فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۶٬۵۱۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
117 - 144
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های والدگری دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی به روش ترکیبی انجام شد. در بخش کیفی پژوهش نخست، با استفاده از روش داده بنیاد و براساس واحد تحلیل معنایی، منابع اسلامی بررسی شد و از میان بیش از 500 گزاره اسلامی، باتوجه به اصل اشباع 166 گزاره انتخاب گردید که با تحلیل گزاره ها، 194 کد باز، 88 کد محوری و 18 کدانتخابی به دست آمد. در بخش کمّی پژوهش، میزان مطابقت کدهای محوری با کدهای باز و گزاره ها، همچنین میزان مطابقت کدهای انتخابی با کدهای محوری و گزاره ها توسط متخصیص تأیید شد. مطابق نتایج پژوهش، مؤلفه های والدگری اسلامی اکتشاف شده عبارتنداز: پذیرش و اعمال مسئولیت والد در برابر فرزند، مراقبت و هدایت گری، تدریجی بودن والدگری، درک توان نوجوان، توجه و تأمین سلامت جسمی و نیازهای مالی، کمک به کامل شدن هویت (در ابعاد دینی، اخلاقی، اجتماعی، شغلی و جنسی، رابطه عاطفی، عدالت، واگذاری مسئولیت ها به نوجوان)، تقویت و تنبیه گری، تکریم و احترام، الگودهی و بیان مستدل.
مبانی فقهی حقوقی الزام زوجین به درمان اختلال جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
133 - 155
حوزههای تخصصی:
اختلال جنسی با خروج روابط جنسی زوجین از مدار طبیعی خود سبب ایجاد آثار سوء بر حقوق متقابل زوجین از جمله حقوق جنسی آنها می شود. اولین قدم در برخورد با اختلال جنسی اقدام به درمان است، اما ممکن است بیمار به دلایل مختلفی از اقدام به درمان استنکاف نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی مبانی فقهی و حقوقی الزام زوجین مبتلا به اختلالات جنسی، در کتب فقهی و حقوقی به روش اسنادی- کتابخانه ای انجام شد. نتایج نشان داد که الزام به درمان بیمار توسط همسر در آراء فقها، حقوقدانان و مقنن به طور صریح بیان نشده است، اما با استفاده از ظرفیت های فقهی و قانونی مثل مقدمه واجب، اصل وجوب نهی از منکر و مواد 1103، 1104 و 1119 قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، می توان چنین الزامی را شرعی و قانونی دانست. براین اساس، باتوجه به نقش الزام به درمان در تأمین حقوق زوجین و نقش حاکم در اجرای نهی از منکر، مناسب است قانونگذار ضمن شناسایی مصادیق دقیق اختلالات جنسی در قوانین، به «الزام به درمان» آن به نحومستقل، چهره قانونی بخشد.
بازنمایی آداب همسری در قرآن با تأکید بر سیر نزول آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
181 - 205
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازنمایی آداب همسری در قرآن کریم (با تأکید بر سیر نزول آیات) به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. بدین ترتیب با استنباط مسائل حقوقی و اخلاقی در همسرداری و توجه به میزان تکرار و سیر ترتیب آنها در آیات مکی و مدنی ساختاری نو شناسایی شد. استنباط این ساختار با اتکا بر سیاق آیات و روایاتی که در مقام تفسیر آیات اند، انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که سوره های قرآن دارای پیوستگی های ساختاری و ادبی شامل حسن آغاز، سجع، تشبیه، تصویرپردازی های ادبی، لحن و ریتم مشترک است. بررسی ساختاری و محتوایی آیات نشان داد که سوره های مکّی از نظر آداب همسری دارای پیوستگی های محتوایی شامل طرح زوجیت و ارزشگذاری آن، نعمت شمردن همسران برای یکدیگر و تأکید بر رعایت تقوای الهی نزد همسران است و سوره های مدنی دارای آیاتی مشابه مربوط به زنان و آداب همسری است که شامل رعایت حقوق مادّی زن مثل مالکیت مهر و ارث، دادن هدیه در مواقع خاص از جمله هنگام طلاق، مراعات حال زن در جایگاه همسر، تسهیل در مسائل همسر و حمایت از وی می باشد.
نقد و تحلیل پیرنگ و گونه روایت در رمان «شب نشینی کفتارها» اثر معصومه افراشی
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
19 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقد و تحلیل پیرنگ و گونه روایت در رمان «شب نشینی کفتارها» اثر «معصومه افراشی» با تکیه بر الگوهای نوین ساختارگرایی و روایت شناسی می باشد. جامعه پژوهش آثار«معصومه افراشی» و نمونه مورد پژوهش رمان «شب نشینی کفتارها» بود. طرح پژوهش توصیفی – تحلیلی، که در بخش توصیفی اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانه ای گرد آوری شد ، و در بخش تحلیلی رمان شب نشینی کفتارها مورد مطالعه قرار گرفت. نخست، تاریخچه مختصری از ساختارگرایی و روایت شناسی در ادبیات داستانی معرفی و سپس به دو الگوی ارتباطیِ(پیوندی و گسستنی) در ساختار پیرنگ پرداخته شد. نتایج نقد و تحلیل ساختار پیرنگ و گونه روایت در رمان بر اساس نظریه های پژوهش نشان داد که می توان برای آن الگویی مشابه ترسیم کرد، زیرا ارزشی(هدف نهایی) به نام عمل به تکلیف انسانی و دفاع از اسلام و وطن دیده می شود. هم چنین «فرستنده» همیشه یک شخصیت نیست بلکه گاه یک حس و نیروی درونی نیز نقش شخصیت را ایفا می کند که برخاسته از اعتقادات دینی است و هیچ پاداش دنیوی یا شخصیت بیرونی در این امر دخیل نیست و نیروی فرستنده غیر شخصی است.
تبیین ماهیت حق تمکین و آثار حقوقی آن در چهارچوب حقوق بشر اسلامی
حوزههای تخصصی:
از زمان انعقاد صیغه نکاح، وظایف و حقوقی بر عهده زن و شوهر قرار می گیرد. این تکالیف با دو قسم مادی و غیرمادی، زمینه تشریک مساعی و پایداری زندگی را ایجاد می کند. از مصادیق این تکالیف، تمکین زن و دادن نفقه از سوی شوهر است. در فقه اسلامی و قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران به این حقوق و تکالیف اشاره شده و در زمان اختلاف زوجین مورد توجه قرار می گیرد. البته بر اساس قاعده لاضرر، امکان عدم تمکین به دلیل وجود عذر شرعی از قبیل خوف ضرر جانی، مالی، اعتکاف، روزه واجب و... وجود دارد. این نوشتار درصدد است با بررسی یکی از این موضوعات یعنی مسئله تمکین زوجه از منظر حقوق بشر اسلامی، به این سؤال پاسخ دهد که مصادیق تمکین خاص زوجه چیست و موانع شرعی عدم تمکین زن چه می باشد؟
جستاری فقهی در مفاد قاعده الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار
حوزههای تخصصی:
هرگاه در مکلف، عملی که ناشی از سوء اختیار وی باشد، صادر شود و به موجب آن عمل، وی ناچار به سرپیچی و امتناع در اوامر و نواهی شارع گردد با عنایت به قاعده عقلی الامتناع بالاختیار لاینافی الاختیار، فعل صادرشده، ارادی و نامشروع بوده و آثار حقوقی و کیفری متناسب با آن مترتب خواهد گشت. باتوجه به اهمیت قاعده مذکور و کاربرد گسترده آن در فقه اسلامی، بررسی مفاد آن ضرورت دارد. ازاین رو، نوشتار حاضر با عنوان جستاری فقهی در مفاد قاعده الامتناع بالاختیار لاینافی الاختیار با هدف تبیین مفاد قاعده مذکور با روش تحلیلی-توصیفی صورت گرفته است. نگارنده پس در جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و تحلیل آن، نتایجی به دست آورد که عبارت است در: الف) پذیرش قاعده عقلی الامتناع بالاختیار در علم کلام سبب مسئول شناخته شدن مکلف در این مسئله است؛ ب) این مبنا زمینه ساز ورود قاعده به مباحث علم اصول مانند تعلق یا عدم تعلق خطاب و عقاب به مکلف در فرض مذکور، اجتماع امر و نهی و تقویت واجب شد؛ ج) تبیین مفاد قاعده در علم کلام و اصول، بیان گر ظرفیت این قاعده کلی عقلی برای جریان در ابواب مختلف فقهی است.
بررسی اثربخشی درمان بافت نگر انصاف محور مبتنی بر نظریه بوزورمنی-نایج بر افزایش کیفیت و کاهش تعارضات زناشویی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
135 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد درمانی بافت نگر انصاف محور (مبتنی بر نظریه بوزورمنی-نایج) بر افزایش کیفیت زناشویی و کاهش دلزدگی زناشویی در زوجین دارای تعارضات زناشویی بود.روش : روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون، با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل همه زوج هایی بود که در سال 1398- 1397 به دفتر مشاوره و خدمات روان شناختی خصوصی زیر نظر سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در شهر ارومیه مراجعه داشتند پرسشنامه های مورد استفاده شامل مقیاس کیفیت زناشویی فرم تجدیدنظر شده باسبی و همکاران (RDAS) و پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدیدنظر شده ثنایی و همکاران (MCQ-R) بود. پس از همتاسازی، آزمودنی ها در دو گروه (آزمایش و کنترل) هر گروه 8 زوج گماشته شدند. سپس برای گروه آزمایشی 10جلسه روان درمانی با رویکرد بافت نگر انصاف محور صورت گرفت و پیگیری پس از 3 ماه انجام گرفت. برای تحلیل داده ها و فرضیه ها از روش آزمون آماری «تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر» و نرم افزار SPSS استفاده گردید.یافته ها: نتایج نشان داد، اثربخشی رویکرد درمانی بافت نگر انصاف محور بر افزایش «کیفیت زناشویی» و کاهش «تعارضات زناشویی» با گروه کنترل در سطح (001/0p<) تفاوت معنادار وجود دارد و اثربخشی درمان با گذشت زمان پایدار است. بنابراین می توان گفت در درازمدت حس عدالت و انصاف در رابطه منجر به بهبودی پایدار کارکردهای خانواده می گردد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر نگرش نسبت به اعتیاد در دختران نوجوان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ارزیابی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر نگرش نسبت به اعتیاد بود. تحقیق حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی 1400-1399 می باشد. به منظور انتخاب نمونه ها 30 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه 15 نفری (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) تقسیم شدند. مهارت های زندگی در 10 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. ابزار تحقیق عبارت بود از پرسشنامه نگرش نسبت به اعتیاد دلاور و همکاران (1383). جهت تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS 24 استفاده شد. نتایج نشان داد دوره های آموزش مهارت های زندگی در مدارس 9/56 درصد از نگرش نسبت به اعتیاد، 4/45 درصد از اثرات استفاده از مواد مخدر، 3/38 درصد از خطرات استفاده از مواد مخدر و 9/43 درصد از تمایل به مصرف مواد مخدر را تبیین می کند. بنابراین می توان گفت دوره های آموزش مهارت های زندگی بر نگرش نسبت به اعتیاد اثربخشی معناداری دارد.
تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار در مناسبات اجتماعی، در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
78 - 101
حوزههای تخصصی:
در میان زنان که تقریبا نیمی از سرمایه انسانی هر کشور هستند؛ گروهی از آنان تحت عنوان" زنان سرپرست خانوار"می باشند که اخیرا آمارشان نیز رو به افزایش بوده است. به این دلیل که در مقایسه با سایر زنان مسئولیت بیشتری برعهده دارند و به مراتب آسیب پذیرترند؛ نیاز به شناخت بیشتری دارند. در این راستا پژوهش حاضر با روش پدیدارشناسی و بر اساس الگوی روشی ماکس ونمنن به دنبال واکاوی تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار در مناسبات اجتماعی آنان می باشد. به این منظور 11 زن سرپرست، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. نتایج پژوهش در چهار بُعد روابط، فضا، زمان و بدن زیسته آنان گزارش شده است. در بُعد روابط زیسته،" تلاش برای فاصله گیری" و "بازاندیشی رابطه ها" دو محوری اصلی است که روابط این زنان را پوشش می دهد. بعبارتی، این زنان به دلایلی مانند بی اعتمادی از اطرافیان فاصله می گیرند و در یک فضای جدید ارتباطی، روابط متفاوتی را تجربه می کنند. "اهمیت بدن در کسب شرافت زن" و"بدن محملی برای رفع حاجات" دو سویه متضادی هستند که این زنان در برخورد متعارض با بدن خود برگزیده اند. ناامنی فضای زیسته در کنار دیگر شرایط زندگی این زنان، زمان را برایشان بیشتر از دیگر انسان ها، مبهم، مشروط و نامتعین کرده است. بنابراین تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار در ایران باهمراه داشتن یک تناقض ساختاری و ذاتی در درون خود، "مناسبات متعارض و روابط ناپایداری"را برایشان رقم زده است. به طوری که بی اعتمادی، بی ثباتی و مسموم بودن فضا و رابطه ها، نگرانی مشترک همه زنان سرپرست خانوار مورد مطالعه می باشد.
تدوین چارچوب الزامات و شرایط تحقق شایستگی ها و قابلیت های زنان: مطالعه موردی زنان استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
19 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش، شناسایی الزامات و شرایط تحقق توسعه توانمندسازی زنان بر اساس شایستگی های زنان جامعه ایرانی می باشد. روش : روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع مطالعه موردی می باشد. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیأت علمی در رشته های مختلف تعلیم و تربیت (علوم تربیتی)، جامعه شناسی، حقوق و روانشناسی و همچنین زنان نمونه استان فارس (مدیران زن و مادران نمونه) بودند، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری 13 نفر از متخصصان و 15 نفر از زنان و مادران نمونه شهر که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و مطالعه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. جهت بررسی الزامات و شرایط تحقق توسعه توانمندسازی زنان بر اساس شایستگی های زنان جامعه ایرانی از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شد. یافته ها : در نتیجه الزامات و شرایط تحقق توسعه توانمندسازی زنان در قالب 5 مؤلفه سازمان دهنده آموزشی- پرورشی، سیاسی- اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فضای خانوادگی تدوین گردید. به منظور اعتباریابی نتایج کیفی از تکنیک های قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن استفاده شد.
مدل یابی علّی طلاق عاطفی در زنان بر اساس صفات تاریک شخصیت: با نقش میانجی عزت نفس جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی علّی طلاق عاطفی بر اساس صفات تاریک شخصیت با نقش میانجی عزت نفس جنسی در بین زنان شهر اردبیل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی زنان شهر اردبیل تشکیل داد که در پاییز 1398 در این شهر سکونت داشتند. تعداد 150 نفر از این افراد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از مقیاس طلاق عاطفی گاتمن، پرسشنامه سنجش صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر و پرسشنامه عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز استفاده شد. داده های جمع آوری شده، با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان دادند که صفات تاریک شخصیت ﻣﺎﮐﯿﺎولﮔﺮاﯾﯽ، سایکوپاتی و خودشیفتگی اثر مثبت و معنی داری و عزت نفس جنسی اثر منفی و معنی دار بر طلاق عاطفی دارند. همچنین صفات تاریک شخصیت علاوه بر اثر مستقیم، به طور غیر مستقیم و از طریق میانجی گری عزت نفس جنسی نیز بر طلاق عاطفی اثر گذار می باشد؛ که با توجه به مقدار آماره VAF مشاهده گردید که 5/36 درصد از تأثیر ماکیاول گرایی بر طلاق عاطفی، 7/31 درصد از تأثیر خودشیفتگی بر طلاق عاطفی و 5/34 درصد از تأثیر سایکوپاتی بر طلاق عاطفی از طریق عزت نفس جنسی می تواند تبیین گردد. نتایج مطالعه حاضر اهمیت مداخلات هدفمند معطوف به تغییر یا تعدیل صفات تاریک شخصیت و تقویت عزت نفس جنسی برای پیشگیری یا کاهش طلاق عاطفی را خاطر نشان می کند.
مزاحمت خیابانی در میان زنان؛ ازتجربه های تروماتیک تا حساسیت زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مزاحمت های خیابانی در عصر کنونی یکی از معضلات موجود در جامعه است به نحوی که این مساله یکی از اشکال ممنوع تبعیض جنسی علیه زنان است که عرصه عمومی را به محیطی ناامن و نامطلوب برای فعالیت اجتماعی آنان تبدیل می کند. این پژوهش با روش کیفی و استراتژی نظریه داده بنیاد به دنبال شناسایی دلایل و زمینه های تجربه زنان از مزاحمت خیابانی است. میدان مطالعه، شهر یاسوج بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر ۱۸ نفر از دختران دانشجوی دانشگاه یاسوج بوده اند که به صورت هدفمند، با شیوه گلوله برفی و با معیار اشباع نظری انتخاب شده و به صورت نیمه ساختاریافته با آنها مصاحبه شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی تحلیل شده اند. یافته ها حاکی از آن است که شرایط زمینه ای، ویژگی های جامعه مردسالار است که فرد با زندگی در جامعه با آن درگیر است. عدم رعایت ضوابط پوشش و آرایش و تابوشکنی، شرایط علی را به وجود می آورد که باعث بازخواست تابوشکنی زنان می شود. مقوله ی هسته ی پژوهش نیز «از تجربه احساسی تروماتیک تا حساسیت زدایی» است؛ بدین ترتیب تجربه دختران از مزاحمت خیابانی بر روی یک پیوستار قابل توضیح است، به عبارتی برای برخی تجربه ای تروماتیک با ترس های ویرانگر و برای برخی دیگر امری عادی، پیش پاافتاده و بی اهمیت است. نتیجه اینکه وجود مزاحمت های خیابانی به عنوان مصداقی از تبعیض جنسیتی و ناکارآمدی قوانین در جامعه علاوه بر پیامدهای منفی روانی برای فرد موجب به حاشیه رفتن زنان و بازتولید مردانگی هژمونیک می شود.
حقوق زنان در حوزه حقوق شهری در پرتو اسناد بین المللی حقوق بشر
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
39 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی حقوق زنان در حوزه حقوق شهری در پرتو اسناد بین المللی حقوق بشر می باشد. جامعه پژوهش حقوق زنان می باشد. نمونه مورد بررسی حوزه حقوق شهری زنان بود. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانه ای با بررسی حقوق زنان در اسناد بین المللی حقوق بشر و تطبیق آن ها با قانون اساسی و قوانین حوزه شهری (حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) انجام شد. با استفاده از تحلیل توصیفی نتایج نشان داد که زنان در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از حقوق اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بهره کمتری نسبت به مردان می برند. هم چنین حقوقی هم چون حق اشتغال، حق بهره مندی از حداقل امکانات مالی برای داشتن زندگی شرافتمندانه، حق حضور و مشارکت در فضاهای مختلف اجتماعی و فرهنگی، حق برخورداری از تسهیلات مناسب جابجایی در شهر، حق امنیت اجتماعی و شهری، حق مشارکت در کلیه برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های اجتماعی و شهری، حق سلامت و حق آموزش از مهم ترین حقوق زنان در حوزه حقوق شهری می باشند.
تفاوت ها و شباهت های مرد و زن از منظر ابن عربی (مطالعه انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۳
159 - 176
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای تحولات اجتماعی قرن اخیر، توجه به حقوق زنان و منزلت فردی و اجتماعی آنان به ویژه در مکاتب معنویت گراست. از میان اندیشمندان اسلامی، ابن عربی از منظری عرفانی _ ذوقی به توصیف جایگاه زن و بیان اشتراکات و افتراقات او با مرد پرداخته است. پرسش اصلی نوشتار حاضر آن است که وجوه اشتراک و افتراق زن با مرد در هستی شناسی عرفانی ابن عربی کدامند و چه نقدهایی به این وجوه وارد است؟ نگارنده در روی آوردی تحلیلی انتقادی به آرای ابن عربی، دیدگاه او را در دو بخش شباهت ها و تفاوت ها سامان داده است. رهاورد این تحقیق، اشتراک مرد و زن در اصل انسانیت؛ در اصل کمال و نیز در نیل به مقام قطبیت است. چه اینکه تفاوت آنها نیز در وجوهی چون: فرعیت زن نسبت به مرد در فرآیند خلقت؛ برتری مرد نسبت به زن از جهت عقلی و دینی؛ هویت فعلی مرد در کنار هویت انفعالی زن؛ کاملتر بودن شهود خداوند در زن؛ و اکملیت مرد نسبت به زن می باشد. تقریبا همه وجوه افتراقی مورد ادعای ابن عربی در خصوص مرد و زن قابل مناقشه بوده و به چالش کشیده شده است.
تحلیل کیفی ساختار استدلال موافقان و مخالفان حق نمایندگی زنان در انتخابات ریاست جمهوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
65 - 94
حوزههای تخصصی:
موضوع حق نمایندگی زنان در انتخابات ریاست جمهوری ایران طی سال های اخیر سهمی از گفتمان های سیاسی و نیز پژوهش های علمی را در حوزه مشارکت سیاسی زنان به خود اختصاص داده است؛ تا آنجا که به ادعایی بحث برانگیز تبدیل شده است. مقاله حاضر با تمرکز بر اظهار نظرهای برخی « قانون گذاران، ناظران انتخاباتی، فقها، زنان دارای سابقه مدیریت و نمایندگی سیاسی و کاندیدا های زن در انتخابات ریاست جمهوری» در بازه زمانی 1358 1398 و فرض ادعای آن ها به عنوان کنش گفتار استدلالی کوشیده است از منظر مدل استدلالی تولمین نشان دهد چگونه موافقان و مخالفان ساختار استدلالی خود را شکل داده اند. یافته های حاصل از تحلیل محتوای کیفی 50 متن استدلالی بیانگر این است که همه استدلال گران در ساختار استدلالیِ خود اجزای اصلی: ادعا، داده و ضمانت از مدل تولمینی را به کار گرفته اند، اما فقط در دو متن اجزای ششگانه تولمین به کار گرفته شده که درنتیجه، استدلال های کاملی محسوب نمی شوند. استنباط پژوهش گران این است حضور ضمانت های زمینه مند در ساختار استدلالی موافقان دلالت بر این دارد که آن ها در تلاش اند از این طریق ادعای طرف مقابل را به چالش بکشند و مقبولیت استدلال خود را افزایش دهند.
بررسی رابطه نفوذپذیری و حضور زنان در شهرک های مسکونی (نمونه موردی: شهرک مسکونی هزار دستگاه و دولت آباد تهران)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین نیازهای زنان در جامعه که نیمی از جمعیت جهان را به خود اختصاص می دهند، حضور همراه با امنیت در فضاهای شهری می باشد. در این راستا بهبود کیفیت فضاهای شهری جهت حضور همه افراد جامعه به خصوص زنان از اهمیت شایانی برخوردار است. لذا یکی از مهم ترین عواملی که تداوم حضور بانوان در فضاهای شهری را امکان می بخشد، نفوذپذیری فضاهای شهری می باشد. بهبود کیفیت نفوذپذیری فضاهای شهری، موجب ارتقاء امنیت و به تبع آن حضور پذیری گسترده تری را نیز درپی خواهد داشت و درنهایت منجر به برقراری تعاملات اجتماعی در حوزه همگانی خواهد گشت. طرح پژوهش حاضر بر پایه روش همبستگی و بر پایه مقیاس مرکب مشاهده و مناظره، جهت درک رابطه میان حضور زنان و امنیت متأثر از نفوذپذیری شهرک های مسکونی دولت آباد و هزار دستگاه تهران استفاده گردیده است. در این راستا براساس فرمول کوکران، گروه هایی از زنان ساکن در شهرک های مسکونی هزار دستگاه و دولت آباد با شرط حداقل سکونت در نمونه گیری تصادفی پیمایش این پژوهش شرکت داده شده و داده های و روابط متغیرها به کمک نرم افزار آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که ساکنان شهرک مسکونی هزار دستگاه نسبت به ساکنان شهرک مسکونی دولت آباد به طور معنی داری نفوذپذیری بالاتری را در فضاهای عمومی شهرک تجربه می کنند و احساس امنیت در بین ساکنان شهرک مسکونی هزار دستگاه 2/52 درصد در مقایسه با ساکنان شهرک مسکونی دولت آباد 37 درصد می باشد. هم چنین در بررسی رابطه میان امنیت متأثر از نفوذپذیری و حضور زنان، عواملی نظیر کنترل و دسترسی بصری و خوانایی در مرتبه نخست و سپس یکپارچگی فضایی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد.
تأثیر مؤلفه های هویت ملی مربیان زن پیش دبستانی بر میزان یادگیری مهارت های زبان آموزی نوآموزان استان سمنان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های هویت ملی مربیان پیش دبستانی بر میزان یادگیری مهارت های زبان آموزی نوآموزان استان سمنان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری این پژوهش شامل مربیان (خانم)پیش دبستانی در سال تحصیلی 1400-1399به تعداد 91نفر می باشدکه به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند . ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته مهارت زبان آموزی با 9خرده مقیاس و هویت ملی با 4 خرده مقیاس است.جهت روایی صوری و محتوایی آن از نظر صاحب نظران و متخصصان حوزه کودک و تعلیم و تربیت و پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های گرده آوری شده به کمک آمار توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(همبستگی اسپیرمن و آزمون کای دو)مورد بررسی قرار گرفتند. ارتباط آماری قوی بین "تاثیر آشنایی و احترام گذاردن به آداب و رسوم و مناسبت های دینی و ملی مربیان" با ”شکل گیری کسب توانش نسبی زبانی و ارتباطی نوآموزان (مهارت های زبان آموزی نو آموزان )"مشاهده شد (p valeu<0.05) به عبارت دیگر با افزایش آشنایی و احترام گذاردن به آداب و رسوم و مناسبت های دینی و ملی مربیان مولفه شکل گیری کسب توانش نسبی زبانی و ارتباطی نوآموزان افزایش پیدا میکند؛همچنین بین تحصیلات مربیان و هویت ملی آنها و مهارت زبان آموزی نوآموزان ارتباط معناداری وجود ندارد .(p valeu>0.05)
ساخت، اعتبار یابی و روایی یابی ابزار سنجش نگرش به نقش اجتماعی زنان در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
15 - 27
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از ابعاد مهم در حوزه نارضایتی زنان نسبت به برخوردهای اجتماعی، نگرش های اجتماعی است که نسبت به آنها شکل گرفته است. با وجود اهمیت این موضوع، نبود ابزار سنجشی مناسبی برای پرداختن علمی به آن از موانع اصلی است. به همین منظور در پژوهش حاضر تلاش شده است ابزار روا و معتبری برای سنجش نگرش به زنان در بین دانشجویان تهیه شود. مواد و روش ها: با توجه به هدف، پژوهش حاضر از نوع «تحقیق و توسعه» است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه های آزاد اسلامی، پیام نور، علوم پایه، علوم پزشکی و سراسری در چهار گروه رشته تحصیلی علوم انسانی، علوم پزشکی، علوم پایه، فنی و مهندسی و هنر شهر زنجان است که در نیمسال دوم سال تحصیلی95-1394 ثبت نام تحصیلی کرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل عاکلی اکتشافی و تاییدی پنج عامل زیربنایی، شغلی(با 7 سؤال)، خانوادگی(با 7 سؤال)، روابط اجتماعی(با 5 سؤال)، عاطفی-جنسی(با 5 سؤال) و رهبری و مدیریت(با 4 سؤال) را برای ابزار نگرش به زنان تعیین کرد. این پنج عامل در مجموع با 28 سؤال اندازه گیری می شوند و در مجموع 60/70 درصد از واریانس کل سؤال ها را تبیین می کنند. بحث و نتیجه گیری: با شناسایی این عوامل زیربنایی می توان از ابزار این پژوهش در پژوهش های مرتبط با زنان برای شناخت بیشتر و آموزش ها و برنامه ریزی های مؤثر استفاده کرد.
پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس کیفیت زندگی زناشویی و الگوهای ارتباطی در دوران قرنطینه خانگی ناشی از شیوع کرونا ویروس
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس کیفیت زندگی زناشویی و الگوهای ارتباطی در دوران قرنطینه خانگی ناشی از شیوع کرونا ویروس بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل شهر شیراز در دوران شیوع کرونا در سال 1400 بودند. حجم نمونه 385 نفر از این افراد بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) براتی و ثنایی (1372)، مقیاس کیفیت زندگی زناشویی (DAS) باسبی و همکاران (1995) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) کریستیسن و سالاوی (1984) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی زناشویی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی رابطه معنادار وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 4/27 درصد واریانس تعارضات زناشویی به وسیله کیفیت زندگی زناشویی و الگوهای ارتباطی تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که کیفیت زندگی زناشویی و الگوهای ارتباطی نقش مهمی در پیش بینی تعارضات زناشویی در دوران قرنطینه خانگی ناشی از شیوع کرونا ویروس دارند.
رابطه بین فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی با نقش میانجی تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان دختر
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی با نقش میانجی تاب آوری تحصیلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر بهشهر به تعداد 2110 نفر بود. نمونه آماری به تعداد 325 نفر و با استفاده از جدول کرجسی-مورگان و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه فرسودگی تحصیلی برسو، سالانووا و اسچیوفلی (2007)، درگیری تحصیلی ریو (2013) و تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2004) استفاده شد. به منظور تحلیل داده های حاصله، از مدل یابی معادلات ساختاری با کمک روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار آماریPLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی با درگیری تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد و مقدار 1/78 درصد از درگیری تحصیلی و 3/51 درصد از تاب آوری تحصیلی توسط فرسودگی تحصیلی تبیین می شود و متغیر تاب آوری تحصیلی اثر میانجی بر رابطه بین فرسودگی تحصیلی و درگیری تحصیلی را دارد. هم چنین شاخص های برازندگی مدل حاکی از آن است که مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است.