فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
113 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین راه کارهای "ارتقاء بهره وری کارکنان پایور نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر رضایت مندی از خدمات دریافتی"، براساس مدل کانو در قالب نیازهای اساسی، نیازهای عملکردی، نیازهای انگیزشی، نیازهای بی اثر (بی تفاوت) و نیازهای معکوس می باشد. پژوهش انجام شده از نوع کاربردی بوده و روش تحقیق آن توصیفی می باشد. جمع آوری اطلاعات از طریق روش های میدانی و کتابخانه ای صورت پذیرفته است. با توجه به مدل کانو، سؤالات در دو حالت مثبت (عملکردی) و منفی (غیرعملکردی) و براساس طیف پنج گزینه ای کانو طرح گردید. جامعه آماری مشتمل بر کارکنان پایور نیروی پدافند هوایی آجا، شاغل به کار در مناطق پدافند هوایی غرب و جنوبغرب می باشد. جامعه آماری 840 نفر می باشد ، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 266 نفر می باشد. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که در صورت برآورده ساختن نیازهای اساسی شش گانه مشخص شده، میزان رضایت مندی کارکنان پایور نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران برابر با 28 درصد و در صورت عدم برآورده ساختن نیازهای اساسی شش گانه موردبحث، میزان نارضایتی برابر با (67-) درصد خواهد بود؛ همچنین در صورت برآورده ساختن نیازهای عملکردی دوازده گانه ، میزان رضایت مندی کارکنان برابر با 68 درصد و در صورت عدم برآورده ساختن نیازهای عملکردی دوازده گانه پیش گفته، میزان نارضایتی آنان برابر با (84-) درصد خواهد بود و در نهایت در صورت برآورده ساختن نیازهای انگیزشی هفت گانه مشخص شده، میزان رضایت مندی کارکنان پایور نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران برابر با 69 درصد و در صورت عدم برآورده ساختن نیازهای انگیزشی هفت گانه موردبحث، میزان نارضایتی آنان برابر با (32-) درصد خواهد بود.
چارچوب سوت زنی در سازمان های دولتی ایران با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
147 - 178
حوزههای تخصصی:
سوت زنی سازمانی یک فرآیند است که به منظور گزارش دادن نقض های اخلاقی و قانونی داخل یک سازمان یا محیط کاری بکار می رود. از طرف دیگر، نقض های اخلاقی و قانونی در سازمان های دولتی به شکل هایی همچون فساد، سوءاستفاده از قدرت و نقض قوانین ممکن است وارد شوند. از این رو، سوت زنی سازمانی در این حوزه می تواند نقش بسیار اساسی در شناسایی و پرداختن به این نقض ها داشته باشد این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد داده بنیاد اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را دوازده نفر از خبرگان دانشگاهی، و مشارکت کنندگانی که خود سوت زن بوده اند و به روش قضاوتی انتخاب شدند، تشکیل می دهد. بعد از انتخاب مشارکت کنندگان از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته به سوالات پژوهش پاسخ داده شد. پس از بررسی و تحلیل مصاحبه های بدست آمده، 350 کد اولیه بدست آمده که از این تعداد 175 مفهوم انتزاعی، 42 مقوله فرعی و 17 مقوله اصلی بدست آمد. بدین ترتیب عوامل؛ فردی و سیاستهای تنبیهی به عنوان شرایط علی؛ عوامل زمینه ای خرد، عوامل زمینه ای کلان و هنجارسازی به عنوان عوامل زمینه ای؛ نقش پردازها، مشوق های سوت زنی و اخلال گرها به عنوان عوامل مداخله گر، حمایت های سه گانه، راهبردهای نرم، راهبردهای سخت، سیاست های حفاظتی سوت زن و دستگاه های نظارتی به عنوان راهبرد، پیامدهای اجتماعی – اقتصادی، فردی – اخلاقی و سازمانی – قانونی به عنوان پیامدهای سوت زنی در سازمان های دولتی ایران شناسایی شدند. الگوی ارائه شده تواند مبنایی برای برنامه ریزی سازمان ها باشد تا به طور مجدد از تجربه ها، دانش، تخصص و مهارت های بازنشستگان در مشاغل حرفه ای و غیرحرفه ای استفاده شود. پذیرش سوت زنی سازمانی و ایجاد یک مکانیزم قانونی برای مدیریت گزارش ها نیز بسیار حیاتی است. این موارد شامل ایجاد یک فرآیند قانونی برای بررسی و پیگیری گزارش ها، حمایت از سوت زنان، و اعمال عواقب قانونی برای نقض های اخلاقی و قانونی است.
ارائه الگوی پیش بینی تغییرات قیمت سهام بر پایه تجدید ارائه عناصر صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
1 - 28
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پیش بینی تغییرات قیمت سهام بر پایه تجدید ارائه عناصر صورت های مالی در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در بازه زمانی 1 روزه و 3 روزه هیچ یک از عناصر تجدید ارائه شده ترازنامه ای، تاثیر معناداری بر شاخص های مختلف قیمت سهام نداشته اند. در حالی که در بازه زمانی 1 روزه قبل و بعد از تجدید ارائه تاثیر متغیر سود (زیان) انباشته پایان دوره بر شاخص های مختلف قیمت سهام مثبت و معنادار بوده است. در بین عناصر تجدید ارائه شده سود و زیانی تجدید ارائه در سود (زیان) قبل از کسر مالیات، سود (زیان) خالص و سود (زیان) قابل تخصیص تاثیر معناداری بر شاخص های مختلف قیمت سهام در بازه زمانی 1 روزه قبل و بعد از تجدید ارائه داشته است. در بین عناصر تجدید ارائه صورت جریان نقد، جریان وجه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی تاثیر معناداری بر شاخص های مختلف قیمت سهام در بازه زمانی 1 روزه قبل و بعد از تجدید ارائه است. در حالی که تغییر قیمت بازار سهام در بازه زمانی 3 روزه قبل و بعد از تجدید ارائه، مستقل از تغییر ناشی از تجدید ارائه در جریان وجه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی بوده است.
بهره وری و ثروت سهامداران: نقش ابعاد مسئولیت اجتماعی در شرکت ها و صنایع بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
115 - 140
حوزههای تخصصی:
علی رغم ادبیات گسترده در ارتباط با بهره وری شرکت ها و ثروت سهامداران، پژوهشی که بتواند ثروت سهامداران را مبتنی بر بهره وری شرکت ها و صنایع مدلسازی نماید، کمتر صورت گرفته است. از سوی دیگر، امروزه مسئولیت اجتماعی شرکت ها برای اکثر سازمان ها و مدیران، مسئله حیاتی است و دارای پیامدهای راهبردی برای شرکت ها در تمام صنایع است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بهره وری بر ثروت سهامداران با تکیه بر نقش ابعاد مسئولیت اجتماعی در شرکت ها و صنایع بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفت. مسئله مهم در این پژوهش آن است که اثرگذاری بهره وری در دو سطح شرکت و صنعت با توجه به ماهیت متفاوت فعالیت شرکت ها و صنایع بر ثروت سهامداران و نقش جداگانه ابعاد داخلی و خارجی مسئولیت های اجتماعی در این زمینه ،چگونه است.روش بررسی: پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از جهت روش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391 تا 1400 بود. داده های پژوهش، از صورت های مالی شرکت های فعال در بورس استخراج شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با مدل های رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های پانل صورت گرفت.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که بهره وری بر ثروت سهامداران دارای تاثیر معنادار مثبت است و مسئولیت های اجتماعی بر رابطه بین بهره وری و ثروت سهامداران از اثر تعدیل کنندگی مثبت برخوردار است.
بهینه سازی پرتفوی اعتباری بانک ها با استفاده از رویکرد اکچوئری و شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
710 - 733
حوزههای تخصصی:
هدف: تخصیص وجوه به بخش های مختلف اقتصادی و اعطای تسهیلات، یکی از فعالیت های مهم بانک هاست. بانک ها ضمن توجه به سیاست های پولی و مالی تعیین شده توسط دولت ها و بانک مرکزی، این منابع را به بخش های سودآور و مناسب تخصیص می دهند. کاهش و کنترل ریسک اعتباری، یکی از عوامل مؤثر در بهبود فرایند اعطای اعتبار و در نتیجه در عملکرد بانک هاست. حداقل سازی ریسک به همراه حداکثرسازی سود هدفی است که همواره بانک ها به دنبال تحقق آن هستند. کم توجهی به موضوع بازده و ریسک تسهیلات، به تمرکز تسهیلات در بخش های خاصی از اقتصاد منجر شده که خود مشکلات عمده ای را برای بانک ها به همراه داشته است. با توجه به ضرورت تعیین سهم بهینه اعتبارات و ضرورت سیاست گذاری مناسب در این زمینه، پژوهش حاضر در پی ارائه یک الگوی مناسب برای تخصیص بهینه اعتبارات اعطایی به بخش های مختلف اقتصادی است؛ به گونه ای که با مدل سازی و بهینه سازی ریسک اعتباری با استفاده از ترکیب دو رویکرد اکچوئری و شبکه عصبی مصنوعی و با توجه به محدودیت های موجود در سیاست های بانک، پرتفوی اعتباری بهینه به گونه ای تعیین شود که ریسک اعتباری حداقل شود.روش: روش اکچوئری با محاسبه احتمال نکول وام ها و ارزیابی دقیق ریسک های مالی، به عنوان ابزار اصلی در مدیریت ریسک بانک ها شناخته می شود. با این حال، این روش ها اغلب نمی توانند پیچیدگی های موجود در تعاملات اعتباری را به طور کامل مدل سازی کنند. برای غلبه بر این محدودیت ها، از شبکه عصبی مصنوعی استفاده می شود که توانایی پیش بینی دقیق تر و تطبیق با داده های غیرخطی را دارد. بدین منظور در پژوهش حاضر، ابتدا به بررسی ریسک اعتباری پرتفوی تسهیلات بانکی با استفاده از رویکرد اکچوئری پرداخته می شود؛ سپس با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون و با توجه به محدودیت های بانک در ارائه تسهیلات، ترکیب بهینه پرتفوی اعتباری تعیین می شود. نمونه مورد استفاده شامل تسهیلات اعطایی بانک به ۲۸۰ مشتری کلان خود در ۴ بخش صنعتی، خدماتی و بازرگانی، کشاورزی و ساختمان، در سال ۱۳۹۲ است.یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که پرتفوی بهینه شده با تمرکز بیشتر بر بخش کشاورزی، در مقایسه با پرتفوی فعلی بانک که عمدتاً بر بخش صنعت تمرکز دارد، می تواند بازدهی تعدیل شده بر اساس ریسک بهتری را ارائه دهد. در ترکیب پرتفوی بهینه به دست آمده، بیشترین سهم، به بخش کشاورزی مربوط است و بخش های خدماتی و بازرگانی، ساختمانی و صنعتی، به ترتیب در رده های بعدی قرار دارند. در حالی که در پرتفوی فعلی بانک، بیشترین سهم تسهیلات به بخش صنعتی مربوط است و بعد از آن، به ترتیب بخش های خدماتی و بازرگانی، کشاورزی و ساختمان قرار می گیرند. با بررسی پرتفوی تسهیلات نظام بانکی، مشاهده شد که در سال ۱۳۹۲ شواهد تجربی نیز نتایج مدل را تأیید می کند.نتیجه گیری: براساس یافته ها و تأیید فرضیه های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که استفاده از مدل اکچوئری برای تعیین ریسک اعتباری و سپس بهینه سازی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی، به بهبود فرایند بهینه سازی پرتفوی اعتباری بانک ها منجر می شود؛ از این رو بانک ها می توانند با بهبود ساختار پرتفوی خود از این طریق، ریسک های بالقوه را کاهش دهند و بازده مطمئن تری به دست آورند.
بهبود کیفیت تشخیص و شناسایی تصاویر رادار SAR با بکارگیری شبکه عصبی درافزایش ضریب امنیت فنون دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
115 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: در علوم نظامی استفاده از فناوری های مخابراتی بدلیل دریافت اطلاعات دشمن از راه دور حائر اهمیت بوده و سیستم رادار روزنه مصنوعی به عنوان رادار تصویر برداری است که توانایی شناسایی و جداسازی بالایی دارد. با توجه به ماهیت تشکیل تصاویر رادار روزنه مصنوعی، وجود نویز لکه به عنوان مهمترین عامل تخریب کیفیت این تصاویر و خطای تصمیم گیری می باشد.روش: براین اساس وجود یک مرحله پیش پردازش گر به منظور آشکارسازی و شناسایی داده ها و کاهش نویز لکه بسیار حائز اهمیت می باشد. هدف اصلی ارائه الگوریتمی توانمند بر پایه هوش مصنوعی در جهت بهبود تشخیص اهداف زمینی رادار SAR با الگوریتم های تشخیص اشیاء بوده که از طریق هواپیما یا ماهواره به منظور رصد نمودن اهداف زمینی ، اخذ شده استتجزیه و تحلیل: مدل پیشنهادی در مرحله پیش پردازش پس از کاهش اثر نویز لکه بر روی تصاویر رادار SAR به کمک فیلتر Lee، ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ بهبود تشخیص اهداف زمینی رادارSAR پرداخته می شودتحلیل نتایج: با استفاده از الگوریتم های YOLO و RCNN که الگوریتم RCNN در تشخیص تصاویر نویززدایی شده MSTAR با میانگین دقت 99.84% نسبت به YOLO با میانگین دقت 90.424% از عملکرد بهتری برخوردار می باشد، اما در تشخیص تصاویر نویزی MSTAR روش YOLO با میانگین دقت 80.875% نسبت به روش RCNN با میانگین دقت 61.49% از عملکرد بهتری برخوردار جهت شناسایی و بهبود تصاویر و افزایش ضریب اطمینان سیستم می باشد.
توسعه مدلی جامع جهت پیش بینی قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این مطالعه توسعه الگویی جامع برای پیش بینی قیمت سهام در بورس اوراق بهادار با به کارگیری شناسه های فنی، بنیادی، کلان اقتصادی و رفتاری با استفاده از رویکرد الگوسازی ساختاری تفسیری است.روش: در این پژوهش 54 معیار از چهار بعد ابعاد اصلی تأثیرگذار بر قیمت بورس تعیین شد و در اختیار خبرگان قرار داده شد. پس از آن با استفاده از روش دلفی فازی، 15 معیار مهم انتخاب و سپس با استفاده از روش الگوسازی ساختاری - تفسیری الگوی جامع تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین معیارها مشخص شده است. نوآوری: اگرچه در پژوهش های پیشین از تلفیق حداکثر دو بعد پیش بینی قیمت سهام استفاده شده، در این پژوهش سعی شده است هر بعد نماینده ای در پیش بینی قیمت سهام داشته باشد. از سوی دیگر در روش فازی میزان ابهامات به کمترین حد کاهش پیدا کند و الگوسازی ساختاری - تفسیری نمای شماتیک از میزان محرک بودن معیارها ارائه کرده است. نتایج: بر اساس یافته ها در الگوی الگوسازی ساختاری - تفسیری مشاهده می شود قیمت به سود هر سهم و شاخص جریان پول در انتهای سلسله مراتب قرار می گیرد و قدرت محرکه زیادی دارد. معیارهایی که در پایین سلسله مراتب قرار می گیرند عبارتند از نرخ ارز و اندیکارتور قدرت نسبی و میانگین متحرک نمایی که تأثیرپذیرترین شاخص ها هستند.
بهینه سازی ریسک یکپارچه در بانک براساس گزارشهای صورتهای مالی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶ (جلد ۳)
193 - 208
حوزههای تخصصی:
کنترل ریسک یکپارچه و بهینه سازی دارایی یک مسئله مهم در صنعت بانکداری است. سازمان ها در محیط پیچیده و متغیری فعالیت می نمایند. این شرایط باعث شده تا سازمان ها برای دستیابی به اهداف خود و کاهش اثر نامطلوب نوسانات، برای مدیریت ریسک نقدینگی، ریسک عملیاتی، ریسک اعتباری و همچنین ابعاد تعادل بین ریسک و بازدهی که با آن مواجهند، اهمیت زیادی قائل شوند. بنابراین مدیریت دارائیها و بدهی بانکها از موضوعات مهمی است که بسیاری از مدیران با آن برخورد داشته و چالشی عمده در مسیر حرکت شرکتها و خصوصاً موسسات مالی و بانکها بوده است.
تعامل «سیاست» و «خطمشیهای عمومی»: فرصتی برای پیشرفت یا چالشی برای مخدوش کردن عدالت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم تعامل میان سیاست (Politics) و خطمشی عمومی (Public Policy) و تأثیرات متقابل آنها برای ارتقای دانش خطمشیگذاری عمومی در ایران حائز اهمیت است، زیرا سیاست بهعنوان چارچوبی برای تعامل قدرت و ایدئولوژیها، بر فرایند خطمشیهای عمومی تأثیرگذار است، خطمشیهایی که به مثابه ابزارهایی عملی برای حل مسائل اجتماعی عمل میکنند. واکاوی تفاوتهای مفهومی این دو حوزه که یکی ابژه مطالعاتی علم سیاست و دیگری پدیده مورد مطالعه علوم خطمشی عمومی است و نقش سیاست در تعیین اهداف، محتوای خطمشیها و تأثیرگذاری بر نتایج آنها، محور این نوشته است. در همین راستا، بررسی مفاهیم «سیاستِ خطمشیگذاری عمومی» و «سیاستِ خطمشی عمومی» به جای «سیاستِ سیاستگذاری عمومی» و «سیاستِ سیاست عمومی» که به نظر، انتقال معنا را قدری دشوار میسازد نیز محل تأمل خواهد شد. در ادامه، چالشهایی مانند تأثیر منافع کوتاهمدت سیاسی، نابرابری در اجرای خطمشیها و نقش پوپولیسم در اولویتبندی مسائل، از جمله تبعات منفی سیاست برای خطمشی عمومی تحلیل خواهند شد. نویسنده مدعی است افزایش شفافیت، تقویت مسئولیتپذیری و همکاری میان بازیگران سیاسی، مسیرهایی برای بهبود فرایند خطمشیگذاری در سایه سیاست فراهم خواهد کرد. در پایان متذکر می شود که سلطه سیاست بر خطمشی می تواند فرصتی برای اقامه خطمشیهای عمومی پایدار، عادلانه و مبتنی بر شواهد باشد نه چالشی برای گسترانیدن بیعدالتی در کشور.
پایش نقش مهارت نرم بر تفکر انتقادی و رفتارهای نوآورانه مدیران سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
161 - 178
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش مهارت های نرم بر تفکر انتقادی و رفتار نوآورانه مدیران انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و از منظر روش شناسی، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران سازمان های دولتی می باشند. حجم نمونه با استفاده از روش حد اشباع نظری به تعداد 17 نفر در نظر گرفته شده است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش دیمتل انجام شده است. نتایج یافته ها نشان داد که تأثیرگذارترین عامل، خلاقیت و حل مسأله بر تفکر انتقادی است و از نظر شدت تأثیرگذاری مؤلفه های مهارت نرم، به ترتیب خلاقیت و حل مسأله، یادگیری مادام العمر، کارتیمی و گروهی، اخلاق حرفه ای و ارتباطات قرار دارند که بیشترین تأثیرگذاری را داشته اند. همچنین از میان مؤلفه های تأثیرگذار مهارت نرم، یادگیری مادام العمر مهم ترین عامل می باشد که تأثیر زیادی بر رفتار نوآورانه داشته است. به عنوان نتیجه کلی تحقیق یادگیری مادام العمر همچون موتور محرکه ای است که در صورت کارکرد مناسب می تواند باعث حرکت پرشتاب رفتار نوآورانه، اخلاق حرفه ای، ارتباطات و کار تیمی و گروهی و در نتیجه تفکر انتقادی گردد و موجب ارتقای سازمان در دنیای رقابتی امروزی شد.
طراحی مدل بازاریابی پایدار با رویکرد رفتار مصرف کننده در صنعت خودروی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۲۷
25 - 46
حوزههای تخصصی:
بازاریابی پایدار دغدغه اصلی مدیران صنعت خودرو برای تغییر رفتار مصرف کننده در راستای نیل به اهداف توسعه پایدار کشور است. مساله اصلی پژوهش حاضر آن است که چگونه می توان به وسیله بازاریابی پایدار، رفتار مصرف کنندگان در صنعت خودروی ایران را تحت تاثیر قرار داد. برای این منظور از روشی تفسیرگرایانه با رویکردی استقرایی استفاده شد. همچنین از نظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای است و از منظر شیوه گردآوری داده ها، یک پژوهش غیرآزمایشی (توصیفی) است. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح پژوهش کیفی استفاده گردید. جامعه مشارکت کنندگان شامل اساتید بازاریابی و مدیران صنعت خودروسازی کشور است. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و با هفده نفر به اشباع نظری دست پیدا شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه ISM استفاده گردید. نتایج کدگذاری بخش کیفی با روش هولستی و برآورد کاپای کوهن اعتبارسنجی شد. روایی پرسشنامه با روش صوری تایید و پایایی پرسشنامه نیز با برآورد ضریب همبستگی درونی مورد تایید قرار گرفت. تحلیل و کدگذاری متن مصاحبه ها با روش تحلیل کیفی مضمون (تِم) در نرم افزار MaxQDA 20 انجام شد. در بخش دوم نیز برای تعیین روابط سازه ها و طراحی مدل از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری و نرم افزار MicMac 6 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل محیطی، عوامل سازمانی و عوامل مشتری بر زیرساخت های پایداری تاثیر می گذارند. زیرساخت های پایداری با اثرگذاری بر راهبرد مصرف پایدار و مسئولیت اجتماعی منجر به رفتار مصرف پایدار می شود. رفتار مصرف پایدار نیز با اثرگذاری بر پایداری زیست محیطی، پایداری اقتصادی و پایداری اجتماعی به بازاریابی پایدار منتهی می گردد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی پارادایمی توسعه صنعتی و تجاری مبتنی بر شاخص های اقتصادی و مالی در شرکت نفت وگاز گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۱۲۸
97 - 122
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی پارادایمی توسعه صنعتی و تجاری مبتنی بر شاخص های اقتصادی و مالی در شرکت نفت وگاز گچساران انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی و از نظر طرح پژوهشی، یک پژوهش آمیخته می باشد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید دانشگاهی و مدیران ارشد شرکت نفت وگاز گچساران است که 15 نفر به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی شامل مدیران، سرپرستان و کارشناسان شرکت نفت وگاز گچساران است. حداقل حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش گراندد تئوری و در بخش کمی با روش حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته های این پژوهش نشان از تاثیرگذاری شرایط علی (منابع فناورانه، دانش صنعت نفت وگاز و فضای قانونی و سیاسی کشور) بر پدیده محوری (توانمندی های منابع انسانی، تکنولوژیکی و مالی) دارد. همچنین می توان نتیجه گرفت که شرایط بسترساز (شاخص مالی و شاخص اقتصادی) و شرایط مداخله گر (دیپلماسی تحریم) با اثرگذاری برروی راهبرد ها و اقدامات ( سیاست گذاری تجاری سازی دولت) به پیامد ها (توسعه صنعتی و تجاری کشور و تعاملات ملی و بین المللی) منتهی می شوند.
شناسایی شاخص های اعتبارسنجی و رتبه بندی مشتریان در تسهیلات خُرد در بانک خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
399 - 423
حوزههای تخصصی:
هدف: در بانک ها، مدیریت و اعتبارسنجی مشتریان، یکی از موارد حیاتی است و برای حفظ امنیت مالی و پایداری سازمان بانکی بسیار اهمیت دارد. یکی از چالش های اساسی در این حوزه، شناسایی شاخص های مناسب برای اعتبارسنجی و امتیازدهی به مشتریان است. چون اغلب این مشتریان به اطلاعات مالی و اعتباری دسترسی محدودی دارند و نمی توانند ضامن یا سوابق قرض دهی مناسبی ارائه کنند، تعیین شاخص های صحیح و قابل اعتماد بسیار چالش برانگیز است. همچنین، برای امتیازدهی به مشتریان، باید یک سیستم امتیازدهی مناسب و عادلانه وجود داشته باشد. این سیستم باید بتواند با در نظر گرفتن معیارهای اعتباری و رفتاری، مشتریان را در رده های مختلف قرار دهد و بر اساس عملکرد آن ها، به آن ها امتیازهای متناسب اختصاص دهد. علاوه براین، نیاز به توسعه روش هایی برای ارزیابی و پایش مشتریان در طول زمان نیز وجود دارد. هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های اعتبارسنجی و رتبه بندی مشتریان در تسهیلات خُرد در بانک خاورمیانه است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی زمینه ای و از نظر روش اکتشافی است. جامعه آماری آن، کلیه مشتریان خُرد بانکداری دیجیتال بانک خاورمیانه بودند که درخواست دریافت تسهیلات کم بهره ۲ درصد سالانه با نرخ جریمه ۶ درصد را داشتند. روش های آماری در این پژوهش، در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. در بخش آمار توصیفی، برخی فاکتورهای شخصیتی همچون سن، جنسیت، تحصیلات، کسب وکار، وضعیت بدهی جاری نظام بانکی، وضعیت چک های برگشتی، وضعیت پول شویی، مانده موجودی حساب بانکی (بانکینو)، سوابق تراکنش های بانکی، مکان جغرافیایی (محل زندگی و کار)، مدل گوشی همراه و سیستم عامل گوشی و رتبه اخذ شده از سامانه شرکت مشاوره رتبه بندی اعتباری ایران و... تجزیه وتحلیل و از طریق جدول و نمودارها بررسی شدند. الگوریتم های نایو بیز، متا، Attribute Selected Classifier و الگوریتم j۴۸ اجرا و از نرم افزار وکا برای رده بندی معیارها و ایجاد الگو استفاده شد. افزون بر این، به منظور ارزیابی نهایی مدل اعتبارسنجی و رتبه بندی مشتریان تسهیلات خُرد بدون پشتوانه، از آزمون تی در سطح ۰/۲۵ استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که اگر فردی برای درخواست وام مراجعه کند، بانک باید به شاخص هایی توجه کند و بر اساس آن شاخص ها، در خصوص پرداخت یاعدم پرداخت وام تصمیم گیری کند. از این رو به فردی که تمام یا بخش عمده ای از این شاخص ها را دارد، می توان وام پرداخت کرد یا از متقاضی، وثیقه مناسب گرفت. این شاخص ها عبارت اند از: ۱. تسویه وام های قبلی شخص در بانک اعطا کننده، ۳۰ روز و ۶۰ روز بعد از سررسید وام انجام شده باشد؛ ۲. مبلغ تسهیلات دریافت شده این شخص، بالاترین مبلغ وام قابل پرداخت باشد؛ ۳. وضعیت وام های قبلی شخص در سایر بانک ها تسویه شده باشد؛ ۴. مبلغ وام درخواستی هر چه بالاتر باشد، بهتر است؛ ۵. سن فرد بالاتر از میان سال باشد؛ ۶. مدرک فرد کارشناسی، دیپلم و زیر دیپلم نباشد؛ ۷. امتیاز فرد بالای ۴۰ باشد؛ ۸. سیستم عامل گوشی فرد اندروید نباشد؛ ۹. مدل گوشی فرد سامسونگ یا شیائومی نباشد؛ ۱۰. بررسی های مربوط به وضعیت پول شویی فرد منفی باشد.
نتیجه گیری: بانک ها باید در این استراتژِی (تسهیلات خُرد بدون پشتوانه) به اشخاصی تسهیلات بدهند که قبل از وارد شدن به هرگونه رابطه اعتباری جدید، درباره آن ها کاملاً شناخت داشته باشند. داده های لازم را از آن ها جمع آوری کنند و از حسن اعتبار و شهرت آن ها اطمینان یابند. بانک باید اطلاعات کامل و جامعی در خصوص وام گیرنده دریافت کند؛ به نحوی که این اطلاعات قابل اتکا باشد؛ زیرا اعطای تسهیلات به اندازه سودآوری، می تواند بانک را متحمل ریسک کند.
Improving the Cross-Domain Classification of Short Text Using the Deep Transfer Learning Framework(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
With the advent of user-generated text information on the Internet, text sentiment analysis plays an essential role in online business transactions. The expression of feelings and opinions depends on the domains, which have different distributions. In addition, each of these domains or so-called product groups has its vocabulary and peculiarities that make analysis difficult. Therefore, different methods and approaches have been developed in this area. However, most of the analysis involved a single-domain and few studies on cross-domain mood classification using deep neural networks have been performed. The aim of this study was therefore to examine the accuracy and transferability of deep learning frameworks for the cross-domain sentiment analysis of customer ratings for different product groups as well as the cross-domain sentiment classification in five categories “very positive”, “positive”, “neutral”, “negative” and “very negative”. Labels were extracted and weighted using the Long Short-Term Memory (LSTM) Recurrent Neural Network. In this study, the RNN LSTM network was used to implement a deep transfer learning framework because of its significant results in sentiment analysis. In addition, two different methods of text representation, BOW and CBOW were used. Based on the results, using deep learning models and transferring weights from the source domain to the target domain can be effective in cross-domain sentiment analysis.
ارائه الگوی توسعه پایداری بانک صادرات ایران بر مبنای اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
199 - 222
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی توسعه پایداری بانک صادرات ایران بر مبنای اخلاق حرفه ای انجام شده است. تحقیق حاضر از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی می باشد، بر این اساس ابتدا با استفاده از رویکرد کیفی ابعاد، مولفه ها و شاخص های عوامل دخیل در الگوی توسعه پایداری بر مبنای اخلاق حرفه ای در حوزه مدیریت منابع انسانی شناسایی و مدل اولیه تحقیق طراحی شده است، در گام بعدی، براساس اطلاعات به دست آمده از مرحله قبل، نسبت به اعتبارسنجی مدل اقدام شد (رویکرد کمی). مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل خبرگان و مدیران و کارشناسان ارشد توسعه پایداری و اخلاق حرفه ای در شبکه بانک صادرات ایران بودند. تجزیه وتحلیل داده های حاصل از هر مصاحبه عمیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و طبقه ای ادامه یافت و تا سطح اشباع نظری و کفایت داده ها ادامه یافت. بدین ترتیب نمونه ای متشکل از 17 نفر خبره برای مصاحبه دعوت شدند. جامعه مورد مطالعه در پژوهش کمی، یعنی برای سنجش و تایید برازش مدل، مدیران و معاونان و کارشناسان ارشد آن ها که سال ها در امور مختلف عرصه خدمات بانکداری صاحب تجربه و دانش و مهارت هستند که از این میان نمونه ای متشکل از 400 نفر انتخاب شد. گردآوری داده ها در دو بخش کیفی و کمی به ترتیب با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه انجام شده است. تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا و در بخش کمی با روش های مدل سازی ساختاری تفسیری و حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی. آل. اس انجام شده است. عواملی شامل عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل زیست محیطی، عوامل استراتژیک، عوامل اخلاق حرفه ای، افشای پایداری، مدیریت منابع انسانی سبز، مدیریت زنجیره تأمین، خلق ارزش پایدار، و عوامل روانی به عنوان مضامین اصلی الگوی توسعه پایداری با رویکرد اخلاق حرفه ای در بانک صادرات شناسایی شدند. یافته های بخش کمی ضمن تایید فرضیه های تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی از اعتبار مطلوبی برخوردار است.
Content Marketing Scientific Articles in the WOS: A Bibliometric Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۸, Winter & Spring ۲۰۲۴
47 - 77
حوزههای تخصصی:
Purpose: Despite the widespread diffusion and interest aroused by content marketing, little attention has been paid until this moment to building a framework that presents the main currents and studies of the field. Hence, the main aim of this study was to cover this gap by analyzing bibliographic information as complementary sources and enable a wider understanding and grasp of the content marketing field.Method: For this purpose, a bibliometric study of the publications indexed in Web of Science (WoS) between 1985-2022 was conducted. The search process used in this review was informed by PRISMA guidelines. During the search process, a set of 371 documents (research and review articles) were obtained. Also, the bibliometrix R-package and VOSviewer software were used for quantitative analysis and visualizing bibliometric networks.Findings: The descriptive statistics showed that content marketing studies have rapidly grown since 2011. The US and Spain are the countries with the most publications of the field. The most prominent journal concerning content marketing research is Brand Journalism (with 11 articles), and the most prolific author is Bull A (with 11 articles).The results of the thematic analysis showed that ‘digital marketing’ and ‘brand storytelling’ are emerging themes and have replaced ‘content marketing’. The co-word analysis of author’s keywords defines 8 clusters: 1) platforms and techniques 2) content marketing concepts, 3) influencer marketing and advertising, 4) digital and social media marketing, 5) brand management and brand storytelling, 6) brand journalism, 7) private and native media, and 8) corporate and public communication.Conclusion: Simultaneously with the development of content creation platforms, these platforms have been welcomed in the field of content marketing. Content preparation has undergone changes in recent years. The style of information content based on news and specialized knowledge has shifted its focus to storytelling and narrative messages from the brand. This paper introduces the main areas of interest and possible gaps. It also contributes to the body of knowledge by providing a comprehensive overview of content marketing literature.
ارتباط بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی و ارزش شرکت با تأکید بر دوره تصدی مدیرعامل
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱ (جلد ۱)
235 - 252
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکت معمولاً به عنوان یک مدل تجاری تعریف می شود که در آن شرکت ها به جای در نظر گرفتن سود اقتصادی، نگرانی های اجتماعی و زیست محیطی را در عملیات تجاری و تعاملات خود با سهامداران خود ادغام می کنند. نگرانی اصلی ذینفعان توجه به منافع آن ها و در نتیجه ایجاد ارزش برای آن ها است. مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی می تواند منافع تمامی گروه های ذینفعان را شامل شود. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی و ارزش برای شرکت با تأکید بر دوره تصدی مدیرعامل است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و با روش نمونه گیری هدفمند 133 شرکت در نمونه آماری قرار گرفته اند. دوره زمانی پژوهش سال های 1391 تا 1401 است. ارزش شرکت با استفاده از معیار؛ نسبت کیو توبین، نرخ بازده دارایی ها و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام اندازه گیری شد. مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی نیز با استفاده از چک لیست آقایی و کاظم پور(1395) مورد سنجش قرار گرفت. دوره تصدی مدیرعامل نیز از طریق تعداد سال های متوالی مدیریت یک شرکت سنجش گردید. نتایج نشان می دهد، بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها و ارزش شرکت(کیوتوبین) ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. در حالی که بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها و ارزش شرکت(بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام) ارتباط معناداری وجود ندارد. همچنین دوره تصدی مدیرعامل وقتی زیاد باشد می تواند مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت را افزایش داده و در نتیجه منجر به افزایش ارزش بازار شرکت(کیو توبین) می شود.
تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت و توانایی مدیریت بر ارزش شرکت با در نظر گرفتن نقش سودآوری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر سودآوری بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و توانایی مدیریت بر ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. به منظور دستیابی به هدف فوق، اقدام به تدوین چهار فرضیه اصلی شد. بر این اساس به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، نمونه ای متشکل از 171 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1397 الی 1401 انتخاب شد. جهت آزمون فرضیه های پژوهش نیز از مدل رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، جمع آوری داده ها کمی و پس رویدادی و از نظر تجزیه وتحلیل توصیفی همبستگی می باشد. یافته های پژوهش نشان داد مسئولیت اجتماعی شرکت و توانایی مدیریت بر ارزش شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد، یعنی افزایش مسئولیت اجتماعی شرکت و توانایی مدیریت، افزایش ارزش شرکت را به دنبال دارد؛ علاوه بر این، نتایج بیانگر این است که سودآوری رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و توانایی مدیریت بر ارزش شرکت را تقویت می کند.
تاثیر حسابداری مدیریت استراتژیک بر استراتژی کسب و کار و تغییرات سازمانی در شرکت تولید مانتو گلدیس
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی حسابداری مدیریت استراتژیک بر استراتژی کسب و کار و تغییرات سازمانی در شرکت تولید مانتو گلدیس پرداخته است. تحقیق حاضر کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- همبستگی، با استفاده از ابزار پرسشنامه مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است. با توجه به حجم جامعه در دسترس (تقریباً 110 نفر)، حداقل حجم نمونه انتخابی با استفاده از فرمول کوکران تعداد 85 نفر شد. جهت افزایش اعتبار تحقیق تعداد 100 پرسشنامه توزیع که از این میان تعداد 93 پرسشنامه دریافت و مبنای تحلیل آماری واقع گردید. جهت آزمون فرضیه ها از مقدار احتمال حاصل از برازش مدل در حالت معنی داری پارامترها استفاده شد. مناسبت مدل پیشنهادی جهت تبیین فرضیه ها در حالت تخمین استاندارد و معنی داری پارامترها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی آل اس بررسی گردید و مورد تأیید واقع شد. نتایج حاصله نشان داد: حسابداری مدیریت استراتژیک بر استراتژی کسب و کار و تغییرات سازمانی در شرکت تولید مانتو گلدیس تاثیر معناداری دارد.
بررسی تاثیر سهام مدیریتی بر نوسان در سودها و اقلام غیر تعهدی در شرکتها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲ (جلد ۲)
272 - 283
حوزههای تخصصی:
سود گزارش شده از جمله اطلاعات مالی مهمی است که در هنگام تصمیم گیری توسط افراد در نظر گرفته می شود،همچنین اقلام تعهدی آسانتر از جریانات نقدی دستخوش تغییر و دستکاری می شوند، از این رو مدیریت می تواند منجر به افزایش زمینه اشتباهات در اقلام تعهدی گردد. حاکمیت شرکتی با مکانیزم های برون سازمانی ومکانیزم های درون سازمانی می تواند منجر به افزایش قابلیت اتکاﺀ اطلاعات، ازجمله کیفیت سود و در نتیجه افزایش اعتماد سرمایه گذاران گردد. چارچوب های نظری مطرح شده درباره مکانیزم های درون و برون سازمانی، مالکیت مدیریت(مالکیت سهام مدیریت) را به عنوان یکی از مولفه های نظارتی درون سازمان معرفی می کند. یکی از راه حل هایی که از طریق آن، حاکمیت شرکتی می تواند اثر با اهمیتی به ثبات سود و کیفیت اقلام تعهدی حسابداری داشته باشد، آن است که مکانیزم های قوی حاکمیت شرکتی باید انگیزه ها یا فرصت های مربوط به مدیریت سود راکاهش دهد و در نتیجه به کاهش سطح اشتباهات در اقلام تعهدی و افزایش ثبات سود گردد.بنابر این هدف این تحقیق بررسی تاثیر سهام مدیریتی بر نوسان در سودها و اقلام غیر تعهدی در شرکتها میباشد.باتوجه به فرضیه های مطرح شده در این تحقیق،مشخص گردید که اقلام غیر نقدی در مقایسه بااقلام نقدی از ثبات کمتری برخوردار می باشند و اقلام غیر نقدی با قابلیت اتکای کمتر در مقایسه با اقلام نقدی با قابلیت اتکای بیشتر ازثبات کمتری برخورداراست. همچنین ارتباط بین تاثیر سهام مدیریت بر نوسان در سودها غیر خطی می باشد.می باشد.