فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۵۵٬۹۱۳ مورد.
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
100-123
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اعتبار سنجی مدل مدیریت عملکرد کارکنان سازمان امور مالیاتی کشور با تاکید بر مولفه های رفتاری بوده است. این پژوهش از نظر هدف و ماهیت توسعه ای است و به روش آمیخته کیفی و کمی انجام گرفت. جامعه آماری بخش کیفی شامل افراد صاحب نظر در رابطه با فرایند مدیریت عملکرد و مالیات در سازمان امور مالیاتی کشور و در بخش کمی نمونه 360 نفری از کارشناسان و کارکنان سازمان امور مالیاتی شهر تهران انتخاب شدند. در بخش کیفی این پژوهش از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق استفاده شده است. نتیجه پژوهش که از تحلیل داده های حاصل از مصاحبه و مطالعه ادبیات می باشد در قالب یک مدل مدیریت عملکرد کارکنان ارایه شده است. این مدل مولفه های رفتاری با سه بُعد الزامات اولیه شامل مولفه ویژگی های فردی، شایستگی عمومی و شایستگی حرفه ای، بُعد بستر و زمینه که مولفه هایی چون ارزش های سازمانی، اهداف و استراتژی های سازمان و استانداردهای عملکرد حرفه ای را داراست و نهایتا بُعد رشد و توسعه سازمانی که شامل عوامل هدایت و سرپرستی، توسعه عملکرد، آموزش، مانیتورینگ و رصد، جبران خدمت، جذب و استخدام جمعا با 101شاخص می باشد. تحلیل های انجام شده در این پژوهش نشان داد این مدل از اعتبار و مطلوبیت (برازش نکو) کافی برخوردار است.
ارائه الگوی عوامل موثر بر مدیریت بحران های بهداشت، ایمنی و محیط زیست در مناطق دریایی: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف این پژوهش ارائه الگوی عوامل موثر بر مدیریت بحران های بهداشت، ایمنی و محیط زیست در مناطق دریایی، به ویژه بندر بوشهر، است. روش:پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و با روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری، خبرگان نظری شامل اساتید دانشگاهی و خبرگان تجربی شامل مدیران حوزه مدیریت بحران با تجربه حدود 10 سال هستند. در این پژوهش، ابزار گرد آوری داده ها مصاحبه های عمیق نیمه ساختمند بود. به این منظور افراد مناسب و متخصص در مبانی نظری با رویکرد افراد کلیدی از بین طبقه های مختلف جامعه انتخاب شد. یافته ها:براساس مدل، مقوله بحران های دریایی به عنوان پدیده محوری، مقوله های کمبود و محدودیت منابع و فرهنگ سازمانی، به عنوان شرایط علی، پویایی و پاسخ به بحران به عنوان راهبردها، مدیریت ریسک و رهبری به عنوان شرایط زمینه ای، تکنولوژی، سلامت جسم و روان، آگاهی، مراعات و محیط به عنوان شرایط مداخله گر و آمادگی در مقابل بحران و بازسازی به عنوان پیامدها مطرح شدند. نتیجه گیری:بر اساس نتایج، تقویت فرهنگ سازمانی و منابع کافی، شرایط علی مدیریت بحران های بهداشت ایمنی و محیط زیست بوده و مدیریت ریسک و رهبری موثر، پایه های اصلی آن هستند. مدیریت بحران در بندر بوشهر نیازمند استفاده از تکنولوژی، توجه به سلامت جسم و روان، محیط، رعایت استانداردها و قوانین، و افزایش آگاهی و تجربه کارکنان است که با بهره گیری از آموزش، تجهیزات مناسب، و هماهنگی بین بخشی، علاوه بر کاهش احتمال وقوع حوادث، توانایی واکنش سریع و موثر را نیز تضمین کند.
تلفیق اجتماعی مهاجران در محیط کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
73 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ارکان هر زیست بوم کسب وکار، سرمایه انسانی است که انباشت آن ازطریق پرورش و جذب نیروی کار ماهر، می تواند عاملی کلیدی برای رشد بهره وری و توسعه اقتصادی مناطق و کشورها باشد. دراین بین، مهاجرت، نوعی پویایی جمعیت شناختی و تحرک جغرافیایی نیروی کار است که موجب تنوع بخشی و درنتیجه، زایش و بروز ایده های جدید و تأمین نیروی کار موردنیاز در زیست بوم های پذیرنده مهاجر می شود. این پژوهش به شیوه آمیخته از نوع اکتشافی باهدف شناسایی سازوکارهای تلفیق اجتماعی مهاجران در محیط کسب وکار در استان گلستان به انجام رسید.روش شناسی: این پژوهش ازمنظر گردآوری داده ها از نوع میدانی، ازمنظر کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی و ازلحاظ هدف، کاربردی است. به لحاظ روش شناسی، طرح آمیخته این پژوهش از نوع اکتشافی، الگوی توسعه ابزار (تأکید بر کمی) است. اطلاعات لازم از 15 نفر از خبرگان به شیوه کاری، همانند کنفرانس دلفی گردآوری شد. این پژوهش در دو مرحله کلی به انجام رسید. در مرحله اول، برمبنای روش گروه کانونی، ۳۳ سازوکار شناسایی و اولویت بندی شد. برخی از این سازوکارها درسطح کسب وکار و برخی دیگر، درسطح زیست بوم قابل پیگیری هستند. در مرحله دوم، نیز با انجام الگوسازی ساختاری تفسیری، به سطح بندی سازوکارهای شناسایی شده پرداخته شد.یافته ها: براساس یافته ها، سازوکارها در 11 سطح شناسایی شدند. درسطح اول (بالاترین سطح) سازوکارهایی قرار گرفته اند که نشان دهنده اثرپذیری و اهمیت بالای آن ها است (نظیر، تلفیق ملاحظات ویژه حمایت از نیروی کار مهاجر در قوانین و مقررات مربوطه). درسطح آخر (یازدهم) سازوکار هایی قرار دارند که همانند سنگ زیربنای تلفیق اجتماعی مهاجران هستند، شامل برگزاری تورهای آشنایی با اجتماع محلی، جلسات مشورتی اختصاصی و رویدادهای دورهمی برای مهاجران و خانواده های آن ها، کمک های مالی و ارایه امکانات، پرداخت به موقع حقوق، اعلام به موقع خاتمه کار، ترغیب هماهنگی و همکاری واحدهای صنفی برای تبادل و جابجایی نیروی کار مهاجر. با توجه به اینکه تلفیق اجتماعی نیروی کار مهاجر باهدف تاب آوری، سازگاری و بهره وری آن ها درچند سطح رخ می دهد، لذا مطابق یافته های پژوهش، نیاز است سازوکارهای شناسایی شده به تفکیک سطوح مربوطه دسته بندی و طرح شود. لازم به ذکر است، این طبقه بندی چندسطحی نه به معنای تمایز و جدابودگی اقدامات، بلکه مؤید هماهنگی بین سطوح مختلف برای تحقق ادغام و تلفیق اجتماعی نیروی کار مهاجر است.نتیجه گیری/ دستاوردها: نتایج این پژوهش می تواند برای سازمان های دولتی ازجمله ادارات کار استانی به ویژه در نواحی که با سرریز نیروی کار مهاجر مواجه هستند، جهت سیاست گذاری تلفیق بهتر نیروی کار مهاجر در محیط کسب وکار مورد استفاده قرار گیرد.
فراتحلیل عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
93 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دنیای امروزی به دلیل گسترده شدن فناوری ها و ابزارها و دسترسی راحت تر به آن ها، به شدت رقابتی شده است. در محیط هایی که به شدت درحال تغییر و تحول هستند، دانش یکی از منابع مهم خلق ارزش محسوب می شود که می تواند منجر به توسعه و تداوم مزیت رقابتی شود. مزیت رقابتی به واسطه استفاده شرکت ها از ظرفیت ها و منابع شان سبب موقعیت سازمانی منحصربه فردی می شود که می تواند منجر به تمایز آن ها از رقبا شود. سازمان ها برای ماندن دراین عرصه باید توانایی های لازم را کسب کرده و تحولاتی را به وجود آورند. یکی از منابع مهم برای ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به اهدف و رسالت های سازمانی، نوآوری و کارآفرینی است که خود زمینه را برای مزیت رقابتی و متمایز شدن سازمان از رقبا فراهم می آورد. این امر سبب بقای سازمان در محیط های متغیر کنونی می شود. هدف این پژوهش شناسایی پیشایندهای کارآفرینی سازمانی با استفاده از رویکرد فراتحلیل بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر ازنظر هدف، توصیفی و ازنظر نوع استفاده، کاربردی و ازنظر نوع رویکرد، کمی بود. جامعه موردبررسی پژوهش، شامل مقالات چاپ شده درزمینه کارآفرینی سازمانی در کلیه مجلات علمی – پژوهشی داخل کشور از سال 1390 تا سال 1403 بود که 55 مورد بااستفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شدند. پژوهش های منتخب با استفاده از نرم افزار CMA2 (نرم افزار جامع فراتحلیل) مورد تحلیل قرار گرفتند. پایایی پژوهش شامل پایایی شناسایی ازطریق توافق داوران در انتخاب پژوهش ها و طبقه بندی آن ها، پایایی کدگذاری ازطریق توافق داوران درباره استفاده از مفاهیم خاص برای کدگذاری متغیرها و پایایی سطح معنی داری و اندازه اثر ازطریق توافق در محاسبات اندازه اثر بین دو فراتحلیل گر به دست آمد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که ازبین عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی، به ترتیب متغیرهای ظرفیت سرمایه فکری (886/0)، جذب دانش (802/0)، چابکی سازمانی (753/0)، هوش سازمانی (743/0)، رهبری معنوی (737/0)، رهبری خدمت گزار (682/0)، جو خلاقیت (632/0)، سلامت سازمانی (622/0)، کیفیت زندگی کاری (608/0)، فرهنگ انطباق پذیری (587/0)، ساختار سازمانی (554/0)، قابلیت بازاریابی (516/0) و سرمایه اجتماعی (508/0) دارای اندازه اثر زیاد (بالای 5/0) بودند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: متغیرهای ظرفیت سرمایه فکری، جذب دانش، چابکی سازمانی، هوش سازمانی، رهبری معنوی، رهبری خدمت گزار، جو خلاقیت، سلامت سازمانی، کیفیت زندگی، فرهنگ انطباق پذیری، ساختار سازمانی، قابلیت بازاریابی و سرمایه اجتماعی به ترتیب از مهم ترین پیشایندهای کارآفرینی سازمانی هستند. انجام این فراتحلیل می تواند برنامه ریزی برای ارتقای کارآفرینی سازمانی در کشور را دقیق تر و عملیاتی تر نماید؛ به گونه ای که به جای برنامه ریزی برای طیف وسیعی از پیشایندها، بر متغیرهایی تمرکز دارد که دارای اهمیت بیشتری هستند.
الگوی تعاملی مدیریت انتظامی و ترافیکی سفرهای اربعین با تمرکز بر نقش دستگاه های اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
43 - 91
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از موضوعات بسیار مهم و سنجش پذیر از دیدگاه عموم مردم و مسئولین، هنگام فرا رسیدن ایام اربعین حسینی (ع)، بحث تعامل بین دستگاه های اجرایی دخیل در ترافیک می باشد. هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی تعاملی مدیریت انتظامی و ترافیکی سفرهای اربعین با تمرکز بر نقش دستگاه های اجرایی بود.روش: این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش آمیخته (کیفی کمّی) از نوع اکتشافی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان ستاد پلیس راهور فراجا و استادان دانشگاه جامع علوم انتظامی امین به روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار بود. در بخش کیفی از روش تحلیل تم با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. جامعه آماری بخش کمّی تعداد 381 نفر از افسران ارشد پلیس راهور تهران بزرگ بود که در این بخش به روش در دسترس برابر جدول مورگان، تعداد 186 نفر برای نمونه انتخاب شد. برای اعتبارسنجی مدل حاصل از بخش کیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار تحلیل عاملی تأییدی Pls3 Smart استفاده شد.یافته ها: یافته های تحقیق در بخش کیفی نشان داد الگوی تعاملی مدیریت انتظامی و ترافیکی سفرهای اربعین به ترتیب شامل تعامل با سازمان راهداری، سازمان اورژانس، مسئولین استانی، پلیس راهور و سازمان هلال احمر است. بر اساس یافته های تحقیق در بخش کمّی بیشترین تعامل در مدیریت انتظامی و ترافیکی سفرهای اربعین به ترتیب تعامل با پلیس راهور، سازمان راهداری، اورژانس، هلال احمر و مسئولین استانی بود.نتیجه گیری: الگوی تعاملی مدیریت انتظامی و ترافیکی سفرهای اربعین به منظور مدیریت ترافیک سفرهای زائران، ارتقاء ایمنی تردد، پیشگیری از وقوع سوانح، مدیریت هوشمندانه سفرها، تسهیل در عبور و مرور و ارائه خدمات مطلوب به زائرین اجرا می شود و سازمان های دخیل در ترافیک برای تسهیل در تردد زوّار تا پایان سفر اربعین از تمامی ظرفیت های خود استفاده می کنند.
بررسی اثرهای سرایت نااطمینانی بین بخشی با استفاده از مدل متغیر- زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
836 - 853
حوزههای تخصصی:
هدف: تکانه های مالی و اقتصادی و نااطمینانی در تغییرات آن، همواره به بازار هدف محدود نیست و ممکن است به سایر بازارها نیز سرایت کند. نتایج تحقیقات تجربی مانند جورادو و همکاران (۲۰۱۵) و گابور و گابوتا (۲۰۲۰) نشان می دهند که سرایت عدم قطعیت بین بخشی و همچنین اهمیت این عدم قطعیت ها در طول زمان ثابت نیست و دچار تغییر می شوند. در مدل های رگرسیون سری زمانی سنتی، فرض می شود که می توان از رابطه با ضرایب ثابت در زمان های مختلف استفاده کرد. نتایج نادرست این فرض غیر واقعی، مدل های پویایی را به وجود آورده است که بیشتر شبیه واقعیت دنیای بیرون است. رویکرد فضای حالت یکی از روش های مدل سازی سیستم های پویا است که رفتار سیستم را در این شرایط مدل سازی، پیش بینی و تجزیه وتحلیل می کند. یکی از کاربردهای این رویکرد این است که امکان ناپایداری ساختاری در پارامترها را فراهم می کند و اجازه می دهد تا ضرایب در طول زمان متغیر باشند. مدل هایی از این دست تحت عنوان مدل های پارامتر زمان متغیر TVP شناخته می شوند. هدف از این تحقیق، واکنش بخش های مالی، مسکن و اقتصاد کلان در ایران، به تکانه های یکدیگر با تأکید بر اثرهای سرایت نااطمینانی است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش از نوع تحلیل هم بستگی است. از نظر ویژگی و جهت داده ها، پس رویدادی و از طریق اطلاعات گذشته است. در پژوهش حاضر برای جمع آوری منابع نظری، از روش کتابخانه ای و برای جمع آوری داده های مورد نیاز به منظور آزمون فرضیه ها، از روش آرشیوی استفاده شده است. برای آزمون تغییرات سرایت نااطمینانی بین بخشی، از مدل خودرگرسیون برداری با پارامترزمان متغیر (TVP-VAR) و داده های ماهانه، از فروردین ۱۳۸۷ تا اسفند ۱۳۹۸ استفاده شده است. در این راستا، ابتدا شاخص های نااطمینانی با استفاده از مدل های قارچ محاسبه شد و در ادامه با بهره گیری از رهیافت TVP-VAR و تجزیه واریانس خطای پیش بینی تعمیم یافته، رابطه کل پویا و همچنین رابطه پویای جهت دار جفت شاخص ها آزمون شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که منبع عمده نااطمینانی، بخش اقتصاد کلان است و این بخش به صورت عمده، منبع و انتقال دهنده نااطمینانی به سایر بخش های مالی و مسکن است. همچنین بخش مسکن به صورت خالص دریافت کننده نااطمینانی از دو بخش دیگر است. در نتیجه می توان استدلال کرد که سرایت نااطمینانی بین بخش مالی و بخش مسکن، دو سویه و به صورت هم بستگی شرطی پویا بوده است؛ ولی سرایت نااطمینانی از بخش کلان اقتصادی به بخش مالی و بخش مسکن یک سویه است.
نتیجه گیری: مطابق نتایج، سرایت نااطمینانی بین بخشی و همچنین اهمیت این نااطمینانی ها ثابت نیست و در طول زمان تغییر می کند؛ از این رو با توجه به متفاوت بودن کانال های ارتباطی سرایت نوسان ها میان بازارها شناسایی منبع سرایت به انتخاب سیاستی که آسیب پذیری را در برابر سرایت کاهش دهد، کمک شایانی خواهد کرد و عملکرد مدیریت ریسک سبد دارایی ها را افزایش خواهد داد.
شناسایی کلان روندها و آینده پژوهی نظام مالیاتی ایران با رویکرد تحلیل لایه ایی و سناریوپردازی: از منظر علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
147 - 166
حوزههای تخصصی:
وصول سریع، کم هزینه و ثبات درآمدهای مالیاتی، سبب روی آوردن کشورها به این گونه از درآمدها به عنوان یک درآمد اصلی و پایدار بوده است، در این تحقیق شناسایی کلان روندها و آینده پژوهی نظام مالیاتی ایران از منظر علم و فناوری به عنوان یک اولویت اساسی در برنامه ریزی، سیاستگزاری و تصمیم گیری های حوزه مالیاتی مبتنی بر پیشران های آینده ساز تاثیرگذار بر حوزه نظام مالیاتی مورد بررسی قرار می گیرد.روش جمع آوری داده از نوع توصیفی-پیمایشی و برمبنای نوع داده ترکیبی و پیشران های آینده ساز تاثیرگذار بر حوزه نظام مالیاتی ایران در 20 سال آینده با استفاده از روشهای پانل خبرگان, پرسشنامه باز، مصاحبه و دلفی فازی در سال 1402 شناسایی شدند.برای انتخاب خبرگان از استادان و دانشجویان دکتری حسابداری،کارکنان سازمان امور مالیاتی و ... ازروش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی استفاده گردید. توسعه نرم افزارها وسیستمهای حسابداری هوشمند،هوشمندی کسب وکاروگسترش فناوریهای شخصی مهم ترین پیشران تأثیرگذاردرآینده هستندونیزافزایش چالشهای امنیت سایبری درکسب وکاروگسترش کاربردعلوم و فناوریهای نوین درکسب و کاربایدموردتوجه جدی قرارگیرد.نتایج پژوهش حاضر می تواند به تدوین رهنمودهایی دراستفاده ازفناوری های نوین که موجب کاهش چالش های امنیت سایبری و تسهیل فرآیندهای مالیاتی و تقویت بهره برداری از علم و فناوری با هدف بهبود دقت،شفافیت و کارایی فرآیندهای مالیاتی و کمک به تحول نظام در مالیاتی در ایران منتج شود.
آینده نگاری راهبردی برای صنعت گردشگری شهری در ایران (مورد: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام برنامه ریزی امروز، نگاه خطی به آینده جای خود را به نگاه چندگانه به آینده های بدیل به کمک رویکردهای نوینی همچون آینده نگاری راهبردی داده است. در حوزه گردشگری نیز، استفاده از آینده نگاری راهبردی در نظام برنامه ریزی مورد توجّه قرار گرفته است. هدف این تحقیق، تدوین سناریوهای گردشگری شهر قزوین می باشد. روش کلی تحقیق، سناریونگاری است و به منظور شناسایی "عوامل حیاتی" از تکنیک های "دلفی" و "تحلیل سلسله مراتبی" استفاده شده است. یافته های تحقیق، بر اساس حالات مختلفِ عوامل حیاتی و بررسی اثر متقابل آنها به کمک "نرم افزار سناریو ویزارد"، امکان پذیری 28 سناریو دارای سازگاری درونی را نشان می دهد که پنج مورد از این سناریوها به لحاظ اثرگذاری دارای اولویت می باشند. این پژوهش علاوه بر داشتن جنبه کاربردی، می تواند به عنوان الگویی نوین برای تحقیقات آتی صنعت گردشگری شهری در ایران مطرح گردد. در انتها، توصیه های کلّی در راستای مواجهه با سناریوهای پیش رو ارایه شده است.
ارائه الگوی برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار شهر قزوین با استفاده از تکنیک متاسوآت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر برنامه ریزی توسعه پایدار شهری با کاربست رویکردها و ابزارهای نوینی همراه شده است که یکی از آنها برنامه ریزی راهبردی با استفاده از تکنیک متاسوآت است. بدیهی است اتخاذ رهیافتی راهبردی مستلزم توجه به ابعاد و جنبه های مختلفی است که پژوهش حاضر برآن شد به ارائه الگوی برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار شهر قزوین بپردازد. بدین منظور روش شناسی این پژوهش از نظر هدف می توان جزو پژوهش های کاربردی- توسعه ای و از نظر روشی در دسته روش های توصیفی- تحلیلی قرار داد که با رویکردی اکتشافی نسبت به ارائه برنامه راهبردی شهر قزوین مبادرت نموده است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش کتابخانه ای- اسنادی و روش دلفی از نمونه 30 نفری متخصصان و خبرگان جمع آوری شده است. شناسایی متغیرها نیز با استفاده از تکنیک های پویش محیطی(شامل جست وجو در اسناد فرادست، مقالات علمی و طرح های پژوهشی) و تکنیک دلفی(استفاده از نظرات متخصصان و خبرگان منتخب) انجام شده است و سپس با تکنیک متاسوآت و نرم افزار MetaSWOT تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصله نشان داد که نیروی انسانی متخصص، وجود ظرفیت های زیست محیطی و انطباق و تأکید اسناد فرادست بر توسعه پایدار به عنوان مهمترین عوامل راهبردی در نقشه راهبردی توسعه پایدار شهر قزوین مسئله شهر هوشمند، استفاده از ظرفیت های خلاقانه و نوآورانه در اقتصاد شهری و مسئله بافت های فرسوده و ناکارآمد به عنوان مهمترین عواملی است که در حوزه توسعه پایدار شهر قزوین حائز اهمیت ویژه ای است و به منزله عوامل راهبردی در راستای بهبود وضعیت فعلی شناخته می شود.
تحلیل ساختاری پیشرانهای کلیدی مؤثر بر تنش های آبی در شهرهای ایران (مورد مطالعه: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین چالش های حال و آینده به ویژه در مناطق خشک جهان، مسأله کم آبی و در مواردی بحران آب است. تنش های آبی در سطح داخلی کشورها نیز در بین ساکنان مکان های روستایی و شهری نیز به چشم می خورد. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر تنش های آبی در کلانشهراهواز با تکیه بر رویکرد آینده نگاری می باشد. ابتدا با دیدی سیستماتیک و ساختاری و بر پایه مبانی نظری حاصل شده و با استفاده از روش دلفی، شاخص ها و متغیرهای تأثیرگذار بر تنش آبی در کلان شهر اهواز در ابعاد 5 گانه نهادی - مدیریتی، طبیعی - زیست محیطی، سیاسی، اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و زیرساختی- کالبدی استخراج شد. پس از تدوین سناریوها، از طریق مصاحبه با متخصصین هر سناریو تفسیر و روایی آنها مورد بررسی قرار گرفت و پیامدهای هر سناریو تحلیل و تفسیر شد؛ در این راستا، در پژوهش حاضر برای شناسایی مهم ترین شاخص ها و متغیرهای تأثیرگذار بر آینده های امنیت آبی کلان شهر اهواز در افق 1420، تعداد 72 عامل کلیدی تأثیر گذار بر تنش های آبی شناسایی شد. از میان 72 عامل کلیدی شناخته شده، پس از پایش (ترکیب همپوشانی ها، حذف موارد بی ارتباط و مبهم و انجام اصلاحات لازم)، در نهایت 46 متغیر تأثیرگذار تنش های آبی بر امنیت فضاهای شهری کلان شهر اهواز استخراج شد. از میانِ 46 عاملِ بررسی شده 16 عامل به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر تنش های آبی ناشی از تغییر اقلیم در کلانشهر اهواز نقش عمده ای ایفا نموده و به عنوان بازیگران اصلی شناخته شدند. در نهایت، با بررسی نتایج، برای 16 عامل اصلی، 48 وضعیت احتمالی مشخص شد. در نهایت، 48 وضعیت احتمالی برای آینده این کلانشهر در نظر گرفته شد که این وضعیت ها طیفی از شرایط مطلوب تا بحرانی را شامل می شدند. 2 سناریوهای قوی، 4 سناریوهای با سازگاری بالا (سناریوهای باورکردنی)، 9999 سناریوهای ضعیف که سناریوهای با سازگاری بالا (تعداد 4 سناریوی فوق)، نشان دهنده وضعیت حاکم مؤثر بر آینده تنش های آبی ناشی از تغییر اقلیم بر امنیت فضاهای شهری بر کلانشهر اهواز می باشد. نتایج نشان می دهد 4 سناریو احتمال وقوع بیشتری بر تنشهای آبی و آینده کلانشهر اهواز دارند.
تحلیل فضایی مسکن پایدار (نمونه موردی: منطقه 1 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن صرفا ساختن واحدهای مسکونی نیست، بلکه ایجاد یک محیط زندگی با برنامه ریزی مناسب است در این محیط، حفاظت از طبیعت، دوام اقتصادی و رفاه اجتماعی از مهمترین اصول مسکن پایدار می باشند. این بدان معناست که دستیابی به مسکن پایدار صرفا تامین نیازهای اساسی نیست، بلکه مستلزم بهبود زندگی و ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی می باشد. در همین راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل فضایی وضعیت مسکن پایدار در منطقه 1 شهر تهران می باشد. روش تحقیق پیمایشی(توصیفی-تحلیلی) است و در جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در این پژوهش، مسکن پایدار در قالب سه بُعد اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی در قالب 31 شاخص ارزیابی شده است. وزن دهی شاخص های پژوهش با استفاده از روش منطق فازی انجام شده است. برای نمایش و تحلیل فضایی مسکن پایدار در سطح منطقه از مدل ویکور فازی در نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد؛ بین پایداری اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی تفاوت معنی داری وجود دارد، طوری که این منطقه از لحاظ کالبدی (74 درصد مساحت) در وضعیت کاملا پایدار قرار دارد، اما از لحاظ اجتماعی(26.6 درصد) و زیست محیطی(25.3 درصد) تقریبا در یک سطح قرار گرفته است. در انتها با همپوشانی لایه های مربوط به سه بعد اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی وضعیت مسکن پایدار به صورت کلی مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. نتایج این همپوشانی نشان داد که بیش از 65 درصد مساحت این منطقه از لحاظ مسکن پایدار در وضعیت پایدار و کاملا پایداری قرار دارند که این امر نشان می دهد که منطقه 1 از لحاظ مسکن پایدار در وضعیت تقریبا مناسبی قرار دارد.
خوانش چهارچوب مفهومی شهر هوشمند بر پایه سیستم آبرسانی در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر همچون تجلیگاه تمدن بشری، همواره مورد نگرش ایده پردازان علوم مختلف بوده است. در اغلب شهرهای پیشرفته دنیا، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات را از طریق برنامه های جامع در قالب شهرهای هوشمند دنبال می نمایند. شهرنشینی جهانی و افزایش تقاضای آب، مدیریت کارآمد منابع آب را حیاتی می کند باتوجه به بحران آب آشامیدنی سالم و پایدار که یکی از مسائل بسیار مهم پیش روی انسان ها می باشد، شبکه هوشمند آبرسانی به عنوان یکی از زیرساختهای ششگانه شهرهوشمند می تواند نقش مهمی در حل این بحران ایفا نماید. شهرهای هوشمند آب از فناوری های پیشرفته برای مدیریت کارآمد و حفظ چرخه آب شهری، تقویت پایداری و بهبود کیفیت زندگی ساکنان استفاده می کنند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی مفهومی شهر هوشمند و نقش و ارتباط آن با شبکه آبرسانی شهر قزوین است. این پژوهش ازحیث هدف، کاربردی است و از نظر نوع داده ها، کیفی و بر پایه پارادایم تفسیرگرایی می باشد، در این پژوهش از رویکرد مبتنی بر تحلیل محتوا (تم) که یک روش معتبر، در استخراج و تحلیل و تصحیح چندباره داده ها می باشد استفاده شد، به این منظور با 14 نفر از صاحب نظران و خبرگان دانش شهری در شهرداری و شرکت آب و فاضلاب شهر قزوین مصاحبه نیمه ساختاریافته برگزار و مفهوم شهر هوشمند و نقش شبکه های آبرسانی در آن احصاء گردید بر اساس یافته های پژوهش، در نهایت 8 مضمون (محتوا یا تم) اصلی بر اهمیت همکاری، نقش داده ها، مشارکت شهروندان، پایداری، فناوری و ارزیابی مداوم در طرح های موفق شهر هوشمند تأکید داشته و اذعان می دارد که هوشمندسازی شبکه های آبرسانی شهری به عنوان یکی از زیرسامانه ها و زیرساختهای مهم شهری، گام مهم و موثر در نیل به شهرهای هوشمند پایدار است.
ارزیابی دسترسی به فضای باز شهری در بحران زلزله بر اساس مدل تحلیل شبکه (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی ایران و شرایط خاص سیاسی، زلزله خیزی، فیزیکی و جمعیتی، کلان شهر تهران را در موقعیت حساسی هنگام بحران زلزله قرار داده است. ارزیابی شبکه ارتباطی و توزیع فضاهای باز شهری نقش مهمی در تخلیه اضطراری و کاهش آسیب پذیری شهرها دارد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی و تحلیل دسترسی به این فضاها به منظور کاهش آسیب پذیری در هنگام وقوع زلزله است. در ابتدا، فضاهای باز شناسایی و نقاط تمرکز جمعیت با استفاده از تحلیل نقاط داغ و سرد تعیین شده است. سپس با استفاده از تکنیک میانگین نزدیک ترین همسایه، الگوی فضایی نقاط جمعیتی شناسایی و فاصله آن ها نسبت به فضاهای باز محاسبه گردید .نتایج نشان می دهد که فضاهای باز نسبت به فضاهای نیمه باز از فراوانی بیشتری برخوردارند و عمدتاً در بخش های شمالی منطقه قرار دارند. همچنین، تراکم جمعیت در مرکز منطقه بالا و در بخش های شرقی پایین است و به طور متوسط، فاصله نقاط تمرکز جمعیت با فضاهای باز و نیمه باز به ترتیب 300 و 400 متر است. تحلیل محدوده خدمات نشان می دهد که دسترسی به فضاهای باز در مدت زمان 15 تا 300 ثانیه امکان پذیر است، اما در برخی مناطق غربی دسترسی محدود است. دسترسی به فضاهای نیمه باز وضعیت مطلوبی ندارد و در بخش های از شمال، غرب و شرق منطقه دسترسی امکان پذیر نخواهد بود. به طور کلی هنگام وقوع زلزله در سطح منطقه غیر از قسمت هایی از لبه غربی و شرقی طی زمان مذکور دسترسی مناسبی به فضاهای امن وجود دارد.
مروری بر مقالات مکان یابی تسهیلات لجستیک بشردوستانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
57 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: علی رغم پیشرفت های قابل توجه فناوری، دنیای امروز هنوز هم درگیر انواع بلایای طبیعی و انسان ساز (مانند زلزله، سیل، طوفان، بهمن، جنگ، تروریسم، ناآرامی های سیاسی و غیره) است که نه تنها روند توسعه پایدار را کاهش می دهد، بلکه در صورت غفلت می تواند صدمات فاجعه بار و گاه جبران ناپذیری به رفاه یک جامعه وارد کند. این موضوع به یک سیستم یکپارچه لجستیک که به صورت علمی و جامع طراحی شده است، نیاز دارد تا نیازهای مدیریت بحران را برطرف کند؛ سیستمی با فرآیندهای واضح و از پیش تعریف شده که در آن همه اجزا دارای عملکردهای از پیش تعیین شده هستند. امدادرسانی به آسیب دیدگان یکی از مهم ترین مراحل مدیریت بحران است که باید پیش از رخداد حادثه برای آن برنامه ریزی کرد؛ زیرا امدادرسانی به موقع و بهره ور خسارات جانی و مالی را به شدت کاهش خواهد داد. برای عدم غافلگیری در زمان بحران های طبیعی، باید برنامه ریزی های مناسب از قبل و در شرایط معمول انجام گیرد. یکی از مسائل حیاتی در زمان بحران، کمک رسانی سریع و به موقع است. تدارکات بشردوستانه یکی از مهم ترین مسائل عملیات و مدیریت بلایا محسوب می شود. این در حالی است که عملیات موردنیاز برای تدارکات بشردوستانه باید به اندازه کافی پایدار باشد تا تحت ماهیت نامشخص و پیچیده فاجعه و بحران به خوبی عمل کند. بسیاری از مشکلات در مراحل قبل و بعد از بحران، خسارات انسانی و اقتصادی را به همراه دارد و درعمل اطمینان از طراحی کارآمد عملیات تدارکات بشردوستانه ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش، با توجه به اهمیت برنامه ریزی پیش از بحران و همچنین فرآیند بهینه سازی ریاضی برای مکان یابی تسهیلات و مراکز امداد، مقالات منتشرشده بین سال های 2004 تا 2023 برای بررسی مدل های بهینه سازی در زمینه تدارکات بشردوستانه بررسی شده است. هدف پژوهش آشنایی با روند پژوهش های فعلی تدارکات بشردوستانه، به ویژه مسئله بهینه سازی مورداستفاده برای دستیابی به اهداف مختلف بخش مکان یابی تسهیلات تدارکات بشردوستانه و ارائه برای پژوهش های آتی است.روش ها: برای دستیابی به یک دید کلی در حوزه های پژوهشی و اطلاع از اینکه چه مقالاتی در این زمینه وجود دارد و چه کسانی در این حوزه پژوهش داشته اند و اطلاعات جامع تر دیگر، با استفاده از سایت Web of Science، کلیدواژه هایی که در این پژوهش مدنظر است، جست وجو شد. در مورد مسائل مکان یابی تسهیلات، تمامی انواع مسئله مکان یابی تسهیلات موردمطالعه قرار گرفته و در این مطالعه سعی شده است که مقالات موردبررسی در دو دسته مسائل با مدل های قطعی و غیرقطعی طبقه بندی شوند.یافته ها: در جدول مدل های قطعی، نوع تابع هدف، متغیرهای تصمیم گیری، نوع مدل و روش های حل گنجانده شده است. در مدل های غیرقطعی، این مطالعه بیشتر رویکردهای برنامه ریزی تصادفی و بهینه سازی قوی را تحت پوشش قرار می دهد؛ همچنین در جدول مدل های غیرقطعی، نوع تابع هدف، متغیرهای تصمیم گیری، پارامترهای غیرقطعی مدل، نوع عدم قطعیت، نوع مدل و روش های حل گنجانده شده است. با توجه به مقالات مرورشده و همچنین با مراجعه به جدول مرور مبانی نظری ارائه شده می توان به نکاتی که به آن ها پرداخته نشده یا کمتر پرداخته شده است، دست یافت.نتیجه گیری: درنهایت می توان نتیجه گرفت که این مطالعه می تواند برای پژوهشگران در درک روند فعلی مسئله بهینه سازی در تدارکات بشردوستانه و تکنیک های مدل سازی مفید باشد. پژوهشگران می توانند به راحتی خلأ پژوهش را دریابند و از طریق پژوهش های خود به جامعه کمک کنند.
شناسایی و نگاشت شناختی موانع پیاده سازی نظام چابک مدیریت استراتژیک عملکرد کارکنان بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
88 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: اگر یک کسب و کار با مشکلات و نتایج غیر رضایت بخشی روبرو است، زمان تحول است. برای تعریف یک استراتژی تغییر مناسب، سازمان باید زمینه تحول و نیازهای اصلی تحریک کننده آن را درک کند. درک دلایل تغییر به اجرای آن کمک خواهد کرد و برخی از هزینه های غیر ضروری را که سازمان ممکن است داشته باشد، کاهش می دهد. پژوهشگران، چابکی استراتژیک را به عنوان یک توانایی مداوم برای حساسیت استراتژیک لحظه به لحظه، تعهدات جمعی چابک، تجدید و گسترش سریع و قدرتمند منابع و نیز به عنوان پادزهری می دانند که برای درد حاصل از توالی تکراری موفقیت، افول و انعطاف پذیری، بحران ها و نوسازی ها مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین آنها چابکی استراتژیک را نتیجه ترکیبی از ثبات در فرایند ها و افراد، ارزش ها و بلندپروازی ها و حساسیت و انعطاف پذیری در دیدگاه ها، سیالی در گسترش منابع و وحدت رهبری در ایجاد تعهدات جمعی قلمداد می کنند. سازمان ها از چابکی استراتژیک جهت پاسخگویی و انعطاف در مقابل نیازهای ذی نفعان خود در زمان ریسک های مختلف و فشارهای وارده استفاده می کنند. چابکی نظام مدیریت عملکرد کارکنان به تنهایی کافی نبوده و سازمان های دولتی باید با استفاده از راه های استراتژیک پاسخگوی مشکلات بر سر راه خود باشند. در این راستا، پژوهش حاضر در راستای پیاده سازی نظام چابک مدیریت استراتژیک عملکرد کارکنان، به تبیین موانع و محدودیت های سر راه این نظام می پردازد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: تحقیق حاضر جزء تحقیقات کاربردی و از نوع آمیخته می باشد. همچنین به منظور اجرای پژوهش حاضر از رویکرد ساختاری تفسیری (ISM) که یک روش نگاشت شناختی برای سطح بندی و تعیین روابط بین شاخص ها می باشد، بهره گرفته شد. برای پیاده سازی ISM ، به دست آوردن روابط مابینی و اولویت های عناصر سیستم در دستور کار است. روایی این روش با توجه به اینکه مبنای ریاضی دارد، بررسی می کند که آیا مدل ساختاری تفسیری به درستی و دقت اطلاعات موجود در داده ها را تفسیر می کند یا خیر. با توجه به استاندارد بودن پرسشنامه و روش گردآوری اطلاعات در این روش، روایی این روش با روش های آماری متفاوت است و در ذات مدلسازی ریاضی آن لحاظ شده است. همچنین پایایی در مدل سازی ساختاری تفسیری به استمرار قابلیت اعتماد آن بستگی دارد و اینکه آیا مدل تفسیری در شرایط مختلف و با افزایش حجم داده قابلیت حفظ پایداری و صداقت را حفظ می کند یا خیر. بدین ترتیب، روایی و پایایی در این روش باعث اطمینان از دقت و قابل اعتماد بودن تحلیل ها و نتایج می شوند که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته و از نظر خبرگان و با توجه به مبانی ریاضی آن از هر دو منظر تایید شده است. مشارکت کنندگان تحقیق مدیران ارشد سازمان های دولتی بودند که با ۵ گروه از خبرگان و مجموعا با 18 نفر مصاحبه گردید که تا حصول اشباع نظری ادامه یافت. جهت گرداوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. همچنین از همین جامعه آماری به صورت جداگانه (18 نفر) با استفاده از پرسشنامه های استاندارد، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. بخش کیفی این تحقیق با تکیه بر رویکرد ادراکات سیستم های انتقادی که از دسته تحقیق در عملیات رهایی بخش می باشد، به صورت زیربنایی سیستم را از منظر ذی نفعان مختلف بررسی و شناسایی کرده و پس از شناسایی دقیق موانع موجود، در بخش کمی، این موانع با رویکرد ساختاری تفسیری سطح بندی شده و روابط بین آن ها نگاشت شده است.یافته های پژوهش: یافته های پژوهش 11 مانع را شناسایی کرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که وجود تعارض در قوانین و به تبع آن زد و بندهای گروه های غیررسمی در سیستم ریشه ای ترین عواملی هستند که مانع از رشد این سیستم می شوند.محدودیت ها و پیامدها: این پژوهش در بخش دولتی و با موارد خاص مربوط به این بخش انجام شده است و ممکن است نتایج حاصله با محدودیت هایی در سایر بخش ها مواجه شود.پیامدهای عملی: این پژوهش به مدیران بخش دولتی کمک می کند تا موانع و محدودیت های سر راه نظام چابک مدیریت استراتژیک عملکرد کارکنان را شناسایی کرده و استراتژی های مقابله با آن را طراحی کنند.ابتکار یا ارزش مقاله: این پژوهش با ارائه مدلی برای پیاده سازی نظام چابک مدیریت استراتژیک عملکرد کارکنان به دانش این حوزه می افزاید و محدودیت های آن را بررسی می کند.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
ارائه مدل معادلات ساختاری سیاستگذاری سبز در حمل و نقل هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ تابستتان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
38 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت حمل و نقل بیشترین رشد را در تولید گازهای گلخانه ای دارا است و کاهش سهم آلاینده های تولید شده توسط این صنعت از مهم ترین چالش های برنامه های مقابله با تغییرات اقلیمی است. حمل و نقل هوایی به عنوان یکی از بخش های مهم و رو به توسعه در حمل و نقل جهانی، نقش مهمی در رشد اقتصادی بازی می کند. اما امروزه در این صنعت که با تولید گازهای گلخانه ای تاثیر زیادی بر تغییرات آب و هوایی می گذارد، به خط مشی ها و پژوهش های مرتبط با آن، در جهت کاهش تاثیرات حمل و نقل هوایی بر آب و هوا، توجه بسیاری شده است. بهبود عملکرد محیط زیستی صنعت هواپیمایی یکی از مسائل مهم این صنعت است. در ایران توجه به مسائل محیط زیستی در حمل و نقل هوایی به تازگی مورد نظر پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است؛ با توجه به خلاء پژوهشی در این حوزه، تاکنون الگوی مشخصی شامل ابعاد و مولفه های خط مشی محیط زیستی، در صنعت حمل و نقل هوایی ارائه نشده است. بخش بزرگی از مسائلی که نتیجه عدم توجه به محیط زیست در حمل و نقل هوایی کشورمان بوده محصول نگاه بخشی و فقدان الگوی جامعی است که تمام ابعاد و مولفه های محیط زیستی در آن در نظر گرفته شده باشد و سیاستگذار با توجه به این الگو بتواند ضمن توسعه، پاسخگوی خواست رو به تزاید توجه به محیط زیست در سطح ملی و بین المللی باشد. مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل معادلات ساختاری سیاستگذاری سبز در حمل و نقل هوایی انجام شده است.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از نظر هدف، اکتشافی-کاربردی و از نظر طرح اکتشافی متوالی، از نظر نوع، آمیخته (کیفی، کمی) و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. این پژوهش از نظر زمانی متوالی بوده و از منظر وزن نیز بیشتر متوجه مرحله اول است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 14 نفر از متخصصین حمل و نقل هوایی و محققین تغییرات اقلیمی است. جامعه آماری در بخش کمی شامل کارشناسان و مدیران سازمان هواپیمایی کشوری به عنوان سیاستگذار اصلی صنعت حمل و نقل هوایی و به تعداد 331 نفر و حجم نمونه 178 نفر است. نمونه گیری در بخش کیفی به روش هدفمند و در بخش کمی به روش تصادفی ساده انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته است که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و با استفاده از تحلیل مضمون براون و کلارک، تحلیل شدکه در قالب شش مرحله آشنایی با داده ها، شکل گیری کدهای اولیه، جست و جوی کدهای گزینشی، شکل گیری مضامین فرعی، اسم گذاری مضامین اصلی و گزارش گیری انجام و مدل اولیه با استفاده از مدل سه شاخگی تهیه شد. مدل در بخش کمی، با استفاده از پرسشنامه و استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس بررسی شد.
یافته های پژوهش: یافته ها نشان می دهد سیاستگذاری سبز در حمل و نقل هوایی 4 بعد اصلی و 14 مولفه دارد. بعد ساختاری (889/0) بیشترین اهمیت را داراست، بعد زمینه ای (865/0) ، بعد محتوایی (756/0) و بعد محیط زیستی (466/0) در جایگاه بعدی قرار دارند. معیار نیکویی برازش مدل مفهومی تحقیق (662/0) نشان دهنده برازش قوی مدل است. به منظور خط مشی گذاری سبز در صنعت حمل و نقل هوایی بهتر است به ترتیب به ابعاد ساختاری، زمینه ای، محتوایی و محیط زیستی توجه شود.
محدودیت ها و پیامدها: اگر تحقیق در شرکت های هواپیمایی انجام شود ممکن است نتایج دیگری به دست آید، شرکت های هواپیمایی به مباحث اقتصادی بیشتر اهمیت می دهند و نزد ایشان مسائل محیط زیستی از درجه چندم اهمیت برخوردار است.
پیامدهای عملی: پژوهش حاضر می تواند به عنوان راهنمایی کاربردی برای توجه سیاستگذاران به ابعاد مختلف مسائل محیط زیستی در راستای توسعه پایدار عمل کند.
ابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر اولین تحقیقی است که مدل سیاستگذاری سبز در حمل و نقل هوایی را در ایران ارائه کرده و به شکل منسجم در اختیار سیاستگذاران این صنعت قرار می دهد.
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
شناسایی و رتبه بندی علل تأخیر مبتنی بر راهبردهای تولید در پروژه های تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش پیچیدگی ها و عدم قطعیت هایی که سازمان های تولیدی با آن مواجه اند، تولید محصولات با اتفاقات برنامه ر یزی شده/نشده ای روبه رو خواهد شد که در طول چرخه حیات تولید اتفاق می افتد . در این بین، برخی عوامل تأثیر بسزایی در به موفقیت رسیدن یا شکست سازمان دارند و بیشترین اثرگذاری این عوامل، در بروز تأخیر و اختلال در برنامه زمانی تولید و تحویل است. برخی از این عوامل ناشی از ذات صنعت است که کاهش/حذف اثر آنها دشوار است. اثرگذاری بسیاری از عوامل دیگر کاهش می یابد و در مواقعی حذف می شود. پژوهش های مربوط به تولید بیشتر، بر ارائه راهکارهایی برای رفع مسائلی متمرکز است که به تأخیر منجر می شود . نکته مغفول در پژوهش، شناسایی عوامل زمینه ای است که به تأخیر در برنامه تولید و تحویل محصولات منجر می شوند و ارائه چارچوبی جامع برای شناسایی تأخیرها در محیط های تولیدی است. در این پژوهش، به منظور کاهش تأخیرها و بهینه سازی زمان تولید ، عوامل احتمالی ایجاد تأخیر در سازمان های تولیدی را از طریق بررسی پژوهش مربوط به تولید و تحقیقات تجربی شناسایی و رتبه بندی می کند. نتایج تحقیق به شناسایی 28 عامل بروز تأخیر در 5 گروه ساختاری، فرآیندی، مالی، قوانین، شبکه همکاران و منابع منجر شد. همچنین تأخیر در پرداخت های مالی، بی ثباتی اقتصادی، نگهداری و تعمیرات دیر هنگام تجهیزات، بی ثباتی/کاهش بودجه و وجودنداشتن ساختار مدیریت پیکربندی در کل فرآیند تولید، بیشترین تأثیر را در بروز تأخیر و اختلال در برنامه زمانی تولید در سازمان تولیدی مطالعه شده داشتند.
ارائه مدل انتخاب استراتژی های عبور از چالش های راه اندازی پلتفرم های دیجیتال: رویکرد مبتنی بر CSF و KSF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
78 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف: موفقیت پلتفرم های دیجیتال ارتباط تنگاتنگی با همسویی استراتژی های رقابتی با اهداف استراتژیک دارد. در مرحله راه اندازی، غلبه بر چالش های استراتژیک که مرتبط با عوامل موفقیت بحرانی(CSFs) شناخته می شوند، ضروری است. چراکه با تبدیل آن ها به عوامل کلیدی موفقیت (KSFs) مزیت رقابتی ایجاد می گردد. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای انتخاب استراتژی های مناسبی است که میانCSF ها و KSfها ارتباط برقرار می کند و ازطریق این همراستایی منجربه دستیابی به اهداف استراتژیک در زمینه راه اندازی پلتفرم های نرم افزاریB2B و ارائه مدلی برای انتخاب استراتژی متناسب با اهداف در این مرحله است.روش: ما در این پژوهش از مرور ادبیات نظام مند برای شناسایی اهداف استراتژیک و استراتژی های مرتبط با فاز راه اندازی پلتفرم های دیجیتال استفاده کردیم و با استفاده از روش ISM، ارتباط میان آن ها را مشخص نمودیم.یافته ها: در این پژوهش در وهله اول، ما توانستیم نقش متمایز CSFهاو KSFها را با تمایز قائل شدن میان دو نوع CSFها در موفقیت پلتفرم برجسته نماییم. در وهله دوم، ارتباط میان CSFها و KSFها را تشریح نمودیم. سپس 8 استراتژی مناسب که منجربه عبور از چالش مرغ وتخم مرغ با تبدیل آن به KSFها می شوند را شناسایی کردیم. از آنجایی که این KSF ها متصل به اهداف استراتژیک هستند، 7هدف استراتژیک مرحله راه اندازی را مشخص ساختیم. درنهایت، ارتباط مستقیم میان این استراتژی ها و اهداف را بدست آوردیم. نتیجه گیری: پژوهش ما برای کسب وکارهای پلتفرمی، یک مدل منسجم برای انتخاب استراتژی های راه اندازی مناسب که با اهداف استراتژیک این مرحله همسو هستند، با تاکید بر هم راستایی میان CSFهاو KSFها ارائه داد که می تواند راهنمای موثری برای مدیران و صاحبان پلتفرم-های نرم افزاری B2B باشد.
طراحی یک مدل دو هدفه بهینه سازی مبتنی بر شبیه سازی برای بازپرسازی موجودی زنجیره تأمین: مورد مطالعه صنعت برق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
236 - 260
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: صنعت برق بخش مهمی از اقتصاد کشور را تشکیل می دهد. بنابراین، بروز اختلال در زنجیره تأمین این صنعت منجر به از بین رفتن منافع اقتصادی و کاهش توان رقابتی صنایع وابسته به این حوزه می شود. تحلیل ساختار صنعت برق نشان داده که عدم وجود روابط صحیح بین نهادهای مرتبط با تأمین کالاو تجهیزات، منجر به ایجاد اختلال در زنجیره تأمین برق می شود. از سوی دیگر، شرایط خاص سیاسی و اقتصادی کشور، وجود بلایای طبیعی و سطح بالای تغییرات در منطقه خاورمیانه تاثیرات قابل توجهی بر روی افزایش عدم قطعیت در سطوح مختلف زنجیره تأمین این حوزه گذاشته است. با توجه به عدم قطعیت بالا در تأمین قطعات این صنعت، در این پژوهش به ارائه مجموعه ای از سناریوهای بازپرسازی کالا در نهادهای زنجیره تأمین کنندگان تجهیزات این حوزه پرداخته شد. روش ها: برای این منظور، یک مدل احتمالی چهار حلقه ای شامل تأمین کننده، توزیع کننده، خرده فروش و مشتری برای حداقل نمودن هزینه کل موجودی و نسبت تقاضای برآورده نشده مشتریان بر اساس سیاست (R,Q) ارائه گردید. همچنین از طریق جستجو در اسناد و مدارک سازمانی، مصاحبه با خبرگان صنعت و استفاده از نرم افزار مدیریت انبار داده های مدل جمع آوری شد و سپس با استفاده از طراحی آزمایشات مجموعه جواب اولیه برای الگوریتم تکاملی تفاضلی فراهم گردید و بر اساس این الگوریتم فراابتکاری، مقادیر مختلف نقطه سفارش مجدد و مقدار سفارش تعیین و با بکارگیری روش شبیه سازی مقادیر اهداف مدل تخمین زده شد و مجموعه راه حل ها در نمودار پارتو نشان داده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که افزایش متوسط سطح موجودی انبارهای خرده فروشان منجر به کاهش نسبت تقاضای برآورده نشده مشتریان می گردد که این در زمان بالابودن مقادیر نقطه سفارش مجدد دو خرده فروش صورت می گیرد؛ ولی با توجه به تابع احتمالی تقاضای مشتریان، مقدار سفارش می تواند مقادیر متفاوتی را بگیرد. از طرفی، کاهش هزینه های سفارش دهی و انبار منجر به افزایش تقاضای برآورده نشده مشتریان می شود، به عبارت دیگر، زمانی که مقادیر نقطه سفارش مجدد کالا و مقدار سفارش پایین باشد منجر به کاهش موجودی انبار و افزایش نارضایتی مشتریان می گردد. الگوریتم تکاملی تفاضلی بکار رفته در این پژوهش منجر به سرعت بخشیدن در یافتن راه حل و افزایش کارآمدی مدل شده است. این الگوریتم مقادیر بین سطوح بالا و پایین نقطه سفارش مجدد و مقدار سفارش را در نظر گرفته که مقادیر تابع هدف متعددی را نشان داده است. استفاده از روش شبیه سازی برای تخمین توابع اهداف احتمالی بکار رفته در مدل منجر به افزایش سرعت اجرای سناریوهای متعدد گردیده که در کاهش هزینه و زمان اجرای مدل کمک نموده است.نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، آن دسته از تجهیزات الکتریکی دارای سطح نوآوری بالا می بایست نقطه سفارش مجدد پایین و مقدار سفارش بالایی در زنجیره تأمین این صنعت داشته باشد؛ زیرا با توجه به طول عمر کوتاه محصول در طول زنجیره منسوخ و مستهلک گردیده و فاقد تقاضای مشتری خواهد شد و در نتیجه باعث افزایش هزینه زنجیره می گردد. نتایج محاسباتی این پژوهش نشان داد که افزایش 105 درصدی کالاهای موجود در انبار منجر به افزایش 104 درصدی سطح رضایت مشتریان و کاهش 95 درصدی هزینه فروش ازدست رفته خواهد شد؛ ولی با توجه به هزینه بالای خرید و حجم زیاد محصول در هنگام سفارش می بایست سناریوی متناسب با شرایط مالی و ظرفیت انبار نهادهای زنجیره را انتخاب نمود.
تأثیر مدیریت عنکبوتی بر رخوت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
193 - 218
حوزههای تخصصی:
رخوت سازمانی وضعیتی است که به شکل نارضایتی یا بی تفاوتی نسبت به کار ایجاد می شود که عملکرد و انگیزه کارکنان را کاهش می دهد و احتمال بروز مشکلات سازمانی متناسب با این بیحالی افزایش می یابد. هدف اصلی تحقیق بررسی تاثیر سبک مدیریت عنکبوتی بر رخوت سازمانی با توجه به نقش میانجی نخبه ستیزی می باشد. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش نیز توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارکنان سازمان های دولتی شهر ایلام می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 325 نفر از آنها برای نمونه تحقیق انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده های تحقیق، پرسشنامه استاندارد می باشد. روایی محتوایی و روایی سازه پرسشنامه مورد تائید قرار گرفته است و برای بررسی پایایی پرسشنامه ها نیز از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق نیز از نرم افزار ویژوال پی ال اس استفاده شده است. نتایج نشان دادند که مدیریت عنکبوتی بر رخوت سازمانی و نخبه ستیزی تاثیر معناداری دارد. نخبه ستیزی بر رخوت سازمانی تاثیر معناداری دارد. نقش میانجی نخبه ستیزی در تاثیرگذاری مدیریت عنکبوتی بر رخوت سازمانی نیز تائید شده است.