مطالب مرتبط با کلیدواژه

مسئولیت برای حمایت


۱.

لیبی؛ آوردگاه «مسئولیت برای حمایت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شورای امنیت مداخله بشردوستانه مسئولیت برای حمایت سپیده دم اودیسه انقلاب لیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۸ تعداد دانلود : ۷۸۷
در روز شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۹، عملیات نظامی ائتلافی چندجانبه در پاسخ به جنگ داخلی در راستای اجرای قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت سازمان ملل متحد با مشارکت نیروهای ناتو آغاز شد. این عملیات در چارچوب اعمال منطقه پرواز ممنوع و «حمایت از غیرنظامیان و مناطق غیرنظامی» در لیبی صورت گرفت و در نهایت، به سرنگونی رژیم قذافی منجر شد. عملیات «سپیده دم اودیسه» و واکنش جهانی به آنچه در لیبی روی داد، فصل نوینی از آنچه به «مداخله بشردوستانه» مشهور است را گشود. در این نوشتار، ضمن بررسی کوتاه تاریخ «مداخله بشردوستانه» و اصل «مسئولیت برای حمایت»، وقایع عملیات نظامی در لیبی را بررسی و آن را در پرتو اصل مسئولیت برای حمایت تحلیل خواهیم نمود، عملیاتی که در «نیات» فرماندهان آن شبهه وجود دارد و گزارش هایی از نقض حقوق بشر در طی آن منتشر شد. عملیات نظامی در لیبی، اولین مداخله بشردوستانه جامعه جهانی با اتکا به اصل «مسئولیت برای حمایت» بود.
۲.

ظهور طرحی نو «دکترین مسئولیت برای حمایت»

کلیدواژه‌ها: حقوق بشردوستانه دکترین مداخله بشردوستانه مسئولیت برای حمایت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بین الملل عمومی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی جهانی شدن نظریه های جهانی شدن
تعداد بازدید : ۲۸۲۵ تعداد دانلود : ۳۰۲۸
در نظام سنتی بین المللی، حاکمیت مطلق دولت ها بر اتباع در بعد داخلی و استقلال عمل آنها در روابط خارجی، حق انحصاری و جهانی دولت ها محسوب و اصول »احترام به حاکمیت» و »عدم مداخله در امور داخلی» از ارکان نظام امور بین المللی تلقی می گردید. امروزه با تحول جامعه بین المللی و ظهور مفاهیم و ارزش های نو در پرتو اندیشه بشردوستانه، دیگر نه می توان بر مطلق بودن »حاکمیت ملی» تکیه کرد و نه مرز کشورها را دیوارهای آهنینی پنداشت که عبور از آنها صرفاً منوط به اجازه »لویاتان ها» باشد. از اینرو گفته می شود که عنصر حاکمیت به عنوان قدرت عالی، مفهوم کلاسیک خود را از دست داده است. از اولین سال های قرن بیست و یکم دکترین «مسئولیت برای حمایت» به عنوان یک هنجار حقوق بین الملل و به عنوان راه حلی در پاسخ به کاستی های نظام بین المللی در رویارویی با نقض فاحش حقوق بنیادین بشری، با ارائه سه عنصر اصلی پیشگیری، واکنش و بازسازی وارد ادبیات حقوقی شد. هدف اساسی این دکترین مقابله با نقض حقوق اساسی انسان ها در قلمرو یک کشور است و مهمترین تحول در این رابطه، مواردی است که دولتی به عللی چون اختلافات نژادی، قومی و مذهبی از انجام وظیفه در حفظ حقوق شهروندانش ناتوان و یا مایل به انجام آن نیست که در این صورت، مسئولیت به جامعه بین المللی منتقل می گردد.