فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۵۶٬۰۰۳ مورد.
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۹, Summer & Fall ۲۰۲۴
88 - 109
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research aims to identify the factors affecting social network marketing based on gaining a competitive advantage and designing a model related to the communication between them.Method: This research is applied in its purpose, and conducted using a mixed approach (qualitative and quantitative). In the qualitative phase, first by reviewing the literature in the field of social network marketing and using the meta-combination method, the factors affecting it were identified and divided into three categories. subsequently, the relationships between these factors were determined and analytically analyzed using the interpretative structural modeling approach. In the modeling section, a questionnaire was distributed among experts selected through snowball sampling.Findings: The results of this research led to the classification of factors affecting social network marketing based on gaining competitive advantage and designing a model of these factors. In this model, the categories of organizational and structural resources (responsiveness to customers, service quality), marketing (attracting more customers, efficiency), and competitive advantage based on social media (branding, profitability), indicate the factors and the way of communication and interaction of these factors.Conclusion: Finally, the interpretation of the model, analysis of its levels, and the relationships among dimensions were discussed and solutions were provided in this regard.
جهت گیری مذهبی، سبک های مقابله با استرس مادران و پذیرش کودکان کم توان ذهنی
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطه جهت گیری مذهبی و روش های مقابله با استرس مادران با پذیرش کودکان کم توان ذهنی در مرکز آموزشی کم توان ذهنی شهید جواد شکفته ناحیه 5 مشهد مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش مادران دانش آموزان کم توان ذهنی این مرکز، در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه این پژوهش 72 نفر است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهشی در این تحقیق پرسشنامه استاندارد است. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان داد، که ارتباط معنی داری بین جهت گیری مذهبی و پذیرش والدینی وجود ندارد و از بین سه سبک مقابله ای (مسئله مدار، هیجان مدار، اجتنابی)، تنها سبک مسئله مدار ارتباط معنی داری با پذیرش والدینی دارد. در تبیین نتایج پژوهش خانواده کودکان کم توان ذهنی بیشترین سهم را در توان بخشی کودک معلول دارد و چنانچه در جریان مشکلات اقتصادی و ارتباطی به وجود آمده به خاطر وجود کودک معلول، از توانایی ها و ظرفیت های روانی مطلوب بهره مند نباشد، نمی تواند در روند توان بخشی کودک خود مؤثر واقع شود. بنابراین والدینی که از نظر حل مسئله تواناتر هستند، پذیرش بهتری را نسبت به کودک معلول خود دارند و باید به این امر مهم در والدین توجه کرد. یکی از مهم ترین این ظرفیت ها، سبک مقابله ای مسئله مدار است که در پذیرش کودکان کم توان مؤثر است.
تبیین کارکردهای تربیتی-اخلاقی مدیریت اماکن متبرکه در راستای ایفای نقش حرم دوستدار کودک
حوزههای تخصصی:
اماکن متبرک مذهبی، ارزشمندترین محیط برای رشد معنوی و تربیت روحی انسان ها هستند. هر انسانی در هر دوره ای از زندگی اگر با این محیط نورانی در ارتباط باشد، به ثمرات آن دست خواهد یافت. ارتباط کودکان و نوجوانان با حرم مطهر رضوی حتی اگر به اندازه یک حضور کوتاه مدت هم باشد، می تواند تاثیرات خوبی داشته باشد. از طرفی یکی از روش های تربیت کودکان که مورد تأکید ائمه معمومین (ع) است، شرکت دادن آنان در مراسم مذهبی است، زیرا کودک با چشم خود صحنه های حضور مردم در مراکز دینی را مشاهده می کند و شیوه ابراز احساسات نسبت به بزرگان دین را فرا می گیرد. با توجه به مسائل مطرح شده هدف این پژوهش، بررسی کارکردهای تربیتی-اخلاقی مدیریت اماکن متبرکه رضوی در راستای ایفای نقش حرم دوستدار کودک است. روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ روش انجام، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر پیمایش میدانی بوده که داده های آن از طریق پرسشنامه خودساخته جمع آوری شدند. نمونه آماری پژوهش شامل 150 نفر از کارکنان، مدیران و کارشناسان حوزه مدیریت اماکن متبرکه رضوی بودند که از طریق نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند تعیین شدند. نتایج بدست آمده نشان داد، کارکردهای تربیتی-اخلاقی مدیریت اماکن متناسب با شاخص های حرم دوستدار کودک بودند. همچنین بین دو متغیر وضعیت کالبدی حرم مطهر و شاخص های متناسب با حرم دوستدار کودک رابطه معنی داری وجود دارد.
بررسی تأثیر شایستگی بر عملکرد کارکنان مرکز مطالعات راهبردی آجا با رویکرد تحول سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
27 - 44
حوزههای تخصصی:
شایستگی مبتنی بر عملکرد به سازمان ها درک بهتری در تصمیمات استخدامی، بکارگیری و نگاهداشت کارکنان می دهد. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر شایستگی بر عملکرد کارکنان مرکز مطالعات راهبردی آجا با رویکرد تحول سازمانی است. این تحقیق از نظر روش کمی و از نوع علت و معلولی بوده و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری، کارکنان مرکز مطالعات راهبردی آجا می باشند که از سال تأسیس این مرکز مشغول به فعالیت در این مرکز بوده اند که تعداد 120 نفر را شامل می شوند و با استفاده از فرمول کوکران، 92 نفر به شیوه تصادفی انتخاب گردیدند. از پرسشنامه های شایستگی کارکنان لیانگ و همکاران 2013 و عملکرد کارکنان شعبانی 1393 برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. تجزیه و تحلیل با آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار 26-SPSS صورت گرفته است. یافته ها بیانگر معناداری تاثیر مثبت شایستگی و مولفه های آنان بر عملکرد کارکنان و مولفه های آن در مرکز مطالعات راهبردی آجا با رویکرد تحول سازمانی می باشد. شایستگی کارکنان بر عملکرد در این مرکز، نه تنها به بهبود عملکرد فردی کارکنان کمک می کند، بلکه از طریق ایجاد تغییرات اساسی در ساختار و فرهنگ سازمانی، به ارتقاء عملکرد و دستیابی به اهداف راهبردی سازمان نیز کمک می کند.
طراحی راهبردهای جدید آموزشیِ کدینگ تصویری و نوشتاری برای یادگیری سریع لغات زبان انگلیسی و مقایسه ی اثربخشی آن ها با روش آموزش سنتی در زبان آموزی دانشجویان دانشگاه امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
63 - 86
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی راهبردهای جدید آموزشی برای یادگیری سریع لغات زبان انگلیسی (کدینگ تصوری، کدینگ نوشتاری) و مقایسه اثربخشی آن ها با روش سنتی در زبان آموزی دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش آمیخته بود که در بخش کمی از نوع آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان سال اول دانشگاه بودند. نمونه آماری شامل 25 نفر برای هر یک از گروه های آزمایشی و 25 نفر برای گروه کنترل بود؛ که به روش تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. مدرس 150 واژه از کتاب 1100 واژه را به سه روش کدینگ تصویری و نوشتاری و سنتی متداول (جعبه لایتنر و استفاده از فلش کارت) طی چهار جلسه ی دوساعته برای هر روش به دانشجویان سه گروه آزمایشی آموزش داد. درحالی که به گروه کنترل هیچ گونه آموزشی داده نشد. بعد از اتمام آموزش نیز از هر چهار گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج آماری حاکی از آن بود که هر سه روش آموزش کدینگ تصویری، نوشتاری و سنتی در مقایسه با گروه کنترل تأثیر معناداری در یادگیری لغات داشتند و در مقایسه ی سه روش نیز به ترتیب روش کدینگ تصویری، کدینگ نوشتاری و روش سنتی بیشترین تأثیر را داشتند. در پیگیری سه ماهه نیز نتایج تکرار شد.
تحلیل تاثیر کیفیت خدمات به سالمند بر وفاداری آن ها از طریق تجربه به یادماندنی و رضایت در میان سالمندان هتل های 5 ستاره مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل تأثیر کیفیت خدمات به سالمند بر وفاداری آن ها از طریق تجربه به یادماندنی و رضایت درمیان مشتریان سالمند هتل های 5 ستاره مشهد است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و شیوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، کلیه سالمندان بالای 70 سال مراجعه کننده به هتل های 5 ستاره مشهد که حداقل 3 بار از آن هتل استفاده کرده اند، که تعداد آن ها نامشخص است، بوده که با توجه به فرمول ده برابری سؤالات پرسشنامه، 270 نمونه به روش غیرتصادفی دردسترس انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد جمع آوری شد و سپس با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart pls 2 و SPSS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که متغیر مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی بر توسعه نوآوری محصول تأثیر مثبت و معنادار داشته و متغیر توسعه نوآوری محصول بر عملکرد بازاریابی نیز تأثیر مثبت و معنادار داشته است. همچنین، دانش مشتری بر عملکرد بازاریابی و توسعه نوآوری محصول تأثیر مثبت و معناداری نشان داد و مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی و دانش مشتری از طریق توسعه نوآوری محصول بر عملکرد بازاریابی تأثیر مثبت و معناداری داشته است.
ارائه مدل رفتار مصرف کننده در ایجاد دلبستگی به برند با تاکید بر مولفه بسته بندی شرکت های صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رفتار مصرف کننده در ایجاد دلبستگی به برند با تاکید بر مؤلفه بسته بندی شرکت های صنایع غذایی انجام شده است. روش تحقیق کیفی- کمی (آمیخته) محسوب می گردد. نمونه نمونه بخش کیفی با تعداد 12 مصاحبه با خبرگان بازاریابی، دانشگاهی و صنایع غذایی و در بخش کمی با فرمول کوکران جوامع محدود شامل 384 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد شرکت های صنایع غذایی تهران بوده است. در نخستین گام پژوهش، به کدگذاری مصاحبه های تخصصی پژوهش با استفاده از تحلیل کیفی مضمون با نرم افزار MAXQDA 20 و روش دلفی فازی با نرم افزار MatLab تحلیل ساختاری-تفسیری با نرم افزار MicMac در گام بعدی نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزار Smart PLS 3.0 انجام شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی سه دسته از مقوله های فراگیر شامل بسته بندی، دلبستگی به برند و رفتار مصرف کننده بعنوان مولفه های اصلی شناسایی شدند. براساس نمودار قدرت نفوذ-وابستگی سازه های عوامل ارتباطی، عوامل لجستیکی، عوامل اقتصادی، عوامل زیستی-اجتماعی قدرت نفوذ بالایی داشته و تأثیرپذیری کمی دارند و در ناحیه سازه های مستقل قرار گرفته است. سازه های وفاداری به برند، آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده، تداعی های برند نیز از وابستگی بالا اما نفوذ اندکی برخوردار هستند بنابراین سازه های وابسته محسوب می شوند. نتایج بخش کمی ضمن تأیید فرضیه های تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی از اعتبار مناسبی برخوردار است.
ارائه مدل توسعه بازار فینتک با تأکید بر چالش ها و استراتژی های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل توسعه بازار فینتک با تأکید بر چالش ها و استراتژی های موجود می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کابردی و از حیث شیوه اجرا، (کیفی-کمی)، از نوع تحلیل مضمون و از نظر ماهیت، بنیادی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، اکتشافی - همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت های فینتک فعال در حوزه پرداخت با مجوز شاپرک شامل زرین پال، آسان دریافت، پیام رسان مالی بله، ایزی پی، کارت اعتباری و امتیازی ایرانیان می باشد و روش نمونه گیری به صورت قضاوتی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. روش گردآوری داده ها و تحلیل در بخش کیفی، مصاحبه و تحلیل مضمون و در بخش کمی، پرسشنامه و تکنیک روایی محتوا (CVR) و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. نتایج تحقیق نشان داد، چالش های توسعه بازار فینتک شاملِ زیرساخت ناکافی، موانع رگولاتوری و قانون گذاری، دشواری کار با مردم/مشتری عمومی، بی اعتمادی به فناوری و فینتک، سطوح پایین درآمد و چالش های قیمت گذاری محصول، موانع فرهنگی هستند. همچنین، استراتژی های توسعه بازار فینتک شاملِ مشارکت جامعه در فرآیند بازاریابی، استفاده از شبکه ه ای اجتماعی، تبلیغات هوشمند و بهینه، تولید محتوای مفید و ارزشمند، برندسازی، انطباق استراتژی های ارتباطی با ماهیت بازار فینتک، بخش بندی جغرافیایی و فرهنگی بازار و نیز آموزش به مشتری، می باشد.
اثر توسعه مالی بر جداسازی مصرف انرژی و رشد اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات گسترده ای درباره اثر توسعه مالی بر مصرف انرژی وجود دارد با این حال، به این سئوال مهم پاسخ داده نشده است که آیا توسعه مالی می تواند بر جداسازی مصرف انرژی از رشد اقتصادی موثر باشد؟ این در حالی است که جداسازی در جهت توسعه پایدار و به مثابه کربن زدایی فعالیت های اقتصادی و افزایش امنیت انرژی می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، پاسخ به سئوال اخیر و آزمون این فرضیه است که توسعه مالی می تواند موجب بهبود جداسازی مصرف انرژی از رشد اقتصادی شود. برای این منظور، از روش گشتاورهای تعمیم یافته برای 64 کشور منتخب بر اساس حداکثر داده های قابل دسترس طی دوره زمانی 2021-2002 استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که وضعیت جداسازی مصرف انرژی و رشد اقتصادی در کشورهای مورد بررسی در ناحیه اول تاپیو و در بازه جداسازی ضعیف قرار گرفته است. همچنین، بر اساس نتایج برآورد مدل پژوهش حاضر، توسعه مالی موجب بهبود جداسازی در ناحیه اول تاپیو می شود(تایید فرضیه پژوهش). بر اساس یافته های این مطالعه، اگرچه متغیرهای موثر بر مصرف انرژی(شامل؛ توسعه مالی، آزادی اقتصادی و توسعه انسانی) به جداسازی کمک کرده اند ولی در مجموع، اثرات این متغیرها نتوانسته است موجب تغییر اساسی در بازه جداسازی شود. به نظر می رسد جداسازی در کشورهای منتخب نیازمند انتقال بازه به ناحیه چهارم تاپیو می باشد که در آن مصرف انرژی کاهش و رشد اقتصادی افزایش می یابد و لازمه این مهم، اعمال سیاست های نرم به ویژه توسعه مالی هدفمند و کارایی انرژی محور و ارتقای سخت افزاری و فناورانه انرژی از طریق توسعه مالی برای کاهش شدت انرژی می باشد. در مجموع، بر اساس نتایج این پژوهش، اگرچه توسعه مالی موجب بهبود جداسازی شده است ولی ضروری است برای جداسازی قوی، توسعه مالی رویکرد توسعه پایدار داشته باشد.
مفهوم پردازی نظام مند ترک خدمت کارکنان با تأکید بر عوامل پیشایندی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
23 - 75
حوزههای تخصصی:
ترک خدمت کارکنان یکی از چالش های مهم سازمان ها است که غفلت از آن می تواند هزینه های زیادی را برای سازمان به بار آورد. بخش مهمی از عواملی که بر اقدام به ترک خدمت کارکنان تأثیرگذارند، به عنوان عواملی شناخته می شوند که نیت یا قصد ترک خدمت را در کارکنان شکل می دهند که می توان از آنها به عنوان عوامل پیشایندی نام برد. هدف این مطالعه، مفهوم پردازی نظام مند ترک خدمت کارکنان با تأکید بر عوامل پیشایندی با استفاده از روش فراترکیب است. در این مطالعه، 175 مطالعه که به بررسی عوامل ترک خدمت کارکنان پرداخته بودند، شناسایی و تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این مطالعه نشان داد که عوامل پیشایندی ترک خدمت کارکنان را می توان در سه دسته کلی قرار داد:
الف) عوامل فردی: شامل عوامل جمعیت شناختی کارکنان؛ سرمایه روانی و روان شناختی؛ موفقیت شغلی؛ ب) عوامل شغلی: شامل رضایت شغلی، تعهد سازمانی و کیفیت زندگی کاری؛ ج) عوامل سازمانی (درونی و بیرونی): شامل عوامل کلان اقتصادی، سابقه کار در سازمان، روابط کار- خانواده، حمایت سازمانی، عدالت سازمانی و در نهایت ارتباط با مدیر. این عوامل می توانند به صورت مستقیم (مانند کیفیت زندگی کاری) یا غیرمستقیم (مانند نداشتن رضایت شغلی) بر اقدام به ترک خدمت کارکنان تأثیر گذار باشند. این مطالعه بر اهمیت توجه به عوامل پیشایندی ترک خدمت کارکنان تأکید می کند. مدیران و سازمان ها می توانند با شناسایی و رفع عوامل پیشایندی ترک خدمت، از ترک خدمت واقعی کارکنان جلوگیری کرده و خود را از چالش های جدی بعدی نجات دهند.
مکان یابی فروشگاه های زنجیره ای خرده فروشی با استفاده از روش ترکیبی AHP-TOPSIS بر پایه مجموعه های فازی شهودی بازه ای (مورد مطالعه: فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
135 - 159
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: خرده فروشان با توجه به نزدیکی به مصرف کنندگان نهایی و ظرفیت ایجاد بازار از قدرتمندترین عوامل توزیع محصولات هستند. انتخاب مکان فروشگاه خرده فروشی هم از نظر رضایت مشتری و هم سودآوری شرکت در شرایط تغییر بازار و رقابت شدید یک تصمیم استراتژیک و سرمایه گذاری بلندمدت است. هدف از این مطالعه، توسعه روشی برای انتخاب بهترین مکان فروشگاه های خرده فروشی «افق کوروش» از طریق رتبه بندی استراتژیک مکان های بالقوه فروشگاه ها با استفاده از معیارهایی مانند جمعیت، ویژگی های محل فروشگاه، ملاحظات اقتصادی و رقابت است.روش ها: با توجه به افزایش پیچیدگی مسئله انتخاب محل فروشگاه خرده فروشی، تعدد معیارهای تصمیم گیری و همچنین وجود عدم قطعیت در ارزیابی معیارها در انتخاب محل فروشگاه خرده فروشی، از ساختار تصمیم گیری چندمعیاره با رویکرد فازی شهودی بازه ای بهره گرفته شده است. اعداد فازی شهودی درواقع توسعه یافته اعداد فازی هستند؛ به نحوی که در ساختار آن ها به جز درجه عضویت و عدم عضویت، درجه شک و تردید نیز برای هر مقدار در نظر گرفته می شود؛ به طوری که مدل سازی عدم قطعیت موجود در ذهن تصمیم گیرنده را به نحوی بهتری انجام می دهد. در مدل پیشنهادی این مطالعه، پنج معیار شامل هزینه، رقابت، تراکم ترافیک، حجم تردد خودرو، ویژگی های فیزیکی و مکان فروشگاه از طریق مصاحبه با خبرگان به عنوان معیارهای اصلی برای انتخاب بهترین مکان فروشگاه خرده فروشی انتخاب شده است. دوازده معیار فرعی شامل هزینه اجاره، هزینه تجهیزات، قدرت رقبا، تعداد رقبا، فاصله تا رقبا، حجم تردد خودرو، حجم تردد عابر پیاده، اندازه فروشگاه، فضای پارکینگ، قرار گرفتن در خیابان اصلی، نزدیکی به مراکز تجاری و نزدیکی به مجتمع مسکونی، برای انتخاب بهترین مکان برای احداث فروشگاه جدید از میان پنج گزینه بالقوه تعیین شده است. با توجه به غیرقطعی بودن معیارها، از اصطلاحات زیانی بهره گرفته شده است.روش ارائه شده، یک روش ترکیبی تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی و روش اولویت بندی با توجه به میزان شباهت به راه حل ایده آل (AHP-TOPSIS) بر پایه مجموعه های فازی شهودی بازه ای است که به منظور بررسی معیارها و رتبه بندی گزینه های پیشنهادی مورد استفاده قرار گرفته شده است. به منظور در نظر گرفتن تردید در انتخاب تصمیم گیرندگان و محاسبه وزن معیارها، از روش AHP بر پایه مجموعه های فازی شهودی بازه ای استفاده شده است؛ همچنین اولویت بندی گزینه های پیشنهادی برای احداث فروشگاه جدید خرده فروشی با استفاده از روش TOPSIS محاسبه شده است. در مطالعه موردی مورد نظر، منطقه 4 شهرداری تهران به عنوان یکی از پرجمعیت ترین مناطق شهر تهران در نظر گرفته شده است و شرکت فروشگاه های زنجیره ای «افق کوروش» با هدف توسعه فروشگاه ها، قصد احداث فروشگاه های جدید در این منطقه را دارد. این منطقه شامل حدود 40 فروشگاه حضوری فعال است که به 2 انبار در تهران تخصیص داده شده اند.یافته ها و نتیجه گیری: بر اساس نتایج معیار فرعی هزینه اجاره از شاخص کلی هزینه و معیار فرعی نزدیکی به مراکز تجاری از شاخص کلی مکان فروشگاه به عنوان بااهمیت ترین و کم اهمیت ترین معیار انتخاب شدند؛ همچنین از میان 5 مکان نامزد، مکان های شماره 4 و 1 به ترتیب دارای بالاترین و پایین ترین الویت برای استقرار فروشگاه جدید انتخاب شدند. برای اعتبارسنجی روش پیشنهادی، نتایج ارزیابی گزینه ها با روش ترکیبی تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی و ارزیابی حاصل ضرب تجمیعی وزنی (AHP-WASPAS) مبتنی بر مجموعه های فازی شهودی بازه ای مقایسه شد. در هر دو روش مکان شماره 4 به دلیل موقعیت مکانی و شرایط رقبا به عنوان بهترین مکان برای احداث فروشگاه خرده فروشی جدید و مکان شماره 1 به عنوان نامناسب ترین مکان برای احداث فروشگاه جدید خرده فروشی انتخاب شدند.
ارائه الگوی کیفیت حسابرسی داخلی مبتنی بر فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
349 - 378
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه الگوی کیفیت حسابرسی داخلی مبتنی بر فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز تحقیق برای مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) جهت ارائه الگو از میان خبرگان یعنی 15 نفر از روسای کمیته های حسابرسی شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران که دارای مدرک تحصیلی دکترا یا کارشناسی ارشد بودند با حداقل سابقه ده سال کار حسابداری و حسابرسی گرداوری شد. برای اطلاعات بخش مدلسازی معادلات ساختاری از پرسشنامه محقق ساخته که در میان 384 نفر از حسابداران، حسابرسان داخلی، مدیران و کارکنان عالی رتبه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران توزیع و گرداوری شده بود استفاده گردید. در این تحقیق با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) یک مدل برای کیفیت حسابرسی داخلی بر اساس فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه ای طراحی شد. سپس بر اساس الگوی به دست آمده، روابط متغیرها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) مجددا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل ساختاری تفسیری (ISM) توسط مدل اکتشافی نشان داد که اخلاق حرفه ای با ابعاد، التزام به استانداردهای حرفه، رفتار و عملکرد حرفه ای، صلاحیت، استقلال و بی طرفی، رازداری و صداقت منجر به ارتقا کیفیت حسابرسی داخلی می گردد. همچنین فرهنگ سازمانی با ابعاد التزام به قوانین سازمانی، پذیرش ارزش های سازمان، سازگاری و انطباق پذیری و تعهد به مشارکت منجر به ارتقا کیفیت حسابرسی داخلی می گردد. ماتریکس میک مک نشان داد مؤلفه های التزام به استانداردهای حرفه، رفتار و عملکرد حرفه ای، صلاحیت و استقلال و بی طرفی بیشترین قدرت نفوذ را در مدل بر کیفیت حسابرسی داخلی دارند. و بیشترین وابستگی به کیفیت حسابرسی داخلی متعلق به مؤلفه های التزام به قوانین سازمانی، پذیرش ارزش های سازمان، سازگاری و انطباق پذیری و تعهد به مشارکت است. در نهایت مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد اخلاق حرفه ای و فرهنگ سازمانی تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت حسابرسی داخلی دارند. همچنین اخلاق حرفه ای از طریق نقش میانجی فرهنگ سازمانی تأثیر مثبتی بر کیفیت حسابرسی داخلی دارد.
تأثیر مشترک آرمان گرایی اخلاقی و شک و تردید حرفه ای بر کشف تقلب حسابرس (مطالعه موردی حسابرسان دیوان محاسبات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
130 - 153
حوزههای تخصصی:
قانون گذاران نقص های اخلاقی را به عنوان یک عامل کلیدی در شکست حسابرسان در کشف تقلب مشتریان خود شناسایی کرده اند. تحقیقات قبلی همچنین ویژگی های اخلاقی و شک گرایانه را به عنوان عوامل بالقوه تعیین کننده شک حرفه ای شناسایی کرده اند که به عنوان «قضاوت های حسابرسی و تصمیم گیری هایی که ارزیابی شدید از خطر نادرست بودن یک ادعا را منعکس می کنند» تعریف شده اند. آرمان گرایی اخلاقی نگرش فرد را نسبت به پیامدهای یک عمل و اینکه چگونه پیامدها بر رفاه دیگران تأثیر می گذارد منعکس می کند، درحالی که شک و تردید به تمایل فرد به کسب شواهد قبل از این که به این نتیجه برسد که یک ادعا به درستی بیان شده است، مربوط می شود. تمایلات اخلاقی و شکاکانه یک فرد بر عملکرد برنامه ریزی تقلب او تأثیر می گذارد. ازاین رو، در پژوهش حاضر تأثیر مشترک آرمان گرایی اخلاقی و شک و تردید حرفه ای بر کشف تقلب حسابرسان دیوان محاسبات مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حسابرسان در رده ها و پست های مختلف از حسابرس تا حسابرس کل در دیوان محاسبات کشور در بهار سال 1402 بودند و باتوجه به فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 269 نفر تعیین شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که اولاً آرمان گرایی اخلاقی تأثیر مثبت بر کشف تقلب دارد. ثانیاً، شک و تردید حرفه ای تأثیر مثبت بر کشف تقلب دارد. ثالثاً، آرمان گرایی اخلاقی و شک و تردید حرفه ای به طور مشترک بر کشف تقلب حسابرسان تأثیر مثبت دارند.
طراحی الگوی انگیزشی با رویکرد نگهداشت نیروی انسانی متخصص در شرکت توزیع نیروی برق استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی انگیزشی نیروی انسانی متخصص در شرکت توزیع برق استان بوشهر انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کیفی، بنیادی، تفسیری و استقرایی است که با روش تحلیل مضمون اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را چهارده نفر از خبرگان دانشگاهی، و مشارکت کنندگانی که خود در شرکت توزیع برق استان بوشهر فعالیت می کنند و به روش قضاوتی انتخاب شدند، تشکیل می دهد. بعد از انتخاب مشارکت کنندگان از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته به سوالات پژوهش پاسخ داده شد. پس از بررسی و تحلیل مصاحبه های بدست آمده 488 کد توصیفی بدست آمده که از این تعداد 57 مضمون اولیه، 24 مضمون سازمان دهنده در 10 مضمون فراگیر بدست آمد. پس از بررسی و تحلیل نتایج الگوی ارائه شده شامل مضمون فراگیر و سازمان دهنده زیر می باشد؛ راهبردهای بالادستی شامل: اجرای مدیریت استراتژیک در شرکت، پیوند استراتژی های شرکت با نهادهای بالادستی، انعطاف پذیری اسناد و دستورالعمل های اجرایی؛ راهبردهای بسترساز شامل: دانش و بینش مدیران، عدالت سازمانی، امنیت شغلی، هویت بخشی و ایجاد محیط مبتنی بر تعامل متخصصین؛ راهبردهای زمینه ای شامل: فرهنگ سازمانی، ارزش های سازمانی؛ راهبردهای اصلاحی چندگانه شامل: اصلاح محیط فیرکی و اداری، اصلاح ساختار سازمان مبتنی بر تخصص شاغل، سیاست های بودجه و مالی و سیستم کاری انعطاف پذیر؛ راهبردهای توسعه ساز فردی شامل: توسعه قابلیت های نرم، انتصابات مبتنی بر شایسته گزینی؛ راهبردهای توسعه ساز سازمانی شامل: پیاده سازی نظام های مدیریتی و دانش، بررسی و بهره گیری از الگوهای موفق شرکت های پیشرو؛ جذب و استخدام مبتنی بر نخبه گزینی؛ آموزش و توسعه مبتنی بر تخصص؛ مدیریت عملکرد عدالت محور؛ جبران خدمات مبتنی اقتصایی، تشویقی، متنوع را در برمی گیرد. الگوی ارائه شده می تواند مبنایی برای برنامه ریزی سازمان ها باشد تا بتوانند نیروی تخصصی خود را که از تجربه ، دانش، تخصص و مهارت های منحصر به فرد برخوردارند در سازمان ها نگه دارند
ارائه مدل ارتقای نظریه های خلاقیت در بازاریابی و هوش مصنوعی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
13 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل ارتقای نظریه های خلاقیت در بازاریابی و هوش مصنوعی با استفاده از روش فراترکیب می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای، از نظر ماهیت داده ها کیفی و از منظر گردآوری داده ها اسنادی- فراترکیب است. برای ارزشیابی مقاله ها می توان از برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی( CASP) استفاده کرد. بر اساس 52 مقاله ی انتخاب شده از پایگاه داده های علمی معتبر، فرآیند استخراج اطلاعات از نتایج و تحلیل های این مقاله ها انجام شد که بعد از ارزیابی تک تک آن ها 25 مقاله مورد تائید نهایی قرار گرفت و غربالگری شد، سپس با بررسی پیشینه ها و مدل های مقالات تائید شده طراحی مدل مفهومی جدید به دست آمد. برای مقوله نظریه های خلاقیت از سه شاخص خلاقیت فردی(خلاقیت شخصی، بینش تبلیغات خلاقانه، عملکرد خلاقانه، خلاقیت در فروش)؛ خلاقیت سازمانی (خلاقیت جمعی، خلاقیت تبلیغاتی، نوآوری استراتژیک، خودکارآمدی خلاق)؛ خلاقیت در محصول(نوآوری محصول، تولید خلاقانه، نوآوری محصول جدید) استخراج شد. همچنین برای مقوله بازاریابی از سه شاخص استراتژی بازاریابی (استراتژی بازاریابی خلاق، فعالیت های بازاریابی، کانال های بازاریابی)؛ قابلیت بازاریابیB2B (مدیریت اطلاعات، برنامه ریزی، پیاده سازی)؛ بازاریابی دیجیتال یکپارچه(بازاریابی تجربی، بازاریابی محتوا، بازاریابی دیجیتال، بازاریابی بلادرنگ) استخراج شد و در نهایت برای مقوله هوش مصنوعی از یک شاخص قابلیت های هوش مصنوعی(استراتژی هوش مصنوعی، رهبری فناوری های هوشمند، بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی) استخراج شد.
طراحی مدل برند کاریزماتیک در صنعت چرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
229 - 276
حوزههای تخصصی:
درک کاریزما می تواند تأثیر زیادی در تصمیم خرید مصرف کننده و همچنین وفاداری مشتری به برند داشته باشد، بخصوص در مورد محصولات لوکس که تصمیم خرید آن ها از پیچیدگی های خاصی برخوردار است. تاکنون بحث کاریزما بیشتر در مورد ویژگی های رهبران، مطرح گردیده است و کمتر به این موضوع در مفاهیم بازاریابی پرداخته شده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل برند کاریزماتیک در صنعت چرم انجام شده است. روش پژوهش حاضر مطالعه ای توسعه ای- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل 21 نفر از اساتید دانشگاه و مدیران صنایع چرم با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش طوفان فکری (مصاحبه با خبرگان) انجام شده است و تا زمانی که به اشباع نظری نرسیده است ادامه یافته است. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از روش کتابخانه ای و بررسی متون، عوامل مرتبط با پیشایندها و پسایندهای برند کاریزماتیک موردبررسی قرار گرفتند؛ سپس برای دریافت نظرات تخصصی خبرگان، از روش داده بنیاد مبتنی بر شناسایی پدیده محوری، شرایط علی، عوامل زمینه ای و مداخله گر، راهبردها و پیامدها و ارتباط بین آن ها استفاده شده است. با بررسی داده های به دست آمده در مرحله اول کدگذاری باز، 36 مفهوم در قالب 10 گویه شامل تجربه برند، اعتماد برند، برند کاریزماتیک، شخصیت برند، طنین برند، ارزش ویژه برند، وفاداری به برند، تعهد به برند، عشق به برند و درک مسئولیت اجتماعی، برای طراحی مدل برند کاریزماتیک به دست آمد. درنهایت، برای کسب بینشی معنادار، مقوله های عمده در قالب یک مدل مفهومی حول مقوله محوری به یکدیگر ارتباط داده شدند.
بررسی وضعیت ریسک منابع انسانی در بین کارکنان شهرداری تبریز
حوزههای تخصصی:
اهمیت ریسک منابع انسانی در سازمان ها و صنایع بسیار افزایش یافته و حتی برخی از اندیشمندان از آن به عنوان یک مسئولیت کلیدی برای هر حرفه ای در زمینه منابع انسانی یاد می کنند. ریسک های منابع انسانی ابعاد گسترده ای داشته چراکه فرصت ها و تهدیدهای معناداری برای سازمان به همراه دارد. از اینرو هدف از تحقیق حاضر بررسی وضعیت ریسک منابع انسانی در بین کارکنان شهرداری تبریز است. جامعه آماری تحقیق کارکنان شهرداری تبریز به تعداد 300 نفر می باشند که با استفاده از جدول کرجسی- مورگان، نمونه به تعداد170 نفر به روش نمونه گیری تصادفی دردسترس از بین آنها انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی و ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه استاندارد است. جهت سنجش از پرسشنامه 33 سوالی استاندارد ارنست و یانگ (2008) استفاده شد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد تمامی فرضیه ها تأیید شده اند، بعبارتی وضعیت ریسک منابع انسانی و مؤلفه های ریسک استراتژیک، ریسک عملیاتی و ریسک تبعیت و ریسک مالی در بین کارکنان شهرداری تبریز با وضعیت مطلوب تفاوت دارد. ریسک منابع انسانی و مؤلفه های ریسک استراتژیک، ریسک عملیاتی و ریسک تبعیت در وضعیتی نامطلوب و ریسک مالی در وضعیتی نسبتاً مطلوب قرار دارد.
ارائه الگوی خط مشی گذاری برای مبارزه با نابرابری در جمهوری اسلامی ایران: مورد مطالعه فقرزدایی و از بین بردن حاشیه نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
181 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت فقر و رشد آن در جامعه ایران، به نظر می رسد که علی رغم تلاش ها و اقداماتی که برای مقابله با فقر و حاشیه نشینی صورت گرفته، نبود یک الگوی خط مشی گذاری منسجم به عنوان یکی از دلایل ناکامی در این زمینه مطرح است. این پژوهش به دنبال ارائه الگوی خط مشی گذاری موثر برای کاهش فقر و مبارزه با حاشیه نشینی در جمهوری اسلامی ایران می باشد. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کیفی است. روش شناسی نظریه داده بنیاد با استفاده از رویکرد اشتراس و کوربین به کار گرفته شد. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق با ۱۲ نفر از خبرگان شامل خط مشی گذاران، مدیران، و متخصصان دانشگاهی آشنا با موضوع پژوهش جمع آوری شد. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. فرآیند کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی انجام شد.یافته ها: تحلیل داده ها منجر به شناسایی ۱۴۲ کد باز، ۲۲ مقوله و ۶ مضمون محوری شد. مدل پارادایمی نظریه داده بنیاد ارائه شده شامل شش مؤلفه اصلی است: پدیده محوری: الگوی خط مشی گذاری برای مبارزه با نابرابری. شرایط علی: شبکه سازی، نوآوری، چالش کاوی و عوامل جمعیت شناسی. شرایط زمینه ای: شاخص محوری، کیفیت گرایی، آینده پژوهی و مستندسازی. شرایط مداخله گر: کنترل و پایش، حمایت گری و حمایت جویی. راهبردها: هدف محوری، برنامه محوری، عدالت گرایی و بهره وری. پیامدها: عدالت گستری، فقرزدایی، کاهش مهاجرت حاشیه نشینان، تقویت اقتصاد محلی، پایداری اجتماعی و بهبودهای بازخوردمحور.نتیجه گیری: یافته های پژوهش یک الگوی خط مشی گذاری ساختاریافته و قابل اجرا برای مقابله با نابرابری در جمهوری اسلامی ایران ارائه می دهد. این مدل، بینش ها و راهبردهای عملی را برای هدایت خط مشی گذاران در دستیابی به نتایج پایدار در زمینه فقرزدایی و کاهش حاشیه نشینی فراهم می کند.
شناسایی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
119 - 164
حوزههای تخصصی:
به منظور شناسایی حوزه های قابل بهبود و ارتقای عملکرد کلی دولت هوشمند (که به طور گسترده ای با مفهوم حکمرانی در سال های اخیر مرتبط است) در دستیابی به اهداف و مقاصد خود، این پژوهش با هدف شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند با تمرکز بر دولت ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی - توسعه ای با ماهیت توصیفی - تحلیلی است که با رویکرد پژوهش آمیخته (کیفی – کمی) انجام شده است. در گام نخست، برای شناسایی شاخص ها از روش کیفی فراترکیب مبتنی بر هفت مرحله سندلوسکی و باروسو و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. در گام دوم، از روش کمی دلفی فازی و نرم افزارهای اکسل و متلب، جهت غربالگری و تأیید شاخص های شناسایی شده، استفاده شد. جامعه پژوهش در گام فراترکیب، 24 تولید علمی منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و خارجی و در گام دلفی فازی 13 نفر از متخصصان حوزه های مرتبط بودند. تحلیل محتوای یافته های تولیدات علمی منتخب منجر به رهگیری 73 خرده شاخص (کد توصیفی) شد؛ براساس شباهت مفهومی خرده شاخص ها و دسته بندی آن ها، تعداد 10 شاخص (مقوله اصلی) شامل حکمرانی هوشمند، مردم سالاری هوشمند، دولت باز، تعامل هوشمند، یکپارچگی، اشتراک دانش، خدمات هوشمند، فناوری هوشمند، رسانه های هوشمند و امنیت هوشمند شناسایی شد. در گام بعد، شاخص ها و خرده شاخص ها در قالب پرسشنامه در اختیار خبرگان این حوزه قرار گرفت؛ خروجی این مرحله، 10 شاخص شامل 67 خرده شاخص بود. شناسایی و اعتبارسنجی شاخص های کلیدی عملکرد در دولت هوشمند با تمرکز بر ویژگی های خاص نظام حکمرانی ایران و ادغام رویکردهای کیفی و کمی در فرایند انجام پژوهش از نوآوری های این مطالعه است.
شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر توسعه و بین المللی سازی کارآفرینی دیجیتال دانشگاهی در ایران و ارائه چارچوب مفهومی برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه و بین المللی سازی کارآفرینی دیجیتال دانشگاهی در ایران و طراحی چارچوب مفهومی برای آن است. نوع تحقیق اکتشافی و کاربردی است. مصاحبه نیمه ساختاریافته با 22 نفر از خبرگان و سیاستگذاران در حوزه کارآفرینی دیجیتال دانشگاهی انجام شد و 37 عامل موثر شناسایی شدند. عوامل در شش بعد آموزش، اکوسیستم، زیرساخت، دولت، دانشگاه و امور بین الملل دسته بندی شدند. این تحقیق از دو بخش کیفی و کمی تشکیل شده است و از روش های تحلیل مضمون و مدل سازی ساختاری تفسیری به عنوان روش آماری استفاده شده است. نرم افزارهای تحقیق در بخش کیفی MaxQDA2020 و در بخش کمی MS Excel می باشد. بر اساس نتایج تحقیق، ابعاد آموزش، اکوسیستم و امور بین الملل در سطح اول و بُعد دولت در سطح دوم، بُعد دانشگاه در سطح سوم و بُعد زیرساخت در سطح چهارم قرار گرفتند. ابعاد بر اساس میزان نفوذ و میزان وابستگی در یکی از چهار گروه متغیری قرار گرفتند که مطابق نمودار ابعاد آموزش، دولت، دانشگاه و امور بین الملل متغیرهای پیوندی، بعد زیرساخت به عنوان کلیدی ترین عامل یا متغیر مستقل و در نهایت اکوسیستم متغیر وابسته گزارش شدند.