مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
تحقیق آمیخته
حوزه های تخصصی:
وجود بازاری بزرگ برای صنعت بیمه، از سویی و میزان پایین ضریب نفوذ بیمه در کشور ما از دیگر سو، موجب بهره گیری از مفهوم مدیریت زنجیره تقاضا برای کاوش در ارزش از نگاه مشتریان به عنوان عنصر کانونی مفهوم مدیریت زنجیره تقاضا، و سپس تبیین و طراحی این سیستم با استفاده از روش نگاشت علی در این پژوهش شد. مسئله ی مورد بررسی در پ ژوهش حاضر، لزوم توجه به ترجیحات و تمایلات مشتریان در بازار، به منظور کسب مزیت رقابتی و کاوش در زنجیره تقاضا برای فهم تقاضاهای مشتریان، و ترجمه آن ها به محصولات و خدمات جدید است. با توجه به اینکه مفهوم مدیریت زنجیره تقاضا همه ی فرآیندهای تقاضا را در بر می گیرد و قصد دارد که فرآیندهای محور تامین و تقاضا را در عبارت ارزش پیشنهادی به مشتری یکپارچه کند، در این مقاله سعی شده است بر مبنای رویکرد تحقیق آمیخته، یک مدل مفهومی برای تبیین مفهوم مدیریت زنجیره تقاضا در صنعت بیمه توسعه داده شود. پس از بیان موضوع پژوهش در بخش مقدمه، ابتدا مفهوم مدیریت زنجیره تقاضا تبیین شده است در ادامه فرآیند اجرایی به گارگرفنه شده تشریح شده است در این فرآیند نخست با رویکرد تحلیل کمی ارزش ازنگاه مشتریان سنجیده و در چهار بخش طبقه بندی گردید سپس بر مبنای رویکرد کیفی، با استفاده از روش نگاشت علی مدل سازی مدیریت زنجیره تقاضا انجام شده است. خروجی نهایی این پژوهش مدل توسعه داده شده مدیریت زنجیره تقاضا بر اساس نقشه ادغامی خبرگان می باشد.
تحقیق آمیخته، حلقه مفقوده ای در تحصیلات تکمیلی آسیب شناسی آن در حوزه علوم انسانی در دانشگاه محقق اردبیلی ( پژوهش آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی چرایی استفاده محدود از تحقیق آمیخته در دوره تحصیلات تکمیلی مربوط به حوزه علوم انسانی در دانشگاه محقق اردبیلی بود. برای نیل به این هدف از مطالعه موردی استفاده شد که در ابتدا داده های کیفی و سپس براساس یافته های آن، داده های کمّی نیز گردآوری و تحلیل شدند. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی و اساتید دانشکده علوم انسانی، علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه محقق اردبیلی بود که در بخش کیفی و با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد هشت نفر تحت مصاحبه قرار گرفتند و از بین جامعه 95 نفری، تعداد 61 نفر در مرحله کمّی به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه بدون ساختار بود که از روش بازخورد مشارکت کننده برای اعتباریابی آن استفاده شد و در بخش کمّی نیز پرسشنامه محقق ساخته بود که ضریب آلفای کرونباخ آن 92/0 بود. به منظور تحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوای استقرایی مبتنی بر کدگذاری باز استفاده شد و در بخش کمّی نیز از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که پیچیده بودن ماهیت طرح تحقیق آمیخته، ناآشنایی محققان به طرح تحقیق آمیخته (عوامل تأثیرگذار درونی)، نیازهای فصلنامه ها و ماهیت رشته های علمی (عوامل تأثیرگذار بیرونی) از دلایل استفاده محدود از روش آمیخته است. همچنین، یافته ها نشان داد که ماهیت رشته های علمی بیشترین تأثیر را در استفاده از روش آمیخته دارد.
شناسایی و اولویت بندی موانع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی انجام گرفت. این پژوهش از نوع آمیخته بود. در بخش کیفی جامعه ی آماری پژوهش، اساتید دانشگاه علوم پزشکی و محقق اردبیلی بودند. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد و با کدگذاری باز، محوری و انتخابی موانع تعیین گردیدند. در بخش کمی نیز با استفاده از پرسشنامه ی ماحصل کار کیفی وضعیت موانع تجاری سازی تحقیقات از نظر 120 دانشجوی تحصیلات تکمیلی تعیین شد. نتایج 66 گزاره مفهومی اولیه با 23 مقوله فرعی و 6 گزاره مقوله ای اصلی را به عنوان موانع تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی نشان داد و روابط بین آن ها در قالب الگوی ساختاری ارائه شد. همچنین نتایج آزمون کای اسکوئر و فریدمن نشان داد که عامل های سرمایه و زیرساخت ها، ساختاری و اطلاعاتی، جو و فرهنگ دانشگاهی، دانشی و بلوغ حرفه ای، قانونی و اقتصادی و بودجه ای به ترتیب اولویت به عنوان موانع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی شناسایی شده است. موانع پیش روی تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی دانشگاه های علوم پزشکی و محقق اردبیلی دارای ابعاد چندگانه اند و مرتفع نمودن این موانع نیازمند راهکارهای تخصصی می باشد.
بررسی ابعاد فساد آکادمیک در نظام آموزش عالی: یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش مطالعه و شناسایی ابعاد و مولفه های فساد آکادمیک در آموزش عالی ایران است. روش شناسی: رویکرد پژوهش از نوع آمیخته است که از طرح اکتشافی (ابزارسازی) بهره گرفته شده است. در بخش کیفی از روش تحقیق نظریه داده بنیاد بهره گرفته شد. میدان تحقیق در این بخش شامل اساتید حوزه آموزش عالی در دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، صنعتی امیرکبیر، کردستان و دانشگاه سمنان بودند که از این میان با استفاده از روش نمونه گیری نظری، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب و داده ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد. تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و منتخب و با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA انجام شد. در نهایت مضامین و مقوله های اصلی بر اساس الگوی سه بعدی شرایط / فرآیند / پیامد استخراج و مدل نظری حاصل از داده ها ترسیم گردید. بخش کمی با استفاده از روش توصیفی و با بهره گیری از پیمایش انجام شد. در بخش کمی جامعه آماری شامل استادان و صاحب نظران در دانشگاه های مذکور بودند که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، به ترتیب دانشگاه، دانشکده ها و گروه های آموزشی به عنوان خوشه انتخاب و پرسشنامه ها به صورت کاملا تصادفی در بین خوشه های منتخب اجرا شد. در این بخش، بعد از طراحی ابزار پرسشنامه بر اساس یافته های بخش اول، آزمون نرمال بودن داده ها انجام و از روش تحلیل عامل تاییدی برای روایی پرسشنامه استفاده شد که این کار برای بخش مفهوم فساد؛ عوامل موثر بر فساد علمی و همچنین پیامدها انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که مضامین و مقوله های مربوط ابعاد مفهومی فساد آکادمیک عبارت از ابعاد ساختاری؛ ابعاد غیرساختاری- علمی می باشند. هم چنین مقوله های اصلی فساد آکادمیک در بعد شرایط علی؛ شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر ترسیم و در نهایت، پیامدهای حاصله هم استخراج گردید. نتایج نشان می دهد که در بعد ساختاری- اداری، عامل توسعه کمی آموزش عالی با میانگین (4.0489) بیشترین اهمیت را دارند و در بعد غیرساختاری- علمی، سرقت ادبی با میانگین (4.0326)؛ بیشترین نوع فساد علمی و جعل با میانگین (3.6304) کمترین نوع از این گونه است. هم چنین در بین عوامل علی، مکانیسم های تولید علم با میانگین (15.7011) ؛ در عوامل زمینه ای، آموزش عالی توده ای و مدرک گرایی با میانگین (15.7880) و در بین عوامل مداخله گر، ساختارهای معیوب و فساد اداری در بخشی ازبدنه اجرایی با میانگین (11.6739) بیشترین اهمیت را دارند. . نتیجه گیری: نتایج پژوهش منعکس کننده ابعاد فساد آکادمیک در آموزش عالی کشور است و حاوی نکات ارزشمندی برای تصمیم گیران و سیاست گذاران این عرصه است.
ارزیابی شاخص های تاب آوری کالبدی بافت های فرسوده در برابر زلزله (مطالعه موردی: محله قلعه شهرستان دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شهرها به عنوان گسترده ترین ساخته دست بشر، همواره در معرض بلایا و سوانح طبیعی و انسانی بسیاری بوده اند. در این میان، زلزله اغلب تلفات جبران ناپذیری را بر این سکونتگاه ها و به ویژه بافت های فرسوده آن تحمیل کرده که لازم است تا مفهوم تاب آوری برای کاهش آثار زیانبار زلزله بیشتر مورد توجه قرار گیرد. هدف: در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی شاخص های تاب آوری کالبدی بافت های فرسوده در برابر زلزله های احتمالی صورت گرفته است.روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش آمیخته و در دو فاز کیفی و کمی است . فاز کیفی، با استفاده از روش شناسی نظریه داده بنیاد و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با24 نفر از خبرگان انجام شده است. در فاز کمی از آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شده است. در انتها نیز به منظور شناخت بیشتر از وضعیت شاخص های تاب آوری کالبدی، از طریق برداشت میدانی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه های مربوط به شاخص های تاب آوری کالبدی ارائه شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: منطقه پژوهش محله قلعه در شهرستان دزفول واقع در شمال استان خوزستان بوده است.یافته ها: تحلیل داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام پذیرفت و به ظهور 97 کد باز، 18 مفهوم در قالب 4 مقوله اصلی منجر گردید. نتایج نشان داد تاب آوری کالبدی بافت های فرسوده در برابر زلزله در محله قلعه شامل چهار مؤلفه افزونگی، تنوع، اتصال و استحکام می باشد.نتایج: بررسی وضعیت شاخص ها و مؤلفه های تاب آوری کالبدی محله قلعه شهرستان دزفول در برابر زلزله از دیدگاه کارشناسان، حاکی از این بود که تاب آوری کالبدی محله قلعه شهرستان دزفول و مولفه های آن در سطح نامناسبی قرار دارند و از نظر سطح تاب آوری، مولفه اتصال در رتبه اول، مولفه تنوع در رتبه دوم، مولفه افزونگی در رتبه سوم و مولفه استحکام در رتبه چهارم قرار دارد.
ارایه الگویی برای اجرای اثربخش خط مشی خصوصی سازی دربخش صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
287 - 312
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق ارایه مدل اجرای اثربخش خط مشی خصوصی سازی </sup>در بخش صنعت است. این تحقیق برحسب هدف، کاربردی وبرحسب روش جمع آوری وتحلیل داده ها، از نوع آمیخته(آمیخته-اکتشافی) محسوب می شود. برای ارایه این مدل، الگوریتمی طراحی و مراحل کار برآن اساس انجام شد. دربخش کیفی، ابتدا ادبیات موضوع و مطالعات مشابه، تحلیل وعوامل اجرای اثربخش منتج ازادبیات مشخص شد. ازطرف دیگر، 8 نفر ازصاحب نظران وخبرگان دست اندرکار درتدوین و اجرای خط مشی خصوصی سازی در سال های اخیر با روش گلوله برفی انتخاب ومصاحبه انجام شد. داده های مصاحبه، باروش تفسیری تحلیل وعوامل مؤثر براجرای اثربخش خط مشی خصوصی سازی منتج ازمصاحبه مشخص شد. عوامل به دست آمده ازادبیات ومصاحبه تحلیل وتلفیق گردید و مدل اولیه تدوین شد. در بخش کمی، جامعه آماری150نفری؛ شامل کارشناسان، صاحبنظران و افراد درگیر در خصوصی سازی تعریف و به شکل تصادفی سیستماتیک برمبنای جدول مورگان 120نمونه انتخاب شد. دراین بخش عوامل و مدل اولیه به دست آمده ازبخش کیفی موردتحلیل و اعتباریابی قرارگرفت. بدین منظور، ابتدا باروش خوشه بندی سلسله مراتبی، نسبت به خوشه بندی عوامل اقدام شد و برمبنای مدل اولیه، سؤالاتی طرح و بر آن اساس، پرسشنامه تدوین گردید و پس از اطمینان از روایی و پایایی پرسشنامه، داده هاجمع آوری شد. نرمال بودن دادهها باآزمون کولوموگروف-اسمیرنوف بررسی شد؛ به دلیل نرمان نبودن از آزمون دوجمله استفاده و به سؤالات پاسخ داده شد و مدل اولیه مورد تأیید قرارگرفت. همچنین اعتبارمدل بااستفاده ازتحلیل عاملی تأییدی نیز مورد بررسی و تأیید قرارگرفت. این مدل، براساس تحلیل اقدامات اجرا شده دراجرای خط مشی خصوصی سازی درایران پس از ایجاد سازمان خصوصی سازی در دوره زمانی 1380 تا 1398 پیشنهاد شده است.
شناسایی شایستگی های کلیدی مدیران در راستای تحقق تعالی منابع انسانی در شرکت های تولید لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
1 - 24
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از پیش نیازهای اجرای طرح های تعالی منابع انسانی برخورداری مدیران از شایستگی های مورد نیاز است. این پژوهش به شناسایی شایستگی های کلیدی مدیران در راستای تعالی منابع انسانی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش به روش آمیخته متوالی (کیفی-کمی) در سه مرحله انجام شده است. در مرحله اول برای شناسایی شایستگی های مدیران از روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شده است. مصاحبه شوندگان این مرحله شامل 18 نفر از مدیران در 8 شرکت تولیدکننده لوازم خانگی در ایران بودند. در مرحله دوم تحقیق برای تعیین میزان اهمیت این شایستگی ها از روش دلفی استفاده شد. در مرحله سوم به منظور سنجش میزان تأثیر این شایستگی ها بر معیار نتایج تعالی منابع انسانی از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. در این مرحله 114 واحد درون سازمانی و 114 مدیر هر یک از این واحدها به روش تمام شمار مورد پیمایش قرار گرفتند. یافته ها: به منظور اثربخشی استقرار نظام تعالی منابع انسانی 16 شایستگی کلیدی برای مدیران در پنج حوزه شایستگی های فردی، شایستگی های ارتباطی- اجتماعی، شایستگی های مدیریت و رهبری، شایستگی های استراتژیک و شایستگی های مکمل شناسایی شدند. نتیجه گیری: توسعه میزان برخورداری مدیران از این شایستگی های کلیدی می تواند به تسهیل پیشبرد طرح های تعالی منابع انسانی در سازمان یاری رساند.
شناسایی و رتبه بندی رفتارهای مدیران به منظور کاهش چالش های روان شناختی منابع انسانی در موقعیت بحرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
56 - 72
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: احتمال بروز بحران های گوناگون، همواره سازمان ها را با چالش هایی روان شناختی درگیر می کند. در چنین موقعیتی، رفتار مناسب مدیران هنگام مواجهه با این چالش ها، به سازمان و کارکنان یاری می رساند تا بتوانند به شکل مؤثری با این بحران ها مقابله کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی رفتارهای مدیران به منظور کاهش چالش های روان شناختی منابع انسانی در موقعیت بحرانی اجرا شده است.
روش: این پژوهش به روش آمیخته متوالی (کیفی کمی) اجرا شده است. در بخش کیفی، برای شناسایی رفتار مدیران، از روش روایت پژوهی استفاده شده است. مشارکت کنندگان این مرحله، شماری از مدیران بخش های دولتی و خصوصی بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. در مرحله دوم، برای اولویت بندی این رفتار از دیدگاه کارکنان، از روش دلفی، نرم افزار اس پی اس اس و آزمون کندال استفاده شد.
یافته ها: در مرحله کیفی 30 رفتار سازنده مدیران در رویارویی با چالش های روان شناختی کارکنان در موقعیت بحرانی شناسایی شد که از میان آن ها رفتار حمایتگرانه، رفتار مداراگرانه، رفتار منصفانه، شفافیت عاطفی و ارتباطی و رفتار محترمانه، به ترتیب از دیدگاه کارکنان اهمیت بیشتری داشتند.
نتیجه گیری: هنگام بروز بحران در سازمان، مدیران می توانند با انجام این رفتارهای سازنده، چالش های روان شناختی کارکنان را کاهش دهند و جریان های منفی و تهدیدها را به موقعیت های توانمندساز کارکنان تبدیل کرده و در مدیریت بحران های سازمانی موفق عمل کنند.
طراحی و اعتبارسنجی مدل بازاریابی الکترونیک در صنعت گردشگری (مورد مطالعه: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
67 - 85
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت به کارگیری بازاریابی الکترونیک برای معرفی جاذبه ها و با توجه به پتانسیل بالای گردشگری استان یزد، این مقاله با هدف طراحی و اعتبارسنجی مدل بازاریابی الکترونیک در صنعت گردشگری استان یزد انجام شدهاست.پژوه ش حاضر، ب ا رویک رد آمیخت ه و ب ه روش ترکیب ی ی ا میک س مت د انج ام ش ده اس ت.در این پژوهش،با بهره گیری از روش تحقیق تحلیل تماتیک و انجام مصاحبه با چهاردهنفر از خبرگان صنعت گردشگری استان، عوامل مؤثر در بازاریابی الکترونیک در صنعت گردشگری استان یزد شناسایی و دسته بندی می شوند.نتایج مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل و بخش کمّیبامدل سازی معادلات ساختاری آزمون شدند.با انجام کدگذاری اولیه در کدگذاری باز، درمجموع 679 کد شناسایی شدندکه با غربالگری کدهای اولیه به 56 مفهوم رسیدند و در قالب 12 مقوله اصلی در کدگذاری متمرکز طبقه بندی شدند که عبارت اند از:زیرساخت فنّاورانه، برنامه ریزی راهبردی، فراگیری تجارت الکترونیکی، پتانسیلبالایگردشگریاستان، اهمیتارائهاطلاعات گردشگری، بازاریابی الکترونیکی، شناختجاذبه های گردشگری، برندسازی، کاهش هزینه دسترسی به بازار هدف، رشد و رونق گردشگری، اشتغال زایی، وافزایش توان رقابتی. نتایج حاصل از مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که اثر همهمتغیرهای مستقل برتوسعه بازاریابی الکترونیکی در صنعت گردشگری استان یزد مثبت و معنادار بوده است. درنتیجهمدل حاصل از این پژوهش، می تواند در توسعهبازاریابی الکترونیک در صنعت گردشگری کشور کارآمد باشد. همچنین شاخص های به دست آمده به پژوهشگران و سیاست گذاران در اجرایی کردن بازاریابی الکترونیک در صنعت گردشگری یاری خواهد رساند.
بررسی و شناسایی عوامل مؤثر در فرآیند «توسعه دانشگاهی» دردانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر و تحول در سیستم پویای دانشگاه و توسعه متعادل و نظام مند آن، نیازمند تفکر و عمل برنامه ریزی و مدیریت و سازگاری با محیط درون سازمانی و محیط بیرونی دانشگاه به منظور پاسخ گویی به نیازهای جامعه در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. از دیدگاه های مختلفی می توان به بحث در مورد «توسعه دانشگاهی» وآموزش عالی پرداخت. بدین جهت، بررسی و شناخت عوامل تأثیر گذار در فرآیند توسعه دانشگاهی می تواند نمایی از این تبیین ها را ترسیم نماید. با این هدف، این تحقیق با روش کیفی از نوع اکتشافی و گروه کانونی صورت گرفته است. نمونه تحقیق را 16 نفر از خبرگان کلیدی(7 نفر) و رؤسای دانشگاهی(9 نفر)تشکیل می دهندکه دارای تجربه مدیریتی و مطالعاتی در این حوزه داشته اند. داده های کیفی از طریق مصاحبه های عمیق و اکتشافی و یک گروه کانونی بدست آمد و با بهره گیری از کد گذاری باز و محوری براساس رویکرد نظریه داده بنیاد و روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل گردید. طبق یافته های بدست آمده از این مطالعه، مقوله ها و عوامل اصلی و فرعی مؤثر در توسعه دانشگاه های دولتی در کشور از نگاه مشارکت کنندگان در مصاحبه ها تشخیص و طبقه بندی گردیدکه شامل؛ 7عامل درون دانشگاهی، 3 عامل محیط محلی و منطقه ای، 4 عامل محیط سطح ملی و کلان، 2عامل محیط بین المللی و همچنین 4 عامل زمینه ای و زیر ساختی(تسهیل گر) می باشد. از نظر میزان اهمیت از نگاه مشارکت کنندگان عامل های؛ ملاحظات سیاسی محیط محلی و منطقه، پاسخ گویی به نیازها وتقاضای جامعه، ملاحظات دولت، فرآیند تصمیم گیری در توسعه دانشگاه، تعامل برنامه های کلان آموزش عالی و سیستم های اقتصادی- اجتماعی، مدیریت و رهبری، اعتبارات و منابع مالی دولتی و استقلال دانشگاهی از جمله عامل هایی هستند که دارای بیشترین بسامد بوده و از اهمیت بیشتری نسبت به سایر عوامل در توسعه دانشگاهی برخوردارند.