فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر درصدد شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی در دوره ابتدایی می باشد. هدف پژوهش کاربردی و از لحاظ جمع آوری داده ها آمیخته اکتشافی می باشد که در دو بخش صورت گرفته است.روش شناسی: در بخش اول با مطالعه مبانی نظری و پیشینه پژوهشی و هم چنین مصاحبه با 9 نفر صاحب نظر در حوزه مدیریت، راهبری آموزشی و برنامه درسی، الگوی صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی متناسب با نظام آموزشی کشور مشخص شد. انتخاب افراد مشارکت کننده در مصاحبه با استفاده از نمونه گیری هدفمند انجام گردید و معیار انتخاب تعداد آن ها، اشباع نظری بود. در بخش دوم با استفاده از روش دلفی و تحلیل سلسله مراتبی میزان اهمیت و اولویت مؤلفه های این الگو از نظر کنشگران خبره برنامه درسی (راهبران آموزشی، مدیران، معلمان) مشخص گردید و برای انتخاب این خبرگان از روش گلوله برفی استفاده شد. جهت تعیین روایی پژوهش از معیارهای اعتبارسنجی کیفی هم چون قابلیت اعتبار، انتقال پذیری و تأیید پذیری استفاده و پایایی با روش کاپای کوهن مشخص شد.یافته ها: الگوی صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی مضامین شایستگی های پایه شامل پنج مقوله، شایستگی-های تخصصی شامل سه مقوله و شایستگی های حرفه ای شامل چهار مقوله را دربر می گیرد که در مجموع شامل 155 مفهوم می باشد.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد اولویت مؤلفه های اصلی (مضامین) صلاحیت حرفه ای راهبران آموزشی از نظر خبرگان به ترتیب شایستگی های حرفه ای، شایستگی های تخصصی و شایستگی های پایه می باشد. هم-چنین محاسبه وزن زیرمؤلفه ها (مقوله ها) باتوجه به وزن نسبی هر زیرمؤلفه و مؤلفه اصلی نشان داد مؤلفه های حمایت و رشدحرفه ای معلمان، مدیریت بهینه فرایند یاددهی- یادگیری، مدیریت بهینه برنامه درسی و توانایی-های سازمانی و حرفه ای به ترتیب در اولویت اول تا چهارم قرار دارند. نتایج این پژوهش می تواند به منظور تصمیم گیری، انتخاب، انتصاب و رشد حرفه ای راهبران آموزشی در اختیار مسئولان و تصمیم گیرندگان در این حوزه قرار گیرد.
مدل مدیریت مدرسه محور بر اساس آموزه های ملی (پژوهشی آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی و اعتباریابی مدل مدیریت مدرسه محور بر اساس آموزه های ملی ایرانی بود.روش پژوهش اکتشافی متوالی از نوع ابزار سازی بود که در بخش کیفی به صورت تحلیل مضمون انجام شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، مدیران ارشد ستادی و کارشناسان ارشد اداره کل آموزش و پرورش و اساتید دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی استان کهگیلویه و بویراحمر بودند که به به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از رویکرد اشباع نظری انجام شد. آگاهی دهندگان کلیدی، شامل 23 نفر از جامعه هدف بودند. در بخش کمی، جامعه شامل معاونین آموزشی ادارات کل آموزش و پرورش استانهای کشور و نیز مدیران مدارس مستقل دوره های ابتدایی، متوسطه و هنرستانهای فنی و حرفه ای و کارودانش اداره آموزش و پرورش شهرستان بویراحمد بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای درمجموع 227 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار گرد آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه به شیوه روایی محتوایی و جرح و تعدیل توسط متخصصین صورت گرفت. اعتباریابی کیفی پژوهش به عنوان یک پارادایم کیفی برپایه چهارمعیار: قابلیت اعتبار (باورپذیری)، بی طرفی (تأئیدپذیری)، قابلیت اطمینان (سازگاری) و قابلیت کاربرد (انتقال پذیری) درنظرگرفته شد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ به مقدار 87/0 به دست آمد. یافته ها: بر اساس شبکه مضامین 14 مضمون سازمان دهنده تحت عناوین چشم انداز مدرسه، آموزه های استراتژیک ملی، چشم انداز دانش آموزی، استانداردهای روانشناختی دانش آموزان، رویکرد دموکراتیک ستاد (وزارت)، مرجعیت معلم، حرفه مندی و تخصص گرایی، اشتراک پذیری، تشکل های راهبردی، نقش پذیری اولیا، نقش پذیری سازمان ها و مؤسسات، محاسبه پذیری و پایش فراگیر، تکریم کارکنان و پرهیز از انحرافات و بیراهه ها بود. در مجموع می توان نتیجه گرفت که یافته های بخش کمی، نتایج بخش کیفی را تآئید نمودنتایج حاصل از پژوهش مبیّن آن است که شرط اساسی و بایسته در تحقق مدیریت مدرسه محور، تمرکز زدایی از نظام آموزشی، حذف قوانین و مقررات دست و پاگیر و وضع قوانین و مقررات حامی، جلب مشارکت فراگیر همه سازمانها و مؤسسات سطح جامعه، تکریم معلم، می باشد.
بررسی و اولویت بندی عوامل کلیدی پولی و غیرپولی بر سرمایه گذاری صنعتی در بخش مسکن با رویکرد دلفی-فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
127 - 174
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر متغیرهای کلیدی پولی و غیرپولی بر سرمایه گذاری صنعتی در بخش مسکن ایران با استفاده از روش دلفی فازی می پردازد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عواملی است که به طور معناداری بر جذب سرمایه گذاری صنعتی در بخش مسکن تأثیر می گذارند. برای این منظور، پرسشنامه ای شامل ۱۵ شاخص تأثیرگذار بر سرمایه گذاری تهیه شد و نظرات خبرگان اقتصادی از طریق سه دور تحلیل دلفی جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که از میان عوامل پولی، نرخ تورم، نوسانات ارزی، رشد قیمت زمین و نرخ رشد بهای مصالح ساختمانی بیشترین تأثیر را بر هزینه ها و سودآوری سرمایه گذاری در بخش مسکن دارند. همچنین، در میان عوامل غیرپولی، تقاضا و عرضه مسکن، رشد جمعیت، سیاست های نظارتی و تحریم های اقتصادی به عنوان عوامل اصلی مؤثر بر تصمیم گیری های سرمایه گذاری شناسایی شدند. تحلیل نتایج نشان داد که سیاست گذاران باید به تقویت سیاست های پولی، بهبود دسترسی به منابع مالی و کاهش نوسانات ارزی توجه ویژه ای داشته باشند. همچنین، تسهیل مقررات اداری و تقویت سیاست های نظارتی برای جذب بیشتر سرمایه گذاری های صنعتی در بخش مسکن ضروری است. این تحقیق تأکید می کند که ترکیبی از سیاست های پولی و غیرپولی می تواند شرایط لازم برای توسعه بخش مسکن را فراهم کرده و به بهبود رشد اقتصادی ایران کمک کند. پیشنهادات ارائه شده مبتنی بر تحلیل دقیق عوامل کلیدی، ابزار مناسبی برای تصمیم گیران اقتصادی به منظور بهبود فضای سرمایه گذاری در بخش مسکن فراهم می کند
تأثیر مسئولیت پذیری بر تاب آوری حسابداران آستان قدس رضوی در محیط های شایسته سالار با رویکرد معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
189 - 204
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: حسابداری یکی از مشاغل بسیار حساس است که نیازمند تاب آوری مناسب می باشد بنابراین بررسی سازه هایی که بر تاب آوری تأثیرگذار است دارای اهمیت بسیار است؛ از جمله این سازه ها مسئولیت پذیری، رویکرد معنوی و شایسته سالاری می باشد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مسئولیت پذیری بر تاب آوری شغلی حسابداران آستان قدس رضوی در محیط های شایسته سالار با رویکرد معنوی بوده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه حسابداران وابسته به آستان قدس رضوی می باشند که تعداد آنها 200 نفر است. نمونه آماری شامل 132 نفر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده است. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های مسئولیت پذیری کارول، تاب آوری شغلی دیویدسون، رویکرد معنوی میلیمن و شایسته سالاری مصلحی و برای آزمون فرضیات از معادلات مدل ساختاری استفاده شده است.یافته های پژوهش: یافته ها نشان داد که مسئولیت پذیری حسابداران آستان قدس رضوی بر تاب آوری شغلی آنها تأثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین رویکرد معنوی و شایسته سالار آنها این تأثیر را تعدیل می کند. در پژوهش حاضر تأثیر شایسته سالاری و رویکرد معنوی به عنوان تعدیل گر تقویت کننده در نظر گرفته شده اند.نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: با توجه به نتایج پژوهش، می توان بیان نمود که حسابداران مسئولیت پذیر برای به حداکثر رساندن بهره وری و موفقیت سازمان تلاش می کنند، همچنین کارمندی که متعهد و باانصاف باشد می تواند منشأ ایجاد تاب آوری باشد؛ مسئولیت پذیری حسابداران، انجام کار به بهترین و شایسته ترین شکل را سبب می شود.
طراحی ابزار ارزیابی عملکرد در کانون های ارزیابی با بهره گیری از ابزارهای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
33 - 62
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انتخاب و ارزیابی افراد و مدیران همیشه از دغدغه های سازمان ها بوده است. در سال های اخیر، سازمان اداری استخدامی کشور، مدلی را برای ارزیابی مدیران حرفه ای تدوین کرد؛ اما این مدل ضعف هایی داشت؛ از این رو هدف کلی پژوهش حاضر، طراحی ابزار ارزیابی عملکرد در کانون های ارزیابی با بهره گیری از ابزارهای شناختی است.روش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته است. در این پژوهش از روش فراترکیب استفاده شده است. بر این اساس، بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳ برای بررسی پژوهش ها تعیین شد. مقاله های موجود در این بازه با استفاده از نظرهای خبرگان و ابزار ارزیابی گلین غربال و تأیید شدند. از میان ۶۰۸ مقاله یافت شده در مراجع علمی، همچون الزویر، امرالد، اشپیگر ۵۰ مقاله برگزیده شد. پژوهش های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل محتوا و بر پایه روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) بررسی شدند. نتایج روش فراترکیب با استفاده از تکنیک دلفی فازی، توسط خبرگان ارزیابی و غربال شد. در این تکنیک، از روش مثلث فازی برای ارزیابی و تحلیل نظرهای خبرگان بهره برده شد و در نهایت با استفاده از نتایج، مدل بومی تهیه و تدوین شد.یافته ها: نتایج این پژوهش به شناسایی ۶ بَعد، ۲۰ مؤلفه و ۱۱۵ شاخص انجامید. بنا بر یافته ها، ابعاد شناسایی شده عبارت اند از: تصمیم گیری، توانایی های شناختی، فرایندهای شناختی، حل مسئله، تعاملی و شناختی رفتاری.نتیجه گیری: با استفاده از عوامل شناختی در کانون های ارزیابی، می توان به نحو دقیق تری به ارزیابی مدیران پرداخت و درک بهتری از عملکرد آن ها ارائه کرد.
تناسب راهبردی میان شرکای بالقوه در صنایع کوچک و متوسط در صنعت قطعه سازی خودروی ایران؛ معیارها و مؤلفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
9 - 33
حوزههای تخصصی:
با تغییر نظام توسعه در صنعت، مفاهیم جدیدی نظیر هم رقابتی، شراکت راهبردی و ... در ادبیات این حوزه گسترش یافت و هر چقدر صنعت مورد مطالعه دارای ذی نفعان مختلف و متنوع تری باشند، توسعه مباحث در آن صنعت بیشتر شده است. یکی از راهبردهای توسعه صنعت قطعه سازی خودرو، استفاده از ظرفیت شراکت های راهبردی در صنایع کوچک و متوسط آن است. پژوهش حاضر که با رویکرد کیفی – کمّی انجام شده است ضمن شناسایی معیارها و مولفه های تناسب راهبردی میان شرکای بالقوه در صنایع کوچک و متوسط در صنعت قطعه سازی خودروی ایران به اولویت بندی آن ها نیز پرداخته است. بدین منظور پس از انجام مرور سیستماتیک در ادبیات این حوزه و اخذ مصاحبه های اکتشافی از خبرگان و ساماندهی آن ها با روش تحلیل مضمون، مولفه ها استخراج گردید و با استفاده از روش تاپسیس رتبه بندی شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که با توجه به پنج معیار ارتقای عمق رابطه، ایجاد مزیت در هزینه، پایداری رابطه، ارتقای ظرفیت توسعه بازار، کاهش فشار خارجی و ایجاد ظرفیت در توسعه و ارتقای دانش و فناوری به ترتیب مولفه های مکمل بودن شرکا، تناسب ارتباطی - رابطه ای بین شرکا، همسویی در استراتژی سازمانی شرکا و 10 عامل دیگر دارای اهمیت بیشتری هستند. در بخش پایانی پژوهش نیز با بررسی تک تک مولفه ها، به اهمیت آن ها در تحقق هر یک از معیارها اقدام شده است که می تواند حاوی توصیه های سیاستی باشد.
سرمایه اجتماعى و توسعه رفتار شهروندی سازمانی: نقش میانجى شایستگى اخلاقی و حکمرانی سازمانی (مورد مطالعه بیمارستان توحید شهر سنندج)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی تعیین نقش سرمایه اجتماعى در توسعه رفتار شهروندی سازمانی با تأکید بر متغیرهای میانجى شایستگى اخلاقی و حکمرانی سازمانی در بیمارستان های علوم پزشکی شهر سنندج است. جامعه آماری کارکنان بیمارستان توحید سنندج در سال 1402-1401 به تعداد 330 نفر می باشند که 177 نفر بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری تعیین شدند. پژوهش به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد که بعد از برآورد اعتبار و پایایی در بین پاسخگویان توزیع گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آموس محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد داده های پژوهش با ساختار عاملی این مقیاس برازش، مناسبی داشته و مدل مفهومی پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی بر اساس سرمایه اجتماعی با میانجی گری شایستگی اخلاقی و حکمرانی سازمانی با مدل تجربی برازش دارد. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که سرمایه اجتماعى، شایستگى اخلاقی و حکمرانی سازمانی در توسعه رفتار شهروندی سازمانی اثر مستقیم و مثبت دارند و سرمایه اجتماعى از طریق متغیرهای میانجى شایستگى اخلاقی و حکمرانی سازمانی در توسعه رفتار شهروندی سازمانی اثر غیرمستقیم و مثبت دارد.
خطاهای رایج در شناسایی و انتخاب مدیران در مدیریت بخش عمومی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انتخاب و به کارگماری مدیران در بخش دولتی، فرایندی بنیادین و اثرگذار بر کارآمدی نظام اداری و تحقق اهداف توسعه ای کشور محسوب می شود. مدیران شایسته، سکان داران تحول و پیشرفت در سازمان های دولتی هستند و در ارتقای حکمرانی و پاسخ گویی، نقش محوری ایفا می کنند. از این رو، گزینش صحیح مدیران، فراتر از یک اقدام اداری معمول، تصمیمی راهبردی با پیامدهای گسترده بر عملکرد سازمان ها و اعتماد عمومی است. انتصاب مدیران توانمند، زمینه را برای ابتکارهای تحول آفرین، بهبود مستمر فرایندها و استقرار فرهنگ تعالی در بخش دولتی فراهم می سازد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تبیین خطاهای تکرارشونده انتصاباتی و ارائه راه کارهای عملی برای بهبود این فرایند است. روش: پژوهش حاضر با رویکردی پدیدارشناسانه و با اتکا به روش خودپدیدارشناسی، به بررسی عمیق خطاهای رایج در فرایند انتخاب و انتصاب مدیران بخش دولتی می پردازد. در این راستا، تجربه های زیسته نویسندگان، به عنوان پژوهشگران نظام اداری، تحلیل و واکاوی شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش، خطاهای شناختی و ادراکی، خطاهای سیستمی و فرایندی و خطاهای فرهنگی و ساختاری را به عنوان مهم ترین دسته های خطاهای رایج در انتصاب مدیران بخش دولتی شناسایی کرد. شناسایی این خطاها، زمینه را برای کاهش انتخاب های سلیقه ای و ذهنی، توجه بیشتر به شایستگی های واقعی و در نهایت، انتصاب مدیران کارآمدتر فراهم می سازد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، بر ضرورت بازنگری اساسی در رویکردها و فرایندهای موجود و حرکت به سوی انتخاب و انتصاب مدیران بر مبنای شایستگی، شفافیت و داده های عینی خاطر نشان می کند.
ارائه مدل خودتوسعه ای منابع انسانی مبتنی بر فرهنگ یادگیرنده در شهرداری های کلان شهرهای ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای خودتوسعه ای کارکنان مبتنی بر فرهنگ یادگیرنده در سازمان های خدماتی (شهرداری کلان شهرهای ایران) انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کیفی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، از راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد با رهیافت نظام مند استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۶ نفر از مدیران و متخصصان حوزه برنامه ریزی و توسعه منابع انسانی شهرداری های کلان شهرها و استادان دانشگاهی گردآوری و از طریق کدگذاری های باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. به منظور ارزیابی اعتبار یافته ها، از راهبرد بررسی همکاران و اعتبارسنجی اعضا استفاده شد و برای پایایی مصاحبه ها، روش توافق درون موضوعی دو کدگذار با محاسبه درصد توافق به کار رفت. داده ﻫا با استفاده از نرم افزار مکس کیودا تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش، به استخراج ۱۹۳ مفهوم و ۴۱ مقوله فرعی و ۱۱ مقوله اصلی انجامید که در قالب مدل پارادایمی قرار گرفت. در این مدل، فعالیت های خودتوسعه ای با تأکید بر فرهنگ یادگیرنده، به عنوان پدیده محوری انتخاب شد و شرایط علّی (مسئولیت پذیری فردی در آموزش، یادگیری و مسئولیت پذیری سازمان)، عوامل زمینه ای (توسعه جویی کارکنان، فرهنگ سازمانی، مشوق های توسعه منابع انسانی، زیرساخت ها)، عوامل مداخله گر (جوّ حاکم سازمانی، رویکرد سنتی نظام اداری)، راهبردها (توانمندسازی فردی، توانمندسازی سازمانی ) و پیامدها (توسعه فردی، توسعه سازمانی ) شناسایی شدند.
نتیجه گیری: مدل ارائه شده نشان می دهد که تقویت فرهنگ یادگیرنده و راهبردهای توانمندسازی، در خودتوسعه ای کارکنان در سازمان شهرداری ها نقش کلیدی دارد. این رویکرد با افزایش مسئولیت پذیری و کاهش موانع سازمانی، به توسعه فردی و بهبود عملکرد سازمانی منجر می شود.
تدوین الگو و آزمون تجربی تأثیر مؤلفه های کیفیت اطلاعات حسابداری مدیریت بر ریسک مالیاتی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برپایه نگرش اطلاعاتی، مهم ترین وظیفه حسابداری مدیریت ارایه اطلاعات با کیفیت جهت کاهش چالش های مدیریتی،کاهش عدم اطمینان و اثرگذاری در تصمیم گیری های عقلایی و بهینه است. در این راستا بهره گیری از مولفه های اطلاعات داخلی حسابداری مدیریت به دلیل های ساده سازی، شفاف سازی، افزایش اطمینان محیطی و راهبری قدرتمند، زمینه های افزایش اعتماد بین مالیات ستان ها و پرداخت کنندگان مالیاتی را فراهم می نماید تا بتواند در کمینه سازی و کاهش ریسک مالیاتی موثر واقع شود. هدف این مقاله ارایه الگوی مفهومی مناسب و آزمون تجربی تاثیرمولفه های کیفیت اطلاعات حسابداری مدیریت (عدم اطمینان محیطی، گزارشگری مالی، راهبری شرکتی و مدیریت سود) بر ریسک مالیاتی است. روش پژوهش، کمی و از نوع تحلیلی تبینی است. جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران در سال های 1390 تا 1399 بوده و نمونه آماری با استفاده از روش حذفی سیستماتیک 161 شرکت انتخاب شده است. دراین پژوهش با استفاده از مولفه های کیفیت اطلاعات حسابداری مدیریت الگویی برای ارزیابی ریسک مالیاتی ارایه گردیده است. نتایج با استفاده از داده های پانلی نشان می دهد که مولفه های کیفیت اطلاعات حسابداری مدیریت بر ریسک مالیاتی تاثیر با اهمیتی دارند. مدیریت سود، گزارشگری مالی و راهبری شرکتی بر کاهش ریسک مالیاتی موثر هستند و مولفه عدم اطمینان محیطی در افزایش ریسک مالیاتی تاثیرگذار می باشد.
ارائه مدل بهینه بهره وری کل بر اساس بهبود ترکیب مالکیت و کارایی نظارتی مدیران مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
73 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی بهینه برای بهره وری کل بر اساس ترکیب مالکیت و کارایی نظارتی مدیران مستقل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و روش مورداستفاده آن، توصیفی از نوع قیاسی - استقرایی بود. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش داده های پانل و جهت آزمون فرضیه ها از آزمون های رگرسیون خطی چندگانه در نمونه ای متشکل از 80 شرکت منتخب پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1400–1393 استفاده شد. در این پژوهش برای سنجش شاخص بهره وری از دو متغیر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازاری استفاده شد. نتایج برآورد مدل های پژوهش نشان داد: هنگامی که متغیر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام به عنوان شاخص بهره وری در نظر گرفته می شود، ترکیب مالکیت اثر منفی (48/0-) بر بهره وری داشته، به طوری که هرچقدر میزان تمرکز مالکیت در سهام داران نهادی شرکت بیشتر باشد، موجب کاهش بهره وری شرکت ها به طور معنی داری می شود. ولی افزایش تعداد اعضای غیر موظف نسبت به کل اعضای هیئت مدیره به عنوان شاخص کارایی نظارتی مدیران مستقل، تأثیر معنی داری بر بهره وری ندارد (227/0=sig). به ترتیب میزان تأثیر اهرم مالی و اندازه شرکت بر بهره وری به طور منفی و مثبت معنی دار ارزیابی شد. هنگامی که نسبت ارزش دفتری به ارزش بازاری به عنوان شاخص بهره وری در نظر گرفته می شود، ترکیب مالکیت بر بهره وری اثر منفی داشته و تأثیر افزایش کارایی نظارتی مدیران مستقل بر بهره وری به صورت مثبت و معنی داری ارزیابی شد. نتیجه آن که کاهش تمرکز مالکیت توسط مدیران و افزایش تعداد اعضای هیئت مدیره غیرموظف موجب ارتقای بهره وری می شود.
تهیه وتدوین سند حرفه مشاوران سرمایه گذاری ومالی در ادراه کل آموزش فنی وحرفه ای استان آذربایجان غربی براساس مدل نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
177 - 194
حوزههای تخصصی:
سند حرفه مجموعه ای از استاندارد ها وصلاحیت های معتبر در سطح ملی است که برای احراز وارزیابی مهارت ها ودانش افرادی که بایستی عملکرد موثر در میحط کار به نمایش بگذارند بکار می رود. این تحقیق ازنظر رویکرد انجام تحقیق خرد گرایانه وازنظر هدف پژوهش تحقیق کاربردی،از نظر ماهیت تحقیق ،تحقیقات اصیل،واز نظرماهیت داده کیفی،واز نظر روش شناخت پیمایشی، واز نظر نوع استدلال میدانی،واز نظربعد زمان گذشته نگر،روش جمع آموری اطلاعات مصاحبه ای وروش تحلیل داده ها تحلیل محتوا بوده و به دنبال تهیه وتدوین استاندارد شایستگی وارزشیابی حرفه مشاوران سرمایه گذاری ومالی از گروه امور مالی وبازرگانی در اداره کل آموزش فنی وحرفه ای استان آذربایجان غربی می باشد. نتایج مقاله حاکی از اعتبارسنجی واجرای درست برنامه تهیه وتدوین استاندارد شایستگی وارزشیابی حرفه مشاوران سرکایه گذاری ومالی در قالب سند حرفه بر اساس کدحرفه های منتخب سند بین المللی طبقه بندی مشاغل وحرف ایسکو 2008وبا استفاده از ظرفیتهای ملی ومنطقه ای استان آذربایجان غربی در سال 1401 می باشد.
تولید محتوای الکترونیکی تعاملی برای یادگیری عمیق و شخصی (مطالعه موردی: درس اخلاق در فناوری اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
195 - 210
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه رویکردی جدید برای تولید محتوای الکترونیکی دروس (مطالعه موردی: درس اخلاق در فناوری اطلاعات) می باشد. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی می باشد. در این پژوهش جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اساتید درس اخلاق در فناوری اطلاعات در سال تحصیلی ۱۳۹9-1400 و همچنین فارغ التحصیلان رشته فناوری اطلاعات در استان یزد می باشد و روش نمونه گیری هم از نوع هدفمند (در دسترس) می باشد. لازم به توضیح است که تعداد جامعه آماری این پژوهش 127 نفر می باشد. محقق جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات پژوهش، از منابع کتابخانه ای استفاده نمود که عبارت بودند از استخراج مولفه ها و عوامل موثر در طراحی محتوای الکترونیکی، حذف مولفه های مشترک و انتخاب مولفه هایی که در ادبیات پژوهش به آن ها پیشتر اشاره شده است و استخراج نشانگرها و شناسه های مرتبط با عوامل. پس از انجام تحقیقات و جمع آوری مطالبی که بایستی در این محتوا آورده شوند
مدل سازی و تحلیل سناریوی شرایط علی اثر موجی در زنجیره تأمین صنایع غذایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر موجی که به اختلالات با احتمال وقوع کم، اما اثرگذاری بالا اشاره دارد، توانسته است آثار منفی زیادی را بر زنجیره تأمین صنایع غذایی ایران بگذارد. با توجه به اهمیت استراتژیک صنایع غذایی، لازم است شرایط علی ایجاد این اثر بررسی شود. این تحقیق در دو مرحله و با رویکرد آمیخته، انجام شده است. مرحله کیفی به منظور شناسایی دلایل رخداد و مرحله کمی، به منظور مدل سازی و تحلیل سناریو انجام شده است. جامعه آماری در مرحله کیفی، خبرگان صنعتی، شیوه نمونه گیری قضاوتی، حجم نمونه برابر با 15 نفر و شیوه تجزیه وتحلیل داده ها، تحلیل مضمون است. جامعه آماری مرحله کمی، خبرگان صنعتی و استادان دانشگاهی، شیوه نمونه گیری قضاوتی، حجم نمونه برابر با 10 نفر و شیوه تجزیه وتحلیل داده ها، نگاشت شناختی فازی است. نتایج تحلیل مضمون، بیانگر 56 علل رخداد است که در قالب 14 دسته فرعی و 4 دسته اصلی «مشکلات سطح کسب وکار»، «مشکلات سطح زنجیره تأمین»، «بلایای طبیعی و غیرطبیعی» و «مشکلات کلان کشور» گروه بندی شدند. نتایج مرحله دوم بیانگر آن است که «بحران های سیاسی»، «مسائل کلان اقتصادی» و «پیچیدگی و نبود اطمینان فزاینده در فضای کسب وکار»، بالاترین درجه اثرگذاری اند. نتایج تحلیل سناریوها، بیانگر جایگاه و اهمیت بالای «پیچیدگی و نبود اطمینان در فضای کسب وکار»، «مسائل کلان اقتصادی» و «بحران های سیاسی» است. با توجه به یافته های تحقیق، پیشنهاد می شود در زمینه تهیه برنامه های کوتاه مدت و برنامه های اقتضایی، تهیه معیارهای انتخاب و ارزیابی تأمین کننده، بررسی شیوه های ادغام عمودی و بهسازی سیاست های لجستیکی، اقدام شود.
مرور دامنه پژوهش های مدیریت راهبردی اسلامی در ایران: فرامطالعه مقالات منتشرشده تا سال ۱۴۰۰ هجری شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
81 - 118
حوزههای تخصصی:
تاکنون مقالات متعدّدی در حوزه مدیریت راهبردی اسلامی تدوین شده است؛ بااین حال، مطالعات این حوزه پراکندگی موضوعی دارند. وجود یک نقشه مطالعاتی جامع برای حل این موضوع و تدوین برنامه راهبردی برای تحوّل و ارتقای دانش مدیریت راهبردی اسلامی ضروری است. سؤال اصلی این پژوهش این است که: «اندازه و دامنه ادبیات موجود در حوزه مدیریت راهبردی اسلامی چقدر است؟ چه نقاط قوت و ضعفی دارد و در کدام حوزه ها خلأ پژوهشی بیشتری نمایان است؟». روش تحقیق این پژوهش، مرور دامنه ای است و ورودی آن تمامی مقالات فارسی حوزه مدیریت راهبردی اسلامی هستند که در جامعه علمی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده اند. بر اساس بررسی های انجام گرفته مجموعاً ۵۶۵ پژوهش در این حوزه انجام شده که پس از غربالگری های علمی، 36 پژوهش مورد بررسی دقیق قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که این حوزه خلأ نظری دارد؛ اگرچه پژوهش های این حوزه در سال های اخیر سیر صعودی داشته اند، اما تعداد آن ها بسیار کم است. علی رغم غنای بسیار زیاد منابع اسلامی اعمّ از قرآن کریم، احادیث شریف، منابع کلامی، فلسفی، اخلاقی، فقهی و...، متاسفانه از این منابع در دانش مدیریت راهبردی بسیار کم استفاده شده است. همچنین در این پژوهش، برای اولین بار، الگوی طبقه بندی هفت لایه ای مباحث مدیریت راهبردی ارائه شده است که عرضه پژوهش های مدیریت راهبردی اسلامی بر این الگو نشان می دهد بیش از 60% پژوهش های این حوزه صرفاً در لایه فرایند مدیریت راهبردی انجام شده و در سایر لایه ها یا اساساً پژوهشی انجام نشده و یا پژوهش های انجام شده بسیار حداقلی هستند. در نهایت تلاش شده با توجه به دامنه به دست آمده و ظرفیت های موجود در منابع اسلامی، پیشنهاداتی جهت تحوّل و ارتقای این حوزه دانشی مهم عرضه گردد.
ارائه مدل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تبلیغات و فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
223 - 270
حوزههای تخصصی:
دنیای دیجیتال فرصت های متعددی را برای بازاریابان فراهم می کند تا به مشتری دسترسی پیدا کنند. بااین حال، در دنیای پرسرعت، یافتن راه های جدید و نوآورانه برای تبلیغات و فروش محصولات و خدمات بسیار مهم است. با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی و توسعه آن در حوزه تبلیغات و فروش، متخصصان در حال حاضر ابزارهایی برای بازتعریف کامل درک فعلی از برندسازی، بازاریابی، تبلیغات و فروش دارند. محبوبیت روزافزون اینترنت و افزایش استفاده از دستگاه های تلفن همراه، حجم عظیمی از داده ها را برای مصرف کنندگان تولید می کند که سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی را تغذیه می کنند. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نح وه گ ردآوری داده، از نوع مطالعات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان متخصص در حوزه بازاریابی دیجیتال و IT در حوزه تبلیغات و فروش، بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری اطلاعات، بررسی کتابخانه ای و مقالات، مصاحبه و در بخش کم ی پرسشنامه بود. در بخش کیفی روش تحلیل داده ها، با استفاده از تحلیل تم که با نرم افزار MAXQDA و ب ا استفاده از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون همبستگی کندال بود. مطابق با نتایج پژوهش، 7 تم اصلی، 22 تم فرعی و 44 کد کشف شدند که شامل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تبلیغات و فروش بودند.
الگویِ کاهش اختلافات مالیاتی با حسابرسی مالیاتی تراکنش های بانکی شرکت ها و مشاغل: رهیافت داده بنیاد چندوجهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
315 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اراِئه الگویِ کاهش اختلافات مالیاتی با حسابرسی مالیاتی تراکنش های بانکی شرکت ها و مشاغل است، این پژوهش با استفاده از روش کیفی داده بنیاد چند وجهی (نسخه گلدکهل و کرونهلم) و با انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته از 12 نفر از خبرگان اجرایی و دانشگاهی که با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب گردیده اند، 251 کد مفهومی استخراج و با تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارMAXQDA اقدام به ارائه یک مدل مفهومی شامل شرایط علّی، شرایط بستر، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها نموده است. بر اساس نتایج، پیامدهای ناشی از حسابرسی مالیاتی تراکنش های بانکی مؤدیان برای کاهش اختلافات مالیاتی شامل ساده سازی و شفاف سازی نحوه تشخیص مالیات، توزیع عادلانه بار مالیاتی، کاهش تشخیص های برآوردی و سلیقه ای، اثبات درآمدهای کتمان شده، افزایش خوداظهاری و تمکین داوطلبانه، کاهش اختلافات و کوتاه شدن فرآیند دادرسی مالیاتی و افزایش اقدامات فرصت طلبانه می باشد. در همین راستا عواملی همچون مؤسسات مالی خارج از حوزه نظارت بانک مرکزی، تعدد حساب های بانکی، درآمدهای غیرنقد و تراکنش های غیردرآمدی، رازداری بانکی و روش های دریافت و پرداخت جایگزین عوامل مداخله گری هستند که حسابرسی مالیاتی تراکنش های بانکی را با محدودیت مواجه می نمایند. پژوهش حاضر ضمن دانش افزایی، در توسعه نظریه ای موجود برای کاهش اختلافات مالیاتی مؤثر است.
تأثیر تحول دیجیتال شرکتی بر کارایی حسابرسی با در نظر گرفتن نقش شایستگی شرکت های حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
87 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: اقتصاد دیجیتال به یک نقطه رشد قابل توجه در دنیای تجارت تبدیل گردیده است. در این زمینه، تحول دیجیتال که پایه و اساس توسعه اقتصاد دیجیتال می باشد، به یک انتخاب اجتناب ناپذیر برای بقا و توسعه پایدار شرکت ها تبدیل شده است. تحول دیجیتال محیط ریسک و اطلاعات سازمانی را تغییر خواهد داد و همچنین چالش هایی را برای حرفه حسابرسی به همراه خواهد داشت. روش شناسی: این پژوهش تعداد 141 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را از سال 1395 تا 1402 به عنوان نمونه جهت مطالعه تأثیر تحول دیجیتال شرکت بر کارایی حسابرسی با در نظر گرفتن نقش شایستگی شرکت های حسابرسی در نظر می گیرد. روش تحقیق پژوهش حاضر کاربردی و طرح پژوهش آن از نوع نیمه تجربی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی (از طریق اطلاعات گذشته) بوده است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون خطی چند متغیره مبتنی بر داده های تابلویی با استفاده از نرم افزار EViews بهره گرفته شده است. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که هر چه درجه تحول دیجیتال سازمانی بالاتر باشد، تأخیر حسابرسی جدی تر و بازده حسابرسی پایین تر است. همچنین زمانی که شرکت ها توسط شرکت های حسابرسی غیر رتبه الف، حسابرسی می شوند، تأثیر تحول دیجیتال شرکتی بر کاهش کارایی حسابرسی آشکارتر است. دانش افزایی: این مطالعه زمینه تحقیقاتی تحول دیجیتال و حسابرسی سازمانی را گسترش می دهد و شواهد تجربی برای بهبود کارایی حسابرسی را ارائه می کند.
بررسی ارتباط بین وضعیت تأهل مدیریت عامل و کارایی تخصیص سرمایه شرکت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
129 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین وضعیت تأهل مدیریت عامل و کارایی تخصیص سرمایه شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران است. روششناسی: در این پژوهش به بررسی وضعیت تأهل مدیریت بر تخصیص سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد که از نظر هدف کاربردي است و از نظر روش تحلیل فرضیهها همبستگی است به دلیل اینکه این پژوهش به دنبال یافتن رابطة بین چندین متغیر است. یافتهها: نتایج یافتههای پژوهش نشان میدهد که مدیران مجرد بر اساس عدم تعهد کمتر در زندگی زناشویی نیز نسبت به مدیران با وضعیت تأهل از ریسکپذیری بیشتری برخوردارند و این امر باعث سرمایهگذاری در شرکت میگردد که در نهایت منجر به تخصیص سرمایه شرکت میشود. دانش افزایی: بر اساس رویکرد سنتی بازار سرمایه، انحرافات مربوط به تخصیص سرمایه عبارت است از همسویی نادرست منافع مدیریتی و سهامداران و عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران داخلی و خارجی شرکت و در همین راستا؛ مدیر عاملهای مجرد ریسک گریزی کمتری را دارند و از سویی ناکارآمدی تخصیص سرمایه بالاتری را برای سازمان به ارمغان میآورند.
منابع اسلامی احکام اقتصادی قانون اساسی ج. ا. ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مقاله در گام نخست پاسخ به این پرسش است که مهم ترین اصول قانون اساسی مرتبط با حوزه اقتصادی کشور کدامند و منابع دینی این اصول کدامند؟ در گام بعد نیز مشکلات و موانع اثرگذاری مناسب و مطلوب قوانین اقتصادی در پیشبرد اقتصادی کشور را با هدف ارائه پیشنهادهایی راهگشا بررسی می شود.
روش شناسی: این پژوهش توصیفی– تحلیلی است و داده های آن از منابع اکترونیکی و کتابخانه ای استخراج شده است.
یافته های پژوهش: نتیجه پژوهش نشان می دهد که تقریباً تمامیِ اصول مهم اقتصادیِ قانون اساسی مستند به منابع دینی به ویژه قرآن کریم هستند. این قوانین به رغم اعتبار دینی و جامعیت نسبی، در مواردی برای اثرگذاری در حوزه اقتصادی با موانعی مواجه بوده و هستند: شفافیت نداشتن در اصطلاحات و تعاریفی چون «مالکیت» از موانع اثرگذاریِ حداکثری قوانین است. بسیاری از فعالیت های بخش شبه دولتی یا نیمه دولتی در نبودِ قوانینِ اثرگذار و شفاف، قابل نظارت مستقیم نبوده و آثار منفی آنها در اقتصاد کشور مشهودند. گستردگی، وسعت مفاهیم و اصطلاحات در برخی اصول، موجب تفاسیر و برداشت های مختلف شده است که نتیجه موردنظر قانونگذار حاصل نشده است (به عنوان نمونه اصل 44 و بحث خصوصی سازی). تناقض و عدم همخوانی برخی قوانین با یکدیگر و حتی جمله های مختلف یک اصل موجب کمرنگ شدن تأثیرِ پیش بینی شده است (اصل 28 قانون اساسی که جمله دوم، جمله اول را کم رنگ می کند). از طرف دیگر حوزه اقتصادی کشور نیز در نبود شفافیت و انضباط، ماهیتی قانون گریز به خود گرفته و از انعطاف و قانون مداری دور شده است.
نوآوری پژوهش: با توجه به امکان عملیاتی شدن اینکه در حوزه حقوق اقتصادی، تعامل بین قانونگذار و فعال اقتصادی (شرکت یا شخص) پررنگ تر شود و در فضایی تعاملی، تصحیح و تنقیح قوانین با هدف حصول انضباط و شفافیت در حوز اقتصادی در دستور کار قرار گیرد، مدیران حوزه اقتصاد در سطح کلان کشور می توانند بسترهای لازم را برای پویایی حقوق اقتصادی فراهم کنند.