فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
دیدگاه و گزارش: انواع رژیم های سیاسی و مسئله حقوق بشر
حوزههای تخصصی:
بررسی راهبردی - امنیتی تأثیرات ماهواره بر باورهای جوانان
حوزههای تخصصی:
اسلام و دانش جدید
نقد قانون گرایی افراطی
حوزههای تخصصی:
نویسنده مقاله درصدد بیان این نکته است که قانونگرایى مرحلهاى است ضرورى و باید باشد، امّا کافى نیست، بلکه در ادامه باید به جایى رسید که از دوران نظم به دوران عدالتخواهى هم وارد شویم. به نظر نویسنده محترم، ما اکنون در آستانه چنین تحولى قرار داریم. ایشان از قُضات و حقوقدانان مىخواهد به جاى آنکه مطیع محض نظام فرماندهى قانون باشند، به دنبال رسالت خود در تحقق عدالت باشند.
آیا ایدئولوژیک شدن دین، ممکن و مطلوب است؟
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این مقاله عمدتاً به بررسى ویژگىهاى ایدئولوژىها پرداخته و هفت خصلت مهم براى آنها برشمرده و دین را نیز واجد هر هفت خصلت دانسته است. به نظر وى ایدئولوژیک کردن دین ممکن نیست؛ زیرا خودش ایدئولوژیک هست.
چشم انداز 20 ساله و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ آینده پژوهی مناسبات ایران و آمریکا با بهره گیری از ریاضیات توزیع جایگشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با عنایت به جایگاه «آرزوی آرمانی» رئیس دولت دهم برای قدرت پنجم اقتصادی شدن در جهان و «هدف گذاری» سند چشم انداز در دستیابی به جایگاه اول منطقه ای در سال 1404خورشیدی، نویسندگان این مقاله نیل به هر یک از دو جایگاه فوق را نیازمند توجه به «شرط لازم و اصیل» مقدورات ملی و نیز «شرط ضروری و کافی محذورات بین المللی» می دانند. به اقتضای تحولات بن فکنانه ای که مفهوم «سیاست دنیا» را بیش از «نظام بین الملل» تفسیر کننده وقایع سیاسی کرده است، توجه به این دو شرط نسبت به گذشته افزونتر شده است. با وجود این، به اقتضای رعایت اختصار، به ناچار مباحث این مقاله به بخشی از محذورات بین المللی ناشی از چگونگی رابطه ایران (با منزلت مضاعف استراتژیک) با آمریکا(با منزلت پیشتاز در نظام سلسله مراتبی هژمونیک) محدود شده است. در این راستا، نویسندگان مطالعات و تأمل نظری خود را در دو مورد زیر پی گرفته اند: تحلیلی علمی از لزوم عنایت به محذورات بین المللی برای رسیدن به جایگاه اول منطقه ای، و ارائه سناریوهای «امکانی» در تبدیل «رابطه تقابلی» به «رابطه تعاملی» (و نه دنباله روی) بین ایران و آمریکا. به اقتضای پاسخگویی به سوال های مطروحه در مورد چگونگی روش بحث، از منظری گفتمانی، از ابزار ریاضی توزیع جایگشتی برای تحلیل چرایی بهره گرفته شده است. دست آخر اینکه، سناریوهای متناظر با چگونگی فرا رفتن از «گفتمان دیالکتیکی تقابلی» به «گفتمان تناظری تعاملی» ترسیم شده است.
انگلیس کارگردان انعقاد قرارداد 1907 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال 2007 یکصدمین سالگرد انعقاد قرارداد 1907 است که در آن، دو قدرت امپریالیستی انگلیس و روسیه به خود اجازه دادند با استفاده از فرصت ناشی از درگیری ایران در مبارزه ملی انقلاب مشروطه، کشوری باستانی را میان خود تقسیم کنند.با اینکه نقش انگلیس در تجزیه بسیاری از سرزمینها و انعقاد معاهده های خانمان برانداز برای اغلب آگاهان مسائل سیاسی و تاریخی آشکار است، شاید کارگردانی این کشور در ماجرای انعقاد قرارداد 1907 که مقدمه ای برای تجزیه ایران بود، برای برخی افراد مشخص نباشد. آنچه در این نوشتار بررسی می شود نقش انگلیس در طراحی، پیشنهاد و انعقاد قرارداد 1907 و در نهایت معرفی اسنادی در این زمینه است. قرارداد 1907 افزون بر ایران، افغانستان و تبت را نیز دربرمی گرفت که پرداختن به موضوعهای آن مناطق در این مختصر نمی گنجد.
عاملیت انسان در رویکرد کیفی پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مباحث طرح شده در رویکردهای جدید پژوهش می تواند راهگشای مسائل و تنگناهای روش شناسی به ویژه در قلمروی علوم انسانی باشد. یکی از تلاش های انجام گرفته در راستای پاسخگویی به این نیاز، تبیین رویکردها و راهبردهای نمونه گیری و عملیات میدان در پژوهش های کیفی است که به زعم نویسندگان، این تلاش ها زمینه را برای اعمال بیشتر و برجسته تر عاملیت انسان در قلمروی پژوهش می گشاید و از این طریق زمینه را برای اصلاحات اساسی تر در قلمروی روشی مهیا می سازد. نقش فعال محقق در میدان تحقیق و اعمال نظر وی در بحث نمونه گیری از تفاوت های اساسی تحقیقات کیفی با تحقیقات کمی است که یکی از مهم ترین پیش فرض های چنین رویکردی فضاسازی برای اعمال عاملیت محقق در میدان پژوهش است. به زعم نویسندگان، این مباحث می تواند برخی از چالش ها و تنگناهای روش شناختی را حل نموده و زمینه را برای نوآوری و خلاقیت بیشتر و به تبع آن رشد و بالندگی علوم به ویژه علوم انسانی مهیا نماید.
ماهیت حقوقی داعش در حقوق بین الملل: دولت یا بازیگر غیردولتی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات حقوق بینالملل مدرن به ظهور بازیگران جدیدی در جامعه ی بینالمللی انجامیده که هر یک به نوعی در عرصه ی بینالمللی ایفای نقش میکنند. با این وصف، هرچند دولت ها هم چنان در قامت تابع اولیه و اصلی حقوق بینالملل در عرصه های مختلفِ هنجارسازی و تبعیت از قواعد و اصول حقوق بینالملل خودنمایی میکنند؛ اما ظهور کنشگران غیردولتی در عرصه ی بینالمللی نیز منشا تحولاتی جدی در سطوح مختلف حقوق بینالملل شده است. این تحولات گاه زمینهساز تشتت و ابهام در نقش و جایگاه بازیگران و تعیین قلمرو حقوق و تعهدات شان در صحنه ی بین المللی است. ظهور «دولت اسلامی عراق و شام» و یا به اصطلاح «داعش» در صحنه ی بینالمللی نیز از این امر مستثنی نیست. ظهور داعش و اقدامات خشونتباری که تحت لوای دولتی اسلامی در عراق و سوریه انجام میدهد، با واکنش های جدی در جامعه ی بینالمللی همراه شده و این پرسش جدی را در اذهان برانگیخته است که ماهیت داعش در حقوق بینالملل معاصر چیست و نقش و جایگاه آن در صحنه ی بین المللی چگونه قابل تعریف است؟ در این مقاله، با تحلیل ماهیت داعش و رویه ی بینالمللی نتیجه گرفته می شود که داعش فاقد برخی معیارهای ضروری برای تشکیل دولت است و صرفاً بازیگری غیردولتی است.
اقتصاد سیاسی هژمونی چند جانبه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک صحیح از مفاهیم قدرت و هژمونی امری ضروری است. این درک و فهم به ویژه در ارتباط با ایالات متحده آمریکا اهمیت بیشتری دارد زیرا این کشور تاثیرات بسیار مهمی بر روند تحولات نظام اقتصاد سیاسی جهانی برجای گذارده و همچنان تاثیرگذارترین کشور است. فرضیه های متعددی در پی شناخت و معرفی هژمون جدید، یعنی هژمونی فراملیتی جهانی سرمایه و یا بازگشت به هژمونی آمریکا برآمده اند؛ بازگشتی که تحت عناوینی همچون هژمونی طلبی، بازسازی هژمونی و یا همچنین تثبیت هژمونی آمریکا ازآن یاد می شود. اما بدون این درک و فهم صحیح نمی توان به خوبی نسبت به «واقع گرا» یا «رویایی» بودن چنین فرضیه هایی قضاوت کرد. نوشتار حاضر، تلاش دارد در چهارچوب رویکرد اقتصاد سیاسی بین الملل و ادبیات موجود در این حوزه مطالعاتی اقدام به سنتز مفهوم هژمونی در پارادایم نئولیبرالیستی نهادگرا مبتنی براصل وابستگی متقابل و در پارادایم ماتریالیستی گرامشین نماید. سپس، با ارایه برخی نارسایی های موجود در این مفهوم سازی ها « چندجانبه گرایی» را به عنوان اصل بنیادین هژمونی توضیح می دهد. بدین ترتیب، چنانچه ضرورت «همکاری کثرت گرا» از سوی نئولیبرالیست های نهادگرا در دوران « نظم پس از هژمونی» را و چه مفهوم «هژمونی فراملیتی سرمایه» در جهان را آن گونه که پیروان مکتب گرامشی بیان می دارند، ملاک تحلیل نظام اقتصاد سیاسی جهانی قرار دهیم، به اصل چندجانبه گرایی به عنوان بنیان این سنتز خواهیم رسید. یعنی هرگونه تلاش برای ظهور هژمونی جدید و یا بازسازی هژمونی و یا تثبیت آن در نظام اقتصاد سیاسی جهانی بدون تکیه براصل چندجانبه گرایی غیرممکن است.
رسانه ها و نقش آفرینی در توسعه اقتصادی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی توسعه و مسایل سیاسی اجتماعی مربوط به شمال و جنوب نظریه های توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه رسانه ها و حوزه عمومی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات آموزش و ارتباطات اقناعی آموزش
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات و توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی مطالعات جهانی شدن
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی رادیو رادیو و سبک زندگی
ظهور طرحی نو «دکترین مسئولیت برای حمایت»
حوزههای تخصصی:
در نظام سنتی بین المللی، حاکمیت مطلق دولت ها بر اتباع در بعد داخلی و استقلال عمل آنها در روابط خارجی، حق انحصاری و جهانی دولت ها محسوب و اصول »احترام به حاکمیت» و »عدم مداخله در امور داخلی» از ارکان نظام امور بین المللی تلقی می گردید. امروزه با تحول جامعه بین المللی و ظهور مفاهیم و ارزش های نو در پرتو اندیشه بشردوستانه، دیگر نه می توان بر مطلق بودن »حاکمیت ملی» تکیه کرد و نه مرز کشورها را دیوارهای آهنینی پنداشت که عبور از آنها صرفاً منوط به اجازه »لویاتان ها» باشد. از اینرو گفته می شود که عنصر حاکمیت به عنوان قدرت عالی، مفهوم کلاسیک خود را از دست داده است. از اولین سال های قرن بیست و یکم دکترین «مسئولیت برای حمایت» به عنوان یک هنجار حقوق بین الملل و به عنوان راه حلی در پاسخ به کاستی های نظام بین المللی در رویارویی با نقض فاحش حقوق بنیادین بشری، با ارائه سه عنصر اصلی پیشگیری، واکنش و بازسازی وارد ادبیات حقوقی شد. هدف اساسی این دکترین مقابله با نقض حقوق اساسی انسان ها در قلمرو یک کشور است و مهمترین تحول در این رابطه، مواردی است که دولتی به عللی چون اختلافات نژادی، قومی و مذهبی از انجام وظیفه در حفظ حقوق شهروندانش ناتوان و یا مایل به انجام آن نیست که در این صورت، مسئولیت به جامعه بین المللی منتقل می گردد.
اندیشه سیاسی فردوسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سخن گفتن از اندیشه سیاسی شاعری حماسه سرا در قالب مفاهیم جدید قدری دشوار است. تفکر فردوسی نه در قالب فلسفه سیاسی به سبک کلاسیک آن می گنجد و نه با قالب های اندیشه سیاسی به سبک جدید سازگار است. نظریه فردوسی در باب سیاست در واقع تامل در روابط و مناسبات سیاسی است، نه تفکر فلسفی. و از این بابت مجموعه دریافت ما از اندیشه سیاسی فردوسی شباهت بیشتری با قالب های سیاست نامه و اندرزنامه نویسی دارد که به بحث از قدرت و چگونگی اکتساب قدرت و راه ها و شیوه های نگهداری آن می پردازد.شاهنامه فردوسی دارای خط و ربط سیاسی خاصی است که برخاسته از شرایط محیط اجتماعی زمان او و اوضاع و احوالی است که در عصر او بر ایران زمین حاکم بود. بدین لحاظ او بر آن است تا در مجموعه حماسی خویش هم آیین ها، تاریخ و رسوم پسندیده و جوانمردانه گذشته را احیا کند و هم چارچوپ نظام سیاسی ای را طراحی نماید که در واقع شالوده آن، نظام شاهی گذشته ایران باستان است. اگر بخواهیم شعرای پارسی گوی را در دو دسته شعرای سیاسی و غیر سیاسی قرار دهیم، بی شک فردوسی دارای ویژگی های خاصی است که او را از دیگران متمایز خواهد کرد. پرداختن به این ویژگی های خاص هدف این مقاله است. با این امید که طرح بحث حاضر مقدمه ای جهت گشایش دریچه ای برای شناختن هر چه بیشتر این حماسه سرای بزرگ باشد، به شرح زمینه های اجتماعی و سیاسی و پس از آن چارچوپ اندیشه سیاسی فردوسی می پردازیم.
گفتمان تاریخی مسلمانان اتیوپی
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی: