فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳ (جلد ۳)
127 - 132
حوزههای تخصصی:
حسابداری خلاقانه به استفاده از تکنیک های حسابداری برای تغییر یا بهبود وضعیت ظاهری گزارش های مالی شرکت ها بدون نقض قوانین حسابداری اشاره دارد. این پدیده در ایران به دلیل شرایط اقتصادی خاص و برخی مشکلات ساختاری، رشد قابل توجهی داشته است. در این مقاله، جایگاه حسابداری خلاقانه در ایران و علل زمینه ای ایجاد و گسترش آن مورد بررسی قرار می گیرد.این نوع حسابداری معمولاً در محدوده استانداردهای حسابداری صورت می گیرد، اما به طور استراتژیک از انعطاف پذیری در تفسیر قوانین استفاده می کند تا نتایج دلخواه به دست آید. حسابداری خلاقانه می تواند به بهبود مقبولیت سرمایه گذاری، کاهش هزینه های مالیاتی، یا افزایش پاداش های مدیریت کمک کند، اما ممکن است باعث کاهش شفافیت، اعتماد و اعتبار مالی شرکت ها شود و در برخی موارد منجر به پیامدهای قانونی و اخلاقی گردد.
شناسایی عوامل موثر بر رونق گردشگری شهری با تاکید بر صنایع خلاق به منظور ارائه الگوی مطلوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
99-120
حوزههای تخصصی:
در سیستم اقتصادی جهانی صنعت گردشگری روزبه روز اهمیت بیشتری پیدا می کند از طرفی صنعت گردشگری به عنوان عاملی اجتناب ناپذیر در توسعه پایدار به حساب می آید که می تواند با به رونق رسیدن فرصت های بزرگ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای شهرها به وجود آورد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر "شناسایی عوامل موثر بر رونق گردشگری شهری با تاکید بر صنایع خلاق به منظور ارائه الگوی مطلوب" می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش تحقیق کیفی به روش پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل کلیه متخصصان و خبرگان در عرصه صنایع خلاق و گردشگری (شهرهای تهران، شیراز، مشهد، تبریز، اصفهان) بود که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی 15 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. نتایج مصاحبه ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی به ایجاد طراحی مدل منجر شد. یافته های پژوهش نشان داد مضامین اصلی و فرعی شامل 7 مقوله اصلی (گردشگری شهری، مدیریت گردشگری، حمایت و پشتیبانی، رفع موانع توسعه شهری، تقویت صنایع خلاق، زیرساخت های گردشگری، انگیزه و رضایت گردشگران) و40 مقوله فرعی است که از عوامل موثر بر رونق گردشگری شهری از دیدگاه متخصصان است. صنعت گردشگری در طول چند دهه گذشته رشد و توسعه چشمگیری را تجربه کرده است و نیاز است در این میان با توجه به جذابیت صنایع خلاق برای گردشگران این موضوع به صورت ویژه در کلان شهرها مورد توجه قرار بگیرد.
تأثیر قابلیت های نوآوری خدمات پویا بر عملکرد شرکت ها: نقش تعدیلگر پویایی محیطی درک شده و نقش میانجی نوآوری خدمات و مزیت رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
137 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: در دهه اخیر، نقش هتل ها در توسعه اقتصادی کشورها بیش از پیش نمود پیدا کرده است. با این حال، سادگی جایگزین کردن خدمات در این صنعت، آن را با رقابت فزاینده ای مواجه کرده است. با پویاتر شدن بخش خدمات، توجه ها به مفهوم قابلیت های نوآوری خدمات پویا مضاعف تر شده است. با علم به اینکه، این مفهوم از عوامل مهم کسب مزیت رقابتی است؛ اما در حال حاضر، اعتبارسنجی تجربی پیرامون تعمیم پذیری ابعاد قابلیت های نوآوری خدمات پویا و تأثیر این متغیر بر نوآوری خدمات، مزیت رقابتی و عملکرد شرکت محدود است. با توجه به آنچه بیان شد، این پژوهش به بررسی تأثیر قابلیت های نوآوری خدمات پویا بر عملکرد شرکت ها با تبیین نقش تعدیلگر پویایی محیطی درک شده و نقش میانجی نوآوری خدمات و مزیت رقابتی می پردازد.روش: پژوهش حاضر، کاربردی و ماهیت آن، توصیفی هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش مدیران هتل ها بودند. حجم نمونه، به کمک نسخه ۳ نرم افزار جی پاور، ۲۲۲ نفر تعیین شد. ۲۱۸ داده با پرسش نامه استاندارد و روش نمونه گیری در دسترس، طی یک پیمایش آنلاین گردآوری و به کمک نسخه ۳ نرم افزار اسمارت پی ال اس تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که قابلیت های نوآوری خدمات پویای هتل ها، بر عملکرد آن ها تأثیر معناداری دارد و نقش میانجی نوآوری خدمات و مزیت رقابتی در این رابطه تأیید شد. اثر تعدیلگری پویایی محیطی درک شده بر رابطه بین قابلیت های نوآوری خدمات پویا با نوآوری خدمات به تأیید رسید؛ اما اثر تعدیلگری پویایی محیطی درک شده بر رابطه بین قابلیت های نوآوری خدمات پویا با مزیت رقابتی و نیز با عملکرد شرکت رد شد. به علاوه، نقش تعدیلگری پویایی محیطی درک شده بر رابطه نوآوری خدمات با مزیت رقابتی و نیز با عملکرد شرکت تأیید شد.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که قابلیت های نوآوری خدمات پویا می تواند مزیت رقابتی و عملکرد هتل ها را از طریق نوآوری خدمات افزایش دهد. بنابراین، ابتدا مدیران هتل ها باید تلاش کنند تا هم سویی استراتژیکی برای انطباق با نیازهای مشتری و تعامل با شرکای شبکه ارزش ایجاد کنند. پس از درک نیازها و خواسته های مشتریان، برای هتل مهم است که توانایی ایجاد و تقویت توانایی مفهوم سازی ایده ها یا ارزش های خدمات جدید را داشته باشد. با مدیریت مؤثر قابلیت های نوآوری خدمات پویا، شرکت ها می توانند مدیریت مؤثر منابع خود را با ارائه آنچه مشتریان می خواهند و در نتیجه دستیابی به مزیت رقابتی پایدار اجرا کنند. علاوه براین، اگر شرکت ها به طور ناهمگون در بازار رقابت کنند، قابلیت های نوآوری خدمات پویا نقش مهمی بر عملکرد سازمانی خواهد داشت. سیاست گذاران بخش هتلداری، باید با توجه به تغییرات ذائقه مسافران، بر ارتقای توانمندی ها تمرکز کنند و با انتقال تجربه مثبت به آن ها، از طریق ایجاد و بهبود مستمر خدمات نوآورانه، ارزش متقابل ایجاد کنند.
تحلیل ساختاری مدل بهره وری منابع انسانی در تربیت بدنی وزارت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
149 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تحلیل ساختاری مدل بهره وری منابع انسانی تربیت بدنی وزارت نفت بود. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی بود و داده ها به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کیفی و کمی) جمع آوری شد. جامعه آماری در بخش کیفی 15 نفر از خبرگان و در بخش کمّی، مدیران و کارشناسان تربیت بدنی وزارت نفت و بهره وران بودند که ابتدا به صورت تصادفی طبقه ای و سپس به صورت در دسترس تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه توسط اساتید مدیریت ورزشی و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (86/0=α). برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، آموس و لیزرل استفاده شد. براساس یافته ها 37 شاخص در قالب 12 مؤلفه بر ارتقای بهره وری تربیت بدنی وزارت نفت اثر دارد. برنامه ریزی سنجیده، اقدامات انگیزشی و توانمندسازی مدیریتی و فنی، ارتقای بهره وری منابع انسانی را در تربیت بدنی وزارت نفت هموار می کند.
پیش بینی انتخاب محصول توسط مشتریان مبتنی بر بازاریابی عصبی با الگوریتم هوش جمعی سالپ آشوبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
38 - 59
حوزههای تخصصی:
تعیین الگوی تصمیم گیری مشتریان در خرید محصولات یکی از موارد مهم در بازاریابی است و هدف از مقاله، ارائه راهکار جدید در بازاریابی عصبی در پیش بینی انتخاب محصولات توسط مشتریان است. در این تحقیق سیگنال های مغزی از بیست وپنج نفر شرکت کننده با محدوده سنی 18 تا 38 سال در زمان مشاهده 14 محصول مختلف استفاده شده است که گروه اول شامل 10 مرد و 6 زن با گستره سنی 18 تا 23 سال، گروه دوم شامل 8 مرد و 5 زن با گستره سنی 25 تا 30 سال و گروه سوم شامل 7 مرد و 4 زن با گستره سنی 31 تا 38 سال بودند. برای انتخاب ویژگی در این مقاله الگوریتم جدیدی مبتنی بر هوش جمعی سالپ آشوبی ارائه شده است که می تواند با قدرت جستجوی بالا، ویژگی های مؤثر را مشخص نماید و برای پیش بینی نهایی از طبقه بندهای مختلف در قالب یادگیری چندتایی استفاده شده است. در مدل پیشنهادی، از روش طیف های مرتبه بالا در استخراج ویژگی ها از سیگنال مغزی استفاده شده که شامل بیش از هفتصد ویژگی است و سپس انتخاب ویژگی با الگوریتم هوش جمعی سالپ پیشنهادی تعداد ویژگی ها از 742 به 198 کاهش یافته است. نتایج نشان داده است که مدل پیشنهادی توانسته به طور میانگین در تشخیص انتخاب کاربران در همه محصولات دقت 99/75 درصد داشته باشد که نشان دهنده بهبود 75/3 درصدی نتایج نسبت به تحقیقات مشابه است.
بررسی تأثیر برنامه های آموزشی مبتنی بر دستیاری هوش مصنوعی بر رفتار نوآورانه و تاب آورانه کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ زمستان م۱۴۰۳ شماره ۴
115 - 133
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت فناوری و پیچیده تر شدن محیط های کاری، سازمان ها به دنبال راه کارهایی برای تقویت نوآوری و تاب آوری کارکنان خود هستند. در این راستا، برنامه های آموزشی مبتنی بر دستیاری هوش مصنوعی به عنوان ابزاری مؤثر برای توسعه مهارت ها و انطباق با تغییرات محیطی مطرح شده اند. این پژوهش تأثیر چنین برنامه هایی را بر رفتار نوآورانه و تاب آوری کارکنان از طریق متغیر میانجی هوش فرهنگی در سازمان های دولتی شهر گنبد کاووس بررسی و تحلیل نموده است. جامعه آماری شامل 3500 نفر از کارکنان رسمی بود که از میان آنها، 346 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه استاندارد مبتنی بر مقیاس لیکرت جمع آوری و با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار LISREL8.8 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که برنامه های آموزشی مبتنی بر دستیاری هوش مصنوعی تأثیر مثبت و معناداری بر هوش فرهنگی و رفتار نوآورانه کارکنان دارند، اما اثر مستقیمی بر رفتار تاب آورانه کارکنان مشاهده نشد. هوش فرهنگی به عنوان متغیر میانجی، نه تنها رفتار نوآورانه را تقویت کرد، بلکه ارتباط معناداری با رفتار تاب آورانه برقرار نمود. این نتایج بیانگر آن است که آموزش های مبتنی بر هوش مصنوعی، اگرچه به تنهایی تاب آوری را مستقیماً افزایش نمی دهند، اما از طریق ارتقاء هوش فرهنگی می توانند کارکنان را در مواجهه با چالش ها توانمندتر کرده و خلاقیت آنها را بهبود بخشند. سازمان ها می توانند با کاربست فناوری های نوین هوش مصنوعی در آموزش های ضمن خدمت و بهبود سازگاری با تغییرات محیطی، عملکرد کارکنان را تقویت نمایند.
بررسی نقش تاثیرگذاران بر قصد سفر دنبال کنندگان با نقش میانجی درک برند در بخش گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
45 - 73
حوزههای تخصصی:
در دنیای دیجیتال امروزی، اینفلوئنسر مارکتینگ به عنوان یکی از استراتژی های مهم بازاریابی در صنعت گردشگری شناخته می شود. اینفلوئنسرها نقش مهمی در شکل دهی به درک برند و تأثیرگذاری بر قصد سفر دنبال کنندگان دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تجربه های سفر، توصیه های سفر و اثربخشی محتوای تولیدشده توسط اینفلوئنسرها بر درک برند و قصد سفر دنبال کنندگان انجام شده است . پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه می باشد که از روایی و پایایی مناسب برخوردار است و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) در نرم افزار Smart PLS تحلیل شده اند. جامعه آماری شامل کاربران شبکه های اجتماعی علاقه مند به سفر بوده و نمونه گیری به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که تجربه های سفر، توصیه های سفر و اثربخشی محتوای اینفلوئنسرها، تأثیر مثبت و معناداری بر درک برند دارند. همچنین، درک برند به عنوان یک متغیر میانجی، تأثیر این عوامل بر قصد سفر دنبال کنندگان را تقویت می کند. علاوه بر این اعتماد به اینفلوئنسرها و کیفیت محتوای تولیدشده نقش مهمی در افزایش انگیزه سفر و تعامل کاربران با برندهای گردشگری دارد. بر این اساس، برندهای گردشگری می توانند با همکاری مؤثر با اینفلوئنسرهای معتبر، استراتژی های بازاریابی دیجیتال خود را بهبود بخشیده و تأثیرگذاری بیشتری بر تصمیم گیری سفر مخاطبان داشته باشند.
Developing Future Scenarios for Investment in Religious Tourism in Saudi Arabia Using a Structural Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The primary objective of this research is to develop future scenarios for investment in religious tourism in Saudi Arabia. Given the growing importance of religious tourism in the country's economy and its role in attracting pilgrims from around the world, this study aims to simulate and explore various future scenarios for this industry. The research employs a structural approach and scenario analysis method. Initially, key drivers affecting the future of religious tourism are identified, and based on two main variables—"Strategic Geographic Location" and "Government Policy & Vision 2030"—four scenarios for future investment in this sector are formulated. The findings of this study indicate that Saudi Arabia’s strategic geographic location and the government's development policies under Vision 2030 are pivotal factors that could significantly influence the future of religious tourism in the country. The scenarios presented in this research include "The Phoenix's Ascent" (success in implementing policies and leveraging geographic advantages), "Icarus' Fall" (challenges due to poor management and ineffective policy execution), "The Labyrinth of Daedalus" (external challenges and competition from emerging religious tourism destinations), and "Pandora’s Box" (weak infrastructure and declining geopolitical influence). These scenarios represent potential futures for the industry, considering both internal and external developments in the country. The main innovation of this research lies in using the scenario analysis method as a tool for simulating the future and combining two critical drivers—geographical and political factors to provide insights that could significantly assist strategic decision-making in this field. Additionally, the research recommends that policymakers and investors focus on strengthening infrastructure, implementing secure and efficient policies, and enhancing international partnerships to maintain and improve their position in religious tourism.
نوآوری رسانهای و هوش مصنوعی
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
476-477
حوزههای تخصصی:
نوآوری نیروی محرکۀ تحولات در هر صنعتی است؛ اما در صنعت رسانه، این تحول بهشکلی بسیار سریعتر و ملموستری رخ داده است. در سالهای اخیر، هوش مصنوعی، از ابزاری جانبی، به محرک اصلی نوآوری رسانهای تبدیل شده است. از پیشنهاد محتوای شخصیسازی شده تا تولید هوشمند اخبار، رسانههای هوشمند و نظارت خودکار آنها بر محتوای کاربرساخته، هوش مصنوعی در حال بازتعریف نحوۀ تولید، توزیع و مصرف محتواست (مکاستی[1]، 2020). با پیشرفت سریع قابلیتهای هوش مصنوعی، سازمانهای رسانهای باید با پویاییهای جدید سازگار شوند و در عین بهرهگیری از فرصتها، ملاحظات اخلاقی و اجتماعی را نیز جدی بگیرند.
علل گرایش کارکنان به دریافت سطح سلامت در فرماندهی مرزبانی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
97 - 132
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سلامت کارکنان یکی از مهمترین مولفه های سلامت سازمانی است که سبب افزایش بهره وری می گردد. نقطه مقابل آن بیماری و تمارض کارکنان و مراجعه به کمیسیونهای پزشکی برای دریافت سطح سلامت می باشد. این تحقیق با هدف واکاوی علل گرایش کارکنان به دریافت سطح سلامت در فرماندهی مرزبانی خراسان رضوی انجام شده است.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها کیفی از نوع تحلیل مضمون است که جامعه مشارکت کننده آن شامل فرماندهان، مدیران، کارکنان و پزشکان معاونت بهداشت و درمان فرماندهی مرزبانی استان خراسان رضوی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، البته در انتخاب نمونه ها حداقل 5 سال سابقه خدمت و حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ملاک عمل قرار گرفت و برمبنای «اصل اشباع داده ها» پس از مصاحبه با 26 نفر اشباع حاصل گردید. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد و به منظور حصول روایی و پایایی از روش گوبا و لینکلن استفاده شد. همچنین داده ها با نرم افزار مکس کیودا کدگذاری دسته بندی شد.یافته ها: طی مصاحبه با کارشناسان و خبرگان 69 مضمون پایه استخراج و مضامین دارای مفاهیم یکسان ادغام شدند و نهایتاً 6 مضمون سازمان دهنده شامل عوامل آموزشی( 7 مضمون)، عوامل ماهیتی – محیطی مناطق مرزی ( 16 مضمون)، عوامل فردی و خانوادگی کارکنان مرزی ( 15 مضمون)، عوامل فرماندهی ( 10 مضمون) ، عوامل مرتبط با ساختار اداری ( 10 مضمون)، عوامل روحی و روانی( 11مضمون) حاصل گردید.نتایج: در صورت توجه به مضامین شناسایی شده در این پژوهش، ضمن پیشگیری از گرایش کارکنان به دریافت سطح سلامت، بسیاری از آسیبهای مربوطه به حوزه سازمان و مدیریت برطرف شده و برخی از مضامین حوزه کارکنان هم که اینک جزو آسیب ها هستند به فرصت تبدیل خواهند شد."مقاله فوق در فهرست آماده انتشار می باشد"
بررسی تأثیر منبع کنترل و هوش هیجانی بر کیفیت حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حسابرسی رشته و حرفه ای مبتنی بر رفتار حسابرس و صاحب کار بوده و به نوعی به رفتار وابسته است؛ بنابراین کیفیت حرفه ای همچون حسابرسی می تواند با متغیرهای رفتاری مانند هوش هیجانی و منبع کنترل، ارتباط تنگاتنگی داشته باشد. از این رو هدف این پژوهش تأثیر منبع کنترل و هوش هیجانی بر کیفیت حسابرسی است. جامعه آماری پژوهش ذی حسابان و مدیران مالی دستگاه های اجرایی شهر بیرجند می باشد. حجم جامعه در این پژوهش 80 نفر می باشد. در این پژوهش برمبنای جدول کرجسی/ مورگان (1970) 66 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که پرسشنامه به روش نمونه گیری در دسترس، بین آن ها توزیع شد. این تحقیق از لحاظ ماهیت و روش، یک تحقیق توصیفی از نوع علی و از منظر هدف یک تحقیق کاربردی می باشد. برای گرداوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد منبع کنترل سیرگارو همکاران (2018)، هوش هیجانی دانیل گلمن (2007) و کیفیت حسابرسی نچل و همکاران (2013) و کروان و همکاران (1991) استفاده شد. روایی و پایایی این پرسشنامه ها مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SPSS و PLS Smart استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد منبع کنترل بر کیفیت حسابرسی (با ضریب مسیر 255/0) و هوش هیجانی بر کیفیت حسابرسی (با ضریب مسیر 658/0) تأثیر معنادار دارد.
ارتباط بین انعطاف پذیری در برابر تهدید، گرایش به کارآفرینی و علامت دهی با عملکرد شرکت (نقش کمیته مدیریت ریسک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
316 - 346
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش؛ بررسی ارتباط بین انعطاف پذیری در برابر تهدید، گرایش به کارآفرینی و علامت دهی (نظریه های رفتار ریسک پذیر) با عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به نقش تعدیلگر کمیته مدیریت ریسک می باشد. در بین شرکت های بورس اوراق بهادار تهران، کمیته مدیریت ریسک به طور مجزا وجود ندارد. اما، طبق ماده 2 منشور کمیته حسابرسی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار، یکی از اهداف کمیته حسابرسی، مدیریت ریسک و تقویت کنترل های داخلی می باشد. به همین دلیل، کمیته حسابرسی شرکت ها، به عنوان کمیته مدیریت ریسک، در نظر گرفته شد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا ۱۴۰1 می باشد. 82 شرکت، به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون خطی و با نرم افزار ایویوز اجرا شد. نتایج حاکی از این است که، طبق نظریه ی انعطاف پذیری در برابر تهدید، با افزایش بدهی های شرکت و تأمین مالی از سوی بدهی ها، میزان عملکرد شرکت، کاهش می یابد. اما، افزایش ریسک عدم قطعیت سود، بر اساس نظریه ی کارآفرینی، بر میزان عملکرد شرکت افزود. بررسی رفتار ریسک پذیر در قالب نظریه علامت دهی، نشان داد، بین ریسک شدت سرمایه و عملکرد شرکت ها، ارتباط معناداری وجود ندارد. نتایج تکمیلی بیانگر این است که، کمیته مدیریت ریسک، ارتباط بین رفتار ریسک پذیر (ریسک اهرم مالی، ریسک عدم قطعیت سود و ریسک شدت سرمایه) و عملکرد شرکت ها را تعدیل نمی کند.
بررسی تاثیر استفاده از هوش مصنوعی بر کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۶
38 - 65
حوزههای تخصصی:
با گسترش فناوری های نوین و به خصوص هوش مصنوعی ضرورت تغییر در روش های حسابرسی و استفاده از فناوری های نوین از جمله هوش مصنوعی در حسابرسی صورت های مالی اجتناب ناپذیر می باشد. لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از هوش مصنوعی بر کیفیت حسابرسی صورت های مالی است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی، از حیث ماهیت علّی و از حیث داده ها یک پژوهش کمّی محسوب می گردد. جامعه آماری این پژوهش کلیه حسابرسان موسسات خصوصی و سازمان های دولتی می باشند که تعداد 384 پرسشنامه به عنوان نمونه آماری پژوهش جمع آوری شده است. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه و برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری استفاده شده است.یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد استفاده از هوش مصنوعی بر کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی تاثیر مثبت دارد. همچنین ویژگی های شخصی حسابرس در استفاده از سیستم های هوش مصنوعی بر راهبردهای کنترل های داخلی دارای تاثیر مثبت می باشد.
طراحی مدل تدوین خط مشی انرژی های تجدیدپذیر با مدنظر قراردادن شاخص های معماری انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
34 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی امتیاز ایران در ابعاد سه گانه شاخص معماری انرژی با میانگین جهانی نشان می دهد: وضعیت ایران در ابعاد رشد و توسعه اقتصادی و پایداری زیست محیطی در مقایسه با میانگین جهانی در شرایط مطلوبی قرار ندارد، درحالی که در بُعد دسترسی و امنیت انرژی عملکرد ایران تقریبا متناسب با میانگین جهانی است. ازاین رو با توجه به وضعیت نامطلوب شاخص معماری انرژی در ایران و لزوم بهبود این شاخص نسبت به متوسط جهانی به ویژه در بُعد رشد و توسعه اقتصادی و پایداری محیط زیستی و تأثیر مستقیم توسعه انرژی های تجدیدپذیر بر این بُعد و با عنایت به سهم ناچیز انرژی های تجدیدپذیر در سبد انرژی کشور، این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که مدل خط مشی گذاری انرژی های تجدیدپذیر در ایران دارای چه مولفه هایی باشد که در نهایت منجر به بهبود شاخص معماری به خصوص در بُعد اقتصادی و محیط زیست شود؟ لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی جهت تدوین خط مشی انرژی های تجدید پذیر با مدنظر قرار دادن شاخص های معماری انرژی می باشد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش پژوهش حاضر روش آمیخته یعنی کیفی- کمی است. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش حاضر اساتید و خبرگان صنعت انرژی های تجدیدپذیر و در بخش کمی مدیران و کارشناسان فعال در صنعت انرژی است. به منظور جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی ابتدا از مطالعات کتابخانه ای و سپس مصاحبه عمیق تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد و در بخش کمی از پرسشنامه استفاده شده است. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت نمونه گیری نظری ساده و در بخش کمی به صورت نمونه گیری تصادفی ساده است. در بخش کیفی به منظور سنجش روایی از روش کنترل از سوی مشارکت کنندگان استفاده شده است. بنابراین، تلاش شده است تا افرادی به تجارب و از شرکت های مختلف انتخاب شوند. هم چنین برای بررسی پایایی از بازآزمون و روش توافق درون موضوعی استفاده گردید. در بخش کمی، روایی از طریق روایی محتوایی لاوشه و پایایی از طریق روش آلفای کرونباخ مورد بررسی و تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و در بخش کمی با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. همچنین نرم افزارهای مورد استفاده در این پژوهش MAXQDA در بخش کیفی و PLS و SPSS در بخش کمی می باشد.یافته های پژوهش: در مدل به دست آمده از مصاحبه با اساتید و خبرگان صنعت انرژی های تجدیدپذیر، بسترها که در حقیقت زمینه مورد نیاز برای ایجاد یا توسعه پدیده است شامل مولفه های قوانین و الزامات بالادستی، الزامات محیط زیستی، تحریم های بین المللی، اقتصاد طرح های سرمایه گذاری و قوانین و الزامات بین المللی است.فرایندها که در حقیقت انجام و یا ایجاد فعالیت های هدف دار با توجه به فراهم بودن بستر است شامل مولفه های مدیریت و برنامه ریزی یکپارچه، امنیت انرژی، فرهنگ سازی (آگاهی بخشی و بهره ورسازی) و توسعه فناوری است و پیامدها که در حقیقت نتایج فرایندهای ایجاد شده است شامل توسعه اقتصادی و توسعه صادرات می شود. نتایج بخش کمی نیز نشان از رد یک فرضیه و تایید باقی فرضیه ها دارد.محدودیت ها و پیامدها: عملکرد کشور در شاخص های معماری انرژی علاوه بر انرژی های تجدیدپذیر به صورت عمده تحت تاثیر سیاست های مربوط به انرژی های فسیلی است از همین رو بررسی جامع و فراگیر آن مستلزم تحقیقات مستقل دیگری است که به محققان آتی پیشنهاد می گردد.پیامدهای عملی: اولویت بندی اثرگذاری متغیرها بر تدوین خط مشی انرژی های تجدیدپذیر، به ترتیب عبارتند از: قوانین و الزامات بالادستی، تحریم های بین المللی، قوانین و الزامات بین المللی، اقتصاد طرح های سرمایه گذاری و الزامات زیست محیطی که دارای تأثیر مثبت و معناداری با تدوین خط مشی انرژی های تجدیدپذیر. لذا از آنجایی که قوانین و الزامات بالادستی به عنوان اولین عامل اثرگذار بر تدوین خط مشی شناسایی گردید، بایستی اولین مرحله خط مشی گذاری یعنی هدف گذاری دقیق، منطقی و قابل دستیابی با قابلیت اندازه گیری در قوانین و اسناد بالادستی به اندازه کافی مورد توجه جدی قرار گیرد.ابتکار یا ارزش مقاله: در این پژوهش برای اولین بار مدل تدوین خط مشی توسعه انرژی های تجدید پذیر با مد نظر قراردادن شاخص های معماری انرژی ارائه شده که ابتکار این مقاله است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
بررسی تاثیر نوآوری زیست محیطی محصول بر ارزش درک شده برند از طریق نقش میانجی جنبه های اخلاقی در صنعت لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
368 - 380
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش توجه مصرف کنندگان به مسایل زیست محیطی و اخلاقی، برندها را به سمت پیاده سازی سیاست های نوآورانه و پایدار سوق داده است؛ بنابراین، در عصر حاضر، نوآوری زیست محیطی به عنوان یک عنصر اساسی در استراتژی های بازاریابی و مدیریت برند مطرح شده است. هم چنین، جنبه های اخلاقی برای مشتریان بسیار اهمیت دارد و جزو مفاهیم مهم ارزش یک برند است. پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر نوآوری زیست محیطی محصولات لوازم خانگی داخلی بر ارزش درک شده از طریق نقش میانجی جنبه های اخلاقی می پردازد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی-هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتریان برندهای ملی لوازم خانگی هستند. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد که روایی آن با محاسبه روایی محتوا، همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق شاخص آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل آماری، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است.یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، نوآوری های زیست محیطی محصول بر ارزش درک شده برند، آزاداندیشی و حفظ حریم خصوصی مشتریان تاثیر مثبت و معناداری دارد. هم چنین، آزاداندیشی و حفظ حریم خصوصی مشتریان بر ارزش درک شده برند تاثیر مثبت و معناداری دارند. علاوه بر این، آزاداندیشی و حفظ حریم خصوصی مشتریان در رابطه نوآوری های زیست محیطی محصول و ارزش درک شده برند نقش میانجی دارند.اصالت/ارزش افزوده علمی: پژوهش حاضر به بررسی تاثیر نوآوری های زیست محیطی در صنعت لوازم خانگی می پردازد که یکی از صنایع پرمصرف و تاثیرگذار بر محیط زیست است. هم چنین، پژوهش به طور خاص به بررسی نقش میانجی جنبه های اخلاقی می پردازد که در ادبیات پژوهشی کم تر به آن پرداخته شده است.
ارائه شاخصی جهت سنجش گرایش احساسی سرمایه گذاران در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
87 - 112
حوزههای تخصصی:
گرایش احساسی بازار یا گرایش احساسی سرمایه گذار، تلقی عمومی سرمایه گذاران نسبت به یک اوراق بهادار خاص یا کل بازار مالی است. احساسات سرمایه گذاران یکی از عومل مهم تأثیرگذار بر قیمت سهام ارزیابی می گردد اما تورش های رفتاری انسان ها، سنجش میزان احساسات را با چالش هایی مواجه ساخته است؛ بنابراین مسئله اصلی این پژوهش استخراج یک شاخص کمی برای سنجش گرایش احساسی سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی _ همبستگی محسوب می شود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اساسی (PCA) شاخصی برای سنجش گرایش احساسی سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران بر اساس داده های ماهیانه طی بازه زمانی در سال های در سال های 1393 تا 1399 استخراج گردید. متغیرهای احساسی مورد استفاده در شاخص نهایی عبارت اند از: میزان گردش معاملات سهام، خالص جریان نقد صندوق های مشترک سهامی، نسبت معاملات سرمایه گذاران خرد، دقیق تنزیل واحدهای صندوق های با سرمایه بسته، نسبت قیمت به درآمد، شاخص خط روانشناسی، شاخص قدرت نسبی و حجم معاملات سهام.
طراحی راهبردهای جدید آموزشیِ کدینگ تصویری و نوشتاری برای یادگیری سریع لغات زبان انگلیسی و مقایسه ی اثربخشی آن ها با روش آموزش سنتی در زبان آموزی دانشجویان دانشگاه امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
63 - 86
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی راهبردهای جدید آموزشی برای یادگیری سریع لغات زبان انگلیسی (کدینگ تصوری، کدینگ نوشتاری) و مقایسه اثربخشی آن ها با روش سنتی در زبان آموزی دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش آمیخته بود که در بخش کمی از نوع آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان سال اول دانشگاه بودند. نمونه آماری شامل 25 نفر برای هر یک از گروه های آزمایشی و 25 نفر برای گروه کنترل بود؛ که به روش تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. مدرس 150 واژه از کتاب 1100 واژه را به سه روش کدینگ تصویری و نوشتاری و سنتی متداول (جعبه لایتنر و استفاده از فلش کارت) طی چهار جلسه ی دوساعته برای هر روش به دانشجویان سه گروه آزمایشی آموزش داد. درحالی که به گروه کنترل هیچ گونه آموزشی داده نشد. بعد از اتمام آموزش نیز از هر چهار گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج آماری حاکی از آن بود که هر سه روش آموزش کدینگ تصویری، نوشتاری و سنتی در مقایسه با گروه کنترل تأثیر معناداری در یادگیری لغات داشتند و در مقایسه ی سه روش نیز به ترتیب روش کدینگ تصویری، کدینگ نوشتاری و روش سنتی بیشترین تأثیر را داشتند. در پیگیری سه ماهه نیز نتایج تکرار شد.
مدل سازی تصمیم گیری سرمایه گذاران دارای هوش مالی براساس سوگیری های رفتاری با روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، هدف اصلی ارائه الگویی جامع و کاربردی برای تصمیم گیری سرمایه گذاران دارای هوش مالی بر اساس سوگیری های رفتاری (سوگیری های شناختی و عاطفی) در بازار سرمایه ایران است. برای دستیابی به این هدف، ابعاد مختلف این موضوع در بازار سرمایه ایران از زوایای گوناگون بررسی شده است. در حوزه تصمیم گیری سرمایه گذاران دارای هوش مالی، بیشتر تحقیقات به صورت کمی بوده و تنها تعداد محدودی از تحقیقات کیفی صورت گرفته است که آنها نیز تنها به ابعاد هوش مالی پرداخته اند. در این پژوهش کیفی، علاوه بر بررسی ابعاد و مقوله های هوش مالی، به بررسی ابعاد و مقوله های سوگیری های رفتاری (شناختی و عاطفی) نیز پرداخته شده است. با استفاده از نظریه داده بنیاد، تاثیر سوگیری های رفتاری بر تصمیم گیری سرمایه گذاران دارای هوش مالی برای انتخاب سهام در بازار بورس ایران مدل سازی شد. برای بررسی دقیق تر هر یک از پارامترهای این پژوهش (هوش مالی و سوگیری رفتاری)، محقق تمامی مصاحبه ها را به صورت تفکیک شده در دو مرحله مجزا، یک بار برای پارامتر هوش مالی و بار دیگر برای پارامتر سوگیری های رفتاری، کدگذاری باز و کدگذاری محوری نموده است. در نهایت، با استفاده از کدگذاری انتخابی، تمامی مقوله های استخراج شده هر دو پارامتر مذکور، منجر به شکلگیری مدل پارادایم تصمیم گیری سرمایه گذاران دارای هوش مالی گردید. این مدل سازی می تواند به درک بهتر رفتار سرمایه گذاران و بهبود تصمیم گیری مالی آنها کمک کند. پژوهش حاضر کمک میکند تا سرمایه گذاران دارای هوش مالی درک بهتری نسبت به تاثیر سوگیری های رفتاری در تصمیم گیری های خود داشته باشند و در نتیجه با اخذ تصمیمات بهینه، بازدهی سرمایه گذاری خود را افزایش دهند.
کاربرد شبکه های یادگیری عمیق برای طراحی فرآیند کنترل کیفیت در صنعت روغن موتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
211 - 237
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: با توجه به پیشرفت های جدید در دنیای مدرن، استفاده از الگوهای کنترل کیفیت چندمتغیره-چندمرحله ای در صنایع تولید به عنوان موضوعی حیاتی و ضروری مطرح می شود. این پژوهش به بررسی اهمیت و ضرورت کنترل کیفیت چندمتغیره-چندمرحله ای در صنایع تولیدی با تاکید بر تولید روغن موتور پرداخته است. کیفیت روغن موتور به عنوان یک عامل بنیادین، تأثیر قابل توجهی بر عملکرد، عمر موتور، رضایت مشتریان و موقعیت محصول در بازار دارد.در این تحقیق، برای مانیتورینگ و تشخیص خطا در مولفه های کیفی، استفاده از الگوریتم های یادگیری عمیق، مد نظر قرار گرفته است. علت اصلی انتخاب الگوریتم های یادگیری عمیق به جای روش های کلاسیک آماری، نرمال نبودن داده ها و حجم بزرگ نمونه ها بوده است. این مشکلات می توانند باعث عدم دقت تخمین ها و ناپایداری تحلیل ها شوند. از طرفی، توانمندی های منحصر به فرد الگوریتم های یادگیری عمیق در تجزیه وتحلیل داده های پیچیده و استخراج ویژگی های معنادار از داده های گسترده تولید روغن موتور، دلیل اصلی بر انتخاب این الگوریتم ها است.روش ها: در این پژوهش، به منظور افزایش دقت و کنترل کیفیت مؤثر، از الگوریتم های یادگیری عمیق ترکیبی از جمله شبکه عصبی با حافظه طولانی -کوتاه مدت و شبکه عصبی پیچشی، LSTM-CNN و شبکه باقیمانده شبکه عصبی پیچشی متصل و ResNet-DenseNet برای کنترل مؤلفه های کیفی استفاده شده است. در این پژوهش، با توجه به نیاز به تحلیل و کنترل داده های پیچیده و چندمتغیره، از الگوریتم LSTM-CNN برای کنترل کیفی متغیرهای عددی و تشخیص الگوهای زمانی و توالی در داده ها استفاده شده است. همچنین، برای مدیریت و تجزیه و تحلیل داده های بصری که توزیع های غیریکنواخت و پیچیده ای دارند، از الگوریتم ResNet-DenseNet استفاده شده است. این الگوریتم ها با استفاده از ترکیبی از شبکه های عصبی با حافظه طولانی- کوتاه مدت و شبکه های پیچشی، قادر به استخراج ویژگی های معنادار و ارتباطات پیچیده میان داده ها هستند، که این امر باعث بهبود عملکرد و کارایی در فرایندهای کنترل کیفیت و تصمیم گیری هوشمند می شود. این روش قادر به تشخیص الگوهای پنهان و ارتباطات پیچیده بین متغیرها و ویژگی های کیفیتی موجود در داده ها است و قابلیت بهبود فرایندهای کنترل کیفیت و تصمیم گیری هوشمند را تسهیل می کند.یافته ها: ترکیب قابلیت های این الگوریتم ها، عملکرد فرایند کنترل کیفیت را بهبود می بخشد و نتایج بهتری نسبت به روش های تک الگوریتمی به دست می آورد؛ به علاوه از الگوریتم کلونی زنبورعسل (GBC) برای تنظیم پارامترهای الگوریتم های یادگیری عمیق LSTM-CNN و ResNet-DenseNet استفاده شده است. این الگوریتم به عنوان یک رویکرد ترکیبی عمل می کند و از مزایای الگوریتم کلونی زنبور عسل مصنوعی(ABC) و الگوریتم ژنتیک (GA) بهره می برد. این ترکیب به میزان زیادی عملکرد الگوریتم های یادگیری عمیق را در فرایندهای کنترل کیفیت بهبود می بخشد و زمان رسیدن به نتیجه مطلوب را کاهش می دهد. به منظور نمایش کاربرد عملی الگوریتم های ارائه شده در جهان واقعی، یک مطالعه موردی از صنعت تولید روغن موتور بررسی شده است. الگوریتم ترکیبی LSTM-CNN پیشنهادی در فرایند تشخیص خطا، نتیجه بهتری نسبت به الگوریتم های تکی CNN و LSTM داشته و عملکرد نتایج را به ترتیب به میزان 15 و 8 درصد ارتقا داده است؛ همچنین در مؤلفه های تصویری، الگوریتم ترکیبی پیشنهادی ResNet-DenseNet نسبت به الگوریتم های ResNet و DenseNet به ترتیب با دقت بالاتری، به میزان 10 و 15 درصد عمل کرده است.نتیجه گیری: از نظر علمی و عملی، در این پژوهش تأثیر الگوریتم های یادگیری عمیق در بهبود کیفیت و کارایی روغن موتور را مورد بررسی قرار گرفته و از روش های پیشرفته تجزیه وتحلیل داده، به ویژه الگوریتم های ترکیبی عمیق، برای شناسایی الگوهای کیفی در داده های تولید استفاده شده است.
تاثیر قدرت مدیرعامل بر ارزش افزوده اقتصادی با تاکید بر حاکمیت شرکتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰ (جلد ۳)
137 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر قدرت مدیرعامل بر ارزش افزوده اقتصادی با تاکید بر حاکمیت شرکتی می پردازد. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 130 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1396 تا 1401 موردبررسی قرار گرفتند. روش مورداستفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار استاتا استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که قدرت مدیرعامل بر ارزش افزوده اقتصادی تاثیر مستقیم دارد. ولی، حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین قدرت مدیرعامل و ارزش افزوده اقتصادی تاثیر ندارد.