فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۴
315 - 349
حوزههای تخصصی:
با ورود هرم جمعیتی کشور به میانسالی و در آینده نزدیک به سالمندی، توجه ویژه به این مهم و تمهیدات لازم برای مواجه با این پدیده حائز اهمیت است. توسعه فعالیت جسمانی از مهمترین راهبردهای پیشنهادی است هدف پژوهش حاضر تحلیل و بررسی قوانین و مقررات حوزه توسعه و ترویج فعالیت جسمانی سالمندان در ایران است که با استفاده از روش کیفی تحلیل مضمون، 25سند بالادستی و قوانین موجود تحلیل شد. سپس با 22 نفر از ذی نفعان کلیدی و صاحب نظران این حوزه که با استفاده از روش گلوله برفی شناسایی شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. در نهایت شبکه مضامین مستخرج از داده ها و اطلاعات کیفی در دو مقوله شکلی و محتوایی حاصل شد. به طورکلی در بخش قوانین و مقررات با توجه به اسناد بالادستی موجود، ظرفیت بالقوه قانونی ذی قیمتی موجود است که باید بالفعل شوند. بااین حال در نظر گرفتن متولی اجرایی و ضمانت اجرایی لازم و قوی برای قوانین و اجرایی کردن قوانین معطل مانده و همچنین حذف برخی قوانین دست وپاگیر و تصویب قوانین کارآمد از الزامات موفقیت در این حوزه است.
هستی شناسی مسطح، فلسفه ای برای پژوهش ها و تصمیم سازی های همکاری رشته ای در دوران کنونی؛ گامی به سوی فرارشتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«دیدگاه های رابطه ای» از دهه ۱۹۹۰ به منزله رویکردی بدیل به بنیان های فلسفی علوم اجتماعی، با رد دوگانه انگاری و تفکر سلسله مراتبی سنت های مرسوم و همچنین اجتناب از کاستی های نظریه پردازی های میانه گرا مطرح شده اند. این دیدگاه ها با تأکید بر «پیچیدگی»، «به هم پیوستگی» و «عدم قطعیت» هستی، در پی تشریح فرایندهای «شوند» و پویایی های جامعه ای و انسانی اند. «هستی شناسی مسطح» یا «ژرف رابطه گرایی» متأخرترین این دیدگاه هاست. این مقاله قصد دارد با روش سنتزپژوهی، به طور جامع به معرفی و بسط مفهوم، ایده های کلیدی و پیش فرض های بنیادین هستی شناسی مسطح و ره آوردهای به کارگیری آن برای همکاری های رشته ای -که مبتلا به شکاف های متعدد التقاطی و نبود چارچوب روش شناختی منسجم است- بپردازد. «هستی شناسی مسطح» معتقد به «رابطه مندی»، «چندگانگی»، «ناهمگنی»، «پیشایندی بودن» و «فضا-زمان مندیِ» واقعیت است؛ و موجودیت ها را به شیوه ای ژرف رابطه ای، به مثابه همبستگی ها و پیکربندی های درهم تنیدهٔ پویا درنظر می گیرد که وجودشان وابسته به روابطِ درونی و بینابینی شان است. این دیدگاه خوانشی سیال از «قدرت» -خواه بین انسان ها، خواه بین گونه های انسانی و غیرانسانی- طرح می کند که پاسخگوی دغدغه های انتقادی درباره لزوم دربرگیرندگی اجتماعی و محیط زیستی است. بحران اخیر شیوع جهانی ویروس کرونا و چالش های تغییرات آب وهوایی گواه ادعاهای این دیدگاه اند. بنا بر انگاره های این دیدگاه، حوزه های دانشی عمیقاً به هم پیوسته اند و این نشان دهنده ضرورت همکاری رشته ای -اعم از چندرشته ای و میان رشته ای- است. از سوی دیگر، هستی شناسی مسطح بنیان های فلسفی همکاری رشته ای را اساساً به شیوه ای یکپارچه بازتعریف می کند و می تواند گامی به سوی شکل گیری فرارشته ها باشد. چنین دیدگاهی، هم در حوزه علوم اجتماعی و انسانی که با درک پدیده ها سروکار دارند، و هم در حوزه تصمیم سازی و سیاست گذاری عمومی که با رویکردی همکاری رشته ای به تجویز می پردازند، بایسته و شایستهٔ به کارگیری است.
تحلیل و بررسی چالش ها و آسیب های روش شناختی فلسفه های انتزاعی در فرایند تولید و تحول علوم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی فلسفه ها، فراتر از تفسیر عالم، به دنبال تغییر آن بوده اند و توانسته اند با تولید علوم کاربردی در تغییرات اجتماعی، نقش اساسی ایفا کنند، اما تئوریزه کردن قاعده مند هستی، بدون تمسک به منطق تولید «مفاهیم، تعاریف، احکام» کلان وخرد، امکان پذیر نیست. کدام منطق و روش، ظرفیت تولید مفاهیم و تعریف کلان فلسفی و کاربردی را برای تئوریزه کردن واقعیت و تولید علوم و درنتیجه امکان مهندسی را دارد. در این پژوهش بر این تأکید می شود که منطق صوری، با کاربست «روش کلی نگری» در فرایند کشف ذات پدیده ها، خصوصیت پدیده ها را در سه مرحله «انتزاع، اندراج، انطباق» در سه سطح تولید «مفاهیم، تعریف، احکام کلی» حذف و به شناخت کلی و انتزاعی بسنده می کند و خود را عهده دار کشف روابط و تناسبات عینی پدیده ها نمی داند؛ درنتیجه ظرفیت فلسفی و روشی آن برای تئوریزه کردن پدیده های متغیر عالم، برای تصرف در آن کفایت نمی کند؛ بنابراین کارآمدی لازم و مورد انتظار را در تولید علوم کاربردی اسلامی ندارد.
ارائه سناریوهای پشتیبان سیاست گذاری مبتنی بر رویکرد مطالعات آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود گذشت چهار دهه تعامل میان دو حوزه مطالعات آینده و سیاست گذاری، به دلیل عدم ایجاد پیوند مناسب میان مفاهیم و روش های این دو حوزه، همچنان از به کارگیری مطالعات آینده در فرآیند سیاست گذاری چشم پوشی می شود. این در حالی است که نقش مطالعات آینده به منظور اتخاذ سیاست های به روز و مناسب برای آینده های ناشناخته و دارای عدم قطعیت، امری انکارناپذیر است. از این رو، پژوهش حاضر، به دنبال ارائه رویکردی کاریردی به منظور کاربست مطالعات آینده در سیاست گذاری در فضای واقعی و به دور از ایده آل گرایی است. برای نیل به این هدف، با تمرکز بر بهبود ارتباط میان مطالعات آینده و تحلیل سیاست، ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، یازده عامل شناسایی و سپس با استفاده از نظر گروه کانونی، هشت عامل اصلی تایید و بدیل های آن استخراج شد. در ادامه با استفاده از روش سناریونگاری و نرم افزار سناریوویزارد، چهار سناریو سازگار با اسامی «آینده شناسی»، «پیش بینی»، «آینده نگاری» و «آینده پژوهی» و هفت سناریوی بینابینی نزدیک به واقعیت با عناوین «آینده شناسی تفسیری»، «پیش بینی سری زمانی»، «پیش بینی علی و معلولی»، «پیش بینی قضاوتی»، «آینده نگاری مدل محور»، «آینده نگاری پویا» و «آینده نگاری باز» به دست آمد. این سناریوها، سیاست گذاران را قادر می سازند در مختصات های مختلف تصمیم گیری، تحلیل سیاست و سیاست گذاری دقیق تری انجام داده و راهبردهای خود را در مورد تهدیدها و فرصت های آینده بهبود دهند.
بررسی و نقد کتاب الفاظ و اشیا «باستان شناسی علوم انسانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
149 - 177
حوزههای تخصصی:
الفاظ واشیا: باستان شناسی علوم انسانی پنجمین و از مهم ترین آثار میشل فوکوست. هدف این مقاله بررسی و نقد کتاب الفاظ و اشیا: باستان شناسی علوم انسانی فوکو است. روش تحقیق در مقاله مزبور «روش تحلیل محتوای کیفی» و گردآوری اطلاعات با مطالعه اسنادی است. الفاظ و اشیا درپی تحلیل باستان شناسانه دانش و تحلیل اپیستمه است که آن را از رهگذر واکاوی دو گسست مهم در اپیستمه فرهنگ غربی در سه قلمرو زبان، علوم طبیعی و اقتصاد بررسی می کند. کتاب هم به سبب وجه توصیفی نگاهِ باستان شناسانه فوکو و بی توجهی اش به امر علیّت و هم درپی تعارض رویکردی با جریان های فکری اصلی زمانه اش آماج انتقادها قرار گرفت. فوکو در آثار بعدی اش گرچه به «تبارشناسی» روی آورد، باستان شناسی را دگرگون و اصلاح کرد و کنار نگذاشت. اثر نخست، به ترجمه یحیی امامی از انگلیسی، باعنوان نظم اشیا: دیرینه شناسی علوم انسانی و سپس به ترجمه فاطمه ولیانی از فرانسوی، با عنوان الفاظ و اشیا: باستان شناسی علوم انسانی منتشر شد. ولیانی در انتقال به زبان مقصد موفق تر و در معادل گزینی ها دقیق ترست، اما برخی واژگان برگزیده وی درمقایسه با امامی، در زبان فارسی چندان جاافتاده نیستند. مقاله ضمن نگاه انتقادی به الفاظ و اشیا، به نقد شکلی و محتوایی ترجمه نیز پرداخته است.
تأثیر دو مؤلفه درونی حسادت و عزّت نفس بر دنیاطلبی (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طبقه اجتماعی یا کلاس اجتماعی، قشربندی افراد بر اساس ثروت و شغل است. قدرت، احترام و بهره مندی از بهترین خدمات، مزایای اجتماعی طبقات مرفّه است. بدین جهت برخی خانواده ها تلاش می کنند به هر شکل ممکن فرزندانشان را به سویی هدایت کنند که به بیشترین میزان ثروت دست یابند. مطابق گزارشها، ایجاد حس رقابت توأم با حسادت و عزّت نفس، از مؤلفه هایی است که اغلب خانواده ها برای پیشبرد اهداف بیان شده از آنها استفاده می کنند. لذا پژوهش حاضر با این هدف که آیا دو مؤلفه درونی حسادت و عزّت نفس بر دنیاطلبی دختران دانشجو تأثیر دارد یا نه، انجام شده است. روش: طرح پژوهش، مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که با استفاده از تحلیل مسیر به شیوه رگرسیون انجام شده است. جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج در سال تحصیلی 1-1400 می باشند و برای جمع آوری داده ها از مقیاس عزّت نفس(آیزنک، 1976) و مقیاس اسلامی حرص(هراتیان و همکاران، 1393) و مقیاس اسلامی حسادت فرم تجدید شده(ولی زاده و همکاران، 1394) استفاده شده است. یافته ها: تحلیلهای آماری نشان داد حسادت، دنیاطلبی دانشجویان دختر را پیش بینی می کند و در سطح معناداری 001/0P< تأیید می شود. اما بر خلاف تصور کلی، فرضیه دوم که عزّت نفس گرایش به دنیاطلبی را پیش بینی می کند، تأیید نشد. نتیجه: حسادت و دنیاطلبی دارای ارتباطی دو سویه اند، اما دنیاطلبی و عزّت نفس رابطه ای معکوس دارند.
کتابِ المرشد فی طب العینِ محمّد بن قسّومِ غافقی و منابعِ بخش چشم پزشکی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
کتاب المرشد فی طب العین اثر محمّد بن قسّوم غافقی و به زبان عربی است که در سده ششم قمری و در شش مقاله نگاشته شده است. غافقی در ابتدای این کتاب، آثار چشم پزشکی پیشین را نقد کرده و هدف خود را از نگارش آن، تهیه کتابی جامع دانسته که هر آنچه در چشم پزشکی از علم و عمل مورد نیاز است، در بر داشته باشد. او در المرشد علاوه بر مباحث چشم پزشکی به مواردی چون اخلاق پزشکی، وصایای بقراط و شرافت صناعت طب پرداخته است. غافقی در این کتاب به تجربیات خود در چشم پزشکی در مالقه و قرطبه اشاره کرده است. او از منابع متعددی گاه با ذکر ماخذ و گاه بدون یاد کردن از آن ها بهره برده است. از این میان می توان به المنتخب من علم العینِ عمّار موصلی و تذکره الکحّالینِ علی بن عیسی کحّال اشاره کرد. بررسی منابع این اثر به طور کامل صورت نگرفته است. هدف این پژوهش دستیابی به برخی منابع موجود در این کتاب در مبحث چشم پزشکی است. برای این منظور سه اثر مهم چشم پزشکی دوره اسلامی شامل کتاب العشر مقالات فی العین منسوب به حنین بن اسحاق، المنتخب من علم العینِ عمّار موصلی و تذکره الکحّالینِ علی بن عیسی کحّال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از تطابق بخش هایی از این اثر با المنتخب و به ویژه تذکره الکحّالین است که غافقی بدون ذکر مأخذ از آنها بهره برده است.
سازمان همکاری شانگهای و دیپلماسی اقتصادی ایران در آسیای مرکزی؛ تبیینی از منظر ظرفیت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱۳
383 - 422
حوزههای تخصصی:
تعمیق روزافزون آثار ناشی از جهانی شدن سبب شده تا کشورها کسب دستاوردهای اقتصادی را از رهگذر نگاه منطقه گرایانه و ظرفیت های ناشی از آن دنبال کنند. اهمیت اقتصادی منطقه آسیای مرکزی همچون نفت و گاز، خطوط لوله، کالاها و بازار مصرفی و صنایع مونتاژ و تأثیرگذاری سازمان همکاری شانگهای بر روندهای این منطقه سبب شده تا دیپلماسی اقتصادی ایران ناگزیر از توجه به آن باشد. پژوهش حاضر با طرح این پرسش که دیپلماسی اقتصادی ایران در آسیای مرکزی از رهگذر سازمان همکاری شانگهای با چه ظرفیت ها و چالش هایی مواجه است؟ با اتکا به روش توصیفی - تبیینی معتقد است که سازمان همکاری شانگهای فراتر از یک سازمان می تواند نقش مهمی در دیپلماسی اقتصادی ایران در منطقه آسیای مرکزی داشته باشد و این امر در گرو شناخت ظرفیت ها و تقویت آنها و واکاوی چالش ها و کاهش آثار آنهاست. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ظرفیت هایی همچون فراگیری سازمان از حیث اعضا در منطقه، عملکرد سازمان در راستای تحقق سیاست نگاه به شرق ایران و تعریف ساختارهای نوین مبتنی بر همکاری اقتصادی در سازمان می تواند به اهداف دیپلماسی اقتصادی ایران کمک کند. در مقابل، محورهایی مانند رویکردهای امنیتی حاکم بر سازمان و ساختار غیراقتصادی، مداخلات قدرت های فرامنطقه ای و تأثیر آن بر محدودسازی کنش های غیرامنیتی سازمان و در نهایت رویکرد توأم با تردید برخی اعضا نسبت به رفتارهای بین المللی ایران مهمترین چالش های فراروی دیپلماسی اقتصادی ایران در مسیر این نهاد است.
Designing a Causal Model of Buyers' Orientation in the Decision-Making Process According to Ethical Factors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: Due to the limited resources and facilities that organizations face, we must first identify and prioritize the factors that are of higher importance to customers and will lead to their satisfaction, and then based on priority and importance. Agents took the necessary measures to provide goods and services that meet the highest degree of customer satisfaction. Therefore, the purpose of this study is to rank the criteria and sub-criteria affecting the decision to buy steel ingots customers and, in this regard, the role of ethical factors has been considered. Material and Methods: The method used in this research is DANP method. The statistical population was experts, business managers and CEOs of companies buying steel ingots, 19 of which were selected by purposive sampling. The analysis tool was an interview and a questionnaire. The data analysis method was Dematel method and drawing their causal diagrams and ranking the factors influencing the decision-making process of steel ingots using ANP method. Results: The results showed that the criterion of economic factors of purchase with a weight of 0.2208 ranked first, the criterion of specific factors of seller with a weight of 0.1998 second, the criterion of ethical factors with a weight of 0.1952 third, the criterion of specific factors of product with a weight of 0.1923 fourth and finally Buying conditions factors with a weight of 0.1919 are ranked fifth. Conclusion: The present study showed that the main factors in customers' purchasing decision include economic factors, seller-related factors, ethical relationship, product-related factors and factors related to purchase conditions
How and Why Nader Shah Established the Navy in the Caspian Sea(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The article, by using historical texts, attempts to reconstruct part of the ups and downs of the Caspian Sea’s southern coastal history, the importance of navigation on the shores and ports of the Caspian Sea, and the impact of Nader Shah's policies on the formation and prosperity of navigation in northern Iran. Based on library resources and a thorough analysis of the contents, the article seeks to answer the following questions: 1. What were Nader Shah Afshar's motives and goals in establishing shipping in the Caspian Sea? 2. Why the Russian government was suspicious of this issue? The findings of the study indicate that Nader Shah intended to boost the commercial prosperity of the country by forming a navy in the Caspian Sea and also achieve his political and military goals which were in contrast to the interests of the Russian Tsarist government. Finally, the main purpose of this study is to examine the state of trade, navigation, and shipbuilding during the Nader Shah period, by using the historical approach and archaeological evidence of the shipwreck off the coast of Chamkhaleh in Langarud County which is undoubtedly closely related to the political-military presence of the government and social presence. Hence, the role and position of local rulers of the Caspian Sea coasts and how they interacted with the Afsharid dynasty and foreign companies are noteworthy.
نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی در اسناد بالادستی، دیدگاه صاحب نظران و یافته های پژوهشها (یک مطالعۀ تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی تطبیقی نشانگرها در مراحل تدوین، اجرا و ارزیابی در اسناد بالادستی، دیدگاه صاحب نظران و یافته های پژوهشها بود. روش: روش مورد استفاده در این مطالعه، بررسی تطبیقی نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی با استفاده از روش جرج بردی(1989) در مراحل توصیف و تفسیر، همجواری و مقایسه بود. سه گروه از نشانگرهای ارزیابی در دو مطالعه مقایسه شدند. این نشانگرها با استفاده از تحلیل مضمون و به صورت کدگذاری باز، محوری و مقوله بندی برای داده های متنی استخراج شدند. یافته ها: نشانگرهای مطلوب ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی در مراحل تدوین، اجرا و ارزیابی در قالب پنج مقوله تقسیم شدند: 1) مسئله شناسی؛ 2) روش شناسی علمی؛ 3) مشروعیت بخشی؛ 4) اجرای برنامه های فرهنگی و 5) نتایج فعالیتهای فرهنگی. یافته های این مطالعه، الگوی تلفیقی از نشانگرهای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی را در اختیار سیاستگذاران، مجریان و ارزیابان قرار می دهد تا از بروز آسیبهای احتمالی در تصمیم گیری ها و اقدامات فرهنگی جلوگیری کنند و در صورت دست نیافتن به اهداف فرهنگی، با رجوع به الگوی ارائه شده، موانع و مشکلات را شناسایی و حل کنند. نتیجه گیری: سیاستگذاری فرهنگی مؤسسات آموزش عالی نباید در تعارض با نظم گفتمان حاکم در عرصه علم و میدان عمل باشد. راه حل مفید برای دستیابی به این واقعیت، حذف موانع سیاستگذاری فرهنگی است. در نهایت، ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی هر یک از مؤسسات آموزش عالی بر اساس الگوی نهایی از نشانگرهای ارزیابی یک پیشنهاد است.
توسعه مدل عامل بنیان تأثیر توزیع مناسب منابع خیریه ها بر نابرابری اقتصادی
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش ها در اقتصاد هر کشور، بحث نابرابری اقتصادی، کنترل و جلوگیری از تبعات آن است؛ از این رو، در علم اقتصاد پیامدهای نابرابری اقتصادی، به امر بسیار با اهمیتی تبدیل شده است. همچنین، براساس پژوهش هایی که با استفاده از مدلسازی عامل بنیان به بررسی نابرابری اقتصادی پرداخته شده، به وجود آمدن نابرابری اقتصادی به اثبات رسیده است. یکی از بحث ها در زمینه نابرابری اقتصادی، ایفای نقش خیریه ها در تعدیل و کاهش نابرابری اقتصادی است. در ادبیات تحقیق به وجود پیچیدگی و ابهام در رابطه با نقش خیریه ها در کاهش نابرابری اقتصادی تأکید شده است و در بسیاری از آنها به صورت جزء نگرانه به این مسئله پرداخته شده است. در مطالعه حاضر، یک مدل عامل بنیان براساس مدل اقتصادی توزیع ثروت با نرم افزار نتلوگو توسعه داده شده است و در آن نقش خیریه ها و توزیع مناسب منابع آنها در یک محیط شبیه سازی شده، با طراحی سه سناریوی متفاوت گزارش می شود. با بررسی نتایج این سناریوها مشخص می شود وجود خیریه ها در کاهش نابرابری اقتصادی مؤثر است و ایجاد سازوکار توزیع مناسب منابع خیریه ها تأثیر بیشتری در کاهش نابرابری اقتصادی دارد
طراحی و اعتبار یابی مدل سرمایه گذاری در استارتآپهای دانشگاه های مهارت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۰۶-۸۵
حوزههای تخصصی:
مسئله و هدف: الزامات قانونی و توجه روزافزون به آموزش های مهارتی؛ ایده های استارت آپی را در این بستر برانگیخته است ولی حمایت مالی دولتی یا بخش خصوصی برای آن ها وجود ندارد و یا در ثمردهی آن ها کفایت نمی کند. این مطالعه با هدف ارائه و اعتبار یابی مدل سرمایه گذاری در استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور (دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی حرفه ای) صورت پذیرفت. مواد و روش ها: مطالعه کاربردی و از نوع آمیخته و اکتشافی بوده است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه با 14 نفر از خبرگان آشنا به سرمایه گزاری استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور گردآوری شد. با توجه به داده های اولیه و انجام تحلیل پدیدارشناسی، مدل سرمایه گذاری ارائه گردید. در بخش کمی، با توجه به یافته های بخش کیفی، پرسشنامه طراحی و مورداستفاده قرار گرفت. جامعه آماری بخش کمی مدیران ستادی و استانی دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی و حرفه ای و مدیران انجمن صنفی سرمایه گذاری خطرپذیر کشور بوده اند که به صورت تصادفی طبقه ای مورد نظرسنجی قرار گرفتند. تحلیل داده های کمی از طریق مدل معادلات ساختاری و نرم افزار PLS صورت پذیرفت. یافته ها: طبق یافته های 14 مقوله به عنوان شاخص های مدل شناسایی شد. مقوله ها عبارت اند از ارزش گذاری استارت آپ ها، ریسک پذیری سرمایه گذاری، پذیرش و مقبولیت جامعه و اعتماد سرمایه گذاران به دانشگاه های مهارت محور، شرایط کلان اقتصادی، کیفیت کاری دانشگاه، حمایت های قانونی، پایداری، نوآوری و توان کارآفرینانه استارت آپ، بازدهی سرمایه گذاری، گروه کاری در راه اندازی و بازاریابی کارآفرینانه. تمامی مقوله های بخش کیفی پس از انجام تحلیل کمی و برازش مدل پژوهش، دارای سطح معنی داری و ضرایب تأثیر قابل پذیرش بوده و مدل مورد تائید قرار گرفت نتایج: نتایج نشان داد ضمن اینکه سرمایه گذاری در استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور امری مثبت و توسعه گراست؛ شاخص های مدل، به استثنای شاخص نوآوری در ایده های استارت آپی دانشگاهی و پذیرش و مقبولیت جامعه و اعتماد سرمایه گذاران به دانشگاه های مهارت محور تا حدودی مشابه با چالش های سرمایه گذاری عمومی و موجود در بستر شرایط سیاسی و اقتصادی خاص ایران هستند.
تحلیل و نقد ساختار معماری مدرن با تکیه بر مبانی عام هستی شناسی و انسان شناسی (موضوع مورد نقد: خانه های مدرن) و ارائه قواعد روشی برای تحقق خانه حکمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بومی و حکمی سازی واقعیت های معماری همواره مستلزم شناخت و بررسی مبانی عام فلسفی دانش معماری است. آنچه به واقعیت معماری جهت می دهد، باورها، مکتب و ایدئولوژی های زمان (الگو) موثر بر دانش است. خانه یکی از واقعیت ها و فضای زندگی انسان، متأثر از دانش معماری و الگوی زمان است. بر این اساس برای تغییر وضع موجود آن به وضع مطلوب باید مبانی عام فلسفی تاثیرگذار بر وضع موجود (مدرن) شناخته شود تا با مقایسه تطبیقی مبانی مدرن و مبانی حکمی-اسلامی به نقد ساختارخانه های مدرن پرداخته شود تا بتوان قواعد حکمی و مطلوب را برای تحقق فضای زندگی به ویژه خانه (مسکن) ارائه کرد. بر این اساس پژوهش حاضر به روش توصیفی، تحلیلی به تبیین معیارهای حکمی-اسلامی مبانی هستی شناسی و انسان شناسی و با این معیار به نقد خانه های مدرن پرداخته و بر این اساس قواعد تغییر در خانه های موجود را معرفی کرده است.
شناسایی عوامل تأثیرگذار فرهنگ سازمانی بر فرایند مدیریت دانش در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار فرهنگ سازمانی بر فرایند مدیریت دانش در دانشگاه پیام نور خوی انجام شد. روش: روش تحقیق، کیفی از نوع داده بنیاد بود. ابزارگردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که برای سنجش روایی و پایایی آن، از چهار معیار اعتمادپذیری، انتقال پذیری، اتکاپذیری و تأییدپذیری و برای تحلیل داده ها از روش استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهوم پردازی مجدد استفاده شد. یافته ها: ایجاد فرصت و ظرفیت، جوّ حمایتی، مشوّقها، کار تیمی، توانمندسازی، انعطاف پذیری، تشویق نوآوری، استقلال عمل، ایجاد انگیزه، مستندسازی، انسجام و هماهنگی، اعتماد، ارتباطات درست، صمیمیت، همدلی، خطرپذیری، آزادی بیان، حمایت مدیریت و بسترسازی برای کاربرد دانش، به عنوان عوامل فرهنگ سازمانی تأثیرگذار و تک روی، محافظه کاری، عدم حمایت مدیریت، فقدان نوآوری در شیوه های جذب دانش، عدم ظرفیت سازی، تأکید بر کار انفرادی، عدم اعتماد به امنیت فنّاوری اطلاعات، فقدان آینده نگری، اتکا به شفاهیات، ترس از تسهیم دانش به خاطر از دست دادن قدرت، نبود انسجام و هماهنگی، عدم اعتماد به صحّت دانش، روحیه انحصارطلبی، عدم سازماندهی درست دانش و نبود ظرفیت و توانایی برای کاربرد دانش، به عنوان موانع فرهنگ سازمانی تأثیرگذار بر فرایند مدیریت دانش شناسایی شد. نتایج: «جوّ حمایتی» به عنوان عامل مؤثر و «عدم انسجام و هماهنگی» به عنوان مانع مؤثر بر مدیریت دانش، در مراحل چهارگانه فرایند مدیریت دانش مشترک بودند.
نوآوری چند دانشگاه برتر ایران در حوزه پژوهش، فناوری و تبادل دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازکاوی وضعیت نوآوری های پژوهشی دانشگاه ها می تواند به بهبود نقش آنها در توسعه فناوری و تبادل دانش میان مخاطبان مختلف اجتماعی و اقتصادی منجر شود و به تعاملات مؤثرتر میان دانشگاه ها و سایر بخش های کلان جامعه کمک کند. هدف از این مقاله، شناسایی و گزارش نوآوری در حوزه پژوهش، فناوری و تبادل دانش در چند دانشگاه برتر واقع در شهر تهران است. این پژوهش به صورت کمی با استناد به داده های ثبتی نهادی در دو گام انجام شده است. در گام نخست، با مرور غیرنظام مند اسناد، مؤلفه های چاچوب مفهومی پژوهش شناسایی شده است. مؤلفه های چارچوب نوآوری در پژوهش، فناوری و تبادل دانش شامل نوآوری در دروندادها، فرایندها و بروندادها است. دروندادها شامل منابع انسانی، منابع مالی و زیرساخت ها، فرایندها شامل ساختارها و تشکیلات، سازوکارها و رویه ها و بروندادها شامل خلق و کاربست دانش و فناوری، طرح های پژوهشی تقاضامحور، کمیت و کیفیت مقالات علمی منتشرشده، چاپ کتاب و انتشار مجله علمی، مراتب اعضای هیئت علمی، افتخارات اعضای هیئت علمی، گسترش تحصیلات تکمیلی، واحدهای فناور و شرکت های نوپا و دانش بنیان و شتاب دهنده ها، تحرک علمی بین المللی، درآمد حوزه پژوهش، فناوری و تبادل دانش، است. در گام دوم، وضعیت نوآوری در هشت دانشگاه برتر در کارکرد پژوهش، فناوری و تبادل دانش واکاوی شده است. در این دانشگاه ها نوآوری در حوزه پژوهش و فناوری در دو مفهوم و منظر شامل نوآوری در نظام پژوهش و فناوری و عناصر و اجزای آن و پشتیبانی دانشگاه ها و نظام پژوهش و فناوری دانشگاهی از تحول و نوآوری به معنای مقابله با سکون، رکود و ایستایی، وجود دارد. دانشگاه ها در تمامی مؤلفه های دروندادها، فرایندها و بروندادهای پژوهش، فناوری و تبادل دانش به طور محسوس دارای تحول و نوآوری بوده و پشتیبان نوآوری هستند.
نقد و بررسی کتاب هنر پیرا اسلامی: تحلیل انتقادی گفتمان های مسلط در مطالعات هنراسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
233 - 261
حوزههای تخصصی:
مطالعات در حوزه هنرهای اسلامی با توجه به اینکه پیشینه زیادی دارد اما همواره با چالش هایی مواجه بوده است. یکی از این چالش های پیش رو خود واژه هنر های اسلامی است که در دوره معاصر نظر بسیاری از پژوهشگران داخلی و خارجی را به خود جلب کرده است. در این مقاله سعی شده کتاب هنر پیرااسلامی (تحلیل انتقادی گفتمان های مسلط در مطالعات هنراسلامی) نوشته صادق رشیدی مورد نقد و بررسی قرار گیرد، نویسنده با اشاره به دو گفتمان تاریخی و سنت گرا به نقد آنها پرداخته و بیان می کند که هنراسلامی پاسخ گوی نیاز مطالعات هنر در جامعه معاصر نیست و پیشنهاد می دهد که از گفتمان هنر پیرااسلامی به جای هنراسلامی استفاده شود. مقاله حاضر با بررسی و تحلیل گفتمان تاریخی و سنت گرا به نقاط قوت و ضعف این کتاب و دیدگاه منتقدان پرداخته است. اگر چه می توان گفت همراستا با نظر نویسنده کتاب گفتمان هنراسلامی پاسخ گوی جغرافیای گسترده سرزمین های اسلامی نیست، اما گفتمان هنر پیرااسلامی مطرح شده در این کتاب نیز باید روش شناسی واضح تری ارائه دهد.
تحلیل جامعه شناختی تصادفات ساختگی و کلاهبرداری از نوع سقط جنین از شرکت های بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف واکاوی شگردها و عوامل اثرگذار بر کلاهبرداری زنان از شرکت های بیمه، تحلیلی جامعه شناختی از وقوع چنین رخدادی را ارائه کرده است. روش تحقیق کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. روش گرداوری اطلاعات میدانی و ابزار آن بر اساس اسناد و پرونده ها، مصاحبه با تعدادی از زنان کلاهبردار و همدست با باندها، کارشناسان و مأموران راهنمایی و رانندگی است. جامعه آماری تعداد 138 پرونده از اسناد مرتبط با موضوع است که 15 پرونده به روش تصادفی ساده انتخاب شد. همچنین تعداد 58 نفر از زنان کلاهبردار، افراد همدست با باندها و کارشناسان و مأموران راهنمایی و رانندگی است که به روش هدفمند تا اشباع داده انتخاب و با تمامی جمعیت یادشده مشارکت کننده مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انجام گرفت. روایی و پایایی بر اساس نظرات مارشال و راس من (1377) به دست آمده است. به سبب کیفی بودن کار روش تجزیه و تحلیل به طور همزمان با جمع آوری اطلاعات، کدگذاری باز و محوری و فشرده سازی با طراحی مضامین پایه و میانجی و سپس مضامین اصلی و تم ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شده است. نتایج یافته ها نشان داد که عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از عوامل اثرگذار و انگیزشی برای مجرمان است؛ اما مهم ترین عامل را می توان عامل اقتصادی و فقر برشمرد. همچنین کلاهبرداران با آشنایی و سوءاستفاده از ضعف ها و خلأهای قانونی و گاه استفاده از افراد غیر ایرانی (افغان ها)، خانواده های بی بضاعت، به جعل و تهیه شناسنامه با هویت جعلی پرداخته و از طریق افراد مسئول و نفوذ در دستگاه های دولتی و شرکت های بیمه اقدام به اخذ مبالغ هنگفت دیه از شرکت های بیمه می کنند.
شناسایی و دسته بندی ابزارهای سیاستی ارتقا سلامت بوم سازگان کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول یک دهه اخیر، مساله سلامت بوم سازگان کارآفرینی به عنوان یک موضوع پرکاربرد مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. سلامت بوم سازگان به قابلیت پایداری بوم سازگان و حفظ ساختار و عملکرد آن در طول زمان در مواجهه با اختلالات درونی و بیرونی اشاره می کند. به هر میزان که یک بوم سازگان از سلامت بالاتری برخوردار باشد، بقا آن تضمین شده و عملکرد بهتری را نشان می دهد. در این میان، اتخاد سیاست های مناسب به منظور ارتقا سطح سلامت بوم سازگان کارآفرینی کمتر مورد توجه سیاست گذاران و پژوهشگران این حوزه بوده است. هدف این پژوهش شناسایی و دسته بندی ابزارهای سیاستی به منظور ارتقا سلامت بوم سازگان کارآفرینی ایران است. در این پژوهش تلاش شده که سیاست های مناسب به منظور ارتقا سلامت بوم سازگان کارآفرینی شناسایی و سپس دسته بندی شوند. نخست، با مصاحبه و پرسشنامه، ابزارهای سیاستی متناسب با ارتقا سلامت بوم سازگان کارآفرینی شناسایی و با استفاده از نظر خبرگان و تحلیل های آماری فهرست نهایی از ابزارهای سیاستی استخراج شدند. سپس، با تحلیل روابط متقابل و خوشه بندی ابزارهای سیاستی، دسته های مختلف شامل ابزارهای سیاستی مرتبط با ارتقا سلامت بوم سازگان شناسایی شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد حداقل چهار دسته ابزارهای سیاستی متمایز با عناوین «تقویت زیرساخت ها» شامل 4 ابزار سیاستی به منظور اصلاح و ثبات در سیاست های اجتماعی و اقتصادی کلان، « توسعه بازیگران بوم سازگان کارآفرینی » شامل 4 ابزار سیاستی به منظور توسعه کمی موجودیت ها و بازیگران بوم سازگان کارآفرینی، «متنوع سازی بوم سازگان کارآفرینی» شامل 6 ابزار سیاستی به منظور متنوع سازی حوزه های کسب و کار در بوم سازگان کارآفرینی و «توسعه تقاضا» شامل 5 ابزار سیاستی به منظور تقویت مالی بوم سازگان کارآفرینی می توانند بر ارتقا سلامت بوم سازگان کارآفرینی تاثیر بگذارند.
تجسم الگوها، جوامع و فرصت ها برای سرمایه گذاری مشترک در صنعت فیلم از دریچۀ تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت جهانی فیلم در سال های اخیر شاهد افزایش همکاری و سرمایه گذاری بین المللی بوده است. بااین حال، تجزیه وتحلیل جامع از سرمایه گذاری های مشترک در این حوزه وجود ندارد. این مقاله از تجزیه وتحلیل شبکه های اجتماعی برای بررسی فرصت های همکاری و سرمایه گذاری های مشترک در صنعت فیلم استفاده می کند. در این پژوهش، شبکه ای متشکل از 150 کشور بر اساس مضامین خلاقانه مشترک در تولیدات فیلم آنها ایجاد شد که بیش از 7800 پیوند را در بر می گرفت. به کارگیری معیارهای مرکزیت، کشورهای کلیدی مانند ایالات متحده، چین و انگلیس را به عنوان قطب های تأثیرگذار با پتانسیل قوی برای هدایت رشد صنعت از طریق مشارکت شناسایی کرد.تجزیه وتحلیل بیشتر از طریق تشخیص جامعه، خوشه های موضوعی متمایز را که توسط تلاش های خلاقانه مشترک متحد شده بودند، آشکار کرد. برای مثال، جامعه «جستجویان هیجان جهانی» فیلم های اکشن می سازد، درحالی که گروه «سینمای فرهنگی - اجتماعی» به مسائل فرهنگی اجتماعی جهانی می پردازد. هر جامعه چشم اندازهای منحصربه فردی را برای همکاری بین المللی و تولید مشترک ارائه می دهد. این تجزیه وتحلیل بینش های مهمی را در مورد ساختار و پویایی شبکه جهانی فیلم ارائه می دهد درحالی که راه های بالقوه بالا برای سرمایه گذاری و همکاری آینده را روشن می کند. این تحقیق بر اهمیت استفاده از تکنیک های تحلیل شبکه های اجتماعی برای بهینه سازی تصمیم گیری ها در مورد سرمایه گذاری های مشترک و پیش بینی نتایج تأکید کرده و به عنوان مدلی برای بررسی داده محور مشارکت در صنایع خلاق عمل می کند.