فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مدل های نوین رهبری در سازمان های پیشرو، مدل رهبری مربی گرا است. هدف مقاله حاضر ارائه مدل رهبری مربی گرا در صنعت برق ایران براساس رویکرد آمیخته است. در بخش کیفی از روش نظریه پرداری داده بنیاد استفاده شد و جامعه هدف شامل متخصصانی برجسته و اساتید دانشگاه در زمینه رهبری و مربی گری بود. با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، در مجموع با 16 نفر مصاحبه انجام شد و جدیدترین منابع مرتبط نیز، مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین توسط نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. پس از تحلیل داده ها در مرحله کدگذاری اولیه، 791 کد باز و سپس 35 کد محوری مرتبط با 6 کد انتخابی ایجاد شد. با توجه به مدل مفهومی،عوامل موثر در مدل رهبری مربی گرا و راهبردهای پیاده سازی آن و در نهایت پیامدها استخراج گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه کارمندان بخش دولتی صنعت برق، مشتمل بر 16899نفر بودند که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 370 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 76 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزار SmartPLS3 استفاده گردید. نتایج بخش کمّی پژوهش، گویای تأئید مدل شناسایی شده بود. براساس مدل استخراج شده، مدیران می توانند جهت نهادینه سازی سبک رهبری مربی گرا گام بردارند.
بررسی محتوایی رساله های مدیریت و خط مشی گذاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تاکنون رساله های متعددی در حوزه مدیریت و خط مشی گذاری فرهنگی در کشور انجام شده که هرکدام از آنها سعی داشته اند تا از زاویه ای متفاوت به این موضوع مهم بپردازند. بر همین اساس، پژوهش حاضر سعی کرد تا با بررسی محتوایی رساله های انجام شده در حوزه مدیریت و خط مشی گذاری فرهنگی به روش فراترکیب، تحلیلی جامع از یافته های این رساله ها ارائه دهد. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توسعه ای است و با مرور کلیه رساله های مرتبط با موضوع پژوهش در دانشگاههای منتخب که رشته های مرتبط را داشته اند، تعداد 50 رساله به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب و با بهره برداری از روش فراترکیب(رویکرد هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو) بررسی محتوایی انجام شده است. یافته ها و نتایج: بر اساس تحلیل انجام شده، مقولات اصلی استخراج شده شامل بستر اجرای خط مشی فرهنگی، چالش های خط مشی گذاری فرهنگی، اصول مفهومی در خط مشی گذاری فرهنگی، مؤلفه های فرهنگی در خط مشی گذاری فرهنگی، الگوهای خط مشی گذاری فرهنگی و در نهایت، کاربردهای خط مشی گذاری فرهنگی می باشند.
بررسی چالشهای توسعۀ دانشگاه اسلامی، مطالعل موردی: دانشگاههای استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی چالشهای توسعه دانشگاه اسلامی بود. روش: این پژوهش با استفاده از روش مطالعه موردی کیفی به انجام رسید. مشارکت کنندگان بالقوه شامل 20 نفر از مدیران و اعضای هیئت علمی خبره و صاحب نظر با تجربه و گرایش عقیدتی/ نظری در رابطه با موضوع اسلامی شدن دانشگاه بودند. انتخاب این افراد با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار (تخصص و تجربه) و با لحاظ اشباع یافته ها انجام شد. برای شناسایی چالشهای توسعه دانشگاه اسلامی، از الگوی منظومه پویای توسعه دانشگاه اسلامی(ترک زاده و معینی، 1394) و چارچوب تفصیلی تدوین شده توسط ترک زاده و هاشمی(1399) بهره برداری شد. بدین منظور، مبانی نظری و سوابق پژوهشی مرتبط مطالعه و مصاحبه هایی با صاحب نظران انجام شد تا تحلیل و تبیین کیفی موضوع صورت گیرد. یافته ها: چالشهای توسعه دانشگاه اسلامی مشتمل بر 16 مورد، در سه سطح نهادی(هفت مورد)، اجرایی(چهار مورد) و فنی(پنج مورد) شناسایی شد. همچنین، سازوکارهای اثرگذاری چالشها در مسیر توسعه دانشگاه اسلامی و علل بروز راهکارهای غلبه بر آنها نیز شناسایی شد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر می تواند به عنوان مبنایی برای برنامه ریزی و تصمیم گیری در این زمینه استفاده شود. شناسایی چالشها در سطوح مختلف و تحلیل سازوکارهای اثرگذاری آنها، راهگشای مسیر توسعه دانشگاه اسلامی خواهد بود.
مدیریت زنجیره تأمین با رویکردهای ناب و چابک: کاربرد پویایی های سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
330 - 361
حوزههای تخصصی:
مدیریت زنجیره تأمین با انتخاب، ترکیب و اجرای رویکردهای ناب و چابک به علت تضادها و استراتژی های متفاوت هریک و از سوی دیگر هم افزایی آن ها یکی از چالش های اساسی مدیران است. پژوهش حاضر با هدف توسعه سیستمی برای انتخاب رویکردهای ناب و چابک در زنجیره تأمین انجام شده است و شامل دو مرحله می باشد. در مرحله کیفی با رویکرد تحلیل محتوا و بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش عوامل مؤثر بر انتخاب رویکردهای چابک و ناب گردآوری شده است. فرایند جمع آوری داده ها و کدگذاری به صورت زیگزاگی تا رسیدن به اشباع نظری انجام شده است. نهایتاً این کدها در 17 گروه و در 4 سطح کلی عوامل محیطی، عوامل مرتبط با سازمان، عوامل مرتبط با محصول و عوامل عملکردی طبقه بندی شده است. در مرحله کمی و با بهره گیری از روش پویایی های سیستم، با استفاده از عوامل به دست آمده از مرحله اول و استراتژی های ناب و چابک، مدلی جهت ارزیابی عملکرد و انتخاب استراتژی های مناسب در شرایط مختلف ارائه شده است. مدل های علی و معلولی و حالت-جریان ترسیم شده و تست ارزیابی مدل، ارزیابی ساختار و تحلیل حساسیت نیز جهت تأیید اعتبار مدل انجام گرفته است. نهایتاً سناریوهای مختلف در این مدل شبیه سازی و بررسی شده است. مدل پویای ارائه شده قادر است در شرایط مختلف استراتژی های از رویکردهای ناب و چابک را بررسی نموده و نهایتاً درجات خاصی از نابی و چابکی را ارائه دهد. اطلاعات مورد نیاز برای مدل سازی و شبیه سازی مدل از مجتمع صنایع لاستیک یزد گردآوری شده است.
بررسی میزان احساس امنیت ادراک شده در توسعه پدافند داخلی و پیشگیری موضعی توسط ساکنین مناطق منتخب شهر تبریز بر اساس اصول نسل دوم CPTED(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
249 - 280
حوزههای تخصصی:
هدف: احساس امنیت، پدیده ای روان شناختی و اجتماعی است که ابعاد گوناگون دارد. این احساس از تجربه های عینی و اکتسابی افراد از شرایط و اوضاع پیرامون ناشی می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان احساس امنیت ادراک شده توسط ساکنین مناطق منتخب شهر تبریز بر اساس اصول نسل دوم CPTED است.روش شناسی: در این پژوهش توصیفی-کاربردی، داده های موردنیاز از طریق روش میدانی و اسنادی گردآوری گردید. جهت آنالیز آماری داده ها از روش های آمار توصیفی و همبستگی (جهت یافته های استنباطی) استفاده شد.یافته ها: بر اساس یافته ها، بالاترین میانگین احساس امنیت از منظر ساکنین مناطق منتخب مربوط به شاخص ارتباط با خارج محله) 11/52 (و پایین ترین مربوط به شاخص آستانه ظرفیت (06/50) و میانگین احساس امنیت کل 16/51 بود. میانگین احساس امنیت ادراک شده در جنس مؤنث و مذکر به ترتیب 02/50 و 25/52 بود. ارتباط مثبت و معنی داری بین احساس امنیت ادراک شده با شاخص های فرهنگ جمعی، ارتباط با خارج محله، آستانه ظرفیت و همبستگی اجتماعی مشاهده گردید (0. 001 p<).نتیجه گیری: افزایش هریک از شاخص های فرهنگ جمعی، ارتباط با خارج محله و آستانه ظرفیت و همبستگی اجتماعی احتمالاً سبب افزایش احساس امنیت ادراک شده توسط ساکنین در مناطق منتخب شهر تبریز خواهد شد.
پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی در دانشگاه ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
93 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با وجود زیرساخت های علمی- پژوهشی مختلف مانند پژوهشکده ها و مراکز پژوهشی، پارک علم و فناوری و مراکز رشد مختلف در استان ایلام، تعداد هسته ها و شرکت های دانش بنیان دانشجویی کم شمار است. نظر به اهمیت توسعه و ترویج فعالیت های کارآفرینانه و نقش سازنده و اثرگذار دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در شکل گیری زیست بوم کارآفرینی، این پژوهش با هدف تدوین الگوی پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی در دانشگاه ایلام انجام گرفته است.روش شناسی: در این پژوهش با انجام سه گام تکنیک دلفی، پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی دانشگاه ایلام مورد واکاوی قرار گرفت. پس از بررسی پیشینه پژوهش و تجربه های داخلی و خارجی شکل گیری زیست بوم های کارآفرینی دانشگاهی، با تدوین یک پرسشنامه نیمه ساختارمند، پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی از دیدگاه مشارکت کنندگان پژوهش مورد کنکاش قرار گرفت. مشارکت کنندگان در پژوهش، تعداد 14 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه ایلام بودند که در زمینه زیست بوم کارآفرینی و نوآوری صاحب نظر بودند و به صورت هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. در مرحله اول، بر اساس مصاحبه ای نیمه ساختارمند پیش برنده های زیست بوم کارآفرینی، با بهره گیری از دیدگاه مشارکت کنندگان و بررسی پیشینه پژوهش تدوین شد. در مرحله دوم و سوم نیز افراد مورد مطالعه دیدگاه خود را در مورد این پیش برنده ها با استفاده از طیف لیکرت اعلام نمودند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و Excel استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که مواردی همانند بهبود ساختار زیست بوم کارآفرینی در دانشگاه با هدف توسعه فعالیت های فناورانه و کارآفرینانه اعضای هیأت علمی و دانشجویان، راه اندازی دفتر مشاوره کسب وکار و کارآفرینی در دانشکده ها، تعریف و تخصیص گرنت نوآفرینی برای طرح های اعضای هیأت علمی، پایان نامه ها و رساله های دانشجویی و در قالب هسته های کسب وکار دانشجویی، تقویت همکاری های گروهی و تیمی در تدریس، پروژه ها و طرح های پژوهشی، همکاری پروژه ای با سازمان ها و دستگاه های اجرایی، الزام اساتید به تخصصی نمودن فعالیت های پژوهشی و مشاوره ای خود و راه اندازی سامانه اطلاعاتی بازار و بازار کار کشور عراق و مشاغل و بازار کار کشور و استان از موارد پیش برنده زیست بوم کارآفرینی نوآورانه دانشگاه ایلام بودند.نتیجه گیری/ دستاوردها: نظر به اهمیت ساختار در پیشبرد زیست بوم کارآفرینی و تجربه های زیسته دانشگاه های موفق دنیا در این زمینه، پیشنهاد می شود دانشگاه ایلام با در نظر گرفتن قوانین و مقررات موجود، اقدام به راه اندازی معاونت کارآفرینی و فناوری در دانشگاه نماید. تغییر عنوان و کارکرد شورای مرکز رشد واحدهای علم و فناوری به شورای زیست بوم نوآوری و کارآفرینی از دیگر پیشنهادهای این پژوهش است. در گام دیگر لازم است تا در شرح وظایف این شورا بازنگری و وظایف آن متناسب با کارکردهای زیست بوم نوآوری و کارآفرینی دانشگاه تدوین شود.
تبیین و رتبه بندی مؤلفه ها و شاخص های هزینه یابی کیفیت در شرکت های تولیدی
منبع:
حسابداری مدیریت راهبردی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
65 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف هزینه یابی کیفیت، شناسایی و بهینه سازی این هزینه ها است تا شرکت ها بتوانند منابع خود را به طور مؤثرتری مدیریت کنند و درعین حال، استانداردهای کیفی مورد انتظار را برآورده سازند. از طریق تجزیه وتحلیل و رتبه بندی این شاخص ها، شرکت های تولیدی می توانند نقاط قوت و ضعف خود را در مدیریت کیفیت شناسایی کنند و استراتژی هایی را برای بهبود مستمر اتخاذ نمایند. هدف از انجام پژوهش حاضر، تبیین و رتبه بندی مؤلفه ها و شاخص های هزینه یابی کیفیت در شرکت های تولیدی می باشد. روش پژوهش کیفی به روش تحلیل محتوا در مرحله اول و در مرحله دوم به روش نظریه داده بنیاد و مصاحبه با 18 نفر از خبرگان حرفه و دانشگاه در سال 1402 صورت گرفته است. در بخش تحلیل محتوا، بیست ویک شاخص شناسایی گردید. همچنین، رتبه بندی مؤلفه های هزینه یابی کیفیت به ترتیب، 1. مؤلفه اهداف و استراتژی ها، 2. مؤلفه سازمانی، 3. مؤلفه مدیریتی و 4. مؤلفه گروهی می باشد. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود شرکت های تولیدی با اتخاذ رویکردی جامع و یکپارچه در هزینه یابی کیفیت، از طریق آموزش، بهبود فرآیندهای طراحی و فعال کردن گروه های بهبود کیفیت، به دنبال بهینه سازی هزینه ها و ارتقاء کیفیت محصولات خود باشند.
طراحی الگوی کارآمدی سازمانی در دانشگاه ها به عنوان یک سازمان فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
149-162
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی هر جامعه بالاترین نماد سطح علم و فرهنگ آن جامعه محسوب می شوند و باید مبدأ تحولات علم و فرهنگ باشند. مطالعه نظام مند پژوهش های متعدد موجود که جنبه های مختلف کارآمدی سازمان های فرهنگی و دانشگاه ها را به صورت پراکنده بررسی نموده اند، می تواند نقشه دانشی کارآمدی سازمانی دانشگاه ها در داخل کشور را ترسیم نماید. هدف این مقاله ترسیم دانش موضوعی کارآمدی سازمانی در دانشگاه ها به عنوان یک سازمان فرهنگی از طریق بررسی ویژگی های دانش انباشته آن از نظر شکلی، روشی و محتوایی در مطالعات می باشد، تا مؤلفه های کارآمدی را شناسایی نماید. روش پژوهش در این مقاله تحلیل اسنادی می باشد. ابزار گردآوری اطالعات فرم های فیش برداری و کتابخانه ای است. در این مقاله ابعاد کارآمدی سازمان های فرهنگی و مؤلفه های اصلی و فرعی کارآمدی سازمانی در دانشگاه ها، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که سازه ساختاری با مقوله اصلی هم ترازی ساختار/ استراتژی بیشترین اثرگذاری را در تبیین کارآمدی سازمانی دانشگاه ها دارد و مقوله های فرعی هم همو سویی ساختار، مأموریتی و منافع ذینفعان، و ارتباطات چند وجهی از دیگر ابعاد آن می باشند.
مدل شناسایی تاثیر هوش معنوی بر هوش هیجانی و تورش های رفتاری مبتنی بر قضاوت شخصی جهت بهبود فرآیند تصمیم گیری سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر ارائه مدلی به منظور شناسایی تاثیر هوش معنوی بر هوش هیجانی و تورش های رفتاری مبتنی بر قضاوت شخصی جهت بهبود فرآیند تصمیم گیری سرمایه گذاران است. روش پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) است و از روش پیمایشی استفاده شد . در روش میدانی داده ها از یک پرسشنامه عادی بی نام حاوی سوالات بسته با مقیاس ترتیبی و گزینه ای در ارتباط با فرضیات پژوهش استفاده شده است. پرسشنامه محقق ساخته در اختیار 232 نفر از س رمایه گ ذاران ب ورس اوراق به ادار ته ران برای سال 1398که بر اساس فرمول کوکران و بطور تصادفی انتخاب شدند قرار داده شد.برای رد یا اثبات هر فرضیه پژوهش از روش آمار استنباطی به روش ضریب همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری استفاده گردیده است.تجزیه و تحلیل اطلاعات بوسیله نرم افزارآماریSPSS و نمودارها توسط نرم افزارEXCEL ترسیم و رگرسیون و حل معادلات ساختاری توسط نرم افزار AMOS بوده است. نتایج حاکی از آن است که متغیر پیشگاه معنوی/رهبری اجتماع بیشترین تاثیر در هوش معنوی و متغیر اتخاذ استراتژی بیشترین تاثیر در هوش هیجانی و متغیر خطای زیان گریز بیشترین تاثیر در متغیر تورش رفتاری را دارد ومیزان تاثیر هوش معنوی بر هوش هیجانی و توروش رفتاری به ترتیب با بار عاملی0.62 و 0.574 و میزان تاثیر هوش هیجانی و متغیر توروش رفتاری بر تصمیمات سرمایه گذار به ترتیب با بار عاملی 0.9 و 0.83 بوده است.
تعیین نیازهای آموزشی مربیان فدراسیون پهلوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
33 - 53
حوزههای تخصصی:
توسعه مربیان ورزشی هر کشوری دارای اهمیت فراوانی می باشد و موفقیت در حوزه ورزش نتایج مهم فرهنگی، تربیتی و اقتصادی را به همراه خواهد داشت. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که فدراسیون جهانی رشته مورد مطالعه در داخل کشور باشد و متولی اصلی مدیریت این رشته در سطح بین المللی متعلق به کشور ایران باشد. توسعه مربیان می تواند منجر به تحول و ارتقاء در حوزه ورزشی گردد. تربیت و توسعه مربیان در همه سطوح دارای اهمیت است و از لحاظ اعتبار جهانی این گروه دارای بیشترین تأثیر را در کسب افتخارت بر عهده دارند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نیازهای آموزشی مربیان ورزشی در رشته های مرتبط با فدراسیون پهلوانی می باشد. برای تحقق چنین هدفی پژوهشی با رویکرد ترکیبی (آمیخته) انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش اکتشافی و با دو ابزار دیکوم (تعداد مشارکت کنندگان 9 نفر) و مصاحبه نیمه ساختاریافته (تعداد مشارکت کنندگان 12 نفر و انتخاب شده با رویکرد گلومه برفی) و روش تحلیل آزمون با مدل آتراید و استیرلینگ، نیازهای مرتبط با مربیان فدراسیون پهلوانی استخراج گردید و سپس با روش پیمایش (و به کارگیری آزمون های تی تگ گروهه، تحلیل واریانس یک طرفه یا آنوا و همچنین آزمون فریدمن) نیازهای آموزشی تعیین و اولویت بندی شد. نیازهای آموزشی پس از بررسی و تحلیل در قالب پنج گروه اصلی توانایی های اخلاقی، توانایی های بین المللی، توانایی های تخصصی، توانایی های نرم و توانایی های همراستایی سازمانی طبقه بندی و ارائه گردید.
نمایش کیفیت حسابرسی از طریق افشای عمومی و داوطلبانه شاخص های کیفیت حسابرسی
حوزههای تخصصی:
رهبری اقتدارگرا و بی تفاوتی سازمانی کارکنان: تبیین نقش میانجی فرهنگ دیوان سالار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
293 - 307
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر رهبری اقتدارگرا بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان با نقش میانجی فرهنگ دیوان سالار در دانشگاه لرستان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که در زمره پژوهش های توصیفی پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش 360 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان از میان آن ها نمونه ای به حجم 186 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در این پژوهش از روش های آماری توصیفی و استنباطی و برای تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد رهبری اقتدارگرا از طریق فرهنگ دیوان سالار اثر مثبت و معنادار بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان در دانشگاه لرستان دارد.
بررسی نقش تعدیل گر فرهنگ سازمانی در رابطه بین سیستم های اطلاعاتی مدیریت و گرایش به کارآفرینی (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
19 - 36
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چندین دهه است که مقوله گرایش به کارآفرینی به عنوان یک مطالعه جدّی و منسجم موردتوجّه پژوهشگران قرار گرفته است. گرایش به کارآفرینی وضعیّتی است که در آن یک فرد تمایلات خود را در رابطه با رفتار کارآفرینانه در یک سازمان مستقل نشان می دهد. فرهنگ سازمانی در معرفی سیستم های اطلاعاتی در یک سازمان بسیار مهم است. مفهوم فرهنگ با نگرش، ارزش، اهداف و شیوه های سازمانی، حرفه ای و ملّی مرتبط است. در دهه 1960، «سیستم های اطلاعات مدیریت» برای اوّلین بار در قالب یک مفهوم مطرح شد. یکی از وظایف سیستم های اطلاعات مدیریت جمع آوری، پردازش و تجزیه و تحلیل داده های سازمان است. امروزه شرکت های بزرگ فناوری نظیر «فیس بوک، توییتر و اسنپ» توانستند با استفاده از سیستم های اطلاعات مدیریت به موفقیت هایی دست پیدا کنند. در مورد سیستم های اطلاعات مدیریت، فرهنگ سازمانی و گرایش به کارآفرینی پژوهش های فراوانی انجام شده است، ولی پژوهشی که هر سه متغیر را مورد بررسی قرار دهد یافت نشده است؛ بنابراین، در پژوهش حاضر پاسخگویی به این پرسش اساسی مدّ نظر بود که آیا فرهنگ سازمانی می تواند نقش تعدیل گر در رابطه میان سیستم های اطلاعات مدیریت و گرایش به کارآفرینی ایفا کند؟روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه شهید بهشتی تشکیل می دادند که تعداد آن ها بر طبق آمار 1127 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 288 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش تعیین شد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد بوده که روایی صوری و محتوایی آن ها توسط متخصصان تأیید و برای تعیین پایایی پرسشنامه های سیستم های اطلاعات مدیریت، فرهنگ سازمانی و گرایش به کارآفرینی، ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0، 82/0 و 85/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که سیستم های اطلاعاتی مدیریت بر گرایش به کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری داشت. نتایج مؤید آن بود که سیستم های اطلاعاتی مدیریت بر فرهنگ سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، نتایج بیانگر آن بود که فرهنگ سازمانی بر گرایش به کارآفرینی تأثیر مثبت و معناداری دارد. افزون بر این،، یافته ها نشان داد که فرهنگ سازمانی در رابطه بین سیستم های اطلاعاتی مدیریت و گرایش به کارآفرینی نقش تعدیل گر را ایفا می کند.نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجّه به نتایج تجزیه وتحلیل داده ها مبنی بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و گرایش به کارآفرینی، به مدیران و مسئولان ذی ربط پیشنهاد می شود که به فرهنگ سازمانی و مؤلفه های آن در سازمان اهمیّت دهند و در زمینه تقویت تسهیم دانش، ارتباطات باز، نظام پاداش دهی، هدایت و رهبری، معنا داری کار و ریسک پذیری تلاش کرده و به نیروی انسانی به عنوان باارزش ترین منبع در سازمان توجّه کنند و از این طریق میزان گرایش به کارآفرینی را در سازمان ارتقاء دهند. همچنین، مدیران بایستی از سیستم های اطلاعاتی به منظور گسترش فرهنگ و ترویج کارآفرینی در بین کارکنان استفاده نمایند و نیز از حداکثر امکانات و منابع مادی برای نیل به اهداف مشخص بهره گیرند.
طراحی الگوی ارزیابی استراتژیک عملکرد کارکنان در نهادهای حاکمیتی غیر وابسته به دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
81 - 106
حوزههای تخصصی:
با عنایت به جایگاه استراتژیک نظام ارزیابی عملکرد کارکنان در ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) و نقش آن در رشد، تعالی و موفقیت سازمان و همچنین ماهیت، مأموریت ها و ویژگی های منحصر به فرد سازمان مذکور، پژوهش حاضر با هدف کاربردی و توسعه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، گروهی از مدیران و کارشناسان ستاد اجرایی فرمان امام (ره) هستند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در فاز کیفی، به دلیل استفاده از روش تحلیل مضمون، ابزار اصلی جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق با خبرگان و بررسی مستندات سازمانی مرتبط است. جمع آوری داده ها در فاز کمی از طریق پرسشنامه ای بسته و محقق ساز مشتمل بر 42 گویه- که بر اساس مدل مفهومی پژوهش طراحی و میان 40 نفر از مدیران میانی و عملیاتی و کارشناسان سازمان مورد مطالعه توزیع گردید- صورت گرفته است. الگوی پیشنهادی با 6 بعد، شامل رشد و توسعه فردی، بهره وری شغلی، دغدغه مندی ملی، توجه به منافع ذی نفعان، خلاقیت و نوآوری و روابط اثربخش و 14 مؤلفه، شامل دانش و مهارت های عمومی، دانش و مهارت های تخصصی، کارایی، اثربخشی، مجاهدت در راه آرمان های کشور، قانون مداری، حفظ منافع جامعه، حفظ منافع ارباب رجوع، حفظ منافع کشور، تفکر خلاق، حل مسائل سازمانی، نوآوری، روابط اثربخش با کلیه همکاران و رابطه اثربخش با سازمان است که اعتبار آن با روش اعتبارسنجی CVR تأیید شده است. همه ابعاد و مؤلفه های الگوی پیشنهادی جهت ارزیابی استراتژیک عملکرد کارکنان از لحاظ ساختاری مورد تأیید قرار گرفتند.
بررسی تجارب زیسته منتی ها از پدیده بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ در شرکت ایران خودرو دیزل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 28
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی در روابط منتورینگ، انجام موفق فرایند منتورینگ است و بازخورد مؤثر به کارکنان، یکی از ابزارهای دستیابی به این هدف است. و در همین راستا پژوهش حاضر درصدد دستیابی به مضامین مشترک از تجارب زیسته منتی ها در جهت تبیین و درک ماهیت و بستر پدیده بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ است.روش: پژوهش حاضر بر رویکرد پدیدارشناسی تفسیری ون منن مبتنی است ابزار پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مشارکت کنتدگان پژوهش، 16 نفر منتی بود که از بین خبرگان و دریافت کنندگان بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ، در شرکت ایران خودرو دیزل انتخاب شدند و روش نمونه گیری نیز هدفمند(مبتنی بر هدف)از نوع معیارمحور بود.یافته ها: نتایج پژوهش به هفت خوشه بندی کلی منتهی شد: مقوله محوری، استراتژی ، پیامد، تسهیلگر، تعدیلگر، بستر و محدودیت. همچنین 19 درون مایه اصلی به دست آمد که زیرمجموعه هر یک از خوشه های اصلی بود. این درون مایه ها عبارت اند از: مقوله محوری: یادگیری؛ استراتژی: شیوه های بازخورد فنی، توسعه ای و اجتماعی؛ پیامد: پیامدهای فردی، شغلی و سازمانی؛ تسهیلگر: شایستگی های فردی منتور، شایستگی های رفتاری منتور و شایستگی های تخصصی منتور؛ تعدیلگر: ویژگی های منتی، ویژگی های منتور و محتوای بازخورد. بستر: فرهنگ سازمانی و حمایت سازمانی.نتیجه گیری: استفاده از مدل این پژوهش، فرایند طراحی و توسعه بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ را در سطح کلان فرهنگ سازی می کند و در سطح سازمان ها نیز می تواند با سهولت بیشتری عملیاتی و اجرای شود. افزون براین، حوزه نظری موضوع را در سطح بین المللی توسعه می دهد؛ از این رو ارزش افزوده این مطالعه را می توان آگاهی و تسهیل فرایند بازخورد اثربخش در روابط منتورینگ در بستر سازمان ها با آگاهی و الگوبرداری از مفاهیم و درون مایه های مدل ارائه شده دانست.
The Impact of Oil Income Fluctuations on the Economy Management System and the Government's Economic Policies in Iran from 2013 to 2021(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۲, Spring ۲۰۲۴
186 - 198
حوزههای تخصصی:
Oil became one of the pillars of Iran's economy from the beginning of the 14th century AH, and its traces can be seen in all political, economic and social developments since then. Iran's economy is affected by oil and its revenues through various mechanisms. The problem of this research is to analyze one of the dimensions of the effect of oil on Iran's political economy, that is, the government's economic policies between 2013 and 2021. The purpose of the research is to identify the effects of oil on the government's policies and to provide the basis for reducing the negative effects. The descriptive-analytical research method and the method of data collection will be library studies and official statistics. According to research data, domestic and international developments have caused fluctuations in oil production, price, and income, and these fluctuations are caused by certain economic policies such as financial indiscipline, inflationary programs, and relative neglect of the tax system. And it has resulted in an increase in the Gini coefficient. These policies lead to the occurrence of some economic-social phenomena and the fluctuation of economic indicators, such as the failure to achieve the goals of development plans, rising inflation rates, increasing or decreasing the class gap, creating employment in a limited way and ultimately disequilibrium. Industry, agriculture and service sectors have grown. Although in some cases, such as job creation, oil income has had positive consequences, but mainly the consequences of oil income fluctuations have been negative and hindered economic progress.
نقش فرماندهان و مدیران در پیشگیری از جرایم کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
37 - 64
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و شناخت نقش فرماندهان و مدیران نیروی انتظامی در کاهش جرایم کارکنان انجام شده است. پژوهشگر در این پژوهش به دنبال آن است تا ضمن شناسایی و اولویت بندی هر یک از نقش های مراقبتی، ممانعتی و مقابله ای میزان تأثیر و به کارگیری آنها را توسط فرماندهان مورد تبیین قرار دهد.روش: این پژوهش از منظر روش در دسته پژوهش های آمیخته دسته مثلث سازی هم زمان یا موازی قرار دارد. در بخش کمّی، ابزار جمع آوری پژوهش پرسش نامه محقق ساخته، و پایایی بر مبنای مبانی نظری ارائه شده است؛ روایی (ظاهری و محتوایی) پرسش نامه توسط خبرگان و کارشناسان حوزه صیانت و پیشگیری مورد تأیید قرار گرفته و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که مقدار آن 94/0 برآورد گردیده است. جامعه مورد مطالعه شامل 125 نفر از فرماندهان و مدیران استان سمنان است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش در دسترس انتخاب شده اند. در بخش کیفی نیز روش نمونه گیری غیرتصادفی و به صورت هدفمند انجام و از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته برای به دست آوردن داده ها استفاده شده است. در این راستا با 10 نفر از فرماندهان و مدیران خبره و باتجربه و دارای سابقه مدیریتی تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه شده است.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که به کارگیری نقش های ممانعتی و مقابله ای فرماندهان و مدیران در پیشگیری از جرایم کارکنان پایین تر از حد مورد انتظار است و بیشترین نقش مؤثر در کاهش جرایم نقش مراقبتی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد عامل اصلی ایجاد و ارتقای سطح سلامت در سازمان ها و دفع تهدیدهای درون و برون سازمانی تحت تأثیر شیوه های مدیریت فرماندهان قرار دارد، به طوری که انجام نقش پدرانه و رعایت آداب از سوی مدیر، به کارگیری کارکنان بر اساس توانمندی، الگوبودن، حضور پررنگ فرمانده در مأموریت ها، بیشترین تاثیر در کاهش جرایم کارکنان دارد.
سطح ریسک پذیری، دانش مالی و ظرفیت یادگیری مدیران و تأثیر آن بر رشد و توسعه شرکت های تعاونی
حوزههای تخصصی:
رفتار مالی به عنوان یکی از عوامل کلیدی در رشد و توسعه فردی و سازمانی تحت تأثیر مجموعه ای از عوامل و مؤلفه ها قرار می گیرد. از جمله این عوامل دانش مالی، ریسک پذیری و ظرفیت یادگیری افراد است. هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل سطح ریسک پذیری، دانش مالی و ظرفیت یادگیری مدیران در رشد و توسعه شرکت های تعاونی است. این پژوهش از لحاظ طبقه بندی پژوهش بر مبنای هدف، از نوع کاربردی، از لحاظ طبقه بندی بر حسب روش، از نوع توصیفی و از میان انواع پژوهش های توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری مدیران شرکت های تعاونی شهر مشهد که تعداد آن 2690 شرکت است. نمونه آماری از طریق جدول مورگان تعداد 341 شرکت تعیین گردید. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه های استاندارد بهره گرفته شد. به منظور آزمون فرضیه ها، روش و معادلات ساختاری بکارگرفته شده است و نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد دانش مالی تأثیر مثبت و معناداری بر ابعاد رشد و توسعه شرکت های تعاونی دارد. همچنین یافته ها حاکی از این بود که سطح ریسک پذیری به طور معناداری بر ابعاد رشد و توسعه شرکت های تعاونی تاثیر دارد. در نهایت مشخص شد بهبود ظرفیت یادگیری مدیران می تواند موجب ابعاد رشد و توسعه شرکت های تعاونی گردد. بنابراین افزایش سطح ریسک پذیری، دانش مالی و ظرفیت یادگیری مدیران می تواند به افزایش رشد و توسعه شرکت های تعاونی کمک کند زیرا این افراد بهترین تصمیمات را در شرایط نامطلوب می گیرند و از فرصت های بهره وری که با این تصمیمات همراه است بهره مند می شوند.
ارائه راهکار فراترکیب به منظور بهبود فرآیند توسعه محصول جدید مبتنی بر مدیریت ریسک محصولات تند گردش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
24 - 55
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: با توسعه نسل چهارم صنعت، ترجیحات مشتریان در حال تغییر مداوم بوده و چرخه عمر محصولات کوتاه تر شده است. بنابراین فرآیندهای توسعه محصول جدید در شرکت ها به یک ضرورت تبدیل شده است. دسترسی به صنایع پایدار نیازمند فرآیندی است که در آن ریسک های نوظهور مهار شوند. به بیان دیگر استفاده از مفاهیم مدیریت ریسک در فرایند توسعه محصول جدید می تواند زمینه ساز ارتقاء عملکرد سازمان باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، دستیابی به چارچوبی برای مدیریت ریسک در فرآیند توسعه محصول جدید تند گردش است.
روش: ابتدا تحقیقات مرتبط با توسعه محصول جدید مرور و مفاهیم فرآیند توسعه محصول جدید، ریسک و محصولات تند گردش تعریف گردیده تا بیان مسئله شفاف و نیازمندی به مدیریت ریسک در این حوزه مشخص شود. مطالب این قسمت در قالب دو بخش کلی ادبیات نظری و ادبیات تجربی ارائه شده است. سپس با مرور مطالعات برجسته در این حوزه، از میان 95 مقاله، 18 مورد از مدل های مدیریت ریسک به تفضیل بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که طبق تحقیقات، این مقالات برخی از فازهای پنج گانه مدل های مدیریت ریسک و یا گام هایی از آن را بررسی کردند، گاها تغییراتی در مدل ها ایجاد شده است، اما هیچکدام از مدل ها همه فعالیت ها و فازها را پوشش ندادند. سپس با کمک روش فراترکیب و با استفاده از الگوی هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو، و با در نظر گرفتن همه کاستی ها و نقاط ضعف و قوت مدل های مرور شده، مدل مدیریت ریسک نوینی برای بهبود فرآیند توسعه محصول جدید با 6 گام ارائه و نحوه پیاده سازی مراحل، گام ها و زیرگام های مدل معرفی شد. این مدل علاوه بر داشتن نقاط قوت مدل های موجود، نواقص کمتری نیز دارد. می توان نوآوری این مدل را در ژرف نگری و بیان دقیق گام های اجرایی فرآیند ریسک و همچنین تمرکز بر بهبود مسیر تعیین راهکار پاسخ به ریسک دانست. تاثیر صنعت محصولات تندگردش بر این مدل، در استقلال مدیریت ریسک و نظارت ریسک است. این تحقیق با استفاده از مدل های موجود و مبتنی بر روش فراترکیب استخراج شد و سپس با نظر خبرگان حوزه مدیریت ریسک و متخصصین حوزه محصولات تند مصرف و مطالعه موردی وضعیت فعلی محصول در شرکت گلرنگ بررسی و تکمیل شد. دو معیار عمده برای آزمون صحت و خوب بودن سنجه ها، روایی و پایایی است. سنجش روایی در این تحقیق، نخست از طریق ارزیابی دقیق و گسترده پیشینه تحقیق انجام شد. سپس مؤلفه ها و شاخص های بدست آمده مورد نظرسنجى خبرگان این حوزه قرار گرفت و تأیید نهایى صورت پذیرفت. همچنین جهت جمع آوری داده های مورد نیاز، از دو سری مصاحبه نیز استفاده شده است. سری نخست مصاحبه ها با هدف شناسایی ریسک های موجود در فرآیند توسعه محصول جدید انجام شد. سری دوم مصاحبه ها نیز با هدف تعیین راهکارهای پاسخ به هر یک از ریسک های اولویت دار انجام شد.
نتیجه گیری: حلقه بازخورد به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در ارتباط با محصولات تند گردش به شمار می رود؛ زیرا عدم توجه به بازخورد و اصلاح روند توسعه، می تواند منجر به خروج محصول از گردونه رقابت شود. خبرگان بر این باورند که در محصولات تند گردش، مدیریت ریسک، نظارت و ارزیابی ریسک باید به صورت مستقل انجام شوند؛ زیرا به دلیل سرعت فساد محصولات تند گردش، فرصت از دست رفته می تواند زیان های جبران ناپذیری به همراه داشته باشد و سرعت عمل از اهمیت ویژه ای در مدیریت ریسک محصولات تند گردش برخوردار است. با توجه به عمر کوتاه این محصولات، هرگونه تأخیر در تصمیم گیری خسارات جبران ناپذیری به همراه داشته باشد. بنابراین، سرعت در مدیریت ریسک این محصولات بسیار حیاتی است. برای دستیابی به نتایج مورد انتظار، توسعه سیستم های جمع آوری و تحلیل داده برای ارزیابی ریسک این محصولات ضروری است.
برندسازی کارکنان دانشی؛ تعیین مؤلفه های برند شخصی اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
167 - 198
حوزههای تخصصی:
با توجه به کاهش تعداد دانشجویان و افزایش رقابت بین دانشگاه ها و تغییر رویکرد جذب دانشجو به روش استادمحور، نقش اساتید شناخته شده و معتبر در موفقیت دانشگاه ها و جذب دانشجویان مستعد رو به افزایش است. پژوهش حاضر در پی شناسایی مؤلفه های مؤثر بر برند شخصی اعضای هیأت علمی است. روش پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی است. در گام اول با استفاده از روش کیفی تحلیل مضامین، مؤلفه های برند شخصی اعضای هیأت علمی از طریق مصاحبه با خبرگان شناسایی و شبکه مضامین آن ترسیم شد. در گام دوم پژوهش، با توزیع پرسشنامه محقق ساخته بین 54 عضو هیأت علمی، تأثیر مولفه های شناسایی شده بر برند شخصی اعضای هیأت علمی رتبه بندی شدند. پایایی ابزار مصاحبه از طریق آموزش مصاحبه گر و تدوین راهنما مصاحبه تحقق یافت. پایایی ابزار پرسشنامه نیز با آزمون کرونباخ تأیید شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از شبکه های اجتماعی علمی، انگیزه درونی، روابط بین فردی، تألیفات، هوش و استعداد، جایگاه علمی، فن بیان، دانش فردی و روش تدریس بر برند شخصی اعضا هیأت علمی دانشگاه ها تأثیرگذار است. براساس این یافته ها، پیشنهاد می شود که اعضای هیأت علمی ضمن ارتقای دانش فردی و تألیف کتاب ها و مقالات معتبر، از طریق توسعه روابط بین فردی به طور فعال در شبکه های علمی برخط و مجامع علمی و صنعتی مشارکت فعال داشته باشند. همچنین، با توسعه مهارات فن بیان و استفاده از راهبردهای مؤثر در تدریس، برند شخصی خود را ارتقا دهند.