فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲٬۸۸۰ مورد.
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
89 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقد و بررسی کتاب مبانی نظری تکنولوژی آموزشی، تألیف دکتر هاشم فردانش می باشد. بدین جهت دو بعد شکلی و محتوایی کتاب به شیوه ی تحلیلی – اسنادی مورد واکاوی قرار گرفته است. رعایت قواعد نگارشی و املایی، روان بودن متن، واژه نامه انگلیسی – فارسی و نمایه موضوعی را می توان از امتیازات ظاهری اثر مذکور دانست. با این حال ارائه پیشگفتار، بیان هدف اصلی اثر، مقدمه و اهداف هر فصل، جمع بندی، پرسش هایی برای ارزیابی مخاطب و طراحی مناسب تر جلد می تواند از نظر ظاهری به مطلوبیت بیشتر آن کمک کند. در بعد محتوایی، این اثر دارای امتیازاتی همچون نظم منطقی و انسجام درونی، توجه به مبانی این حوزه، واژه گزینی های مناسب و اهتمام به منابع معتبر می باشد. به روز رسانی تعریف تکنولوژی آموزشی، ارائه محتوایی در رابطه با مفاهیم سیستم ها، یادگیری و عملکرد؛ یکدست کردن سبک استناددهی، ارائه روشن تر برخی شکل ها و رج بندی مناسب عناوین می تواند باعث غنای محتوایی بیشتر این اثر شود. در مجموع این اثر برای آشنایی اولیه با بنیان های نظری تکنولوژی آموزشی اثر ارزشمندی است و تا حدی نسبی می تواند خوانندگان را با چهارچوب های کلی و اولیه این حوزه آشنا کند.
مقایسه آرای مارتین هایدگر و سید حسن نصر در باب علم مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اندیشه هایدگر و نصر در باب علم مدرن بود. در راستای نیل به این هدف، نخست دیدگاه هایدگر در باب علم مدرن، واکاوی و به این امر اشاره شد که وی ماهیت فنّاوری در جهان مدرن را نه امری تکنیکال، بلکه امری متافیزیکی و مبتنی بر سوبژکتیویسم می داند. همچنین او در مصاف با سوبژکتیویسم مترتّب بر علم مدرن، به تفکر هستی شناسانه مبتنی بر از میان برداشتن شکاف میان سوژه و ابژه روی آورده است. سپس در واکاوی دیدگاه نصر در باب علم مدرن، بر این امر تأکید شد که نزد وی، تنها راه مصون ماندن از هجوم امواج فنّاوری و علوم مدرن، گسست کامل از علم مدرن و بازگشت به سنّت و علم قدسی است. در پایان پژوهش نیز به شباهتها و تفاوتهای میان هایدگر و نصر در باب علم مدرن اشاره شد. روش: روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی- مقایسه ای بود. یافته ها: اگر چه هایدگر نیز همچون نصر، عقلانیت فنّاورانه مترتّب بر عالم مدرن را به مهمیز نقد کشید؛ اما او همانند نصر قصد وانهادن کامل علم مدرن و بازگشت به دوران قدیم را نداشت و روش شناسی او در مواجهه با علم مدرن، گسستی-پیوستی بود. نتیجه گیری: از نظر هایدگر، تنها راه مواجهه صحیح با فنّاوری و علم مدرن این است که ضمن استفاده صحیح و بهینه از دستاوردهای علمی و فنّاورانه می توان اسیر و خادم فنّاوری هم نشد. اما نصر بر خلاف هایدگر، رویکردی کاملاً گسستی و سلبی در قبال علم و فنّاوری مدرن دارد. واقع امر این است که به دلیل عدم مخالفت دین مبین اسلام با برگرفتن علم و فنّاوری مدرن، رویکرد گسستی-پیوستی در مواجهه با علم و فنّاوری مدرن، راهکاری منطقی تر و کارامدتر در راستای مواجهه با علم مدرن به شمار می آید.
نقد و بررسی کتاب هنر پیرا اسلامی: تحلیل انتقادی گفتمان های مسلط در مطالعات هنراسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
233 - 261
حوزههای تخصصی:
مطالعات در حوزه هنرهای اسلامی با توجه به اینکه پیشینه زیادی دارد اما همواره با چالش هایی مواجه بوده است. یکی از این چالش های پیش رو خود واژه هنر های اسلامی است که در دوره معاصر نظر بسیاری از پژوهشگران داخلی و خارجی را به خود جلب کرده است. در این مقاله سعی شده کتاب هنر پیرااسلامی (تحلیل انتقادی گفتمان های مسلط در مطالعات هنراسلامی) نوشته صادق رشیدی مورد نقد و بررسی قرار گیرد، نویسنده با اشاره به دو گفتمان تاریخی و سنت گرا به نقد آنها پرداخته و بیان می کند که هنراسلامی پاسخ گوی نیاز مطالعات هنر در جامعه معاصر نیست و پیشنهاد می دهد که از گفتمان هنر پیرااسلامی به جای هنراسلامی استفاده شود. مقاله حاضر با بررسی و تحلیل گفتمان تاریخی و سنت گرا به نقاط قوت و ضعف این کتاب و دیدگاه منتقدان پرداخته است. اگر چه می توان گفت همراستا با نظر نویسنده کتاب گفتمان هنراسلامی پاسخ گوی جغرافیای گسترده سرزمین های اسلامی نیست، اما گفتمان هنر پیرااسلامی مطرح شده در این کتاب نیز باید روش شناسی واضح تری ارائه دهد.
دانش استیفا و جایگاه آن در متون تاریخی و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
53 - 63
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا با روش مطالعه کتابخانه ای و با توجه به اسناد و نسخه های خطی که به قلم خود مستوفیان تحریر شده است تعریفی جامع و دقیق از اصطلاح استیفا ارائه کند، و همچنین با توجه به شواهدی که از این نوع اصطلاحات در متون ادبی به کار رفته است به واکاوی ضرورت پرداختن به این دست اصطلاحات و نکات مهم در تحلیل و تعریف آن ها از جمله ذکر جزئیات بیشتری که جهت دریافت معنایی جامع و مانع بایسته است، همچنین توجه به مسائل تاریخی و جغرافیایی در تمایز معنای آن ها و جایگاه و اهمیتشان در متون تاریخی و ادب فارسی بپردازد. «استیفا» در لغت به معنی حق یا مال خود را تمام و کمال گرفتن، و یا حق چیزی را کامل ادا کردن است و در اصطلاح، دانشِ قوانینی است که مستوفیان با آن دخل وخرج اموال دیوان و کیفیت و کمیت محاسبات آن را معلوم می کردند و اسناد و دفاتر مالی و آماری مملکت را مطابق آن قوانین می نوشتند. این عمل در محلی به نام دیوان استیفا انجام می شد و به متصدی آن مستوفی می گفتند. به عبارتی امور نگارش دیوانی و دبیری، در ادوار گذشته به دو بخش اصلی تقسیم می شد: ۱. ترسل؛ 2. استیفا
کتابِ المرشد فی طب العینِ محمّد بن قسّومِ غافقی و منابعِ بخش چشم پزشکی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
کتاب المرشد فی طب العین اثر محمّد بن قسّوم غافقی و به زبان عربی است که در سده ششم قمری و در شش مقاله نگاشته شده است. غافقی در ابتدای این کتاب، آثار چشم پزشکی پیشین را نقد کرده و هدف خود را از نگارش آن، تهیه کتابی جامع دانسته که هر آنچه در چشم پزشکی از علم و عمل مورد نیاز است، در بر داشته باشد. او در المرشد علاوه بر مباحث چشم پزشکی به مواردی چون اخلاق پزشکی، وصایای بقراط و شرافت صناعت طب پرداخته است. غافقی در این کتاب به تجربیات خود در چشم پزشکی در مالقه و قرطبه اشاره کرده است. او از منابع متعددی گاه با ذکر ماخذ و گاه بدون یاد کردن از آن ها بهره برده است. از این میان می توان به المنتخب من علم العینِ عمّار موصلی و تذکره الکحّالینِ علی بن عیسی کحّال اشاره کرد. بررسی منابع این اثر به طور کامل صورت نگرفته است. هدف این پژوهش دستیابی به برخی منابع موجود در این کتاب در مبحث چشم پزشکی است. برای این منظور سه اثر مهم چشم پزشکی دوره اسلامی شامل کتاب العشر مقالات فی العین منسوب به حنین بن اسحاق، المنتخب من علم العینِ عمّار موصلی و تذکره الکحّالینِ علی بن عیسی کحّال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از تطابق بخش هایی از این اثر با المنتخب و به ویژه تذکره الکحّالین است که غافقی بدون ذکر مأخذ از آنها بهره برده است.
How and Why Nader Shah Established the Navy in the Caspian Sea(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The article, by using historical texts, attempts to reconstruct part of the ups and downs of the Caspian Sea’s southern coastal history, the importance of navigation on the shores and ports of the Caspian Sea, and the impact of Nader Shah's policies on the formation and prosperity of navigation in northern Iran. Based on library resources and a thorough analysis of the contents, the article seeks to answer the following questions: 1. What were Nader Shah Afshar's motives and goals in establishing shipping in the Caspian Sea? 2. Why the Russian government was suspicious of this issue? The findings of the study indicate that Nader Shah intended to boost the commercial prosperity of the country by forming a navy in the Caspian Sea and also achieve his political and military goals which were in contrast to the interests of the Russian Tsarist government. Finally, the main purpose of this study is to examine the state of trade, navigation, and shipbuilding during the Nader Shah period, by using the historical approach and archaeological evidence of the shipwreck off the coast of Chamkhaleh in Langarud County which is undoubtedly closely related to the political-military presence of the government and social presence. Hence, the role and position of local rulers of the Caspian Sea coasts and how they interacted with the Afsharid dynasty and foreign companies are noteworthy.
الزامات روزنامه نگاری داده محور در اخبار صدا و سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد و به کارگیری روزنامه نگاری داده محور که اخبار را با داده ها و با کمک ابزارها و الگوریتم های رایانه ای روایت می کند چه از جنبه فناورانه و چه از لحاظ اجتماعی و ساختاری با الزامات و بسترسازی هایی همراه است. در همین راستا هدف مقاله حاضر شناسایی الزامات روزنامه نگاری داده محور در اخبار صداوسیما است. داده های پژوهش به وسیله مصاحبه با 20 نفر از کارشناسان و خبرگان گردآوری شده و تحلیل آن ها با روش تحلیل مضمون و رتبه بندی انجام شده است. استخراج 202 مضمون پایه از متون مصاحبه ها و تجمیع و یکپارچه سازی آن ها به 51 مضمون سازمان دهنده، در نهایت منتج به 6 مضمون فراگیر آموزش، پژوهش و یادگیری، ترویج و گفتمان سازی، تشکیل واحد و تیم روزنامه نگاری داده محور، آماده سازی و به روزرسانی بسترها و زیرساخت ها، به کارگیری راهبردهای متنوع، متکثر و خلاق در تولید و انتشار و استفاده فعالانه از پیشرفت های فناوری و توجه به روندهای آینده شده است که با روش رتبه بندی، به ترتیب فوق وزن دهی و اولویت گذاری شده اند. با نظر به یافته ها، می توان این گزاره را مطرح کرد که الزامات روزنامه نگاری داده محور احصا شده -در این پژوهش- با مراحل پنج گانه پذیرش نوآوری در نظریه اشاعه (پذیرش) نوآوری و نظریه گفتمان مطابقت و هم نهشت هستند.
تحلیل داده برای سیاست گذاری: کارب ست تحلیل شبکه های اجتماعی در تشکیل و تحلیل اکوسیستم وب سایت های ایرانی صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری معاصر به دلیل عواملی مانند افزایش سفرهای جهانی، بهبود زیرساخت ها و پذیرش گسترده فناوری دیجیتال، در حال گذراندن یک مرحله تحول آفرین است. این رشد تصاعدی بخش گردشگری را به بستری مناسب برای تحولات نوظهور تبدیل کرده است. درک رفتار کاربر به یک عامل موفقیت حیاتی برای کسب وکارها در صنعت گردشگری برای جذب مخاطبان، افزایش رضایت و اطمینان از وفاداری تبدیل شده است. بااین حال، کمبود قابل توجهی در تحقیقات جامع در این زمینه وجود دارد که چالش هایی را برای تصمیم گیری مبتنی بر داده و انطباق با چشم انداز در حال تحول ایجاد می کند. این مقاله با استفاده از تحلیل شبکه های اجتماعی به بررسی و تحلیل شبکه ارتباطی وب سایت های گردشگری ایران و درک رفتار مصرفی کاربران ایرانی خدمات گردشگری می پردازد. این مطالعه هشت جامعه متمایز از وب سایت های گردشگری یعنی انجمن های خرید بلیت و تور، اقامت (هتل)، تاکسی اینترنتی، اقامت (سوییت و کلبه)، خوراکی و آشپزی، مکان یابی، بلیت اتوبوس و تورهای خارجی و مهاجرت را شناسایی می کند. این تحقیق از طریق تجزیه وتحلیل روابط بین این جوامع، بینش های ارزشمندی را در مورد ارتباطات متقابل و الگوهای ارتباطی در اکوسیستم گردشگری ارائه می دهد. این یافته ها با ارائه بینش های عملی و پیشنهادهای سیاستی برای ذی نفعان صنعت به هموارکردن راه برای آینده های پایدار و نوآور کمک می کند.
تحلیل جامعه شناختی تصادفات ساختگی و کلاهبرداری از نوع سقط جنین از شرکت های بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف واکاوی شگردها و عوامل اثرگذار بر کلاهبرداری زنان از شرکت های بیمه، تحلیلی جامعه شناختی از وقوع چنین رخدادی را ارائه کرده است. روش تحقیق کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. روش گرداوری اطلاعات میدانی و ابزار آن بر اساس اسناد و پرونده ها، مصاحبه با تعدادی از زنان کلاهبردار و همدست با باندها، کارشناسان و مأموران راهنمایی و رانندگی است. جامعه آماری تعداد 138 پرونده از اسناد مرتبط با موضوع است که 15 پرونده به روش تصادفی ساده انتخاب شد. همچنین تعداد 58 نفر از زنان کلاهبردار، افراد همدست با باندها و کارشناسان و مأموران راهنمایی و رانندگی است که به روش هدفمند تا اشباع داده انتخاب و با تمامی جمعیت یادشده مشارکت کننده مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انجام گرفت. روایی و پایایی بر اساس نظرات مارشال و راس من (1377) به دست آمده است. به سبب کیفی بودن کار روش تجزیه و تحلیل به طور همزمان با جمع آوری اطلاعات، کدگذاری باز و محوری و فشرده سازی با طراحی مضامین پایه و میانجی و سپس مضامین اصلی و تم ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شده است. نتایج یافته ها نشان داد که عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از عوامل اثرگذار و انگیزشی برای مجرمان است؛ اما مهم ترین عامل را می توان عامل اقتصادی و فقر برشمرد. همچنین کلاهبرداران با آشنایی و سوءاستفاده از ضعف ها و خلأهای قانونی و گاه استفاده از افراد غیر ایرانی (افغان ها)، خانواده های بی بضاعت، به جعل و تهیه شناسنامه با هویت جعلی پرداخته و از طریق افراد مسئول و نفوذ در دستگاه های دولتی و شرکت های بیمه اقدام به اخذ مبالغ هنگفت دیه از شرکت های بیمه می کنند.
گفته ها و ناگفته های سیاست های جذب، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی پژوهشی در اسناد فرادستی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۶-۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بر آن بود تا با نگاهی تحلیلی- انتقادی به سیاست جذب، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی پژوهشی در اسناد فرادستی جمهوری اسلامی ایران، به احصاء چالش ها و آسیب های موجود در این اسناد پرداخته و متعاقب آن به ارائه پیشنهاد هایی برای برون رفت از آن ها بپردازد. روش: در این پژوهش از روش خوانش سمپتماتیک استفاده شده است. این روش به عنوان یکی از روش های حوزه علوم اجتماعی است. در خوانش سمپتماتیک نیازی به نمونه گیری نیست؛ بنابراین، تمامی اسناد فرادستی کشور درزمینه جذب، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی پژوهشی انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل در این روش بدین صورت انجام شد که در آغاز پژوهشگران اقدام به دسته بندی و طبقه بندی گفته های آشکار موجود در متن هریک از اسناد مذکور پیرامون جذب، ارتقاء و جبران خدمت اعضای هیئت علمی پژوهشی کردند. در ادامه با بررسی مجدد متنِ اسناد مذکور اقدام به بیان ناگفته هایی که در هریک از اسناد فرادستی پیرامون جذب، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی پژوهشی بود، کردند. یافته ها: درمجموع یافته های حاصل از تحلیل اسناد فرادستی در دودسته کلی شامل گفته ها و ناگفته های اسناد موجود شناسایی و متعاقب آن پیشنهادهای سیاستی ارائه گردید. بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه چارچوب مأموریت مراکز پژوهشی با مراکز دانشگاهی در ایران متفاوت است، ازاین رو می بایست در نظام جذب و استخدام، ارتقاء و جبران خدمات اعضای هیئت علمی مراکز پژوهشی به این موارد توجه جدی شود و نمی توان یک رویه یکنواخت و ثابت را در این زمینه اعمال کرد.
تأثیر تحصیل زدگی بر دستمزد نیروی کار شهری و روستایی: کاربرد الگوی اثرات ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۵۴-۳۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر سرمایه گذاری زیادی توسط دولت در جهت افزایش تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی صورت گرفته است. افزایش تحصیلات نیروی کار از طریق ارتقای سرمایه انسانی می تواند موجب افزایش بهره وری و دستمزد نیروی کار شود؛ اما این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که تحصیلات نیروی کار متناسب با نیاز بازار کار باشد. تحصیل زدگی یا تحصیلات فرا نیاز می تواند حتی تأثیر منفی بر دستمزد نیروی کار داشته باشد. هدف و روش: ازاین رو، هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر تحصیل زدگی بر دستمزد نیروی کار شهری و روستایی است. بدین منظور از داده های خام هزینه-درآمد خانوار سال 1399 برای استان های کشور استفاده شده است. محاسبه تحصیل زدگی با روش دانکن و هافمن و برآورد تابع دستمزد مینسر با روش اثرات ترکیبی (الگوی چند سطحی) با استفاده از نرم افزار استاتا انجام شده است. در این پژوهش افراد ایرانی (شهری و روستایی) در استان های مختلف مطالعه می شوند؛ بنابراین داده ها در دو سطح فرد و استان تجزیه وتحلیل می شوند؛ بنابراین با توجه به ماهیت دوسطحی داده ها الگوهای چند سطحی روش مناسبی برای مطالعه هستند نتایج تحقیق: در مناطق شهری و روستایی توان اول متغیر تجربه بالقوه نیروی کار دارای ضریب مثبت و توان دوم آن دارای ضریب منفی بوده است بنابراین می توان گفت این متغیر دارای تأثیر مثبت اما کاهنده بر دستمزد نیروی کار است. در مناطق شهری و روستایی تعداد سال های تحصیل، تأثیر مثبت بر دستمزد نیروی کار دارد به طوری که به ازای یک سال افزایش سال های تحصیل، دستمزد نیروی کار در مناطق شهری و روستایی به ترتیب 0.09 و 0.08 درصد افزایش می یابد. تحصیلات فرو نیاز در مناطق شهری تأثیر منفی بر دستمزد نیروی کار دارد. در مناطق روستایی تحصیلات فرو نیاز بر دستمزد تأثیری ندارد. دستمزد زنان هم در مناطق روستایی و هم در مناطق شهری کمی پایین تر از مردان است؛ به طوری که در مناطق شهری 0.46 درصد و در مناطق روستایی کشور 0.79 درصد، دستمزد مردان از زنان بیشتر است. دستمزد نیروی کار در بخش خصوصی کمی پایین تر از بخش دولتی است. این نتیجه هم در مناطق روستایی و هم در مناطق شهری برقرار بوده است.
طراحی و اعتبار یابی مدل "رهبری نوکیش" در مدیریت مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
72 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبار یابی مدل "رهبری نوکیش" در مدیریت مراکز آموزش عالی بودروش پژوهش: روش پژوهش حاضر، به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا ، با رویکرد ترکیبی( کمی-کیفی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی مدیران مراکز آموز عالی در استان های غربی ایران می باشد. که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی مراکز آموز عالی در استان های غربی ایران( کرمانشاه، کردستان، همدان و ایلام) بود، و تعداد 335نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش کیفی کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام گردید و در بخش کمی برازش مدل با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزارPLS انجام شدیافته ها: یافته های تحقیق با استفاده از فرایند کد گذاری مصاحبه های انجام شده نشان داد که 15 مقوله اصلی و 46 مقوله فرعی ا بنیادی برای تبیین الگوی رهبری نوکیش در مدیریت مراکز آموزش عالی شناسایی شد همچنین مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی نشان از تأیید برازش مدل مذکور دارد. نتیجه گیری: با طراحی مدل رهبری نوکیش در مدیریت مراکز آموزش عالی، رهبران نظام آموزش عالی که بصورت هدفمند و نظام یافته خواهان ورود به مسیر نوآوری و تحولات علمی هستند، می توانند حرکت خود را با چوب خط راهنمای پیشنهادی در این پژوهش آغاز نمایند.
مؤلفه های یک دانشگاه بین المللی: ارائه یک الگوی مفهومی عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
45 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های بین المللی سازی دانشگاه ها می باشد.روش پژوهش: روش پژوهش حاضر روش مرور سیستماتیک (فرا ترکیب) می باشد. طبق این تکنیک، مرور دقیق و عمیقی از ادبیات تحقیق در مورد موضوع بین المللی سازی دانشگاه ها انجام شده است و در نهایت یافته های پژوهش های مرتبط با هم ادغام و موردبررسی قرار گرفته اند. یافته ها: یافته های تحقیق مبتنی بر مقالات نهایی بررسی شده، منجر به استخراج 38 کد باز برای مجموع عوامل بین المللی سازی دانشگاه و 12 کدمحوری شامل: منابع انسانی (کارکنان/ اعضای هیأت علمی)، دانشجویان، آموزش و برنامه درسی، پژوهش، ارتباطات و همکاری های بین المللی، ساختار سازمانی، رهبری و مدیریت، فرهنگ سازی، زیرساخت ها، بودجه و امور مالی، راهبرد بین المللی و عوامل محیطی اثرگذار (عوامل اثرگذار خارجی) شده است.نتیجه گیری: دانشگاه ها برای جامه عمل پوشاندن به اهداف گسترده خود و پیشرفت در محیط رقابتی امروزی نیازمند تلاش برای ایجاد وجهه بین المللی و کسب اعتبار جهانی می باشند. در این مسیر عواملی وجود دارند که نگاه ویژه به آن ها در پدیده بین المللی سازی دانشگاه دارای اهمیتی مضاعف است، این عوامل در پژوهش حاضر با عنوان کدهای محوری شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند و مصادیق آن ها جهت تبیین بهتر موضوع بیان شدند.
شناسایی و رتبه بندی چالش های ارزیابی سیاست های توسعه در ایران (برنامه های پنج ساله توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
91 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی چالش های ارزیابی سیاست های توسعه در ایران است. برای دستیابی به این هدف در دو مرحله از روش کیفی و کمّی استفاده شده است. در مرحله اول چالش های ارزیابی با استفاده از روش کدگذاری کیفی و بر اساس پژوهش ها و گزارش های موجود شناسایی شدند و در مرحله دوم به روش کمّی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی شدند. در این مرحله، ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه مقایسه زوجی شامل هجده چالش بود که برای رتبه بندی در اختیار خبرگان اجرایی و دانشگاهی این حوزه قرار گرفت. در مجموع 34 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد «نبود اراده لازم برای کاربست یافته های ارزیابی» با وزن 0/11641، «روحیه عدم پاسخگویی و مسئولیت ناپذیر» با وزن 0/1064 و «تلقی منفی از ارزیابی و مقاومت در برابر آن» با وزن 0/0942 که مرتبط با فرهنگ ارزیابی سیاست های توسعه هستند نسبت به چالش های مرتبط با مسائل فنی و اطلاعاتی از اهمیت بیشتری برخوردارند.
تحلیل و رتبه بندی تأمین منابع مالی غیر دولتی از دیدگاه اعضا هیئت علمی دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۷۹-۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف: در چند سال اخیر سرعت افزایش هزینه ها و کاهش بودجه عمومی مؤسسات آموزش عالی باعث شده تا دانشگاه ها به فکر تأمین منابع مالی از راه های متنوع و جدید باشند و به نوآوری در منابع درآمدی خود بپردازند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر تحلیل و رتبه بندی تأمین منابع مالی غیردولتی از دیدگاه اعضا هیئت علمی در دانشگاه مازندران می باشد. روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، 407 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه مازندران بودند که بر اساس جدول مورگان 196 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که در آن مؤلفه های تأمین منابع مالی غیردولتی کارآمد شناسایی و در مجموع 29 گویه طراحی شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط 10 صاحب نظر و پایایی آن توسط 30 صاحب نظر و با استفاده از آلفای کرونباخ موردبررسی و تایید قرار گرفت. در تحلیل داده ها و بررسی پرسش های پژوهش جهت بررسی وضعیت مؤلفه ها از نرم افزر Spss26 (آزمون آماری t تک نمونه ای) و از نرم افزار Expert Choice11 (آزمون AHP) به منظور اولویت بندی در مؤلفه ها بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که مؤلفه های آموزشی، عمرانی، تسهیلات بانکی، صنایع و شرکت ها، موقوفات و کمک های مردمی، پژوهشی و بازار پول و سرمایه از مؤلفه های تأمین منابع مالی غیردولتی کارآمد در دانشگاه می باشند. همچنین یافته ها نشان داد که مؤلفه صنایع و شرکت ها با وزن 200/0 دارای بالاترین رتبه در بین مؤلفه های مربوط به تأمین منابع مالی غیردولتی دانشگاه می باشد. همچنین مؤلفه های پژوهشی، موقوفات و کمک های مردمی، آموزشی، عمرانی، بازار پول و سرمایه و تسهیلات بانکی به ترتیب با وزن های 193/0، 156/0، 139/0، 122/0، 100/0 و 09/0 در رتبه های بعدی قرار دارند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که بخشی از ارزش کار علمی دانشگاه در جامعه و صنعت به عنوان مهم ترین مؤلفه تأمین مالی، قابل فروش باشد و ذی نفعان باید بهای دستاوردها و کالاهای آموزشی، پژوهشی و فناوری را که از سوی دانشگاه تولید می شود، بپردازند. به واسطه توسعه پژوهشی، مؤسسات دانشگاهی رابطه کارآمدتری با صنعت برقرار خواهند کرد، صنایع مختلف به طور فزاینده ای اهمیت ایجاد دانش را درک می کنند و به دنبال اتحاد با دانشگاه ها هستند تا نه تنها پایگاه دانش خود را تقویت کنند، بلکه مزیت رقابتی نیز کسب کنند. در نهایت نیز پیشنهاد می گردد ارتباط دانشگاه با جامعه و صنایع در اولویت قرار گیرد.
نقد فردگرایی روش شناختی در اقتصاد نئوکلاسیک از دیدگاه رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
103 - 119
حوزههای تخصصی:
سیطره مکتب اقتصادی نئوکلاسیک بر برنامه های آموزشی و پژوهشی رشته اقتصاد در دانشکده های جهان و ایران، اهمیت نقد و تحلیل مبانی فلسفی آن را دوچندان می کند. در وارسی فلسفه اقتصاد نئوکلاسیک، آموزه فردگرایی روش شناختی از جایگاه برجسته ای برخوردار است؛ زیرا در هستی شناسی ضمنی اقتصاد نئوکلاسیک و بنابر مغالطه معرفتی نهفته در رویکرد پوزیتیویستیِ آن، ویژگی های هستی شناختی به امور روش شناختی فروکاسته می شود. ازاین رو، تحلیل فردگرایی روش شناختی، مدخل مطالعه فلسفه اقتصاد نئوکلاسیک به شمار می رود. این مقاله می کوشد فردگرایی روش شناختی را از دیدگاه واقع گرایی انتقادی با روش تحلیلی نقد و ارزیابی کند. این نقد و تحلیل ازآن رو از منظر واقع گرایی انتقادی انجام می شود که با پوزیتیویسم در نگاه رئالیستی به جهان اشتراک دارد. نقد واقع گرایی انتقادی از فردگرایی روش شناختی اقتصاد نئوکلاسیک بر تحلیل مفاهیم فرمالیسم، قیاس گرایی، اتمیسم اجتماعی، انسداد و تقلیل گرایی استوار است. واقع گرایی انتقادی بر این باور است که علم اقتصاد نئوکلاسیک به دلیل مفروضات غیرواقعی فردگرایی روش شناختی، به علمی انتزاعی و قیاسی همچون ریاضیات تبدیل شده که توان توضیحی اندکی دارد.
آینده پژوهی همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه های دولتی کشور و ارائه راهکارها و توصیه های سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
35 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی سناریوهای محوری برای آینده همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه های دولتی ایران است.روش پژوهش: روش پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی است. در بخش اول پژوهش از روش آینده پژوهی تحلیل لایه ای علّی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه دانشگاه های دولتی وزارت علوم بود. که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 18 مصاحبه نیمه ساختار یافته با صاحب نظران این حوزه انجام شد. سپس در بخش کمّی پژوهش، برای تعیین وزن هر یک از عدم قطعیت های شناسایی شده در بخش کیفی پژوهش، به منظور شناسایی معیارهای ورودی سناریوها از پرسش نامه محقّق ساخته استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که در این پژوهش میزان 92/0 درصد بدست آمد که بیانگر ثبات و قابلیت اعتماد قابل قبول آن است. نمونه آماری بخش کمّی پژوهش حاضر 24 نفر از متخصّصین حوزه آموزش عالی در دانشگاه های دولتی کشور بودند که حوزه فعالیت علمی و اجرایی آنها بین المللی سازی آموزش عالی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نیز از شاخص های اجماع و اهمیت استفاده گردید.یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، چهار سناریوی:1. رشد و شکوفایی دانشگاه؛ 2. فرصت سوزی دانشگاه؛ 3. جریحه دار شدن روح دانشگاه و 4. تاریک و خاموش شدن دانشگاه، به عنوان سناریوهای محوری آینده همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه های دولتی کشور شناسایی شدند.نتیجه گیری: با عنایت به نتایج پژوهش تدوین یک برنامه جامع و مدوّن برای تقویت همکاری های علمی بین المللی، تعمیق همکاری های بین المللی به سطوح تصمیم گیری و اجرایی دانشگاه و تأسیس دفاتر بین المللی آموزش عالی در کشورهای مختلف جهان به منظور گسترش همکاری های علمی بین المللی در آینده ضروری به نظر می رسد.
نوآوری چند دانشگاه برتر ایران در حوزه پژوهش، فناوری و تبادل دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازکاوی وضعیت نوآوری های پژوهشی دانشگاه ها می تواند به بهبود نقش آنها در توسعه فناوری و تبادل دانش میان مخاطبان مختلف اجتماعی و اقتصادی منجر شود و به تعاملات مؤثرتر میان دانشگاه ها و سایر بخش های کلان جامعه کمک کند. هدف از این مقاله، شناسایی و گزارش نوآوری در حوزه پژوهش، فناوری و تبادل دانش در چند دانشگاه برتر واقع در شهر تهران است. این پژوهش به صورت کمی با استناد به داده های ثبتی نهادی در دو گام انجام شده است. در گام نخست، با مرور غیرنظام مند اسناد، مؤلفه های چاچوب مفهومی پژوهش شناسایی شده است. مؤلفه های چارچوب نوآوری در پژوهش، فناوری و تبادل دانش شامل نوآوری در دروندادها، فرایندها و بروندادها است. دروندادها شامل منابع انسانی، منابع مالی و زیرساخت ها، فرایندها شامل ساختارها و تشکیلات، سازوکارها و رویه ها و بروندادها شامل خلق و کاربست دانش و فناوری، طرح های پژوهشی تقاضامحور، کمیت و کیفیت مقالات علمی منتشرشده، چاپ کتاب و انتشار مجله علمی، مراتب اعضای هیئت علمی، افتخارات اعضای هیئت علمی، گسترش تحصیلات تکمیلی، واحدهای فناور و شرکت های نوپا و دانش بنیان و شتاب دهنده ها، تحرک علمی بین المللی، درآمد حوزه پژوهش، فناوری و تبادل دانش، است. در گام دوم، وضعیت نوآوری در هشت دانشگاه برتر در کارکرد پژوهش، فناوری و تبادل دانش واکاوی شده است. در این دانشگاه ها نوآوری در حوزه پژوهش و فناوری در دو مفهوم و منظر شامل نوآوری در نظام پژوهش و فناوری و عناصر و اجزای آن و پشتیبانی دانشگاه ها و نظام پژوهش و فناوری دانشگاهی از تحول و نوآوری به معنای مقابله با سکون، رکود و ایستایی، وجود دارد. دانشگاه ها در تمامی مؤلفه های دروندادها، فرایندها و بروندادهای پژوهش، فناوری و تبادل دانش به طور محسوس دارای تحول و نوآوری بوده و پشتیبان نوآوری هستند.
نقش و جایگاه فعلی آموزش وپرورش در روند توسعهٔ سیاسی ایران؛ مورد مطالعه، اهداف، برنامه ها و کتاب های درسی متوسطهٔ اول در سال تحصیلی 1400- 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش وپرورش می تواند زیرساخت تربیتی توسعهٔ سیاسی را فراهم آورد. به این معنا آموزش وپرورش می تواند به تربیت انسان های با شخصیت توسعه گرا و ترویج فرهنگ توسعه کمک کند و مشارکت و رقابت سیاسی را نهادینه سازد. این مقاله با هدف بررسی نقش فعلی آموزش وپرورش در کمک به روند توسعهٔ سیاسی در ایران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا و رویکرد آن نیز کاربردی است. جامعهٔ پژوهشی شامل کتاب های حوزهٔ تربیت و یادگیری علوم انسانی و اهداف و برنامه های ویژهٔ متوسطهٔ اول سال تحصیلی ۱400-۱399 است که با توجه به ماهیت، موضوع پژوهش و محدودیت جامعهٔ آماری از نمونه گیری صرف نظر شده و کل جامعهٔ پژوهشی به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. ابزار اندازه گیری و چک لیست تحلیل محتوا ساختهٔ محقق بود و نتایج با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss بررسی شد. در یک جمع بندی و براساس فراوانی های حاصل از این پژوهش و تحلیل داده ها می توان گفت که کتاب های حوزهٔ تربیت و یادگیری علوم انسانی و اهداف و برنامه های ویژهٔ متوسطهٔ اول از نظر ایجاد و پرورش مفاهیم و مؤلفه های مورد بررسی برای آموزش مفاهیم توسعهٔ سیاسی به دانش آموزان دارای عملکردی نامناسب و بسیار ضعیف اند. لذا می توان گفت که زمینه های لازم برای توسعهٔ سیاسی دانش آموزان را فراهم نمی کنند. همچنین، بررسی ها نشان داد که در این توجه حداقلی نیز روندی منطقی در توزیع مؤلفه ها دنبال نمی شود. بر این اساس می توان گفت که مؤلفان این کتاب ها و سیاست گذاران توجه هدفمند یا ویژه ای به توسعهٔ سیاسی، چه از لحاظ مفهوم پردازی و چه از نظر شناخت مؤلفه های مورد نظر در این مطالعه، نداشته اند.
نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی در اسناد بالادستی، دیدگاه صاحب نظران و یافته های پژوهشها (یک مطالعۀ تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی تطبیقی نشانگرها در مراحل تدوین، اجرا و ارزیابی در اسناد بالادستی، دیدگاه صاحب نظران و یافته های پژوهشها بود. روش: روش مورد استفاده در این مطالعه، بررسی تطبیقی نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی با استفاده از روش جرج بردی(1989) در مراحل توصیف و تفسیر، همجواری و مقایسه بود. سه گروه از نشانگرهای ارزیابی در دو مطالعه مقایسه شدند. این نشانگرها با استفاده از تحلیل مضمون و به صورت کدگذاری باز، محوری و مقوله بندی برای داده های متنی استخراج شدند. یافته ها: نشانگرهای مطلوب ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی در مراحل تدوین، اجرا و ارزیابی در قالب پنج مقوله تقسیم شدند: 1) مسئله شناسی؛ 2) روش شناسی علمی؛ 3) مشروعیت بخشی؛ 4) اجرای برنامه های فرهنگی و 5) نتایج فعالیتهای فرهنگی. یافته های این مطالعه، الگوی تلفیقی از نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی را در اختیار سیاستگذاران، مجریان و ارزیابان قرار می دهد تا از بروز آسیبهای احتمالی در تصمیم گیری ها و اقدامات فرهنگی جلوگیری کنند و در صورت دست نیافتن به اهداف فرهنگی، با رجوع به الگوی ارائه شده، موانع و مشکلات را شناسایی و حل کنند. نتیجه گیری: سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی نباید در تعارض با نظم گفتمان حاکم در عرصه علم و میدان عمل باشد. راه حل مفید برای دستیابی به این واقعیت، حذف موانع سیاستگذاری فرهنگی است. در نهایت، ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی هر یک از مؤسسات آموزش عالی بر اساس الگوی نهایی از نشانگرهای ارزیابی یک پیشنهاد است.