سپیده بختیاری

سپیده بختیاری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

گاهنگاری محوطه قلعه مدریشِ سیستان بر اساس مطالعه سفال های به دست آمده از بررسی روشمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سیستان سفال بررسی روشمند سده های میانی اسلام گاه نگاری قلعه مدریش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۲۷
پهن دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران، با داشتن شرایط مناسب زیستی، از جمله خاک حاصلخیز، مجموعه ای از رودخانه های دائمی و فصلی و موقعیت ارتباطی و تجاری به عنوان یکی از مهم ترین کانون های جوامع انسانی در دوران باستان شناخته می شده است. بر این اساس و با وجود انجام فعالیت های باستان شناختی محدود در این حوزه و فقر اطلاعات باستان-شناختی جامع از ادوار تاریخی منطقه، انجام یک مطالعه و بررسی روشمند بر روی یکی از مهمترین قلاع اسلامی این دشت ضروری می نماید. بدین منظور، حین پروژه بررسی و گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم سلسله تپه های بی بی دوست در تیر ماه سال 1395، بررسی روشمند قلعه مدریش که در بخشی از عرصه شمالی محوطه ی بی بی دوست واقع شده، با استفاده از روش نمونه برداری روشمند طبقه بندی شده شاخص ها، به انجام رسید. در این نمونه برداری تعداد 218 یافته ی باستانی مانند: قطعات شکسته سفال، ظروف سنگی، منگنیک (النگو شیشه ای) و قطعات شکسته ظروف شیشه ای برداشت شد. در راستای اهداف پژوهش تعداد 77 قطعه سفال شاخص انتخاب و مورد مقایسات گونه شناختی قرار گرفت. در این پژوهش سوال بنیادی عبارت است از این که: قدمت قلعه مدریش از طریق طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای سفال مربوط به چه دوره یا دورانی است؟ روش گردآوری داده ها در این پژوهش به دو شیوه ی میدانی و اسنادی، و روش پژوهش توصیفی - تطبیقی است و نتایج براساس مطالعات مقایسه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در این محوطه به وضوح تاریخ استقرار سده های میانی 5 تا 9 ه.ق. و ارتباط فرهنگی این منطقه را با مناطق همجوار مانند خراسان بزرگ، افغانستان، کرمان و بلوچستان نشان می دهد. هم چنین گونه ی شاخص و پر تعداد سفالی این محوطه سفال های بدون لعاب با نقش کنده با نقوش هندسی است.
۲.

بازشناسی هویت بنای امیر ملکشاه مشهد با استناد به متون تاریخی، ویژگی های معماری و شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امیر ملک شاه مسجد مقبره آرایه های معماری دوره تیموری مشهد مساجد آناتولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۱۹۷
دوره تیموری در ایران به لحاظ پیشرفت در انواع هنرهای اسلامی به ویژه معماری و تزیینات وابسته به آن حائز اهمیت بسیار است. یکی از بناهای مهم در این دوره بنای امیر ملکشاه است که با وجود بهره مندی از ارزش های فراوان معماری چندان شناخته شده نیست. در این پژوهش سعی بر آن است که با کمک متون دست اول تاریخی، ویژگی های معماری و آرایه های تزئینی بنای امیر ملکشاه هویت و کاربری آن مطالعه شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به ویژگی های معماری از قبیل نقشه بنا، کتیبه نگاری و مضامین آن ها، تزئینات کاشیکاری، نقاشی، سرداب، فقدان محراب، وجود گلدسته و مناره کاربری دوگانه ی مسجد مقبره را برای آن می توان در نظر گرفت. از طرفی بنای امیر ملکشاه از نظر ویژگی های گفته شده و بخصوص از نظر کاربری با مساجد کبود تبریز و بسیاری از مساجد آناتولی به ویژه یشیل بورسه قابل مقایسه است و با توجه به نقشه و کتیبه های یافت شده در آنها، سازنده و طراح هر سه تبریزی و یکی بوده است.
۳.

Sacred Precincts of Buddhist Architecture in Northwest Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۱۹۱
It is well documented that the Mongol rule in the thirteenth and fourteenth centuries fostered the direct exchange of ideas and practices between diverse cultures and religions. From this point of view, while the Mongols believed in shamanism, they embraced other religions for several reasons, ranging from a personal desire for the spiritual gains to issues of control and political and social cohesion. Hence, century of Mongol domination in Great Iran (1256-1353 CE) witnessed the practice of Buddhism, Manichaeism, Zoroastrianism, Judaism, Christianity, and Islam. While the importance of the Ilkhanid period for the architectural history of the Islamic World has generally been acknowledged, explanations for the appearance of rock-cut buildings in Iran under the Mongol dominion, in contrast with Islamic architecture, are not very satisfying. By focusing on field studies, the aim is to catalogue rock-cut architecture of Ilkhanid Iran with certain parallels with Buddhist architecture, isolate construction phases of monuments of this type in northwest Iran. According to the results, while an investigation of Buddhist architecture in northwest Iran would reveal a vibrant portrait of life in Ilkhanid Iran by illustrating how Ilkhanid architecture responds to various faiths and traditions, it would be possible to have a fresh look at the sociopolitical history of Islamic Iran in collision with the Mongol culture.
۴.

پژوهشی بر قدرت اقتصادی ایالت طبرستان در عصر ناصری به کمک تجزیۀ عنصری سکه های آن دوره به روش پیکسی

کلیدواژه‌ها: سکه شناسی آزمایش پیکسی طبرستان اقتصاد ناصرالدین شاه قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۵۶۵
ایالت طبرستان (مازندران) به دلیل موقعیت های اقتصادی و تجاری فراوان همیشه از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده، علاوه بر آن جایگاه سیاسی بالایی نیز برای حکمرانان قاجاری داشته است؛ به همین دلایل، از دیرباز ضرابخانۀ فعالی تا سال 1288 ه .ق. در این ایالت دایر بود که در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار (1313-1264 ه .ق.) قِران های نقرۀ فراوانی را بین سال های 1266-1264، 1274-1269، 1283-1280، 1288-1287 ه .ق. به ضرب رسانده بود. نظام ضرب سکۀ دورۀ ناصری، هرچند به صورت اسمی پیرو نظام تهران بود، اما در عمل هر شهر، نظامی خودمختار داشت و سکه های بیشتر شهرها با مقادیر متفاوت خلوص نقره به ضرب می رسید. این مسائل دو پرسش را برای ضرابخانۀ طبرستان طرح می سازد: مقدار خلوص نقرۀ سکه های ضرب شده در طبرستان چگونه بوده و سیر تغییرات آن چگونه رقم خورده است؟ سکه های ایالت طبرستان در جایگاه ایالتی مهم، دربرابر شهرها و ایالات مهم دیگر ایران نظیرِ مشهد، تبریز، تهران، اصفهان، و شیراز چگونه بوده است؟ بنابراین برای پاسخ دادن به این پرسش ها، تجزیۀ عنصری سکه های این دوره با استفاده از شیوۀ پیکسی به دلیل غیرمخرب بودن، سرعت و دقت بالای آن، پایۀ اصلی این پژوهش قرار گرفت تا تحلیلی از میزان تعهد ضرابخانۀ طبرستان به نظام مرکزی ضرب سکه در تواریخ مختلف درمقایسه با سایر شهرها و ایالات اصلی ایران عصر قاجار ارائه گردد. در این پژوهش تعداد 17 سکه در 17 تاریخ متفاوت، مورد تجزیۀ عنصری قرار گرفت که در نتیجه روند تغییرات میزان خلوص نقره به طور میانگین در دو بازۀ زمانی بین سال های 1278-1264 ه .ق. 90.13%، 1288-1280 ه .ق. 84.33%، و در کل این دورۀ ضرب 88.08%، تبیین شده و جایگاه آن ازنظر میزان خلوص نقره درمقابل ضرابخانه های مشهد (84%)، تبریز (82%)، تهران (90%)، اصفهان (84%)، و شیراز (90%) مشخص گردید. در آخر نیز اطلاعات ارزشمندی از نوع معادن نقرۀ مورد استفاده، یعنی معادن سروزیت و نحوۀ عیار زدن فلز سکه ها با فلزات مس و آهن به دست آمد.
۵.

The Study of Life and Religious Durability during Islamic Period in Sistan from the 1st to 9th Century AH(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۲۶۲
Simultaneous with the arrival of Arabs, Sistan in the southeastern part of Iran although conquered, still preserved some of the pre-Islamic elements that could survive for centuries. The study and analysis of historical texts and resources reflect religious freedom among the people who had settled in Sistan for centuries. In that area, pre-Islamic Iranian beliefs such as Zoroastrianism and other religions and sects such as Christianity and Judaism were prevalent. Islam had also sects in Sistan, such as Kharijites (or the Khavarij), Karamis and Ismailis. In the meantime, the Khavarij, who were formed after the adversarial process and disintegration of the supporters of Imam Ali (PBUH) and later settled in the eastern parts of Iran due to the pressure of the Umayyads and Abbasids with branches such as Ghali Arzagheh, Atvieh, and Ajardeh, played an effective role in the survival of other religions and sects. In this research, the authors try to use the descriptive-analytical method by referring to historical sources. The goal is to give more clarity to the role of the Khawarij in the life and persistence of different religions in Sistan during the Islamic period, proving its accuracy by providing clear evidences and solid documents.
۶.

تحلیل دوران نوسنگی شرق دریاچه ارومیه برمبنای مطالعات باستانشناختی شهرستان هوراند

کلیدواژه‌ها: آذربایجانشرقی شهرستان هوراند منطقه دریاچه ارومیه دوره نوسنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۹ تعداد دانلود : ۸۵۴
دوره نوسنگی را میتوان رویداد مهم و نقطه عطف در تاریخ و زندگی بشر دانست. مطالعات باستانشناختی نشان میدهد که چندینناحیه در خاورنزدیک، نوسنگیشدن را تجربه کردهاند و آذربایجان جزء نواحی حاشیهای بوده و نوسنگی اینناحیه بازتاب کانونهای نوسنگی بوده است، بدینگونهکه در مرحله واپسین نوسنگی، گروههای غیربومی نخستینبار دشتهای پیرامون دریاچه ارومیه را بهعنوان مرکز ناحیه مورد استقرار قرار دادند و سپس همین مرکز درگذر زمان، کانون اشاعه به حومه گردید. باوجود پژوهشهای گستردهای که در بخشهای مختلف شمالغرب ایران انجام گرفته، شواهدی اندک و پراکنده از دوره نوسنگی در نیمه شرقی آذربایجان بهدست آمده و سکونتگاههای دوره نوسنگی جدید در بخش شرقی آذربایجان بهمراتب ناشناخته باقی مانده است. پرسشهای اساسی در ارتباط با وضعیت باستانشناسی، گاهنگاری، ماهیت فرهنگ و تعاملات منطقهای و فرامنطقهای در بخشهای شرقی دریاچه ارومیه در اینبازه زمانی وجود دارد. از آنجاییکه این ناحیه بهعنوان پل ارتباطی منتهیالیه شرقی و منتهیالیه غربی در شمالغرب ایران محسوب میشود، میتواند نقش مهمی را در تعریف فرهنگهای هزاره ششم ق.م. ایفا کند. امروزه شواهد باستانشناختی جدیدی دال بر وجود سکونتگاههای دوره نوسنگی جدید در آذربایجان مشاهده میشود که همافق با حاجیفیروز هستند. در مقاله حاضر تلاش بر این است که با روش توصیفی- تحلیلی برمبنای یافتههای باستانشناختی بهدستآمده از شهرستان هوراند درمقایسه با آثار حاجیفیروز و همچنین با بازنگری مطالعات پیشین، تفسیری جدید از دوره نوسنگی جدید در ناحیه آذربایجان ارائه شود..

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان