فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
5 - 22
حوزههای تخصصی:
تصمیمات سرمایه گذاری از جمله موارد باهمیت در هر شرکتی است که هیئت مدیره به اظهار نظر درباره آن خواهد پرداخت. از سوی دیگر اعضای غیرموظف هیئت مدیره دسترسی کم تری به اطلاعات مربوط به این سرمایه گذاری ها دارند . در حالی که عده ای از پژوهشگران معتقدند این اعضا می توانند با عضویت در هیئت مدیره دیگر شرکت ها کسب تجربه نموده و بدین صورت کمبود اطلاعاتی خود را جبران نمایند. لذا پژوهش حاضر به بررسی تأثیر تجربه اعضای غیرموظف هیئت مدیره بر کارایی سرمایه گذاری پرداخته است.
برای انجام این پژوهش، داده های مربوط به 112 شرکت بورسی برای سال های 1387 تا 1396 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای آزمون فرضیه پژوهش از مدل رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است. همچنین، روش آماری مورد استفاده، داده های ترکیبی بوده است.
نتایج پژوهش نشان داد تجربه اعضای غیر موظف هیئت مدیره تأثیر معناداری بر کارایی سرمایه گذاری شرکت ها نداشته است.
بنابراین می توان نتیجه گرفت عضویت اعضای غیرموظف در هیئت مدیره دیگر شرکت های ایرانی، بر تجربیات سرمایه گذاری آنان اثر چندانی ندارد.
سنجش تحول سازمانی مبتنی بر معماری در ساختار مرکز پژوهش های مجلس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
127 - 164
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش سنجش تحول سازمانی مبتنی بر معماری سازمانی در ساختار مرکز پژوهش های مجلس است.روش: روش انجام پژوهش کمی و از نوع اعتباریابی است. جامعه آماری شامل همه مدیران، معاونان و کارشناسان مرکز پژوهش های مجلس در سال 1402 است که از میان آنها 95 نفر به صورت سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب و بررسی میدانی بر روی آنها انجام شده است. ابزار اندازه گیری معماری سازمانی، پرسشنامه محقق ساخته است که با استفاده از الگوی نظری موجود و همچنین مطالعات مربوط به معماری سازمانی تدوین شده و برای بررسی پایایی این پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که نتایج ضریب آلفا بالای 7/0 شده است.یافته ها: یافته های این پژوهش در دو سطح اعتباریابی و توصیف تحلیلی انجام شده است. در بعد اعتباریابی برای برآورد روایی سازه مقیاس معماری سازمانی از تحلیل عامل تأییدی مرتبه اول به کمک نرم افزار Amos Graphics استفاده شد. مقدار ضرایب همبستگی بین متغیرهای پنهان پژوهش به صورت استاندارد محاسبه شده و بیشترین ضریب همبستگی بین همسویی و یکپارچگی به میزان 85/0 مشاهده شد و بعد از آن مقدار ضریب همبستگی برای انعطاف پذیری و توانمندسازی مقدار 78/0 است. همچنین کمترین همبستگی بین دو متغیر همسویی و انعطاف پذیری به مقدار 51/0 محاسبه شده است. نتیجه گیری: تحول سازمانی مبتنی بر معماری نه تنها یک ضرورت برای سازمان، بلکه باید به عنوان یک هدف متعالی مورد توجه قرار گیرد. در کل شاخص های آماری نشان از اعتبار بالای شاخص های مطرح شده برای تحول سازمانی مبتنی بر معماری در بعد فناوری اطلاعات دارد.
تبیین عوامل موثر بر فعالیت اثربخش شرکت ها در شبکه کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
255 - 273
حوزههای تخصصی:
استفاده از ارتباطات و فعالیت مؤثر در شبکه های کسب وکاری در محیط پر رقابت برای همه سازمان های تولیدی و خدماتی امری حیاتی است. عضویت در شبکه های کسب وکاری در این محیط رقابتی روزافزون فرصت های متنوعی پیش روی شرکت ها قرار می دهد. هدف پژوهش، تبیین و آزمون مجموعه عوامل مؤثر بر فعالیت اثربخش در شبکه کسب وکار در صنعت مواد غذایی ایران است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت جزء پژوهش های توصیفی است. مدیران ارشد و میانی شرکت های فعال در صنعت مواد غذایی جامعه آماری هستند. تعداد اعضای نمونه 205 نفر از مدیران ارشد و میانی شرکت های صنایع غذایی فعال در ایران است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده های از تحلیل آماری، آمار استنباطی و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شدند. نتایج نشان می دهد که از بین 8 عامل تسهیم منابع، چشم انداز مشترک، اعتماد، تعهد، انتخاب شرکا، فناوری اطلاعات، انعطاف پذیری شرکت و شایستگی شبکه دو عامل انعطاف پذیری شرکت و شایستگی شبکه بر فعالیت اثربخش شرکت ها در شبکه کسب وکار در ایران اثر معنادار مثبت دارند. شایستگی شبکه تأثیر بیشتری نسبت به انعطاف پذیری دارد. در مجموع می توان اظهار داشت انعطاف پذیری شرکت ها و شایستگی شبکه بر فعالیت اثربخش آن ها در شبکه کسب وکار تأثیر معناداری دارند.
شناسایی و اولویت بندی شایستگی های حسابرسان دیوان محاسبات با رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۵۴۳-۵۲۲
حوزههای تخصصی:
سرعت تغییرات در دنیای امروز ناشی از تغییر در دانش تکنولوژی، پیچدگی های رفتاری و محیطی در عصر جدید ضرورت تغییر در سازمان ها را اجتناب ناپذیرنموده است و به تبع آن نیروی انسانی نیز بعنوان مهمترین عامل تولید یا ارائه کننده خدمت در سازمان ها ناگزیر از به هنگام نمودن خود با تغییرات محیطی است. لذا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی شایستگی های حسابرسان دیوان محاسبات با رویکرد دلفی فازی صورت پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی در پارادایم استقرایی است که از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه خبرگان و متخصصان در زمینه موضوع پژوهش (حوزه شایستگی) تشکیل دادند که 20 نفر از آنها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش کمی برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه دلفی فازی استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تایید شد و با استفاده از روش دلفی فازی اولویت بندی عوامل شناسایی شده انجام گرفت و مهم ترین عوامل آن مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که از میان عوامل مؤثر شایستگی های حسابرسان دیوان محاسبات ، داشتن دانش ترکیبی حقوقی و مالی، توان استفاده از تکنولوژی روز، توانایی شناسایی فریب، قاطعیت، خود ارزیابی و استقلال مهم ترین عوامل هستند.
اعتبار سنجی مدل ریسک نامطلوب و ریسک مطلوب با توجه به متغیرهای روان شناختی در پیش بینی نوسانات بازار در بازار سرمایه ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
217 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اعتبار مدل ریسک نامطلوب و ریسک مطلوب با توجه به متغیرهای روان شناختی در پیش بینی نوسانات بازار در بازار سرمایه ایران بود. این پژوهش از طریق روش کمّی انجام شد. جامعه آماری در بخش اول کمّی سرمایه گذاران مالی و حسابداری هستند که تعداد آنها نامحدود است و براساس نمونه گیری نامحدود فرمول کوکران تعداد 384 نفر در نظر گرفته شد. در بخش دوم کمّی برای سطح بندی و بررسی روابط علی ابعاد از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد که مشارکت کنندگان در این مرحله شامل 10 نفر از مدیران مالی و بورسی با سابقه 10سال به بالا و سابقه مدیریتی حداقل ده ساله و رشته تخصصی آنان مدیریت مالی و حسابداری بود، انتخاب شده است. در این پژوهش برای گردآوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS استفاده گردیده است. نتایج این پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری، ارتباط معناداری بین مؤلفه های ریسک نامطلوب و ریسک مطلوب با توجه به متغیرهای روانشناختی در پیش بینی نوسانات در بازار سرمایه ایران را نشان داده است.
طراحی مدل کاهش اهمال کاری کارکنان؛ مورد مطالعه: شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمال کاری به معنای ناکامی در خودتنظیمی و انجام وظایف کاری است و یکی از رفتارهایی است که در کاهش سطح خروجی سازمان نقش چشمگیری دارد. هدف این پژوهش طراحی مدل کاهش اهمال کاری کارکنان در شرکت ملی نفت ایران است. نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بنیادی، از لحاظ روش اجرا توصیفی اکتشافی و از لحاظ نوع داده ها کیفی محسوب می شود. نمونه مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و اجرایی شرکت ملی نفت ایران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری داده ها با ابزار مصاحبه انجام شد؛ انجام مصاحبه ها تا زمان دستیابی به مرحله اشباع نظری ادامه یافت و این اشباع بعد از 18 مصاحبه به دست آمد. داده ها نیز با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. تعداد 110 مفهوم از کدهای باز مصاحبه ها در قالب 19 مقوله فرعی و 12 مقوله اصلی دسته بندی شدند که به صورت مدل پارادایمی در قالب پدیده محوری (اهمال کاری کارکنان)، شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها طبقه بندی شدند که مدل کاهش اهمال کاری کارکنان را توصیف می نماید. شناخت عوامل مؤثر بر اهمال کاری کارکنان، راهبردها و پیامدهای آن با استفاده از مدل پیشنهادی، می تواند در مدیریت این پدیده مؤثر واقع شود
نقش سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر نظارت وام دهندگان: آزمون نظریه برنامه ریزی مالیاتی وام گیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۳۲۶-۳۰۶
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر نظارت وام دهندگان است و جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که تعداد آن ها به 167 شرکت می رسد و بازه زمانی این پژوهش شامل یک دوره 6 ساله از ابتدای سال 1396 تا پایان سال 1402 می باشد. روش پژوهش از نوع کاربردی است و جهت جمع آوری اطلاعات پژوهش از نرم افزار ره آورد نوین و سایت سازمان بورس استفاده گردید و سپس داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج پژوهش نشان داد که بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و اجتناب از مالیات وام گیرندگان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین سازوکارهای حاکمیت شرکتی باعث محدود ساختن تهاجم مالیاتی وام گیرندگان می شود.
الگوی ذهنی اعضای هیئت علمی به چسبندگی شغلی با کاربست روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
111 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی و دسته بندی ذهنیت اعضای هیئت علمی به چسبندگی شغلی در دانشگاه است. چارچوب فلسفی این پژوهش از نوع پارادایم تفسیری- اثبات گرایی است و ازلحاظ جهت گیری در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. بابررسی ادبیات، پیشینه، اسناد ومدارک ،مصاحبه و پرسش نامه از 12 خبره(اعضای هیئت علمی به دلیل داشتن تجربه نظری و عملی شخصی و دیگران در زمینه خروج و بقا در شغل هیئت علمی) عبارت کیو شکل گرفته است. سپس در مرحله بعد از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران خواسته شده است که عبارات کیو را بر محورهای تنظیم شده موافق و مخالف و ممتنع در قالب طیف شش گزینه ای 6+ تا 6- دسته بندی کنند. بعد از آن بر اساس آمار استنباطی(تحلیل عاملی) بر اساس نرم افراز SPSS داده ها تجزیه وتحلیل شده است و در قالب الگوهای مختلف ذهنی دسته بندی شده اند که در نهایت سه الگوی ذهنی شناسایی شده است. پایایی آزمون از طریق آزمون مجدد و روایی آزمون با توجه به مصاحبه و اعمال نظرات خبرگان مورد تائید قرارگرفته است. در راستای هدف کلی پژوهش برای شناسایی دسته بندی ذهنیات اعضای علمی به چسبندگی شغلی سه رویکرد والگوی ذهنی شناسایی شد که به ترتیب اهمیت عبارت اند از مهارت و تناسب کار و فرد، امکانات و شرایط فعلی سازمان( دانشگاه) و علاقه و آرامش در کار.
جمهوریت به مثابه الگوی سلوک سیاسی در اندیشه امام خمینی (ره)
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
39 - 62
حوزههای تخصصی:
اندیشه سیاسی امام خمینی (رحمه الله علیه)، بخشی مضاف و سطحی از روبنای اندیشه ایشان است که باید آن را ملهم از لایه های مبنایی تر معرفتی در نگاه ایشان دانست. باتوجه به آن که مبانی هستی شناسی امام خمینی (رحمه الله علیه)، توحیدمحور است و درنتیجه هر آنچه هست، جز سمت مقدمیت ندارد، مسأله اصلی نگارنده، نسبت یابی مقوله جمهوریت با این مبنا در نگاه ایشان است و لذا سوال پژوهش چیستی نسبت جمهوریت با الگوی کلان تربیت توحیدی انسان در نگاه امام خمینی (رحمه الله علیه) خواهد بود که در پاسخ به آن، روش تحلیل منظومه ای مدنظر قرار گرفته است.در نگاه امام خمینی (رحمه الله علیه)، انسان از یک جنبه، دارای سه مرتبه جسمانی، مثالی و عقلانی و از یک حیث دارای دو بعد فردی و جمعی است که ایشان از این دو بعد به حیث عبادی و حیث سیاسی انسان تعبیر می کنند. نسبت یابی آن سه مرتبه و این دو بعد، الگوی کلان تربیت توحیدی انسان را در مبدأ، مسیر و غایت در نگاه ایشان روشن می سازد. از منظر ایشان آن برنامه ای که عهده دار تربیت جنبه اجتماعی انسان در هر سه مرتبه است، برنامه سلوک سیاسی انسان است که مهم ترین ابزار و مطلوب ترین قالب برای تحقق این برنامه، جمهوریت خواهد بود.
بهینه سازی یک سیستم چند منبعی مبتنی بر روش شبیه سازی گذرا و روش شناسی سطح پاسخ با محوریت انرژی های تجدید پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
93 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بهینه سازی یک سیستم چند منبعی با محوریت انرژی های تجدید پذیر با روش شبیه سازی گذرا و روش شناسی سطح پاسخ می باشد. در ابتدا دو عامل مستقل یعنی پنل های فتوولتائیک و دستگاه cchp بعنوان متغیرهای طراحی و در ادامه 7 تابع هدف شامل مصرف کل برق، مصرف کل گاز، کل مصرف سوخت cchp، هزینه نگهداری و تعمیرات، هزینه توقفات خطوط تولیدی، میزان کاهش آلاینده های زیست محیطی و بازگشت سرمایه بعنوان پاسخ اقتصادی برای بهینه سازی توسط روش شبیه سازی گذری و روش طراحی آزمایش(سطح پاسخ) مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان داد بهینه سازی به روش طراحی آزمایش در نقطه بهینه در مساحت پنل فتوولتائیک 5/16143مترمربع و در توان cchp 29/2328 کیلوات رخ می دهد که بازگشت سرمایه آن 29/2 سال است. همچنین اثر تغییر عامل های مساحت پنل های خورشیدی و توان cchp روی تابع مطلوبیت به حالت بهینه و مقدار 729/0 رسیده است، مفهوم این مقدار یعنی ترکیب متغیرهای انتخاب شده در بهینه سازی در بهترین حالت سیستم بهینه به مقدار تابع مطلوبیت 729/0 می رسد که عددی بسیار نزدیک بیشترین مقدار ممکن یعنی حالت ایده آل تابع مطلوبیت 1 می باشد؛ پیشنهاد می شود در مطالعات آینده از منابع انرژی دیگر نظیر باد و زمین گرمایی و همچنین با روش های الگوریتم های هوش مصنوعی بررسی گردد.
ارائه مدل تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی از طریق رفتار فردی ایده آل کارکنان سازمان های دولتی با رویکرد کیفی
حوزههای تخصصی:
تحقق اهداف متمایز و متعالی انقلاب اسلامی در سایه دشمنی های استکبار جهانی و فشارهای اقتصادی و همچنین در راستای رشد و کمال آحاد جامعه و بسط عدالت، منوط به استفاده از الگوی اقتصادی متناسب با آن است. الگوی معرفی شده در شرایط کنونی کشور توسط مقاوم معظم رهبری، الگوی اقتصاد مقاومتی می باشد. بی شک اجرای الگوی اقتصاد مقاومتی، مستلزم تشکیل سرمایه های انسانی و اجتماعی مناسب، محیط مناسب و داشتن الگوی رفتاری است. لذا پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی رفتار فردی ایده آل کارکنان سازمان ها درجهت تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی با بهره گیری از نظریه داده بنیاد می باشد.پژوهش حاضر از نظر فلسفه کیفی با رویکرد استقرایی بوده و به لحاظ ماهییت پژوهشی اکتشافی است. در این پژوهش محقق با روش داده بنیاد و با استفاده از نرم افزار maxqda2018 داده های جمع آوری شده را دسته بندی وکد گذاری نموده است. در پژوهش حاضر 10 خبره (مصاحبه شونده) که غالباً اساتید دانشگاه و مدیران اجرایی و کارشناسان دستگاه های دولتی بوده اند، منبع تحقیق را تشکیل داده اند.یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدل رفتاری کارکنان سازمان های دولتی در جهت تحقق الگوی اقتصاد مقاومتی دارای ابعاد اصلی ارزش، نگرش و رفتار در سطح فرد و فرهنگ، ساختار و فرآیند در سطح سازمان می باشد که خود به مقوله های فرعی تقسیم می شوند. سپس با توجه به نتایج به دست آمده شرایط علّی، مقوله محوری، زمینه، راهبرد، شرایط مداخله گر و پیامد الگوی رفتاری در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی به روش نظریه داده بنیاد استخراج گردیده اند.
تحلیل راهبردهای توانمندسازی کارکنان صنایع تبدیلی کشاورزی با تأکید بر بهبود روحیه کارآفرینی (مورد مطالعه: شرکت تولیدی دنون لبنی پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
16 - 1
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، توانمندسازی کارکنان و تقویت روحیه کارآفرینی به عنوان عوامل کلیدی برای موفقیت و پایداری سازمان ها شناخته می شوند. سازمان ها با به کارگیری راهبردهای مناسب می توانند نوآوری و خلاقیت را در بین کارکنان ترویج داده و به بهره وری بیشتری دست یابند. بنابراین، این پژوهش به تحلیل راهبردهای توانمندسازی کارکنان صنایع تبدیلی کشاورزی با تأکید بر بهبود روحیه کارآفرینی در شرکت تولیدی دنون لبنی پارس پرداخته است تا بهترین راهبردهای مدیریتی شناسایی و به کار گرفته شوند. پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه شامل صاحب نظران و خبرگان حوزه منابع انسانی شرکت های ذی ربط بود که برای این پژوهش 21 نفر از مشارکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، یک پرسشنامه ماتریسی محقق ساخته بود. بر اساس یافته ها ارائه بازخورد عملکردی به کارکنان و تشویق و ترغیب آن ها به عنوان بهینه ترین راهبردها در میان راهبردهای توانمندسازی به منظور تقویت روحیه کارآفرینی نیروهای عملیاتی در شرکت دنون لبنی پارس شناخته شده اند. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش به مدیران و تصمیم گیرندگان شرکت پیشنهاد می شود مقدمات و بستر پیاده سازی مناسب جهت ارائه بازخورد عملکردی اثربخش به کارکنان و تشویق و ترغیب آن ها، برای ارتقای توانمندی و تلاش بیشتر را فراهم آورند.
چارچوبی روش شناختی برای تحلیل فرایندهای تسهیلات بر پایه روش های فرایندکاوی و داده کاوی: مورد مطالعه فرایند تسهیلات سرمایه ثابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
143 - 185
حوزههای تخصصی:
بانک ها برای تسهیلات سرمایه ثابت از فرایند های پیچیده و طولانی مدت شامل مراحل، نقاط کنترل و تایید زیاد برخوردارند. اینگونه فرایندها در ایجاد و توسعه واحدهای صنعتی، معدنی و گردشگری از اهمیت فزاینده ای برخوردارند. تجزیه و تحلیل مداوم اینگونه فرایندها برای ارتقاء، بهبود مستمر و کسب دانش از انها اهمیت فزاینده ای دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر ارائه چارجوب روش شناختی جامع بر پایه فرایندکاوی با ترکیب با داده کاوی در خصوص تجزیه و تحلیل فرایندهای تسهیلات سرمایه ثابت است. روش شناسی بکاررفته در پژوهش حاضر برگرفته از تکنیک ها و مفاهیم فرایندکاوی و داده کاوی بر پایه داده های رخداد سیستم تسهیلات، بانکی فعال در ایران است. این روش شامل نه فاز شروع، آماده سازی، بازرسی، کاوش و تحلیل، ارزیابی، تحلیل چند بعدی فرایندی، پیش بینی، بررسی نتایج و بهبود است. هر کدام از فازها شامل چندین مولفه و به صورت تکرارشونده است. از جمله نتایج پژوهش حاضر استخراج فرایند واقعی، شناسایی گلوگاه ها، مراحل پرتکرار در نمونه و دارای فراوانی و گونه های فرایند است. افزون بر این شناسایی شعب و افراد دارای بیشترین نقش و ویژگی های داده ای موثر بر کاهش زمان پرداخت تسهیلات، تحلیل فرایند از ابعادی ماننداستان از دیگر یافته ها بود و نشان داد تجزیه و تحلیل استانی دانش خوبی در اختیار می گذارد. یکی از ابتکارات تحقیق حاضر استفاده از داده کاوی برای پیش بینی زمان پرداخت تسهیلات بود. در مقایسه روش های متنوع، الگوریتم درخت تصمیم گیری با دقت 72 درصد بهترین عملکرد را داشت.در نهایت علاوه بر کشف انحرافات، بر مبنای ایجاد داده های رخداد و تحلیل آن، فرایند بهبود یافته استخراج شد،که نشان از بهبود 67 درصدی بود.
طراحی مدل اولویت بندی عوامل موفقیت برندهای کارآفرینانه کرمانشاهی؛ کاربست رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 48
حوزههای تخصصی:
برندسازی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل پیش برنده در رشد و پایداری کسب وکارهای کارآفرینانه شناخته می شود. در دنیای رقابتی امروز، شناسایی و تقویت این عوامل می تواند نقش مؤثری در توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال پایدار ایفا کند. این مطالعه با رویکرد آمیخته اکتشافی در دو بخش کیفی (روش نظریه بنیانی) و کمی (توصیفی) با هدف طراحی مدل اولویت بندی عوامل موفقیت برندهای کارآفرینانه کرمانشاهی انجام پذیرفته است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 31 نفر از خبرگان از قبیل مدیران با سابقه، متخصصان بخش خصوصی، اساتید دانشگاه ها و سیاست گذاران مرتبط با برندسازی، با روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی جمع آوری شد و تحلیل آنها به شناسایی 2918 کد باز، 301 مفهوم و 60 زیرمجموعه منجر گردید. در بخش کمی، اطلاعات با پرسشنامه محقق ساخته از 20 نفر از خبرگان گردآوری و با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و به کارگیری نرم افزار Expert Choice تحلیل شد. یافته ها نشان داد مهمترین عوامل در مدل پژوهش شامل مهارت های مدیریتی، محصول و برند به عنوان شرایط علّی هستند. در شرایط مداخله گر، عوامل تأمین منابع مالی، حمایت های دولتی و خصوصی نقش دارند. از نظر شرایط زمینه ای، عوامل اجتماعی-فرهنگی، سیاسی-قانونی به عنوان مهم ترین عوامل شناسایی شدند. در راهبردها، استراتژی های مدیریتی، ساختارسازی سازمانی مجدد، توانمندسازی و استراتژی های عملکردی در تأمین و تولید از اهمیت بالایی برخوردارند. پیامدهای کلان شامل افزایش انگیزه فعالان کسب وکار، فرصت های ورود برای تازه واردین و افزایش اشتغال پایدار هستند. در سطح بنگاه، کاهش بدهی های مالی، جذب نیروی انسانی متخصص از جمله پیامدهای اصلی می باشند. بهبود مدیریت، همکاری فروش، توسعه فناورانه و برنامه ریزی برند به عنوان پیشنهاداتی جهت موفقیت برندسازی برای کسب وکارها می توانند مؤثر باشد.
تدوین مدل ارتقاء توان رزمی نیروهای مسلح با تاکید برمدیریت استراتژیک سرمایه فکری (مطالعه موردی: ارتش جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹
95 - 123
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر، سرمایه فکری همواره به عنوان یک منبع مهم برای سازمان ها، به منظور توسعه و بالندگی و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار مطرح بوده است و این مهم در آجا از عوامل مهم بالا بردن توان رزمی بوده که از اهداف مهم این پژوهش می باشد. تحقیق حاضر، توصیفی-پیمایشی با ماهیت کاربردی و از لحاظ زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش ارتش جمهوری اسلامی ایران می باشد و جامعه نمونه اول 20 نفر از اساتید باتجربه و متخصص در زمینه مدیریت دفاعی و مالی در هیئت علمی دانشگاه های نظامی آجا و جامعه دوم 184 نفر از بازنشستگان نظامی با مدرک دکتری نظامی می باشند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، برای تحلیل آنها از پرسشنامه دلفی فازی و فرایند تحلیل رتبه ای و برای اعتبارسنجی مدل نهایی پژوهش از تحلیل همبستگی و رگرسیون و نرم افزار spss استفاده گردیده است.نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه اجتماعی از مهمترین شاخص های سرمایه فکری می باشند و باکمک خبرگاه مهمترین و تاثیر گذارترین مؤلفه هرشاخص، در افزایش توان رزمی تعیین و همچنین مشخص گردید که مدیریت استراتژیک سرمایه فکری، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه اجتماعی در بالا بردن توان رزمی ارتش جمهوری اسلامی ایران تاثیر مثبت و معناداری دارند.
به سوی فهم نظریه مدیریت منابع انسانی خاموش در سازمان های ایرانی: بنیان های نظری، روایت مفهومی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
747 - 774
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه مفاهیم جدید زیادی در مدیریت منابع انسانی با پیشوند خاموش در پلتفرم های مختلف رسانه های اجتماعی یا در محیط کار مطرح می شود. اغلب این مفاهیم جدید، در سازمان هایی با فرهنگ کاری پُرفشار و تحت شرایط فضای رقابتی در یک اقتصاد سخت ظهور کرده اند. اگرچه تعداد مفاهیم ظهوریافته با کلمه خاموش در حوزه مدیریت منابع انسانی در حال افزایش است، نتایج آن ها چندان ساکت نیستند. هدف از این پژوهش، ارائه نظریه ای برای توصیف و تبیین پدیده ای نوظهور با عنوان مدیریت منابع انسانی خاموش در سازمان های ایرانی است.روش: پژوهش حاضر بر پارادایم فلسفی تفسیری مبتنی بوده است. برای شناسایی ابعاد و مؤلفه های اصلی مدیریت منابع انسانی خاموش، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و بر اساس آن با ۲۲ نفر از خبرگان شرکت های زیرمجموعه شرکت ملی صنایع مس ایران، به عنوان مشارکت کنندگان پژوهش، به روش نمونه گیری هدفمند، از نوع نمونه گیری نظری با رویکرد نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین مصاحبه هایی انجام گرفت. برای ارزیابی کیفیت پژوهش نیز از شاخص های مقبولیت نظریه داده بنیاد استفاده شد.یافته ها: در این پژوهش با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، نسخه اشتراوس و کوربین، در مرحله کدگذاری باز، ۱۷ مقوله فرعی و ۴۸ دسته مفهومی استخراج شد. در مرحله کدگذاری محوری، بر اساس مفاهیم مقوله محوری، شرایط علّی، راهبرد، شرایط بستر، شرایط مداخله گر و پیامدها، مدل پارادایمی ارائه شد و در مرحله کدگذاری انتخابی، نظریه برخاسته از داده های پژوهش معرفی و تشریح شد.نتیجه گیری: مدیریت منابع انسانی خاموش، شامل ابعادی نظیر اخراج، استعفا، استخدام، ارتقا و ارزیابی عملکرد خاموش است که اغلب به دلایل فردی نظیر مهارت و عملکرد برتر یک کارمند، دلایل شغلی نظیر استرس و فرسودگی شغلی و دلایل سازمانی نظیر صرفه جویی در زمان و هزینه های سازمان و سازمان دهی مجدد نیروی کار و از طریق رهبری استثمارگر و داشتن رویکرد مدیریت منابع انسانی سخت، در بستری با شرایط مبهم سازمانی، فرهنگ سازمانی تبعیض آمیز و اقتصاد سخت رخ می دهد و عواملی نظیر شفافیت، عدالت سازمانی، رهبری خاموش، کاربرد رویکرد مدیریت منابع انسانی نرم توسط سازمان و بازآفرینی شغل توسط کارکنان، می تواند از ظهور آن در سازمان جلوگیری کند. در ضمن، بروز این پدیده در سازمان با پیامدهای مثبتی نظیر ایجاد فرصت یادگیری مهارت های متفاوت و شناسایی افراد با عملکردهای متفاوت و پیامدهای منفی نظیر افزایش ترک خدمت و تخریب برند کارفرمایی و کاهش سلامت روانی، رضایت و عمکرد شغلی توأم است. بی تردید، پژوهش های جدی آتی، می تواند علت ها و پیامدهای این پدیده را در سازمان های دیگر بررسی کند. از این رو، به پژوهشگران آتی پیشنهاد می شود که با توجه به اهمیت موضوع پژوهش و نیز کاوش عمیق تر و دستاوردهای تجربی غنی تر، پژوهش هایی در قلمرو جغرافیایی خاص، به منظور ارائه رهنمودهایی برای سیاست گذاران حوزه مدیریت منابع انسانی انجام شود.
کاربست داده پلتفرم های رسانه اجتماعی در فرایند سیاست گذاری؛ رویکرد سیاست گذاری داده محور
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
309-310
حوزههای تخصصی:
پلتفرم ها بخشی از صنعت گسترده رسانه هستند. با توسعه پلتفرم ها در سال های اخیر، انقلابی بزرگ در صنایع و بخش های مختلف رخ داده است. انقلاب صنعتی تغییرات بزرگی در زمینه های صرفه ناشی از مقیاس[1] و تولید انبوه به وجود آورد و همین انقلاب جدید، در ماهیت رفتار های اقتصادی اجتماعیِ صنایع نیز تحول ایجاد کرد و امکان استفاده از کلان داده کاربران را برای آن ها فراهم ساخت.
بررسی تاثیر مدیریت سود بر ارزش بازار شرکت (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰ (جلد ۳)
123 - 136
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز حسابداری نقش مهمی در پیشبرد روند سودآوری شرکتها و سازمانها ایفا می کند با توجه به اهمیت روزافزون ارزش شرکت، شناخت در مورد عوامل موثر بر آن می تواند در بهبود آن یاری بخش باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مدیریت سود بر ارزش بازار شرکت (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران) است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1395 تا 1401 بوده که 133 شرکت برای انجام این پژوهش، در یک دوره هفت ساله موردبررسی قرارگرفته است. همچنین برای تجزیه و تحلیل نتایج از مدل رگرسیونی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند مدیریت سود (واقعی و تعهدی) تاثیر منفی و معناداری بر ارزش شرکت دارد.
نگاهی مفهومی به منتورینگ الکترونیکی: با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
113 - 144
حوزههای تخصصی:
تحولات شگرف در آموزش و یادگیری ناشی از دیجیتالی شدن از یک سو و پندمی کوید 19 از سوی دیگر سبب تغییر و تحول در ابعاد مختلف آموزش از جمله مفهوم منتورینگ شده است و حرکت به سمت منتورینگ الکترونیکی را شتاب بخشیده است. منتورینگ الکترونیکی با هدف بهبود عملکرد در فضای آموزشی، به رویکرد محبوب در عصر اطلاعات تبدیل شده و ازاین رو نیازمند بررسی موشکافانه در جهت ارائه چارچوبی مفید برای آن است؛ چراکه اغلب پژوهش ها فقط به عنوان بدیلی ضعیف به آن نگاه می کنند. نگاه جامع به این پدیده می تواند مسیر رسیدن به چنین چارچوبی را روشن سازد؛ از این رو با توجه به هدف پژوهش و ماهیت داده ها، روش کیفی با راهبرد فراترکیب اتخاذ شد تا در قلمرو زمانی 2000 تا 2023 تمام پژوهش های معتبر در پایگاه وب آوساینس پیرامون منتورینگ الکترونیکی بررسی شود پس از غربال اسناد با استفاده از شروط شمول، تعداد 80 سند وارد فرایند فراترکیب و تحلیل نهایی شدند. پس از انجام فراترکیب، سه دسته موضوع اصلی ابعاد، فرایندها و الزام های منتورینگ الکترونیکی، چارچوب منتورینگ الکترونیکی را شکل می دهند. ابعاد منتورینگ الکترونیکی شامل ابعاد فنی، مدیریتی و ارتباطی، فرایندها شامل فرایندهای اصلی، پشتیبانی و مدیریتی و در نهایت الزام ها نیز شامل الزام های منتور، سکو و نهاد برگزارکننده می شود. این سه دسته اصلی به همراه زیر شاخه های آن، چارچوب جامعی را برای یک منتورینگ الکترونیکی شکل می دهند که عوامل فنی را در کنار عوامل انسانی و عاطفی تجمیع می کند و می تواند در هر زمینه و آموزشی استفاده شود.
شناسایی بایسته های ارتقاء جایگاه بین المللی سینمای ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
21 - 34
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش، شناسایی بایسته های ارتقاء جایگاه بین المللی سینمای ایران است. روش پژوهش: روش این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و براساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، تحقیق حاضر از نوع توصیفی و از شاخه ی پیمایشی (تحلیلی) محسوب می شود. جامعه آماری در این تحقیق، متخصصان و خبرگان در صنعت سینمای کشور است که نمونه آماری براساس روش نمونه در دسترس (گلوله برفی) انتخاب شدند به همین منظور، در مرحله اول با استفاده از مطالعه ای که در زمینه کیفی و مصاحبه انجام شد، مصاحبه ها با 10 نفر از خبرگان صورت گرفت و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد به منظور ارتقاء جایگاه بین المللی سینمای ایران چهار عامل فراگیر و اصلی شامل ابعاد الزام آور، بسترساز، تسهیل گر و بازدارنده می بایست توسط سازمان های ذی نقش مورد توجه قرار گیرد. در بُعد الزام آور عوامل شامل 1- حمایت و پشتیبانی دولت از سینمای ایران، 2- تدوین سند راهبری سینمای ایران، 3- به روز نمودن قوانین در حوزه سینما، 4- تحول در ساختارهای مدیریتی و 5- بازتعریف نقش دولت در عرصه سینما؛ بُعد بسترساز شامل عوامل 1- ایجاد ساختار یکپارچه در حوزه سینمایی، 2- تقویت بنیه مالی در صنعت سینما، 3- بازاریابی و برندسازی در حوزه سینما، 4- توسعه سخت افزاری و نرم افزاری، 5- به کارگیری روش های نوین تأمین مالی، 6- تغییر نقش دولت از تصدی گری به تسهیل گری، 7- اولویت دادن به اقتصاد سینما و 8- اصلاحات نهادی و ساختاری؛ بُعد تسهیل گر شامل عوامل 1- تعامل و هم افزایی داخلی و خارجی در حوزه سینما، 2- تقویت دیپلماسی فرهنگی در سطح بین المللی، 3- گفتمان سازی و فرهنگ سازی سینمای ایران در جهان، 4- تقویت مؤلفه های قدرت در عرصه فرهنگی، 5- به کارگیری پلتفرم های دیجیتال، 6- ارتقاء تخصص گرایی، 7- متناسب سازی فیلم ها با مخاطبان هدف، 8- تعریف مدل های کسب و کار در عرصه سینما است. نتیجه گیری: نتایج کلی پژوهش نشان داد که صنعت سینمای کشور نقش مهم و کلیدی در اقتصاد و ارتقاء سطح فرهنگی کشور در حوزه ی بین المللی دارد و برای شکوفایی آن باید اقدام های متعدد و مهمی را در دستور کار قرار داد.