فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۶۱ تا ۴٬۱۸۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
33 - 62
حوزههای تخصصی:
محیط پیچیده، پویا و تعدد بازیگران، ماهیت تصمیم گیری و خط مشی گذاری در نظام های سیاسی را پیچیده و چالش برانگیز ساخته است. جهت مواجهه با چالش های موجود در این فضا و اتخاذ تصمیماتی مبتنی بر واقعیات، لازم است مسائل عمومی به طور دقیق و همه جانبه رصد شده و ضمن بهره مندی از ایده و نظرات ذی نفعان در صورت بندی و ارائه راهکارهای سیاستی، تحلیل های پیشینی مبتنی بر شواهد نیز ارائه گردد. این مهم، در دهه های اخیر در قالب راه اندازی ساختارهایی با عنوان "رصدخانه خط مشی" یا "رصدخانه حکمرانی" مورد توجه دولت ها قرار گرفته است. با توجه به کارایی چنین نهادی در کشور، پژوهش پیش رو در نظر دارد تا با بررسی تطبیقی رصدخانه های خط مشی و حکمرانی، منبعی علمی را در راستای کمک به طراحی و توسعه این مراکز فراهم آورد. در این پژوهش، از روش الگوبرداری برای بررسی تطبیقی رصدخانه های خط مشی و حکمرانی در سراسر جهان استفاده شده است. از میان بالغ بر 100 رصد خانه، 32 رصدخانه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید و در گام بعدی، با استفاده از روش تحلیل محتوا به بررسی و تحلیل این مراکز پرداخته شد. یافته های پژوهش در خصوص چیستی و چگونگی رصدخانه های خط مشی و حکمرانی در قالب دسته های مفهومی شامل گستره موضوعی، مأموریت، اهداف و اقدامات، ساختار سازمانی و فرایندها، تولیدات و خروجی ها ارائه شده است.
بررسی تأثیر برندسازی داخلی بر رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان با نقش تعدیلگر ارزش های اخلاقی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
159 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف: برندسازی داخلی در دهه اخیر به موضوعی مهم و اساسی در صنایع مختلف به خصوص صنعت خدمات، در میان مدیران و پژوهشگران تبدیل شده است. آشنا شدن با استراتژی یا سازوکار برندسازی داخلی و به طور کلی پی بردن به مفهوم و ابعاد آن، و همچنین در نظر داشتن ارزش های اخلاقی سازمان به منظور اطمینان از ایجاد و افزایش انگیزه در کارکنان در راستای تعدیل رفتارهای مخرب یا رفتارهای نادرست خود و دستیابی دانشگاه به اهداف از پیش تعیین شده، ضروری به نظر می رسد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برندسازی داخلی بر رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان با نقش تعدیلگر ارزش های اخلاقی سازمان است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش در بین کارکنان دانشگاه اردبیل صورت گرفته است که حجم نمونه آن بر اساس فرمول کوکران، 250 نفر تعیین شده است. در پژوهش حاضر، ابزار پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها در نظر گرفته شده است. به طوری که ابزار مزبور با توجه به دو بخش از جمله داده های جمعیت شناختی و سؤالات اختصاصی طراحی و تنظیم گردید. در ادامه، تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Spss و SmartPLS، و با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است.یافته های پژوهش: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که برندسازی داخلی بر رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان تأثیر دارد و از سوی دیگر، نقش تعدیلگر ارزش های اخلاقی سازمان در بین روابط سازوکار برندسازی داخلی و رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان مورد تأیید قرار گرفت. محدودیت ها و پیامدها: یکی از محدودیت های پژوهش حاضر به بسط مدل پژوهش بر می گردد. به عبارتی می توان اذعان کرد که در پژوهش حاضر به علت محدودیت زمانی و دیگر محدودیت ها، کلیه متغیرها در مدل پژوهشی لحاظ نشده است. علاوه بر این، لازم به ذکر است که در ادبیات پژوهش، منابع علمی لازم و کافی در رابطه با ابعاد متغیر برندسازی داخلی (آموزش، جلسات گروهی و توجیهی، و جهت دهی) و نقش تعدیل گر ارزش های اخلاقی سازمان در ارتباط برندسازی داخلی و رفتارهای ضد شهروندی کم و محدود بود. در نهایت، از دیگر محدودیت ها می توان به کنترل نکردن تأثیر سایر متغیرها، فشار کمبود زمان پاسخ دهندگان و عدم همکاری مناسب برخی از مدیران و کارکنان دانشگاه اشاره کرد.پیامدهای عملی: یکی از معضلات اساسی در دانشگاه ها در خصوص سرمایه های انسانی بروز رفتارهای ضد شهروندی و مخرب همچون لجبازی و خودسری، مقاومت در برابر اقتدار، طفره رفتن از کار، کینه توزی و پرخاشگری است. رفتارهای مذکور هم بر عملکرد دانشگاه ها و هم بر روابط افراد و روحیه همکاری کارکنان مؤثر است. از این رو، یافته های پژوهش می تواند به مدیران دانشگاه راهکارهای مناسبی از حیث استراتژی برندسازی داخلی و ارزش های اخلاقی سازمان ارائه دهد. در واقع، با در نظر گرفتن برنامه های آموزشی سنجیده و مناسب، برقراری ارتباطات دو سویه، برگزاری جلسات روزانه و گروهی، و همچنین با تأکید بر فرهنگ اخلاق مدار می توان رفتارهای ضد شهروندی و غیراخلاقی کارکنان را کاهش داد و در نهایت روابط بین کارکنان و عملکرد دانشگاه را بهبود بخشید.ابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر یکی از معدود و اندک پژوهش های انجام یافته در سطح جهان است که پژوهشگران در تلاش بودند تا بتوانند تأثیر برندسازی داخلی بر رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان با نقش تعدیلگر ارزش های اخلاقی سازمان را در بین کارکنان دانشگاه مورد آزمون و بررسی قرار دهند؛ زیرا پژوهشگران پیشین کمتر و به صورت محدود به مطالعه و بررسی استراتژی برندسازی داخلی و رفتارهای ضدشهروندی یا رفتارهای مخرب سازمانی کارکنان پرداختند. البته توجه به این امر حائز اهمیت است که نوآوری و ابتکار اصلی پژوهش حاضر به بررسی ارزش های اخلاقی سازمان یا در اصطلاح دیگر فرهنگ اخلاق مدار به عنوان نقش تعدیلگر در ارتباط سازوکار برندسازی داخلی و رفتارهای ضدشهروندی سازمانی کارکنان برمی گردد. به طوری که مورد بررسی قرار دادن ارزش های اخلاقی سازمان به عنوان نقش تعدیلگر در ارتباط اشاره شده، اهمیت شایان توجهی دارد؛ چرا که ارزش ه ای اخلاق ی سازمان از مهم ترین ابعاد فرهنگ سازمان، ب ه عن وان ترکیبی از ارزش های فردی کارکنان و خط مشی های رسمی و غیررسمی، و همچنین به عن وان خلقیات سازمان تلقی می شوند.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
شناسایی عوامل مؤثر، ابعاد و پیامدهای تفکر استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
117 - 132
حوزههای تخصصی:
تفکر استراتژیک، شایستگی کلیدی به منظور مواجهه با عدم قطعیت و پیچیدگی محیط است. با این حال، فقدان این شایستگی کلیدی و از طرفی کمبود مطالعات در این زمینه هدف اصلی پژوهش را شکل داده است. این هدف شناسایی عوامل مؤثر، ابعاد و پیامدهای تفکر استراتژیک است و در صنعت دام و طیور که از جمله صنعت استراتژیک در کشور است انجام شده است. به منظور ارائه مدلی متناسب با شرایط کشور، رویکرد کیفی و نظریه داده بنیاد مورد کاربرد قرار گرفت. ابزار پژوهش، جستجو در منابع معتبر علمی و مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان صنعت بوده که تعداد 16 مصاحبه به روش گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. مدل اکتشاف شده دربردارنده عوامل مؤثر در بعد فردی (دانش و مهارت حرفه ای، عوامل ادراکی، هوش عاطفی و اجتماعی)، سازمانی (فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش، ساختار و فرایندها) و محیطی (رقابت سازنده در محیط، حضور فناوری های نوین در صنعت، عوامل سیاسی اقتصادی حامی کسب و کار) بوده است. همچنین ابعاد تفکر استراتژیک در پنج دسته درک پیچیدگی زنجیره ارزش، تفکر تحلیلی، آگاهی سازمانی، فرصت طلبی خلاقانه و مواجهه هوشمندانه با بحران شناسایی شد. پیامدها نیز در دو سطح سازمانی (پایداری مالی، بهبود جایگاه سازمان در محیط) و صنعت (توسعه ظرفیت صنعت، بهبود جایگاه صنعت) شناسایی و ارائه شد. مدل ارائه شده از لحاظ ابعاد شناسایی شده دارای نوآوری بوده و الزاماتی برای توسعه تفکر استراتژیک ارائه می دهد که مورد بحث و تشریح قرار گرفته اند.
ظهور رویکرد رادیکالیسم در اِعمال تغییرات بنیادی در حرفه ی حسابداری: آزمون روش کیفی تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۴
229 - 277
حوزههای تخصصی:
انتظارات اجتماعی به واسطه ی تغییر رویکردهای جوامع از منظرهای مختلف فرهنگی، فناوری و اقتصادی امروزه از حسابداری متحول شده است و دیگر، کارکردهای گذشته این عرصه نمی تواند اقناع کننده ی نیازهای در حال تغییر ذینفعان تلقی شود. لذا ظهور رویکرد رادیکالیسم به عنوان یکی از زمینه های مکتب تفکر انتقادی، عرصه هایی مثل حسابداری را تشویق به اعمال تحولات بنیادی می نماید. هدف این مطالعه، ارزیابیِ ظهور رویکرد رادیکالیسم در اِعمال تغییرات بنیادی در حرفه ی حسابداری، بر اساس آزمون روش کیفی تعاملی در بازار سرمایه می باشد. روش شناسی این مطالعه به لحاظ نوع نتیجه، کاربردی و از منظر هدف، در دسته مطالعه های اکتشافی قرار می گیرد. بر اساس ماهیت جمع آوری، این مطالعه را می بایست در دسته پژوهش های آمیخته قرار داد. به طوری که در فاز کیفی این مطالعه از تحلیل مضمون بهره برده شده است تا زمینه های نوظهور رویکرد رادیکالیسم در اِعمال تغییرات بنیادی در حرفه ی حسابداری از طریق تحلیل محتوا و مصاحبه با خبرگان مشخص گردد. سپس از طریق تحلیل دلفی، پایایی ابعاد شناسایی شده بررسی گردید تا درنهایت فاز کمّی مطالعه، بر اساس فرآیندهای تحلیل کیفی/تعاملی، اقدام به ارزیابی مقایسه ی زوجی یک ماتریس « »، نماید تا محرک ها و پیامدهای سیستمی پدیده ی مطالعه را در قالب یک الگوی علّت و معلولی مشخص کند. نتایج مطالعه در بخش کیفی، طی 12 مصاحبه حکایت از شناسایی 278 کد باز اولیه، 36 مضمون پایه؛ 7 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر دارد. در بخش کمّی نیز نتایج نشان داد، تمرکز بر رویکرد رادیکالیسم می تواند با تغییر زمینه های فلسفی حرفه ی حسابداری، به اثربخشی کارکردهای گزارشگری رقابتی در سطح شرکت های بازار سرمایه منتج گردد. در تفسیر نتایج مطالعه حائز اهمیت است که بیان گردد، بسط رادیکالیسم حرفه ای به عنوان یک ظرفیت ایجادکننده ی تحول در حسابداری می تواند با شکستن چارچوب های مرجع و پیش فرض های متعصبانه ی گذشته، فرصت های جدیدی برای توسعه ی پایدار و مشروعیت حرفه ی حسابداری ایجاد کند
خوانش چهارچوب مفهومی شهر هوشمند بر پایه سیستم آبرسانی در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر همچون تجلیگاه تمدن بشری، همواره مورد نگرش ایده پردازان علوم مختلف بوده است. در اغلب شهرهای پیشرفته دنیا، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات را از طریق برنامه های جامع در قالب شهرهای هوشمند دنبال می نمایند. شهرنشینی جهانی و افزایش تقاضای آب، مدیریت کارآمد منابع آب را حیاتی می کند باتوجه به بحران آب آشامیدنی سالم و پایدار که یکی از مسائل بسیار مهم پیش روی انسان ها می باشد، شبکه هوشمند آبرسانی به عنوان یکی از زیرساختهای ششگانه شهرهوشمند می تواند نقش مهمی در حل این بحران ایفا نماید. شهرهای هوشمند آب از فناوری های پیشرفته برای مدیریت کارآمد و حفظ چرخه آب شهری، تقویت پایداری و بهبود کیفیت زندگی ساکنان استفاده می کنند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی مفهومی شهر هوشمند و نقش و ارتباط آن با شبکه آبرسانی شهر قزوین است. این پژوهش ازحیث هدف، کاربردی است و از نظر نوع داده ها، کیفی و بر پایه پارادایم تفسیرگرایی می باشد، در این پژوهش از رویکرد مبتنی بر تحلیل محتوا (تم) که یک روش معتبر، در استخراج و تحلیل و تصحیح چندباره داده ها می باشد استفاده شد، به این منظور با 14 نفر از صاحب نظران و خبرگان دانش شهری در شهرداری و شرکت آب و فاضلاب شهر قزوین مصاحبه نیمه ساختاریافته برگزار و مفهوم شهر هوشمند و نقش شبکه های آبرسانی در آن احصاء گردید بر اساس یافته های پژوهش، در نهایت 8 مضمون (محتوا یا تم) اصلی بر اهمیت همکاری، نقش داده ها، مشارکت شهروندان، پایداری، فناوری و ارزیابی مداوم در طرح های موفق شهر هوشمند تأکید داشته و اذعان می دارد که هوشمندسازی شبکه های آبرسانی شهری به عنوان یکی از زیرسامانه ها و زیرساختهای مهم شهری، گام مهم و موثر در نیل به شهرهای هوشمند پایدار است.
ارزیابی دسترسی به فضای باز شهری در بحران زلزله بر اساس مدل تحلیل شبکه (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی ایران و شرایط خاص سیاسی، زلزله خیزی، فیزیکی و جمعیتی، کلان شهر تهران را در موقعیت حساسی هنگام بحران زلزله قرار داده است. ارزیابی شبکه ارتباطی و توزیع فضاهای باز شهری نقش مهمی در تخلیه اضطراری و کاهش آسیب پذیری شهرها دارد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی و تحلیل دسترسی به این فضاها به منظور کاهش آسیب پذیری در هنگام وقوع زلزله است. در ابتدا، فضاهای باز شناسایی و نقاط تمرکز جمعیت با استفاده از تحلیل نقاط داغ و سرد تعیین شده است. سپس با استفاده از تکنیک میانگین نزدیک ترین همسایه، الگوی فضایی نقاط جمعیتی شناسایی و فاصله آن ها نسبت به فضاهای باز محاسبه گردید .نتایج نشان می دهد که فضاهای باز نسبت به فضاهای نیمه باز از فراوانی بیشتری برخوردارند و عمدتاً در بخش های شمالی منطقه قرار دارند. همچنین، تراکم جمعیت در مرکز منطقه بالا و در بخش های شرقی پایین است و به طور متوسط، فاصله نقاط تمرکز جمعیت با فضاهای باز و نیمه باز به ترتیب 300 و 400 متر است. تحلیل محدوده خدمات نشان می دهد که دسترسی به فضاهای باز در مدت زمان 15 تا 300 ثانیه امکان پذیر است، اما در برخی مناطق غربی دسترسی محدود است. دسترسی به فضاهای نیمه باز وضعیت مطلوبی ندارد و در بخش های از شمال، غرب و شرق منطقه دسترسی امکان پذیر نخواهد بود. به طور کلی هنگام وقوع زلزله در سطح منطقه غیر از قسمت هایی از لبه غربی و شرقی طی زمان مذکور دسترسی مناسبی به فضاهای امن وجود دارد.
ارزیابی کیفیت محصولات تولیدی با ارائه رویکردی مبتنی بر شبکه عصبی فازی ANFIS (مورد مطالعه: شرکت تولیدی و صنعتی خزر پلاستیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
114 - 134
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در حال حاضر، گسترش تضمین کیفیت دقیق و سریع برای ارائه محصولات تولیدی با کیفیت بالا و ایمن ضروری است. کیفیت بیشتر بر مسائل درون سازمانی تمرکز دارد که برای کنترل و بهبود فرآیند های داخلی به کار می رود و به دنبال بهبود عملکرد به منظور رضایت مشتری و رقابت پذیری است. کیفیت حوزه ای است که بر تلاش برای توسعه روش های خودکار تجزیه وتحلیل داده ها با هدف نهایی بهبود مستمر کیفیت محصولات و فرآیند ها در صنعت، دولت و جامعه تأکید دارد. سیستم ارزیابی عملکرد کیفیت به شدت به شناسایی و انتخاب عوامل حیاتی موفقیت و همچنین شاخص های آن در چارچوب مدیریت کیفیت وابسته است. برای رسیدن به این هدف در صنعت تولید، مشکلاتی مانند بازده تولید پایین، دقت پایین و عدم نوآوری در محصولات وجود دارد.روش ها: بر این اساس، طرحی برای معرفی روش هوش مصنوعی به شرکت های تولیدی برای حل مشکلات ذکرشده و درنتیجه بهبود کیفیت محصولات و کارایی تولید پیشنهاد شده است. بدین منظور، شبکه ای مبتنی بر یک سیستم استنتاج عصبی فازی تطبیقی برای ارزیابی و بررسی دقت نتایج و مقایسه کارایی آن ارائه شده است. روش پیشنهادی در تقابل با محاسبات سخت قرار می گیرد و موجب صرفه جویی در زمان و هزینه خواهد شد. در صنایع حجم داده ها افزایش یافته است که به ظهور مفاهیم جدیدی مانند تجزیه و تحلیل داده های بزرگ منجر شده است و محدودیت ها و مزایای راه حل های مبتنی بر هوش مصنوعی مورد بحث قرار می گیرد تا توجه خلاقانه به راه حل های جدید و جهت گیری های جدید در صنایع تولیدی، تجاری و خدماتی برای بهبود کارایی فرآیند های خود، افزایش ارزش راه حل های خود و طراحی محصولات جدید برای یافتن مشاغل و بازار های جدید را برانگیزد. تقریباً تمام نقشه های راه بین المللی که بر نوآوری و پژوهش متمرکز شده اند، هوش مصنوعی را به عنوان محرک اساسی فناوری آینده در برمی گیرند. یکی از چالش های روش های سنتی در مدیریت کیفیت، مدیریت داده های تولیدی با ابعاد بالا و غیرخطی است. برای حل این مشکلات، فرآیندی مبتنی بر هوش مصنوعی برای بهبود کیفیت محصول و کارایی تولید در این پژوهش توسعه داده شده است. در این پژوهش یک مدل استتنتاج عصبی فازی تطبیقی که هم زمان دارای مزایای شبکه عصبی و استنتاج فازی است، برای ارزیابی و استخراج درجه کیفیت محصولات تولیدی و برای استنباط اینکه چگونه مجموعه ای از پارامتر های تولید و کیفیت فرآیند یک سیستم تولید مرتبط هستند، پیشنهاد شده است.یافته ها: به منظور آموزش مدل پیشنهادی از داده های مربوط به فرایند کیفیت یک قطعه از خط تولید «شرکت صنعتی خزر پلاستیک» استفاده شد و 550 داده مرتبط با فرایند کیفیت با تأکید بر متغیر هایی تأثیرگذار شامل«معیار ظاهری، قطر خارجی چرخ دنده بزرگ، ضخامت چرخ دنده، طول شافت فلزی، ارتفاع شافت فلزی، قطر خارجی شافت فلزی» به عنوان متغیر ورودی و کیفیت نهایی به عنوان متغیر خروجی در نظر گرفته شد. درنهایت دقت نتایج و کارایی مدل استتنتاج عصبی فازی تطبیقی پیشنهادی با استفاده از شاخص های آماری ضریب همبستگی و جذر میانگین مربعات خطا مورد ارزیابی قرار گرفت.نتیجه گیری: با توجه به نتایج، داده های مورداستفاده برای ارزیابی کیفیت قطعه تولیدی در روش نرو فازی تطبیقی پیشنهادی با ضریب همبستگی 95/0 و میانگین مربعات خطا 42869/0 تطابق خوبی بین کیفیت خروجی مدل و مقادیر واقعی ارائه داد.
اثرپذیری تصمیم گیری سرمایه گذاران از الزامات قانونی در بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
9 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف: اکثر نظریه های مالی اقتصادی بر این فرض استوارند که سرمایه گذاران در زمان تصمیم گیری به صورت کاملاً عقلایی عمل می کنند که با نظریه انسان اقتصادی عقلایی کاملاً منطبق است. سرمایه گذاران به هنگام سرمایه گذاری تمام جوانب را در نظر می گیرند و عقلایی ترین تصمیم را اتخاذ می کنند. ولی در برخی مواقع عواملی باعث بروز رفتار غیرعقلایی می شود و نحوه تصمیم گیری آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد که ناشی از ناکارایی بازارهای مالی است. یکی از مهم ترین وظایف نهادهای ناظر بازار سرمایه، کنترل نوسان ها است که این کنترل با استفاده از ابزارها و قوانین مختلف انجام می شود. نظارت سازمان بورس بر شرکت ها از طریق مکانیزم های نظارتی انجام می شود. هدف از این پژوهش بررسی مکانیزم های برگزاری کنفرانس های خبری، اطلاعیه شفاف سازی در خصوص نوسان قیمت سهام، اطلاعیه شفاف سازی در خصوص شایعه و توقف نماد معاملاتی می باشد.روش: جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه ی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در یک دوره ی 7 ساله، از سال 1394 تا 1401 می باشد. داده های مورد نیاز برای اجرای این پژوهش، از طریق بانک اطلاعاتی سازمان بورس و اوراق بهادار تهران (کدال) و نرم افزار رهاورد نوین جمع آوری شده است. علاوه بر این، با استفاده از نرم افزارهای اکسل (به منظور جمع آوری و مرتب سازی داده ها)، اس پی اس اس و ایویوز به آزمون فرضیه ها و تجزیه وتحلیل یافته ها پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش رویدادی است که مرسوم ترین آزمون آماری برای مطالعات رویداد پژوهی آزمون t است. در این پژوهش برای ارزیابی الزامات قانونی در بازار سرمایه، حجم معاملات پیرامون زمان انتشار اطلاعیه های برگزاری کنفرانس های خبری، شفاف سازی خصوص نوسان قیمت سهام، شفاف سازی در خصوص شایعه و توقف نماد معاملاتی مورد مطالعه قرار گرفت.یافته ها: نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که برگزاری کنفرانس خبری و اطلاعیه شفاف سازی در خصوص شایعه بر تصمیم گیری سرمایه گذاران تأثیری ندارد. علاوه بر این، تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاکی از این است که اطلاعیه شفاف سازی در خصوص نوسان قیمت سهام و اطلاعیه شفاف سازی در خصوص شایعه و توقف نماد معاملاتی بر تصمیم گیری سرمایه گذاران تأثیر دارد.نتیجه گیری: یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در عدم تأثیر کنفرانس های خبری و اطلاعیه های شفاف سازی بر تصمیمات سرمایه گذاران، نقص در سیستم اطلاعاتی و کارایی ضعیف بازار بورس تهران است. علاوه بر این، عدم دانش تخصصی سرمایه گذاران نیز در این پدیده نقش دارد. سرمایه گذاران در بازار سهام تمایل دارند اطلاعات مربوط به قیمت، بازده و عملکرد سهام شرکت ها را بر اخبار منتشر شده توسط رسانه ها اولویت دهند. برای ترویج سرمایه گذاری در بازارهای سهام، کشورها باید اطلاعات بهتری را در اختیار سرمایه گذاران قرار دهند. این امر می تواند با افزایش الزامات تعیین شده توسط سازمان های نظارت بر بازار سهام و ایجاد چارچوبی برای ارزیابی سیاست ها و رویه ها با حمایت دولت ها محقق شود. بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان نهاد نظارتی و شرکت بورس و اوراق بهادار به عنوان نهاد اجرایی بازار سرمایه، قوانین و مقررات حاکم بر بازار را بررسی و بازنگری کنند.
بررسی محتوای اطلاعاتی چولگی و کشیدگی توزیع بازده TEPIX برای پیش بینی ریسک: مدل GARCH با بسط های گرام-چارلیِر برای جملات اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
149 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از حقایق شناخته شده در توزیع بازده دارایی ها، الگوی چولگی و کشیدگی است. در پژوهش های گذشته نشان داده شده است که بحران ها و تلاطم های مالی با شوک هایی همراه هستند که اثر بزرگی بر توزیع بازده دارند؛ به طوری که علاوه بر ایجاد دنباله های پهن، واکنش نامتقارن دنباله ها را نیز به همراه دارد. علی رغم اینکه هر دو مشخصه کشیدگی و چولگی بر ریسک دنباله، ﺗﺄثیر مشترکی دارند، در مطالعات تجربی مالی توجه چندانی به اهمیت این دو ویژگی برای پیش بینی ریسک نشده است. توسعه مدل های مناسب برای پیش بینی دقیق ریسک موضوع مهمی است که همواره توجه سیاست گذاران، اقتصاددانان، مشارکت کنندگان در بازارهای مالی و پژوهشگران را به خود جلب نموده است. بدین منظور، در این پژوهش به پیروی از جیمنز و همکاران (b2022) یک رویکرد نیمه-ناپارامتریک برای تخمین چگالی بازده اتخاذ می گردد که بر مبنای ویژگی های مجانبی سری های گرام-چارلیر (GC) قرار دارد. این رویکرد امکان بررسی اهمیت درنظر گرفتن چندجمله ای های هرمیت و حاصل ضرب متقاطع آن ها در چگالی های گرام-چارلیِر را برای پیش بینی ریسک فراهم می کند؛ ارزیابی معیارهای ریسک در یک ساختار نیمه ناپارامتریک امکان در نظر گرفتن همه حقایق کشف شده سری زمانی بازده را برای ارزیابی اثر چولگی و کشیدگی و تعامل بین آن ها از طریق اضافه کردن پارامترهای جدید به تابع چگالی به عنوان منبع اضافه اطلاعات، فراهم می کند.
روش: در این پژوهش، برای نخستین بار، تابع چگالی گرام-چارلیر تعمیم یافته (mGC) که شامل گشتاورهای دوم و سوم (چولگی و کشیدگی) و تعاملات بین آن ها می شود برای مدل سازی ریسک توزیع زیان روزانه شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران به کار برده می شود. به علاوه، عملکرد مدل های جایگزین مبتنی بر تصریح های مختلف گرام-چارلیر، ازنظر دقت پیش بینی معیارهای ریسک، با استفاده از آزمون های نوین بک تست ارزیابی می شود. بدین منظور، در پژوهش معیار ارزش در معرض ریسک (VaR) و برای نخستین بار معیار ریزش میانه (MS) استفاده می شود. نمونه آماری شامل سری های روزانه شاخص کل قیمت بورس تهران (TEPIX) طی دوره 1/1/1387 لغایت 31/5/1402 می شود. با تمرکز بر دنباله راست توزیع TEPIX، سری زیان به صورت منفی تفاضل لگاریتمی قیمت محاسبه می شود. مدل ها نیز با استفاده از نرم افزارهای R و MATLAB تخمین زده می شوند. مدل سازی زیان های بازده شاخص TEPIX مطابق گام های زیر انجام می شود: گام 1: مدل ARMA(1,1)-GARCH(1,1) با فرض توزیع گاوسی برای جملات اختلال و با استفاده از رویکرد شبه- حداکثر راستنمایی (QML) تخمین زده شود. گام 2: پارامترهای بسط گرام-چارلیر تعمیم یافته و سایر تصریح ها با استفاده از پسماندهای استانداردشده که از گام قبل استخراج شده اند تخمین زده می شوند. برازش تصریح های مختلف چگالی گرام-چارلیر با استفاده از روش حداکثر راستنمایی انجام می شود. برای برازش درون نمونه ای مدل ها، پنجره تخمین با اندازه W_E=2656 مشاهده، انتخاب می شود که گام رو به جلو به اندازه یک مشاهده جدید است. 1000 مشاهده باقی مانده برای پیش بینی های برون نمونه ای مورد استفاده قرار می گیرند.
یافته ها: نتایج برازش درون نمونه ای مدل ARMA(1,1) GARCH(1,1) با فرض چگالی گرام-چارلیر تعمیم یافته برای جمله اختلال، بر معنادار بودن آماری چولگی، کشیدگی و تعامل بین آن ها و ازاین رو بر محتوای اطلاعاتی معنادار آن ها ازنظر اقتصادی و مالی، دلالت دارد. نتایج آزمون های بک تست معیارهای ارزش در معرض ریسک و ریزش میانه در سطح 99 درصد، عملکرد برون نمونه ای تصریح چگالی گرام-چارلیر با پارامتر چولگی را برای پیش بینی قابل اتکای ریسک باﻷخص ریسک دنباله های توزیع، در مقایسه با تصریح های جایگزین ﺗﺄیید می کند.
نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج نشان می دهند که در نظر گرفتن پارامتر مرتبط با عدم تقارن چگالی بازده به تنهایی می تواند منبع مرتبطی از اطلاعات باشد که معیارهای ریسک دقیقی را برای مشارکت کنندگان در بازار فراهم می کند. نتایج تجربی بدست آمده دستاوردهایی برای طراحی استراتژی های مدیریت ریسک و تصمیم گیری تحت شرایط بی ثباتی بازار دارد. نوآوری پژوهش حاضر در به کاربردن رویکرد نیمه-ناپارامتریک برای ارزیابی پیش بینی ریسک شاخص TEPIX است. پژوهش های قبلی، عمدتاً سری بازده را براساس توزیع های پارامتریک و ناپارامتریک مدل سازی کرده اند. براین اساس، یافته های تجربی پژوهش حاضر کاربرد نوآورانه برای مدیریت ریسک بورس اوراق بهادار تهران فراهم می کند؛ نتایج تجربی این پژوهش می تواند دستاوردهای مفیدی برای ثبات بخشیدن به بازار مالی داشته باشد.
ارائه الگوی مدیریت دانش در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
75 - 106
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت دانش در دانشگاه ها صورت گرفته است. این پژوهش از نظر روش شناسی از نوع مطالعات کاربردی و به لحاظ روش در زمره پژوهش های کیفی و از نوع فراترکیب است. برای این منظور از طریق جستجو در پایگاه های اطلاعاتی علمی داخلی و خارجی مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران (ایرانداک)، پایگاه جهاد دانشگاهی، پایگاه استنادی جهان اسلام، وب آوساینس، پروکوئست، اسکوپوس، گوگل اسکالر و ساینس دایرکت استفاده شد. تعداد 786 مقاله با توجه به استراتژی جستجوی تعریف شده، استخراج شد که در پایان فرایند بررسی، 41 منبع برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. روایی محتوایی این اسناد از روش ابزار ارزیابی حیاتی (CASP) احراز گردید. در مرحله تجزیه و تحلیل اسناد منتخب، زیر مؤلفه ها و کدهای باز این اسناد با روش تحلیل محتوای کیفی استخراج و سپس ذیل مؤلفه های اصلی و ابعاد پژوهش دسته بندی و ترکیب گردید. جهت اعتبار یافته ها از روش مقایسه نظر پژوهشگران با فرد خبره استفاده گردید که ضریب توافق کاپا 783/0 بود. نتایج نشان داد با توجه به ماهیت دانشگاه می توان چهار مقوله اصلی برای الگوی مدیریت دانش در دانشگاه ها مد نظر قرار داد.؛ طرح چشم انداز دانشی، جریان دانشی، تحول دانشی و ارزیابی دانشی. همچنین نتایج نشان داد چهار عامل فرهنگ، فناوری، محیط و ذینفعان نقش مهمی در موفقیت الگوی مدیریت دانش برمبنای بافت زمینه ای مدیریت دانش در دانشگاه دارند. در یک جمع بندی کلی می توان گفت مدیریت دانش در دانشگاه ها محدود به زمان و برنامه خاصی نیست و با پایان چهار مرحله این الگو، مدیریت دانش وارد مرحله طرح دانشی جدید خواهد شد.
بررسی رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و سیاست های تقسیم سود با توجه به نقش کیفیت حاکمیت شرکتی
حوزههای تخصصی:
عدم تقارن اطلاعاتی همواره مسئله مهمی در میان دانشگاهیان بوده است. در عدم تقارن اطلاعاتی، اطلاعات یک طرف مبادله بیش از طرف دیگر است. یکی از راه ها برای انجام مبادله موفق این است که خریدار تلاش کند تا اطلاعات خود را از طرف دیگر یعنی فروشنده و سطح کیفیت خدماتش تا حد ممکن بالا ببرد. اما این کار همیشه عملی نیست و چندان مقرون به صرفه هم نیست. از این رو با توجه به مطالب فوق این تحقیق به دنبال بررسی این موضوع است که آیا عدم تقارن اطلاعاتی و سیاست های تقسیم سود با تجه به نقش کیفیت حاکمیت شرکتی تأثیر دارد؟ جامعه آماری تحقیق 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. همچنین قلمرو زمانی شامل 11 سال متوالی از سال 1391 تا 1401 است با توجه به نتایج آزمون فرضیه متغیر عدم تقارن اطلاعاتی تاثیرمعناداری با سیاست های تقسیم سود دارد و دیگر یافته های تحقیق نشان داد که کیفیت حاکمیت شرکتی رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و سیاست تقسیم سود را تعدیل میکند.
تاثیر آمادگی هوش مصنوعی بر رضایت شغلی با میانجی گری نوآوری هوش مصنوعی و تهدیدات درک شده در شرکت صنعت طلاکوب خلج
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۸ (جلد ۱)
107 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف ؛ امروزه، بحث ویژگی های مدیریت مناسب و تأثیرات شگرف آن بر عملکرد نوآوری سازمان در شرکت های دولتی و خصوصی، به وضوح مشاهده می شود و اخیراً سبک های جدیدی از مدیریت مطرح شده است که می تواند در اجرای راهبردها و تعقیب اهداف سازمان بسیار مؤثر واقع شود؛ این تحقیق به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه هوش مصنوعی بر رضایت شغلی با میانجی گری نوآوری هوش مصنوعی و تهدیدات درک شده در شرکت صنعت طلاکوب خلج تأثیر می گذارند. طراحی/روش/رویکرد؛ این مدل با تجزیه و تحلیل پاسخ های نظرسنجی جمع آوری شده از 169 مدیران و کارکنان شرکت صنعت طلاکوب خلج با نرم افزار SPSS23 و Smart PLS3 مورد آزمایش قرار گرفته است. یافته ها؛ یافته های تحقیق نشان می دهدکه شناخت کارکنان بر نوآوری هوش مصنوعی تأثیر مستقیم مثبتی ندارد،شناخت کارکنان بر تهدیدات درک شده تاثیر مثبت و معناداری ندارد،شناخت کارکنان بر اخلاق تاثیر مثبت و معناداری دارد،توانایی کارکنان بر نوآوری هوش مصنوعی تاثیر مثبت و معناداری ندارد،توانایی کارکنان بر تهدیدات درک شده تاثیر مثبت و معناداری ندارد،توانایی کارکنان بر اخلاق تاثیر مثبت و معناداری دارد،بینش کارکنان بر نوآوری هوش مصنوعی تاثیر مثبت و معناداری ندارد،بینش کارکنان بر تهدیدات درک شده تاثیر مثبت و معناداری دارد،بینش کارکنان بر اخلاق تاثیر مثبت و معناداری دارد،اخلاق کارکنان برنوآوری هوش مصنوعی تاثیر مثبت و معناداری دارد،اخلاق کارکنان بر تهدیدات درک شده تاثیر مثبت و معناداری دارد،تهدیدات درک شده بر نوآوری هوش مصنوعی تاثیر مثبت و معناداری ندارد،نوآوری هوش مصنوعی بر رضایت شغلی تاثیر مثبت و معناداری دارد،تهدیدات درک شده بر رضایت شغلی تاثیر مثبت و معناداری دارد .بحث و نتیجه گیری؛ نتایج تحقیق حاکی از آنست که آمادگی هوش مصنوعی بر رضایت شغلی با میانجی گری نوآوری هوش مصنوعی و تهدیدات درک شده در شرکت صنعت طلاکوب خلج تاثیر دارد.
طراحی الگوی دموکراسی تجاری شرکت های پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دموکراسی یکی از قدرتمندترین کلمات در جهان است. به عبارتی دموکراسی را می توان به عنوان یک ایدئولوژی، یک مفهوم یا یک نظریه درک کرد. دموکراسی در حوزه ی سیاست ایجاد شده و در حکمرانی مطرح گردیده است، اما در سال های اخیر این مفهوم خود را در سازمان ها و شرکت ها و بطور کلی دنیای کسب و کار جای داده است. دموکراسی تجاری مفهومی است که می تواند راهگشایی برای رسیدن به موفقیت، رشد و توسعه ی سازمان ها و شرکت ها باشد. هدف پژوهش حاضر ارائه و تدوین الگوی دموکراسی تجاری شرکت های پتروشیمی ایران است. این پژوهش بصورت کیفی انجام شده است. استراتژی پژوهش داده بنیاد است. جامعه مورد نظر شامل متخصصان مدیریت بازرگانی، اساتید دارای کتب و پژوهش در حوزه سیاست گذاری تجاری همچنین خبرگان حوزه علوم سیاسی و اقتصاد سیاسی و افراد رده بالای سازمان های تجاری می باشند. نمونه گیری به صورت گلوله برفی و هدفمند است. همچنین روش تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل داده بنیاد با رویکرد سیستماتیک به روش کدگذاری می باشد. بعد از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج نشان می دهد که 27 مقوله برای شرایط علی، محوری، راهبردها، مداخله گرها، مقوله های محیطی و پیامدها توسط پژوهشگر بدست آمده اند.
تأثیر تجارت الکترونیک بر صادرات، شواهد فراتحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که مجموعه ای از تحقیقات پیوند بین تجارت الکترونیک و عملکرد صادرات را بررسی کرده اند و توجه کمی به ادغام یافته های پراکنده موجود در ادبیات مربوطه شده است، هدف اصلی این تحقیق تجزیه وتحلیل نظام مند تحقیقات قبلی و ترکیب کمی نتایج مطالعه های انجام گرفته در حوزه تأثیر تجارت الکترونیک بر توسعه صادرات است. در این تحقیق از رویکرد فراتحلیل چند سطحی، پروتکل پریزما و نرم افزار جامع CMA برای شناسایی، جمع آوری و تجزیه وتحلیل مقاله های اصلی انتخاب شده از مجلات علمی معتبر داخلی و خارجی بین بازه زمانی ژانویه 2000 تا نوامبر 2023 استفاده شده است. با توجه به پروتکل پریزما، بعد از بررسی تمام متن مطالعه ها، 16 مطالعه انتخاب شدند و به فراتحلیل ورود پیدا کردند. داده های مربوط به این مطالعه ها، شامل 132 ضریب در دو سطح فراتحلیل استخراج و ترکیب شدند. با توجه به معیار تفسیر کوهن، اندازه ی اثر کل به دست آمده در مطالعه، یک اندازه ی اثر مثبت و میزان آن متوسط و رو به بالا بود که بیانگر این است که تجارت الکترونیک و استفاده از فناوری های جدید در این حوزه، یک منبع مؤثر برای دستیابی به عملکرد برتر در بازارهای صادراتی است؛ بااین وجود، لازم است به عوامل دیگری مانند تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و عوامل مشابه بیشتر توجه شود، زیرا آن ها نقش تعدیل کننده ای در ارتباط بین تجارت الکترونیک و صادرات دارند. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که نتایج مطالعه های فردی نسبت به شاخص تجارت الکترونیک به کاررفته حساس هستند و تجارت الکترونیک در کشورهای توسعه یافته، تأثیر بیشتری بر صادرات به نسبت سایر کشورها دارد.
کاربست رویکرد اقدام پژوهی در ارائه چارچوبی برای حسابداری روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
35 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه بسترسازی حسابداری روایتی از طریق اقدام پژوهی به منظور طبقه بندی شناختی در شرکت های بازار سرمایه. روش: این مطالعه به لحاظ روش شناسی از الگوی کلایزی (1978) برای پیاده سازی گام های اقدام پژوهی بهره برده است. لذا، براساس این الگو، ابتدا از طریق مصاحبه با خبرگان و کدگذاری باز، تلاش گردید تا گزاره های حسابداری روایتی در بستر عملکردهای واقعی شرکت ها مشخص شوند. سپس به منظور روایی سازی گزاره ها، از طریق ارزیابی انتقادی نسبت به تطبیق گزاره ها با پژوهش های مشابه اقدام گردید تا امکان ورود گزاره ها به مرحله تشکیل گروه کانونی جهت بحث و تبادل نظر برای تفکیک شناختی هریک از گزاره ها در قالب یک مقوله مهیا شود. سپس از طریق چک لیست ارزیابی کیو، هریک از گزاره ها در حد فاصل 5+ تا 5- امتیازبندی شدند و در نهایت ماتریس 4 طبقه ای باهدف بسترسازی زمینه های پیاده سازی حسابداری روایتی در سطح شرکت های بازار سرمایه ایجاد گردد. یافته ها: نتایج نشان داد، از مجموع 12 مصاحبه و 275 کد باز ایجاد شده، مجموعاً 28 گزاره شناسایی شدند. از طرف دیگر در بخش کمی مشخص شد، 28 معیار شناسایی شده حسابداری روایتی در 4 مقوله با 7 گزاره در چارچوب یک ماتریس چهاربعدی حاصل گردید. نتیجه گیری: در واقع نتیجه کسب شده در این مطالعه نشان می دهد حسابداری روایتی به عنوان یک بخش نوظهور در دانش حسابداری، می تواند ظرفیت های استراتژیک و قابلیت های رقابتی شرکت ها در جلب اعتماد ذینفعان را برای شرکت ها به همراه داشته باشد.
ارائه مدل بهبودیافته یLRFM جهت خوشه بندی بر مبنای الگوریتم ازدحام ذرات و خوشه بندی K-میانگین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
197 - 222
حوزههای تخصصی:
تلاش این مقاله در جهت حل یکی از مشکلات اصلی حوزه ی بانکداری می باشد که ارتباط تنگاتنگی با حوزه ی فناوری اطلاعات دارد. ترکیب بحث مدیریتی این موضوع با حیطه ی فناوری اطلاعات یکی از مباحث مهم حوزه ی مدیریت فناوری اطلاعات را رقم خواهد زد.هدف اساسی این مقاله، خوشه بندی مشتریان بانک است.در ابتدا، تمامی ویژگی های مشتریان از پایگاه داده ی بانک استخراج گردیده که استخراج برای 900 هزار مشتری و به طور تصادفی انجام گرفته است که به عنوان ورودی در اختیار روش پیشنهادی این مقاله قرار خواهد گرفت. تمامی ویژگی-های این مشتریان استخراج شد و با استفاده از نظرات کارشناسان 10 ویژگی (به جز چهار ویژگی روش LRFM) لیست گردید. روش پیشنهادی باید از بین این 10 ویژگی بتواند ویژگی هایی را برای خوشه بندی مشتریان انتخاب کند که تفکیک پذیری بیش تری را در خوشه بندی نتیجه دهد. با توجه به تعداد بالای حالات این مساله، امکان انجام دستی آن وجود ندارد و روش پیشنهادی سعی می کند با بررسی حالات مختلف، برای مشتریان هر بانک الگوی مجزایی را برای خوشه بندی ارایه دهد. همچنین، مشکل انتخاب مقدار مناسب برای تعداد خوشه ها در روش K-میانگین به وسیله ی روش پیشنهادی این مقاله برطرف می گردد. نتایج حاصل، نشان از بهبود آن نسبت به روشRFM و LRFM پایه دارد.کلمات کلیدی:مدیریت ارتباط با مشتریان بانک،خوشه بندی، مدل RFM،مدل LRFM، الگوریتم ازدحام ذرات، روش K-میانگین.
سنجش تاب آوری شهر در برابر رویدادهای طبیعی (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
131 - 148
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیشتر شهرهای جهان با آن دست به گریبان اند حوادث طبیعی است که بطور ناگهانی روی می دهند و موجب وارد آمدن خسارت به انسان و محیط می شوند.این مخاطرات بدلیل غیرمترقبه بودن،خسارت مالی و جانی بسیاری برجای می گذارند و در جوامع شهری بدلیل تمرکز بیشتر جمعیت،دارای شدت و قدرت آسیب رسانی بیشتری هستند. فزونی بلاها و خسارات مالی و جانی آن ها،پژوهش هایی با موضوع تاب آوری را در مطالعات شهری الزام آور ساخته است.در پژوهش حاضر تاب آوری شهر کرمانشاه در برابر بلایای طبیعی موردبررسی قرارگرفته است.این پژوهش از منظر هدف جز تحقیقات شناختی است.داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه و بازدیدهای میدانی گردآوری شده.نمونه تحقیق 15نفر افراد خبره در ساختار مدیریت شهری هستند.برای بررسی فرضیه های تحقیق و تعامل بین متغیرها به صورت چندگانه از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است.یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین ابعاد چهارگانه تاب آوری(کالبدی،اقتصادی،اجتماعی و نهادی)در میزان تاب آوری کرمانشاه در برابر حوادث طبیعی رابطه وجود دارد.وضعیت نامطلوب بافت محلات و دسترسی نامناسب به امکانات و خدمات امدادرسان ازجمله ویژگی های این شهر است که تاب آوری آن را تحت تأثیر قرار داده.نتایج تحقیق بیانگر آن است که شهر کرمانشاه در برابر مخاطرات طبیعی از تاب آوری پایینی برخوردار است و نیازمند توجّه به ابعاد مختلف به خصوص بعد کالبدی-محیطی شهر است.شهر کرمانشاه یکی از شهرهایی است که با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی نیازمند تاب آوری بالای شهری است تا در مقابل سوانح طبیعی به ویژه زلزله و سیل مقاومت مطلوبی داشته باشد.توجه به تاب آوری شهری در شهر کرمانشاه خطرات جانی و مالی را تا حد زیادی کاهش می دهد و مدیریت بحران را تقویت می نماید.
تأثیر ارزش درک شده از رویداد های گردشگری بر وفاداری به مقصد گردشگری (مورد پژوهی: شهر زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
55-83
حوزههای تخصصی:
تحقیقات اخیر در حوزه اثرات کلی گردشگری توجه زیادی به صنعت رویدادها نداشته اند. بنابراین هدف اصلی این مطالعه ارائه راهکاری برای جذب بیشتر گردشگران به شهر زنجان و افزایش علاقه آنان به بازدید از آن و ارتقای رتبه آن در جذب گردشگر است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است، همچنین این تحقیق به شیوه پیمایشی صورت می گیرد. جامعه آماری آن گردشگران بازدید کننده از جشنواره آش و نمایشگاه های کاسپین شهر زنجان در بازه زمانی 19 الی22 مهر ماه سال 1401 می باشد و نمونه آماری 384 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران به روش تصادفی انتخاب شده اند.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بومی شده یویینگ و همکاران (2016) می باشد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری و تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ کل (841/0) مورد تأیید قرار گرفت. در تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. تحلیل های توصیفی از نرم افزار spss نسخه 24 و تحلیل های استنباطی و آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارزش ادراک شده رویداد اثر مثبتی بر ارزش ادراک شده سفر و همچنین ارزش درک شده سفر اثر مثبتی بر وفاداری به مقصد گردشگری را دارد.
نقش امنیت منطقه و تأثیر آن بر گردشگری پایدار بارویکرد CPTED و روش پروالونگ (نمونه موردی: شهر بستان آباد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
85 - 96
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در جه ان از مناب ع مه م درآم د اس ت و ب ه دلی ل ارزآوری ب الای آن، تمرک ز ب ر ای ن ح وزه می تواند س هم گردش گری را در تولی د ناخال ص مل ی کش ورها افزای ش ده د. هدف از پژوهش پیشرو، بررسی نقش امنیت منطقه و تأثیر آن بر گردشگری پایدار در شهر بستان آباد با رویکرد CPTED و روش پرالونگ است. جامعه آماری موردمطالعه، بازدیدکنندگان از جاذبه های گردشگری است. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 350 نفر محاسبه گردید. روایی تحقیق بر اساس نظرات کارشناسان و متخصصین پرسشنامه از قابلیت خوبی برخوردار است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش پرالونگ استفاده شده است. نتایج حاصل از ارزیابی ارزش و شاخص های دسترسی، نظارت، قلمروگرایی و پشتیبانی و امکانات با رویکرد cpted نشان می دهد که شاخص دسترسی باارزش و معیار نظارت برای شهرک ولیعصر باارزش 28/0، معیار قلمروگرایی 625/0 و معیار پشتیبانی و امکانات رفاهی با امتیاز 5/0 می باشد که کمترین امتیاز به معیار نظارت با شاخص های سطح تمهیدات حفاظتی، نگهبان محله، استفاده از دوربین ها در محلات و گشت های پلیس تعلق دارد که می تواند منشأ شکل گیری آسیب های اجتماعی و ناهنجاری در محله شهر بستان آباد باشد. افزایش نظارت نیروهای انتظامی و امنیتی با فعال سازی نیروهای مردمی، افزایش دوربین های مداربسته در مکان های گردشگری و در صورت نیاز در محلات می تواند کمک شایانی در به حداقل رساندن آسیب های اجتماعی و افزایش تعداد گردشگران گردد.
گونه شناسی درجه تمرکزگرایی تصمیم گیری در ساختارهای فرهنگ محور (مُبلغ )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
117 - 130
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تصمیم گیری در سازمان ها خصوصاً سازمان های فرهنگ محور به عنوان یک فرآیند اساسی در تعیین سیاست های فرهنگی است. این پژوهش، با هدف گونه شناسی و طراحی الگو درجه تمرکزگرایی تصمیم گیری در ساختارهای فرهنگ محور (مُبلغ) با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری کل انجام شده است. روش ها: جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا و گونه شناسی که حدود 19 مقاله و کتاب؛ همراه با مصاحبه نیمه ساختاریافته از جامعه آماری که تعداد هشت نفر اساتید دانشگاه آزاد اسلامی و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند، استفاده شد؛ در مرحله بعدی، با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری کل، سطوح جدید و روابط و علل روابط بین معیارها با استفاده از تعداد هشت پرسش نامه های زوجی تهیه شده از خبرگان تعیین شد. یافته ها: در گونه شناسی تعداد پنج گونه نماینده با سه نوع کرانه به دست آمد و از مصاحبه خبرگان همراه با تحلیل محتوا ششمین گونه برای ساختارهای فرهنگ محور (مُبلغ) مشخص شد و در مرحله سوم با استفاده از روش TISM گونه های نماینده در چهار سطح مشخص گردیدند. نتیجه گیری: ساختار ساده دارای بالاترین قدرت نفوذ و ساختار بوروکراسی حرفه ای دارای بالاترین قدرت وابستگی است. ساختارهای فرهنگ محور (مُبلغ) دارای نیروی هم افزایی از جمع پنج ساختار هستند و با یک نوع تمرکز نسبی یک قسمت مهمی به نام ایدئولوژی سازمانی را خلق می نمایند.