مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
حزب الله لبنان
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دو جنبش اسلام گرای معاصر(انصارالله یمن و حزب الله لبنان) با یکدیگر مقایسه شده اند. با توجه به اهمیت این دو جنبش شیعی در شرایط کنونی منطقه خاورمیانه، شناخت هویت (ماهیت)، اهداف و دشمنان این دو جنبش از طریق مطالعه تطبیقی و در قالب یک دستگاه مفهومی ضروری می نماید. بر این اساس، با استفاده از چهارچوب مفهومی آلن تورن، تلاش شده است تا این جنبش ها مورد بررسی و مقایسه قرار گیرند. این مقاله به لحاظ روشی از نوع پژوهش های توصیفی – اکتشافی می باشد و سؤال اصلی آن حول این محور شکل گرفته است که : جنبش انصارالله یمن(حوثی ها) و حزب الله لبنان چه تفاوت ها و شباهت هایی با یکدیگر دارند؟ پاسخ به این سؤال اولا،ً ما را در شناخت ماهیت این دو جنبش که برای نظام جمهوری اسلامی ایران دارای اهمیت حیاتی می باشد، یاری می رساند و ثانیا مقایسه این دو جنبش شیعی در فهم تحولات اخیر کشورهای یمن و لبنان و همچنین در فهم نقش و تأثیر جنبش های شیعی در تحولات سیاسی اجتماعی منطقه خاورمیانه، مثمر ثمر خواهد بود.
تبیین منافع و اهداف استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در اتحاد استراتژیک با حزب الله لبنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران منجر به ایجاد اتحادی منحصر به فرد با حزب الله لبنان بر اساس منافع و ملاحظات اعتقادی و استراتژیکی گردید. بر این اساس سؤال اصلی این پژوهش مبتنی بر این است که اتحاد استراتژیک جمهوری اسلامی ایران با حزب الله لبنان چه تأثیری بر منافع استراتژیکی جمهوری اسلامی گذاشته است؟ مفروض اصلی پژوهش حاکی از این است که اتحاد جمهوری اسلامی با حزب الله منجر به تأمین منافع استراتژیک ایران در ابعاد سیاسی، نظامی و امنیتی شده است. بررسی مسئله با استفاده از نظریه های اتحاد و ائتلاف از منظر نوواقع گرایی تهاجمی و تدافعی، نشان دهنده ماهیت تؤامان تهاجمی و تدافعی این اتحاد است؛ منافع استراتژیک حاصل از آن نیز عبارتند از: بیشینه سازی قدرت و امنیت، افزایش عمق استراتژیک و قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران، مقابله با هژمونی اسرائیل و آمریکا در خاورمیانه، کاهش ضریب امنیت ملی اسرائیل، حفظ محور مقاومت و گسترش شبکه متحدان.
بررسی عوامل منطقه ای واگرایی در روابط ایران و عربستان (1390-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
225 - 243
حوزه های تخصصی:
ایران و عربستان روابط پر فراز و نشیبی را در دوران پیش و پس از انقلاب پشت سر گذاشته اند. پیش از انقلاب، نقش آمریکا و پس از انقلاب در برخی برهه ها به واسطه نقش و سیاست های نخبگان حاکم، دو کشور به رغم عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی واگرایی، در جهت دوستی حرکت کردند. اما عوامل متعددی در سطوح مختلف موجب گردیده است تا پس از انقلاب، روابط دو کشور غیردوستانه شده، با تعارض و واگرایی همراه شود. هدف تحقیق این است که ضمن بررسی عوامل واگرایی در روابط دو کشور، عوامل منطقه ای واگرایی میان ایران و عربستان به ویژه دوره (2011-2005) را مطالعه کند و بر این اساس این فرض مطرح است که مسایل عراق، لبنان و به ویژه بحرین مهمترین عوامل منطقه ای واگرایی در روابط دو کشور و تلاش برای توسعه نفوذ در منطقه، مهمترین علت منطقه ای بی ثباتی در روابط ایران و عربستان است.
نقش انقلاب اسلامی ایران بر جنبش های اسلامی؛ با تاکید بر همگرایی جمهوری اسلامی ایران وحزب الله لبنان
حوزه های تخصصی:
اسلام سیاسی و تحولات آن در دو سده اخیر و به ویژه در سه دهه گذشته در جهان اسلام اهمیت بسیاری یافته و به تبع آن عرصه جهانی را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. اهمیت این پدیده طرح مباحث علمی گسترده ای در باره ماهیت و چیستی اسلام سیاسی و نیز علل ظهور آن را موجب شده است. اهمیت یابی اسلام سیاسی در جهان اسلام علی الخصوص جغرافیای غرب آسیا، از جهاتی متفاوت از عرصه جهانی آن می باشد. جهان اسلام، اسلام سیاسی و هر جریان اسلام گرا را به عنوان پدیده ای بومی می نگرد و آن را بازگشت به هویت گذشته اسلامی خویش تلقی می کند. تحت تاثیر چنین نگرشی از دهه 1970 نقش اسلام در سیاست به نحو بسیار مهمی دچار تغییر و تحول شده است. گروه های اسلامی نه در مقام واکنشی ساده درون جامعه سیاسی، بلکه به صورت منبع دیدگاه های جدید و بدیع در باب توسعه و دگرگونی سیاسی ظاهر شده اند. انقلاب اسلامی ایران به عنوان نقطه آغاز خیزش جنبش های اسلامی در نیمه دوم قرن بیستم، نوید بخش دوره جدیدی از ظهور اسلام بود که سایر ملت های اسلامی، از جمله شیعیان لبنان را به تکاپو واداشت. یکی از کشورهایی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاثیر زیادی از انقلاب اسلامی ایران برده است کشور لبنان است. تأثیر انقلاب بر شیعیان لبنان بیش از هر چیز مرهون عواملی همچون اقدامات روشنگرانه امام موسی صدر در بین شیعیان لبنان، اشغال جنوب لبنان به وسیله اسرائیل و محرومیت شیعیان آن جا بود، این عوامل باعث شد تا لبنان به مناسب ترین محل برای رشد افکار انقلابی شیعه تبدیل شد. تاثیر انقلاب اسلامی در این کشور نمود بسیار روشنی دارد که در روابط بین المللی ایران و حزب الله به خوبی خود را نشان می دهد.
جایگاه حزب الله لبنان در استراتژی بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهارم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۱
123 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی و تحلیل جایگاه حزب الله لبنان در استراتژی بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. اقدامات حزب الله لبنان در مجاور مرزهای اسراییل (به عنوان تهدید اصلی علیه جمهوری اسلامی ایران) ضمن دادن موقعیت مهم به این جنبش منجر به افزایش توان بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران گردیده است. بنابراین سوال اصلی مقاله حاضر این است که: حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزب الله لبنان چه تاثیراتی بر توان بازدارندگی ایران دارد؟ در پاسخ به سوال فوق، فرضیه تحقیق آن است که: حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزب الله موجب افزایش قدرت بازدارندگی ایران می گردد. در راستای آزمون فرضیه فوق، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی متغیرهایی مانند افزایش عمق استراتژیک ایران، شکست استراتژی بازدارندگی و کاهش ضریب امنیت نظامی اسراییل و کاهش احتمال حمله ی نظامی به ایران مورد بحث قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از این است که: حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزب الله در مسیر مواجهه با رژیم اسراییل از یک سو، موجب شکست بازدارندگی و کاهش امنیت ملی اسراییل گردیده و از سوی دیگر، ضمن افزایش عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران منجر به کاهش احتمال هر گونه تهاجم نظامی علیه ایران شده است. این وضعیت، در نهایت باعث افزایش قدرت بازدارندگی غیرمستقیم منطقه ای و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران شده است.
معرفی و بررسی انتقادی سازکار های گسست اخلاقی بندورا در توجیه رفتار غیراخلاقی از منظر شهود فطری اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۲ (پیاپی ۶۵)
175 - 206
حوزه های تخصصی:
چرا مردم رفتار غیراخلاقی انجام می دهند، اما مشکلی با زندگی خودشان ندارند؟ این سؤالی است که بندورا مطرح کرده و در پاسخ به آن از سازکار های گسست اخلاقی استفاده کرده است. این پاسخ، مقبول روان شناسان و دانشمندان اخلاقی جهان قرار گرفت. با این حال، با نگرش انتقادی، برخی از سازکار های معرفی شده او ممکن است سازکارهایی برای فرار از اخلاق به حساب نیایند و برخی حتی سازکار اخلاقی محسوب شوند. هدف از این مطالعه آن است که سازکار های معرفی شده بندورا از منظر شهود فطری اخلاقی و با نگاهی به شماری از بنیادهای اولیه و عمومی حقوق کیفری بررسی شود. مطالعه حاضر به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده و نشان داده که هرچند بعضی از موارد موردنظر بندورا، غیراخلاقی اند و برای آن ها دلیل تراشی شده است، برخی دیگر، اساساً غیراخلاقی نیستند و در مواردی می تواند به حفظ هویت اخلاقی فرد در عین اجرای رفتار اخلاقی کمک کند و در بعضی دیگر از موارد نیز متغیرهای تعدیل کننده ای وجود دارد که در تحلیل بندورا دیده نشده است؛ به طور نمونه، دلیل آوری اخلاقی که ماهیت رفتار حزب الله لبنان را از غیراخلاقی به اخلاقی تبدیل می کند، اساساً از مصادیق دلیل تراشی و گسست اخلاقی ناروا نیست و تحلیل بندورا در این زمینه در سطح روان شناختی با شهود فطری اخلاقی منتفی می شود و در سطح بیرونی، با اطلاع از موازین حقوق کیفری نقد و نفی می گردد.
تحول مفهوم بازدارندگی در چارچوب راهبرد امنیتی رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
875 - 898
حوزه های تخصصی:
ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی به دلیل ماهیت متفاوت شکل گیری که اساساً مبتنی بر اشغال و تصرف زورمندانه معنا یافته، همواره نگران تهدیداتی بوده که از محیط درونی و پیرامونی، متوجه آن بوده است. از این رو «امنیت» دغدغه اصلی مقامات رژیم صهیونیستی طی شش دهه گذشته بوده است. آن ها برای تضمین امنیت خود، راهبردها و ابزارهای متفاوتی به کار برده اند. در این میان بازدارندگی به عنوان رکن مهم دکترین استراتژیک رژیم صهیونیستی شناخته می شود که با توسل به آن این رژیم می کوشد به نوعی احساس آرامش و ثبات دست یابد. بازدارندگی به عنوان یک اصل اساسی در دکترین استراتژیک رژیم صهیونیستی، برداری از اهداف را نشانه رفته است که از «تأمین امنیت روزمره» شروع می شود و به «جلوگیری از جنگ های متعارف» از سوی ارتش های عربی می رسد و سرانجام به «ممانعت از جنگ غیرمتعارف و وادار کردن مسلمانان منطقه به پذیرفتن موجودیت رژیم صهیونیستی» ختم می شود. اما این بازدارندگی صرفاً در جلوگیری از جنگ های متعارف به موفقیت هایی رسیده و در وضعیت جلوگیری از تهدیدات روزمره و نیز ناگزیر ساختن کشورهای منطقه به شناسایی اسرائیل، با وجود برخی دستاوردهای محدود، نتوانسته است دستاوردهای چشمگیری داشته باشد. در این مقاله سعی بر این خواهد بود که با بهره گیری از نظریه جنگ های نامتقارن و با تأکید بر جنگ 33 روزه اسرائیل علیه حزب الله به تحول مفهوم بازدارندگی در چارچوب راهبرد امنیت رژیم صهیونیستی پرداخته شود.
عوامل موثر بر رویکرد فدراسیون روسیه در قبال حزب الله لبنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۵)
25 - 49
حوزه های تخصصی:
فدراسیون روسیه بعنوان وارث اصلی اتحاد جماهیر شوروی، پس از تجربه سالهای بحران آمیز دهه نود، اینک بدنبال احیای جایگاه خویش در نظام بین الملل بعنوان قدرتی بزرگ، مدرن و هنجارمند برآمده و سعی در بازیابی موقعیت گذشته شوروی در خاورمیانه دارد. این کشور با سیاستی کاملا عمل گرا سعی در کسب سود بیشینه در تعاملات خود با همه بازیگران منطقه داشته و با انعطاف پذیری بالایی این هدف را دنبال می کند. گروه های جهادی نیز اگرچه بازیگرانی غیردولتی به شمار می روند، اما در خاورمیانه اهمیت بسیار بالایی دارند و روسیه نیز ناگزیر از تنظیم روابط خود با این بازیگران برای اثرگذاری در این منطقه حساس است. پژوهش حاضر بدنبال یافتن ریشه های نگاه روسیه به گروه های جهادگرا و بطور مشخص حزب الله لبنان در غرب آسیا بوده و این هدف را در بررسی جامع سیاست خارجی این کشور در مقیاس بین المللی و منطقه ای و همچنین فرهنگ راهبردی و مسائل اجتماعی آن جستجو می کند. پرسش اصلی این مقاله، این است که آیا در نگاه روسیه نسبت به گروههای جهادگرای سنی وشیعی بویژه حزب الله لبنان تفاوت وجود دارد و اگر چنین تفاوتی وجود دارد علت اصلی آن چیست. فرضیه این مقاله آن است که سیاست خارجی روسیه پدیده ای چندضلعی و ماتریسی با درایه های گوناگون است که بر اساس تعاریف روسی از منافع و تهدیدات این کشور، داده هایی با پیچیدگی فراوان به سیستم بین الملل می دهد. روسیه در سطح نظام بین الملل به دنبال مرزبندی با غرب و اتحاد استراتژیک با شرق بوده و در سطح منطقه ای نیز در غرب آسیا اهدافی از جمله مقابله با طرحهای غرب در این منطقه، مبارزه با تروریسم، کسب منافع اقتصادی و ارتقای وجهه بین المللی خود را با رویه هایی همچون عدم ورود به فاز منازعه با رژیم اسرائیل، حفظ ارتباط با همه بازیگران مشروع سیاسی، نگاه احتیاط آمیز و توام با حذر به جنبشهای اسلامی از جمله حزب الله و انعطاف پذیری بالا در سیاست خارجی دنبال می کند.
تحلیل نقش حزب الله لبنان در اهداف منطقه ای جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر جنگ داخلی سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
64 - 87
حوزه های تخصصی:
همواره در طول تاریخ ، جغرافیدانان سیاسی توجه ویژه ای به تاثیرات منطقه خاورمیانه بر قدرت های جهانی و تاثیرات بحران های خاورمیانه بر توازن قوا در سطوح منطقه ای و فرامنطقه ای داشته اند و در طی سال های اخیر ، بحران جنگ داخلی سوریه و تحولات ناشی از آن از جمله تحولاتی بوده است که این کشور را به اردوگاه تازه ای در راستای رقابت های استراتژیک تبدیل کرده و بی ثبات سازی سوریه به واسطه تحرکات غرب به عنوان عامل در راستای تضعیف جبهه مقاومت و مهار منطقه ای ایران مطرح شد.از این رو بحران سوریه عرصه حضور بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای منطقه خاورمیانه را فراهم آورد. حزب الله لبنان نیز که از متحدان جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت محسوب می شود ، نقش پررنگی را در پیروزی جبهه مقاومت در تقابل با نیروهای مخالف رژیم سوریه ایفا نمود و در همین زمینه پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به تحلیل نقش حزب الله لبنان در اهداف منطقه ای جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر جنگ داخلی سوریه پرداخته است . پرسش اصلی پژوهش حاضر این مساله است که مهمترین دستاوردهای حزب الله لبنان در جنگ داخلی سوریه چه بوده است و حزب الله لبنان در اهداف منطقه ای ایران چه نقشی را ایفا نموده است؟ نتایج نشان داد دستاوردهای نظامی و راهبردی از مهمترین دستاوردهای حزب الله لبنان در جنگ داخلی سوریه بوده است که در این راستا حزب الله لبنان توانسته است در اهداف منطقه ای ایران نقشی موثر ایفا نماید.
تبیین الگوی دوستی جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان در قالب محور مقاومت با تأکید بر نظریه موازنه قدرت
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳
128-154
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه منطقه ای حساس و استراتژیک است که بعد از جنگ جهانی دوم و به ویژه در چند دهه اخیر، کانون منازعات و تعارضات منطقه ای بوده است. یکی از بازیگران اصلی و قطب مهم این منطقه، ایران است که می کوشد با طرح دوستی با بعضی از کنشگران یا کشورهای خاورمیانه، توان بازدارندگی خود را در قبال قدرت های مداخله گر خارجی، به ویژه آمریکا و هم پیمانان منطقه ای آن ها، مخصوصاً اسرائیل افزایش دهد. حزب الله لبنان بازیگری است که ج.ا.ا ایران برای رسیدن به این هدف با او طرح دوستی ریخته و در حال همکاری است، هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال اصلی است که چگونه می توان الگوی دوستی ج.ا.ا ایران و حزب الله لبنان را بر اساس نظریه موازنه قدرت تحلیل کرد؟ ج.ا.ا ایران با اقدامات خاصی از قبیل تقویت هویت شیعی در عرصه فرهنگی، تلاش برای سهم بیشتر قدرت در حوزه سیاسی و بهینه شدن وضعیت شهروندی در عرصه اجتماعی سهم بسزایی در رشد و پیشرفت و کسب موفقیت شیعیان لبنان به خصوص جنبش حزب الله، داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که چنانچه بازیگری چون حزب الله در کنار ایران در محور مقاومت وجود نداشت، ج.ا.ایران اکنون در شرایط بسیار سخت تری و دشوارتری برای مقابله با تهدیدات اسرائیل، آمریکا و متحدان غربی اش و نیز کشورهای محافظه کار هم پیمانش که در محور محافظه کار قرار دارند، مواجه بود. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی -توصیفی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای-اسنادی است.
نقش بازیگران دفاعی- امنیتی مردم نهاد در تحولات غرب آسیا مطالعه موردی: حزب الله لبنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
31 - 57
حوزه های تخصصی:
لبنان در نیم قرن اخیر به دلایلی همچون وقوع جنگ داخلی (1989-1975)، تهاجم و اشغال خاک توسط رژیم صهیونیستی (2000-1982) و افزایش دخالت های قدرت های خارجی به یکی از کانون های بحران نیم قرن اخیر غرب آسیا تبدیل شده است. امری که پیامدهای بسیاری از جمله، ناپایداری نهاد دولت و افزایش کنشگری بازیگران دفاعی- امنیتی مردم نهاد را با خود به همراه داشته است. شکل گیری حزب الله لبنان در پرتو چنین تحولاتی قابل درک است و به مثابه پاسخی به بحران های امنیتی شکل گرفته در این کشور به شمار می رود. علاوه بر آن، مجاورت جغرافیایی لبنان با برخی از کانون های بحران غرب آسیا، موجب فراهم شدن فضای مانور وکنشگری منطقه ای برای حزب الله شد. این تحولات به تبدیل حزب الله لبنان به یک بازیگر تمام عیار سیاسی و منطقه ای در دو دهه گذشته منجر شده است. با این وصف، هدف از این پژوهش ارائه تحلیلی جامع از ماهیت حزب الله لبنان است. به این منظور، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و بهره گیری از مفهوم بازیگران ترکیبی در پی پاسخ به این سوال است که نقش حزب الله لبنان به عنوان یک بازیگر دفاعی- امنیتی مردم نهاد در منطقه غرب آسیا چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که حزب ا لله به واسطه انجام کارویژه های ترکیبیِ شبه دولتی (تأمین امنیت داخلی، ارائه خدمات اجتماعی و مشارکت در ساختار سیاسی) و فرادولتی (مشارکت در جنگ سوریه و سازماندهی گروه های عرب زبان محور مقاومت) نقش مهمی در تحولات غرب آسیا ایفا کرده است.
تحلیل الگوی مقاومت در تفکر انقلاب اسلامی و حزب الله لبنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
43 - 67
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه جهان اسلام عمق راهبردی انقلاب اسلامی است، حمایت و توجه عمیق و جدی به توسعه نهضت های اسلامی و کاربست «دیپلماسی وحدت» در مواجهه با طرح های سلطه طلبانه نظام سلطه، ضرورتی راهبردی به نظر می رسد. در این راستا هدف پژوهش حاضر، «تحلیل تفکر حمایت گرایانه و الگوی اتحاد و ائتلاف انقلاب اسلامی و محور مقاومت، در قبال حزب الله لبنان» است ازاین رو، مطابق با هدف پژوهش حاضر، پرسش مقاله این است که علت سیاست های حمایت گرایانه انقلاب اسلامی از حزب الله لبنان چیست و دلایل شکل گیری اتحاد و ائتلاف و الگوی مقاومتی شکل گرفته، چگونه قابل سنجش و ارزیابی است؟ براساس فرضیه، مقاله، دلیل اصلی سیاست حمایت گرایانه را نفی سلطه و درکِ تهدیدات از جانب رژیم صهیونیستی و غرب/استکبار می داند. به تعبیردقیق تر، مسأله حمایت انقلاب اسلامی از نهضت ها و حرکت های آزادی بخش، ریشه در مسائل ژئوپولیتیکی و منشأ ایدئولوژیکی، ارزشی و هویتی دارد. یافته های پژوهش حاکی از همکاری متقابل ایران و حزب الله لبنان و نتایج مثبت حاصل از این همکاری است؛ زیرا از یک سو بر اهمیت نقش جمهوری اسلامی ایران در حفظ موجودیت و قدرت یابی حزب الله تأکید می کند و از سوی دیگر، استدلال می شود که اگر بازیگر فروملی (نهضتی) هم چون حزب الله در کنار ایران در محور مقاومت وجود نداشت، اکنون جمهوری اسلامی در شرایط بسیار دشوارتری برای مقابله با تهدیدات رژیم صهیونیستی، آمریکا، متحدان غربی آن ها و کشورهای محافظه کار منطقه مواجه بوده و مخاطرات امنیتی را به دنبال داشته که محور مقاومت موجب دفع آن و افزایش امنیت ملی ایران انجامیده است. از این جهت، الگوی برخورد با نظام سلطه، الگوی تعامل گرایی ضدنظام سلطه ازطریق همکاری واحدهای دولتی و غیردولتی با تکیه بر اشتراکات ارزشی هویتی، جهت مقابله و مهار سلطه گران و اشغالگران می باشد.
تحلیل قدرت منطقه ای حزب الله لبنان در ارتقاء جایگاه ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
114 - 148
حوزه های تخصصی:
همواره در معادلات منطقه ای جغرافیایی ، بازیگران منطقه ای در تلاشند قلمرو ژئوپلیتیکی خود را گسترش دهند . در این میان همواره کشورهای ترکیه ، عربستان ، قطر و ایران در راستای افزایش نفوذ و قدرت گیری در این معادلات هر یک از تاکتیک های خاص و گروه های مختلف استفاده نمودند که در این زمینه در طی سال های اخیر حزب الله لبنان که از مهمترین همپیمانان جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود ، توانسته به پیروزی های چشم گیری دست پیدا کند و به موازنه آن جایگاه ژئوپلیتیکی ایران را نیز گسترش دهد . در همین زمینه پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به قدرت منطقه ای حزب الله در ارتقاء جایگاه ژئوپلیتیک ایران پرداخته است . جامعه آماری پژوهش از کلیه کارشناسان نظامی و ژئوپلیتیک تشکیل شده که حجم نمونه آن تعداد 40 نفر تخمین زده شد .در راستای تحلیل یافته ها نیز از آزمون های بینومال تست ، میانگین و همبستگی پیرسون در نرم افزار spss استفاده گردید . پرسش اصلی پژوهش حاضر این مساله است که چه رابطه ای میان قدرت منطقه ای حزب الله و ارتقاء جایگاه ژئوپلیتیک ج ا ایران وجود دارد؟ نتایج نشان داد که میان قدرت منطقه ای حزب الله و خروج نیروهای آمریکایی از خاورمیانه و کاهش نفوذهای عربستان ، اسرائیل ، امارات و قطر رابطه مستقیمی وجود دارد و افزایش قدرت حزب الله پیروزی ایران در بحران سوریه و معادلات سیاسی منطقه خاورمیانه را در پی داشته است .