دوره کوتاه مدت کشت و نیازآبی محدود زعفران، کشاورزان دشت قزوین را بر آن داشته تا در اراضی مستعد خود به کشت این محصول روی آورند. بدین منظور، در این تحقیق اثرات افزایش سطح زیرکشت زعفران بر الگوی کشت، میزان مصرف نهاده ها و سود ناخالص کشاورزان دشت قزوین تحلیل و ارزیابی شد. برای تحقق این هدف، از مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) و رهیافت تابع تولید با کشش جانشینی ثابت (CES) استفاده شد. داده های موردنیاز مربوط به سال 93-1392 بود که با تکمیل پرسشنامه از 127 کشاورز نمونه جمع آوری شد. نتایج نشان داد که با ورود زعفران به الگوی فعلی مزارع نماینده، الگوی زراعی در جهت کاهش سطح زیرکشت محصولات با هزینه تولید بیشتر و نیازآبی بالاتر مانند ذرت دانه ای، چغندرقند و کلزا در سطح مزارع کوچک (از 78/-1 تا 9/13- درصد)، متوسط (از 92/4- تا 1/14- درصد) و بزرگ (از 05/7- تا 4/16- درصد) تغییر می کند. در این بین، کشاورزان با مزارع بزرگ بیشترین تغییرات را در الگوی کشت فعلی تجربه می کنند.
بررسی اثر خشکسالی بر روی کیفیت آب و ارزش زمین های کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
95 - 118
حوزه های تخصصی:
خشکسالی به عنوان مخاطره آمیزترین سانحه طبیعی، یک نوع ناهنجاری اقلیمی می باشد که علاوه بر کیفیت آب بر عملکرد محصول نیز تأثیر می گذارد. لذا جهت برنامه ریزی های بلندمدت، بایستی وضعیت اقلیمی مناطق نیز مشخص گردد. با توجه به ای رویکرد، در مطالعه حاضر، به ارزیابی اثرات خشکسالی بر کیفیت آب های سطحی (شوری) و تأثیر خشکسالی و شوری بر رانت زمین های کشاورزی پرداخته شد. بدین منظور ابتدا با استفاده از شاخص SPI طبقات خشکسالی در منطقه مشخص و با استفاده از مدل QUAL2K به شبیه سازی شوری در رودخانه طالقان پرداخته شد. در ادامه با استفاده از رهیافت ریکاردین در قالب داده های ترکیبی تأثیر متغیرهای اقلیمی، شوری، متغیرهای اقتصادی و اثرات متقابل آن ها بر رانت زمین های کشاورزی ارزیابی گردید. نتایج حاصل از مدل QUAL2K نشان می دهد که وقوع خشکسالی رابطه مستقیم و غیرخطی باکیفیت آب های سطحی دارد به گونه ای که با کاهش دبی رودخانه در طی طبقات خشکسالی متوسط، شدید و خیلی شدید، شوری به ترتیب 20.51، 41.27 و 57.77 درصد کاهش می یابد. بر اساس نتایج مدل ریکاردین، متغیرهای شوری و دما با رانت زمین های کشاورزی رابطه عکس و با بارش رابطه مستقیم دارد. نتایج حاصل از تغییرات رانت زمین های کشاورزی (درآمد خالص) بر اساس خشکسالی و کیفیت آب نیز نشان داد که در طی طبقات خشکسالی متوسط، شدید و خیلی شدید، رانت به میزان 17.71، 32 و 42.43 درصد کاهش می یابد که عدد قابل توجهی می باشد. پیشنهاد می گردد به منظور جلوگیری از کاهش درآمد کشاورزان در طی طبقات خشکسالی، الگوی کشت منطقه بر اساس رانت زمین های کشاورزی تعیین گردد.
تحلیل اثرات مدیریت ریسک خشکسالی با استفاده از شاخص های بهره وری آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
197 - 209
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با وقوع خشکسالی و کاهش آب آبیاری، استفاده کارا از آب و مدیریت آن به امری اجتناب ناپذیر بدل گشته است. بدین منظور در این پژوهش، اثرات ریسکی راهبرد کم آبیاری در دشت قزوین در سال زراعی 95-1394 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ابتدا، درصد تغییرات حجم آب در دوره خشکسالی نسبت به دوره نرمال محاسبه گردید. سپس با استفاده از توابع آب- عملکرد، کم آبیاری در چهار سناریو 19، 32، 44 و 51 درصد متناظر دوره های خشکسالی ضعیف، متوسط، شدید و خیلی شدید بر گیاهان اعمال شد. در ادامه با استفاده از مدل تلفیقی موتاد-هدف با رهیافت برنامه ریزی اثباتی به بررسی اثرات ریسکی ناشی از خشکسالی بر الگوی کشت زراعی و بهره وری مصرف آب در منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. نتایج نشان داد که اعمال کم آبیاری موجب افزایش سطح زیر کشت گیاهان کم آب بر مانند گندم، جو و لوبیا می شود. همچین اعمال کم آبیاری، درآمد ناخالص را حداکثر تا 24.3 درصد در دوره خشکسالی خیلی شدید کاهش می دهد. ریسک در آمدی با اعمال سناریو کم آبیاری در طی دوره های خشک سالی کاهش یافته و از 15- درصد در طی دوره خشک سالی ضعیف به 37- درصد در طی دوره خشک سالی خیلی شدید تقلیل یافته است. بازده برنامه ای نیز به صورت غیر خطی همزمان با کاهش ریسک درآمدی، کاهش می یابد. دیگر نتایج تحقیق نشان داد که بهره وری مصرف آب نیز برای محصولات گندم آبی، جو آبی، ذرت دانه ای، گوجه فرنگی، ذرت علوفه ای و لوبیا، کاهش و برای محصولات چغندر و یونجه افزایش می یابد. بر اساس نتایج در صورت عدم اعمال کم آبیاری در شرایط خشکسالی و اصلاح کشت، درآمد ناخالص کشاورزان در خشکسالی خیلی شدید به میزان 58 درصد کاهش می یابد ولی در صورت اعمال کم آبیاری و بهینه سازی الگوی کشت در این شرایط تنها به میزان 24.3 درصد کاهش خواهد یافت.
ارزیابی آسایش اقلیمی در مساکن روستایی شمال دشت قزوین با روش ET و شاخص PET(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال یازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
15 - 26
حوزه های تخصصی:
در رویکرد هم سازی انسان با طبیعت، مسکن موضوع مهمی است که همگونی آن با محیط می تواند گام ارزنده ای در جهت تعدیل بحران انرژی و چالش های زیست محیطی باشد. در این میان روستاها و روستا- شهرهای واقع در حوزه منظومه های شهری اهمیت قابل توجهی را دارد.در این پژوهش ابتداً با استفاده از آمارنامه نفوس و مسکن در سال های؛ 1375، 1385 و 1390، مطالعه ی جمعیتی به منظور تبیین ضرورت مطالعه ی مسکن روستایی شمال دشت قزوین صورت گرفت. سپس به استناد داده های ایستگاه های هواشناسی داخل و مجاور منطقه، نقشه پهنه بندی اقلیمی در محیط GIS تهیه شد. در نهایت آسایش اقلیمی منطقه با روش تجربی دمای مؤثر (ET) و شاخص نرم افزاری دمای معادل فیزیولوژیکی (PET) محاسبه و نقشه های آسایشی مربوطه تهیه گردید. یافته های پژوهشی نشان داد؛ مطالعه ی مسکن روستایی منطقه توجیه جمعیتی دارد. همچنین نقشه اقلیمی منطقه، تغییر اقلیم را از نیمه خشک به خشک در امتداد شمال غرب به جنوب شرق نشان داد. دوره ی آسایش اقلیمی نیز در حرکت به سمت جنوب شرق کاهش معنی داری را معرفی کرد. به عنوان نتایج این پژوهش، موارد اجرایی از قبیل: اجرای معماری فشرده همراه با دیوارها و سقف سنگین، جایابی ایوان در شمال شرق خانه، تعبییه بازشوهای سقفی و کاربست آجر در نمای ساختمان، قابل پیشنهاد است.
گزارش مقدماتی گمانه زنی در محوطه نوسنگی جدید مای تپه، بوئین زهرا، قزوین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های عمرانی به مانند سد سازی، راهسازی، توسعه روستاها و شهرها و غیره، امروزه یکی از عوامل انسانیِ اصلی در تخریب و نابودی بسیاری از محوطه های باستانی به شمار می رود. در همین راستا طی پروژه راهسازی و تعریض محور ترانزیتیِ بوئین زهرا-سگزآباد در استان قزوین، بخش های جنوبیِ محوطه مایَ تپه در حریم جاده قرار گرفته و دچار تخریب می گردد. از این رو عملیات کاوش اضطراری محوطه مذکور توسط اداره باستان شناسی اداره کل میراث فرهنگی استان قزوین در مهر ۱۳۸۹ انجام پذیرفت. محوطه مایَ تپه که در ۵/۵ کیلومتری شمال غرب بوئین زهرا و درضلع شمالیِ حریم محور بوئین زهرا به سگزآباد قرار گرفته، از لحاظ مطالعاتی با توجه به موقعیت ویژه آن که در نزدیکی محوطه های پیش از تاریخیِ مهم دشت قزوین همچون زاغه، قبرستان، سگزآباد و چهاربنه واقع شده، حائز اهمیت است. طی کاوش در ۱۰ گمانه ۲×۲ متر و مطالعات مقدماتی انجام شده بر روی یافته های حاصله، به خصوص گونه شناسیِ سفال، این محوطه با الگوی استقرار موقت، دارایِ فرهنگِ اواخر دوره نوسنگی جدید I و اوایل دوره نوسنگی جدید II (اواخر نیمه اول هزاره ششم ق.م) است که فرهنگ های هم افق با آن در دشت قزوین، از کاوش های تپه چهاربنه و ابراهیم آباد شناخته شده است. در این نوشتار به معرفی نتایج کاوش اضطراری، یافته ها و در نهایت ارائه گاهنگاری مقایسه ای محوطه مایَ تپه پرداخته شده است.
لایه نگاری بخش جنوبی تپه سگزآباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۸
77 - 96
حوزه های تخصصی:
کاوش های آموزشی پژوهشی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران در پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه لایه ها و توالی فرهنگی بخش جنوبی این محوطه، صورت پذیرفت. در این فصل دو ترانشه ۷ و ۸ به منظور دست یابی به هدف تعیین شده، مورد کاوش قرار گرفت. متأسفانه، لایه های فرهنگی تپه سگزآباد به دلیل حفاری های غیر مجاز گسترده به شدت مضطرب شده است، ولی به نظر می رسد بخش های جنوبی محوطه کمتر مورد تعرض قرار گرفته و لایه های فرهنگی در این بخش مخصوصاً در ترانشه ۷ توالی منطقی و منظمی دارند. در این ترانشه شواهدی از دوره های مفرغ جدید، عصر آهن و دوره تاریخی شناسایی شد ولی به دلیل کوچک بودن ابعاد ترانشه ها (۲ × ۲ متر)، تیم کاوش موفق به شناسایی معماری مشخصی نشد، ولی سفال های بدست آمده از این کاوش امکان ارائه گاهنگاری نسبی این بخش را میسر می سازد. ضخامت لایه های فرهنگی در این بخش، مخصوصاً در ترانشه ۷ نشان دهنده وسعت زیاد این محوطه است که لزوم انجام تعیین حریم بر مبنای گمانه زنی را ایجاب می کند. این نوشتار بر گونه شناسی، طبقه بندی، معرفی و مقایسه انواع سفال های بدست آمده از این دو ترانشه و لایه نگاری و ارائه گاهنگاری نسبی تاکید دارد.
دوره مس سنگی جدید در تپه سگزآباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
51 - 68
حوزه های تخصصی:
سگزآباد یکی از شاخص ترین تپه های پیش از تاریخی دشت قزوین است که بر اساس کاوش های طولانی مدت دانشگاه تهران، آن را یکی از بهترین نمونه های محوطه های اعصار آهن و مفرغ جدید می شناسند. به تازگی آثاری از اواخر هزاره چهارم ق.م که در فلات مرکزی ایران با نام دوره مس سنگی جدید (سیلک III6-7) شناخته می شود، در این محوطه شناسایی شده است.کاوش های آموزشی- پژوهشی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران، پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه دقیق تر و وسیع تر لایه های مس سنگی جدیدی که برای اولین بار در کاوش های سال ۱۳۷۸ شناسایی شده بود، صورت پذیرفت. در این فصل سه ترانشه ۶، ۷ و ۸ مورد کاوش قرار گرفت. پس از اتمام کاوش ها، تنها در ترانشه ۶ آثار دوره مس سنگی جدید یافت شد. متأسفانه به دلیل حفاری های غیرمجاز گسترده صورت گرفته در این محوطه، تیم کاوش موفق به شناسایی معماری کاملی از این دوره نگردید، ولی سفال های شاخص و ظریف این دوره به تعداد قابل توجه بدست آمد. این نوشتار فقط بر گونه شناسی، طبقه بندی و معرفی انواع مختلف سفال های دوره مس سنگی جدید تمرکز خواهد داشت.
ارزیابی بیابان زایی در محدوده دشت قزوین با استفاده از تصاویر سنتینل ۲، شاخص های طیفی و درجه بیابان زایی (DDI)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
41 - 56
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق بر ارزیابی کمی بیابان زایی در محدوده دشت قزوین از تصاویر سنتینل ۲ استفاده شده است. در ابتدا، شاخص های TGSI، albedo، NDVI و MSAVI استخراج شد. سپس برای تحلیل رگرسیون خطی، ترکیب مختلفی از شاخص ها در نظر گرفته شده و رابطه همبستگی پیرسون بین شاخص های NDVI و آلبدو، MSAVI و آلبدو، TGSI و آلبدو و TGSI و MSAVI برقرار گردید. سپس با بهره گیری از روابط رگرسیونی بین NDVI-albedo و MSAVI-albedo شاخص درجه بیابان زایی DDI برآورد گردید. در نهایت نقشه بیابان زایی برای کل محدوده مورد مطالعه در پنج طبقه خیلی شدید، شدید، متوسط، کم و خیلی کم ترسیم شد. نتایج به دست آمده نشان داد بین آلبدو و شاخص های MSAVI و NDVI همبستگی منفی و بین این شاخص با TGSI همبستگی مثبت برقرار است. ترکیب MSAVI-albedo بهترین ضرایب همبستگی را با مقدار 417/۰- دارا بوده و کمترین همبستگی نیز به میزان 33/0 بین آبدو و TGSI برآورد گردیده است. بر اساس شاخص DDI وضعیت بیابان زایی در منطقه در محدوده هشدار دهنده بوده است. در واقع بر اساس نست آلبدو با شاخص MSAVI، 6/55 درصد از منطقه در طبقه بیابان زایی خیلی شدید قرار گرفته اند. در حالیکه تنها 9/1 درصد در محدوده بیابان زایی خیلی کم بوده است. بر اساس نسبت albedo-NDVI 68 درصد منطقه در وضعیت بیابان زایی خیلی شدید قرار دارد. مقادیر به دست آمده برای دو مدل بسیار نزدیک به هم بوده و در تخمین مقادیر شدید و خیلی کم به تخمین های مشابهی دست یافته اند.
برآورد عملکرد پتانسیل و شکاف آن برای محصول گندم در دشت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲۶
289 - 320
حوزه های تخصصی:
گندم به عنوان مهم ترین محصول در سبد غذایی هر ایرانی، با تأمین بیش از چهل درصد انرژی روزانه مصرفی، یک محصول راهبردی است و در ترکیب کشت محصولات زراعی، بیش از سایر محصولات اهمیت دارد. با توجه به جایگاه این محصول در امنیت غذایی، مطالعه و بررسی اثرات عوامل مختلف بر میزان شکاف عملکرد این محصول و همچنین، برآورد تولید پتانسیل و شکاف عملکرد می تواند به توان برنامه ریزی مدیران و متولیان بخش کشاورزی بسیار کمک کند. در تحقیق حاضر، به منظور برآورد میزان تولید پتانسیل گندم در دشت قزوین از مدل مطالعات مواد غذایی جهانی (WOFOST)، آمار هواشناسی و اطلاعات ثبتی مزرعه استفاده و نقشه های مربوط به عملکرد واقعی و شکاف عملکرد با استفاده از نرم افزار ARCGIS تولید شد. واسنجی مدل با داده های شش سال صورت گرفت و پس از آن، مدل با داده های چهار سال صحت سنجی شد. برای ارزیابی مقادیر شبیه سازی و اندازه گیری شده، از شاخص های آماری ج ذر می انگین مربع ات خط ا بر حسب درصد ( ) ، ج ذر می انگین مربع ات خط ا بر حسب کیلوگرم در هکتار ( )، ض ریب کارآیی ( )، شاخص سازگاری ( ) ، حداکثر خطا ( )، و آزمون های T، T-paired و F استفاده شد، که نشان دهنده مطابقت نتایج شبیه سازی شده و مشاهدات مزرعه بود. متوسط عملکرد پتانسیل گندم آبی در منطقه مورد مطالعه ( در سال های 1392 تا 1401) حدود 6/8 تن در هکتار و شکاف عملکرد موجود در محاسبات 51 درصد محاسبه شد. در مجموع، مدل پژوهش حاضر دارای دقت و کارآیی مناسب برای برآورد عملکرد پتانسیل گندم آبی در منطقه مورد مطالعه ارزیابی شد؛ بدین ترتیب، در بین عوامل شناخته شده اثرگذار بر میزان عملکرد، دو مؤلفه بارش سالانه و کیفیت خاک بررسی شدند که بر اساس نتایج آن، مؤلفه های یادشده دارای ارتباط معنی دار با پتانسیل عملکرد و شکاف تولید بودند. از این رو، در برنامه های اصلاحی آینده برای این محصول مهم و حیاتی، تمرکز بر معرفی ارقام با کارآیی بالاتر مصرف آب و ضریب کودپذیری بالاتر می @تواند راهگشای تأمین امنیت غذایی پایدار در کشور باشد.