فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۲۱ تا ۴٬۶۴۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه خطای قیمت گذاری دو مدل بارلز سونر و باکستین هاویسون در بازار اختیار معامله شاخص S&P500 است. این مقایسه برای مشخص کردن نزدیک ترین مدل به بازار اختیار معامله[1] انجام شده است.روش: در ابتدا پس از معرفی دو مدل بارلز سونر و باکستین هاویسون به حل معادلات دیفرانسیل جزئی با گروه های لی پرداخته شده است. سپس با داده های تاریخی شاخص S&P500 از آگوست تا آگوست ، قیمت اختیار معامله این دارایی تحت هر دو مدل محاسبه شده است. سپس داده های به دست آمده با شبکه های عصبی پرسپترون چند لایه و احتمالی دسته بندی شده اند. بعد از آموزش، شبکه ها با ارائه داده های آزمون بررسی شده و نشان داده اند که بازار به کدام مدل نزدیک تر است. در ادامه، علاوه بر دسته بندی داده ها با شبکه های عصبی، به روش جبرلی به قیمت گذاری اختیار معامله S&P500 پرداخته و جواب حاصل با مقادیر واقعی اختیار معامله در بازار مقایسه شده است.یافته ها و نوآوری: با داده های آماری بعد از 18 آگوست 2023، شبکه های عصبی احتمالی و پرسپترون چند لایه آزموده شده اند. سپس به کمک همان داده ها معادلات بارلز سونر و باکستین هاویسون قیمت گذاری و اختلاف آنها از قیمت واقعی بازار محاسبه شده است. در آزمودن شبکه ها، شبکه عصبی پرسپترون چند لایه 60 درصد از داده های آزمون و شبکه عصبی احتمالی تمامی داده ها را در دسته بارلز سونر قرار داد. در محاسبه اختلاف جواب های گروه های لی با داده های واقعی بازار، 80 درصد داده ها اختلاف کمتری با مدل بارلز سونر داشت. درنتیجه، قیمت واقعی اختیار معامله S&P500 در بازار به مدل بارلز سونر نزدیک تر بوده است. به عبارت دیگر، در این بازار مدل بارلز سونر خطای کمتری نسبت به مدل باکستین هاویسون داشته است.
بررسی تاثیر رسانه های اجتماعی، کسب دانش از آن و نقش تعدیل کننده قابلیت استراتژیک رسانه های اجتماعی بر نوآوری برند مورد مطالعه شرکت های تولید کننده تجهیزات الکترونیک در شهرک صنعتی شمس آباد
منبع:
مدیریت بازرگانی و علم اطلاعات سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
18 - 35
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی امروزه بخش جدایی ناپذیری از تجارت هستند و به صورت روز افزون بر اهمیت آنها افزوده می شود و شرکت ها به راحتی قادر به فعالیت در خارج از این رسانه ها نیستند، کسب دانش از این رسانه ها سازمان ها را قادر می سازد تا تعاملات بهتری با مشتریان داشته باشند، سازمان ها برای بقا نیاز به نوآوری دارند و از آن به عنوان مزیت رقابتی بهره می برند. قابلیت استراتژیک رسانه های اجتماعی به عنوان یک متغیر تعدیل گر بین کسب دانش و نوآوری برند عمل می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر رسانه های اجتماعی و کسب دانش از آن و نقش تعدیل کننده قابلیت استراتژیک رسانه های اجتماعی برنوآوری برند می باشد. جامعه آماری شامل 333 نمونه است. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شده اند و برای ارزیابی پرسشنامه ها از طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است و پایایی پرسشنامه برای هر یک از مولفه ها از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت و به منظور روایی پرسشنامه از نظرات خبرگان، برای بررسی فرضیه ها از آزمون اسپیرمن و برای تحلیل استنباطی داده ها از رگرسیون چندگانه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزارSPSS و Lisrel انجام شده است، در بررسی فرضیه اول مشخص گردید که رسانه های اجتماعی تاثیر مثبت و معنا داری بر نوآوری برند دارند. در بررسی فرضیه دوم مشخص گردید که کسب دانش از رسانه های اجتماعی تاثیر مثبت و معنا داری بر نوآوری برند دارد، در فرضیه سوم مشخص شد قابلیت استراتژیک رسانه های اجتماعی به طور مثبت رابطه بین کسب دانش از رسانه های اجتماعی و نوآوری برند را تعدیل می کند. طبق نتایج بدست آمده از این پژوهش رسانه های اجتماعی و کسب دانش از این رسانه ها با نقش تعدیل گر قابلیت استراتژیک سازمان ها را قادر می سازد تا نوآوری برند خود را بهبود دهند.
تحوّل بانکی با فنّاوری بِلاک چِین به منظور رعایت قوانین مبارزه با پولشویی توسط بانک ها
حوزههای تخصصی:
Investigating the Impact of Media on Smuggled Cosmetics and Toiletries Consumption(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۷, Summer & Fall ۲۰۲۳
59 - 82
حوزههای تخصصی:
Purpose: The spread of consumption in this day and age has gone so far that today it is considered an indicator of lifestyle and even some find modern life without consumption meaningless and unthinkable. In this regard, since the consumption of smuggled cosmetics in West Azerbaijan province has an increasing trend, so in this study, the communicative and social determinants and factors affecting the consumption of smuggled cosmetics in West Azerbaijan province are investigated.Method: The research method is an applied type as regards purpose and has been carried out using a survey method. The statistical population includes citizens over 15 in West Azerbaijan province, 674 of whom have been selected by multi-stage cluster sampling. Data was collected using a questionnaire and research variables are above 0.7, which indicates the acceptable reliability of the variables. Statistical data analysis was done using SPSS and Lisrel software.Findings: The findings showed that the consumption of smuggled cosmetics and toiletry products is more than average among the respondents and the use of domestic media is less than average and the use of foreign and virtual media is above average. The results of explanatory analyses in the quantitative phase of the research showed the variables of gender (in favor of women), socio-economic status (in a positive direction), rate of using internal media (in a negative direction), rate of using external media (in a positive direction), The use of virtual media (in a positive direction), health literacy (in a negative direction) and tendency towards differentiation (in a positive direction) have a significant impact on the consumption of smuggled cosmetics and toiletries. It is explained that the impact of foreign and virtual media is greater than other variables.Conclusion: As a result of lack of content management and inaccuracy in advertising in the virtual sector and social media, the possibility of emergence and escalation of social issues and all kinds of deviant trends related to consumerism in the field of cosmetics and toiletry products increases. Also, domestic mass media can be effective in reducing the consumption of cosmetics by not broadcasting commercial advertisements at intervals.
ارائه الگوی شایستگی مدیران روابط عمومی شهرداری کلان شهرهای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۹
162 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی شایستگی مدیران روابط عمومی شهرداری های کلان شهرهای کشور است. این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و از نظر گردآوری داده ها، کیفی است و با رویکرد نظریه برخاسته از داده ها و طرح نوخاسته گلیزر انجام شده است. جامعه موردبررسی شامل مدیران روابط عمومی، شهرداران و خبرگان دانشگاهی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 11 نفر از ایشان شناسایی و مصاحبه نیم ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده ها نیز با کاربست روش دپوی و گیتلین (2005) انجام شد. پایایی مصاحبه ها در دو حالت بازکدگذاری پژوهشگر(۹۲.۹)و بازکدگذاری توسط کدگذار (۷۹.۳) دیگر انجام شد. روایی مصاحبه ها نیز از طریق سه روش درگیری طولانی مدت، پرسش و جستجوگری از همکاران و تأیید به وسیله افراد مطالعه تأیید شد. شایستگی مدیران روابط عمومی شهرداری ها در قالب 8 شایستگی اصلی شامل: شایستگی دانشی و روشی، اخلاق حرفه ای، مهارت های رسانه ای، مهارت های مدیریتی، تعاملات فراسازمانی، دانش سازمانی، مهارت انواع تفکر و مهارت های نگرشی، احصا شد؛ نخست، شایستگی دانشی است که به ویژگی ها و شناخت مدیر روابط عمومی از دانش های پایه و اساسی برای احراز مسئولیت در جایگاه مدیریت در بخش روابط عمومی دلالت دارد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد شایستگی های مدیریتی شامل: مهارت های مدیریتی، تعاملات فراسازمانی، دانش سازمانی، مهارت انواع تفکر و مهارت های نگرشی در میان دیگر شایستگی ها برای یک مدیر روابط عمومی موفق، اهمیت بیشتری خواهد داشت. از آن جا که شایستگی های احصاشده با استفاده از داده های این پژوهش، جامع بوده و همچنین مسائل پیش رو و فعالیت مدیران روابط عمومی در شهرداری های کلان شهرها با هم مشابه است، نتایج این پژوهش برای مدیران روابط عمومی در شهرداری دیگر کلان شهرها نیز کاربردی خواهد بود.
بررسی تأثیر مدیریت دانش بر چابکی سازمانی با تاکید بر نقش میانجی گری نوآوری سازمانی (نمونه پژوهش: سازمان های پروژه محور دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
21 - 52
حوزههای تخصصی:
چابکی سازمان های پروژه محور دفاعی در انجام پروژه های تحقیقاتی نوآورانه، به منظور افزایش سطح بازدارندگی دفاعی در مقابل تهدیدات ناشی از تولید محصولات نظامی متنوع در دنیا، ضروری می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بکارگیری مدیریت دانش برچابکی سازمانی با نقش میانجی گری نوآوری در سازمان های پروژه محور دفاعی تدوین گردیده است. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و روش آن توصیفی از نوع همبستگی است که به شیوه پیمایشی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش را 73 واحد پژوهشی دفاعی تشکیل دادند که تلاش گردید که داده ها از کل جامعه آماری، جمع آوری و مورد تحلیل قرار گیرد. پرسشنامه های لاوسون، جیمنز، و وانگ و شریفی به ترتیب جهت اندازه گیری متغیر های مدیریت دانش، نوآوری سازمانی و چابکی سازمانی بکار گرفته شدند. جهت بررسی روایی پرسشنامه های پژوهش، نظر پنچ نفر از خبرگان اخذ و پس از انجام اصلاحات لازم، روایی صوری و محتوایی آن توسط آنها تایید گردید. همچنین ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده به اندازه 894/0، پایایی پرسشنامه پژوهش را تایید نمود. برای تایید مدل مفهومی پژوهش و فرضیات تحقیق، از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart-pls، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که بکارگیری مدیریت دانش، بر چابکی سازمان های پروژه محور دفاعی با ضریب 498/0، تاثیر مستقیم، مثبت و معناداری داشته و همچنین می تواند از طریق نوآوری سازمانی، با اثری غیرمستقیم و با ضریب363/0، چابکی سازمانی را بهبود بخشد. بنابراین سازمان های پروژه محور دفاعی می بایست بر پیاده سازی موثر مدیریت دانش تمرکز بیشتری نمایند تا از طریق تقویت نوآوری و ارتقاء سطح چابکی سازمانی بتوانند به تغییرات سریع محیط دفاعی پاسخی مناسب داده و سطح مناسبی از بازدارندگی دفاعی را ایجاد نمایند.
Optimization of estimates and comparison of their efficiency under stochastic methods and its application in financial models(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this paper, first, the stochastic differential equations are introduced as well as the definition and basic theories about Monte Carlo and quasi-Monte Carlo and Sobel and Halton sequences are expressed. Indeed, we introduce and use simulations under these methods to compare the efficiency of the solutions, which the results show that the approximation of the resulting Sobel sequence is much better than other stochastic methods. The comparison of the efficiency of random and quasi-random methods, the geometric Brownian movement and the price index of Tehran stock (equal weight and weight-value) is studied. The results show that the quasi-Monte Carlo method is better than other methods.
Investment Project Risk Simulation on the Use of Information Technologies as a Factor for Improving the Financial Safety of the Enterprise(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The article justified the feasibility of an investment project by analysing the performance indicators while taking into account risk and uncertainty of the use of information technologies. The impact of the above calculations of the investment project results is due to the fact that the evaluation of the investment performance depends on the projected cash flows. The purpose of the article is to assess the impact of risks on making investment decisions using information technologies in order to increase the financial security of enterprises. Methodological and practical aspects of risk modelling of the investment project were further developed, using the Monte Carlo method, which allows to construct a model by minimizing data, as well as to maximize the value of data used in the model. This model involves the use of probability theory and random number tables. The results show the distribution of probabilities of the successful project variable and the coefficient of variation of the performance indicator, allowing the investor to take uncertainty into account when making a decision.
Exploring the Influence of Microfinance on Entrepreneurship using machine learning techniques(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Microfinance institutions in India provide a set of financial services to the economically weaker sections. Recently, a large number of microfinance institutions have emerged in India and they have favorable impact for poverty reduction. The impact of these institutions on entrepreneurship and society, needs to be explored in greater depth. The objective of this study is to apply machine learning techniques to explore this impact. The research uses a MIX dataset for three successive years, namely 2017, 2018, and 2019. This dataset comprises eight variables centered on gross loan portfolio. Principal Component Analysis (PCM) has been applied on the sample dataset for dimensionality reduction, resulting in two main components and each component consist of fraction from eight variables. Then, the sample dataset has been labelled with the help of clustering using K-means clustering technique. Further, classification models based on K-Nearest Neighbors (KNN) algorithm and Support Vector Machine (SVM) are applied to predict the appropriate category of entrepreneurship. The experiment result shows that the machine learning techniques have been found effective and useful tools for estimating the impact of microfinance on entrepreneurship in India.
تأثیر انتخاب حسابرس بر کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب حسابرس ازجمله تصمیمات بسیار مهمی است که توسط سهامداران یک شرکت اتخاذ می شود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر انتخاب حسابرس بر کیفیت گزارشگری مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته است. به این منظور اطلاعات 133 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس متغیرهای پژوهش از طریق نرم افزار ره آورد نوین استخراج و به کمک رگرسیون روش حداقل مربعات تعمیم یافته با رویکرد داده های پانل و به صورت اثرات ثابت مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. جهت اندازه گیری کیفیت گزارشگری مالی از اقلام تعهدی اختیاری تعدیل شده بر مبنای عملکرد استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد انتخاب حسابرس تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت گزارشگری مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران داشته و فرضیه پژوهش در سطح اطمینان 95% مورد تائید قرار می گیرد. به عبارتی، انتخاب حسابرسانی که دارای کیفیت بالاتر و کارکنان آموزش دیده هستند، منجر به افزایش کیفیت حسابرسی و متعاقباً افزایش کیفیت گزارشگری مالی می شود.
بین المللی سازی با رویکرد شبکه سازی رهیافتی کارآمد در توسعه کسب وکارهای صنعت غذا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی بین المللی سازی مبتنی بر رویکرد شبکه سازی در صنایع غذایی به روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای انجام گرفت. داده های این پژوهش برگرفته از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با 15 نفر از مدیران و کارشناسان صنایع غذایی بود که براساس نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرایند ادامه یافت. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تأیید شد. تجزیه تحلیل اطلاعات بر اساس مدل اشتراس و کوربین در قالب کد گذاری باز، محوری، و گزینشی در نرم افزار اطلس تی ای 8، انجام گرفت. نتایج نشان داد شرایط علّی (توسعه بین المللی، محدودیت های اقتصاد تولید و فرصت ها و چالش های تغییر در صنایع غذایی) شرایط زمینه ای (قابلیت های محتوایی و ساختاری و ملاحظات قانونی و علمی) شرایط مداخله گر (اقتصاد سیاسی، مداخلات محیطی و چالش های توسعه کسب وکار) شرایط راهبردی (راهبردهای توسعه در سطح جهانی، راهبرد خلاقیت شبکه ای، توسعه منابع شبکه ای و توسعه تولیدات جدید) پیامدها (بهبود سرمایه اجتماعی برند، توسعه بازار بین المللی و توسعه قابلیت های صنعت غذایی) است. همچنین دریافت شد به کارگیری استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی موجب بهبود فرایند شناسایی و اندازه گیری معاملات، دارایی ها و بدهی ها، افزایش کیفیت ارائه و افشای اجزای صورت های مالی و کیفیت کلی گزارشگری مالی می شود.
طراحی مدل رفتاری پذیرش و استفاده از اپ های تناسب اندام در کاربران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون گوشی های هوشمند، شمار کاربران ورزشی استفاده کننده از این نوع گوشی ها را برای انجام فعالیت های ورزشی افزایش داده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل رفتاری پذیرش و استفاده از اپ های تناسب اندام در کاربران ایرانی و با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) انجام شده است. داده های بخش کیفی از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با برنامه نویسان و طراحان برنامه های ورزشی و متخصصان دانشگاهی در حوزه ورزش و کامپیوتر جمع آوری شد و از طریق رویکرد تحلیل تم در قالب 6 تم اصلی و 21 تم فرعی دسته بندی شد. در بخش کمی، پرسشنامه ای شامل 28 گویه بر اساس یافته های بخش کیفی تنظیم شد. تحلیل پاسخ های 170 نفر از کاربران اپ های تناسب اندام نشان داد کیفیت اپلیکیشن، سواد دیجیتالی، شرایط تسهیل گر، تمایل به استفاده از اپلیکیشن و اعتماد به اپلیکیشن بر پذیرش و استفاده از این اَپ ها تاثیر گذار است. علاوه بر این نتایج بخش کمّی نشان داد عواملی چون جنسیت، سن و تجربه بکارگیری تکنولوژی به طور غیرمستقیم می تواند بر تمایل به استفاده و در نهایت اعتماد و پذیرش کاربران موثر باشند. لذا در صورتی که این موارد بدرستی مدیریت شوند می توانند باعث تقویت رفتار کاربران در پذیرش و استفاده از اپ های تناسب اندام شوند. و در نهایت مدل رفتاری طراحی شده در این تحقیق برای کاربران ایرانی اپ های تناسب اندام از برازش لازم برخوردار بود. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان رویکردی جامع برای درک رفتار کاربران در پذیرش و استفاده از اپ های تناسب اندام درکشور ایران در نظر گرفته شود.
ارتباط تسلط به فناوری اطلاعات با بهره وری سازمانی در کارکنان زن مجموعه های ورزشی سازمان شهرداری تهران با نقش میانجی توانمند سازی و چابکی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسلط بر فناوری اطلاعات به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر ابعاد مختلف یک سازمان ها اثر گذار است از همین رو هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط تسلط به فناوری اطلاعات با بهره وری سازمانی در کارکنان زن مجموعه های ورزشی سازمان شهرداری تهران با نقش میانجی توانمند سازی و چابکی سازمانی می باشد، پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، ازنظر زمان مقطعی و از حیث ماهیت داده ها کمی است که به روش توصیفی-همبستگی و روش های آماری رگرسیون چند متغیر با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس22 انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران وکارکنان زن مجموعه های ورزشی سازمان شهرداری تهران به تعداد 1350 نفر می باشد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر محاسبه گردید، روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد می باشد برای سنجش توانمندسازی از پرسشنامه اسپریتزر و میشرا ، چابکی سازمانی از پرسشنامه شریفی - یانگ و بهره وری سازمانی از پرسشنامه اچیو استفاده شده است، پایایی کل پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 75/. محاسبه گردید، یافته ها حاکی است رابطه همبستگی دو متغیر تسلط به فناوری و توانمند سازی با ضریب463/0 در رتبه اول و تسلط به فناوری و بهره وری سازمانی420/0در رتبه دوم قرار دارد، تسلط به فناوری از دو مسیر مستقیم و غیر مستقیم بر بهره وری سازمانی اثر گذار است در مسیر مستقیم تسلط به فناوری با مولفه های توزیع مناسب اطلاعات، کاهش هزینه های مالی و از مسیر غیر مستقیم از طریق اثر بر چابکی سازمانی و توانمندسازی بر بهره وری اثر گذار است.
ویژگی های روانشناختی حسابرسان و تاخیر در گزارش حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲
106 - 127
حوزههای تخصصی:
با توجه به تضاد منافع حاکم بر محیط حسابرسی و ماهیت مسائل موجود، حسابرسان باید از مهارت یا صلاحیت حرفه ای کافی برخوردار باشند. با این وجود، تعریف یکسان از ابعاد این مفهوم در ادبیات و تحقیقات پیشین وجود ندارد و ابعاد آن به فراخور مقتضیات زمان دستخوش تغییرات اساسی قرار گرفته است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی تاثیر ویژگی های روانشناختی حسابرسان و تاخیر در گزارش حسابرسی است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش علی است. شیوه گردآوری داده، پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه ای صورت گرفت که روایی و پایایی آن به تایید رسید. جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی است و بدین منظور از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماریِ تحقیق، کلیه حسابرسان و اعضای انجمن حسابداران رسمی و حسابرسان سازمان حسابرسی در سطح کشور بودند که بر این اساس، نمونه ای مشتمل بر 384 نفر بررسی شد. برای تجزیه وتحلیل داده های تحقیق نیز آزمونهای علی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد ویژگی های شخصیتی حسابرسان بر تاخیر در گزارش حسابرس تاثیر مثبت و معنی داری دارند.
تعاملات فرهنگی مغولها با اروپایی هاو تاثیر آن بر معماری ورودی بناهای ایران در دوره ایلخانی با بررسی دو نمونه مسجد ایلخانی و کلیسای گوتیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
83 - 99
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: مغولان پس از حمله به ایران و ویرانگری های اولیه شروع به سازندگی کردند و معماری خود را در ادامه معماری گذشتگان ولی با ارتفاع بیشتر در ورودی شکل دادند. شروع روابط فرهنگی و اقتصادی ایران و اروپا در این دوره شکل گرفت. وروابط سیاسی بهبود پیدا کرد. این دوره همزمان با دوره معماری گوتیک اروپا بود، که شاخصه اصلی آن ارتفاع در ساخت و تناسبات ورودی آن شبیه به بناهای ایلخانی است.روش پژوهش: این پژوهش در قال ب پژوهش توصیفی تحلیلی قرار می گیرد. و اطلاعات مورد نیاز درباره آیی ن و فرهنگ مغولان و معم اری دوره ایلخان ی و اروپای آن زمان از طری ق جمع آوری اطلاعات به ش یوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری ش ده است.روش نمونه گیری: انتخاب بنا باروش AHP انجام شده و سپس با روش مقایسه تطبیقی کیفی توافقی شاخصه های مشترک، مورد مقایسه قرار گرفت.یافته و نتیجه گیری: پس از بررسی نقش تعاملات فرهنگی مغولان و اروپاییان و مطالعه ورودی مساجد و کلیساها و مقایسه اشتراک و افتراق شاخصه ها، مشاهده شد که برخلاف تصور تاثیرات این تعامل در حوزه بنیادین معماری به ویژه در شکل گیری ورودی بناها تاثیر نداشته است و کماکان نظریه مرتفع سازی بناها بواسطه ایجاد نمادهای شهری و ساختار قدرت طلبی مغولان معتبر می باشد. .
بررسی تأثیر هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
781 - 797
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان و رتبه بندی میزان تأثیر هر یک از مؤلفه های ده گانه هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر فرایند اجرا، تحلیلی استنباطی است. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان دیوان محاسبات در سه استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد ۱۱۵ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش، پرسش نامه است که بدین منظور از دو پرسش نامه استاندارد هوش اخلاقی و قضاوت حرفه ای حسابرسان استفاده شد (آلفای کرونباخ به ترتیب 954/0 و 936/0). از تعداد 115 پرسش نامه توزیع شده، 104 پرسش نامه قابلیت استفاده داشت. تجزیه وتحلیل داده ها و نیز آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون اسپیرمن انجام شد. به منظور رتبه بندی تأثیر مؤلفه های هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان نیز، از آزمون فریدمن و همچنین نرم افزار اس پی اس اس انجام شد.
یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر تأثیر هر ۱۰ مؤلفه هوش اخلاقی، بر قضاوت حرفه ای حسابرسان است که در میان آن ها، مؤلفه های وفای به عهد، اقرار به اشتباه ها و شکست ها و توانایی در بخشش اشتباه های خود، بیشترین تأثیر را بر قضاوت حرفه ای حسابرسان نشان دادند.
نتیجه گیری: می توان گفت تأثیر هر ده مؤلفه هوش اخلاقی، یعنی عملکرد مبتنی بر اصول، ارزش ها و باورها، راست گویی، استقامت و پافشاری برای حق، وفای به عهد، مسئولیت پذیری برای تصمیمات شخصی، اقرار به اشتباه ها و شکست ها، قبول مسئولیت برای خدمت به دیگران، فعالانه علاقه مند بودن به دیگران، توانایی در بخشش اشتباه های خود و توانایی در بخشش اشتباه های دیگران، بر قضاوت حرفه ای حسابرسان به تأیید رسید. رتبه بندی مؤلفه های هوش اخلاقی، بر اساس میزان تأثیر آن ها بر قضاوت حرفه ای حسابرسان، نشان می دهد که رتبه ۱ مؤلفه وفای به عهد با میزان تأثیر 87/6، رتبه 2 مؤلفه اقرار به اشتباه ها و شکست ها با میزان تأثیر 85/6، رتبه 3 مؤلفه توانایی در بخشش اشتباه های خود با میزان تأثیر 68/6، رتبه 4 مؤلفه عملکرد مبتنی بر اصول، ارزش ها و باورها با میزان تأثیر 10/6، رتبه 5 مؤلفه راست گویی با میزان تأثیر 08/6، رتبه 6 مؤلفه فعالانه علاقه مند بودن به دیگران با میزان تأثیر 78/5، رتبه 7 مؤلفه مسئولیت پذیری برای تصمیم های شخصی با میزان تأثیر 78/5، رتبه 8 مؤلفه قبول مسئولیت برای خدمت به دیگران با میزان تأثیر 70/5، رتبه 9 مؤلفه استقامت و پافشاری برای حق با میزان تأثیر 90/4 و رتبه 10 مؤلفه توانایی در بخشش اشتباه های دیگران با میزان تأثیر 86/4 است.
تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر تعامل میان هزینه های نمایندگی و کارایی اطلاعاتی قیمت سهام شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی (شامل تخصص مالی و استقلال هیئت مدیره، وجود حسابرس داخلی و میزان سهامداران نهادی) بر تعامل میان هزینه های نمایندگی و کارایی اطلاعاتی قیمت سهام شرکت های بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از حیث روش شناسی پژوهشی کاربردی، توصیفی از نوع همبستگی، پس رویدادی، و نیمه تجربی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، و نمونه آماری پژوهش شامل 130شرکت در بازه زمانی 1394 تا 1400 می باشد. در این پژوهش از داده های آرشیوی گذشته برای آزمون فرضیه های پژوهش بهره گرفته شده است. روش تحلیل داده ها نیز روش داده های پنلی و رویکرد مدل های لاجیت رتبه ای است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که هزینه نمایندگی، که از طریق تعامل بین فرصت های رشد و جریان های نقدی آزاد اندازه گیری می شود، تأثیر منفی و معنی داری بر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام، که با سرعت تعدیل قیمت سهام شرکت های بورس اوراق بهادار تهران سنجش می شود، دارد. همچنین نتایج نقش تعدیل کنندگی سهامدارن نهادی را بر رابطه مذکور تأیید نموده ولی نقش حسابرسان داخلی، تخصص مالی و استقلال هیئت مدیره را تأیید نمی نماید. نتایج این پژوهش، نشان داد که فرصت های رشد و جریان های نقدی آزاد شرکت ها از مهمترین متغیرهای موثر بر کارایی اطلاعاتی قیمت سهام در بورس اوراق بهادار ایران به شمار می آیند.
طراحی سازوکار مشارکت سهامداران خرد در مدیریت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
169 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق طراحی سازوکاری برای افزایش مشارکت سهامداران خرد در اداره بنگاه های اقتصادی می باشد. از طریق این افزایش، بهبود حاکمیت شرکتی، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و افزایش آگاهی سهامداران خرد اتفاق می افتد. این تحقیق پس از مطالعات کتابخانه ای، از طریق پرسشنامه و نظرسنجی از خبرگان و سهامداران خرد به ارائه مدل مشارکت سهامداران خرد در مدیریت شرکتهای بورسی و فرابورسی پرداخته و از طریق روش دلفی فازی مدل تایید گردید. در مدل پیشنهادی سهامداران خرد می توانند حق رأی خود را در زمان نزدیک به مجمع سالیانه از طریق نهاد واسط خریدوفروش کنند. بنابراین طی این فرایند سهامدارانی که تمایل دارند از قدرت اعمال رأی بیشتری در مجامع برخوردار باشند، حق رأی دیگر سهامداران خرد را خریداری می نمایند. علاوه بر این قادر هستند با استفاده از بستر فراهم شده در مدل پیشنهادی به وسیله ائتلاف رأی خود، یک نماینده از بین خودشان جهت حضور در هیئت مدیره شرکت ها انتخاب کنند. با پیاده سازی چنین سازوکاری به طورکلی امکان اخذ 511 کرسی هیئت مدیره توسط سهامداران خرد در شرکت های بورسی و فرابورسی امکان پذیر خواهد شد. نتایج تحقیق نشان داد مدل پیشنهادی موجب افزایش انگیزه سهامداران خرد جهت شرکت در مجامع، افزایش آگاهی سهامداران و ارتقاء شفافیت خواهد شد.
Effect of social capital and support, and the Internet use on empowering women working in the Tehran RCS with the mediating role of socioeconomic status(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
INTRODUCTION: Women's empowerment has been introduced as a mechanism to improve the quality of women's work and personal life, one of the basic principles of protecting human rights and eradicating poverty. This study aimed to investigate the effect of social capital, social support, and Internet use on the empowerment of working women with a mediating role in socioeconomic status. METHODS: In this descriptive survey study, 4,000 women were studied working in the RCS of Tehran province, Iran. About 384 samples were selected due to Cochran's formula by a simple random method. The required data were collected using some questionnaires, namely the Social Capital (Hoff and Heisman, 2009), subjective assessment of the socioeconomic status (Nabavi et al., 2007), Social Support (Sherburne and Stewart, 1991), the researcher-made questionnaire of Internet Use and Women’s Empowerment. FINDINGS: The results showed that social capital, social support, and the use of the Internet had a direct impact on the empowerment of women, and socioeconomic status played a mediating role in the relationship between social capital and empowerment. It was also found that socioeconomic status played a mediating role in the relationship between social support and the empowerment of working women. CONCLUSION: According to the results, attention to the components of social capital, social support, and the use of the Internet and cyberspace provided the basis for the empowerment of working women, while in this process the key role of women's socioeconomic status should not be overlooked. However, managers' attention to strengthening organizational trust and women's participation in decision-making, providing conditions for good communication, training, and promoting women's media literacy, would increase the socioeconomic status proportionately and improve women's empowerment.
نقش اخلاق حرفه ای مدیران بر مسئولیت پذیری کارکنان با توجه به نقش میانجی تعهد کاری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقش اخلاق حرفه ای مدیران بر مسئولیت پذیری کارکنان با توجه به نقش میانجی تعهد کاری بود. این پژوهش کاربردی از نوع توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 245 نفر از کارکنان اداره کل زندان های استان مازندران بودند که جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران کوکران استفاده شد که بر این اساس تعداد 150 نفر به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه 40 سوالی اخلاق کاری دهقان (۱۳۹۲)، پرسشنامه 24 سوالی تعهد سازمانی آلن و می یر (1990) و پرسشنامه 15 سوالی مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1987) است. هر سه پرسشنامه از روایی و پایایی بالایی برخوردار و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 90/0، 85/0 و 87/0 بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از فنون آمار توصیفی (جداول فراوانی و نمودارهای میله ای، شاخص های مرکزی مانند میانگین و مد و همچنین شاخص های پراکندگی مانند انحراف معیار)، و آمار استنباطی (مدل معادلات ساختاری) در نرم افزار AMOS21 استفاده شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که عهد کاری در تاثیرگذاری اخلاق حرفه ای مدیران بر مسئولیت پذیری کارکنان نقش میانجی دارد. به بیان دیگر تاثیری که اخلاق حرفه ای مدیران بر مسئولیت پذیری کارکنان می گذارد از طریق تعهد کاری نیز قابل توجیح می باشد و تعهد کاری در این رابطه نقش دارد.