مطالب مرتبط با کلیدواژه

متغیرهای روان شناختی


۱.

مدل سازی معادلات ساختاری میل به طلاق بر اساس متغیرهای سیستمی(مثلث سازی، رابطه با همسر) و متغیرهای روان شناختی (توافق پذیری و شیوه های کنترل) و متغیر اجتماعی (نحوه گذراندن اوقات فراغت) مادران شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میل به طلاق متغیرهای سیستمی متغیرهای روان شناختی متغیر اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۴ تعداد دانلود : ۴۰۶
هدف از پژوهش حاضر مدل سازی معادلات ساختاری میل به طلاق بر اساس متغیرهای سیستمی(مثلث سازی، رابطه با همسر) و متغیرهای روان شناختی (توافق پذیری و شیوه های کنترل) و متغیر اجتماعی (نحوه گذراندن اوقات فراغت) مادران شهر اصفهان بود که در سال 95-94 بررسی شد. نمونه آماری شامل 320 نفر از مادران دانش آموز شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه میل به طلاق روزلت جانسون و مورو (1986)، مثلث سازی یوسفی و بهرامی (1394)، رابطه با همسر اولسون (2004)، مرزبندی یوسفی و بهرامی (1394)، شخصیت پنج عاملی NEO-PI-R، صبح ترجیحی- عصر ترجیحی یوسفی (1394)، شیوه های کنترل یوسفی و بهرامی(1394) و نحوه گذران اوقات فراغت یوسفی و باقری (1394) استفاده شد. داده های گردآوری شده به کمک آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام، تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که رابطه با همسر، مثلث سازی، شیوه کنترل هیجان مدار، توافق پذیری و اوقات فراغت از نوع سرگرمی قدرت پیش بینی متغیر میل به طلاق را دارد، متغیرهای مذکور پس از تحلیل عامل تأییدی وارد مدل سازی معادلات ساختاری شدند و سایر متغیرها از مدل حذف شدند. نتایج نشان داد مدل معادلات ساختاری میل به طلاق بر اساس مثلث سازی، رابطه با همسر، توافق پذیری، شیوه کنترل هیجان مدار، و اوقات فراغت از نوع سرگرمی از شاخص های برازش قابل قبول برخوردار است. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت بین مثلث سازی، رابطه با همسر، توافق پذیری، شیوه های کنترل و اوقات فراغت از نوع سرگرمی با میل به طلاق رابطه علیوجود دارد.
۲.

فراتحلیل اثربخشی آموزش تربیت جنسی بر متغیرهای روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراتحلیل تربیت جنسی متغیرهای روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۶۰
فراتحلیل اثربخشی آموزش تربیت جنسی بر متغیرهای روانشناختی هدف پژوهش حاضر بررسی نتایج کمی حاصل از پژوهش های آزمایشی انجام گرفته در زمینه تاثیر تربیت جنسی در والدین و فرزندان با بهره-گیری از روش فراتحلیل در بین سال های1394- 1400 در ایران بود. جامعه آماری پژوهش کلیه پژوهش های مرتبط با تربیت جنسی است که در نشریات علمی پژوهشی چاپ شده است. از میان آنها 10 مطالعه که از لحاظ روش شناختی مورد پذیرش بود انتخاب و فراتحلیل روی آنها صورت گرفت. ابزار پژوهش چک لیست فرا تحلیل بود و از روش اندازه اثر کوهن برای دستیابی به مقدار رابطه کلی استفاده شد. تحلیل داده با نسخه 2 نرم افزار CMA انجام شده است. یافته ها نشان داد که میانگین این اندازه اثرها 17/1 می باشد که اندازه اثر بالایی است. بنابراین می-توان گفت به طور کلی آموزش تربیت جنسی بر متغیرهای روانشناختی استفاده شده در مطالعات به طور معناداری اثرگذار بوده است. اگرچه تحقیقات جدید در این حوزه با توجه به خلاءهای موجود ضروری به نظر می رسد.
۳.

شناسایی متغیرهای روان شناختی و تحصیلی مؤثر در ساخت سریع دانش مشارکتی در موقعیت های بحرانی (مورد: دانشجویان رشته مهندسی مکانیک دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت سریع دانش مشارکتی مدیریت بحران متغیرهای روان شناختی عملکرد تحصیلی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۳
هدف: هدف از اجرای پژوهش، شناسایی تأثیر متغیرهای روان شناختی در ساخت سریع دانش مشارکتی در موقعیت های بحرانی بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای بود. هشت تیم از دانشجویان مهندسی مکانیک به صورت داوطلبانه در مسابقه غلبه بر زمان شرکت کردند که توسط استادان گروه مهندسی مکانیک دانشگاه یزد طراحی شده بود. دانشجویان در روز مسابقه با مسئله ناگهانی (ساخت قایق بادی برای حمل یک کیلو بار در کمترین زمان و بیشترین مسافت) مواجه شدند. وسایل مشخص به صورت مساوی در اختیار تیم ها قرار گرفت. پس از پایان زمان ساخت و برگزاری داوری توسط استادان، سه گروه به عنوان موفق و پنج گروه به عنوان ناموفق معرفی شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های باورهای معرفت شناختی شومر، رویکردهای یادگیری، گرایش به تفکر انتقادی ریتکس، هوش هیجانی برادبری و گریوز، و خوداظهاری معدل پاسخ دادند. یافته ها: یافته های معنی دار آماری نشان معدل تحصیلی گروه های موفق به طور معنی داری بالاتر از گروه های ناموفق بود اما در متغیرهای باورهای معرفت شناختی، رویکردهای یادگیری، گرایش به تفکر انتقادی و هوش هیجانی بین گروه موفق و ناموفق تفاوت معنی داری دیده نشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که شرکت کنندگانی که دارای باورهای معرفت شناختی رشد یافته هستند، بیشتر از رویکرد یادگیری استراتژیک استفاده می کنند، گرایش متوسطی به تفکر انتقادی و هوش هیجانی متوسط دارند.