فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ترکیب جمعیت ایران به نحوی است که اطلاق جامعه چند قومی به آن چندان دور از واقعیت نیست. حضور و زندگی قومیت های مختلف چون فارس ها، ترک ها، کردها، لرها، بلوچ ها، ترکمن ها و عرب ها در جوار یکدیگر و در چارچوب جغرافیایی سیاسی واحد بیانگرتنوع قومی ـ فرهنگی جامعه ایران است. به همین جهت عمدتا نطفه بحران هویت در درون آنها وجود داشته است، که در برهه های زمانی خاص جنبه بحران سیاسی یافته اند، نظیر آنچه در آذربایجان، کردستان، ترکمن صحرا و… اتفاق افتاده است. مساله قومیت ها در ایران و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر و با حکومت مرکزی به عنوان یک واقعیت مهم در گذشته، حال و آینده مطرح بوده و خواهد بود. پرسش این نوشتار آنست که آیا سمت و سوی بازسازی هویت قومی در ایران در راستای فرایندهای هویت بخش مدرن است یا اینکه نوعی بازگشت به گذشته های سنتی مفهوم قومیت می باشد؟ در این نوشتار سعی بر آن است تا در سطح کلان ضمن گذری بر مساله قومیت ها در ایران به بررسی وضعیت کنونی و جایگاه قومیت ها در کشور، و تبیین سمت و سوی بازسازی هویت قومی، خصوصا در بین دانشجویان پرداخته شود.
تئوری فرهنگی و فرهنگ عامه
حوزههای تخصصی:
خاتمیت و جامعیت دین اسلام در آثار امام خمینی قدس سره
حوزههای تخصصی:
تبارشناسی مبانی هویت ملی در تاریخ نگاری ملی گرایانه دوران قاجار و مشروطه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ظهور تاریخ نگاری ملی گرایانه در دوران قاجاریه و مشروطه یکی از مهم ترین محورهای شکل گیری هویت ملی نوین در ایران معاصر به شمار می رود. از زمان ورود ناسیونالیسم به عنوان یک ایدئولوژی مدرن به ایران در سده نوزدهم میلادی، بسیاری از مسایل فرهنگی ایران، از جمله تاریخ نگاری و نحوه نگاه به گذشته تحت تاثیر این ایدئولوژی قرار گرفت و به تدریج نوع جدیدی از تاریخ نگاری و بازنمود وقایع گذشته در میان منورالفکرهای دوران قاجار و مشروطیت پدید آمد که طی آن تاریخ نویسان ایرانی با محور قرار دادن ملی گرایی، به بازنویسی تاریخ ایران در قرون گذشته پرداختند و در این میان، به ویژه با برجسته کردن تاریخ ایران باستان و قرار دادن این دوره به عنوان دوران حیات ملی ایران و ایرانیان، بنیان های هویت ملی ایران نوین بر اساس هویت باستانی ایرانیان را پی ریزی کردند. در این مقاله کوشش شده است تا با مبنا قرار دادن اصلی ترین معاصرنویسی های دوران مورد بحث، میزان تاثیر تاریخ نگاری های ملی گرایانه بر توسعه نگاه های ناسیونالیستی به تاریخ ایران و جست جوی بنیان های هویت ملی در تاریخ ایران باستان در میان روشنفکران و رجال سیاسی و فرهنگی معاصر ایرانی شناسایی و مشخص شود.
اهداف و پیامدهای جنگ 22 روزه رژیم صهیونیستی علیه غزه
حوزههای تخصصی:
در 27 دسامبر 2008 حمله رژیم صهیونیستی به غزه با هجوم 100 جنگنده رژیم صهیونیستی آغاز شد. جنگ، 22 روز ادامه یافت و در این میان بیش از 7000 فلسطینی به شهادت رسیدند و یا زخمی شدند. موضوع این مقاله، بررسی اهداف و پیامدهای جنگ 22روزه رژیم صهیونیستی علیه غزه است. بنابراین نخست در صدد بررسی اهداف رژیم صهیونیستی در جنگ علیه غزه هستیم، سپس به بررسی آثار و پیامدهای داخلی، منطقه ای و بین المللی این جنگ خواهیم پرداخت.فرضیه های مورد بررسی در این مقاله عبارت اند از:1. فرضیه معطوف به اهداف: نابودی حماس و اشغال غزه یکی از اهداف اصلی رژیم صهیونیستی در جنگ 22 روزه علیه غزه است.2. فرضیه معطوف به پیامد: جنگ 22 روزه، ناتوانی رژیم صهیونیستی در سرکوب مقاومت فلسطین را به اثبات رساند و در سطح بین الملل باعث شناخت مظلومیت مردم فلسطین و بسیج افکار عمومی جهان علیه رژیم صهیونیستی شد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی است، بدین معنا که ابتدا با روش توصیفی به ابعاد جنگ 22 روزه اشاره می شود و سپس اهداف و پیامدهای جنگ مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.از نتایج به دست آمده در این تحقیق این است که مقاومت اسلامی فلسطین طی 22 روز جنگ و محاصره شدید دریایی و زمینی در مقابل رژیم صهیونیستی ثابت کرد که می تواند باز هم به مقاومت و پایداری ادامه دهد، اما در مقابل، رژیم صهیونیستی نتوانست به هیچ هدفی از اهداف از پیش تعیین شده خود در حمله به غزه برسد و این بزرگترین دستاورد برای ملت فلسطین است؛ بنابراین آنچه در نوار غزه اتفاق افتاد یک پیروزی تاریخی برای مقاومت اسلامی فلسطین است
هانس جی. مورگنتا و جنگ عراق: رئالیسم در مقابل نومحافظه کاری
حوزههای تخصصی:
در خصوص جنگ عراق، بین دو نظریه رقیب در سیاست بین الملل، یعنی رئالیسم و نومحافظه کاری، نزاعی در گرفته است. از نگاه نومحافظه کاران، دموکراسی نیرومندترین ایدئولوژی سیاسی جهان است. بر این اساس، اگر ایالات متحده به ساختن جهانی متشکل از دموکراسیها بپردازد، صلح گسترش خواهد یافت. آنها بر اهمیت گسترش دموکراسی در خاورمیانه، از طریق نظامی، تاکید میکردند و اشغال عراق، اولین گام در این جهت بود. در مقابل، رئالیستها معتقدند که ما نه در دنیای مبتنی بر فرصت طلبی، بلکه در جهانی مبتنی بر توازن قوا زندگی می کنیم. به نظر آنها، قویترین ایدئولوژی سیاسی، ناسیونالیسم است نه دموکراسی. بنابراین، تجاوز و اشغال کشورها هزینه بسیار بالائی دارد و باعث رشد ناسیونالیسم و ایجاد ناآرامی می شود.
پیامدهای امنیتی جریان آزاد اطلاعات
حوزههای تخصصی:
اتحادیه عرب: واکاوی یک ناکام: بررسی موانع درونی و ساختاری همگرایی عربی
حوزههای تخصصی:
این مقاله از منظری ساختاری و نظری، به بررسی و شناسایی عوامل ناکارآمدی اتحادیه عرب در نیل به همگرایی می پردازد. بدین منظور، قبل از پرداختن به علل واگرایی و ناکارآمدی اتحادیه عرب، نیاز به درک و شناخت نظریه های همگرایی در نظام بین الملل ضروری است.این نوشتار، در پاسخ به این پرسش اصلی که مهمترین عوامل واگرایی اتحادیه عرب کدام است، عوامل درونی (ساختاری) را به عنوان عوامل تاثیرگذار بر روند واگرایی در اتحادیه عرب مؤثرتر می داند. بر مبنای چنین فرضی، متغیرهای گوناگونی به عنوان عوامل تاثیرگذار بر نبود همگرایی در اتحادیه عرب مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. در این میان مهمترین عوامل عبارت اند از: نداشتن تجربه دموکراتیک، وجود ساختار سیاسی پدرسالارانه، نداشتن برداشتی یکدست و همگن و توافق پذیر از مفهوم ملی گرایی (ناسیونالیسم)، دست نشانده بودن رژیم های سیاسی عربی، بهره مند نبودن از خاستگاه و جایگاه مردمی اکثر حاکمان این کشورها و اتکای آنها به حمایت قدرت های استعماری، دوری از ارزش های واقعی دینی و... . با این حال در تاکیدی بیشتر می توان گفت دو عامل نداشتن تجربه دموکراتیک و وجود ساختار سیاسی پدرسالارانه، در ناکامی اکثر کشورهای عربی در رسیدن به وحدت و همگرایی مؤثرتر بوده اند.مجموعه این ویژگیها را می توان به منزله چالش های درونی کشورهای عربی عضو اتحادیه دانست. از این رو بهبود روند همگرایی عربی و توجه به الگوهای مشترک همگرایی می تواند زمینه های تنش و اختلاف و موانع وحدت در اتحادیه عرب را کمرنگ سازد. هدف از نگارش این مقاله زمینه یابی موانع همگرایی و ارائه راهکارهای مناسب به منظور ایجاد هم پیوندی های مؤثرتر است.
دیپلماسی فرهنگی ایران در خاورمیانه؛ تحول ارتباطات و لزوم کاربرد ابزارهای نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران با وجود داشتن ارزش ها و انگاره های فرهنگی مشترک با دیگر کشورهای خاورمیانه، در دیپلماسی فرهنگی در این منطقه ضعف ها و چالش هایی دارد. ایران هراسی و شیعه هراسی تبلیغ شده در کشورهای خاورمیانه، دو چالش مهم کارآمدی دیپلماسی ایران در این منطقه هستند. این مقاله با توجه به گسترش ابزارهای ارتباطی بین مردم و جوامع، همچنین تحول معنا و مفهوم دیپلماسی استدلال می کند که دیپلماسی فرهنگی نیازمند ابزارهای نوین غیررسمی ، عمومی و فراگیر است که مخاطب آنها بیشتر، مردم کشورهای خاورمیانه (و نه دولت های آنها) باشند. استفاده از رسانه های جمعی و دیپلماسی عمومی، سایبر دیپلماسی، زبان فارسی، شیوه های نمادسازی و تصویرسازی مشترک مهم ترین روش ها و ابزارهای نوینی هستند که برای افزایش کارآمدی دیپلماسی فرهنگی ایران پیشنهاد شده اند.
درآمدی بر اندیشه های محمد عابد جابری
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک و تفسیر قرآن
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام فرصت ها، اقدامات، اولویت ها و دستاوردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی عمومی رویکردی نوین در سیاست خارجی کشورهاست که مردم و به ویژه نخبگان جوامع دیگر را در روابط خارجی هدف قرار می دهد. در سال های اخیر بحث و تحقیق پیرامون دیپلماسی عمومی به ویژه در ایالات متحده آمریکا تعمیق و توسعه یافته و پس از رخدادهای 11 سپتامبر 2001 مطالعات و عملیات دیپلماسی عمومی آمریکا بر جهان اسلام متمرکز شده است. این در حالی است که کشورهای اسلامی کمتر به این مقوله می پردازند و توجه اندکی در به کارگیری آن دارند. نوشتار کنونی به دنبال پاسخی برای این پرسش که دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام چگونه است، از الگوی مفهومی و راهبردی دیپلماسی عمومی الهام می گیرد و با تمرکز بر حوزه جغرافیایی جهان اسلام، ابعاد مختلف دیپلماسی عمومی ایران را بررسی می کند. به باور نویسندگان منابع فرصت ساز قدرت نرم جمهوری اسلامی در چارچوب دو راهبرد آموزشی و رسانه ای در دیپلماسی عمومی به کارگرفته شده و با تمرکز بر دو محور خاورمیانه و آسیای مرکزی، دستاوردهایی مانند گسترش بیداری اسلامی و افزایش عمق راهبردی ایران را به دنبال آورده اند.
نگاهـی به ادبیات روس از سده های 10 تا 20
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسه ای جنبش حزب الله لبنان و انصار الله یمن
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دو جنبش اسلام گرای معاصر(انصارالله یمن و حزب الله لبنان) با یکدیگر مقایسه شده اند. با توجه به اهمیت این دو جنبش شیعی در شرایط کنونی منطقه خاورمیانه، شناخت هویت (ماهیت)، اهداف و دشمنان این دو جنبش از طریق مطالعه تطبیقی و در قالب یک دستگاه مفهومی ضروری می نماید. بر این اساس، با استفاده از چهارچوب مفهومی آلن تورن، تلاش شده است تا این جنبش ها مورد بررسی و مقایسه قرار گیرند. این مقاله به لحاظ روشی از نوع پژوهش های توصیفی – اکتشافی می باشد و سؤال اصلی آن حول این محور شکل گرفته است که : جنبش انصارالله یمن(حوثی ها) و حزب الله لبنان چه تفاوت ها و شباهت هایی با یکدیگر دارند؟ پاسخ به این سؤال اولا،ً ما را در شناخت ماهیت این دو جنبش که برای نظام جمهوری اسلامی ایران دارای اهمیت حیاتی می باشد، یاری می رساند و ثانیا مقایسه این دو جنبش شیعی در فهم تحولات اخیر کشورهای یمن و لبنان و همچنین در فهم نقش و تأثیر جنبش های شیعی در تحولات سیاسی اجتماعی منطقه خاورمیانه، مثمر ثمر خواهد بود.
راهکارهای ارتقای سرمایه اجتماعی در کشور با توجه به سند چشم انداز بیست ساله نظام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه در باب معنای سرمایه اجتماعی، وفاق لازم میان جامعه شناسان و متفکران سایر علوم پدید نیامده، اما سیالیت معنایی آن باعث شده است که بتوان از زوایای نوینی که خطوط پژوهشی گوناگون آن را اجتناب ناپذیر می سازد به آن نگریست و از بسط نظری آن برای فهم بهتر مسائل اجتماعی و راهکارهای ارتقا آن در کشور بهره برد. توجه ویژه سیاستگذاران، سیاستمداران و پژوهشگران، نشان دهنده اهمیت آن در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... است. اهمیت سرمایه اجتماعی در کشور ما وقتی دو چندان می شود که در تدوین سند چشم انداز بیست ساله نظام توجه ویژه ای به آن شده است؛ به طوری که یکی از مؤلفه های مهم در سند چشم انداز، مؤلفه سرمایه اجتماعی است. در سند چشم انداز، در بند دوم ویژگی های جامعه ایرانی در افق بیست ساله، ایران کشوری معرفی شده که متکی بر ( سهم برتر منابع انسانی و ) سرمایه اجتماعی در تولید ملی است. با این ملاحظات و توجه ویژه سند چشم انداز به مقوله سرمایه اجتماعی، شایسته است به الزامات و روش های تقویت و ارتقا سرمایه اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران بپردازیم و در صدد پاسخ به این سؤال باشیم که راهکارهای ارتقای سرمایه اجتماعی با توجه به سند چشم انداز بیست ساله نظام در کشور چیست؟
مدلی برای تعیین شاخصهای امنیت فردی ( PSI )
حوزههای تخصصی:
مقاله ی زیر برگرفته از مدل ارائه شده برخی از موسسات امنیت شناسی می باشد به امکان امنیت سنجی فردی در جامعه می پردازد . سنجش شاخص های اصلی امنیت فیزیکی و امنیت اقتصادی همراه با زیر شاخه های عینی و ذهنی برای هر یک از انها ، امکانامنیت سنجی علمی را فراهم می نماید . همچنین ، از منظر روش شناختی ، ارائه و طرح معیارهای انتخاب شاخص های امنیت فردی و سایر ویژگی هایی که یک امنیت سنجی علمی را امکان پذیر می کند از جمله ی دیگر وجوه متمایز این بررسی نسبت به سایر مطالعات انجام گرفته می باشد ...
نظریه ی جامعه ی مدنی جهانی
حوزههای تخصصی:
من در این مقاله بر این باورم جهان شمولی (جهان وطنی) یا کانتیانیسم بیشتر از 30 سال است بطور جدی برجسته شده و تغییراتی اساسی در این دوره به وقوع پیوسته است که ما آنها را تحت عنوان جهانی شدن پذیرفته ایم . بی شک بحث جهانی شدن قبل از بحث دولت ها ممکن نیست. آنچه من امروز فکر می کنم در حال وقوع است رابطه ی روبه رشد بین دولت ها و ظهور انفجار گونه حرکت ها و سازمان هائی است که درگیر بحث های فراملی شده اند و پرسش مربوط به اهمیت دولت را به چالش کشیده اند. ما این به معنای غروب آفتاب دولت ها نیست. بر این باورم که در دوران معاصر نیز دولت ها بعنوان منبع اقتدار قانونی ادامه خواهند یافت اگر چه این اقتدار همزمان و به موازات مشروعیت داخلی مقبولیت بین المللی می طلبد مضافاً اینکه مفهوم سیستم بین المللی (من دوست دارم سیستم بین الملل را به جای روابط بین الملل استعمال نمایم) بطور روزافزونی از نهادهای سیاسی، حقوق دان ها، افراد و گروه ها و حتی شرکت های همسنگ و برابر با دولت ها و نهادها تشکیل می شود. علی رغم اینکه کانت قبلاً اشاراتی به جامعه ی مدنی داشته است اما دوره ی جامعه ی مدنی جهانی در ده سال گذشته بوده است. هدف من در این مقاله کنکاش در ارزش این نظریه و چالش های مربوط به مفاهیم بین المللی است. و این کار را با شرح مختصری از تغییرات جامعه ی مدنی آغاز کرده و تعریف همزمان مفهوم جامعه ی مدنی در آمریکای لاتین و اروپای شرقی و تفاوت برداشت های گذشته و نوین در خصوص این مفهوم و سیر تحول و ظهور این ایده خصوصاً بعد از 1990 را بیان می نمایم و می خواهم بپرسم که آیا 11 سپتامبر و جنگ علیه عراق می تواند نشان دهنده شکست نظریه بازگشت به روابط بین الملل باشد؟
مناسبات تجاری سیاسی حکومت زند با کمپانی هند شرقی انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
از مؤلفه های مهم و تاثیر گذار در تحولات و وقایع دوران زندیه در ایران، نقش مناسبات و روابط حکومت زند با کمپانی هند شرقی انگلیس است؛ تا جایی که می توان ادعا کرد بدون تجزیه و تحلیل سطح و میزان تاثیر این مناسبات نمی توان تاریخ دوره زند و حتی پدید آمدن کشورهای عربی در پس کرانه های جنوبی منطقه خلیج فارس را به درستی و مطابق با واقعیت بررسی کرد.کریم خان زند که در شمال ایران با روسیه و در جنوب و غرب با عثمانی و در شرق با حکومت شاهرخ، نوه نادر، مرتبط بود به دلیل پیشرفتهای کمپانی هند شرقی انگلیس در هندوستان، تنها راه نجات اقتصاد متلاشی شده ایران پس از مرگ نادرشاه را در تعامل گسترده با این کمپانی می دید تا از این رهگذر بتواند از یک سو با بهره گیری از امکانات ناوگان دریایی آن، سران قبیله های برخی جزایر و بنادر نظیر میرمهنا، حاکم کیش و حاکم هرمز را سرکوب کند و از سوی دیگر با حفظ موازنه تجاری، تجارت کمابیش متوقف شده در بندرهای ایران را رونق بخشد.در این پژوهش، نخست به وضعیت تجاری شهرهای ایران در دوره کریم خان زند؛ سپس به وضعیت کمپانی هند شرقی انگلیس در آستانه حاکمیت کریم خان پرداخته می شود؛ در ادامه ضمن بررسی رقابت کمپانیهای غربی به ویژه انگلیسی با یکدیگر در تعامل تجاری با ایران، مناسبات تجاری حکومت زند و کمپانی هند شرقی انگلیس بررسی می شود.
خطر فروپاشی اخلاق در ایران
حوزههای تخصصی:
آقاى دکتر! همانطور که مستحضرید، انسان اقتصادى، در علم اقتصاد بر اساس فروضى چون خودپسندى، زیادهخواهى و سودجویى شکل گرفته است. به نظر شما چگونه مىتوان ارزشهاى اخلاقى را با چنین مفهومى در اقتصاد جمع کرد؟